بچه ها يه تولد ديگه

خوشحال میشم در مورد اون عکسی که از امامزاده گذاشته بودی و اون مراسم ... بیشتر توضیح بدی

خب عکسات خیلی قشنگند..سلمان جون
تو هم نقطه ضعف من رو خوب پیدا کردی...میدونی من عاشق کوه و دشتم
این بار که رفتی حسابی به جای من هم نفس بکش...تو نفس بکشی انگار ما نفس کشیدیم...
ما هم تو جنوب یزد یه کوه خیلی معروف و قشنگ داریم به اسم شیرکوه البته چون من عکاس ماهری نیستم
عکساش رو ندارم.
بازم از این عکسا میخوام

ليلا جان چون عجله دارم ، خلاصه ميگم ... منو ببخش !!

اين مراسم هر سال ، سه روز قبل از نيمه ي شعبان شروع ميشه و با رسيدن غروب روز سوم به پايان ميرسه

روي قبر امواتي كه زمان فوتشون بعد از نيمه ي شعبان سال گذشته بوده ، يه چادر به همون صورتي كه توي تصوير ديده ميشه

برپا ميكنن !! انواع ميوه و شيريني و خرما براي پذيرايي مهيا ميشه .

داخل چادر ، فانوس و چراغ گازي ، شمع ، مشك و عنبر ، كاكل و سبزه و خلاصه يه سفره شبيه به سفره ي عيد با تمام خوردنيهايي كه

ذكرشون اومد گذاشته ميشه .

داخل چادر و چسبيده به ديواره ها ، پتو و كناره گذاشته ميشه و مردم براي خوندن قران و تسلي دادن به بازمانده ها به داخل چادر ميان .

پذيرايي ميشن و ... ميرن براي سر زدن به چادر بعدي ...

شب سوم ، همه ي اقوام براي صرف شام به خونه ي صاحب چادر دعوت ميشن و يه سيبيلي چرب ميكنن و دلي از عزا درميارن ...

اين برنامه ي چادر زدن و براتي گرفتن بخصوص براي بچه ها خيلي هيجان انگيزه !! قايم موشك بازي كردن و بخور بخور كردن بين چادر هاي

رنگارنگ ، لذتي به ياد موندني داره ...

حيف كه الان عكسي از داخل چادر ندارم تا برات بذارم ... ايشالا سال آينده

ببخش كه تند تند و خلاصه گفتم ...

-------------------------------------------------
باشه مرجان ...

بذار برم و برگردم ، تا دلت بخواد عكس ميذارم برات و غافلگيرت ميكنم ... به شرط اينكه تو هم من رو از عكساي شيركوه بي نصيب نذاري

موفق باشي