ستاد گمشدگان فروم ...

خاله ي بدي بود ...
بيخبر گذاشت و رفت به Newer Land !!
كامو گفته بود كسي كه تجربه ي يك روز زندگي كردن رو داشته باشه ، ميتونه همه ي عمرش رو با لذت ِ اون يك روز خوش سپري كنه .

گرچه با خاطره ي نوشته هاش ميشه مدتهاي مديدي رو خوش بود اما ... يادآوري نبودنش براي تلخ كردن كوهي از شيريني كافيه !

آی آی آی آی ...

روزگاااااااار ...

من خیلی وقته گم شدم کسی میتونه پیدام کنه؟؟؟
توی چند روز گذشته.ادمایی که دیدم همه شون گم شده بودن؟
به جز چند نفر هیچ کس نمیخواست پیدا بشه..
منم میخوام پیدا بشم....

moghram نوشته است:

سلام به همه عزیزان من دنبال خاله بیتا(bita_forever) می گردم

کسی ازش خبر نداره در به درشم

من متاسفانه خیلی نمیشناختمش..مغرم جان...
از روی حرفای بچه ها یه کم باهاش آشنا شدم...اونم فهمیدم که طرفدار پر و پا
قرص مروان خوری هست...

یه سوال


چطوری ؟

چرا ؟

چجوری یه دفعه همه با هم گم میشن ؟

وقتی یه عالمه آدم موقع باز شدن دری که دو ساعته
بسته شده به جای به صف شدن به طرف در هجوم
میبرن و از له کردن همدیگه...ابایی ندارن به نظر تو
از ادمیتشون گم نشدن...؟
وقتی یه نفر رو که توی سفر دچار شکستگی لگن شده
از روی صندلی بلند میکنن چون راننده اونو جای یه نفر دیگه نشونده
چیزی جز گم شدنه....
دوست داری به همون یه سئوالت ده تا دیگه جواب بدم؟
جواب خیلی داره...

nAvId نوشته است:

آی آی آی آی ...

روزگاااااااار ...

خیلی بوداره نوید..یالا جواب بده.. ببینم..

Jany نوشته است:

nAvId نوشته است:

آی آی آی آی ...

روزگاااااااار ...

خیلی بوداره نوید..یالا جواب بده.. ببینم..

خب بوی چی میده مرجان جان ؟

nAvId نوشته است:

Jany نوشته است:

nAvId نوشته است:

آی آی آی آی ...

روزگاااااااار ...

خیلی بوداره نوید..یالا جواب بده.. ببینم..

خب بوی چی میده مرجان جان ؟

بوی جواب پس دادن
جواب بده

نه خیر بی فایده است..هرچی نشستم سر راه با اون چشمای
کم سو شده ام زل زده م به آخر جاده تا شاید یکیشون بیاد
بی فایده بود...دریغ از یه سیاهی..که به دلم امید اومدنشون رو بده
کیا رو میگم؟ معلومه دیگه...
عمه یاسی..عسل جون.. نوید..نسیم..آقا معلم...صبا..الهام آنیکا خانم
هست... میلاد..سلمان
همه شون گم شدن..هیچ خبری هم ازشون نیست

Jany نوشته است:

نه خیر بی فایده است..هرچی نشستم سر راه با اون چشمای
کم سو شده ام زل زده م به آخر جاده تا شاید یکیشون بیاد
بی فایده بود...دریغ از یه سیاهی..که به دلم امید اومدنشون رو بده
کیا رو میگم؟ معلومه دیگه...
عمه یاسی..عسل جون.. نوید..نسیم..آقا معلم...صبا..الهام آنیکا خانم
هست... میلاد..سلمان
همه شون گم شدن..هیچ خبری هم ازشون نیست

ديدي مرجان جونم من زياد بي معرفت نيستم و گفتم هر موقع بتونم باز سر ميزنم بهتون

الان تونستم و اومدم .. خيلي خيلي دلم براي همتون تنگ شده بود .. واي كه چقدر دوستون دارم

ميبينم كه داره اين فروم يه پيشرفتاي خاصي ميكنه

يه خبرايي هم انگار هست

حاضـــــــــــــــــــــــــــر

براي همه

آقااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
قبول نیست
من همیشه دیرتر از بقیه میفهمم چه خبره
بهاره به منم بگو فروم چه پیشرفتایی کرده و چه خبره

دلارام نوشته است:

آقااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
قبول نیست
من همیشه دیرتر از بقیه میفهمم چه خبره
بهاره به منم بگو فروم چه پیشرفتایی کرده و چه خبره

فکر کنم منظور بهاره خانوم اینه که دوباره داره فروم شلوغ وجنجالی میشه اخه مگه نمیدونید چندتا فرومی باحال به جمعتون اضافه شدن!!!!!!!!!!!!

بهاره نوشته است:

Jany نوشته است:

نه خیر بی فایده است..هرچی نشستم سر راه با اون چشمای
کم سو شده ام زل زده م به آخر جاده تا شاید یکیشون بیاد
بی فایده بود...دریغ از یه سیاهی..که به دلم امید اومدنشون رو بده
کیا رو میگم؟ معلومه دیگه...
عمه یاسی..عسل جون.. نوید..نسیم..آقا معلم...صبا..الهام آنیکا خانم
هست... میلاد..سلمان
همه شون گم شدن..هیچ خبری هم ازشون نیست

ديدي مرجان جونم من زياد بي معرفت نيستم و گفتم هر موقع بتونم باز سر ميزنم بهتون

الان تونستم و اومدم .. خيلي خيلي دلم براي همتون تنگ شده بود .. واي كه چقدر دوستون دارم

ميبينم كه داره اين فروم يه پيشرفتاي خاصي ميكنه

يه خبرايي هم انگار هست

حاضـــــــــــــــــــــــــــر

براي همه

لال بشه زبون اونی که بگه خانم گل بهار ما بی معرفته
هر وقت که بیای باعث و گرمی و شادی هستی
درسته...بالاخره موفق شدیم سرمای زمستون رو از در فروم بیرونش کنیم...
جایی که بهار داریم..سرما و یخبندون نداریم

آآآآآآآآآاا

من چیزی واسه اعتراف ندارما ...

ولی به وقتش میگم ، البته اگه لازم شد ...



خب چه خبره توی فروم بهاره جان ؟



و در آخر اینکه ...


حاضــــــــــــــــــــــــــــر

البته، همچینا هم حاضر حاضر نیستمااااااااااا ...

فردا عازمم ...
تهران ...

ممکنه چند روزی نباشم ...




اینم تقدیم به همه، از طرف من ...


برای دیدن سایز اصلی، روی اون کلیک کنین ...

خدا به همرات نويد جان
ممنون از گل قشنگت


مرجان جون گل عمه من حاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااضر

nAvId نوشته است:

البته، همچینا هم حاضر حاضر نیستمااااااااااا ...

فردا عازمم ...
تهران ...

ممکنه چند روزی نباشم ...




اینم تقدیم به همه، از طرف من ...


برای دیدن سایز اصلی، روی اون کلیک کنین ...

نوید جان مواظب خودت باش
ان شاالله بیتونم ببینمت

خوب خوب خوب
می بینم که تعداد غایبین خیلی زیاد شده
میثم مجید نوید امین امیر میلاد نسیم ساغر و ....
من باید همگیتون رو مجازات کنم
رئیس مجازات کنندگان فروم کجاست
دلارام جونم کجایی ای بابا بیا
من می خوام باز خشن بشم
شب وقتی که اومدم خونه یه روش جدید برای مجازات کردن بچه ها اختراع میکنم
و با اون روش مجازاتتون میکنم
پس تا شب به نفع همگیتونه که برگردید
من الان خشن بیدم

بنده غلط بنمایم جلوی خشم شما ابراز وجود کنم
بابا این بنده خداهارو اشتباهی داری مجازات میکنی
امین و ساغر و میثم که امروز فروم بودن، نوید هم که گفت داره میاد تهران
در عوض می تونی عسل رو تا خواستی مجازات کنی که به من قول بعد از امتحاناش بیاد فروم ولی نیومده
یا مثلا .... اووووممممممممم.... نمی دونم...
همون امین رو مجازات کن از همه بهتره، کیفش هم بیشتره

خوب می بینم که تهدیدم اثری نکرد و غایبین عزیز نیومدن. دلارام جونم فرمایش شما متین اما هیزم تر و خشک با هم می سوزن حالا فرق نمی کنه میثم امروز اومده باشه یا نوید گفته که می خواد بره تهران یا اینکه داداش امین همیشه هست . امین نه من کاری به کار داداش امین ندارم. خوب پر حرفی دیگه بسته بریم سر اصل مطلب این رو ش مجازات با روش های سابقم فرق داره دیگه از روش قدیمی و کهنه اره استفاده نمی کنم دیگه از روش های عهد دقیانوسی خودم کمک نمی گیرم و دلم می خواد با روش جدیدم که اسمش رو گذاشتم روش پرنس والا ته پس مجازاتتون کنم.
خوب فکر کنم دیگه همگیتون پرنس یا لرد والا رو میشناسید یکی از وحشی ترین و منفوز ترین فرد روی زمین بود که (دست هیتلر اسکندر و چنگیز خان رو از پشت بسته بود) چون و چراش بماند برای بعد. این پرنس عزیز من لقب دراکولا رو بهش داده بودن و تنها دراکولایی بود که خون نمی خورد بلکه خون می ریخت(دراکو تو زبان لاتین به معنی اژدها ست و دراکولا به معنی پسر اژدها. ودراکولاهه به معنی دختر اژدها که پرنس عزیز دیشب اومد به خواب من و منو به این لقب باشکوه نائل گردانید.از این به بعد من دراکولاهه هستم)با اجازه رئیس عزیزم و پرنس دراکولای عزیزتر از جانم من پرنسس محبوبه ته پس دراکولاهه از این به بعد به هیچ یک از غایبین رحم نمی کنم و تبعیض فامیلی هم قائل نمی شوم تا فراموش نکردم دیشب تو خواب وقتی داراکولای اومد بهش گفتم والا عزیز بزار دستت رو ماچ کنم گفت نمی خواد تو خاندان ما رمانیتک بازی در اوردن افت داره فقط باید ادم بکشیم و خون بریزیم بعد به من لقب دراکولاهه داد و بهم گفت هر که خواستی بکش و مجازات بکن الا این داداش امین. من خیلی خیلی دوستش دارم پسر خوبیه خلاصه هر که یه نگاه چپ به داداش امین من بکنه سروکارش بامنه یعنی پرنس دراکولا والا و پرنسس دراکولاهه محبوبه ست.و اما روش مجازات غایبین عزیز گوش فرا گیرید و خوب بفهمید بعدا نگید که ما متوجه نشدیم. خوب خوب خوب..................................................


روش اول:چند چوب بزرگ به طول 10 متر برمی دارم و سرش تیز میکنم به حالت نیزه بعد تو بدن غایبین فرو میکنم طوریکه تمام وزنشونن روی اون چوب قرار بگیره بعد به حالت ایستاده قرارتون میدم.بعد به اشکال هندسی مانند مثل دایره به زمین میخکوبتون میکنم. خیلی خیلی جذابه فرض کنید.
عجب مخی بود این والا و من نمی دونستم.

روش دوم: چند تا کلاه بزرگ رو سر غایبن قرار میدم و بعد کلاه ها رو سرشون میخکوب میکنم خیلی رمانتیک بید جیگر.

روش سوم: غایبین تو یه پاتیل بزرگ می اندازم و می گذارم حسابی تو آب جوش قوام بیان و لعاب پس بدهن.

روش چهارم :غایبین بخت برگشته رو تو پوست چرم قرار میدم و تو افتاب می گذارم تا حسابی جمع بشه و اون بیچاره فقط عصاره ش باقی بمونه.

روش پنجم روش تولید گوشت چرخ کرده :یه بشکه میخکوب شده بزرگ رو برمیدارم و غایبین عزیز روداخل بشکه قرار میدم و از دوطرف درش رو مهر و موم میکنم و اون وقته که گوشت چرخ کرده اماده ست.

و اما روش ششم و روش آخر: چشم غایبین عزیزرو با میخ بیرون میارم و چوب رو از دوسوراخ چشماشون بیرون میدم و به دیوارر میخکوبشون میکنم.

گفتن یه نکنه پرانتزی هم لازمه و اونم اینکه :
تازه شانس اوردین که زمان تصویب قوانین مجازاتم کاملا حس پروانه ای و رمانتیکی داشتم وگرنه روش هایم سخت تر و خشن تر از این شش روش بید جیگرم.


نکته: ته پس به معنی کسی که انسان هارو به چوب میکشه

دراوکولاهه پرنسس محبوبه ته پس

مامااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان

باید به من نشان شجاعت بدن که شبا با تو توی
یه اتاق میخوابم

پرنسس عزیز به جون فامیل والا مقامتون قسمتون میدم با
داداش مجیدم کاری نداشته باشین
چون خودش بهم قول داده دو هفته دیگه بر گرده..من ازش قول گرفتم
اونم به زور.اگه به قولش وفا نکرد که بعید میدونم اونوقت حسابش با شما