هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.


 
الرئيسيةالرئيسية  PortalPortal  جستجوجستجو  أحدث الصورأحدث الصور  ثبت نامثبت نام  ورود  

 

 قصه هاي مرجان

اذهب الى الأسفل 
+16
بهاره
yasamiin
nasim
Assal
Yasaman
h@sti
s@ba
الهام
ليلا
دلارام
amin
nAvId
magnoon diab
Arakadrish
MajidDiab
Jany
20 مشترك
رفتن به صفحه : 1, 2, 3 ... 11 ... 21  الصفحة التالية
نويسندهپيام
Jany
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Jany


تعداد پستها : 2939
Location : قلب شما
Registration date : 2007-12-05

قصه هاي مرجان Empty
پستعنوان: قصه هاي مرجان   قصه هاي مرجان Icon_minitimeالأربعاء ديسمبر 19, 2007 3:39 pm

قصه های مجید که یادتونه.مجید بینوا مرتب دنبال یه چیزی بود که فسفر داشته باشه.
حالا قصه های مرجان را بشنوید.تقریبا شبیه اونه با این تفاوت که مرجان دائم دنبال یه روغن مناسب برای موهاشه.
جونم براتون بگه که از اول به موهاش کرم ژل نیوا میزد که از نامرادی روزگار و به قول یزدیها تخمش رو ملخ خورد.
بعدش به کریستال پناه اورد اونم قحط شد .حالا هم مجبوره که از میس روز استفاده کنه که خدا براتون بد نخواد
بوی برگ درخت نارنج میده از سی متریش نمیشه گذشت.
این مرجان بیچاره نمی تونه بدون روغن مو سر کنه چون موهاش از قیافه می افته.مثل موهای
جودی ابوت یادتون که هست یه دفعه منفجر می شد.
حالا شما بگید باید از چه روغنی استفاده کنه.تا در قسمت های بعدی داستان ازش استفاده کنه.
تذکر اینکه فعلا از کریسال سرم استفاده می کنه که روغنو برای زیر سازی اون می خواد.لطفا اسم روغن های پیشنها دی تون را بنویسید
توجه فقط روغن نه کرم یا ژل مو
مرجان کفوری یزدی
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
MajidDiab
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
MajidDiab


تعداد پستها : 6314
Age : 39
Location : تهران / تبریز
Registration date : 2007-12-05

قصه هاي مرجان Empty
پستعنوان: رد: قصه هاي مرجان   قصه هاي مرجان Icon_minitimeالأربعاء ديسمبر 19, 2007 7:11 pm

متاسفم
چون تو این چیزا سر رشته ندارم
می دونی که به من میگن مو قشنگ Laughing
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.a-d-w.blogfa.com
Arakadrish
مشتاق
مشتاق
Arakadrish


تعداد پستها : 986
Location : كاخك
Registration date : 2007-12-04

قصه هاي مرجان Empty
پستعنوان: رد: قصه هاي مرجان   قصه هاي مرجان Icon_minitimeالأربعاء ديسمبر 19, 2007 7:46 pm

تا منو داري غم نداري !!

چند تا روغن پيشنهاد ميكنم كه رودست نداره !!

پر كالري ... چرب و چيلي ... طبيعي طبيعي (البته نه همش) !! Shocked

يه كيلو دنبه بگير ، بذار توي قابلمه تا روغنش در آد . بمالي به موهات تا يه سال گارانتيش ميكنم Laughing

راستي روغن افعي هم ، اي بدك نيست !! فقط پيدا كردن افعيش يه خورده ... Laughing

روغن واسكازين ... اينم خوبه ، فقط يه كم رنگش ناجوره Laughing

گريس هم هست كه البته جزء روغن ها به حساب نمياد . ولي من ميگم روغن الوند الف بهتره

پمپ گريس هم اگه راسته كارت بود ، بيا پيش خودم چند تا مارك خوب بهت معرفي ميكنم !

روغن هايي كه گفتم همشون قابليت احتراق و انفجار رو هم دارن . اگه استفاده كردي ، تو آفتاب سوزون يزد ، نبايد بيرون بري

سوالي داشتي تعارف نكني . حتما بپرس Jany

متخصص پوست موست و مو : پرفسور آراك راشيا

Laughing Laughing
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
MajidDiab
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
MajidDiab


تعداد پستها : 6314
Age : 39
Location : تهران / تبریز
Registration date : 2007-12-05

قصه هاي مرجان Empty
پستعنوان: رد: قصه هاي مرجان   قصه هاي مرجان Icon_minitimeالأربعاء ديسمبر 19, 2007 8:00 pm

ساعت 3 نصف شبه همه از صدای خنده های من بیدار شدن بابا
اینا چیه میگی تو Laughing Laughing Laughing Laughing Laughing
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.a-d-w.blogfa.com
magnoon diab
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
magnoon diab


تعداد پستها : 7074
Age : 659
Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...!
Registration date : 2007-12-05

قصه هاي مرجان Empty
پستعنوان: رد: قصه هاي مرجان   قصه هاي مرجان Icon_minitimeالخميس ديسمبر 20, 2007 3:59 am

بچه ها چه کرمی برای رفع کچلی خوبه afro afro
منو کچل کرد از بس باید تو این لوازم آرایشی ها دنبال کرم مو بگردم
دیگه فکر کنم تمام لوازم آرایشی های یزد منو می شناسن از بس که رفتم و گفتم ببخشید آقا کرم ژل دارید یا ببخشید خانم کریستال دارید حالا براش میس رز خریدم نق می زنه بد بو


مجنون دیاب کچل farao farao
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
nAvId
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
nAvId


تعداد پستها : 2240
Age : 36
Location : همه جاي ايران سراي من است
Registration date : 2007-12-04

قصه هاي مرجان Empty
پستعنوان: رد: قصه هاي مرجان   قصه هاي مرجان Icon_minitimeالخميس ديسمبر 20, 2007 9:53 am

بوووووووووم ... Laughing

منفجر شدم بابا ...

Laughing


من یه پیشنهادی بکنم ؟

به نظر من از روغن جامد استفاده کنین بهتره ها ...
نه ...
روغن مایه ..
البته ، روغن مایه مخصوص سرخ کردن ... Laughing

شرمنده اخلاق ورزشیتون ...
من هم سر رشته ندارم که ... Rolling Eyes
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.werfriends.blogfa.com
Jany
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Jany


تعداد پستها : 2939
Location : قلب شما
Registration date : 2007-12-05

قصه هاي مرجان Empty
پستعنوان: رد: قصه هاي مرجان   قصه هاي مرجان Icon_minitimeالخميس ديسمبر 20, 2007 12:28 pm

ممنون از مشارکت شما عزیزانم
خب از دستورتون استفاده کردم و نتیجه هم داد
ازم یه عکس خواستند برای ساختن قسمت بعدی ای کیو سان
یه دعوت نامه داشتم از معبد شائو لین دو بار دیگه از دستورتون استفاده کنم کاملا مناسب
معبد میشم.
حالا یه روغن هم برای برق انداختن پوست سرم بدین.می خوام تو افتاب یزد حسابی برق بزنه.
پرفسور آراك راشيا آقا نوید،داداش مو قشنگ منتظر پیشنهادات سازنده تون هستم.
الان دقیقا عین این عکسم.
Shocked
نه..اشتباه نکنید چشام از تعجب گشاد نشدند،نه این نتیجه واکنش سر من با نور خورشیده
آقا مجید ببین معادله ش رو درست مینویسم.
کله کچل+نور خورشید=نور زدگی چشم.
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Arakadrish
مشتاق
مشتاق
Arakadrish


تعداد پستها : 986
Location : كاخك
Registration date : 2007-12-04

قصه هاي مرجان Empty
پستعنوان: رد: قصه هاي مرجان   قصه هاي مرجان Icon_minitimeالخميس ديسمبر 20, 2007 1:32 pm

چاكر همه هم هستيم . داش مجيد و داش نويد و داش Jany و ... Shocked چيزه ... jany خانوم و همشيره محترمشون مگنون خانوم

سرت رو بيار جلو ببينم Suspect .... خب بسه چشمم كور شد . همش ريخته Shocked

(اصفهوني بخون) : شرمنده تونم ... ميدونن چي شدست ؟! اين روغن هاي ما بود هااا ، همشون فاسد شده بوده ست . اوستا گذاشته بودتشون

كناري مغازه ، ببره بيريزتشون تويي رودخونه . مني ناشي نيميدونستم ، حالا يي درموني بيهتر ، ميگم بشتون ... Laughing

حالا باز تريپ عوض ميشه (مثل ميو ميو Laughing ) معمولي بخون :

راستش رو بخواي هنوز توي اين مرحله نميشه از روغن استفاده كرد !! بايد اول سطح رو يه كم ترميم كرد

اول از همه خب بايد دست به دامن امشي و امشي پاش شد (البته حالا اسپري ش هم ست !) ... آخه كك مك و كنه و شيپيش و اين صحبت ها

خيلي توي ذوق ميزنه Shocked بايد يه جوري نابودشون كرد Laughing

بعد باز بسته به اينكه سطح چطوري باشه ، ممكنه اين مرحله هم لازم باشه :

و اون عبارته از يكدست كردن سطح از هر برآمدگي . چون هنوز وارد قسمت ظريف كاري نشديم ميشه از چرخ پوستي يا

سنگ فرز (عينك تراشكاري فراموش نشه Cool پليسه ها ممكنه به چشم آسيب بزنه) هم استفاده كرد

قلم و چكش رو توصيه نميكنم ، شايد به مغز آسيب بزنه و مختون تاب ورداره Arrow

وقتي همه ي جوش ها و اون براومدگي ناهنجار پشت كله درست شد ، ميشه رفت به مرحله ي بعد...

به شما تبريك ميگيم كه با موفقيت تونستيد مراحل مقدماتي رو تموم كنيد Laughing از اين مرحله به بعد كارتون يه كم مشكل تر خواهد بود چون باز ناگزير از رو

آوردن به مواد مشتعله هستيد bom

با يه كم روغن سياه كار كرده (از همونايي كه باهاش نردبون هاي قديمي رو چرب ميكنن) كل سطح فوقاني و جانبي كار رو آغشته ميكنيم

هيچ نوع اعتراضي پذيرفته نيست Evil or Very Mad اين مرحله براي از بين بردن ذره موهاي كوچيكي كه ممكنه از چشم دور مونده باشه لازمه !!

يه قوطي كبريت و ... حتما پناه بگيريد . امكان انفجار هست Laughing Laughing

با تايد ميشوريد ... خشك ميكنيد ... تا ميزنيد Shocked نه تا نميخواد بزنيد . اشتباه لپي بود Embarassed

خب مرحله ي صيقل دادن شروع شده .

يه عدد گاو گنده ... يه مرد قوي هيكل تموم چيزيه كه لازمه Shocked Shocked

مرده بايد دو طرف سطح كار رو دو دستي ، محكم بگيره . فكر ميكنم داش مجيد واسه ي اين كار خوب باشه Laughing Laughing همون جور كه توي عكس ميبينيد

بازوهاش خيلي قويه cheers

آخه ميدونيد ممكنه صاحب كار در اثر ... چندشش بشه و بخواد جيم شه

يه خورده نمك دونه اي به سطح كار ميماليم و گاوه رو مياريم جلو تا ليس بزنه !! Laughing Laughing Laughing

اين مرحله نياز به صبر فراووني داره . در ضمن احتمال گاز گرفتگي هم هست rabbit كه چاره اي جز فرار ... نداره Very Happy

زبون گاو tongue بهترين ابزار صيقلي كردنه Shocked

تبريك مجدد ما رو پذيرا باشيد ... كار با موفقيت به انجام رسيد . كنون سري درخشنده تر از خورشيد sunny متعلق به شماست . باز هم

عينك دودي براي جلو گيري از نور شديد توصيه ميشه Cool

به روغن هايي كه توي بازار هست اعتماد نكنيد ، همش مواد شيمياييه . تو بگو مجيد Laughing Laughing

خواستييد كار رديفي انجام داده باشيد ميتونيد از همون روش قديمي پوست پياز cherry استفاده كنيد .

نويد جون و محبوبه خانوم اگه عينك دودي نداريد بيايد اينجا قايم شيم study من يه چشمم در اثر انعكاس شديد ، حين كار ، سرويس شد pirat

مركز صنعتي ترميم پوست و مو _ شهرك صنعتي جنب كاركاه جوشكاري



Laughing Laughing
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
amin
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
amin


تعداد پستها : 2691
Registration date : 2007-12-02

قصه هاي مرجان Empty
پستعنوان: رد: قصه هاي مرجان   قصه هاي مرجان Icon_minitimeالخميس ديسمبر 20, 2007 1:54 pm

Jany نوشته است:
ممنون از مشارکت شما عزیزانم
خب از دستورتون استفاده کردم و نتیجه هم داد
ازم یه عکس خواستند برای ساختن قسمت بعدی ای کیو سان
یه دعوت نامه داشتم از معبد شائو لین دو بار دیگه از دستورتون استفاده کنم کاملا مناسب
معبد میشم.
حالا یه روغن هم برای برق انداختن پوست سرم بدین.می خوام تو افتاب یزد حسابی برق بزنه.
پرفسور آراك راشيا آقا نوید،داداش مو قشنگ منتظر پیشنهادات سازنده تون هستم.
الان دقیقا عین این عکسم.
Shocked
نه..اشتباه نکنید چشام از تعجب گشاد نشدند،نه این نتیجه واکنش سر من با نور خورشیده
آقا مجید ببین معادله ش رو درست مینویسم.
کله کچل+نور خورشید=نور زدگی چشم.
دیگه پیشنهادای اونا بعد کچلی به درد نمی خوره
حالا که کچل شدی دیگه باید دنبال یه پسر جوون شجاع و از خود گذشته باشی
که روشندل هم باشه Laughing lol!
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
nAvId
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
nAvId


تعداد پستها : 2240
Age : 36
Location : همه جاي ايران سراي من است
Registration date : 2007-12-04

قصه هاي مرجان Empty
پستعنوان: رد: قصه هاي مرجان   قصه هاي مرجان Icon_minitimeالخميس ديسمبر 20, 2007 2:02 pm

وای خدااااااااااا ...
دارم منفجر یشم بابا ...


عجب ...

عجب ذهن فعالی داری داداش سلمان خودم ... Laughing

بابا ماشاء الله ... Laughing


lol!


خیلی باحالی ...

مرجان جان ...
م توصیه میکنم حتما توصیه های داداش ما رو آویزه گوشتون کنید ...
گوشواره های خوبی از آب در میان هااااااااا ... Laughing

راستی ...
خودتون هم عینک دودی بزنین حتما ...
حالا ، عینک مخصوص جو هم خوبه ... البته ، جوش گاز باشه مناسب تره ... Laughing Cool

آخه ممکنه توی راحتون به یه آینه بر بخورین ... Laughing Razz
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.werfriends.blogfa.com
دلارام
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
دلارام


تعداد پستها : 4639
Location : تهران
Registration date : 2007-12-02

قصه هاي مرجان Empty
پستعنوان: رد: قصه هاي مرجان   قصه هاي مرجان Icon_minitimeالخميس ديسمبر 20, 2007 3:23 pm

مرجان واقعا صبوره، اگه من بودم تا حالا رسما کچلتون کرده بودم با این راه حلهاتون Laughing Laughing Laughing Laughing
lol! lol! lol! lol! lol!
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Jany
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Jany


تعداد پستها : 2939
Location : قلب شما
Registration date : 2007-12-05

قصه هاي مرجان Empty
پستعنوان: رد: قصه هاي مرجان   قصه هاي مرجان Icon_minitimeالجمعة ديسمبر 21, 2007 3:23 pm

با این توصیفی که گفتی آقا امین باید اعلامیه صوتی بدم یا با خط بریل بنویسم.
وگرنه شورشندل بیوای عزیز من که نمی تونه بخونه.
باز هم خوبه بقیه عیبام هم نمی بینه.
خداکنه مامان و خواهرشم کور باشند.حالا با پدرش یه جوری کنار می ایم.
ببخشید میپرسم خدای نکرده زبونم لال لال لال
شما روشندل نیستید Embarassed


اين مطلب آخرين بار توسط در الجمعة ديسمبر 21, 2007 3:29 pm ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Jany
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Jany


تعداد پستها : 2939
Location : قلب شما
Registration date : 2007-12-05

قصه هاي مرجان Empty
پستعنوان: رد: قصه هاي مرجان   قصه هاي مرجان Icon_minitimeالجمعة ديسمبر 21, 2007 3:28 pm

بابا حالا میفهمم وقتی قدیمی ها میگن.دستت چربه سر کچل ما هم بکش یعنی چه
الان کاملا برای اپیزود بعدی ای کیو سان آماده ام.
میخواید معروف شدم دست شما رم بگیرم.
البته پروفسور ارا کادراریش خصوصی پذیرفته میشن.شاید هم اگه متقبل زحمت شدند
مدیر برنامه هام میشن.
What a Face
هان..ببخشید از دستور دوم پرفسور استفاده کردم.

امیدوارم حداقل پوست و استخون سرم برگرده
برمی گرده پرفسور
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Arakadrish
مشتاق
مشتاق
Arakadrish


تعداد پستها : 986
Location : كاخك
Registration date : 2007-12-04

قصه هاي مرجان Empty
پستعنوان: رد: قصه هاي مرجان   قصه هاي مرجان Icon_minitimeالجمعة ديسمبر 21, 2007 7:29 pm

يه خورده ماست ترشيده داشتيم... ريختم تو كيسه تا آبش درآد .

دستم پر ماست كيسه اي يه ... منم دست بكشم سرت ؟؟ شايد يه كم سوزت بياد ، ها ... Laughing Laughing Laughing

شرمنده ام ، اين ماسته ترش بود ... Embarassed Laughing

برميگرده ، نترس ...

از قديم گفتن : يوسف گو گشته باز آيد به كنعان غم مخور ... كلبه ي احزان شود روزي آپارتمان غم مخور Shocked Laughing

scratch اشتباه كردم ؟؟ ... نه درسته ... برو Arrow

اينقدر دلتنگي نكن !! بذار كنسرتش تموم بشه ... زودي برميگرده !!

آهان نگران اليسا هستي ؟؟ Shocked

واسه ي اون هم راهكار دارم Shocked تا منو داري غم نداري.

مياريمش اينجا ، موهاش رو واسش برق ميندازيم ... اگر هم پايه بود ، پوستش رو واسش برق ميندازيم Laughing

من متخصص برنزه كردن و رنگ متاليك و صافكاري هم هستم ها !! (چاكريم Embarassed ) طالب شد ، يه راه واسش اجرا ميكنيم bounce

راستي پول ما رو جناب « وائل خان » ميدن يا سركار مرجان خانوم ؟؟ Laughing

البته واسه گل روي وائل يه تخفيف ويژه داري Shocked

تا كلاس بعدي و دوره ي بعدي ...

جزوه ها فراموش نشه tongue
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
amin
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
amin


تعداد پستها : 2691
Registration date : 2007-12-02

قصه هاي مرجان Empty
پستعنوان: رد: قصه هاي مرجان   قصه هاي مرجان Icon_minitimeالسبت ديسمبر 22, 2007 1:07 pm

Jany نوشته است:
با این توصیفی که گفتی آقا امین باید اعلامیه صوتی بدم یا با خط بریل بنویسم.
وگرنه شورشندل بیوای عزیز من که نمی تونه بخونه.
باز هم خوبه بقیه عیبام هم نمی بینه.
خداکنه مامان و خواهرشم کور باشند.حالا با پدرش یه جوری کنار می ایم.
ببخشید میپرسم خدای نکرده زبونم لال لال لال
شما روشندل نیستید Embarassed
مرجان جان فعلا که روشندل نیستیم Wink
البته با این درس خوندن تا دیروقت بعید نیست بشیم Laughing
ولی برای اینکه کارت راه بیوفته چند تا کور و کچل هست تو آشنایان(با هم ست می شین) Laughing Laughing Laughing
بفرستم واسه خواستگاری lol!
ولی از اون کچلای خوشتیپن Wink Laughing Laughing Laughing
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Jany
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Jany


تعداد پستها : 2939
Location : قلب شما
Registration date : 2007-12-05

قصه هاي مرجان Empty
پستعنوان: رد: قصه هاي مرجان   قصه هاي مرجان Icon_minitimeالسبت ديسمبر 22, 2007 1:28 pm

قربونت زودی بفرست تا مامانم از گریه روشندل نشده
میگه وقتی مو داشتی هیچ کی نگات نمی کرد حالا چه کنم با این کله کچلت
affraid
این مامانمه بعد از دیدن برق سر من،حالا هم شده این Sad
به خاطر دل درمند این مادر برای سر من کاری بکن
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Jany
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Jany


تعداد پستها : 2939
Location : قلب شما
Registration date : 2007-12-05

قصه هاي مرجان Empty
پستعنوان: رد: قصه هاي مرجان   قصه هاي مرجان Icon_minitimeالسبت ديسمبر 22, 2007 1:32 pm

چشم استاد فقط یه سئوال از درس قبلی داشتم.
ماست چکیده برای ترمیم پوست سر مناسب تره یا ماس ترشیده؟
در مورد دستمزد هم که متاسفانه تا نسخه داروی رشد موی شما را نپیچم نمی تونم با وائل جونم روبرو بشم.
فعلا تا تون موقع چشمم درآد خودم میدم.تا دیگه بی ثبت نام تو خلاص خصوصی اساتید اهل فن شرکت نکنم.
بعد از اونم اگه وائل فرار نکرد یه جوری تیغش می زنم.
به نظر شما استاد امیدی هست این طوری بشم afro
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
amin
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
amin


تعداد پستها : 2691
Registration date : 2007-12-02

قصه هاي مرجان Empty
پستعنوان: رد: قصه هاي مرجان   قصه هاي مرجان Icon_minitimeالسبت ديسمبر 22, 2007 1:41 pm

Jany نوشته است:
قربونت زودی بفرست تا مامانم از گریه روشندل نشده
میگه وقتی مو داشتی هیچ کی نگات نمی کرد حالا چه کنم با این کله کچلت
affraid
این مامانمه بعد از دیدن برق سر من،حالا هم شده این Sad
به خاطر دل درمند این مادر برای سر من کاری بکن
برای سرت که کاری ازم بر نمیاد Crying or Very sad
مراجعه کن به پروفسور سلمان Laughing
ولی کور و کچلای فامیلو میفرستم واسه دست بوسی Laughing Laughing Laughing
سفید بخت شی lol! lol!
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Jany
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Jany


تعداد پستها : 2939
Location : قلب شما
Registration date : 2007-12-05

قصه هاي مرجان Empty
پستعنوان: رد: قصه هاي مرجان   قصه هاي مرجان Icon_minitimeالسبت ديسمبر 22, 2007 1:50 pm

[کار ما از سفید و سیاش گذشته داداش امین
قربونت تا چشام نور داره منتظر فامیلات می مونم.
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Arakadrish
مشتاق
مشتاق
Arakadrish


تعداد پستها : 986
Location : كاخك
Registration date : 2007-12-04

قصه هاي مرجان Empty
پستعنوان: رد: قصه هاي مرجان   قصه هاي مرجان Icon_minitimeالسبت ديسمبر 22, 2007 3:17 pm

اينجوري كه بوش مياد از اون پول قلمبه هه كه نقشه اش رو كشيده بودم خبري نيس Evil or Very Mad

قربون دستت از اون ترمه ي مخصوصتون + چار پنج جعبه حلواارده + يه سه چار كيلو قطاب پشمك + يه عكس تمام رخ از اون آتشكده تون

بفرست دم در منزل ، تحويل حاج خانوم بدن ، ببينم چي ميشه Shocked

Laughing Laughing

چرا ديشب جشن يلدا رو نيومدي ؟؟ Evil or Very Mad

راستي ميگن شهرتون حسابي سفيد پوش شده امروز !! Shocked Laughing

برين دوتايي با محبوبه يه آدم برفي گنده clown درست كنين ... كله اش رو هم كچل بذارين ... تا بتونه همدردي كنه باهات Shocked Laughing Laughing

اگه ساختين عكسش رو بذاري واسمون Embarassed

خيلي مخلصيم ... با اجازه مرخص شم ... كلي مراجعه كننده موندن پشت در bounce
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
nAvId
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
nAvId


تعداد پستها : 2240
Age : 36
Location : همه جاي ايران سراي من است
Registration date : 2007-12-04

قصه هاي مرجان Empty
پستعنوان: رد: قصه هاي مرجان   قصه هاي مرجان Icon_minitimeالثلاثاء ديسمبر 25, 2007 5:51 pm

اِاِاِاِاِ......

بابا ایول ...

میگم مرجان جان ... یه چیزی ...

Very Happy

مووووووووو ... مووووووووووو ...
مو پیدا کردم روی سرت هااااا ...

ایول ...

بچه ها بیاین ببینین ...

من مو پیدا کردم ...

شما هم ببینین دکتر ادریش ...
جای امیدواری هم پیدا شد ..

بهت تبریک میگم مرجان جاااان ...

تبریییییییییییک ... sunny
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.werfriends.blogfa.com
amin
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
amin


تعداد پستها : 2691
Registration date : 2007-12-02

قصه هاي مرجان Empty
پستعنوان: رد: قصه هاي مرجان   قصه هاي مرجان Icon_minitimeالثلاثاء ديسمبر 25, 2007 6:04 pm

nAvId نوشته است:
اِاِاِاِاِ......

بابا ایول ...

میگم مرجان جان ... یه چیزی ...

Very Happy

مووووووووو ... مووووووووووو ...
مو پیدا کردم روی سرت هااااا ...

ایول ...

بچه ها بیاین ببینین ...

من مو پیدا کردم ...

شما هم ببینین دکتر ادریش ...
جای امیدواری هم پیدا شد ..

بهت تبریک میگم مرجان جاااان ...

تبریییییییییییک ... sunny
کجاس
دکتر اراک ذره بینتو بیار Laughing
کارت محشره دکتر lol!
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
ليلا
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
ليلا


تعداد پستها : 1095
Registration date : 2007-12-21

قصه هاي مرجان Empty
پستعنوان: رد: قصه هاي مرجان   قصه هاي مرجان Icon_minitimeالأربعاء ديسمبر 26, 2007 6:54 am

منم یه روش موثر دارم Idea


تخم مورچه رو بزنید رو سر اراک ..اگه مو هاش پر پشت شد اینجوری afro بزنید رو سر مرجان lol!


















برنامه ی ویژه برای تاس کردن کله ی اراک cheers
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
magnoon diab
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
magnoon diab


تعداد پستها : 7074
Age : 659
Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...!
Registration date : 2007-12-05

قصه هاي مرجان Empty
پستعنوان: رد: قصه هاي مرجان   قصه هاي مرجان Icon_minitimeالأربعاء ديسمبر 26, 2007 10:01 am

دست همگیتون درد نکنه
مخصوصا شما جناب پروفسور بلاخره طلسم شکست کریستال پیدا کردیم
حالا دیگه بهونه نداره هی نق می زنه تو اصلا به این لوازم آرایشی نرفتی اگه رفته بودی پس چرا کریستال نخریدی
هی می گم مرجان به جون خودم رفتم نداشت
آخر هم قسم جون عزیزترین فرد تو زندگیم خوردم تا قبول کرد امیدوارم راضی شده باشه


قربان همگیتون
مجنون دیاب farao farao
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
MajidDiab
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
MajidDiab


تعداد پستها : 6314
Age : 39
Location : تهران / تبریز
Registration date : 2007-12-05

قصه هاي مرجان Empty
پستعنوان: رد: قصه هاي مرجان   قصه هاي مرجان Icon_minitimeالأربعاء ديسمبر 26, 2007 11:05 am

magnoon diab نوشته است:
دست همگیتون درد نکنه
مخصوصا شما جناب پروفسور بلاخره طلسم شکست کریستال پیدا کردیم
حالا دیگه بهونه نداره هی نق می زنه تو اصلا به این لوازم آرایشی نرفتی اگه رفته بودی پس چرا کریستال نخریدی
هی می گم مرجان به جون خودم رفتم نداشت
آخر هم قسم جون عزیزترین فرد تو زندگیم خوردم تا قبول کرد امیدوارم راضی شده باشه


قربان همگیتون
مجنون دیاب farao farao

مبارک باشه
بالاخره تونستید کشفش کنید ؟؟؟ Laughing
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.a-d-w.blogfa.com
 
قصه هاي مرجان
بازگشت به بالاي صفحه 
صفحه 1 از 21رفتن به صفحه : 1, 2, 3 ... 11 ... 21  الصفحة التالية
 مواضيع مماثلة
-

صلاحيات هذا المنتدى:شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
 :: عمومي :: سفره خانه-
پرش به: