از کامرون تا مصر

فردای اون رون همگی لباس مشکی پوشیدیم و به کلیسا رفتیم .سونارو بهترین لباساشو تنش کرده بودن و توی تابوتش گذاشته بودن .طفلی رو ارایشش کرده بودن و خیلی خوشکل شده بود. چهار تا شمه هم روی هر قسمت از تابوتش قرار داده بودن. کشیش اومد و موعظه کرد و به همه دلداری داد .دانیل مدام گریه می کرد و من هم اونو دلداری می دادم.قرار شد فردا تابوت سونیا رو به روستایی در نزدیکی کریبی ببرند و من هم به دانیل گفتم حتما میام .

کریبی ساحل خیلی قشنگی داشت وتو افریقا هرکسی به یک قبیله وابستس و قبیله دانیل نزدیک کریبی بود جای بسیار زیبا.ما 3 روز مراسم دفن و احترام به روح سونیا رو انجام دادیم و شبها مراسم خاصی بود که توست چند نفر خاص انجام می گرفت و مردم هم پا کوبی خاصی رو انجام می دادند تمام این کارها برای سپردن روح سونیا در دستان طبیعت بود در قبیله سونیا برق نبود و شبها روح طبیعت رو احساس می کردی شاید روحم در انجا صیقل یافت.

نزدیک کریبی قبیله دیگه ای هم بود قبیله ای که خیلی معروف بود و همیشه کلی توریست داشت قبیله ای که مردمانش مثل انسانهای دیگه نبودند .اونها قدشون یک سوم ادمهای معمولی بودند .انسانهایی کوتوله و خیلی قد کوتاه که همیشه هم لخت می گشتند . به اونها ( پیگمه ) می گفتند(pygmies)

ااونا خیلی با نمک بودن کوتو له و با نمک مخصوصا اینکه لباس نمی پوشیدند .توریستها بهشون لباس مجانی می دادند و اونها همون لحظه لباس می پو شیدند ولی فردا درش می وردند

شب که میشد دانیل دو تا درخت پیدا می کرد و بهشون ننو می بست ما هم یک ظبط گیر اورده بودیم که با باطری کار می کرد .قبلا که می رفتیم نایت کلوپ یک اهنگ با حال تو نایت کلوب بود که با هم می رقصیدیم از گروه ozone به اسم numa numa yei با این اهنگ تو طبیعت می رقصیدیم و شب که می شد تو ننو می رفتیم و با صدا و روح طبیعت می خوابیدیم


اگه خواستین می تونین این اهنگو از اینجا download کنید :




http://www.4shared.com/get/23496904/99611fb8/Ozone_-_Numa_Numa_Yei.html;jsessionid=45A22F33B6B3177545C63E8E791620A1.dc115

.

دوست عزیز عکسایی که گذاشتین زیباست
ولی مطالبتون اصلا با ماهیت این فروم و اعضاش سنخیت نداره
این خاطرات شاید تو جمع دوستاتون جالب باشه ولی اینجا جاش نیست!!!!

وست عزیز عکسایی که گذاشتین زیباست
ولی مطالبتون اصلا با ماهیت این فروم و اعضاش سنخیت نداره
این خاطرات شاید تو جمع دوستاتون جالب باشه ولی اینجا جاش نیست!!!!

دوست عزیز عکسایی که گذاشتین زیباست
ولی مطالبتون اصلا با ماهیت این فروم و اعضاش سنخیت نداره
این خاطرات شاید تو جمع دوستاتون جالب باشه ولی اینجا جاش نیست!!!!

متاسفانه خیلی عجولانه فکر می کنید و تصمیم می گیرید .هدف گفتن خاطرات و یا مسائل جنسی نبود بلکه تجربه و انتقال فرهنگ و اداب و معاشرت مردمان

غرب افریقا و شمال افریقا ( کشورهای عرب شمال افریقا ) بود .من هنوز یک دهم از این داستان رو نگفتم ولی دیگه ادامه نمی دم .داستان من فقط در کامرون

نبود بلکه در کنیا اتیوپی .مصر . لیبی . اردن و عراق و امارات بود. متاسفم .خداحافظ

دوست عزیز عکسایی که گذاشتین زیباست
ولی مطالبتون اصلا با ماهیت این فروم و اعضاش سنخیت نداره
این خاطرات شاید تو جمع دوستاتون جالب باشه ولی اینجا جاش نیست!!!!

دوستان عزیزم توجه کنن که این یک نظر کاملا شخصیه و خوشحال می شم درست یا غلطش رو برام روشن کنن


دوست گرامی سلام
من نمی دونم چقدر احتمال داره که دوباره توی این فروم آنلاین بشی و این پیام رو بخونی، اما احساس می کنم باید این رو بنویسم
من فکر می کنم لازمه راجع به نظر دوستانم یه توضیح کوچولو بدم
اکثر بچه های این فروم، خیلی وقته که همدیگرو میشناسن و مثل اعضای یک خانواده، مثل خواهر و برادر هستن برای هم
یه سری قوانین نوشته نشده ای بینشون حاکمه که در اثر شناختی که در طول زمان از هم پیدا کردن مثل عرف به وجود اومده
همشون هم این قوانین رو رعایت می کنن، مثل اینکه با هم شوخی بد نمی کنن، عکس های خیلی بی حجاب توی فروم نمیذارن، یه سری حرفا رو نمیزنن و از این قبیل
نه اینکه فقط مسائل مذهبی مطرح باشه، البته این هست
ولی یه جورایی نسبت به هم احساس مسئولیت و غیرت می کنن
شما تازه وارد هستید و با این قوانین نوشته نشده آشنایی ندارید و طبعا درستش اینه ما فرض رو بر این بذاریم که شما بدون قصد و منظور بد اون خاطرات رو نوشتید، به همین دلیل اگر احساس کردید قضاوت ما راجع به نیت شما اشتباه بود، از طرف خودم عذرخواهی می کنم
اما به دوستانم هم حق میدم و تذکر دادنشون رو تایید می کنم و فکر می کنم بهتر بود تا زمانی که با بچه ها و جو کلی فروم آشنایی کافی پیدا نکرده بودید، از نوشتن قسمتی که مربوط به خاطرات شخصیتون بود، خودداری می کردید
شخصا دوست داشتم این تاپیک با موضوع دیدنی های تاریخی و فرهنگی و اجتماعی مردم آفریقا ادامه پیدا کنه و شما مشاهداتتون از کشورهای آفریقایی رو بنویسید، عکس های خیلی قشنگی هم انتخاب می کردید که دوست داشتم با کیفیت خوب داشته باشم
امیدوارم توضیحاتم تونسته باشه منظور دقیقم رو به شما برسونه

زندگی تکرار فرداهای ماست می رسد روزی که فردا نیستیم
انچه می ماند به جا نقشی نکوست.............
نقشها می ماند و ما نیستیم........

ممنون دلارام جان...
حرفات کاملا درست و به جاست...

خیلی ازت ممنونم دلارام جان
گفتنی ها رو گفتی
دست گلت درد نکنه

از اینکه نظرتون رو گفتید خیلی خیلی ممنونم

منم همش رو خوندم ...

به نظر منم یه جاهاییش نباید وجود میداشت ...

ممنونم از همگی ...

و کاملا با نظر دلارام جان هم موافقم ...