| كلاس روانشناسي و مشاوره... | |
|
+19s@ba Arghavan ليلا بهاره meysam-r Yasaman magnoon diab nAvId Jany maryashena الهام Assal Arakadrish MajidDiab amin Anika دلارام Ali meysam 23 مشترك |
|
نويسنده | پيام |
---|
magnoon diab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7074 Age : 659 Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...! Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الأحد فبراير 03, 2008 8:12 am | |
| | |
|
| |
الهام عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2828 Age : 35 Location : ایـــــران Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الأحد فبراير 03, 2008 11:04 am | |
| سلام میثم جان..... | |
|
| |
h@sti میزبان
تعداد پستها : 426 Location : تهران Registration date : 2008-01-09
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الأحد فبراير 03, 2008 12:04 pm | |
| بازم ممنون آقا میثم ..... | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| |
| |
Jany عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2939 Location : قلب شما Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الأحد فبراير 03, 2008 3:09 pm | |
| سلام آقا فقط اومدم حاضری بزنم خسته نباشیدی بگم و سئوالی جزوه ای چیزی هست بگیرم بذارم توصف تا نوبتش بشه وقتی سود دوران مشارکت و اصل و سود فروش اقساطی و جریمه تاخیر و سود معاملات مضاربه را حساب کردم و یاد گرفتم چطور پوست مردم را بکنم برم سر درس و کتاب اینجا | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الأحد فبراير 03, 2008 3:13 pm | |
| - h@sti نوشته است:
- بازم ممنون آقا میثم .....
سلام گلم خوبی؟ خواهش می کنم... | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الأحد فبراير 03, 2008 3:18 pm | |
| - Jany نوشته است:
- سلام آقا فقط اومدم حاضری بزنم
خسته نباشیدی بگم و سئوالی جزوه ای چیزی هست بگیرم بذارم توصف تا نوبتش بشه وقتی سود دوران مشارکت و اصل و سود فروش اقساطی و جریمه تاخیر و سود معاملات مضاربه را حساب کردم و یاد گرفتم چطور پوست مردم را بکنم برم سر درس و کتاب اینجا سلام عزیزم ... فقط یه چیزی... خدا به حضرت موسی ع فرمود از دوکار خلق خنده ام میگیره...
یکی وقتی اراده ی من به انجام کاریه و خلق من خودش رو به آب و آتش میزنه تا جلوی اون رو بگیره...
و دومی زمانیه که اراده یمن بر انجام نشدن کاریه و بنده من تلاش میکنه و اصرار داره اون انجام بشه...چون دختر خوب و پر تلاشی هستی و حسابگر باهات خشکه حساب کردم عزیزم به محبوبه گلم هم سلام برسون | |
|
| |
Assal عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1476 Age : 35 Location : تهران Registration date : 2007-12-19
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الأحد فبراير 03, 2008 6:21 pm | |
| سلام میثم جان... خوبی؟؟ دلم برای یکی از اون داستانای قشنگت البته داستان که نه... یکی دیگه از اون حقیقتای تلخی که برامون می نویسی خیلی تنگ شده... دوست دارم بیشتر بدونم..یعنی ببینم... هر وقت وقت داشتی من منتظرم... | |
|
| |
HeLena Admin
تعداد پستها : 256 Registration date : 2008-01-27
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الأحد فبراير 03, 2008 11:21 pm | |
| سلام دوستان...
قبل از هر چیز یه معذرت خواهی بزرگ به همه ی شما بدهکارم, بابت تغییر مکان این تاپیک بدون اینکه اطلاعی به شما بدم.
البته دوستان عزیز اگه تصور می کنین که مکان این تاپیک باید به قسمت دیگه ای باشه, حتما به من بگین که من این تاپیک رو به اون قسمت منتقل کنم.
البته میثم جان که ستارتر این تاپیک هستند خودشون لطف می کنندd و عمل من رو بابت تغییر مکان این تاپیک بدون هیچ اعلام قبلی می بخشند.
راستش تصمیم داشتم سر فرصت تمام مطالب این تاپیک رو بطور دقیق مطالعه کنم و بعد از اون در مورد مطالب اون نظر خودم رو اعلام کنم.
باید اعتراف کنم که مطالب این تاپیک اینقدر جذاب و گیرا بود, که من رو همچون جادویی طلسم شده ,مجبور کرد که تمام پست های بچه ها و صد البته میثم جان رو مطالعه کنم, و بخونم.
و اکنون که به ساعت نگاه می کنم, می بینم که درست یک ساعته که دنیای سحر آمیز این تاپیک من رو در خودش فرو برده بود.
نحوه ی اداره ی این تاپیک و همچنین مطالب رد و بدل شده , سوالات دوستان و جواب های منطقی و کامل میثم جان باعث شد که به جرات بتونم بگم, این تاپیک یکی از موفق ترین تاپیک هایی است که من در این چند وقته در فروم های مختلف مشاهده کردم.
البته تمام این ها مدیون حرفهای از دل برآمده ی دوستان عزیزی هست که در این تاپیک به نوعی سهیم بودند. اینکه هر کسی بدون اینکه سعی کنه در قالب شخص دیگری فرو بره و یا ماسکی بر چهره بزنه و یا بخواد با گفتن مطلبی به قول معروف اظهار فضل کنه حرف دل خودش رو ساده و بی پیرایه میزنه, و براساس همون مثل معروف سخنی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند باعث شد که اینگونه این تاپیک, کنج خلوتی شاید بشه گفت برای آرامش بچه ها باشه. مکانی که هر شخصی می تونه ی آینه ی وجود, شخصیت و تمام صفات خودش رو بدون هیچ زنگاری روبه روی خودش ببینه .
من خودم به شخصه از بچگی به امور روان شناسی و خصوصا روان کاوی علاقه ی وافری داشتم. و زمانی که در مجله ای رو می خریدم, قبل از هر چیز سراغ تست های خود شناسی اش می رفتم, اگرچه بعضی وقت ها با دیدن نتیجه ی ناخوشایندی که می گرفتم , به نوعی خودم رو مجاب می کردم که این تست ها چندان ارزشی ندارن..!! و البته اینکه انسان خودش رو بخواد فریب بده, تصور می کنم بزرگترین گناه نابخشودنی در دنیای روان شناس ها باشه..!!
احتمالا من نیز مثل مجید و نوید جان , به اینکه ذهنم توسط یک روان شناس و یا حتی یک دوست مورد کنکاش قرار بگیره رضایت دارم. اینجوری انسان می تونه زوایای ناشناخته ی زیادی رو در اعماق وجود خودش کشف کنه, درست مثل یک زیر دریایی که می تونه تمام نقاط کشف نشده ی دریا رو به روی ساحل بیاره ..
البته کشف شدن اینگونه خصلت های خوب و بد در وجود انسان , کمتر باعث میشه که انسان رو به سوی کمال قدم برداره , منظور من از کمال کمال الهی نیست , بلکه اصلاح رفتاری های بد خودش هست.
خیلی از ماها خبر از خصلت های ناپسند و نامناسب خودمون داریم, و به اصطلاح اولین قدم رو که شناخت رفتارهای بد خودمون هست برداشتیم. ولیکن این قدم تا همین جا باقی می مونه و دیگه جلوتر نمیره, چون با وجود دونستن این رفتارها باز هم اصرار برای موندن ما به ''این شکل'' , باعث میشه که یک ''من '' رو تشکیل بده.
''من'' ی که از تمام چیزها باخبره, ولیکن بیشتر وقت ها, با بی تفاوتی و شونه انداختن به سمت بالا , به خودش میگه: این همه آدم اینجورین پس چرا من باید خودم رو عوض کنم..!!
البته منظور من از این حرف خدای نکرده ,جسارت به هیچ کدوم از دوستان و میثم جان نیست, من تنها چیزی رو که احساس می کنم عنوان کرده ام..!! شاید این امر ناشی از کودک درون انسان ها باشه که بعضی مواقع اونقدر خودخواه و لجباز میشه , که هیچ کس رو یارای مقابله با اون نیست.
فکر می کنم خیلی حرف زدم.
من هم به نوبه ی خودم سوالاتی رو از میثم جان دارم, که ترجیح می دم در جلسات بعدی ازشون بپرسم.
راستی آقا معلم اجازه هست بشینم..؟! | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| |
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الإثنين فبراير 04, 2008 12:31 am | |
| - HeLena نوشته است:
- سلام دوستان...
قبل از هر چیز یه معذرت خواهی بزرگ به همه ی شما بدهکارم, بابت تغییر مکان این تاپیک بدون اینکه اطلاعی به شما بدم.
البته دوستان عزیز اگه تصور می کنین که مکان این تاپیک باید به قسمت دیگه ای باشه, حتما به من بگین که من این تاپیک رو به اون قسمت منتقل کنم.
البته میثم جان که ستارتر این تاپیک هستند خودشون لطف می کنندd و عمل من رو بابت تغییر مکان این تاپیک بدون هیچ اعلام قبلی می بخشند.
راستش تصمیم داشتم سر فرصت تمام مطالب این تاپیک رو بطور دقیق مطالعه کنم و بعد از اون در مورد مطالب اون نظر خودم رو اعلام کنم.
باید اعتراف کنم که مطالب این تاپیک اینقدر جذاب و گیرا بود, که من رو همچون جادویی طلسم شده ,مجبور کرد که تمام پست های بچه ها و صد البته میثم جان رو مطالعه کنم, و بخونم.
و اکنون که به ساعت نگاه می کنم, می بینم که درست یک ساعته که دنیای سحر آمیز این تاپیک من رو در خودش فرو برده بود.
نحوه ی اداره ی این تاپیک و همچنین مطالب رد و بدل شده , سوالات دوستان و جواب های منطقی و کامل میثم جان باعث شد که به جرات بتونم بگم, این تاپیک یکی از موفق ترین تاپیک هایی است که من در این چند وقته در فروم های مختلف مشاهده کردم.
البته تمام این ها مدیون حرفهای از دل برآمده ی دوستان عزیزی هست که در این تاپیک به نوعی سهیم بودند. اینکه هر کسی بدون اینکه سعی کنه در قالب شخص دیگری فرو بره و یا ماسکی بر چهره بزنه و یا بخواد با گفتن مطلبی به قول معروف اظهار فضل کنه حرف دل خودش رو ساده و بی پیرایه میزنه, و براساس همون مثل معروف سخنی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند باعث شد که اینگونه این تاپیک, کنج خلوتی شاید بشه گفت برای آرامش بچه ها باشه. مکانی که هر شخصی می تونه ی آینه ی وجود, شخصیت و تمام صفات خودش رو بدون هیچ زنگاری روبه روی خودش ببینه .
من خودم به شخصه از بچگی به امور روان شناسی و خصوصا روان کاوی علاقه ی وافری داشتم. و زمانی که در مجله ای رو می خریدم, قبل از هر چیز سراغ تست های خود شناسی اش می رفتم, اگرچه بعضی وقت ها با دیدن نتیجه ی ناخوشایندی که می گرفتم , به نوعی خودم رو مجاب می کردم که این تست ها چندان ارزشی ندارن..!! و البته اینکه انسان خودش رو بخواد فریب بده, تصور می کنم بزرگترین گناه نابخشودنی در دنیای روان شناس ها باشه..!!
احتمالا من نیز مثل مجید و نوید جان , به اینکه ذهنم توسط یک روان شناس و یا حتی یک دوست مورد کنکاش قرار بگیره رضایت دارم. اینجوری انسان می تونه زوایای ناشناخته ی زیادی رو در اعماق وجود خودش کشف کنه, درست مثل یک زیر دریایی که می تونه تمام نقاط کشف نشده ی دریا رو به روی ساحل بیاره ..
البته کشف شدن اینگونه خصلت های خوب و بد در وجود انسان , کمتر باعث میشه که انسان رو به سوی کمال قدم برداره , منظور من از کمال کمال الهی نیست , بلکه اصلاح رفتاری های بد خودش هست.
خیلی از ماها خبر از خصلت های ناپسند و نامناسب خودمون داریم, و به اصطلاح اولین قدم رو که شناخت رفتارهای بد خودمون هست برداشتیم. ولیکن این قدم تا همین جا باقی می مونه و دیگه جلوتر نمیره, چون با وجود دونستن این رفتارها باز هم اصرار برای موندن ما به ''این شکل'' , باعث میشه که یک ''من '' رو تشکیل بده.
''من'' ی که از تمام چیزها باخبره, ولیکن بیشتر وقت ها, با بی تفاوتی و شونه انداختن به سمت بالا , به خودش میگه: این همه آدم اینجورین پس چرا من باید خودم رو عوض کنم..!!
البته منظور من از این حرف خدای نکرده ,جسارت به هیچ کدوم از دوستان و میثم جان نیست, من تنها چیزی رو که احساس می کنم عنوان کرده ام..!! شاید این امر ناشی از کودک درون انسان ها باشه که بعضی مواقع اونقدر خودخواه و لجباز میشه , که هیچ کس رو یارای مقابله با اون نیست.
فکر می کنم خیلی حرف زدم.
من هم به نوبه ی خودم سوالاتی رو از میثم جان دارم, که ترجیح می دم در جلسات بعدی ازشون بپرسم.
راستی آقا معلم اجازه هست بشینم..؟! به به ... بچه ها بلند شین... که صاحب خونه اومده... ببینین کی اومده هلناخانم... مارو و بچه ها رو غافل گیر کردین...البته خوشحالی اش غیر قابل وصفه... عرض کنم خدمتتون من اولین تاپیک رو که زدم میترسیدم نمی دونم خوندین یا نه... با استفاده خوندن تاپیک ها و بحثها و شناختی کمی که پیدا کردم واسه هر کدوم از بچه ها یه کاراکتر درست کردم تو ذهنم البته... منتظر بودم که با لنگه دمپایی خانم ها و چاقوی دسته زنجونی و ضربات بیل مواجه بشم... ببخشید من یکم شوخ هستم شرمنده ولی دارم جدی میگم ...بچه ها انقدر به من لطف داشتن واین از لطف خداست و این که خدا به نیت من که واقعا خیر بوده آگاهه و کمکم کرده... میدونی من نظرم در رابطه با روانکاوی فرق میکنه ... من روش های روانکاویه خود محور رو ترجیح میدم به روشهای مشاور محور... تو روش مشاور محور...فرد خودش رو تو یه قالب میبره به خاطر حضور مشاور اما تو نوع دوم اگه فرد واقعا دلش بخواد که به خودش کمک کنه ...و قصدش این باشه به قطعیت موفق میشه... ... حرف خیلی دارم راجع به نوشته هاتون باید برم سرکار برگردم براتون مینوسم... اجازه چیه آدم خونه خودش اجازه میگیره من باید میومدم اجازه میگرفتم و بچه ها رو واسه عرض ادب خدمتتون می آووردم...شرمنده ام کردین ..منتظر حضور گرمتون هستم بچه ها واسه سلامتی هلنا خانم یه صلوات بفرستین | |
|
| |
Jany عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2939 Location : قلب شما Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الإثنين فبراير 04, 2008 8:56 am | |
| سلام آقا من منظور خدا را فهمیدم ولی متاسفانه منظور شما را نه شاید خیلی گیجم. | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الإثنين فبراير 04, 2008 2:02 pm | |
| - Jany نوشته است:
- سلام آقا من منظور خدا را فهمیدم
ولی متاسفانه منظور شما را نه شاید خیلی گیجم. سلام عزیزم منظور خاصی نداشتم ...گفته ئبودی یه درس بده زود میخوام برم ...من فی الفور اینو برات نوشتم | |
|
| |
amin عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2691 Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الإثنين فبراير 04, 2008 2:13 pm | |
| سلام آقا معلم منم اومدم( دلارام جزوه هاتو بدم من جیم بزنم..) خوب آقا من برم 1 دقیقه دیگه میام یادتون باشه حاضری منو بزنین | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الإثنين فبراير 04, 2008 3:40 pm | |
| | |
|
| |
HeLena Admin
تعداد پستها : 256 Registration date : 2008-01-27
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الإثنين فبراير 04, 2008 4:22 pm | |
| - meysam-r نوشته است:
- HeLena نوشته است:
- سلام دوستان...
قبل از هر چیز یه معذرت خواهی بزرگ به همه ی شما بدهکارم, بابت تغییر مکان این تاپیک بدون اینکه اطلاعی به شما بدم.
البته دوستان عزیز اگه تصور می کنین که مکان این تاپیک باید به قسمت دیگه ای باشه, حتما به من بگین که من این تاپیک رو به اون قسمت منتقل کنم.
البته میثم جان که ستارتر این تاپیک هستند خودشون لطف می کنندd و عمل من رو بابت تغییر مکان این تاپیک بدون هیچ اعلام قبلی می بخشند.
راستش تصمیم داشتم سر فرصت تمام مطالب این تاپیک رو بطور دقیق مطالعه کنم و بعد از اون در مورد مطالب اون نظر خودم رو اعلام کنم.
باید اعتراف کنم که مطالب این تاپیک اینقدر جذاب و گیرا بود, که من رو همچون جادویی طلسم شده ,مجبور کرد که تمام پست های بچه ها و صد البته میثم جان رو مطالعه کنم, و بخونم.
و اکنون که به ساعت نگاه می کنم, می بینم که درست یک ساعته که دنیای سحر آمیز این تاپیک من رو در خودش فرو برده بود.
نحوه ی اداره ی این تاپیک و همچنین مطالب رد و بدل شده , سوالات دوستان و جواب های منطقی و کامل میثم جان باعث شد که به جرات بتونم بگم, این تاپیک یکی از موفق ترین تاپیک هایی است که من در این چند وقته در فروم های مختلف مشاهده کردم.
البته تمام این ها مدیون حرفهای از دل برآمده ی دوستان عزیزی هست که در این تاپیک به نوعی سهیم بودند. اینکه هر کسی بدون اینکه سعی کنه در قالب شخص دیگری فرو بره و یا ماسکی بر چهره بزنه و یا بخواد با گفتن مطلبی به قول معروف اظهار فضل کنه حرف دل خودش رو ساده و بی پیرایه میزنه, و براساس همون مثل معروف سخنی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند باعث شد که اینگونه این تاپیک, کنج خلوتی شاید بشه گفت برای آرامش بچه ها باشه. مکانی که هر شخصی می تونه ی آینه ی وجود, شخصیت و تمام صفات خودش رو بدون هیچ زنگاری روبه روی خودش ببینه .
من خودم به شخصه از بچگی به امور روان شناسی و خصوصا روان کاوی علاقه ی وافری داشتم. و زمانی که در مجله ای رو می خریدم, قبل از هر چیز سراغ تست های خود شناسی اش می رفتم, اگرچه بعضی وقت ها با دیدن نتیجه ی ناخوشایندی که می گرفتم , به نوعی خودم رو مجاب می کردم که این تست ها چندان ارزشی ندارن..!! و البته اینکه انسان خودش رو بخواد فریب بده, تصور می کنم بزرگترین گناه نابخشودنی در دنیای روان شناس ها باشه..!!
احتمالا من نیز مثل مجید و نوید جان , به اینکه ذهنم توسط یک روان شناس و یا حتی یک دوست مورد کنکاش قرار بگیره رضایت دارم. اینجوری انسان می تونه زوایای ناشناخته ی زیادی رو در اعماق وجود خودش کشف کنه, درست مثل یک زیر دریایی که می تونه تمام نقاط کشف نشده ی دریا رو به روی ساحل بیاره ..
البته کشف شدن اینگونه خصلت های خوب و بد در وجود انسان , کمتر باعث میشه که انسان رو به سوی کمال قدم برداره , منظور من از کمال کمال الهی نیست , بلکه اصلاح رفتاری های بد خودش هست.
خیلی از ماها خبر از خصلت های ناپسند و نامناسب خودمون داریم, و به اصطلاح اولین قدم رو که شناخت رفتارهای بد خودمون هست برداشتیم. ولیکن این قدم تا همین جا باقی می مونه و دیگه جلوتر نمیره, چون با وجود دونستن این رفتارها باز هم اصرار برای موندن ما به ''این شکل'' , باعث میشه که یک ''من '' رو تشکیل بده.
''من'' ی که از تمام چیزها باخبره, ولیکن بیشتر وقت ها, با بی تفاوتی و شونه انداختن به سمت بالا , به خودش میگه: این همه آدم اینجورین پس چرا من باید خودم رو عوض کنم..!!
البته منظور من از این حرف خدای نکرده ,جسارت به هیچ کدوم از دوستان و میثم جان نیست, من تنها چیزی رو که احساس می کنم عنوان کرده ام..!! شاید این امر ناشی از کودک درون انسان ها باشه که بعضی مواقع اونقدر خودخواه و لجباز میشه , که هیچ کس رو یارای مقابله با اون نیست.
فکر می کنم خیلی حرف زدم.
من هم به نوبه ی خودم سوالاتی رو از میثم جان دارم, که ترجیح می دم در جلسات بعدی ازشون بپرسم.
راستی آقا معلم اجازه هست بشینم..؟! به به ... بچه ها بلند شین... که صاحب خونه اومده...
ببینین کی اومده هلناخانم...
مارو و بچه ها رو غافل گیر کردین...البته خوشحالی اش غیر قابل وصفه...
عرض کنم خدمتتون من اولین تاپیک رو که زدم میترسیدم نمی دونم خوندین یا نه... با استفاده خوندن تاپیک ها و بحثها و شناختی کمی که پیدا کردم واسه هر کدوم از بچه ها یه
کاراکتر درست کردم تو ذهنم البته...
منتظر بودم که با لنگه دمپایی خانم ها و چاقوی دسته زنجونی و ضربات بیل مواجه بشم...
ببخشید من یکم شوخ هستم شرمنده
ولی دارم جدی میگم ...بچه ها انقدر به من لطف داشتن واین از لطف خداست و این که خدا به نیت من که واقعا خیر بوده آگاهه و کمکم کرده...
میدونی من نظرم در رابطه با روانکاوی فرق میکنه ...
من روش های روانکاویه خود محور رو ترجیح میدم به روشهای مشاور محور...
تو روش مشاور محور...فرد خودش رو تو یه قالب میبره به خاطر حضور مشاور اما تو نوع دوم اگه فرد واقعا دلش بخواد که به خودش کمک کنه ...و قصدش این باشه به قطعیت موفق میشه... ... حرف خیلی دارم راجع به نوشته هاتون باید برم سرکار برگردم براتون مینوسم...
اجازه چیه آدم خونه خودش اجازه میگیره
من باید میومدم اجازه میگرفتم و بچه ها رو واسه عرض ادب خدمتتون می آووردم...شرمنده ام کردین ..منتظر حضور گرمتون هستم
بچه ها واسه سلامتی هلنا خانم یه صلوات بفرستین اووه میثم جان ...
خواهش می کنم بیشتر از این باعث سرخ شدن گونه های من نشید . احساس می کنم که وسط کلاس ایستادم . و شما همینطور دارید به من لطف می کنید و من هر لحظه بیشتر رنگ عوض می کنم. می تونم از اون ته کلاس صدای خنده ی زیر زیرکی بچه ها رو بشنوم. که دارن به این کلافگی و استیصال من می خندن.
ممنون از اینکه نوشته ی من رو مطالعه کردید - مطالعه کردن تک تک پست ها .و دادن جواب صریح , کامل و حساب شده , احتمالا باید کار خیلی سختی باشه ,که شما واقعا به نحو احسن از پسش براومدین.
همونطور که گفتم میثم جان , من تمام پست ها رو خوندم, هر 35 صفحه رو .. منظور من از'' خوندن'' اینه که به همه ی اونها نگاهی انداختم, ولیکن بعضی ها رو با عمق بیشتری مطالعه کردم, و بعضی دیگر رو تنها نیم نگاهی از سر کنجکاوی.
و البته حقیقت های تلخی هم که در مورد آرزو و اون پسرک نوشته بودید رو نیز , به دشواری و همراه با بغضی شکسته در نگاهم به لرزش در آوردم.
در مورد کاراکتر هایی که از بچه ها نشون داده بودید , باید واقعا شما رو مورد تحسین قرار بدم. چون از تاریخ اولین پست معلومه که چندان زمانی از ورود شما به فروم نگذشته بود, و اینچنین احساس کردن بچه ها و یافتن علایق و خصایصی که در وجود اونهاست, تنها باید کار یک انسان خبره و به اصطلاح اهل دل باشه , که بتونه اینچنین دل و روح بچه ها رو مورد کنکاش قرار بده.
البته در این میان مواردی بود که چندان با شما موافق نبودم, ولیکن این عدم توافق نه تنها چیزی از احترام من به شما کم نکرد, بلکه باعث شد به این فکر برم که شاید این من باشم که قضاوت نه چندان درستی رو در مورد بچه ها کردم, و اینچنین دوباره و از نو ,توانایی ها و شخصیت بچه ها رو مورد تجزیه و تحلیل قرار دادم.
البته یه خواهش از شما داشتم میثم جان , و اون این بود که من رو هلنا صدا بزنید, اون قدر به کمال نزدیک نشدم که بخوام خودم رو یک خانم بدونم.
شاید یک دختر ساده بودن بیشتر به من بیاد تا یک خانم ..!! | |
|
| |
h@sti میزبان
تعداد پستها : 426 Location : تهران Registration date : 2008-01-09
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الإثنين فبراير 04, 2008 5:16 pm | |
| سلام آقا میثم خوب هستید چرا من که دیر میام سرکلاس غیبت می زنید اما آقا امین که اصلا نمیاد موجه می زنید؟ اینجا یه خبرایی هست! به گمونم پارتی و پارتی بازیه؟ | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الإثنين فبراير 04, 2008 5:59 pm | |
| | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الإثنين فبراير 04, 2008 6:02 pm | |
| صبح یک روز سردزمستانی شروع یه روز قشنگ دیگه... کارها مثل هر روزه... قبل از هرچیز سراغ آب و آینه میرم تا قشنگی صبح رو تکمیل کنم... خودم رو خوب نگاه می کنم... آینه ، آب ، خودم و تصویرم...
آب ،آینه ، خودم، تصویرم...
خودم ،آینه ، آب، تصویرم...
تصویرم، آینه ، آب، خودم...خودم:میثم بابا بی خیال بازیت گرفته ... جایگشت بازی می کنی کله صبح ...اینا چیه حرفت رو رک و رو راست بگو... تصویرم:چی بگم... حرفی که میخوام بگم سخته ...ولی اگه اینطوری میشد خیلی خوب میشد دیگه هیچ وقت مشکلی نبود... خودمم دوست دارم اینطوری بشم اما جرئتش رو ندارم... خودم: خوب نگو... از قدیم گفتن عالم بدون عمل مثل زنبور بدونه عسل ...چهارتا کلمه روانشناسی بگو و انقدر این بچه ها رو منتظر نگذار... تصویرم: چی ؟ سمبل کنم بره با چهارتا کلمه... خودم پس چی؟ بعدش هم بچه های کلاس من همه تحصیل کرده و اهل علم و کتاب و مجله ووب و وب سایت و ... هستند میتونن براحتی خودشون باز کنن بخونن... حرفهای کتابی دردی از دردهای امروز پر درد همه ی ما دوا نمی کنه... خودم: درد، دوا... این کلمات رو هم به اونها اضافه کن ببینم چی میشه ...ولی دارم میگم داداش من این ره که میروی به ترکستان است... تصویرم:نه تو فقط هیچی نگو میدونم از چی ناراحتی ... خودم: طعنه میزنی؟بگو ببینم از چی؟ تصویرم: تو ترسو هستی ترسو...جرئت روبرو شدن با... خودم : وایسا وایسا تند نرو... مگه تو کی هستی تو هم از منی دیگه بود و نبودت به من بستگی داره... میخوای نا نابو... تصویرم: نه نه میثم ، جون من وایسا ... بگذار حرفمو بزنم... بعد هرجا خواستی برو...تو رو قول نمی دم اما اگه به درد یه نفر هم بخوره بسه واسه ام... خودم: بگو: تا کنار نرفتم ... تصویرم: (نفس عمیقی میکشه و میگه) اگه دلت مثل آیینه و آب صاف و زلال باشه تصویر واقعیه خودت رو میبینی ... اگه تصویر خودت دلنشین و یعنی خود خودت بودی که کارت درسته ... اگه تصویر به دلت ننشست عیب کار از دو جاست... یا آینه رو غبار و زنگار بدی و گناه گرفته... یا خودی که از خودت جلوی آینه آووردی خود خودت نیستی... [img][/size][/color][img] [/img][/img] از اون صبح تا حالا نه خودی مونده نه تصویری ... از یابنده خواهشمندیم هر دوی آنها را به بخش اشیاء گمشده فروم عربی رایان تحویل نمایند... جلسه ی ششم هوالمحبوب
خدایا بس است مرا این عزت که بنده ی توام... و بس است مرا این افتخار که تو پرودگار منی ... تو چنانی که من دوست دارم... مرا چنان کن که دوست داری ...
مولای یتیم نواز کوفه | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الإثنين فبراير 04, 2008 6:12 pm | |
| هلنا جان حرفهای شما ...سلمان ...و الهام باعث شد اینا رو بنویسم... نمی دونم تا چه حد درسته... ممنون از حضورت منتظر اومدنت شما و بچه های گل تو کلاس هستم | |
|
| |
s@ba مشتاق
تعداد پستها : 700 Location : تهران Registration date : 2008-01-09
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الإثنين فبراير 04, 2008 6:18 pm | |
| آقا میثم شما هم داشتیم ........... پارتی بازی ........ اگر اینجوریاست خوب منم 7 سر عاعله دارم شونصدتا بچه............ الانم یه بچم رو اوجاقه .......... | |
|
| |
h@sti میزبان
تعداد پستها : 426 Location : تهران Registration date : 2008-01-09
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الإثنين فبراير 04, 2008 6:22 pm | |
| هستی برو دنبال این جریان اینجا یه خبراییه؟ | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الإثنين فبراير 04, 2008 6:22 pm | |
| | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| |
| |
h@sti میزبان
تعداد پستها : 426 Location : تهران Registration date : 2008-01-09
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الإثنين فبراير 04, 2008 6:26 pm | |
| ببخشید پست ها جا به جاشد........ | |
|
| |
| كلاس روانشناسي و مشاوره... | |
|