| عاشق شدن.....!! | |
|
+15magnoon diab Assal دلارام ليلا Anika hobbelma7boob's brother nAvId s@ba Arakadrish h@sti الهام MajidDiab بهاره Jany hobbelma7boob 19 مشترك |
|
نويسنده | پيام |
---|
hobbelma7boob's brother میزبان
تعداد پستها : 288 Age : 35 Location : تهران Registration date : 2008-01-22
| |
| |
magnoon diab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7074 Age : 659 Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...! Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: عاشق شدن.....!! السبت يناير 26, 2008 5:04 pm | |
| منم یکبار عاشق شدم اما شکست خوردم دیگه دوست ندارم عاشق بشم | |
|
| |
magnoon diab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7074 Age : 659 Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...! Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: عاشق شدن.....!! السبت يناير 26, 2008 5:07 pm | |
| عسل خاله،برای خاله درد دل کن خودم سنگ صبورت می شم - A$$AL نوشته است:
- عشق....
نمی دونم....
حرف زیاد دارم برای گفتن...ولی خب....
لیلا جان بگم بهت حسودیم می شه دروغ نگفتم....نه برای عشق زمینیت....بررای علاقه ای که خدا بهت داره.....
صبا جان خواهر گلت...دختر دایی عزیز من انقدر قوی هست که تونسته رو پاش وایسته....
مطمئن باش خدا داره بهترین و براش آماده می کنه.... | |
|
| |
s@ba مشتاق
تعداد پستها : 700 Location : تهران Registration date : 2008-01-09
| عنوان: رد: عاشق شدن.....!! السبت يناير 26, 2008 5:21 pm | |
| - hobbelma7boob نوشته است:
- الهام نوشته است:
- سلام بچه ها ....
حرفاتون رو خوندم ...
میدونم خیلی سخته ...خیلی دردناکه آدم دلش بشکنه ...اما ...همیشه یه اما هست....
نمی خوام نصیحت کنم....خیلی کوچیکتر از این حرفام....
اما زندگیه...بعضی وقتا باید دست انداز داشته باشه...باید یه جاهایی تلخ بشه...زشت بشه...نالون بشیم...
جاده همیشه صاف نیست....یه نگاه کنیم به اونایی که مدام تو سرازیری و سربالایی هستن..
اونایی که عمریه چشمشون به جاده خشک شده تا یه مسیر صاف ببیننن....
اونایی که خسته شدن...پاهاشون تاول زده.....تمام بدنشون پر از درده....فقط باید منتظر باشن..
انقدر تو پیچ وخم گم شدن ...که حتی کسی یادش نمیاد وجود دارن...
ببخشید ...میدونم اینجا جای درددل کردن نیست....
یه دفعه به ذهنم رسید....نتونستم چیزی نگم....
نتونستم....
منم به خودم از این حرفها زیاد میزنم ولی جدا عمل بهس خیلی سخته. فقط یه کمکی میکنه به آدم که ته دلش یه امیدی هست که میدونه صد در صد یه روزی به واقعیّت میپیونده. راستشو بخواین همه ی ما یه جوری درد کشیدیم.همین خود من توی همین سال آخیر یه بلایی سرم اومد که تقریبا مطمئنم که اگه برای هر کدومتون کامل تعریف کنم ( در صورتی که شما هم کامل متوجه بشین و درکم کنین ) حد اقل تا دو سه روز دپرس بشین.نمیخوام بگم که خیلی آدم دنیا دیده ای هستم یا صبرم زیاده ولی میخوام بدونید که اگه کسی حرفی نمیزنه اصلا دلیل نمیشه که دردی نداره.(تورو خد اببخشیدا ،قصد توهین به کسی رو ندارم).خودتون بهتر از من میدونید که توی این دنیا هر کس هر جوری فکرشو بکنید درد کشیده. همین قضیه ای که میگم برای خودم یا در واقع تمام دوستامون و خانوادمون توی این سال و سال گذشته اتفاق افتاد ، هممونو به جنون کشید و هر وقت یادش میوفتیم هممون شروع میکنیم به گریه کردن(خدا شکر کسی رو از دسن ندادیما ، ولی یه جایی رو از دست دادیم که تا خودتون اونجا نرین و نبینینش ،نمیفهمین چی میگم).تورو خدا ببخشید اگه ربطی به اینجا نداشت، ولی از آخرین دفعه ای که با خواهرم در این رابطه درد دل کردم یه هفته ای میگذره و دلم خیلی گرفته بود.گفتم حالا که همه دارن از غماشون میگن ، منم از فرصت استفاده کنم). ولی خدا رو شکر که ته دلامون روشنه . منتها نمیدونم که این روشنی کی به تصویری واضح تبدیل میشه و میشه حسّش کرد و توش زندگی کرد. یا علی مدد آقا عباس منم دلم گرفت که گفتم شمام بگو به قول لیلا جون آدم سبک میشه | |
|
| |
MajidDiab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6314 Age : 39 Location : تهران / تبریز Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: عاشق شدن.....!! السبت يناير 26, 2008 5:38 pm | |
| - A$$AL نوشته است:
- عشق....
نمی دونم....
حرف زیاد دارم برای گفتن...ولی خب....
لیلا جان بگم بهت حسودیم می شه دروغ نگفتم....نه برای عشق زمینیت....بررای علاقه ای که خدا بهت داره.....
صبا جان خواهر گلت...دختر دایی عزیز من انقدر قوی هست که تونسته رو پاش وایسته....
مطمئن باش خدا داره بهترین و براش آماده می کنه.... منم بهت حسودیم میشه نه به خاطر عشق به خاطر اون فسقلی که عکسش آواتارته چند سالشه ؟؟؟؟؟ | |
|
| |
الهام عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2828 Age : 36 Location : ایـــــران Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: عاشق شدن.....!! السبت يناير 26, 2008 5:41 pm | |
| - hobbelma7boob نوشته است:
- الهام نوشته است:
- سلام بچه ها ....
حرفاتون رو خوندم ...
میدونم خیلی سخته ...خیلی دردناکه آدم دلش بشکنه ...اما ...همیشه یه اما هست....
نمی خوام نصیحت کنم....خیلی کوچیکتر از این حرفام....
اما زندگیه...بعضی وقتا باید دست انداز داشته باشه...باید یه جاهایی تلخ بشه...زشت بشه...نالون بشیم...
جاده همیشه صاف نیست....یه نگاه کنیم به اونایی که مدام تو سرازیری و سربالایی هستن..
اونایی که عمریه چشمشون به جاده خشک شده تا یه مسیر صاف ببیننن....
اونایی که خسته شدن...پاهاشون تاول زده.....تمام بدنشون پر از درده....فقط باید منتظر باشن..
انقدر تو پیچ وخم گم شدن ...که حتی کسی یادش نمیاد وجود دارن...
ببخشید ...میدونم اینجا جای درددل کردن نیست....
یه دفعه به ذهنم رسید....نتونستم چیزی نگم....
نتونستم....
منم به خودم از این حرفها زیاد میزنم ولی جدا عمل بهس خیلی سخته. فقط یه کمکی میکنه به آدم که ته دلش یه امیدی هست که میدونه صد در صد یه روزی به واقعیّت میپیونده. راستشو بخواین همه ی ما یه جوری درد کشیدیم.همین خود من توی همین سال آخیر یه بلایی سرم اومد که تقریبا مطمئنم که اگه برای هر کدومتون کامل تعریف کنم ( در صورتی که شما هم کامل متوجه بشین و درکم کنین ) حد اقل تا دو سه روز دپرس بشین.نمیخوام بگم که خیلی آدم دنیا دیده ای هستم یا صبرم زیاده ولی میخوام بدونید که اگه کسی حرفی نمیزنه اصلا دلیل نمیشه که دردی نداره.(تورو خد اببخشیدا ،قصد توهین به کسی رو ندارم).خودتون بهتر از من میدونید که توی این دنیا هر کس هر جوری فکرشو بکنید درد کشیده. همین قضیه ای که میگم برای خودم یا در واقع تمام دوستامون و خانوادمون توی این سال و سال گذشته اتفاق افتاد ، هممونو به جنون کشید و هر وقت یادش میوفتیم هممون شروع میکنیم به گریه کردن(خدا شکر کسی رو از دسن ندادیما ، ولی یه جایی رو از دست دادیم که تا خودتون اونجا نرین و نبینینش ،نمیفهمین چی میگم).تورو خدا ببخشید اگه ربطی به اینجا نداشت، ولی از آخرین دفعه ای که با خواهرم در این رابطه درد دل کردم یه هفته ای میگذره و دلم خیلی گرفته بود.گفتم حالا که همه دارن از غماشون میگن ، منم از فرصت استفاده کنم). ولی خدا رو شکر که ته دلامون روشنه . منتها نمیدونم که این روشنی کی به تصویری واضح تبدیل میشه و میشه حسّش کرد و توش زندگی کرد. یا علی مدد یه حرفی بود تو دلم که گفتم.. نه خواستم راهنمایی کنم...نه قضاوت در مورد دلهایی که نمیشناسم... فقط یه حرف بود....همین... | |
|
| |
ليلا عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1095 Registration date : 2007-12-21
| عنوان: رد: عاشق شدن.....!! السبت يناير 26, 2008 6:55 pm | |
| - MajidDiab نوشته است:
- A$$AL نوشته است:
- عشق....
نمی دونم....
حرف زیاد دارم برای گفتن...ولی خب....
لیلا جان بگم بهت حسودیم می شه دروغ نگفتم....نه برای عشق زمینیت....بررای علاقه ای که خدا بهت داره.....
صبا جان خواهر گلت...دختر دایی عزیز من انقدر قوی هست که تونسته رو پاش وایسته....
مطمئن باش خدا داره بهترین و براش آماده می کنه.... منم بهت حسودیم میشه نه به خاطر عشق به خاطر اون فسقلی که عکسش آواتارته چند سالشه ؟؟؟؟؟ جان به خاطر این! این فسقلی منو دیوونه کرد امشب.. نمیخوابید که ... مدام از تخت بالا پایین میرفت ... تازه داره راه میره ... بچم انقلابیه یوم الله 22 بهمن به دنیا وامده ... یعنی کم مونده یه سالش بشه | |
|
| |
Arakadrish مشتاق
تعداد پستها : 986 Location : كاخك Registration date : 2007-12-04
| عنوان: رد: عاشق شدن.....!! السبت يناير 26, 2008 9:40 pm | |
| بچه ها يه سوال دارم !!
يه عاشق ميتونه بدخواه معشوقش بشه ؟
ميتونه منتظر روزهاي تلخ براي محبوبش بشه ؟
حتي اگه قلبش شكسته باشه ؟ تنها مونده باشه ؟ جفا كشيده باشه ؟
كسي هست كه عاشق شده باشه ... بيوفايي چشيده باشه ...
دونه دونه ريختن برگهاي درخت آرزوهاش رو شمرده باشه و ...
بازم عاشق مونده باشه ؟
براي عزيزش غير از روياي خوشبختي ، هيچ آرزويي نداشته باشه ؟
يه همچين آدمي پيدا ميشه ؟
...
يكي بهم آدرس بده ... يعني ممكنه روي زمين يه همچين آدمي وجود داشته باشه ؟ ------------------------------------------------------------------------------------------
خاطره هاي همه تون رو خوندم ... با همه تون از صميم قلب همدردي ميكنم و بجاي
همه ي اونايي كه بايد بخاطر جفايي كه كردن به خاك پاتون مي افتادن و با گريه ازتون عذر خواهي ميكردن
عذر خواهي ميكنم ...
من ، جاي همه ي اونا ازتون تقاضاي حلاليت ميكنم ...
از ته ته ته قلبم خواهش ميكنم ، كينه ي كسي رو توي دلتون نگه ندارين ... حلالش كنيد
ازش بگذريد ... خدا قلبهاي با گذشت رو دوست داره ... بذاريد خونه ي عشق ، توي دلتون هميشه پاك و نوراني بمونه
شرمنده ي همه تون هستم . از همه تون خجالت ميكشم ... از تمام هستي ... | |
|
| |
الهام عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2828 Age : 36 Location : ایـــــران Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: عاشق شدن.....!! الأحد يناير 27, 2008 4:52 am | |
| همه ی این بچه هایی که اینجا هستن ....عاشق شدن....
از همینا بپرس....
شاید از حال و روز عاشقای دیگه هم خبر داشته باشن... | |
|
| |
hobbelma7boob میزبان
تعداد پستها : 166 Age : 34 Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: عاشق شدن.....!! الأحد يناير 27, 2008 9:25 am | |
| به به چقدر حرف قشنگ. من که خیلی حال کردم. اشک منو در اوردید. این شکیلا هم عجب صدایی داره.مخصوصا توی این آهنگ: امشب در سر شوری دارم - امشب در دل نوری دارم باز امشب در اوج آسمانم - رازی باشد با ستارگانم امشب یک سر شوق و شورم - از این عالم گویی دورم از سادی پر گیرم ، برسم به فلک - سرود مستی خوانم در بر حور ملک در آسمانها غوغا فکنم - سبو بریزم ،ساغر شکنم. با ماه و پروین سخنی گویم - واز روی مه خود اثری جویم جان یابم زین شبها - جان یابم زین شبها ماه و ذهره را به طرب آرم -از خود بی خبرم ، ز شعف دارم نغمه ای بر لبها - نغمه ای بر لبها امشب یک سر شوق و شورم - از این عالن گویی دورم . . . . . حرفهای شما ها با این آهنگ در هم آویختند و مرا دیوونه کردند
این شاء الله که حتما و حتما با ظهور مولامون هممون "واقعا " شاد میشیم. یا علی مدد | |
|
| |
MajidDiab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6314 Age : 39 Location : تهران / تبریز Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: عاشق شدن.....!! الأحد يناير 27, 2008 10:51 am | |
| | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: عاشق شدن.....!! الأحد يناير 27, 2008 2:02 pm | |
| سلام علیکم جمیعا اجازه هست.... اسم این تاپیک رو عوض کنین بگذارین بازار شام سرم داره گیج میره از تبلیغ عطر و ادکلن عشق کودکیاری درد دل سرگرمی تظاهرات انقلابی ترانه های فارسی و عربی و ترکی همه چی پیدا میشه شاخام در اومده خداوکیلی... سلمان جون اینجا نقش امام زمان عج و دعا برای اون وسط ترانه های شکیلا و این سمساری چیه ؟... اگه فهمیدی بگو | |
|
| |
hobbelma7boob میزبان
تعداد پستها : 166 Age : 34 Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: عاشق شدن.....!! الأحد يناير 27, 2008 2:49 pm | |
| آره به خدا. من نمیدونم چرا هر چی موضوع مینویسم آعرش اینجوری میشه!! (البته بگما که خودم خیلی خوشم میاد ) | |
|
| |
h@sti میزبان
تعداد پستها : 426 Location : تهران Registration date : 2008-01-09
| عنوان: رد: عاشق شدن.....!! الأربعاء يناير 30, 2008 10:23 pm | |
| [quote="Arakadrish"]بچه ها يه سوال دارم !! يه عاشق ميتونه بدخواه معشوقش بشه ؟ ميتونه منتظر روزهاي تلخ براي محبوبش بشه ؟ حتي اگه قلبش شكسته باشه ؟ تنها مونده باشه ؟ جفا كشيده باشه ؟ كسي هست كه عاشق شده باشه ... بيوفايي چشيده باشه ... دونه دونه ريختن برگهاي درخت آرزوهاش رو شمرده باشه و ... بازم عاشق مونده باشه ؟ براي عزيزش غير از روياي خوشبختي ، هيچ آرزويي نداشته باشه ؟ يه همچين آدمي پيدا ميشه ؟ ... يكي بهم آدرس بده ... يعني ممكنه روي زمين يه همچين آدمي وجود داشته باشه ؟ آقا سلمان من بهتون آدرسشو میدم .... میشناسینش خیلی زیاد بیشتر از همه ی کسانی که تو عمرتون دیدینشون... به دل خودتون رجوع کنین ..... حتما میبینینش .......... | |
|
| |
Arakadrish مشتاق
تعداد پستها : 986 Location : كاخك Registration date : 2007-12-04
| عنوان: رد: عاشق شدن.....!! الخميس يناير 31, 2008 3:44 am | |
| اوووه ... هستي جان !!
آدرسي كه تو داري ازش حرف ميزني ... شامل كل اسرار هستيه !
درسته ... بايد توي دل دنبالش گشت نه روي خاك !!
...
... | |
|
| |
Jany عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2939 Location : قلب شما Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: عاشق شدن.....!! الجمعة فبراير 01, 2008 8:21 am | |
| اگه بد معشوق رو خواستی عاشق نیستی عاشق اگه معشوقش با یکی دیگه هم شاد باشه از این شادی شاد میشه. آسون نیست ولی ممکنه فقط اگه عاشق شدی | |
|
| |
HeLena Admin
تعداد پستها : 256 Registration date : 2008-01-27
| عنوان: رد: عاشق شدن.....!! الجمعة فبراير 01, 2008 1:06 pm | |
| واقعا موضوع جالبی بود بچه ها
خوندن حرفها و دردو دلهای شما باعث شد که کمی توجهم به دور و برم جلب بشه ,
به قول ماری آنتوانت, هر کسی مشکلش به نظرش بزرگترین مشکل دنیا میاد.
خوب من هم باید اعتراف کنم که تصور می کردم که تنها این من هستم, که دارم در این دنیایی به این بزرگی, با مشکلات مختلفی دست و پنجه نرم می کنم.
به قول اراک خیلی سخته بخواهیم کسی رو پیدا کنیم , که بعد از جفای معشوق, همچنان بر سر عهدش باقی بمونه.
یک عاشق در لحظه ی عشق ورزیدن, همونقدر مهربان و با گذشته , که در لحظه ی بی وفایی معشوق ,سنگدل و بی رحم.
و البته این هم ناشی از خصلت خودخواهی ما آدمهاست. که همیشه خواستار این هستیم که تمام چیزها رو در اختیار خودمون داشته باشیم, و با از دست دادن چیزی, خوی بچگانه ای پیدا می کنیم , و با پا بر زمین کوبیدن خواهان برگشتن اون هستیم .
عشق یک مقوله ی عظیمی هست که ذهن آدمیان رو از ازل تا ابد به خود مشغول نگه داشته, تصور می کنم که سرآغاز و پایان هر عشق مجازی, عشق الهی است. همون طور که خداوند به خاطر عشق انسان رو آفرید , و از عشق خودش در روح انسان ها دمید , تا به یکدیگه عشق بورزند. و زمانی که مولانا به شمس عشق ورزید, توانست که پس از عبور از مراحل مختلف عشق, به عرش ملکوتی برسه .
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم..
البته تصور می کنم که بحث عشق رو خیلی عرفانی کردم.. ولی به نظر من اگه به عشق یه صورت یک رویداد آسمانی نگاه کنیم, اون وقت بیشتر پی به ارزش و مفهوم اون می بریم . اون وقت دیگه دل شکستن و بی وفایی و جور و جفای معشوق در نزد ما همچون شهدی از عسل میشه.
البته هر معشوقی نیز سزاوار بخشیدن و بر عهد خود باقی ماندن نیست , و این همون لحظه ای است که باید انتخاب کنیم .
سخت ترین مرحله ی عشق همون انتخاب کردنه ..
یک انتخاب خوب می تونه ما رو به قله ی خوشبختی برسونه. و یک انتخاب بد می تونه ما رو در عمیق ترین دره ها مدفون کنه. | |
|
| |
maryashena عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1153 Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: عاشق شدن.....!! الجمعة فبراير 01, 2008 6:50 pm | |
| - Jany نوشته است:
- اگه بد معشوق رو خواستی عاشق نیستی
عاشق اگه معشوقش با یکی دیگه هم شاد باشه از این شادی شاد میشه. آسون نیست ولی ممکنه فقط اگه عاشق شدی منم موافقم | |
|
| |
maryashena عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1153 Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: عاشق شدن.....!! الجمعة فبراير 01, 2008 6:51 pm | |
| - HeLena نوشته است:
- واقعا موضوع جالبی بود بچه ها
خوندن حرفها و دردو دلهای شما باعث شد که کمی توجهم به دور و برم جلب بشه ,
به قول ماری آنتوانت, هر کسی مشکلش به نظرش بزرگترین مشکل دنیا میاد.
خوب من هم باید اعتراف کنم که تصور می کردم که تنها این من هستم, که دارم در این دنیایی به این بزرگی, با مشکلات مختلفی دست و پنجه نرم می کنم.
به قول اراک خیلی سخته بخواهیم کسی رو پیدا کنیم , که بعد از جفای معشوق, همچنان بر سر عهدش باقی بمونه.
یک عاشق در لحظه ی عشق ورزیدن, همونقدر مهربان و با گذشته , که در لحظه ی بی وفایی معشوق ,سنگدل و بی رحم.
و البته این هم ناشی از خصلت خودخواهی ما آدمهاست. که همیشه خواستار این هستیم که تمام چیزها رو در اختیار خودمون داشته باشیم, و با از دست دادن چیزی, خوی بچگانه ای پیدا می کنیم , و با پا بر زمین کوبیدن خواهان برگشتن اون هستیم .
عشق یک مقوله ی عظیمی هست که ذهن آدمیان رو از ازل تا ابد به خود مشغول نگه داشته, تصور می کنم که سرآغاز و پایان هر عشق مجازی, عشق الهی است. همون طور که خداوند به خاطر عشق انسان رو آفرید , و از عشق خودش در روح انسان ها دمید , تا به یکدیگه عشق بورزند. و زمانی که مولانا به شمس عشق ورزید, توانست که پس از عبور از مراحل مختلف عشق, به عرش ملکوتی برسه .
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم..
البته تصور می کنم که بحث عشق رو خیلی عرفانی کردم.. ولی به نظر من اگه به عشق یه صورت یک رویداد آسمانی نگاه کنیم, اون وقت بیشتر پی به ارزش و مفهوم اون می بریم . اون وقت دیگه دل شکستن و بی وفایی و جور و جفای معشوق در نزد ما همچون شهدی از عسل میشه.
البته هر معشوقی نیز سزاوار بخشیدن و بر عهد خود باقی ماندن نیست , و این همون لحظه ای است که باید انتخاب کنیم .
سخت ترین مرحله ی عشق همون انتخاب کردنه ..
یک انتخاب خوب می تونه ما رو به قله ی خوشبختی برسونه. و یک انتخاب بد می تونه ما رو در عمیق ترین دره ها مدفون کنه. هلنا جان چقدر خوب همه چیز تجزیه تحلیل میکنی لذت بردم ممنون | |
|
| |
yasamiin عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2958 Age : 37 Location : *ايران*تهران*خاكم*وطنم*.-~*¨¨`*~-.¸,.-~*¨¨`*~-.¸ Registration date : 2007-12-18
| عنوان: رد: عاشق شدن.....!! الإثنين مارس 24, 2008 7:27 am | |
| من بچه كه بودم عاشق كاكرو بودم تو فوتباليستا...
ااااا يادش بخير .... | |
|
| |
yasamiin عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2958 Age : 37 Location : *ايران*تهران*خاكم*وطنم*.-~*¨¨`*~-.¸,.-~*¨¨`*~-.¸ Registration date : 2007-12-18
| عنوان: رد: عاشق شدن.....!! الإثنين مارس 24, 2008 7:30 am | |
| عشق يه احساس نسبيه...
به نظر من اگه فكر مي كنين كه عاشق شدين ...همه چيزو براي 7 روز يعني يك هفته به تعويق بندازين... اگه همچنان عاشق بودين و دل باخته...كه خوب عاشق شدين و خدا بهتون رحم كنه...
ولي اگه نه...بدونين يه هوس و فكري بوده كه حالا از بين رفته... | |
|
| |
yasamiin عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2958 Age : 37 Location : *ايران*تهران*خاكم*وطنم*.-~*¨¨`*~-.¸,.-~*¨¨`*~-.¸ Registration date : 2007-12-18
| عنوان: رد: عاشق شدن.....!! الإثنين مارس 24, 2008 7:33 am | |
| من هميشه به آدماي عاشق ميخندم.. نه كه پاي مسخره كردن درميون باشه نه نه اصلا...
من هيچ وقت نتونستم خودمو جاي آدماي عاشق تصور كنم....
به نظرم آدم هيچ وقت عاشق نميشه مگر اينكه به بلوغ كامل فكري برسه...
و بازم به عقيده من
اين عشق نيست كه زندگي ميسازه...
زندگيه كه عشق و ميسازه....
شايد بعدا نظرم عوض شد .... | |
|
| |
الهام عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2828 Age : 36 Location : ایـــــران Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: عاشق شدن.....!! الثلاثاء مارس 25, 2008 3:36 pm | |
| | |
|
| |
Anika عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1395 Registration date : 2007-12-03
| عنوان: رد: عاشق شدن.....!! الثلاثاء مارس 25, 2008 3:55 pm | |
| من همیشه برای عشق های واقعی و عاشقان واقعی احترام قایل بوده و هستم. به نظر من معشوق و عاشق وقتی یکی باشند این مسایل که کسی به اون دیگری جفا کنه و بی وفایی و... وجود نداره. وقتی عاشق معشوقی، خود معشوق همون عاشق باشه ، و عشقشان پاک و خدایی باشه باید به اون افتخار کرد و همیشه اون رو تو قلب خود حفظ کرد. | |
|
| |
Anika عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1395 Registration date : 2007-12-03
| |
| |
| عاشق شدن.....!! | |
|