ساليان سال است كه دانشمندان و پژوهشگران سراسر دنيا در تلاشند تا علت واقعي انقراض نسل موجودات عظيم الجثه اي به نام دايناسورها را كه ميليونها سال پيش روي كره زمين مي زيسته اند، كشف كنند ولي هنوز كه هنوزه نتوانسته اند دليل واقعي اين امر را بيابند. گرچه طي اين سالها نظريات مختلفي از سوي برخي دانشمندان ارائه شده است، مانند برخورد يك شهاب سنگ با كره زمين يا خشكسالي و يا عصر يخبندان، ولي هيچ كدام از اينها علت اصلي و واقعي انقراض نسل دايناسورها نمي باشد.
به همين جهت، چندي پيش گروه تحقيقاتي «SOOSEH RESEARCHERS» وابسته به گروه طنز نويسان سوسه، در اقدامي خداپسندانه و در راستاي عمل به رسالت خود كه همانا آگاهي بخشيدن به اقشار جامعه و شفاف سازي هر آنچه كدر است، مي باشد! و به علت يافتن پاسخي براي سؤال چندين ساله بشريت در مورد راز انقراض دايناسورها، تصميم گرفت تا تحقيقات گسترده اي را در اين باره به انجام برساند ..
پس از ماهها حفاري و كاوش در مناطق دايناسور نشين سابق، بالاخره گروه اعزامي ما موفق به كشف شيء عجيبي شد كه اين وسيله پاسخ سالها تحقيق و بررسي بشر در مورد دايناسورها را در خود داشت !
وسيله اي كه با خود هزاران حرف نگفته داشت كه راز اصلي انقراض اين موجودات را روشن مي كرد و با توجه به جنس آلياژ به كار رفته در ساخت اين وسيله عجيب، دانشمندان ما دريافتند كه اين وسيله بدون شك متعلق به موجودات فضايي ساكن در سيارات همسايه بوده است كه به دلايل نا معلومي ميليونها سال قبل بوسيله يك شهاب سنگ از جو كره زمين گذشته و در نزديكي محل سكونت اين دايناسورها سقوط كرده است و نكته مهم و جالب توجه اين بود كه تعداد بسيار زيادي از سنگواره ها و استخوانهاي متعلق به گونه هاي مختلف دايناسورها نيز درست در نزديكي اين شيء عجيب يافت شدند و مشخص شد كه طي حادثه اي مانند يك كشتار جمعي، تمامي اين دايناسورها در يك محل و يك زمان از بين رفته اند !
لذا گروه تحقيقاتي سوسه، نظريه مهم خود كه دنيا را تحت تأثير قرار خواهد داد را اينگونه بيان كرد :
پس از برخورد اين شهاب سنگ و شيء همراه آن به زمين و در نزديكي محل سكونت گونه هاي دايناسور، يك بچه تخس دايناسور كه در آن حوالي مشغول «فوتباليو ساروس» بازي «نسل گذشته فوتبال كنوني» بوده اين شيء را پيدا مي كند و با خود به نزد پدرش مي برد. دايناسور پدر با ديدن اين شيء عجيب، تمامي دايناسورهاي شهر را خبر مي كند تا در ميدان اصلي شهر جمع شوند و با همفكري هم بفهمند كه اين شيء چيست و از كجا آمده است.
با آمدن همه دايناسورهاي كوچك و بزرگ شهر و از همه مهمتر «تيرانوساروس» بزرگ «شهردار شهر» همه بي صبرانه منتظر مي شوند كه بفهمند اين وسيله چيست تا اينكه به رسم ادب، دايناسور پدر، اين شيء را در اختيار شهردار شهرشان قرار مي دهد تا او كه قوي ترين و عاقل ترين دايناسور شهر بوده، در يابد كه اين چيست، ولي به محض اينكه «تيرانوساروس» بزرگ اين شيء عجيب را در دست مي گيرد و از انتهاي آن به داخلش نگاه مي كند، مدتي طول نمي كشد كه بشدت بر خود مي لرزد و در جا سنگ كوب مي كند و سقط مي شود! بعد از اين واقعه همهمه شديدي در بين دايناسورهاي شهر به راه مي افتد و به يك باره همه آنها به سمت اين شيء عجيب هجوم مي آورند تا متوجه شوند كه چه چيزي باعث مرگ شهردار شهرشان شده است، ولي هر كدام از آنها كه به درون اين وسيله نگاه مي اندازد، پس از چند لحظه به مانند «تيرانوساروس» بزرگ، در جا سقط مي شود تا اينكه پس از گذشت چند ساعت از اين حادثه، ديگر دايناسوري روي كره زمين باقي نمي ماند و همه آنها راهي ديار فاني !مي شوند و در نتيجه اين گونه نسلشان به كلي منقرض مي گردد !
گروه دانشمندان سوسه در ادامه نظريه خود مي افزايند: پس از روزهاي زيادي تحقيق و بررسي كه بر روي اين شيء عجيب انجام گرفت مشخص شد كه اين وسيله يك نوع دوربين مافوق مدرن است كه با آن مي توان آينده را ديد! و نكته مهمتر اينكه اين دوربين در آن زمان طوري تنظيم شده بوده كه ميليونها سال بعد يعني حدود عصر كنوني ما را نشان مي داده است!
و اما علت از بين رفتن اين دايناسورها اين بوده است كه تعدادي از دايناسورها كه از گونه گوشتخوار آنها بوده اند مثل تيرانوساروس، ولوسي راپتور، ديلوفو سوروس و ... پس از مشاهده آينده، يعني زماني كه گوشت قرمز آنقدر گران و كمياب مي شود كه تعداد زيادي از موجودات گوشتخوار مجبور مي شوند كه به ناچار علفخوار شوند و عده كمي از آنها هم كه از لحاظ قدرت در وضع بهتري قرار دارند، به تغذيه كردن از گوشت يك جوجه مرغ در هفته بسنده مي كنند، از شدت غم و اندوه فراوان در جا سكته زده اند و سقط شدند!
دسته ديگر از دايناسورها مانند استگوساروس، بارو ساروس، ايگوانورون و ... كه گياهخوار بودند، با مشاهده قيمت هاي نجومي انواع ميوه و نيز كيفيت پايين و قيمت بالاي انواع سبزيها در آينده، دق كرده و سپس مرده اند!
تعداد ديگري از دايناسورها هم كه از لحاظ اقتصادي در وضع بهتري قرار داشتند و هر جور شده مي توانستند حتي در وضعيت گراني مواد غذايي در آينده نيز دوام بياورند، ولي چون مثل براكيوساروس حداقل 12 متر قد داشتند، با يك نگاه به وضعيت زمين و مسكن در آينده و اينكه قيمت يك واحد آپارتمان با 12 متر ارتفاع و 60 متر عرض !كه بتوانند فقط در آن جا شوند، چقدر مي شود، ديگر حتي مجال سكته زدن هم به آنها دست نداده، بلكه به مانند انساني كه انگشت خيس خود را براي تميز كردن سوراخ پريز برق به داخل آن مي برد !در جا خشك شده و در همان حالت مانده اند!
و اين گونه بود كه هر كدام از انواع دايناسورها با نگاهي به آينده و محاسبه سر انگشتي اين نكته كه اگر قرار باشد منقرض نشوند و به زندگي ادامه دهند در آينده با توجه به وضع گوشت و ميوه و مسكن و ... به چه فلاكتي خواهند افتاد، اين بود كه ترجيح دادند همان ميليونها سال قبل، مرگ با عزت داشته باشند تا اينكه بخواهند ميليونها سال ديگر ادامه حيات بدهند و در نهايت خودشان و فرزندانشان با ذلت بميرند !