الان دارين چي کار مي کنين..!؟

دارم دنبال لیبل آماده سی دی می گردم که بدم روی سی دی پروژه پایانیم و کارآموزیم چاپ کنن
اگه با این توضیحات من کسی متوجه شد دارم دقیقا دنبال چی می گردم بیاد کمکم

الان دارم غروب خورشید رو تماشا میکنم.... خیلی قشنگه

magnoon diab نوشته است:

REZA*HAMAKI نوشته است:

الان دارم غروب خورشید رو تماشا میکنم.... خیلی قشنگه

چه رمانتیک
مشکوک میزنی

راست میگی . این رضا چند وقته مشکوک شده

magnoon diab نوشته است:

REZA*HAMAKI نوشته است:

magnoon diab نوشته است:

REZA*HAMAKI نوشته است:

الان دارم غروب خورشید رو تماشا میکنم.... خیلی قشنگه

چه رمانتیک
مشکوک میزنی

راست میگی . این رضا چند وقته مشکوک شده

خبریه ای ناقلا
نکنه شتر در خونه شما هم خوابیده
دلارام شتره هم در خونه رضا اینا هم خوابیده

شتر دیدی ندیدی!

الان دارم به شتر در خونه ی رضا و محبوب و بهار فکرمیکنم

بچه ها از این شتر مترا اضافه اومد این ورم بفرستین...دعاتون میکنم....

yasamiin نوشته است:

بچه ها از این شتر مترا اضافه اومد این ورم بفرستین...دعاتون میکنم....

magnoon diab نوشته است:

الان دارم به کار امروز م فکر می کنم

منم امروز به کار امروزم زیاد فکر کردم و نتیجه این شد که از خودم متنفر شدم و زدم زیر گریه
امیدوارم کار امروز تو یه جوری بوده باشه که به خودت افتخار کنی

دلارام نوشته است:

magnoon diab نوشته است:

الان دارم به کار امروز م فکر می کنم

منم امروز به کار امروزم زیاد فکر کردم و نتیجه این شد که از خودم متنفر شدم و زدم زیر گریه
امیدوارم کار امروز تو یه جوری بوده باشه که به خودت افتخار کنی

وای که آدم بعضی وقتها چقدر از کارایی که کرده ناراحت میشه...
مخصوصا اگه دلی رو بشکنه و کسی رو ناراحت کنه....
وااااااااااااااااااااای که عذاب وجدانش خیلی بده.......

yasamiin نوشته است:

دلارام نوشته است:

magnoon diab نوشته است:

الان دارم به کار امروز م فکر می کنم

منم امروز به کار امروزم زیاد فکر کردم و نتیجه این شد که از خودم متنفر شدم و زدم زیر گریه
امیدوارم کار امروز تو یه جوری بوده باشه که به خودت افتخار کنی

وای که آدم بعضی وقتها چقدر از کارایی که کرده ناراحت میشه...
مخصوصا اگه دلی رو بشکنه و کسی رو ناراحت کنه....
وااااااااااااااااااااای که عذاب وجدانش خیلی بده.......

yasamiin نوشته است:

دلارام نوشته است:

magnoon diab نوشته است:

الان دارم به کار امروز م فکر می کنم

منم امروز به کار امروزم زیاد فکر کردم و نتیجه این شد که از خودم متنفر شدم و زدم زیر گریه
امیدوارم کار امروز تو یه جوری بوده باشه که به خودت افتخار کنی

وای که آدم بعضی وقتها چقدر از کارایی که کرده ناراحت میشه...
مخصوصا اگه دلی رو بشکنه و کسی رو ناراحت کنه....
وااااااااااااااااااااای که عذاب وجدانش خیلی بده.......

در واقع من کار بدی نکردم، کسی رو هم نرنجوندم
فقط یه اتفاقی برام افتاد که باعث شد خیلی راجع به خودم و رفتارم و شخصیتم فکر کنم.. و خب نتیجه گریه دار بود، خودم رو رنجوندم
یعنی می دونی؟ از حدود ساعت 4 صبح امروز که هنوز نتونسته بودم بخوابم و داشتم به روز قبلش و به اینکه چی واقعا من رو اینقده ناراحت کرده فکر می کردم،
خیلی چیزا راجع به خودم فهمیدم، چیزهای دوست نداشتنی که نمی دونم چجوری باید تغییرشون بدم
فعلا نه چیزی از گذشته یادم میاد و نه دوست دارم راجع بهش فکر کنم،
نه در حال حاضر مشغول چیز خاصی ام،
نه برنامه ای برای آینده دارم و نه رویابافی میکنم
تا یا با این مشکل لعنتی کنار بیام، یا حلش کنم

magnoon diab نوشته است:

دلارام نوشته است:

magnoon diab نوشته است:

الان دارم به کار امروز م فکر می کنم

منم امروز به کار امروزم زیاد فکر کردم و نتیجه این شد که از خودم متنفر شدم و زدم زیر گریه
امیدوارم کار امروز تو یه جوری بوده باشه که به خودت افتخار کنی

اما من به کار امروزم خیلی افتخار می کنم
دل یه نفر خیلی شاد کردم

قربونت بشم الهی
از دختر خوب و مهربونی مثل تو جز این هم انتظار نمیره
دختر بد، دلارامه

هیچی