ولادت حضرت زينب (س) و روز پرستار مبارک!

در آن زمان که صدیقه کبری (علیها السلام) به این گوهر دریای عصمت و طهارت باردار بود، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در مدینه حضور نداشتند و به سفری رهسپار بودند. هنگامی که وجود مقدس زینب کبری (سلام الله علیها) متولد گشت، صدیقه طاهره (علیها السلام) به امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود که چون پدرم در سفر است و در مدینه حضور ندارد، شما این دختر را نام بگذارید. آن حضرت فرمود: من بر پدر شما سبقت نمی گیرم، صبر نما که به این زودی رسول خدا باز خواهد گشت و هر نامی که صلاح داند بر این کودک می نهد.

هنگامی که سه روز گذشت، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مراجعت نمود و و همانگونه که رسم و سیره رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) بود، نخست، به منزل حضرت زهرا (علیها سلام ) وارد گشتند.

امام علی (علیه السلام) خدمت آن حضرت عرض کرد: یا رسول الله! خداوند متعال دختری به دخترت عطا فرموده است، نامش را معین فرمایید. فرمود: اگر چه فرزندان فاطمه اولاد من می باشند، لکن امر ایشان با پروردگار عالم است و من منتظر وحی میباشم. در این حال جبرییل نازل شد عرض کرد: یا رسول الله! حق تو را سلام می رساند و می فرماید: نام این مولود را " زینب " بگذار، چرا که این را در لوح محفوظ نوشته ایم.

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) قنداقه آن مولود گرامی را طلبید و به سینه چسبانید، ببوسید و نامش را زینب نهاد و فرمود: به حاضرین و غایبین امت، وصیت می نمایم که حرمت این دختر را پاس بدارند. همانا که او به خدیجه کبری (علیها سلام) شبیه است.



(منبع عکس: خبرگزاری مهر)

ولادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها و روز پرستار رو به همه و به خصوص بهاره عزیزم تبریک می گم

این گلها تقدیم به بهاره بهتر از گلم، خانوم پرستار خوب فروم، به پاس محبت و مهربونیش

بهاره جون روزت مبارک

منم به نوبه خودم این روز فرخنده رو به تمامی مسلمانان عزیز و مخصوصا
آبجی بهار خودمون تبریک می گم.





مجنون دیاب

خواهر من یه فرشته واقعیه
خواهر گل و عزیز و دوست داشتنی خودم روزت رو بهت تبریک می گم

تو مهر روشن و اوج خصال آینه ای
عیار پاکی و حُسن کمال آینه ای
تو صبح صادق فجری، شکوه آینه ای
در آسمان اصالت به کهکشان مانی
گواه مریم و صبح وصال آینه ای
به صبر و حلم محمد، شجاعتت چو علیست
به زهد فاطمه مانی، مثال آینه ای
تویی پیام رسان قیام عاشورا
تو مَُهر صلح حسن، هم مقال آینه ای
ولادت تو بود رویش صلابت و حجب
تویی طراز نجابت، جمال آینه ای
تو الگویی به زنان و تو شمس نسوانی
تو زیوری به زمان و مدال آینه ای
پیام مکتب تو درس هر پرستار است
تو شعر سبز بهار، اعتدال آینه ای
تو زیب صبر و شکوهی، فرشتۀ تقوا
تو قهرمان زنانی ، جمال آینه ای
طنین صاعقه مانی به بزم بدخواهان
تو سیف ایزد و چونان هلال آینه ای

WooooooooooooooooooooooooooooW

مردم از خجالت و شرمندگی وای دلارام مهربونم چرا انقدر زحمت کشیدی خانوم گل


من این روز عزیز و این مولود زیبا رو به همتون تبریک میگم .. باشد که رهرو آن عقیلة العرب که مظهر صبر و استقامته باشیم

تقدیم به همه .. همتونو دوست دارم یه دنیا

بفرمایین دهنتونو شیرین کنین

قابل تورو نداشت گل من
هیچ هدیه ای نمی تونه جبران زحماتی باشه که تو و همکارات با خلوص نیت و محبت برای مردم می کشید
خوشحالم و خدا را شکر می کنم که لیاقتش رو بهم داد که اینجوری، حداقل به زبون ازتون تشکر کنم

من چی منم گل می خواااااام

ازت ممنونم بهار جونم

بهاره نوشته است:

برای محبوبه شب و عزیزم


عطر محبوبه شب از پس هر دیوار سنگیم راهی داره

بهاره نوشته است:

برای مجید عزیزم .. به خاطر قلب بی آلایش و پاکش که بزرگی دنیا رو برام ترسیم میکنه

مرسی بهار جونم
نشون دادی ابجی جون گل خودم هستی

بهاره جان روزت مبارک
انشالا همیشه موفق باشی

بهاره عزيزم...روزت مبارك خانوم گلم.
ممنون از زحماتت عزيزم

بهاره نوشته است:

برای امین عزیز و مهربون و با سخاوت که آخرش یادش رفت سهم ساندویچ منو بده

ممنون بهاره جان
ساندویچت رو هم دلارام نوش جان کرد

ای امین بدجنس
نوید و مجید و میلاد و عسل و یاسمین شاهدن که امین نصف ساندویچ سهم بهاره رو خورد، با نصف دیگش هم تا عصر همه رو گذاشته بود سر کار
افشاگری می کنیــــــــــــــــــــــــــــــــــــم

دلارام نوشته است:

ای امین بدجنس
نوید و مجید و میلاد و عسل و یاسمین شاهدن که امین نصف ساندویچ سهم بهاره رو خورد، با نصف دیگش هم تا عصر همه رو گذاشته بود سر کار
افشاگری می کنیــــــــــــــــــــــــــــــــــــم

خدایی اون نصفه ساندویچ رو کی خورده بود
بیائید شفاف سازی کنید

دلارام نوشته است:

ای امین بدجنس
نوید و مجید و میلاد و عسل و یاسمین شاهدن که امین نصف ساندویچ سهم بهاره رو خورد، با نصف دیگش هم تا عصر همه رو گذاشته بود سر کار
افشاگری می کنیــــــــــــــــــــــــــــــــــــم

تو که راست می گی دلارام جان
پس اون کی بود از تو کیفش هی ساندویچ می یومد بیرون اونم ساعت 8 شب
آبجی عسلم هم شاهده

بهاره نوشته است:

دلارام نوشته است:

ای امین بدجنس
نوید و مجید و میلاد و عسل و یاسمین شاهدن که امین نصف ساندویچ سهم بهاره رو خورد، با نصف دیگش هم تا عصر همه رو گذاشته بود سر کار
افشاگری می کنیــــــــــــــــــــــــــــــــــــم

ازهمکاری صمیمانه و افشاگری جانفشانانه ات صمیمانه متشکرم دلارام جون

این پسرا رو هر کاری بکنی بازم دست از دروغ برنمیدارن

بهاره جان ازت انتظار نداشتم به این راحتی اغفال شی
تا شب همش از کیف دلارام ساندویچ می یومد بیرون
گاز می زد می گفت شما که نمی خورین