اسرار قصر مرجاني

چطور ليدز كالنين توانست اين شاهكار هنري و معماري را به عنوان يك راز براي خود نگه دارد؟ جالب است بدانيد كه هيچ كس او را در حال انجام كار نديد.
اين مرد مرموز اغلب شب‌ها و زيرنور فانوس كار مي‌كرد. به همين خاطر هيچ شاهدي نديد كه اين مرد كوچك اندام چطور سنگ‌هاي عظيم را حمل مي‌كند.
وقتي قطعات قصر به هومستد منتقل مي‌شد، همسايه‌ها مي‌ديدند كه صخره‌ها را برروي يك كاميون كرايه‌اي به آن طرف مي‌برد،
ولي هيچ كس نديد چه كسي اين قطعات بزرگ را روي كاميون مي‌‌گذاشت يا از روي آن برمي‌داشت.
داستان‌هاي عجيب و غريبي در مورد اين قصر و احداث آن بر سرزبان‌هاست ولي هيچ كس نمي‌‌داند اين داستان‌ها تا چه حد واقعي هستند.
چند تا از همسايه‌هاي كنجكاو يواشكي ديده‌اند كه چطور ليدز كالنين سنگ‌ها را بلند مي‌‌كرد.
او دستش را روي آنها مي‌‌گذاشت و آوازي مي‌‌خواند. سپس صخره‌ها خود به خود بلند و در هوا شناور مي‌شدند.
در شماره‌اي از مجله (فيت) چاپ كاليفرنيا نوشته بود: يك شب چند نوجوان، جاسوسي ادوارد را مي‌‌كردند.
آنها گفتند ديده‌اند كه او صخره‌ها را مثل بادكنك در هوا بلند مي‌‌كند ولي هيچ كدام اين موضوع را جدي نگرفته بودند چون فكر مي‌‌كردند حقه‌اي در كار است.
در ادامه اين مقاله آمده بود: دانشمندان مي‌‌گويند احتمالا ليدز كالنين به گونه‌اي راز (رشته‌هاي زميني) كه نوعي خطوط انرژي نامرئي در اطراف زمين هستند
و قدرت ( تلوريوم) زمين در آنها متمركز مي‌‌باشد را كشف كرده بود و با استفاده از قدرت نامرئي زمين آن صخره‌هاي بزرگ مرجاني را بلند مي‌‌كرد.
ولي اگر اين طور باشد چطور ليدز كالنين اين انرژي را به تسخير خود درآورده بود؟

قانون وزن و اهرم
(جي كاتي) كاپيتان نيروي هوايي ملي آمريكا در اين باره مي‌گويد: اندازه‌گيري فاصله منطقه قصر مرجاني تا نقطه صفر طول جغرافيايي و فاصله آن تا طول نود درجه جغرافيايي و محاسبات تخصصي‌تر و دقيق‌تر نشان مي‌‌دهد اين قصر در منطقه‌اي است كه امكان آن وجود داشته كه ليدز كالنين با استفاده از نيروهاي زميني سنگ‌ها را بلند كند.
در بعضي از مناطق نيروي جاذبه، قدرت كمتري دارد و همين خاصيت سبب ديدن اجرام ناشناخته مثل موجودات فضايي نيز مي‌‌شود.
وقتي از خود او پرسيدند چطور اين كار را كرده است، فقط پاسخ داد او قانون وزن و اهرم را مي‌‌داند.
او يك بار گفت: <من اسرار اهرم را كشف كرده‌ام.
من دريافته‌ام كه چطور مصري‌هاي باستان و مردم قديم پرو و آسيا با ابزار ابتدايي مي‌‌توانستند قطعات بزرگ سنگ را بلند كنند
و روي هم بگذارند.> ليدز كالنين در سال‌هايي كه در خانه منحصر به فرد خود زندگي مي‌‌كرد چند مقاله نوشت.
در يكي از آنها به نام (جريان مغناطيس) نتايج دو سال آزمايش برروي مغناطيس درج شده است.
او در اين مقاله آورده است: (مغناطيس واقعي ماده‌اي است كه در فلز جريان دارد.
تمام ذرات فلز داراي خاصيت مغناطيسي هستند و هر دو قطب مثبت و منفي را دارند.
آنها هميشه در حركتند و پيوسته از يك نوع مغناطيس به نوع ديگر تبديل مي‌‌شوند.
اگر از اين مغناطيس‌ها به درستي استفاده شود، آنها صاحب قدرتي وصف‌ناشدني مي‌‌شوند.) آ
يا ليدز كالنين با اين حرف‌ها مي‌‌خواست مردم را بفريبد و قصر مرجاني خود را اسرارآميزتر جلوه دهد؟
آيا او روشي هوشمندانه براي حمل سنگ‌هاي بزرگ با اهرم و قرقره يافته بود؟
شايد هيچ‌گاه پاسخ اين سوالات را پيدا نكنيم زيرا ليدز كالنين در سال 1951 اسرار خود را با خود به گور برد.
اسراري كه در انتظار كشف شدن هستند