| كلاس روانشناسي و مشاوره... | |
|
+19s@ba Arghavan ليلا بهاره meysam-r Yasaman magnoon diab nAvId Jany maryashena الهام Assal Arakadrish MajidDiab amin Anika دلارام Ali meysam 23 مشترك |
|
نويسنده | پيام |
---|
Assal عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1476 Age : 35 Location : تهران Registration date : 2007-12-19
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الإثنين فبراير 04, 2008 6:58 pm | |
| - meysam-r نوشته است:
- صبح یک روز سردزمستانی
شروع یه روز قشنگ دیگه...
کارها مثل هر روزه... قبل از هرچیز سراغ آب و آینه میرم تا قشنگی صبح رو تکمیل کنم...
خودم رو خوب نگاه می کنم...
آینه ، آب ، خودم و تصویرم...
آب ،آینه ، خودم، تصویرم...
خودم ،آینه ، آب، تصویرم...
تصویرم، آینه ، آب، خودم...
خودم:میثم بابا بی خیال بازیت گرفته ... جایگشت بازی می کنی کله صبح ...اینا چیه حرفت رو رک و رو راست بگو...
تصویرم:چی بگم... حرفی که میخوام بگم سخته ...ولی اگه اینطوری میشد خیلی خوب میشد دیگه هیچ وقت مشکلی نبود... خودمم دوست دارم اینطوری بشم اما جرئتش رو
ندارم...
خودم: خوب نگو... از قدیم گفتن عالم بدون عمل مثل زنبور بدونه عسل ...چهارتا کلمه روانشناسی بگو و
انقدر این بچه ها رو منتظر نگذار...
تصویرم: چی ؟ سمبل کنم بره با چهارتا کلمه... خودم پس چی؟
بعدش هم بچه های کلاس من همه تحصیل کرده و اهل علم و کتاب و مجله ووب و وب سایت و ... هستند
میتونن براحتی خودشون باز کنن بخونن... حرفهای کتابی دردی از دردهای امروز پر درد همه ی ما دوا نمی کنه...
خودم: درد، دوا... این کلمات رو هم به اونها اضافه کن ببینم چی میشه ...ولی دارم میگم داداش من این ره که میروی به ترکستان است...
تصویرم:نه تو فقط هیچی نگو میدونم از چی ناراحتی ...
خودم: طعنه میزنی؟بگو ببینم از چی؟
تصویرم: تو ترسو هستی ترسو...جرئت روبرو شدن با...
خودم : وایسا وایسا تند نرو...
مگه تو کی هستی تو هم از منی دیگه بود و نبودت به من بستگی داره... میخوای نا نابو...
تصویرم: نه نه میثم ، جون من وایسا ... بگذار حرفمو بزنم... بعد هرجا خواستی برو...تو رو قول نمی دم اما اگه به درد یه نفر هم بخوره بسه واسه ام...
خودم: بگو: تا کنار نرفتم ...
تصویرم: (نفس عمیقی میکشه و میگه)
اگه دلت مثل آیینه و آب صاف و زلال باشه تصویر واقعیه خودت رو میبینی ...
اگه تصویر خودت دلنشین و یعنی خود خودت بودی که کارت درسته ...
اگه تصویر به دلت ننشست عیب کار از دو جاست...
یا آینه رو غبار و زنگار بدی و گناه گرفته...
یا خودی که از خودت جلوی آینه آووردی خود خودت نیستی...
[img][/size][/color][img][/img][/img]
از اون صبح تا حالا نه خودی مونده نه تصویری ... از یابنده خواهشمندیم هر دوی آنها را به بخش اشیاء گمشده فروم عربی رایان تحویل نمایند...
جلسه ی ششم هوالمحبوب
خدایا بس است مرا این عزت که بنده ی توام... و بس است مرا این افتخار که تو پرودگار منی ... تو چنانی که من دوست دارم... مرا چنان کن که دوست داری ...
مولای یتیم نواز کوفه ممنونم میثم جان.. واقعا ممنون... حرفات منو خیلی آروم می کنه... مثل همیشه عالی بود... | |
|
| |
الهام عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2828 Age : 35 Location : ایـــــران Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الإثنين فبراير 04, 2008 7:04 pm | |
| سلام میثم جان خیلی عالی بود... آینه....توصیف به اون قشنگی همون لرزش دل خیلی ازت ممنونم | |
|
| |
nAvId عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2240 Age : 35 Location : همه جاي ايران سراي من است Registration date : 2007-12-04
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الإثنين فبراير 04, 2008 8:59 pm | |
| واقعا حالب بود میثم جان ...
عالی بود
تقابل تو و خودت ... !!!
خیلی جالب بود ... | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الثلاثاء فبراير 05, 2008 12:08 am | |
| - Assal نوشته است:
- meysam-r نوشته است:
- صبح یک روز سردزمستانی
شروع یه روز قشنگ دیگه...
کارها مثل هر روزه... قبل از هرچیز سراغ آب و آینه میرم تا قشنگی صبح رو تکمیل کنم...
خودم رو خوب نگاه می کنم...
آینه ، آب ، خودم و تصویرم...
آب ،آینه ، خودم، تصویرم...
خودم ،آینه ، آب، تصویرم...
تصویرم، آینه ، آب، خودم...
خودم:میثم بابا بی خیال بازیت گرفته ... جایگشت بازی می کنی کله صبح ...اینا چیه حرفت رو رک و رو راست بگو...
تصویرم:چی بگم... حرفی که میخوام بگم سخته ...ولی اگه اینطوری میشد خیلی خوب میشد دیگه هیچ وقت مشکلی نبود... خودمم دوست دارم اینطوری بشم اما جرئتش رو
ندارم...
خودم: خوب نگو... از قدیم گفتن عالم بدون عمل مثل زنبور بدونه عسل ...چهارتا کلمه روانشناسی بگو و
انقدر این بچه ها رو منتظر نگذار...
تصویرم: چی ؟ سمبل کنم بره با چهارتا کلمه... خودم پس چی؟
بعدش هم بچه های کلاس من همه تحصیل کرده و اهل علم و کتاب و مجله ووب و وب سایت و ... هستند
میتونن براحتی خودشون باز کنن بخونن... حرفهای کتابی دردی از دردهای امروز پر درد همه ی ما دوا نمی کنه...
خودم: درد، دوا... این کلمات رو هم به اونها اضافه کن ببینم چی میشه ...ولی دارم میگم داداش من این ره که میروی به ترکستان است...
تصویرم:نه تو فقط هیچی نگو میدونم از چی ناراحتی ...
خودم: طعنه میزنی؟بگو ببینم از چی؟
تصویرم: تو ترسو هستی ترسو...جرئت روبرو شدن با...
خودم : وایسا وایسا تند نرو...
مگه تو کی هستی تو هم از منی دیگه بود و نبودت به من بستگی داره... میخوای نا نابو...
تصویرم: نه نه میثم ، جون من وایسا ... بگذار حرفمو بزنم... بعد هرجا خواستی برو...تو رو قول نمی دم اما اگه به درد یه نفر هم بخوره بسه واسه ام...
خودم: بگو: تا کنار نرفتم ...
تصویرم: (نفس عمیقی میکشه و میگه)
اگه دلت مثل آیینه و آب صاف و زلال باشه تصویر واقعیه خودت رو میبینی ...
اگه تصویر خودت دلنشین و یعنی خود خودت بودی که کارت درسته ...
اگه تصویر به دلت ننشست عیب کار از دو جاست...
یا آینه رو غبار و زنگار بدی و گناه گرفته...
یا خودی که از خودت جلوی آینه آووردی خود خودت نیستی...
[img][/size][/color][img][/img][/img]
از اون صبح تا حالا نه خودی مونده نه تصویری ... از یابنده خواهشمندیم هر دوی آنها را به بخش اشیاء گمشده فروم عربی رایان تحویل نمایند...
جلسه ی ششم هوالمحبوب
خدایا بس است مرا این عزت که بنده ی توام... و بس است مرا این افتخار که تو پرودگار منی ... تو چنانی که من دوست دارم... مرا چنان کن که دوست داری ...
مولای یتیم نواز کوفه ممنونم میثم جان..
واقعا ممنون...
حرفات منو خیلی آروم می کنه...
مثل همیشه عالی بود...
سلام عسل خانم ... خوش اومدی گلم.... خوشحالم از این که خوشت اومد | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الثلاثاء فبراير 05, 2008 12:10 am | |
| - الهام نوشته است:
- سلام میثم جان
خیلی عالی بود...
آینه....توصیف به اون قشنگی
همون لرزش دل
خیلی ازت ممنونم سلام الهام خانم گل گلاب خوش اومدی خواهری تو هو تو این توصیف دخیل و سهیم بودی... موفق باشی | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الثلاثاء فبراير 05, 2008 12:10 am | |
| - الهام نوشته است:
- سلام میثم جان
خیلی عالی بود...
آینه....توصیف به اون قشنگی
همون لرزش دل
خیلی ازت ممنونم سلام الهام خانم گل گلاب خوش اومدی خواهری تو هو تو این توصیف دخیل و سهیم بودی... موفق باشی | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الثلاثاء فبراير 05, 2008 12:12 am | |
| - nAvId نوشته است:
- واقعا حالب بود میثم جان ...
عالی بود
تقابل تو و خودت ... !!!
خیلی جالب بود ... سلام نوید جان گاهی اوقات وقتی خودت رو جای کس دیگه میگذاری تاثیر حرفا بیشتر میشه... آینه دلت صاف و زلال مثل آب باشه همیشه | |
|
| |
magnoon diab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7074 Age : 659 Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...! Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الثلاثاء فبراير 05, 2008 6:51 am | |
| سلام استاد الحق گل کاشتی خیلی خیلی زیبا بود ممنونم راستی این بیچهو ما کجاست دلم خیلی براش تنگ شده اذیت نمی کنه - meysam-r نوشته است:
- صبح یک روز سردزمستانی
شروع یه روز قشنگ دیگه...
کارها مثل هر روزه... قبل از هرچیز سراغ آب و آینه میرم تا قشنگی صبح رو تکمیل کنم...
خودم رو خوب نگاه می کنم...
آینه ، آب ، خودم و تصویرم...
آب ،آینه ، خودم، تصویرم...
خودم ،آینه ، آب، تصویرم...
تصویرم، آینه ، آب، خودم...
خودم:میثم بابا بی خیال بازیت گرفته ... جایگشت بازی می کنی کله صبح ...اینا چیه حرفت رو رک و رو راست بگو...
تصویرم:چی بگم... حرفی که میخوام بگم سخته ...ولی اگه اینطوری میشد خیلی خوب میشد دیگه هیچ وقت مشکلی نبود... خودمم دوست دارم اینطوری بشم اما جرئتش رو
ندارم...
خودم: خوب نگو... از قدیم گفتن عالم بدون عمل مثل زنبور بدونه عسل ...چهارتا کلمه روانشناسی بگو و
انقدر این بچه ها رو منتظر نگذار...
تصویرم: چی ؟ سمبل کنم بره با چهارتا کلمه... خودم پس چی؟
بعدش هم بچه های کلاس من همه تحصیل کرده و اهل علم و کتاب و مجله ووب و وب سایت و ... هستند
میتونن براحتی خودشون باز کنن بخونن... حرفهای کتابی دردی از دردهای امروز پر درد همه ی ما دوا نمی کنه...
خودم: درد، دوا... این کلمات رو هم به اونها اضافه کن ببینم چی میشه ...ولی دارم میگم داداش من این ره که میروی به ترکستان است...
تصویرم:نه تو فقط هیچی نگو میدونم از چی ناراحتی ...
خودم: طعنه میزنی؟بگو ببینم از چی؟
تصویرم: تو ترسو هستی ترسو...جرئت روبرو شدن با...
خودم : وایسا وایسا تند نرو...
مگه تو کی هستی تو هم از منی دیگه بود و نبودت به من بستگی داره... میخوای نا نابو...
تصویرم: نه نه میثم ، جون من وایسا ... بگذار حرفمو بزنم... بعد هرجا خواستی برو...تو رو قول نمی دم اما اگه به درد یه نفر هم بخوره بسه واسه ام...
خودم: بگو: تا کنار نرفتم ...
تصویرم: (نفس عمیقی میکشه و میگه)
اگه دلت مثل آیینه و آب صاف و زلال باشه تصویر واقعیه خودت رو میبینی ...
اگه تصویر خودت دلنشین و یعنی خود خودت بودی که کارت درسته ...
اگه تصویر به دلت ننشست عیب کار از دو جاست...
یا آینه رو غبار و زنگار بدی و گناه گرفته...
یا خودی که از خودت جلوی آینه آووردی خود خودت نیستی...
[img][/size][/color][img][/img][/img]
از اون صبح تا حالا نه خودی مونده نه تصویری ... از یابنده خواهشمندیم هر دوی آنها را به بخش اشیاء گمشده فروم عربی رایان تحویل نمایند...
جلسه ی ششم هوالمحبوب
خدایا بس است مرا این عزت که بنده ی توام... و بس است مرا این افتخار که تو پرودگار منی ... تو چنانی که من دوست دارم... مرا چنان کن که دوست داری ...
مولای یتیم نواز کوفه | |
|
| |
s@ba مشتاق
تعداد پستها : 700 Location : تهران Registration date : 2008-01-09
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الثلاثاء فبراير 05, 2008 7:46 am | |
| ممنون آقا میثم خیلی جالب بود........
اما کاش واقعا وجدانمون با ما حرف می زد تا خیلی از کرا رو نمی کردیم.......
نه این که حرف نزنه فقط می تونه زمزمه کنه ................. | |
|
| |
nAvId عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2240 Age : 35 Location : همه جاي ايران سراي من است Registration date : 2007-12-04
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الثلاثاء فبراير 05, 2008 4:54 pm | |
| - meysam-r نوشته است:
- nAvId نوشته است:
- واقعا حالب بود میثم جان ...
عالی بود
تقابل تو و خودت ... !!!
خیلی جالب بود ... سلام نوید جان گاهی اوقات وقتی خودت رو جای کس دیگه میگذاری تاثیر حرفا بیشتر میشه... آینه دلت صاف و زلال مثل آب باشه همیشه ممنونم ازت میثم جان ... ولی آینه من ، کاغذ دفترمه ... دست من هم تصویر خودم تو آینه دفترمه ... آینه شفافی داره ... خیلی شفاف ... | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الثلاثاء فبراير 05, 2008 5:20 pm | |
| - magnoon diab نوشته است:
- سلام استاد
الحق گل کاشتی خیلی خیلی زیبا بود ممنونم راستی این بیچهو ما کجاست دلم خیلی براش تنگ شده اذیت نمی کنه
- meysam-r نوشته است:
- صبح یک روز سردزمستانی
شروع یه روز قشنگ دیگه...
کارها مثل هر روزه... قبل از هرچیز سراغ آب و آینه میرم تا قشنگی صبح رو تکمیل کنم...
خودم رو خوب نگاه می کنم...
آینه ، آب ، خودم و تصویرم...
آب ،آینه ، خودم، تصویرم...
خودم ،آینه ، آب، تصویرم...
تصویرم، آینه ، آب، خودم...
خودم:میثم بابا بی خیال بازیت گرفته ... جایگشت بازی می کنی کله صبح ...اینا چیه حرفت رو رک و رو راست بگو...
تصویرم:چی بگم... حرفی که میخوام بگم سخته ...ولی اگه اینطوری میشد خیلی خوب میشد دیگه هیچ وقت مشکلی نبود... خودمم دوست دارم اینطوری بشم اما جرئتش رو
ندارم...
خودم: خوب نگو... از قدیم گفتن عالم بدون عمل مثل زنبور بدونه عسل ...چهارتا کلمه روانشناسی بگو و
انقدر این بچه ها رو منتظر نگذار...
تصویرم: چی ؟ سمبل کنم بره با چهارتا کلمه... خودم پس چی؟
بعدش هم بچه های کلاس من همه تحصیل کرده و اهل علم و کتاب و مجله ووب و وب سایت و ... هستند
میتونن براحتی خودشون باز کنن بخونن... حرفهای کتابی دردی از دردهای امروز پر درد همه ی ما دوا نمی کنه...
خودم: درد، دوا... این کلمات رو هم به اونها اضافه کن ببینم چی میشه ...ولی دارم میگم داداش من این ره که میروی به ترکستان است...
تصویرم:نه تو فقط هیچی نگو میدونم از چی ناراحتی ...
خودم: طعنه میزنی؟بگو ببینم از چی؟
تصویرم: تو ترسو هستی ترسو...جرئت روبرو شدن با...
خودم : وایسا وایسا تند نرو...
مگه تو کی هستی تو هم از منی دیگه بود و نبودت به من بستگی داره... میخوای نا نابو...
تصویرم: نه نه میثم ، جون من وایسا ... بگذار حرفمو بزنم... بعد هرجا خواستی برو...تو رو قول نمی دم اما اگه به درد یه نفر هم بخوره بسه واسه ام...
خودم: بگو: تا کنار نرفتم ...
تصویرم: (نفس عمیقی میکشه و میگه)
اگه دلت مثل آیینه و آب صاف و زلال باشه تصویر واقعیه خودت رو میبینی ...
اگه تصویر خودت دلنشین و یعنی خود خودت بودی که کارت درسته ...
اگه تصویر به دلت ننشست عیب کار از دو جاست...
یا آینه رو غبار و زنگار بدی و گناه گرفته...
یا خودی که از خودت جلوی آینه آووردی خود خودت نیستی...
[img][/size][/color][img][/img][/img]
از اون صبح تا حالا نه خودی مونده نه تصویری ... از یابنده خواهشمندیم هر دوی آنها را به بخش اشیاء گمشده فروم عربی رایان تحویل نمایند...
جلسه ی ششم هوالمحبوب
خدایا بس است مرا این عزت که بنده ی توام... و بس است مرا این افتخار که تو پرودگار منی ... تو چنانی که من دوست دارم... مرا چنان کن که دوست داری ...
مولای یتیم نواز کوفه سلام سلام عزیز دلم محبوبه ی گلم... کجایی بابا بیجهو هم خوبه سلام میرسونه خواهش می کنم ...چشمات قشنگ میبینه کارات خوب پیش میره محیط کارت رو دوست داری و احساس راحتی می کنی؟ | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الثلاثاء فبراير 05, 2008 5:22 pm | |
| - s@ba نوشته است:
- ممنون آقا میثم خیلی جالب بود........
اما کاش واقعا وجدانمون با ما حرف می زد تا خیلی از کرا رو نمی کردیم.......
نه این که حرف نزنه فقط می تونه زمزمه کنه ................. زمزمه... گاهی اوقات فریاد میزنه ناله میکنه ...ولی چون به نفع مون نیست کر میشیم...به پامون میافته اما ماکور میشیم ممنون از حضورت عزیزم | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الثلاثاء فبراير 05, 2008 5:24 pm | |
| - nAvId نوشته است:
- meysam-r نوشته است:
- nAvId نوشته است:
- واقعا حالب بود میثم جان ...
عالی بود
تقابل تو و خودت ... !!!
خیلی جالب بود ... سلام نوید جان گاهی اوقات وقتی خودت رو جای کس دیگه میگذاری تاثیر حرفا بیشتر میشه... آینه دلت صاف و زلال مثل آب باشه همیشه
ممنونم ازت میثم جان ... ولی آینه من ، کاغذ دفترمه ... دست من هم تصویر خودم تو آینه دفترمه ...
آینه شفافی داره ... خیلی شفاف ... نوشتن دوای خیلی از دردها و مرهمشونه ... منم وقتی خیلی کلافه ام از این آیینه استفاده می کنم سلامت باشی و شاد عزیز دلم | |
|
| |
Arakadrish مشتاق
تعداد پستها : 986 Location : كاخك Registration date : 2007-12-04
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الثلاثاء فبراير 05, 2008 6:47 pm | |
| | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الأربعاء فبراير 06, 2008 12:27 am | |
| - Arakadrish نوشته است:
- ...
000 | |
|
| |
magnoon diab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7074 Age : 659 Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...! Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الأربعاء فبراير 06, 2008 6:49 am | |
| سلام میثم جان اصلا دیگه بهت میگم داداش گلم خوب الحمدالله محیط کارم خوبه منم خیلی خوشم اومده عالیه فقط یه موضوعی پیش اومده بعدن سر فرصت بهت میگم ّّّّّ موفق باشی مجنون دیاب - meysam-r نوشته است:
- magnoon diab نوشته است:
- سلام استاد
الحق گل کاشتی خیلی خیلی زیبا بود ممنونم راستی این بیچهو ما کجاست دلم خیلی براش تنگ شده اذیت نمی کنه
- meysam-r نوشته است:
- صبح یک روز سردزمستانی
شروع یه روز قشنگ دیگه...
کارها مثل هر روزه... قبل از هرچیز سراغ آب و آینه میرم تا قشنگی صبح رو تکمیل کنم...
خودم رو خوب نگاه می کنم...
آینه ، آب ، خودم و تصویرم...
آب ،آینه ، خودم، تصویرم...
خودم ،آینه ، آب، تصویرم...
تصویرم، آینه ، آب، خودم...
خودم:میثم بابا بی خیال بازیت گرفته ... جایگشت بازی می کنی کله صبح ...اینا چیه حرفت رو رک و رو راست بگو...
تصویرم:چی بگم... حرفی که میخوام بگم سخته ...ولی اگه اینطوری میشد خیلی خوب میشد دیگه هیچ وقت مشکلی نبود... خودمم دوست دارم اینطوری بشم اما جرئتش رو
ندارم...
خودم: خوب نگو... از قدیم گفتن عالم بدون عمل مثل زنبور بدونه عسل ...چهارتا کلمه روانشناسی بگو و
انقدر این بچه ها رو منتظر نگذار...
تصویرم: چی ؟ سمبل کنم بره با چهارتا کلمه... خودم پس چی؟
بعدش هم بچه های کلاس من همه تحصیل کرده و اهل علم و کتاب و مجله ووب و وب سایت و ... هستند
میتونن براحتی خودشون باز کنن بخونن... حرفهای کتابی دردی از دردهای امروز پر درد همه ی ما دوا نمی کنه...
خودم: درد، دوا... این کلمات رو هم به اونها اضافه کن ببینم چی میشه ...ولی دارم میگم داداش من این ره که میروی به ترکستان است...
تصویرم:نه تو فقط هیچی نگو میدونم از چی ناراحتی ...
خودم: طعنه میزنی؟بگو ببینم از چی؟
تصویرم: تو ترسو هستی ترسو...جرئت روبرو شدن با...
خودم : وایسا وایسا تند نرو...
مگه تو کی هستی تو هم از منی دیگه بود و نبودت به من بستگی داره... میخوای نا نابو...
تصویرم: نه نه میثم ، جون من وایسا ... بگذار حرفمو بزنم... بعد هرجا خواستی برو...تو رو قول نمی دم اما اگه به درد یه نفر هم بخوره بسه واسه ام...
خودم: بگو: تا کنار نرفتم ...
تصویرم: (نفس عمیقی میکشه و میگه)
اگه دلت مثل آیینه و آب صاف و زلال باشه تصویر واقعیه خودت رو میبینی ...
اگه تصویر خودت دلنشین و یعنی خود خودت بودی که کارت درسته ...
اگه تصویر به دلت ننشست عیب کار از دو جاست...
یا آینه رو غبار و زنگار بدی و گناه گرفته...
یا خودی که از خودت جلوی آینه آووردی خود خودت نیستی...
[img][/size][/color][img][/img][/img]
از اون صبح تا حالا نه خودی مونده نه تصویری ... از یابنده خواهشمندیم هر دوی آنها را به بخش اشیاء گمشده فروم عربی رایان تحویل نمایند...
جلسه ی ششم هوالمحبوب
خدایا بس است مرا این عزت که بنده ی توام... و بس است مرا این افتخار که تو پرودگار منی ... تو چنانی که من دوست دارم... مرا چنان کن که دوست داری ...
مولای یتیم نواز کوفه سلام سلام عزیز دلم محبوبه ی گلم...
کجایی بابا
بیجهو هم خوبه سلام میرسونه خواهش می کنم ...چشمات قشنگ میبینه
کارات خوب پیش میره محیط کارت رو دوست داری و احساس راحتی می کنی؟ | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الأربعاء فبراير 06, 2008 9:15 am | |
| سلام خواهر خوبم... خدا رو شكر ميبينم كه از كارت راضي هستي عزيزم ...خيلي خوشحالم كردي ...الان انرژي فوق العاده اي گرفتم... منتظر حرفاي شيرين و شيطنت هات هستم ...مواظب مرجان جون هم باش | |
|
| |
الهام عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2828 Age : 35 Location : ایـــــران Registration date : 2007-12-02
| |
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الأربعاء فبراير 06, 2008 9:30 am | |
| | |
|
| |
Arghavan میزبان
تعداد پستها : 489 Location : تهران Registration date : 2008-01-02
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الأربعاء فبراير 06, 2008 12:27 pm | |
| سلام استاد حالتون چطوره ؟ امیدوارم همیشه سلامت و شاد باشید و کلاس بر قرار باشه. | |
|
| |
دلارام عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 4639 Location : تهران Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الأربعاء فبراير 06, 2008 1:07 pm | |
| سلام میثم جان امتحانام بالاخره تموم شد من یه سوال دارم اما از وقتی از مشکلات بزرگ مردم که ما به کلی ازش بیخبریم نوشتی دیگه روم نمی شه این سوال رو بپرسم احساس بیدردی بهم دست میده ... | |
|
| |
Jany عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2939 Location : قلب شما Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الأربعاء فبراير 06, 2008 3:16 pm | |
| رو میکنم به آیینه من جای آینه میشکنم رو به خودم داد می زنم این آینه است یا که منم آقا معلم!!!!!!!!!!!!!!! ممنون - meysam-r نوشته است:
- صبح یک روز سردزمستانی
شروع یه روز قشنگ دیگه...
کارها مثل هر روزه... قبل از هرچیز سراغ آب و آینه میرم تا قشنگی صبح رو تکمیل کنم...
خودم رو خوب نگاه می کنم...
آینه ، آب ، خودم و تصویرم...
آب ،آینه ، خودم، تصویرم...
خودم ،آینه ، آب، تصویرم...
تصویرم، آینه ، آب، خودم...
خودم:میثم بابا بی خیال بازیت گرفته ... جایگشت بازی می کنی کله صبح ...اینا چیه حرفت رو رک و رو راست بگو...
تصویرم:چی بگم... حرفی که میخوام بگم سخته ...ولی اگه اینطوری میشد خیلی خوب میشد دیگه هیچ وقت مشکلی نبود... خودمم دوست دارم اینطوری بشم اما جرئتش رو
ندارم...
خودم: خوب نگو... از قدیم گفتن عالم بدون عمل مثل زنبور بدونه عسل ...چهارتا کلمه روانشناسی بگو و
انقدر این بچه ها رو منتظر نگذار...
تصویرم: چی ؟ سمبل کنم بره با چهارتا کلمه... خودم پس چی؟
بعدش هم بچه های کلاس من همه تحصیل کرده و اهل علم و کتاب و مجله ووب و وب سایت و ... هستند
میتونن براحتی خودشون باز کنن بخونن... حرفهای کتابی دردی از دردهای امروز پر درد همه ی ما دوا نمی کنه...
خودم: درد، دوا... این کلمات رو هم به اونها اضافه کن ببینم چی میشه ...ولی دارم میگم داداش من این ره که میروی به ترکستان است...
تصویرم:نه تو فقط هیچی نگو میدونم از چی ناراحتی ...
خودم: طعنه میزنی؟بگو ببینم از چی؟
تصویرم: تو ترسو هستی ترسو...جرئت روبرو شدن با...
خودم : وایسا وایسا تند نرو...
مگه تو کی هستی تو هم از منی دیگه بود و نبودت به من بستگی داره... میخوای نا نابو...
تصویرم: نه نه میثم ، جون من وایسا ... بگذار حرفمو بزنم... بعد هرجا خواستی برو...تو رو قول نمی دم اما اگه به درد یه نفر هم بخوره بسه واسه ام...
خودم: بگو: تا کنار نرفتم ...
تصویرم: (نفس عمیقی میکشه و میگه)
اگه دلت مثل آیینه و آب صاف و زلال باشه تصویر واقعیه خودت رو میبینی ...
اگه تصویر خودت دلنشین و یعنی خود خودت بودی که کارت درسته ...
اگه تصویر به دلت ننشست عیب کار از دو جاست...
یا آینه رو غبار و زنگار بدی و گناه گرفته...
یا خودی که از خودت جلوی آینه آووردی خود خودت نیستی...
از اون صبح تا حالا نه خودی مونده نه تصویری ... از یابنده خواهشمندیم هر دوی آنها را به بخش اشیاء گمشده فروم عربی رایان تحویل نمایند...
جلسه ی ششم هوالمحبوب
خدایا بس است مرا این عزت که بنده ی توام... و بس است مرا این افتخار که تو پرودگار منی ... تو چنانی که من دوست دارم... مرا چنان کن که دوست داری ...
مولای یتیم نواز کوفه | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الأربعاء فبراير 06, 2008 5:52 pm | |
| | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الأربعاء فبراير 06, 2008 5:55 pm | |
| | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره... الأربعاء فبراير 06, 2008 5:57 pm | |
| - Jany نوشته است:
- رو میکنم به آیینه من جای آینه میشکنم
رو به خودم داد می زنم این آینه است یا که منم آقا معلم!!!!!!!!!!!!!!! ممنون
- meysam-r نوشته است:
- صبح یک روز سردزمستانی
شروع یه روز قشنگ دیگه...
کارها مثل هر روزه... قبل از هرچیز سراغ آب و آینه میرم تا قشنگی صبح رو تکمیل کنم...
خودم رو خوب نگاه می کنم...
آینه ، آب ، خودم و تصویرم...
آب ،آینه ، خودم، تصویرم...
خودم ،آینه ، آب، تصویرم...
تصویرم، آینه ، آب، خودم...
خودم:میثم بابا بی خیال بازیت گرفته ... جایگشت بازی می کنی کله صبح ...اینا چیه حرفت رو رک و رو راست بگو...
تصویرم:چی بگم... حرفی که میخوام بگم سخته ...ولی اگه اینطوری میشد خیلی خوب میشد دیگه هیچ وقت مشکلی نبود... خودمم دوست دارم اینطوری بشم اما جرئتش رو
ندارم...
خودم: خوب نگو... از قدیم گفتن عالم بدون عمل مثل زنبور بدونه عسل ...چهارتا کلمه روانشناسی بگو و
انقدر این بچه ها رو منتظر نگذار...
تصویرم: چی ؟ سمبل کنم بره با چهارتا کلمه... خودم پس چی؟
بعدش هم بچه های کلاس من همه تحصیل کرده و اهل علم و کتاب و مجله ووب و وب سایت و ... هستند
میتونن براحتی خودشون باز کنن بخونن... حرفهای کتابی دردی از دردهای امروز پر درد همه ی ما دوا نمی کنه...
خودم: درد، دوا... این کلمات رو هم به اونها اضافه کن ببینم چی میشه ...ولی دارم میگم داداش من این ره که میروی به ترکستان است...
تصویرم:نه تو فقط هیچی نگو میدونم از چی ناراحتی ...
خودم: طعنه میزنی؟بگو ببینم از چی؟
تصویرم: تو ترسو هستی ترسو...جرئت روبرو شدن با...
خودم : وایسا وایسا تند نرو...
مگه تو کی هستی تو هم از منی دیگه بود و نبودت به من بستگی داره... میخوای نا نابو...
تصویرم: نه نه میثم ، جون من وایسا ... بگذار حرفمو بزنم... بعد هرجا خواستی برو...تو رو قول نمی دم اما اگه به درد یه نفر هم بخوره بسه واسه ام...
خودم: بگو: تا کنار نرفتم ...
تصویرم: (نفس عمیقی میکشه و میگه)
اگه دلت مثل آیینه و آب صاف و زلال باشه تصویر واقعیه خودت رو میبینی ...
اگه تصویر خودت دلنشین و یعنی خود خودت بودی که کارت درسته ...
اگه تصویر به دلت ننشست عیب کار از دو جاست...
یا آینه رو غبار و زنگار بدی و گناه گرفته...
یا خودی که از خودت جلوی آینه آووردی خود خودت نیستی...
از اون صبح تا حالا نه خودی مونده نه تصویری ... از یابنده خواهشمندیم هر دوی آنها را به بخش اشیاء گمشده فروم عربی رایان تحویل نمایند...
جلسه ی ششم هوالمحبوب
خدایا بس است مرا این عزت که بنده ی توام... و بس است مرا این افتخار که تو پرودگار منی ... تو چنانی که من دوست دارم... مرا چنان کن که دوست داری ...
مولای یتیم نواز کوفه سلام مرجان جون خوبی خواهر خوبم؟ ممنون از حضورت...شاد و پایدار باشی | |
|
| |
| كلاس روانشناسي و مشاوره... | |
|