بدون شرح !!!!

خدا نکنه عزیزم

چشم بهش میگم

دلارام نوشته است:

قربونت برم عزیـــــــــــــــــــــزم که اینقده مهربونی
به اون آقاهه بگو وقتی شستش، موهاش رو سشوار کنه، یه بوس آبدارش هم بکنه که ناراحتی یادش بره

داستان صحنه دار شد

بهاره نوشته است:

خدا رحمتشون کنه

[b]ا حالا دیدید کسی از چادر مشگی عکس بندازه...[/ b]

بهاره نوشته است:

مجيد چي ريختي تو شير اين بچه

بهاره نوشته است:

[b]ا حالا دیدید کسی از چادر مشگی عکس بندازه...[/ b]

Yasaman نوشته است:

بهاره نوشته است:

مجيد چي ريختي تو شير اين بچه

هیش آبژی
بشه ام خوابش میاددد

بده من اون بچه رو مگه عمه ياسمنش مرده

نه خدا نکنه
منم چند روزه مثل این شدم
همه اش تو چرتم
اگه سر به راه نبودم مامانم می گفت معتاد شدی
با جارو بیرونم میکرد

منم تازه چند روزه از چرت اومدم بيرون نمي دونم چم شده بود همش خواب بودم
فكر كنم ناخواسته و ناآگاهانه معتاد شده بودم
ولي بالاخره تونستم ترك كنم

تو هم مي توني داداش مجيد. من كه مي دونم موضوع چيه... طناب بيارم برات؟

Yasaman نوشته است:

منم تازه چند روزه از چرت اومدم بيرون نمي دونم چم شده بود همش خواب بودم
فكر كنم ناخواسته و ناآگاهانه معتاد شده بودم
ولي بالاخره تونستم ترك كنم

تو هم مي توني داداش مجيد. من كه مي دونم موضوع چيه... طناب بيارم برات؟

نه خودم طناب دارم
روزی باید 200 تا طناب بزنم عین دخترا
اما من که نمی زنم