وقتي ....جوات بود به همراه کلکسيون مارهاي محبوبه !!!!

Jany نوشته است:

'گاهی وقتا واقعا شک میکنم که با محبوبه خواهرم
من حتی طاقت نگاه کردن به عکس مارها رو ندارم
ببین چقدر عکس جمع کرده اصلا تاپیک رو بهم ریخته

مرجان جون فکر کنم تو بیمارستان جا به جا شده
آقا مار و عقرب رو بیخیال شید عکس تابلو بگذارید

کی جابجا شده من
خوب به من چه اینقدر روحیه مرجان لطیفه
منو باش که می خواستم کلی دیگه عکس بگذارم
نه بشکنه این دست که نمک نداره
مجید جون من روحیه ام لطیفه باور نداری خودت ببین






کاشکی بجای اون دوتا خرس چندتا عکس ماروعقرب می گذاشتم
با روحیه خودم هم سازگار بود نه
تازه من می خوام با ارتشم بیام به جنگت
این شیپور جنگ
مجید جون بیا جلو نترس

MajidDiab نوشته است:

Jany نوشته است:

'گاهی وقتا واقعا شک میکنم که با محبوبه خواهرم
من حتی طاقت نگاه کردن به عکس مارها رو ندارم
ببین چقدر عکس جمع کرده اصلا تاپیک رو بهم ریخته

مرجان جون فکر کنم تو بیمارستان جا به جا شده
آقا مار و عقرب رو بیخیال شید عکس تابلو بگذارید

قدمشون روی چشم ما
اما اول باید مارام تائیدشون کنن
اگه اونا قبول کردن من حرفی ندارم
راستی فامیلاتون با داشتن مار و عقرب مخالف که نیستن
شاید دیدی ازشون خوششون نیومد نیشش زدن
من گفته باشم بعدا دبه درنیارن
اول به فامیلاتون بگو این عروس به جای آوردن جهیزیه کلی مارو عقرب با خودش میاره
بعدا نگن عروس جهیزیه نداره از ما گفتن بود

amin نوشته است:

Jany نوشته است:

امین تکلیفت رو روشن کن کدوم طرفی هستی؟

amin نوشته است:

magnoon diab نوشته است:

زرشک

Jany نوشته است:

محبوبه دم عیدی میشینی سر جات و دست از سر بچه ها بر میداری
یا با کلاشینکوف بیام سراغت.با عصای بابابزرگ میزنم تو سر بیچهوت
ببینم دیگه چه کار از دستت بر میاد

والا فعلا تصمیم قطعی نگرفتم
باید ببینم کدوم طرف امنیت جانی دارم
محبوبه جان شما خوبی؟
این بستگان می خوان واسه دستبوسی شرف یاب بشن

محبوبه قرار شد حرفای خوب خوب بزنی
قرار مار و عقرب نداشتم.
بعد هم ابروریزی نکن.. مار و عقرب چیه کلی جهیزیه بهت میدیم
تازه نصف چیزای من هم ببر...فقط تو بور این مار و عقربا را هم فراموش کن

از دست تو محبوبه
البته من از مار به شدت وحشت دارم
ولی دمت گرم

مرجان جون خواهر من جهیزیه نمی خوام
من همین مارو عقربای خودم رو می خوام
اینم چند تا عکس خوشگل دیگه













این ماره تمساح خورده



این یکی خیلی تشنه بوده



مرجانو جون ببین چه مارای مخملین
می خوای چندتاشونو برات بیارم
خیلی نازن

موفق باشید

محبوبه مارگیر

Jany نوشته است:

محبوبه قرار شد حرفای خوب خوب بزنی
قرار مار و عقرب نداشتم.
بعد هم ابروریزی نکن.. مار و عقرب چیه کلی جهیزیه بهت میدیم
تازه نصف چیزای من هم ببر...فقط تو بور این مار و عقربا را هم فراموش کن

دلارام جون عزیز من مار که ترس نداره
من چند سال بهترین دوستم یه عقرب سیاه بزرگ بود
اسمش هم بیچهو بود خیلی ناز بود
خیلی هم دوستش داشتم

دلارام نوشته است:

از دست تو محبوبه
البته من از مار به شدت وحشت دارم
ولی دمت گرم

من اسم این تاپیک رو عوض کردم
اینجا شد مار دونی که

مجید جون آخه داداش من مار ترس داره
نه به خدا بگو مار ترس داره
فقط نیشت می زنه همین
دیگه که ترس نداره
تتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتترررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسوووووووووووووووو





quote="MajidDiab"]من اسم این تاپیک رو عوض کردم
اینجا شد مار دونی که
[/quote]

magnoon diab نوشته است:

قدمشون روی چشم ما
اما اول باید مارام تائیدشون کنن
اگه اونا قبول کردن من حرفی ندارم
راستی فامیلاتون با داشتن مار و عقرب مخالف که نیستن
شاید دیدی ازشون خوششون نیومد نیشش زدن
من گفته باشم بعدا دبه درنیارن
اول به فامیلاتون بگو این عروس به جای آوردن جهیزیه کلی مارو عقرب با خودش میاره
بعدا نگن عروس جهیزیه نداره از ما گفتن بود

amin نوشته است:

Jany نوشته است:

امین تکلیفت رو روشن کن کدوم طرفی هستی؟

amin نوشته است:

magnoon diab نوشته است:

زرشک

Jany نوشته است:

محبوبه دم عیدی میشینی سر جات و دست از سر بچه ها بر میداری
یا با کلاشینکوف بیام سراغت.با عصای بابابزرگ میزنم تو سر بیچهوت
ببینم دیگه چه کار از دستت بر میاد

والا فعلا تصمیم قطعی نگرفتم
باید ببینم کدوم طرف امنیت جانی دارم
محبوبه جان شما خوبی؟
این بستگان می خوان واسه دستبوسی شرف یاب بشن

محبوبه جان تو فقط به من امنیت جانی بده من دستشونو می زارم تو دستت
جهیزیه هم نمی خواد
اول شما رو بفرستیم خونه بخت بعد نوبت مرجانه

تکليف مارهاش چي ميشه ؟

MajidDiab نوشته است:

تکليف مارهاش چي ميشه ؟

در کنار هم با خوشی و صفا زندگی میکنن
یا بهتر بگم عادت می کنه
البته فامیل ما هم سوسمار پرورش میده

ای جان سوسمار
من عاشق پرورش دادن سوسمار بودم
من ندیده پسندیدم فقط کاشکی می شد بجای پرورش دادش سوسمار پرورش کروکودیل
یا کوسه بود هیجانش بیشتر بود

amin نوشته است:

MajidDiab نوشته است:

تکليف مارهاش چي ميشه ؟

در کنار هم با خوشی و صفا زندگی میکنن
یا بهتر بگم عادت می کنه
البته فامیل ما هم سوسمار پرورش میده

امین جون
داداش من صدردصد تضمین می کنم هیچ آسیبی نه خودت نه فامیلاتون می رسه

amin نوشته است:

magnoon diab نوشته است:

قدمشون روی چشم ما
اما اول باید مارام تائیدشون کنن
اگه اونا قبول کردن من حرفی ندارم
راستی فامیلاتون با داشتن مار و عقرب مخالف که نیستن
شاید دیدی ازشون خوششون نیومد نیشش زدن
من گفته باشم بعدا دبه درنیارن
اول به فامیلاتون بگو این عروس به جای آوردن جهیزیه کلی مارو عقرب با خودش میاره
بعدا نگن عروس جهیزیه نداره از ما گفتن بود

amin نوشته است:

Jany نوشته است:

امین تکلیفت رو روشن کن کدوم طرفی هستی؟

amin نوشته است:

magnoon diab نوشته است:

زرشک

Jany نوشته است:

محبوبه دم عیدی میشینی سر جات و دست از سر بچه ها بر میداری
یا با کلاشینکوف بیام سراغت.با عصای بابابزرگ میزنم تو سر بیچهوت
ببینم دیگه چه کار از دستت بر میاد

والا فعلا تصمیم قطعی نگرفتم
باید ببینم کدوم طرف امنیت جانی دارم
محبوبه جان شما خوبی؟
این بستگان می خوان واسه دستبوسی شرف یاب بشن

محبوبه جان تو فقط به من امنیت جانی بده من دستشونو می زارم تو دستت
جهیزیه هم نمی خواد
اول شما رو بفرستیم خونه بخت بعد نوبت مرجانه

مجید جون داداشی تو دیگه شورش در اوردی
مار که ترس نداره
مگه شما خودتون با اون افعیه و بیچهو دوست نشدی
عیدهم بهت تبریگ گفتن
ما رو بدبخت نکن

MajidDiab نوشته است:

تکليف مارهاش چي ميشه ؟

magnoon diab نوشته است:

ای جان سوسمار
من عاشق پرورش دادن سوسمار بودم
من ندیده پسندیدم فقط کاشکی می شد بجای پرورش دادش سوسمار پرورش کروکودیل
یا کوسه بود هیجانش بیشتر بود

amin نوشته است:

MajidDiab نوشته است:

تکليف مارهاش چي ميشه ؟

در کنار هم با خوشی و صفا زندگی میکنن
یا بهتر بگم عادت می کنه
البته فامیل ما هم سوسمار پرورش میده

مبارکه انشالا به پای هم پیر شین
حالا در مورد کروکودیل یا کوسه هم می تونین با هم صحبت کنین
شاید اونا رو هم پرورش دادین
بعدش با کدومش می خوای مجید بکشی؟
انتخاب سخت شد نه

به من بدبخت چه آخه

آقا من اين وسط هيچ کاره بيدم

داداش امین اینکه دیگه معلومه با کوسه
وقتی پای ادم رو قطع می کنه خیلی لحظه قشنگیه
تصور کن

amin نوشته است:

magnoon diab نوشته است:

ای جان سوسمار
من عاشق پرورش دادن سوسمار بودم
من ندیده پسندیدم فقط کاشکی می شد بجای پرورش دادش سوسمار پرورش کروکودیل
یا کوسه بود هیجانش بیشتر بود

amin نوشته است:

MajidDiab نوشته است:

تکليف مارهاش چي ميشه ؟

در کنار هم با خوشی و صفا زندگی میکنن
یا بهتر بگم عادت می کنه
البته فامیل ما هم سوسمار پرورش میده

مبارکه انشالا به پای هم پیر شین
حالا در مورد کروکودیل یا کوسه هم می تونین با هم صحبت کنین
شاید اونا رو هم پرورش دادین
بعدش با کدومش می خوای مجید بکشی؟
انتخاب سخت شد نه

مجید جون داداش من
من سوزنم روی تو گیر کرده با کوسه می کشمت اصلا درد نداره

MajidDiab نوشته است:

به من بدبخت چه آخه

آقا من اين وسط هيچ کاره بيدم