.: پاتوق :.

دلارام نوشته است:

این عکس برای ما مشکلات روحی ایجاد کرد
آخه تا اون بچه ای کیو سان یه نفر کنار خودش نشونده..پس من چی...؟

دلارام نوشته است:

وااااااااااااااااااااای بچه هااااااااااااااااااااااا
الان برنامه کودک داشت ای کیو سان نشون میداااااااااااااااااد
من داشتم می مردم از خوشحالی
عاشقتم شین سه نینا گاوا

من عاشق سگارو بودم

دلارام نوشته است:

همينه ديگه
اين اي کيوسان اشاعه منکر و روابط خارج از عرف دختر و پسر رو داشت

الان زنگ مي زنم به حاکم بزرگ مي تي کومون بياد با دار و دسته کاريکو جمعشون کنه
احترام بگذاريد

yasamiin نوشته است:

دلارام نوشته است:

وااااااااااااااااااااای بچه هااااااااااااااااااااااا
الان برنامه کودک داشت ای کیو سان نشون میداااااااااااااااااد
من داشتم می مردم از خوشحالی
عاشقتم شین سه نینا گاوا

من عاشق سگارو بودم

آجییییییییییییییییی سگارو که توی کارتون داداش کایکو و حاکم بزرگ اینا بود

Jany نوشته است:

من یه سئوال دارم...وقتی هموا همچین گم میشه بلافاصله همه از رادیو و تلویزیون
و روزنامه گرفته تا مردم کوچه و بازار و مادر بزرگا و پدربزرگا میگن..لایه ازن سوراخ شده..
من نفهمیدم...چطور میشه یه دفه با اون سوراخه هوا سرد میشه...لایه رو پشت و رو میکنن یا وصله ش
میزنن؟ اونم به یک شب تا صبح

جواب سوالت خیلی فنیه عزیزم، لذا به گفتن یک لطیفه بسنده میکنم
X رفت سوراخ لایه اوزون رو دوخت، خودش اونورش موند

نبسته ام به کس دل
نبسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج
رها رها رها من

ز من هر آن که او دور
چو دل به سينه نزديک
به من هر آنکه نزديک
از او جدا جدا من

نه چشم دل به سويي
نه باده در سبويي
که تر کنم گلويي
به ياد آشنا من

ستاره ها نهفته اند
در آسمان ابري
دلم گرفته اي دوست
هواي گريه با من . . .

Jany نوشته است:

دلارام نوشته است:

این عکس برای ما مشکلات روحی ایجاد کرد
آخه تا اون بچه ای کیو سان یه نفر کنار خودش نشونده..پس من چی...؟

آجی سرت سلامت
درسته کنار ای کیو سان یکی نشسته، ولی در عوض مامانش اسمش رو یه مدرسه ای نوشته که کچلی اجباری بوده
من یکی که ترجیح میدم به سن استاد بزرگ برسم و تنها باشم، ولی کچلم نکنن

MajidDiab نوشته است:

نبسته ام به کس دل
نبسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج
رها رها رها من

ز من هر آن که او دور
چو دل به سينه نزديک
به من هر آنکه نزديک
از او جدا جدا من

نه چشم دل به سويي
نه باده در سبويي
که تر کنم گلويي
به ياد آشنا من

ستاره ها نهفته اند
در آسمان ابري
دلم گرفته اي دوست
هواي گريه با من . . .

آآآی دلم کباب شد
داداش چرای شعرای سوزناک میخونی

دلارام نوشته است:

Jany نوشته است:

دلارام نوشته است:

این عکس برای ما مشکلات روحی ایجاد کرد
آخه تا اون بچه ای کیو سان یه نفر کنار خودش نشونده..پس من چی...؟

آجی سرت سلامت
درسته کنار ای کیو سان یکی نشسته، ولی در عوض مامانش اسمش رو یه مدرسه ای نوشته که کچلی اجباری بوده
من یکی که ترجیح میدم به سن استاد بزرگ برسم و تنها باشم، ولی کچلم نکنن

آخه تا اخر عمرش که قرار نیست اونجا بمونه..ببین چه تجربیاتی کسب میکنه...برای دوره مو در اوردنش خوبه

Jany نوشته است:

MajidDiab نوشته است:

نبسته ام به کس دل
نبسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج
رها رها رها من

ز من هر آن که او دور
چو دل به سينه نزديک
به من هر آنکه نزديک
از او جدا جدا من

نه چشم دل به سويي
نه باده در سبويي
که تر کنم گلويي
به ياد آشنا من

ستاره ها نهفته اند
در آسمان ابري
دلم گرفته اي دوست
هواي گريه با من . . .

آآآي دلم کباب شد
داداش چراي شعراي سوزناک ميخوني

از درد فراقه

نظرتون درموردجناب رمضان که دارن تشریف میارن چیه؟؟

Saghar نوشته است:

نظرتون درموردجناب رمضان که دارن تشریف میارن چیه؟؟

آقا قدمشون خیره ولی میگم برای شما ها اومدن رمضان خیلی عجیبه ما که بهش عادت
داریم..روزی چند بار میاد و میره...صبح نماز از مسجد بر میگرده..ظهر هم همینطور...
نماز مغرب و عشا هم همینطور..اصلا کلا توی کوچه ما زندگی میکنه..
آخه همسایه مون اسمش رمضانه

magnoon diab نوشته است:

Jany نوشته است:

Saghar نوشته است:

نظرتون درموردجناب رمضان که دارن تشریف میارن چیه؟؟

آقا قدمشون خیره ولی میگم برای شما ها اومدن رمضان خیلی عجیبه ما که بهش عادت
داریم..روزی چند بار میاد و میره...صبح نماز از مسجد بر میگرده..ظهر هم همینطور...
نماز مغرب و عشا هم همینطور..اصلا کلا توی کوچه ما زندگی میکنه..
آخه همسایه مون اسمش رمضانه

مرد خوبیه
من خیلی دوستش دارم هم خودش هم زنش رو اما از خواهرزنش خوشم نمیاد
مرجان می دونه آخر یه بلایی سر خواهر زنش میارم

رضا جان امضات چقدر قشنگه

ها قشنگ بیده
آواتار بهاره جون و فریبا هم خیلی خوشگله

دلارام نوشته است:

رضا جان امضات چقدر قشنگه

قابلی نداره!

بچه ها میخواستم بپرسم میشه من حدود یه هفته غیبت داشته باشم تا حساب درسهای ترم تابستونی
رو برسم ؟!

magnoon diab نوشته است:

دوست داری خوراک این یکی بشی یا اون یکی
اولی اسمش سفید برفیه دومی چشم عسلی

دومی به نظر نازتر میاد!!

REZA*HAMAKI نوشته است:

بچه ها میخواستم بپرسم میشه من حدود یه هفته غیبت داشته باشم تا حساب درسهای ترم تابستونی
رو برسم ؟!

با خیال راحت برو اینجا هیشکی نمیتونه به بچه های درس خون آسیب برسونه
چون من هواشون رو دارم