هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.


 
الرئيسيةالرئيسية  PortalPortal  جستجوجستجو  أحدث الصورأحدث الصور  ثبت نامثبت نام  ورود  

 

 خاطرات پسري به نام کوچول

اذهب الى الأسفل 
+11
s@ba
amin
Jany
Yasaman
HeLena
Assal
nAvId
دلارام
بهاره
h@sti
ليلا
15 مشترك
رفتن به صفحه : الصفحة السابقة  1, 2, 3, 4, 5, 6  الصفحة التالية
نويسندهپيام
nAvId
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
nAvId


تعداد پستها : 2240
Age : 35
Location : همه جاي ايران سراي من است
Registration date : 2007-12-04

خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Empty
پستعنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول   خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Icon_minitimeالإثنين أبريل 14, 2008 1:31 pm

کوچول ...

کجا رفته بباشی ؟

بیا دیگر ... Neutral
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.werfriends.blogfa.com
ليلا
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
ليلا


تعداد پستها : 1095
Registration date : 2007-12-21

خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Empty
پستعنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول   خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Icon_minitimeالثلاثاء أبريل 15, 2008 2:32 pm

گمونم این کوچول یه شونصدباری باشه که آپدیت شده .. اما من انقد تنبل شدم که حوصله ی کپی کردنو ندارم Neutral


ولی چشم... به زودی این کارو میکنم Smile
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
nAvId
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
nAvId


تعداد پستها : 2240
Age : 35
Location : همه جاي ايران سراي من است
Registration date : 2007-12-04

خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Empty
پستعنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول   خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Icon_minitimeالأحد مايو 04, 2008 8:49 pm

میگم کوچول ...

حرف زدنمون هم یادمون رفت لامسسسسب ...

بابا چقدر این زود اومدنت طول کشید آخه ؟ !!!

مردیم از بی کوچولی ... !!!
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.werfriends.blogfa.com
ليلا
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
ليلا


تعداد پستها : 1095
Registration date : 2007-12-21

خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Empty
پستعنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول   خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Icon_minitimeالأربعاء مايو 07, 2008 6:25 pm

Shocked Embarassed
من هیچی غیر از شرمندگی ندارم Neutral

میگم فرصت بده Neutral
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
nAvId
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
nAvId


تعداد پستها : 2240
Age : 35
Location : همه جاي ايران سراي من است
Registration date : 2007-12-04

خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Empty
پستعنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول   خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Icon_minitimeالجمعة مايو 09, 2008 8:52 pm

به روی جفت چشام ... Wink
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.werfriends.blogfa.com
ليلا
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
ليلا


تعداد پستها : 1095
Registration date : 2007-12-21

خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Empty
پستعنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول   خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Icon_minitimeالأحد يونيو 01, 2008 6:28 pm

خاطره ی دوم (قسمت دوم) afro









در اتاق شورا Razz




هم اکنون در اتاق شورا می باشیم.
پدر : " تق تق تق تق"..." لطفا سکوت را رعایت فرماییده بباشید"
پدر:"خواهش می کنم سکوت را رعایت فرماییده بباشییییید"
پدر:" ...سااااااااااااااکت شید..."
pale pale من با انگشتان دست چپم گونه ی راستم را فشار داده می باشم و پوست صورتم را به سمت پایین کشیده می باشم و با یک چشم زیر زیرکی به پدر نگاه کرده می باشم.
آبجولی بهت زده می باشد.....همچنان چشمانش گرد می باشد.
Shocked مادر گرامی : " موافق می باشم" Rolling Eyes (پاورقی-0)
در این هنگام ما دیگر با هم حرف زده نمی باشیم
وبه سخنان گوهر بار پدر حکیم گوش داده می باشیم Neutral .
پدر:"ما اینجا آمده می باشیم تا با مشورت هم(پاورقی-1) دیده بباشیم که عید کجا رفته بباشیم"
"خب یکی یکی نظراتتون را گفته بباشید"....این را پدر گفته می باشد.
ابتدا با هم نظرات مادر گرامی را شنیده می باشیم scratch .(پاورقی-2)
مادر : "به نظر من اصلا جایی نرفته بباشیم ...و بمانیم خانه ور دل هم دیگر، و همدیگر را نگاه کرده بباشیم. البته دور سفره ی هشت شین.(پاورقی-3)...ومنتظر خواهرمینا بباشیم(همون خاله هام رو گفته می باشد.)"
حالا نوبت آبجولی می باشد.او از نظر دادن خوشش آمده می باشد. او همیشه دوست داشته بباشد نظر خود را ابراز کرده بباشد I love you Very Happy .
آبجولی:"به نظرمن.....وایسیم ببینیم گلزار کجا رفته بباشد ما هم همون جا رفته بباشیم"
پیوست....................معرفی جان سو لینگ خوشگله.................ملقب به گلزار....



او از بازیگران لیانشامپویی می باشد. او بسیار خوش تیپ می باشد. اتاق آبجولی من پر از پوستر او می باشد
البته قبلا ها از پوستر خوزه مورینیو استفاده کرده می باشد.ولی بخاطر فرهنگ سازی خانواده که پدرم انجام داده می باشد دیگر به خارجی های کافر فکر کرده نمی باشد.
گلزار دارای هنر های فراوانی می باشد.....
1-ساز زده می باشد
2-بازی کرده می باشد
3-وغیره lol!
.................................................. .................................................. .............................


حالا نوبت من می باشد که نظر داده بباشم.
این اولین سالی است که من باید نظر داده بباشم.
من خیلی خوشحال می باشم که نظرات من هم مهم شده می باشد.
من : " به نظر من مسافرت رفته بباشیم......خونه ی همسایه بغلی...برای سیزده روز"
همه نظر من را مزخرف اعلام کرده می باشند Very Happy .
من غصه خورده می باشم Crying or Very sad .
پدر:"نقض حقوق باشگاه Exclamation lol! " .من را دعوا کرده می باشد بخاطر این نظرم Very Happy .
حالا نوبت خود پدر می باشد.
پدر:" به نظر من امسال به بندر یان گه زو رفته بباشیم تا حال و هوایی عوض کرده بباشیم...شنیده می باشم آب های چشمه های آنجا برای کمر درد خوب می باشد.."
پدر" خب حالا نوبت رای گیری می باشد"



یک ساعت بعد............................................... ....................................




اعلام نتایج رای گیری.........
ما باید به بندر یان گه زو برویم........(با حداکثر آرا)
و از این جا بود که ماجرای ما شروع شده می باشد....


ادامه داشته می باشد.....





__________________________________________________ __________________

0- در موافقت پدرم می باشد.
1- همون دموسکاری که در قبل گفته می باشم geek .
2-البته شما فقط خوانده می باشید.
3-سفره ی هشت شین: سفره ای سنتی می باشد متشکل از:
شفتالو..شربت زعفرون...شاخ گاو....شیر فلکه....شلیل کال.....شونه(همون شونه طلاییه که مال آبجولیه)...شیخ محمود شبستری(که در نبودش کتابش را گذاشته می باشیم)..از آنجا که تهیه ی این سفره کمی مشکل می باشد .معمولا این رسم زیبا انجام شده نمی باشد Very Happy .
__________________

از سه کس انتظار قانون نداشته باش
...مغرور...کافر...دیوانه...
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
nAvId
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
nAvId


تعداد پستها : 2240
Age : 35
Location : همه جاي ايران سراي من است
Registration date : 2007-12-04

خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Empty
پستعنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول   خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Icon_minitimeالجمعة يونيو 06, 2008 6:46 pm

ایول کوچول ...

بالاخره آپدیتیده شده کردی ؟ scratch

ولی عجب فرک هایی داشته بباشی تو هم ها ... Laughing

میگم کوچول ...

تو فرکاتو بمویس تو کاغذ ، بعد توی آشغالدان انداخته بکنشون ... Laughing

یَک حالی داده بباشید که گفته نباش ... Laughing

خوشم آمده میباشد که خودم اولین نفری بوده بباشم که آمده بوده بباشم ...

یعنی توی این همه مدت که من بوده نبباشم ، هیچ کس آمده نبباشد به اینجا سر زده بباشد ... !!! Neutral

کوچول ما منتظر قسمت بعدی بباشیم همچنان ... lol!


ممنونم ازت لیلا جان که بالاخره کوچول رو آپدیت کردی ...
کلی حظ کردم خداییش ... Very Happy
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.werfriends.blogfa.com
ليلا
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
ليلا


تعداد پستها : 1095
Registration date : 2007-12-21

خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Empty
پستعنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول   خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Icon_minitimeالإثنين يونيو 09, 2008 5:36 pm

سلام کرده میباشم Embarassed

نوید تو قدر مرادونسته بباشی و من برای تو بسیار فدا شده بباشم Embarassed
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
nAvId
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
nAvId


تعداد پستها : 2240
Age : 35
Location : همه جاي ايران سراي من است
Registration date : 2007-12-04

خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Empty
پستعنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول   خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Icon_minitimeالثلاثاء يونيو 10, 2008 7:17 pm

اِ ؟

کوچول این حرف ها رو زده نبباش دیگر ... Neutral

ما خودم مخلص همه بر و بکس هم بوده بباشیم ... clown
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.werfriends.blogfa.com
maryashena
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
maryashena


تعداد پستها : 1153
Registration date : 2007-12-05

خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Empty
پستعنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول   خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Icon_minitimeالأربعاء يونيو 11, 2008 6:48 am

Laughing Laughing Laughing Laughing Laughing

ممنون لیلا جان
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
ليلا
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
ليلا


تعداد پستها : 1095
Registration date : 2007-12-21

خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Empty
پستعنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول   خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Icon_minitimeالسبت يونيو 14, 2008 1:09 pm

خاطره ی دوم(قسمت سوم) afro





.....خواسته می باشم رازی را بر شما آشکار کرده بباشم Rolling Eyes .


راستیتش من به بندر یان گه زو رای داده نبباشیدم.حالا رای من این وسط کجا رفته بوده می باشد خدا دانسته می باشد Question .


یک مطلب دیگه هم می باشد(پاورقی -1). ما به علاوه ی مرحوم مصدق پنج نفر شده می باشیم. و این در حالیست که در صندوق بیست و پنج رای بوده می باشد Suspect .


شاید من سواتم کم می باشد و این چیزا را نفهمیده می باشم Suspect .(پاورقی-2)


به قول پدر حکیم :


بچه انقدر حرف نزده بباش................لطفا!(پاورقی-3) Very Happy




بالاخره قرار شده می باشد که بندر یان گه زو رفته بباشیم. بهتر است به عنوان پیام بازرگانی این بندر را به شما معرفی کرده بباشم.


این شما و این بندر یان گه زو Very Happy




پیوست .....................معرفی بندر یان گه زو................................................ ..............




بندری در شمال غربی کشور می باشد. با ماشین حدود دوازده سیزده ساعت راه می باشد که از لیان شامپو به آنجا رسیده بباشیم.


دارای آب و هوایی مساعد می باشد.خیلی سر سبز می باشد.


در این شهر افرادی زندگی کرده می باشند به نام یانگزول ها Rolling Eyes .


یانگزول ها افراد خوبی می باشند آنها به زبان ما صحبت کرده نمی باشند.


علت سفر: ما این مکان سفر کرده می باشیم چون پدر حکیم از چشمه های آب گرم این مکان لذت برده می باشد Neutral .


من تا به حال به این مکان نرفتیده می باشم.


غذای رسمی : یانگیز ( که نام مخترع آن یانگیز می باشد. خود یانگیز نوعی نان می باشد که یه ذره کلفت می باشد. و معمولا با نوشابه خورده شده می باشند Embarassed )


ماشین بین المللی : قیز قیز ( نام حیوانی می باشد که در آنجا بسیار زیاد می باشد. این حیوان بسیار نجیب می باشد


و یانگزول های نجیب زاده از این دو دستگاه از این را دارا می باشند. قیز قیز ها بسیار نادر می باشند و گیاهخوار می باشند lol! )


جملات مطرح عاشقانه : لاستیک دلم را با میخ نگاهت پنچر کرده بباش.__ کمک خلبان مگس های دور سرت می باشیم. ___در ماهیتابه ی عشقت سرخ شده می باشیم بی انصاف___و غیره ( پاورقی-4) Very Happy




شخصیت مهم بین المللی :چنگیز(این فرد قبلا ها استاندار این سرزمین بوده می باشد و هم اکنون دارای شهرت بین المللی می باشد)


خصوصیات چنگیز :


1- نامه نوشتن را دوست داشته می باشد.


2 – رشد جمعیت را دوست داشته می باشد.


3-مثل پروژکتور نورانی می باشد و خود نیز بر این مطلب صحه گذاشته می باشد.


4 – کودکان شش ماهه با او حرف زده می باشند و او را تمجید کرده می باشند(پاورقی-5)


5- بسیار دست معلمش را دوست داشته می باشد.


6-اقتصاد دانی قهار و برجسته می باشد.


7-عشق سهمیه می باشد.


8- همه را که نمی شود گفتنه بباشم .خب خودتان هم تحقیق کرده بباشید تا این شخصیت مرموز را بهتر شناخته بباشید.


شغل اکثریت مردم : آدمهای فوق العاده عجیبی می باشند و شغلهای بسیار متنوعی را دارامی باشند از فضانوردی گرفته تا یانگیز پزی وجمله سازی با کلمات و ماموران مخفی که هیچ گاه خودشان را لو داده نمی باشند و .... Very Happy


سرعت رشد جمعیت : بیست و هشت نوزاد در صدم ثانیه. این شهر به کارخانه ی آدم سازی نیز شهرت داشته می باشد. Very Happy


.................................................. .................................................. ...............................


ادامه داشته می باشد...





__________________________________________________ ____


1- قول داده می باشم آخریش بباشد. bounce


2- که قطعا این گونه می باشد . شک نکرده بباشید. Suspect


3-اون واسه این می باشد که پدرم همیشه به مردم احترام گذاشته می باشد و این گونه است که همه به تمام حرف های او گوش کرده می باشند(حالا هر حر فی می خواهد بباشد)


4 – یانگزول ها عموما زود عاشق شده می باشند....دنگ....این صدای پس گردنی مادرم می باشد چون حرف ممنوعه زده می باشم. Sad


5-خاطرات چنگیز _ص 89 _ جلد بیست و نهم Neutral
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
دلارام
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
دلارام


تعداد پستها : 4639
Location : تهران
Registration date : 2007-12-02

خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Empty
پستعنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول   خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Icon_minitimeالسبت يونيو 14, 2008 3:51 pm

کوچول خاطرات تو بسیار سیاسی می باشد lol! Laughing
مراقب خودت و دفتر خاطرات بباش که دست ماموران مخفی نیفتاده بباشد affraid
وگرنه فیلتر شده بباشی What a Face lol!
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
ليلا
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
ليلا


تعداد پستها : 1095
Registration date : 2007-12-21

خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Empty
پستعنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول   خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Icon_minitimeالأحد يونيو 15, 2008 6:05 pm

دلارام نوشته است:
کوچول خاطرات تو بسیار سیاسی می باشد lol! Laughing
مراقب خودت و دفتر خاطرات بباش که دست ماموران مخفی نیفتاده بباشد affraid
وگرنه فیلتر شده بباشی What a Face lol!
Suspect
مارا از چه ترسانده بباشی؟
ما پیه همه چیز را برتنمان مالانده میباشیم جیگمل Rolling Eyes
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
nAvId
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
nAvId


تعداد پستها : 2240
Age : 35
Location : همه جاي ايران سراي من است
Registration date : 2007-12-04

خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Empty
پستعنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول   خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Icon_minitimeالإثنين يونيو 16, 2008 5:35 am

باز هم به قول دبير کل سمعوغ !!! (پاورقي-1)

WoOoW affraid

ممممم (پاورقي-2)

کوچول جان ، من نيز به قول دبير کل احاطنا !!! (پاورقي-3) بهت توصيه کرده ميبباشم سياسي نبباش ...
وگرنه نينگزول ها (پاورقي-4) تو را گرفته ميبباشند هاااااااا Suspect

حالا قيز قيز بيار ، يانگيز بار کن ... Laughing

تانکويو (همون Thank you !!) کوچول ...

دفتر خاطراتت رو هم براش چفت و بست گذاشته بباش ... اون هم از نوع عشقي ... !!! Laughing (پاورقي-5)





1- (س = سازمان ، م = متعجبين ، ع = عجيب ، و = و ، غ = غريب .... سمعوق = سازمان متعجبين عجيب و غريب !)

2- فکر کرده بباشي خيال کرده بباشي ؟ Suspect يک-يک مساوي شده بباشيم ... Laughing

3- (ا = انجمن ، ح = حمايت ، ا = از ، ط = طرفداران ، ن = نوال ، ا = الزغبي .... احاطنا = انجمن حمايت از طرفداران نوال الزغبي !)

4- نينگزول ها همان يانگزول هاي نينجا بباشند ... Suspect

5- دقت کنيد که عشق!!! سهميه بندي بباشد ... tongue
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.werfriends.blogfa.com
دلارام
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
دلارام


تعداد پستها : 4639
Location : تهران
Registration date : 2007-12-02

خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Empty
پستعنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول   خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Icon_minitimeالإثنين يونيو 16, 2008 6:40 am

Laughing Laughing
من دبیر کل حوشطنخا هستم lol!
حزب وزین و شخیص طرفداران نوال خانوم الزغبی Laughing
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
ليلا
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
ليلا


تعداد پستها : 1095
Registration date : 2007-12-21

خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Empty
پستعنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول   خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Icon_minitimeالثلاثاء يونيو 17, 2008 6:08 pm

nAvId نوشته است:
باز هم به قول دبير کل سمعوغ !!! (پاورقي-1)

WoOoW affraid

ممممم (پاورقي-2)

کوچول جان ، من نيز به قول دبير کل احاطنا !!! (پاورقي-3) بهت توصيه کرده ميبباشم سياسي نبباش ...
وگرنه نينگزول ها (پاورقي-4) تو را گرفته ميبباشند هاااااااا Suspect

حالا قيز قيز بيار ، يانگيز بار کن ... Laughing

تانکويو (همون Thank you !!) کوچول ...

دفتر خاطراتت رو هم براش چفت و بست گذاشته بباش ... اون هم از نوع عشقي ... !!! Laughing (پاورقي-5)





1- (س = سازمان ، م = متعجبين ، ع = عجيب ، و = و ، غ = غريب .... سمعوق = سازمان متعجبين عجيب و غريب !)

2- فکر کرده بباشي خيال کرده بباشي ؟ Suspect يک-يک مساوي شده بباشيم ... Laughing

3- (ا = انجمن ، ح = حمايت ، ا = از ، ط = طرفداران ، ن = نوال ، ا = الزغبي .... احاطنا = انجمن حمايت از طرفداران نوال الزغبي !)

4- نينگزول ها همان يانگزول هاي نينجا بباشند ... Suspect

5- دقت کنيد که عشق!!! سهميه بندي بباشد ... tongue

نَمَه؟ scratch ( پاورقی 1)
شما چقدر پیچولونده بباشید دلربا Shocked Rolling Eyes

قضیه ی ما وقتی سیاسی بباشد که ما هفت کفن را پوسانده بباشیم و دفتر خاطراتمان به چاپ شونصدم رسیده بباشد afro
حالا میشود مثال بیابید عبدالله خرمافروش را afro lol! ( پاورقی 2)

-------------------
1- معادل کلمه ی چی چی؟
2- زیاد به عمق مثل فرو نرفته بباشید lol! tongue
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
ليلا
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
ليلا


تعداد پستها : 1095
Registration date : 2007-12-21

خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Empty
پستعنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول   خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Icon_minitimeالثلاثاء يونيو 17, 2008 6:16 pm

دلارام نوشته است:
Laughing Laughing
من دبیر کل حوشطنخا هستم lol!
حزب وزین و شخیص طرفداران نوال خانوم الزغبی Laughing

شما چه حذبی داشته بباشید هااا Rolling Eyes اصلآ معلوم نبباشد کی به کی میباشد scratch کی رئیس میباشد

شما هم مثل یانگزول ها امپراطور اعظم را کشته بباشید آخر Suspect
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
ليلا
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
ليلا


تعداد پستها : 1095
Registration date : 2007-12-21

خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Empty
پستعنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول   خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Icon_minitimeالثلاثاء يونيو 17, 2008 6:35 pm

خاطره ی دوم(قسمت چهارم) afro .
امیدوارم در قسمت قبلی به خوبی با شهر یان گه زو آشنا شده بباشید Smile .
هم اکنون شب شده می باشد.
پیوست............................................. .................................................. .............
چقدر اینجا دارای گوسفند می باشد Very Happy . چقدر اینجا دارای گلستان و بوستان می باشد. اون دوردورا را نگاه کرده بباشید. یک یانگزول نجیب زاده سوار بر قیزقیزش به سمت من آمده می باشد.(قیز قیز مدل دوهزاروهشت_متالیک_رینگ اسپرت_چشم آبی_......)
هم اکنون از قیزقیزش پیاده شده می باشد و من را بغل کرده می باشد و روی قیزقیزش گذا شته می باشد afro .
من فکر کرده می باشم که او آدم مهربانی می باشد I love you .
من سوار قیز قیز می باشم و برای اینکه مناظر را خوب تماشا کرده بباشم عقبم را نگاهی کرده می باشم.
اوه .....اونجا رو نگاه کرده بباشید.
دخمل همسایه بغلی در حال گل چیدن می باشد cheers I love you I love you silent flower Embarassed lol! .
من از یانگزول نجیب زاده تقاضا کرده می باشم که من را پیش دخمل همسایه بغلی برده بباشد.
او ظالمانه به راه خود ادامه داده می باشد Sad . من همچنان در حال دید زدن دخمل همسایه بغلی می باشم Very Happy . در این هنگام چنگیز از دور آمده می باشد (حالا من ندانسته می باشم این چنگیز از کجا پیدایش شده می باشد)و برای دخمل همسایه بغلی یک شاخه گل رز آورده می باشد Crying or Very sad .
من در حال حرص خوردن می باشم Mad .من چنگیز را بادستان خودم خفه کرده می باشم Twisted Evil . در این هنگام دست یانگزول نجیب زاده را گاز محکمی گرفته می باشم.(پاورقی-1)تا بتوانم رهایی خود را باز یافتیده بباشم.
چقدر دستان یانگزول نجیب زاده نرم می باشد.
به قدری نرم می باشد که دندان های من از دو طرف به هم رسیده می باشد.
همچنان با اشک و گریه و داد و بیداد در حال نگاه کردن چنگیز و دخمل همسایه بغلی می باشم.
اوه اوه....من دیگر طاقت نگاه کردن نداشته می باشم Neutral Sad .
نه نههههههههه Shocked
با دو دستم دو چشمم را قایم کرده می باشم تا هیچکس را ندیده بباشم.
در این هنگام آهنگ زیر را زمزمه کرده می باشم:
آی دزد ...آی دزد
عشمو برده می باشند
منو باز دست
گریه سپرده می باشند.(لینک دانلودش رو خواستید بعدا واستون گذاشته می باشم!)
حالا چقدر این وسط هوا گرم شده می باشد.
نمی دانم چرا
ولی احساس بی وزنی و سقوط آزاد کرده می باشم . البته سقوط آزاد نیست نوعی حرکت پرتابی می باشد.
و هم اکنون از خواب پریده می باشم.(پاورقی-2)
.................................................. .................................................. ..................................
متکا در دهان من می باشد و به شدت آن را گاز گرفته می باشم.ملافه به پایم و پایه ی تخت گیر کرده می باشد و با سقوطی آزاد از تخت افتاتیده می باشم.چشمانم پر از اشک می باشد.
من دیگر خواب نداشتیده می باشم.
اون طوری نگاهم نکردیده بباشید Crying or Very sad .
شما هیچ وقت من را درک کردیده نمی باشید.من از آنجا که علم تعبیر خواب بلد بوده نمی باشم و در ضمن دوست نداشتیده می باشم که خوابم را برای کسی تعریف کردیده بباشم. راه چاره ی دیگری اتخاذ گردیده می باشم.
همه ی اهل خانواده را به اتاق شورا دعوت کرده می باشم تا طرح پیشنهادی خود را ارائه کرده بباشم.
همچنان پدر، رییس این شورا می باشد.(پاورقی-3)
من طرح پیشنهادی خود را در شش بند ارائه کرده می باشم.
طرح پیشنهادی کوچول............................................. ..............................................
1- سفر چیز خوبی می باشد.
2-همسفر چیز خوبتری می باشد.
3-همسایه بغلینا چیز خوبی می باشند.
4-دخملشان خوب ترمی باشد.
5- عجب خوابی دیده می باشیدم.
6-صلاح نیست تنهایش گذاشته بباشیدم.
نتیجه: بنا به بندهای منطقی بالا ...طرح پیشنهادی به صورت مذاکره ای با پدر همسایه بغلی می باشد که ایشان به همراه خانواده(پاورقی-4) با ما به سفر آمده بباشند مطرح خواهد گردید.
امضاء:
با آروزی قبولی طاعات و عبادات شما برادران و خواهران گرامی
هر کی رای نده الهی بمیره و اون دنیا به جهنم رفتیده بباشد Very Happy .
.................................................. .................................................. ......................
پدر یک لیوان آب خورده می باشد و اعلام رای گیری کرده بباشد. من آب ته مانده ی لیوان پدر را به سر و صورت خود مالیده می باشم چون متبرک می باشد.(پاورقی-5)
رای گیری شده می باشد .
پس از شمارش آرا..........
با چهل و پنج رای(اکثریت آرا)
طرح من مورد پذیرش قرار گرفته می باشد.(پاورقی-6)
من در حال فکر کردن به این موضوع می باشم چرا همیشه تعداد ما در حال تغییر می باشد.
زیاد سخت نگرفته بباشید. شورامی باشد دیگر.....
ادامه داشته می باشد.....
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -- --
1- اصولا در هنگام ناتوانی از این صلاح قدرتمند بهره برده می باشم.خود دخمل هم همین طوری می باشد. البته من تا به حال تجربه ای نداشتیده می باشم. با اینکه .....(بی خیال بابا)
2-گیر داده نبباشید دیگر....فکر کرده بباشید در حالتی مابین خواب و بیداری می باشم.
3- اصولا و اصلاحا تا وقتی او هست جایز نیست کس دیگری رییس شده بباشد. بنا به شرایط مملکتی و مصلحتی و دولتی
4- به خصوص دخمل همسایه بغلی .....حالا اگه برادرش هم نیومد زیاد مسئله ای نمی باشد.
5-متبرک نمی باشد...بالاخره بعضی وقتا آدم مجبوره کارهایی کرده بباشد تا طرح پیشنهادیش رای آورده بباشد.
6-نگفتم Very Happy
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
nAvId
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
nAvId


تعداد پستها : 2240
Age : 35
Location : همه جاي ايران سراي من است
Registration date : 2007-12-04

خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Empty
پستعنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول   خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Icon_minitimeالخميس يونيو 19, 2008 8:03 pm

آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآیییییییییییییییییی نفس کششششششششششش ...

affraid

چه کسی بباشد که به دخمل همسایه کوچول اینا چپ نگاه کرده بباشد ؟ Suspect

من همون نوید بروسلی اینا میباشم ...

کوچول جان ... اگر بگذاری به خدمت چنگیز رسیده میباشم ... Cool



یکی از اون رای ها ، رای من میباشد کوچول ... lol!
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.werfriends.blogfa.com
s@ba
مشتاق
مشتاق
s@ba


تعداد پستها : 700
Location : تهران
Registration date : 2008-01-09

خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Empty
پستعنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول   خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Icon_minitimeالسبت يونيو 21, 2008 11:02 am

مامانی کوچول چند سالشه.....................؟ Embarassed Embarassed Embarassed Embarassed



lol! lol! lol! lol! lol!
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
ليلا
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
ليلا


تعداد پستها : 1095
Registration date : 2007-12-21

خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Empty
پستعنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول   خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Icon_minitimeالإثنين يونيو 23, 2008 10:17 am

nAvId نوشته است:
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآیییییییییییییییییی نفس کششششششششششش ...

affraid

چه کسی بباشد که به دخمل همسایه کوچول اینا چپ نگاه کرده بباشد ؟ Suspect

من همون نوید بروسلی اینا میباشم ...

کوچول جان ... اگر بگذاری به خدمت چنگیز رسیده میباشم ... Cool



یکی از اون رای ها ، رای من میباشد کوچول ... lol!

من همیشه مظلوم بودیده میباشم Sad هیچ یاوری نداشته میباشم Crying or Very sad
نوید جان گذاردیده بباش داستان درام ادامه یافته بباشد Rolling Eyes


در ضمن شما از کی عضو خانواده ما شدیده میباشید؟ scratch
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
ليلا
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
ليلا


تعداد پستها : 1095
Registration date : 2007-12-21

خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Empty
پستعنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول   خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Icon_minitimeالإثنين يونيو 23, 2008 10:19 am

s@ba نوشته است:
مامانی کوچول چند سالشه.....................؟ Embarassed Embarassed Embarassed Embarassed



lol! lol! lol! lol! lol!

فک کنم 8 ونیم ساله میباشد Embarassed من یک عشق بیشتر نداشته میباشم و وفادار میباشم Suspect Embarassed
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
amin
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
amin


تعداد پستها : 2691
Registration date : 2007-12-02

خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Empty
پستعنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول   خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Icon_minitimeالإثنين يونيو 23, 2008 11:05 am

به به کوچول جان آپدیتیده شده می باشی Laughing Laughing
خوب می باشی؟
دختر همسایه خوب می باشد؟
lol! lol! lol!
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
ليلا
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
ليلا


تعداد پستها : 1095
Registration date : 2007-12-21

خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Empty
پستعنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول   خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Icon_minitimeالجمعة يونيو 27, 2008 6:03 pm

amin نوشته است:
به به کوچول جان آپدیتیده شده می باشی Laughing Laughing
خوب می باشی؟
دختر همسایه خوب می باشد؟
lol! lol! lol!
Evil or Very Mad
تو دلت خواستیده بباشد من احوال نوامیست را جویا شده بباشم Suspect نکند تو همان چنگیز میباشی؟ scratch
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Jany
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Jany


تعداد پستها : 2939
Location : قلب شما
Registration date : 2007-12-05

خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Empty
پستعنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول   خاطرات پسري به نام کوچول - صفحة 4 Icon_minitimeالسبت يونيو 28, 2008 12:50 pm

چقدر خوب دلم براي كوچول تنگ شده بود!!
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
 
خاطرات پسري به نام کوچول
بازگشت به بالاي صفحه 
صفحه 4 از 6رفتن به صفحه : الصفحة السابقة  1, 2, 3, 4, 5, 6  الصفحة التالية
 مواضيع مماثلة
-

صلاحيات هذا المنتدى:شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
 :: قسمت خانه و خانواده :: قسمت ازدواج و خانواده-
پرش به: