بهاره عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7588 Location : قم Registration date : 2007-12-25
| عنوان: جواني ادعا مي كرد كه قبلاً هم زندگي كرده است السبت مارس 28, 2009 2:01 pm | |
| جوانى ادعا مى كرد كه قبلاً هم زندگى كرده است... و دانشمندان شكاكى كه او را تست مى كردند شكست را با تلخى تمام پذيرفتند. اين موردى بود كه نه قادر به توصيف و توضيح آن بودند و نه مى توانستند آن را تكذيب كنند.
والدين «شانتى دوى» خانواده اى از طبقه متوسط جامعه بودند كه در شهر دهلى هندوستان در آرامش زندگى مى كردند، تا اينكه در سال ،۱۹۲۶ « شانتى» ديده به جهان گشود.. در ابتداى تولد هيچ چيز غيرعادى نبود. اما...
همچنانكه او بزرگتر مى شد و دوران كودكى را پشت سرمى گذاشت مادرش متوجه شد كه فرزندش دچار گيجى و سردرگمى است وقتى كمى بيشتر به كارهاى او دقت كرد، به نظرش رسيد كه او با يك شخص خيالى مشغول صحبت و گفت وگو است.
او هفت سال بيشتر نداشت با اين حال والدينش در مورد سلامتى عقل او نگران شدند.. در همان سال بود كه شانتى كوچك به مادرش گفت قبلاً در شهر كوچكى به نام موترا زندگى مى كرده است و به توصيف خانه اى پرداخت كه روزگارى در آن زندگى كرده است.. مادر شانتى گفته هاى دختر را براى پدربازگو كرد و پدر نيز فرزندش را پيش پزشك برد. بعد از اينكه «شانتى» داستان عجيب خود را براى پزشك گفت؛ او تنها سرش را تكان مى داد. اگر اين دختر دچار بيمارى عقلى بود مورد بسيار نادرى به شمار مى رفت و اگر چنين نبود دكتر جرأت بيان حقيقت را نداشت.. دكتر به پدر شانتى توصيه كرد گه گاه سؤالاتى را از دخترش بكند و اگر پاسخهايش همچنان يكسان بود، مجدداً به وى مراجعه كنند.
«شانتى» هرگز داستانش را تغيير نداد. تا اينكه به سن ۹ سالگى رسيد. در اين مدت والدين پريشان حال او ديگر از حرفهايش متعجب نمى شدند زيرا با بى ميلى پذيرفته بودند كه دخترشان ديوانه شده است.
سال ۱۹۳۵ بود. روزى شانتى به والدينش گفت او در موترا ازدواج كرده و سه فرزند به دنيا آورده است. سپس مشخصات كودكان او خود نام آنها را گفت و ادعا كرد نام خودش در زندگى قبلى اش «لوجى» بوده است اما والدينش تنها مى خنديدند و اندوه خود را پنهان مى كردند.
در يك بعدازظهر كه شانتى و مادرش مشغول آماده كردن عصرانه بودند، كسى در زد و دختر به طرف در دويد تا در را باز كند. اما بازگشت وى بيش از حد معمول طول كشيد. شانتى به غريبه اى كه روى پله ها ايستاده بود، خيره شده بود او گفت مادر! اين مرد پسرعموى شوهرم است. او هم در شهر موترا در محلى نه چندان دورتر از منزل ما زندگى مى كرد.
آن مرد واقعاً در شهر موترا زندگى مى كرد و آمده بود تا در مورد كارى با پدر شانتى گفت وگو كند.. او شانتى را نمى شناخت اما به والدين دختر گفت پسرعمويى دارد كه همسر او لوجى نام داشت و ۱۰ سال قبل، هنگام به دنيا آوردن فرزندش جان خود را از دست داد.
والدين دلواپس و پريشان شانتى داستان عجيب دخترشان را براى او تعريف كردند و مرد غريبه نيز موافقت كرد در مراجعت بعدى خود به دهلى پسرعمويش را همراه بياورد تا ببينند شانتى او را مى شناسد يا خير.
دختر جوان از اين موضوع اطلاع نداشت، اما زمانيكه مرد غريبه وارد شد، شانتى به سوى او رفت و با صداى لرزان وبعض آلود گفت اين مرد شوهرش است كه پيش او بازگشته است. والدين شانتى به همراه مرد كه كاملاً گيج و متحير شده بود نزد مقامات رفتند و داستان باورنكردنى خود را بازگو كردند. دولت هند تيم مخصوصى از دانشمندان تشكيل داد تا در مورد اين موضوع كه توجه عموم را به خود جلب كرده بود؛ بررسى و تحقيق به عمل آورد.. آيا شانتى واقعاً صورت تناسخ يافته لوجى بود؟
دانشمندان شانتى را با خود به شهر كوچك موترا بردند. هنگامى كه وى از قطار پياده شد مادر و برادرشوهرش را شناخت و نام آنها را به زبان آورد و به راحتى با زبان محلى موترا با آنان گفت وگو كرد. در حاليكه والدينش فقط به او زبان هندى آموخته بودند. دانشمندان با حيرت فراوان به آزمايشاتشان ادامه دادند. آنان چشمان شانتى را بستند و او را سوار كالسكه كردند. شانتى بدون تأمل، راننده را در شهر هدايت مى كرد و مشخصات مهم هر ناحيه اى را كه از آن عبور مى كردند، توصيف مى كرد و او به راننده گفت كه در انتهاى كوچه باريكى توقف كند.
او گفت: اينجا مكانى است كه من زندگى مى كردم. هنگامى كه چشمانش را گشودند او پيرمردى را ديد كه جلوى خانه نشسته بود و سيگار مى كشيد. شانتى به همراهانش گفت: آن مرد پدر شوهرش است! در واقع آن مرد پدر شوهر لوجى بود. شانتى بطور باورنكردنى دو فرزند بزرگترش را شناخت. اما كوچكترين آنها را كه تولدش به قيمت زندگى لوجى تمام شده بود، نشناخت.
دانشمندان عقيده داشتند كودكى كه در دهلى به دنيا آمده به نحوى زندگى خانواده اى را با تمام جزييات به ياد مى آورد. گزارش آنها حاكى از اين بود كه هيچ نشانى از فريبكارى وجود ندارد و همچنين براى آنچه كه ديده اند نمى توانند دليل و توضيحى ارائه دهند.
داستان كاملاً مستند شانتى دوى كه اكنون به عنوان كارمند دولت در دهلى نو زندگى آرامى دارد در پرونده هاى پزشكى و دولتى به ثبت رسيده است. در سال ۱۹۸۵ وى در پاسخ به سؤال متخصصين گفته بود. ياد گرفته است تا خودش را با زندگى در زمان حال تطبيق دهد و اشتياق ديرينه او به گذشته عجيبش، آن چنان مزاحمتى براى اوايجاد نكرده است. | |
|
yasamiin عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2958 Age : 37 Location : *ايران*تهران*خاكم*وطنم*.-~*¨¨`*~-.¸,.-~*¨¨`*~-.¸ Registration date : 2007-12-18
| عنوان: رد: جواني ادعا مي كرد كه قبلاً هم زندگي كرده است السبت مارس 28, 2009 2:54 pm | |
| مرسی بهاره جونم.....ولی من به سختی میتونم بگم باور کردم.... چون باورم نمیشه..... با علم و عقل جور نیست...... | |
|
Jany عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2939 Location : قلب شما Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: جواني ادعا مي كرد كه قبلاً هم زندگي كرده است السبت مارس 28, 2009 4:52 pm | |
| در هندوستان مردم شدیدا به تناسخ اعتقاد دارند. و از نظر آنها اگه فردی درست در زمان فوت فرد دیگری متولد بشه روح فرد متوفی وارد بدن او میشه و او زندگی دوباره پیدا میکنه. من داستان های زیادی در این مورد دیدم و خوندم و همه متوفق القول با مدرک و سند سعی در اثبات این پدیده دارند ولی تناسخ خیلی با باورهای دینی ما جور در نمیاد. به هر حال این پدیده توی این دنیا بارها و بارها اتفاق افتاده و افرادی بودند که به درستی این ادعا رو کردند تونستند حرفها و چیزهایی را که از یه زندگی دیگه در خاطر دارند اثبات کنند ولی این که واقعیت باشه؟؟؟یا دلیل دیگه ای داشته باشه باز هم؟؟؟ | |
|
magnoon diab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7074 Age : 659 Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...! Registration date : 2007-12-05
| |
yasamiin عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2958 Age : 37 Location : *ايران*تهران*خاكم*وطنم*.-~*¨¨`*~-.¸,.-~*¨¨`*~-.¸ Registration date : 2007-12-18
| عنوان: رد: جواني ادعا مي كرد كه قبلاً هم زندگي كرده است السبت مارس 28, 2009 5:26 pm | |
| - Jany نوشته است:
- در هندوستان مردم شدیدا به تناسخ اعتقاد دارند.
و از نظر آنها اگه فردی درست در زمان فوت فرد دیگری متولد بشه روح فرد متوفی وارد بدن او میشه و او زندگی دوباره پیدا میکنه. من داستان های زیادی در این مورد دیدم و خوندم و همه متوفق القول با مدرک و سند سعی در اثبات این پدیده دارند ولی تناسخ خیلی با باورهای دینی ما جور در نمیاد. به هر حال این پدیده توی این دنیا بارها و بارها اتفاق افتاده و افرادی بودند که به درستی این ادعا رو کردند تونستند حرفها و چیزهایی را که از یه زندگی دیگه در خاطر دارند اثبات کنند ولی این که واقعیت باشه؟؟؟یا دلیل دیگه ای داشته باشه باز هم؟؟؟ موافقم هندیا از این کارا زیاد میکنن..... من که اعتقادی ندارم.... | |
|
MajidDiab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6314 Age : 39 Location : تهران / تبریز Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: جواني ادعا مي كرد كه قبلاً هم زندگي كرده است الأحد مارس 29, 2009 2:40 pm | |
| دروغ محضه | |
|
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: جواني ادعا مي كرد كه قبلاً هم زندگي كرده است الأحد مارس 29, 2009 5:11 pm | |
| | |
|