تعداد پستها : 489 Location : تهران Registration date : 2008-01-02
عنوان: يادم نرود چه آدم ثروتمندى هستم. الثلاثاء سبتمبر 23, 2008 3:18 pm
يادم نرود چه آدم ثروتمندى هستم.
هوا بدجورى توفانى بود و آن پسر و دختر کوچولو حسابى مچاله شده بودند. هر دو لباس هاى کهنه و گشادى به تن داشتند و پشت در خانه مى لرزيدند. پسرک پرسيد:«ببخشين خانم! شما کاغذ باطله دارين»
کاغذ باطله نداشتم و وضع مالى خودمان هم چنگى به دل نمى زد و نمى توانستم به آنها کمک کنم. مى خواستم يک جورى از سر خودم بازشان کنم که چشمم به پاهاى کوچک آنها افتاد که توى دمپايى هاى کهنه کوچکشان قرمز شده بود.
گفتم: «بيايين تو يه فنجون شيرکاکائوى گرم براتون درست کنم.»
آنها را داخل آشپزخانه بردم و کنار بخارى نشاندم تا پاهايشان را گرم کنند. بعد يک فنجان شيرکاکائو و کمى نان برشته و مربا به آنها دادم و مشغول کار خودم شدم. زير چشمى ديدم که دختر کوچولو فنجان خالى را در دستش گرفت و خيره به آن نگاه کرد. بعد پرسيد: «ببخشين خانم! شما پولدارين»؟!
نگاهى به روکش نخ نماى مبل هايمان انداختم و گفتم: «من اوه… نه!»
دختر کوچولو فنجان را با احتياط روى نعلبکى آن گذاشت و گفت: «آخه رنگ فنجون و نعلبکى اش به هم مى خوره.»
آنها درحالى که بسته هاى کاغذى را جلوى صورتشان گرفته بودند تا باران به صورتشان شلاق نزند، رفتند. فنجان هاى سفالى آبى رنگ را برداشتم و براى اولين بار در عمرم به رنگ آنها دقت کردم. بعد سيب زمينى ها را داخل آبگوشت ريختم و هم زدم. سيب زمينى، آبگوشت، سقفى بالاى سرم، همسرم، يک شغل خوب و دائمى، همه اينها به هم مى آمدند. صندلى ها را از جلوى بخارى برداشتم و سرجايشان گذاشتم و اتاق نشيمن کوچک خانه مان را مرتب کردم.
لکه هاى کوچک دمپايى را از کنار بخارى، پاک نکردم. مى خواهم هميشه آنها را همان جا نگه دارم که هيچ وقت يادم نرود چه آدم ثروتمندى هستم.
magnoon diab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7074 Age : 659 Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...! Registration date : 2007-12-05
عنوان: رد: يادم نرود چه آدم ثروتمندى هستم. الثلاثاء سبتمبر 23, 2008 3:44 pm
ممنون ارغوان جان خیلی زیبا و آموزنده بود من همیشه تو سخت ترین شرایط هم اگه باشم خودم خوشبخت و ثروتمند می دونم چون ثروت اصلی من خانواده م هستم و خوشبخت بودنم هم مدیون خانواده م هستم
Arghavan نوشته است:
يادم نرود چه آدم ثروتمندى هستم.
هوا بدجورى توفانى بود و آن پسر و دختر کوچولو حسابى مچاله شده بودند. هر دو لباس هاى کهنه و گشادى به تن داشتند و پشت در خانه مى لرزيدند. پسرک پرسيد:«ببخشين خانم! شما کاغذ باطله دارين»
کاغذ باطله نداشتم و وضع مالى خودمان هم چنگى به دل نمى زد و نمى توانستم به آنها کمک کنم. مى خواستم يک جورى از سر خودم بازشان کنم که چشمم به پاهاى کوچک آنها افتاد که توى دمپايى هاى کهنه کوچکشان قرمز شده بود.
گفتم: «بيايين تو يه فنجون شيرکاکائوى گرم براتون درست کنم.»
آنها را داخل آشپزخانه بردم و کنار بخارى نشاندم تا پاهايشان را گرم کنند. بعد يک فنجان شيرکاکائو و کمى نان برشته و مربا به آنها دادم و مشغول کار خودم شدم. زير چشمى ديدم که دختر کوچولو فنجان خالى را در دستش گرفت و خيره به آن نگاه کرد. بعد پرسيد: «ببخشين خانم! شما پولدارين»؟!
نگاهى به روکش نخ نماى مبل هايمان انداختم و گفتم: «من اوه… نه!»
دختر کوچولو فنجان را با احتياط روى نعلبکى آن گذاشت و گفت: «آخه رنگ فنجون و نعلبکى اش به هم مى خوره.»
آنها درحالى که بسته هاى کاغذى را جلوى صورتشان گرفته بودند تا باران به صورتشان شلاق نزند، رفتند. فنجان هاى سفالى آبى رنگ را برداشتم و براى اولين بار در عمرم به رنگ آنها دقت کردم. بعد سيب زمينى ها را داخل آبگوشت ريختم و هم زدم. سيب زمينى، آبگوشت، سقفى بالاى سرم، همسرم، يک شغل خوب و دائمى، همه اينها به هم مى آمدند. صندلى ها را از جلوى بخارى برداشتم و سرجايشان گذاشتم و اتاق نشيمن کوچک خانه مان را مرتب کردم.
لکه هاى کوچک دمپايى را از کنار بخارى، پاک نکردم. مى خواهم هميشه آنها را همان جا نگه دارم که هيچ وقت يادم نرود چه آدم ثروتمندى هستم.
بهاره عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7588 Location : قم Registration date : 2007-12-25
عنوان: رد: يادم نرود چه آدم ثروتمندى هستم. الثلاثاء سبتمبر 23, 2008 3:46 pm
ما واقعاً ثروتمنديم و مهم ترينش سلامتيه
MajidDiab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6314 Age : 39 Location : تهران / تبریز Registration date : 2007-12-05
عنوان: رد: يادم نرود چه آدم ثروتمندى هستم. الثلاثاء سبتمبر 23, 2008 10:58 pm
داستان خیلی قشنگی بود ارغوان جان
Jany عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2939 Location : قلب شما Registration date : 2007-12-05
عنوان: رد: يادم نرود چه آدم ثروتمندى هستم. الأربعاء سبتمبر 24, 2008 5:56 am
این که ادم همیشه یادش باشه که خیلی از مردم هستند که در شرایطی بدتر از او زندگی میکنند باعث میشه هیچ وقت از نداشته هاش گلایه نکنه ممنون ارغوان عزیز خیلی قشنگ بود
yasamiin عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2958 Age : 37 Location : *ايران*تهران*خاكم*وطنم*.-~*¨¨`*~-.¸,.-~*¨¨`*~-.¸ Registration date : 2007-12-18
عنوان: رد: يادم نرود چه آدم ثروتمندى هستم. الأربعاء سبتمبر 24, 2008 8:33 am
همين بودنمون نشون ميده كه ما چقدر خوشبختيم..... حتما خدا در ما توانايي ديده كه ما بدنيا اومديم..... مرسي ارغوان جون.......
MajidDiab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6314 Age : 39 Location : تهران / تبریز Registration date : 2007-12-05
عنوان: رد: يادم نرود چه آدم ثروتمندى هستم. الأربعاء سبتمبر 24, 2008 11:18 am
من الان خیلی پولدارام دچار اتمسفر گرفتگی شدم می خوام به ملت وام بدم اولش به امین میخوام وام اردواج بدم
magnoon diab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7074 Age : 659 Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...! Registration date : 2007-12-05
عنوان: رد: يادم نرود چه آدم ثروتمندى هستم. الأربعاء سبتمبر 24, 2008 4:38 pm
جناب اتمسفر دست و دلباز بازم جو گیر شدی فقط شما به کسانیکه داوطلب ازدواج هستن وام می دید آقا منم داوطلب هستم می خوام ازدواج کنم تا آخر این هفته فقط بی زحمت یه 50,60 میلیونی به من وام بده البته از نوع قرص الپس نده
MajidDiab نوشته است:
من الان خیلی پولدارام دچار اتمسفر گرفتگی شدم می خوام به ملت وام بدم اولش به امین میخوام وام اردواج بدم