عجيب ترين خواهران امرکايي ( يه بدن و دو سر )

زندگی سخت و زجرآور دو قلوهای به هم چسبیده امریکایی که اکنون به 19 سالگی رسیده اند بار دیگر بحث درباره جداسازی آنها را جدی کرده و سر زبان ها انداخته است.

روز هفتم مارس سال 1990 میلادی هنگامی که پزشکان بیمارستانی در مینه سوتا امریکا از اتاق عمل بیرون آمدند خبر شگفت انگیزی را به خبرنگاران اعلام کردند. زوجی جوان صاحب دو دختری شده بودند که بسیاری از اندام شان مشترک بود. آن دو بیش از اینکه شبیه دوقلو های به هم چسبیده باشند به نوزادی دوسر شباهت داشتند چرا که تمام اندام ظاهری شان مشترک بود. دو قلو ها فقط یک جفت دست و پا و یک تنه داشتند اما وقتی پزشکان آزمایش ها و عکسبرداری هایی انجام دادند متوجه شدند اعضا و جوارح داخلی آنها از هم جدا است به گونه یی که دوقلوها صاحب دو قلب، دو معده و دو شش بودند. تولد دخترهای عجیب الخلقه مورد توجه پزشکان و متخصصان زیادی قرار گرفت و بسیاری از آنها تاکید کردند این دو باید هر چه زودتر از هم جدا شوند ولی پدر و مادر آن دو با عمل جداسازی مخالف بودند. خانواده هنسل دخترهای خود را بریتنی و ابیگیل نامیدند و با خود به خانه بردند.

آنچه باعث می‌شد والدین دوقلو اجازه ندهند دختران شان زیر تیغ جراحی بروند هراس از مرگ آنها بود به همین خاطر ترجیح دادند به رغم تمام سختی ها و دشواری ها از فرزندان شان در همان شرایط مراقبت کنند. در تمام این سال ها بریتنی و ابیگیل زیر نظر پزشکان به زندگی خود ادامه داده و سعی کرده اند بر مشکلات غلبه کنند، با این وجود آرزوی داشتن زندگی مستقل اکنون آنها را برای رفتن به اتاق عمل وسوسه کرده است.

ابیگیل و بریتنی بعد از مرگ لاله و لادن -خواهران به هم چسبیده ایرانی- بزرگ ترین دوقلوهای به هم چسبیده جهان شناخته شدند و تلاش کردند با وجود محدودیت‌هایی که دارند برای رسیدن به خواسته‌ها و آرزوهایشان از تکاپو نایستند. آن دو با تمرین‌های زیادی که انجام داده اند می‌توانند شنا کنند، پیانو بنوازند و اخیراً هر یک به صورت مجزا گواهینامه رانندگی گرفته اند و دو خواهر اکنون می کوشند در دانشگاه ادامه تحصیل بدهند.

این دو که در تمام 19 سال زندگی شان به ناچار از خواسته دیگری تبعیت کرده و به ناچار با دیگری همراه شده اختلاف سلیقه‌هایی نیز دارند. بریتنی و ابیگیل می‌گویند هر کدام از ما علایق خاص خودش را دارد مثلاً یکی از ما عاشق رنگ صورتی است و دیگری رنگ ارغوانی را دوست دارد ولی این اختلاف سلیقه ها باعث نمی‌شود با هم مشکل جدی پیدا کنیم. ما یاد گرفته ایم چطور به خاطر شرایط مان همدیگر را درک کنیم. دو خواهر این روزها در حالی به انجام عمل جداسازی فکر می کنند که پزشکان، جراحی را در این سن خطرناک تر از دوران نوزادی شان می دانند. از سویی پدر و مادر آن دو نیز همچنان میلی به انجام این عمل ندارند. در این بین بسیاری از امریکایی‌ها نیز نظرات متفاوتی ابراز کرده اند؛ گروهی از بریتنی و ابیگیل می‌خواهند هرگز به جدایی فکر نکنند و برخی انجام این عمل را حق آنها می‌دانند. اکنون بحث بر سر این مساله بالا گرفته و این در حالی است که دو خواهر اهل مینه سوتا یکی از تنها چهارقلوی به هم چسبیده هستند که تا بزرگسالی زنده مانده‌اند و خطر مرگ هر لحظه آن دو را تهدید می‌کند.

مرسی ارغوان جون....
قبلا تو تلویزیون دیده بودم....
حتما براشون خیلی سخته....
برای همین مثل لاله و لادن ما حتی با احتمال مرگم که شده میخوان از هم جدا شن.....
امیدوارم عاقبتشون مثل لاله و لادن نشه....
زندگی حق واقعی شونه....
امیدوارم خدا کمکشون کنه......

روح لاله و لادن شاد باشه.....

خیلی سخته که یه انسان برای بدست آوردن استقلال زندگیش بمیره......

امیدوارم خدا کمکشون کنه
منم مثل یاسمین عزیزم برای شادی روح لاله و لادن دعا می کنم

خدا بهشون رحم کنه
امیدوارم عملشون با موفقیت انجام بشه

منم مثل یاسمین و دلارام عزیزم
واسه ی شادی روح لاله و لادن دعا میکنم

تصور کنید من و محبوبه به هم چسبیده بودیم
بیچاره میشدم
خدا بهم رحم کرد.به اونا هم رحم کنه

Jany نوشته است:

تصور کنید من و محبوبه به هم چسبیده بودیم
بیچاره میشدم
خدا بهم رحم کرد.به اونا هم رحم کنه

Jany نوشته است:

تصور کنید من و محبوبه به هم چسبیده بودیم
بیچاره میشدم
خدا بهم رحم کرد.به اونا هم رحم کنه

ارغوان جان ممنون عزیزم
ولی خیلی دلم سوخت

Jany نوشته است:

تصور کنید من و محبوبه به هم چسبیده بودیم
بیچاره میشدم
خدا بهم رحم کرد.به اونا هم رحم کنه

یک طوری میگی خدا بهمون رحم کنه
هر که ندونه خیال میکنه من لو لو خور خوره هستم
خدا به من رحم کرده همینجوریش هم ما دوتا رو اشتباه میگرن
وای به حالی که به هم چشبیده بودیم

Saghar نوشته است:

Jany نوشته است:

تصور کنید من و محبوبه به هم چسبیده بودیم
بیچاره میشدم
خدا بهم رحم کرد.به اونا هم رحم کنه

نخند
اگه می خوای مجازات بشی بخند

منم خیلی دلم سوخت براشون .خدا کمکشون کنه .روح لاله و لادن رو هم بیامرزه

با حرفای بچه ها یاد کارتون گربه سگ افتادم !!!!!!!!!

Arghavan نوشته است:

با حرفای بچه ها یاد کارتون گربه سگ افتادم !!!!!!!!!

فکر می کنم زندگی لاله و لادن سخت تر از این دو نفر بود ......

هر روز صبح وقتی می رم مدرسه و از جلوی موسسه ی خیریه ای که پدر خونده لاله و لادن به یادشون تو خیابون ستارخان تاسیس کرده رد میشم ، یه یادی ازشون می کنم .....
خدا بیامرزتشون ..... یادمه با این که مشکل بزرگی داشتن ، همیشه جلوی دوربین شاد و خنده رو بودن .....
روحشون شاد ......

امیدوارم این دو نفر هم سالم و سلامت بشن .....

من یه خودم اجازه نمی دوم بگم براشون متاسفم یا دلم براشون بسوزه
حتی برای لاله و لادن
به نظر من به کار بردن لفظ متاسفم و ... برای اونها یه توهین بزرگه برای این آدمها
بهتر می دونم برای خودم متاسف باشم که با اینکه سالم هستم خیلی از این کارها رو بلد نیستم نه بلدم پیانو بزنم یا خوب شنا کنم ! البته به این هم معتقدم هر انسانی یه استعداد های به خصوصی داره ولی کلی صحبت کردم