سلام

سلام به تمامی بچه های عزیز من اومدم
منم مجنون دیاب فقط اسمم رو عوض کردم راستش لفظ مصری اسمم اینطوریه
خوب دلم برای همگیتون تنگ شده بود مخصوصا برای مجید دیاب,هلنا,آدمین,یاسمن و وحید
خوب تو این مدت اتفاقات زیادی برام افتاد هم خوب بودن هم بد
اما مهمترین اتفاق زندگیم دنیا امدن برادر زاده ام بود اونم 36 روز زودتر از وقتی که باید به دنیا می اومد
بدترینشم تحمل کردن این جینی نق نقو بود


قربان همگیتون مگنون دیاب

خیلی خوش اومدی
مبارک باشه
پس کو شیرینیش؟؟؟

خوش اومدي

شرط ميبندم پسره ! عجول بودنش به پسرا ميخوره

خدا نگهدار خودش و خونواده اش باشه

... شي... شي... من شيريني ميخوام



اگه دلت اومد از طرف من يه نيشكون ازش بگير

خب باشه...

ماچش كن

اه

من فکر کنم یه جای دیگه خوش آمد گفتم ...

نگفتم ؟



در هر صورت ...

من خوش آمد میگم بهتون ...
امیدوارم اینجا بتونین بهتر با هم کنار بیاین شما دو تا خواهر ... اینقدر هم به همدیگه نپرین ... !

در ضمن ... من اگه جای شما بودم ، حتما گازش میگیرفتم ...

وای چه با حاله ... !!!

ممنونم نوید جان
فکر نکنم هیچ وقت بین من وجینی صلح بشه

راستش چرا گازش بگیرم بهتر نیست دندونش را بشکونم

nAvId نوشته است:

اه

من فکر کنم یه جای دیگه خوش آمد گفتم ...

نگفتم ؟



در هر صورت ...

من خوش آمد میگم بهتون ...
امیدوارم اینجا بتونین بهتر با هم کنار بیاین شما دو تا خواهر ... اینقدر هم به همدیگه نپرین ... !

در ضمن ... من اگه جای شما بودم ، حتما گازش میگیرفتم ...

وای چه با حاله ... !!!

امین جان ممنونم
هر وقت اومدید به یزد منم شیرینی می دم

ممنونم Arakadrishجان

حدستم کاملا درست بود پسره اما عجول بودنش همه میگن به من رفته کم حوصله هم هست اگر یک دقیقه دیرتر شیرش بخوره خونه رو سرش می زاره بازهم همه میگن کم حوصله بودنش هم به من رفته شلوغ بازیشم من رفته

شیرینی هم میدم

Arakadrish نوشته است:

خوش اومدي

شرط ميبندم پسره ! عجول بودنش به پسرا ميخوره

خدا نگهدار خودش و خونواده اش باشه

... شي... شي... من شيريني ميخوام



اگه دلت اومد از طرف من يه نيشكون ازش بگير

خب باشه...

ماچش كن

به به سلام مجنون عزیز...
حرفای نوید رو زیاد جدی نگیر یکم حالش بده.
ورود اون کوچولو رو هم تبریک می گم.
امیدوارم قدمش خوب باشه.
من شیرینی میخامممممممممممممممممممممممممممممممممممممم...

هی هیچ کدومتون این مجنون را جدی نگیرید.
من به او کاری ندارم.بعضی وقتا اینقدر گرفتارم که خودمو زورکی تو ایینه می بینم.
ما هم شوخی میکنیم. با هم خوبیم.مشکلی نداریم.

آره حق با جینی
ما با هم خوبیم اما خدا نکنه مرجان خسته ویا عصبانی باشه دیگه خدا خیر گردونه من بیچاره نه حق دارم تو اتاقش برم نه باهاش حرف بزنم اصلا باید جلوی چشم مرجان نباشم
آخ بمیرم برای خودم چقدر من مظلوم ونجیبم
اما از شوخی در رفته زندگی بدون مر جان برام پوچه اینو از ته قلبم گفتم

Jany نوشته است:

هی هیچ کدومتون این مجنون را جدی نگیرید.
من به او کاری ندارم.بعضی وقتا اینقدر گرفتارم که خودمو زورکی تو ایینه می بینم.
ما هم شوخی میکنیم. با هم خوبیم.مشکلی نداریم.

فكر كنم يه جاي ديگه خوش آمد گفتم،نگفتم؟
بهرحال بازم ميگم
خوش اومدي عزيزم
منم دلم واست تنگ شده بود
هنوزم خشونت به خرج ميدي؟

سلام
دقیقا شما را یادمه! برام جالب بود اسمی که بکار بردید. بله ج را تلفظ میکنن گ.

نه دیگه خشن نیستم
اما فقط یک کشیده تو گوش داداشام می زنم بعدشم دوتا پا دارم دو تا دیگه هم قرض می کنم و فرار
دل منو برات تنگ شده بود هم برای خودت هم برای حرفها قشنگت

Yasaman نوشته است:

فكر كنم يه جاي ديگه خوش آمد گفتم،نگفتم؟
بهرحال بازم ميگم
خوش اومدي عزيزم
منم دلم واست تنگ شده بود
هنوزم خشونت به خرج ميدي؟

magnoon diab نوشته است:

سلام به تمامی بچه های عزیز من اومدم
منم مجنون دیاب فقط اسمم رو عوض کردم راستش لفظ مصری اسمم اینطوریه
خوب دلم برای همگیتون تنگ شده بود مخصوصا برای مجید دیاب,هلنا,آدمین,یاسمن و وحید
خوب تو این مدت اتفاقات زیادی برام افتاد هم خوب بودن هم بد
اما مهمترین اتفاق زندگیم دنیا امدن برادر زاده ام بود اونم 36 روز زودتر از وقتی که باید به دنیا می اومد
بدترینشم تحمل کردن این جینی نق نقو بود


قربان همگیتون مگنون دیاب

سلام سلام صدتا سلام
خیلی خوش اومدی
من خیلی دنبالت گشتم واسه همکاری تو وبلاگ عمرو دیاب
اگه کمکم کنی ممنون میشم