هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.


 
الرئيسيةالرئيسية  PortalPortal  جستجوجستجو  أحدث الصورأحدث الصور  ثبت نامثبت نام  ورود  

 

 عابد و سگ

اذهب الى الأسفل 
4 مشترك
نويسندهپيام
MajidDiab
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
MajidDiab


تعداد پستها : 6314
Age : 39
Location : تهران / تبریز
Registration date : 2007-12-05

عابد و سگ Empty
پستعنوان: عابد و سگ   عابد و سگ Icon_minitimeالثلاثاء سبتمبر 08, 2009 12:34 am

روزی روزگاری، عابد خداپرستی بود که در عبادتکده ای در دل کوه راز و نیاز خدا میکرد، آنقدر مقام و منزلتش پیش خدا زیاد شده بود که خدا هر شب به فرشتگانش امر میکرد تا از طعام بهشتی، برای او ببرند... و او را بدینگونه سیر نمایند. بعد از 70 سال عبادت ، روزی خدا به فرشتگانش گفت: امشب برای او طعام نبرید، بگذارید امتحانش کنیم.
آن شب عابد هر چه منتظر غذا شد، خبری نشد، تا جایی که گرسنگی بر او غالب شد. طاقتش تمام شد و از کوه پایین آمد و به خانه آتش پرستی که در دامنه کوه منزل داشت رفت و از او طلب نان کرد، آتش پرست 3 قرص نان به او داد و او بسمت عبادتگاه خود حرکت کرد.

سگ نگهبان خانه آتش پرست به دنبال او راه افتاد، جلوی راه او را گرفت... مرد عابد یک قرص نان را جلوی او انداخت تا برگردد و بگذارد او براهش ادامه دهد، سگ نان را خورد و دوباره راه او را گرفت، مرد قرص دوم نان را نیز جلوی او انداخت و خواست برود اما سگ دست بردار نبود و نمی گذاشت مرد به راهش ادامه دهد. مرد عابد با عصبانیت قرص سوم را نیز جلوی او انداخت و گفت : ای حیوان تو چه بی حیایی! صاحبت قرص نانی به من داد اما تو نگذاشتی آنرا ببرم؟

به اذن خدای عز و جلٌ ، سگ به سخن آمد و گفت: من بی حیا نیستم، من سالهای سال سگ در خانه مردی هستم، شبهابی که به من غذا داد پیشش ماندم ، شبهایی هم که غذا نداد باز هم پیشش ماندم، شبهایی که مرا از خانه اش راند، پشت در خانه اش تا صبح نشستم... تو بی حیایی، تو که عمری خدایت هر شب غذای شبت را برایت فرستاد و هر چه خواستی عطایت کرد، یک شب که غذایی نرسید، فراموشش کردی و از او بریدی و برای رفع گرسنگی ات به در خانه یک آتش پرست آمدی و طلب نان کردی...
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.a-d-w.blogfa.com
بهاره
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
بهاره


تعداد پستها : 7588
Location : قم
Registration date : 2007-12-25

عابد و سگ Empty
پستعنوان: رد: عابد و سگ   عابد و سگ Icon_minitimeالثلاثاء سبتمبر 08, 2009 7:46 am

Rolling Eyes اميدوارم هممون اونقدر لايقش باشيم كهنخوايم به درگاهش بي حرمتي كنيم..
خداوندا مارا درياب!..
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
magnoon diab
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
magnoon diab


تعداد پستها : 7074
Age : 659
Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...!
Registration date : 2007-12-05

عابد و سگ Empty
پستعنوان: رد: عابد و سگ   عابد و سگ Icon_minitimeالثلاثاء سبتمبر 08, 2009 5:13 pm

ممنون داداش گلم
تو این شبای عزیز باید خودمون از هر گونه گناهی پاک کنیم
وقتی تو گرفتاریامون خدا رو صدا می زنیم با آغوش باز
به خواسته هامون توجه می کنه اما وقتی خوش هستیم فارغ از هر غم و غصه ای
فراموشش می کنیم گناه می کنیم به بنده هاش ظلم می کنیم
خدایا به بزرگیت به جلالت به کرمت همگیمون رو ببخش
الایی آمین
cheers cheers cheers cheers
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Saghar
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Saghar


تعداد پستها : 6513
Location : یه جایی میون مردم خاکی
Registration date : 2008-12-24

عابد و سگ Empty
پستعنوان: رد: عابد و سگ   عابد و سگ Icon_minitimeالخميس سبتمبر 10, 2009 4:11 pm

خدايا از ما به خاطر غفلت و ناسپاسيهايمان در گذر و در معرض آزمون و خطا مگذار cheers
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
 
عابد و سگ
بازگشت به بالاي صفحه 
صفحه 1 از 1
 مواضيع مماثلة
-

صلاحيات هذا المنتدى:شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
 :: علمی و ادبی :: داستان و داستان نویسی-
پرش به: