كي حاضره كي غايب ؟

منم حاضر

وای بچه ها امضاهاتون چقدر قشنگه......خیلی ذوق کردم.....آدم حس خوبی پیدا میکنه

بهاره...محوبه....نسیم....همه....

حاضر

من حــــــــــــــــــــــــــــاضــــــــــــــــــــــر

yasamiin نوشته است:

منم حاضر

وای بچه ها امضاهاتون چقدر قشنگه......خیلی ذوق کردم.....آدم حس خوبی پیدا میکنه

بهاره...محوبه....نسیم....همه....

یاسمین جونم منظورت از محوبه منم دیگه نه

محبوبه جان اشتباه تايپي بوده .. ما جز تو كه محبوبه ي شب بوي ديگه اي نداريم

منم حاضرممممممم

حاضر

انا حاضر کمان

حاضر

MajidDiab نوشته است:

حاضر

بله حاضر با کلی غیبت
چوب خطت پر پر شده باید مجازات بشی
راهی هم نداره

من عجب شانسی دارم همه اش من باید مجازات بشم

حضار حاضر

منم حاضر بیدممممم

من حــــــــاضـــــــــــــــــــــــــــــــر

MajidDiab نوشته است:

من عجب شانسی دارم همه اش من باید مجازات بشم

برای اینکه شما بیشتر از همه غایب هستی جیگر

حاضر

magnoon diab نوشته است:

MajidDiab نوشته است:

من عجب شانسی دارم همه اش من باید مجازات بشم

برای اینکه شما بیشتر از همه غایب هستی جیگر

پس چرا این همه پست هام زیاده ؟؟؟

MajidDiab نوشته است:

magnoon diab نوشته است:

MajidDiab نوشته است:

من عجب شانسی دارم همه اش من باید مجازات بشم

برای اینکه شما بیشتر از همه غایب هستی جیگر

پس چرا این همه پست هام زیاده ؟؟؟

به خاطر اینکه اونا مال دوران قبل از غیبتت بوده عزیزم
الان نگاه کن هیچ فرقی نکرده
الکی هم بهانه نیار باید مجازات بشی
امین جان داداش گلم این مجید خان ما دست شما
هر جور خواستی مجازاتش کن
امین جان عزیزم شروع کن

نه منو امین رفیق بودییییییییییییییییییییییییییییییییم

امین تو منو دوس داری مگه نه داداش ؟

نه خیر هرچی صبر کردم دیدم بی فایده س.نمیدونم چجوریه که
اگه مثلا من یه نصف روز گم بشم بلافاصله دم و دستگاه مجازاتتون
به راهه ولی آقا این همه وقته یه پست نداده هیش کی هیچی نمیگه.
نه خیر..این بار دیگه من کوتاه نمیام.
گفتیم میره سربازی و دور از خونه و خونواده س گناه داره.حالا که دیگه سال
نویی توی پادگان نیست.راهی نداره.باید مجازات بشه. اصلا میدونید من دیشب یه خوابی دیدم.
دیشب آقا بزرگ فروم رو توی خواب دیدم.گفت مرجان سیف یه خوابی دیدم
برام تعبیر کن.گفتم بگو آقا بزرگ.گفت خواب دیدم یه سبد پر از خوراکی
روی سرم بود و داشتم میرفتم که به اهالی فروم بر خوردم.به رسم بزرگتری ودست و دلبازی
دست بردم و دونه دونه خوراکی ها رو از سبد برداشتم وبه بچه ها دادم.بچه ها
که از دیدن اون همه خوراکی رنگارنگ ذوق زده شده بودند بر سرم ریختند و
تا بیشتر خوراکی گیرشون بیاد.اما من چون تو جوونی یلی بودم برای خودم...
(آقا بزرگ اینجا که رسیدبازوهای لاغرش رو جلوم گرفت)
...و هنوز هم هستمجلوشون ایستادم و سبد و خودم رو از سقوط حفظ کردم.
اما یه کم انگشت و آرنج به دل وپهلو و چشم و چارم خورد.در همون حال که داشتم
مقاومت میکردم بانوی پاکدامنی رو دیدم که لباس زیبایی پوشیده بود
و هرچند سرش رو نپوشونده بود الحمدالله ملائک برای اینکه ما را از گناه حفظ کنند
قسمت بازوها وکمی پایین تر از گردن و زیر زانوها و صد البته تمام پشتش را سیاه نموده بودند.
(چشم های آقا بزرگ به این قسمت که رسید دو دو میزد)
بانوی پاک دامن سه خوشه پر آب انگور را در دستان ظریف خودش فشرد و آب انگورها را
در جامی ریخت و به من داد تا بخورم.اما آب انگور چنان تلخ و تند بود که از خواب پریدم.
به آقا بزرگ گفتم خواب شما تعبیر بسیار نیکویی دارد.همین الان که شما در خواب من ظاهر شدید
در این فروم حکم مجازات شما رو صادر میکنند و به دستور سرکرده مجازات کنندگان فروم شما را
به مدت سه روز از دروازه فروم آویزان میکنند و از اهالی خواسته میشه برای اینکه خودشون مجازات
نشن.یه دست حسابی به سر و روی مبارکتون بکشن و بعد هم برای تکمیل عذاب شما از بانو مکرمه
و محترمه هیفا خواسته میشود که سه شبانه روز کامل در محضر شما حرکات موزون اجرا کنه.
وقتی از خواب پریدم ساعت حدودا نه ونیم بود.به فروم سر زدم و تصمیم گرفتم بساط مجازات این غزال گریز پای
(نه بابا خداداد که عضوفروم ما نیست)فروم رو فراهم کنم.

راهی نداره.یالا ببینم بیاد براش تله بذاریم این بار که اومد بگیرمش و از همین سر در آویزونش کنیم.

اگه نیاین خودم تنهایی مجازاتش میکنم.و البته صد مرتبه سخت تر.

سلمان جوووون
حسابت با کرام الکاتبینه
ببین چی کار کردی که مرجان مهربون ما رو هم شاکی کردی

مرجان جون منم باهاتم
شبا به نوبت کشیک میدیم هر وقت یواشکی اومد فروم شیپور جنگ رو به صدا در میاریم و میریزیم سرش خفتش می کنیم
بعدشم کت (به فتح ک) بسته تحویل خودت می دیم و اون بانوئه