***عصاي سفيد***

داشت براي بازديد كنندگان نمايشگاه كه مات و مبهوت به حرفهايش گوش مي كردند توضيح ميداد
بله همون طوري كه گفتم خيلي وقت گذاشتنم تا تونستم به رنگ آبي دلخواهم برسم
آخه آبي آسمون رو نميشه همين جوري تصوير كرد خيلي زيباست
اين ها را گفت و با عصاي سفيدش به سمت تابلوي ديگري رفت
...
...
در اين تابلو از رنگهاي شادتر استفاده كرده ام

خنکی آبی رو خیلی دوست دارم

ديدي چقدر جالب حس سرما ميده به آدم؟
واسه چي؟

حداقل يه ذره از داستانم تعريف ميكردي بعد ميرفتي سر خنكي آبي

یه قانون هست یاسمین جان که اگه یه حس ادم از کار بیوفته
حسهای دیگه قوی می شند
من خودم رنگ آبی رو دوست دارم خیلی دوست دارم
و رنگهایی که یه جورایی از ابی مشتق بشن
داستانت هم خیلی مفهمومی بود کوتاه و معنی دار
من کلا اینطور نوشته ها رو بیشتر دوست دارم
که در یه زمان ام پی تری مفهوم رو زود برسونه

این ام پی تری رو خوب اومد
منم متنای کوتاه و در عین حال با معنی رو خیلی دوست دارم
دستت درد نکنه یاسمین جان
داستان جالبی بود

خواهش ميكنم قابلي نداشت
من رنگاي مشتق نارنجي و قرمز دوست دارم
به آدم انرژي + ميده

آبی ...

خیلی آبی رو دوست دارم ... آرامش بخشه ...

و اون عصای سفید ...

روشن دل که میگن همینجاست ...