آسانسور شيشه اي..

فقط هیجان خاصی دارد؟؟؟؟؟؟
از نگاه کردن به عکسش هم حالت گلاب به روتون به آدم دست میده، چه برسه به اینکه سوارش بشی
مرسی بهاره جان

جيگرم اومد تو دهنم آقا من همون ترن رو ترجيح ميدم! من از همون آسانسور معمولي هم ميترسم چه برســــــــــــــه به اين

محبوبه بیا بریم
................................
من خیلی خوشم اومده
فکر کنم ترسش از ترن کمتر باشه هااااااااااااااااااااااااااااا
................................................................................
ممنون بهاره گلم
...........................................کی میاد بریم حالشو ببریم؟

خیلی جالب ناک بود

magnoon diab نوشته است:

خیلی با حال بید
من که می خوام سوار بشم
کی با من میاد بریم سوار بشیم


ممنون یهار جونم

واااااای من پایم........کلا به یه بار امتحانش میرزه اگه حتی تا اون بالا 20 تا تشت گلاب بروتون پر و خالی کنی........

فکر کن.........حیف که پنجره نداره وگرنه تشتو از همون پنجره خالی میکردیم پایین......

yasamiin نوشته است:

magnoon diab نوشته است:

خیلی با حال بید
من که می خوام سوار بشم
کی با من میاد بریم سوار بشیم


ممنون یهار جونم

واااااای من پایم........کلا به یه بار امتحانش میرزه اگه حتی تا اون بالا 20 تا تشت گلاب بروتون پر و خالی کنی........

فکر کن.........حیف که پنجره نداره وگرنه تشتو از همون پنجره خالی میکردیم پایین......

فکر کن بریزه رو رئیس برج

چه کیفی میده سوار شدن این جور آسانسورا ....

ولی اون ترنه یه صفای دیگه داشت ... چون سرعت هم داشت ...

کاش از اینا تو ایران هم داشتیم ....
البته قابل ذکر که برج گلدیس تهران هم یه جواریی همین جوریه .... یعنی جلوش شیشه ایه ...
اما همش 13 طبقه هستش و این قدر هم شیشه اش کثیفه که هیچی از بیرون معلوم نیست ...


----------------------
اونایی هم که می ترسن سوار بشن ، از اون بچه ها یاد بگیرن ...

MILAD نوشته است:

چه کیفی میده سوار شدن این جور آسانسورا ....

ولی اون ترنه یه صفای دیگه داشت ... چون سرعت هم داشت ...

کاش از اینا تو ایران هم داشتیم ....
البته قابل ذکر که برج گلدیس تهران هم یه جواریی همین جوریه .... یعنی جلوش شیشه ایه ...
اما همش 13 طبقه هستش و این قدر هم شیشه اش کثیفه که هیچی از بیرون معلوم نیست ...

MILAD نوشته است:

----------------------
اونایی هم که می ترسن سوار بشن ، از اون بچه ها یاد بگیرن ...

خب ترسناكــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه اونا بچه ان حاليشون نيست

جالب بود. والا اینجا تو تیراژه (سرزمین عجایب ) دو طبقه ای شو
خوشم نیومد!! باید اعتراف کنم من یکی از ارتفاع به این شکل (با زجر!!) خوشم نمیاد(مترادف با آیم افرید!!)
ترن خوبیش اینه که نمی فهمی چه بلایی داره سرت میاد ؛ چون سرعت بالاست و تا بیایی بترسی موقعیتت عوض می شه.
و اصلا روی هم رفته چیزی رو درست نمیشه دید!!
ولی این یکی با سرعت کم ... نه اینو نمی خوام مبینا هم میگه دوست نداره! ولی خیلی از عکسهاش خوشمون اومد.
رفتین بالا ازتون پایین عکس می گیریم و طبق معمول بستنی می خوریم!!!

واااااااااااااای من میخوام که سوار شم چی کار کنم؟
تو ایران هست...ولی ارتفاعاش خیلی کمه مثلا نهایت 20 طبقست

باید یه 50 طبقه ای باشه که حسابی حاله آدم جا بیاد.....

Anika نوشته است:

جالب بود. والا اینجا تو تیراژه (سرزمین عجایب ) دو طبقه ای شو
خوشم نیومد!! باید اعتراف کنم من یکی از ارتفاع به این شکل (با زجر!!) خوشم نمیاد(مترادف با آیم افرید!!)
ترن خوبیش اینه که نمی فهمی چه بلایی داره سرت میاد ؛ چون سرعت بالاست و تا بیایی بترسی موقعیتت عوض می شه.
و اصلا روی هم رفته چیزی رو درست نمیشه دید!!
ولی این یکی با سرعت کم ... نه اینو نمی خوام مبینا هم میگه دوست نداره! ولی خیلی از عکسهاش خوشمون اومد.
رفتین بالا ازتون پایین عکس می گیریم و طبق معمول بستنی می خوریم!!!

آي گفتي آنيكا جون. ولي من حتا حاضر نيستم نگاش كنم. . . امروز بايد ميرفتم طبقه ي چهارم يه ساختمون، سارينا هم همرام بود ولي جرات نكردم با آسانسور برم طفلك بچه رو هم با خودم از پله ها بردم اتفاقا ياد اين آسانسوره افتادم

Yasaman نوشته است:

Anika نوشته است:

جالب بود. والا اینجا تو تیراژه (سرزمین عجایب ) دو طبقه ای شو
خوشم نیومد!! باید اعتراف کنم من یکی از ارتفاع به این شکل (با زجر!!) خوشم نمیاد(مترادف با آیم افرید!!)
ترن خوبیش اینه که نمی فهمی چه بلایی داره سرت میاد ؛ چون سرعت بالاست و تا بیایی بترسی موقعیتت عوض می شه.
و اصلا روی هم رفته چیزی رو درست نمیشه دید!!
ولی این یکی با سرعت کم ... نه اینو نمی خوام مبینا هم میگه دوست نداره! ولی خیلی از عکسهاش خوشمون اومد.
رفتین بالا ازتون پایین عکس می گیریم و طبق معمول بستنی می خوریم!!!

آي گفتي آنيكا جون. ولي من حتا حاضر نيستم نگاش كنم. . . امروز بايد ميرفتم طبقه ي چهارم يه ساختمون، سارينا هم همرام بود ولي جرات نكردم با آسانسور برم طفلك بچه رو هم با خودم از پله ها بردم اتفاقا ياد اين آسانسوره افتادم

واااااای یاسی......اگه جای من بودی که هرروز باید 12 طبقه رو پیاده میرفتی که...تازه خبر نداری وقتی آسانسور خراب میشه.......دیگه باید پایین ساختمون بخوابیم تا آسانسور درست شه
منم بچه بودم از آسانسور میترسیدم...... ولی دیدم که دیگه صرف نداره باید شجاع بود....

چه وحشتنااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااك
ولي خب من كوشمولو كه بودم نمي ترسيدم. يادمه بچه كه بوديم خونه يكي از فاميلامون كه مي رفتيم من و دو تا داداشم كارمون آسانسور بازي بود. فكر ميكنم خودشون هم ترسوندنم