الان دارين چي کار مي کنين..!؟

وای داداش مجید سرم برای چی
خدا بد نده
ان شاءالله زود زود خوب میشی

MajidDiab نوشته است:

الان دارم به سرمی فکر می کنم که عصر باید بزنم

الان حالم خیلی بده و مطمئنم برم دکتر واسم مینویسه

امید وارم هیچ وقت تو زندگیت بد نبینی
امیر حسین (برادرزاده م) عملش کردن یه مشکل کوچیک داشته
خدا رو شکر خطر رفع شده
چهار شنبه یا پنچ شنبه هم مرخصه

Assal نوشته است:

خدا بد نده محبوبه جان..

چرا بيمارستان؟؟

والا الان در حال تعجب کردنم ...

آخه اینجا همه سرما خوردن شدید ...

از اون خفن ها ...

وقتی میگم همه ، یعنی همه هااااااا ...

منتها نمیدونم من چرا هنوز یه چیکه هم سرما نخوردم ؟

ایتمالا یَک سرمای خفن ، به بزرگی 45.8 درجه در مقیاس سانتی گراد قراره هخ (یا حخ ؟ ) ما رو بگیره ...

چرااااااا ؟ !!!


میگم چرا همه سرما خوردن ؟


قبل از اینکه تعجب کنم هم مطلب تاپیک کامپیوتر رو آماده میکردم و همینطور عکسهای اون رو ...

بعد این هم قراره خیر سرم برم درس بخونم ...

پس فردا امتحان دارم ...

اون هم چی ؟

همون برنامه نویسی پیشرفته ... همونی که ترم قبل استادش مزخرف بود و از بین 75 نفر دانشجو فقط 4 یا 5 نفر قبول شدن و حدود 70 نفر حذف کردیم و این ترم هم همون خودش این واحد رو داره ...

بدیش اینه که اگه این رو قبول نشم ، 8 تا واحد نا قابل رو میفتم ...

الان هر چند دقیقه یه بار یادم میفته امتحانام تموم شده و تا یه چند روزی کلاس ندارم و کلی از خودم خوشحالی در می کنم

الان دارم به اين موضوع فكر ميكنم كه ديگه فارغ التحصيل شدم و.... ديگه بايد بخونم دوباره هي اين مدرك رو ببرم بالا تا phd...
اين كه بايد برم دانشگاه و تسويه حساب و .....

آها راستي الانم دارم تو پيج 360 بچه هاي دانشگامون فوضولي ميكنم

آقا مجید خدا بد نده........ْْْْْْ
شما هم منم سرما خوردم..........
دارم میمیرم ولی حاظز نیستم پامو بذارم تو بیمارستان..........
وای نهههههههههههههههههههههه........


الان می خوام برم غذا بخورم.........
بعدش هم برم بخوام که احساس می کنم الانست که مخم بترکه.........

s@ba نوشته است:

آقا مجید خدا بد نده........ْْْْْْ
شما هم منم سرما خوردم..........
دارم میمیرم ولی حاظز نیستم پامو بذارم تو بیمارستان..........
وای نهههههههههههههههههههههه........


الان می خوام برم غذا بخورم.........
بعدش هم برم بخوام که احساس می کنم الانست که مخم بترکه.........

صبا جون ايشااله كه زودتر خوب شي ولي يه پيش نهاد.....
بري دكتر يه آمپول 1200 و پنادر بزني 2روزه خوبه خوبي..... باور كن عزيزم

من كه هروقت ميرم دكتر ميگم زودتر آمپول بده...خلاص
كي حوصله سر وقت قرص و كپسول خوردن داره....وااااااااااي....به همون آمپول از همه بهتره

مشغول اذیت کردن بچه خواهرم

وای چه دایی نمونه ای
با تو الگوی تمام دایی ها هستی

MajidDiab نوشته است:

مشغول اذیت کردن بچه خواهرم

دارم خودمو برای دادن مهمونی آماده می کنم
اینقدر خوشحال بودم بعداز ظهری می تونم یه چند ساعتی بخوابم اما اینم به لطف مامانم نشد
حالا زنگ زدن مهمو نا اومدن

الان دارم پشت تلفن با یکی کل میندازم

yasamiin نوشته است:

s@ba نوشته است:

آقا مجید خدا بد نده........ْْْْْْ
شما هم منم سرما خوردم..........
دارم میمیرم ولی حاظز نیستم پامو بذارم تو بیمارستان..........
وای نهههههههههههههههههههههه........


الان می خوام برم غذا بخورم.........
بعدش هم برم بخوام که احساس می کنم الانست که مخم بترکه.........

صبا جون ايشااله كه زودتر خوب شي ولي يه پيش نهاد.....
بري دكتر يه آمپول 1200 و پنادر بزني 2روزه خوبه خوبي..... باور كن عزيزم

من كه هروقت ميرم دكتر ميگم زودتر آمپول بده...خلاص
كي حوصله سر وقت قرص و كپسول خوردن داره....وااااااااااي....به همون آمپول از همه بهتره

آخه یاسی جون چه جوزر بهت بگم من از ........

آمپول بدم میاد نه بترسم .........

مثل بابام چندشم میشه........

بمیرمم آمپول نمی زنم،فقط تو عمرم یادمه به خاطر واکسن زدم و بس........


الان می خوام برم کتاب بخونم.........

جاتووووووووون خالی .. داریم میریم مهمونی خونه صدف ..

داریم شیش دستی الویه درست میکنیم و ساندویچش میکنیم تا واسه بچه ناز نازیا ببریم

هووووووووووووووووووووووووووووووورا صدفیها


امروز کلی بازی در پیش دارم

والا الان که همه خوابن منم پشت کامپوتر نشستم و دارم پستها رو می بینم یه چند وقتی هست نبودم ..........در حالی که دارم از ته اعماقم سلفه می کنم


فکر کنم همین جوری پیش برم شش هام بیاد دستم............

منم همه رو خوابوندم اومدم نشستم اینجا

الان ساعت چهار صبحه

سکوت ...

منم اینجا تنهام

الان تنهای تنها پای کامپیوترم...

دلمم خیلی تنگه...

یه آهنگ غمگیناکم گذاشتم...

همین...

magnoon diab نوشته است:

وای چه دایی نمونه ای
با تو الگوی تمام دایی ها هستی

MajidDiab نوشته است:

مشغول اذیت کردن بچه خواهرم

به پس چی فکر کردی محبوبه جان
علی دایی از من الگو گرفت که شد بهترین گلزن جهان دیگه

الان هم مشغول بیکاری هستم

الان دارم فکر می کنم
و چون فکرش آزار دهندست سعی می کنم فکر نکنم
و چون نمی تونم بازم فکر می کنم

الان دارم یه سری ورق پرینت می گیرم
ان شالله تا دقایقی دیگر سانس شبانه فیلم جنایی کشتار خر ها رو آغاز خواهم کرد
به افراد زیر 16 سال و اونهایی که مریضی قلبی دارند جدا توصیه می کنم این فیلم رو نبینند
کشتار خرها با بازی مجید و امین

الان در حد جنازگی خستم اما خیلی وقته نیمدم ................


میخوام یه سری کار انجام بدم بعدش نما زو خواب تا خود صبح ...................




به گمونم آقا مجید فیلمتون برداشت آزادی از اره برقیه تگزاسه ................

من الان فارق و آسوده از هر گونه جنایت در حق حقوق خرها
مشغول وبگردی با ای دی اس ال خوشگل خودم هستم
ویندوز هم تازه عوض کردم دارم حالی می برم

الان دارم فكر ميكنم..............

تو خماريش بمونين كه به چي فكر ميكنم

الان گوشم داره مي خاره منم منتظرم اينو تايپ كنم بعد به خارونمش

دارم آهنگ معين گوش ميكنم و هي به خودم ميگم دخمل بد پاشو برو به درسات برس ديگه
حالا مي خوام برم گوشمامو بخالونم