| فلسفه بازیهای شرق | |
|
|
|
نويسنده | پيام |
---|
behzadnew2000 میهمان
تعداد پستها : 78 Age : 44 Registration date : 2009-01-07
| عنوان: فلسفه بازیهای شرق الخميس يناير 15, 2009 7:34 pm | |
| در زمان پادشاهی انوشیروان خسرو پسر قباد، پادشاه هند «دیورسام بزرگ» برای سنجش خرد و دانایی ایرانیان و اثبات برتری خود شطرنجی را که مهره های آن از زمرد و یاقوت سرخ بود، به همراه هدایایی نفیس به دربار ایران فرستاد و «تخت ریتوس» دانا را نیز گماردهء انجام این کار ساخت. او در نامهای به پادشاه ایران نوشت: «از آنجا که شما شاهنشاه ما هستید، دانایان شما نیز باید از دانایان ما برتر باشند. پس یا روش و شیوهء آنچه را که به نزد شما فرستادهایم (شطرنج) بازگویید و یا پس از این ساو و باج برای ما بفرستید». شاه ایران پس از خواندن نامه چهل روز زمان خواست و هیچ یک از دانایان در این چند روز چاره و روش آن را نیافت، تا اینکه روز چهلم بزرگمهر كه جوانترین وزیر انوشیروان بود به پا خاست و گفت: «این شطرنج را چون میدان جنگ ساختهاند كه دو طرف با مهره های خود با هم میجنگند و هر كدام خرد و دوراندیشی بیشتری داشته باشد، پیروز میشود.» و رازهای کامل بازی شطرنج و روش چیدن مهره ها را گفت. شاهنشاه سه بار بر او درود فرستاد و دوازده هزار سکه به او پاداش داد. پس از آن «تخت ریتوس» با بزرگمهر به بازی پرداخت. بزرگمهر سه بار بر تخت ریتوس پیروز شد. روز بعد بزرگمهر تخت ریتوس را به نزد خود خواند و وسیلهء بازی دیگری را نشان داد و گفت: اگر شما این را پاسخ دادید ما باجگزار شما می شویم و اگر نتوانستید باید باجگزار ما باشید.» دیورسام چهل روز زمان خواست، اما هیچ یک از دانایان آن سرزمین نتوانستند «وین اردشیر» را چاره گشایی کنند و به این ترتیب شاه هندوستان پذیرفت كه باجگزار ایران باشد
اين مطلب آخرين بار توسط behzadnew2000 در الخميس يناير 15, 2009 9:18 pm ، و در مجموع 3 بار ويرايش شده است. | |
|
| |
behzadnew2000 میهمان
تعداد پستها : 78 Age : 44 Registration date : 2009-01-07
| عنوان: رد: فلسفه بازیهای شرق الخميس يناير 15, 2009 7:41 pm | |
| هندیها شطرنج را طراحی کردند . در شطرنج 10خانه بود (شطرنج امروزی 8 خانه دارد )10*10 ده خانه سیاه نشانه از شب و ده خانه سفید نشان از روز
میران کارزار صحنه نبرد است بین خیر و شر و برنده کسی است که چون تدبیر نماید در کارزار زندگی پیروز خواهد شد
شطرنج 10*10علاوه بر اسب و فیل دارای مهره شتر بود که حرکتی مرکب بین حرکت اسب و فیل داشت یعنی به صورت ال ولی اوریبی اما بحث اصلی شاهکار
و فلسفه تخته نرد است. | |
|
| |
behzadnew2000 میهمان
تعداد پستها : 78 Age : 44 Registration date : 2009-01-07
| عنوان: رد: فلسفه بازیهای شرق الخميس يناير 15, 2009 7:44 pm | |
| 30 مهره : نشان گر 30 شبانه روز یک ماه 24 خانه : نشان گر 24 ساعت شبانه روز 4 قسمت زمین : 4 فصل سال 5 دست بازی : 5 وقت یک شبانه روز 2 رنگ سیاه و سپید : شب و روز هر طرف زمین 12 خانه دارد : 12 ماه سال | |
|
| |
behzadnew2000 میهمان
تعداد پستها : 78 Age : 44 Registration date : 2009-01-07
| عنوان: رد: فلسفه بازیهای شرق الخميس يناير 15, 2009 7:47 pm | |
| تخته نرد : کره زمین . . زمین بازی : اسمان تاس : ستاره بخت و اقبال . . گردش تاس ها : گردش ایام مهره ها: انسان ها . . گردش مهره در زمین: حرکت انسان ها (زندگی ) . برداشتن مهره در پایان هر بازی : مرگ انسان ها
اين مطلب آخرين بار توسط behzadnew2000 در الخميس يناير 15, 2009 9:26 pm ، و در مجموع 3 بار ويرايش شده است. | |
|
| |
behzadnew2000 میهمان
تعداد پستها : 78 Age : 44 Registration date : 2009-01-07
| عنوان: رد: فلسفه بازیهای شرق الخميس يناير 15, 2009 7:49 pm | |
| 1 : یکتایی و خداپرستی 2 : اسمان و زمین 3 : پندار نیک ؛ گفتار نیک ، کردار نیک 4 : شمال ، جنوب، شرق، غرب 5: خورشید ؛ ماه ، ستاره ، اتش ، رعد 6 : شش روز افرینش | |
|
| |
behzadnew2000 میهمان
تعداد پستها : 78 Age : 44 Registration date : 2009-01-07
| عنوان: رد: فلسفه بازیهای شرق الخميس يناير 15, 2009 7:54 pm | |
| [
نرد فلسفه زندگی است . فلسفه و نگاه شرقی زیبا و پر رمز وراز
در نرد رمزی بزرگ نهاده شده که اگر حقیقت زندگی را دریابی رمز گشاده خواهد شد. | |
|
| |
behzadnew2000 میهمان
تعداد پستها : 78 Age : 44 Registration date : 2009-01-07
| عنوان: رد: فلسفه بازیهای شرق الخميس يناير 15, 2009 8:04 pm | |
| پرانتز قبل از ورود به رمز گشایی:
نرد عرصه ای است که در ان 12 مهره سفید(12 ساعت روز) و 12 مهره سیاه (12 ساعت شب ) در اختیار انسان است و تقدیر و سرنوشت از 6 جهت شمال. جنوب. غرب. بالا. و پاببن بر او نازل می شود. این است تاس را 6 وجه ساخته اند و اما 2 تاس است یکی ظاهر و دیگری باطن . ای خوشا به حال انکه تاس ظاهر و باطنش در تمام ابعاد کامل باشد و جفت باشد تا بتواند جفت بازی کند. و خوشتر انکه ظاهر و باطنش یکی باشدو در تمام ابعاد کامل باشد که جفت شش بازی کند تا در کنج .خانه ببندد.
انچه به واسطه ان 2 تاس نازل می گردد جبر است و بازی با مهره ها اختیار پس :لا جبر و لا تفویض بل امر بین الامرین شرح تخته نرد است . سرانجام برنده ان کسی است که عرصه دل را زودتر از دغدغه روز و شام خالی کند | |
|
| |
behzadnew2000 میهمان
تعداد پستها : 78 Age : 44 Registration date : 2009-01-07
| عنوان: رد: فلسفه بازیهای شرق الخميس يناير 15, 2009 8:07 pm | |
| چند نکته مهم :
برنده ان کسی است که عرصه دل را زودتر از دغدغه روز و شام خالی کند.
برداشتن مهره در پایان هر بازی : مرگ انسان ها .
چرا؟؟؟؟؟؟ | |
|
| |
behzadnew2000 میهمان
تعداد پستها : 78 Age : 44 Registration date : 2009-01-07
| عنوان: رد: فلسفه بازیهای شرق الخميس يناير 15, 2009 8:13 pm | |
| پرانتز قبل از رمز گشایی:
نکته یک:
شطرنج یک بازی است که حریف با منطق و تدبیر و هوش می تواند پیروز شود ولی نرد بازی است که نه تنها هوش و منطق و استدلال برای پیروزی لازم است
بلکه شانس و تقدیر که دست تاس است در پیروزی بسیار مهم است
ایرانیان در فلسفه زندگی خود نه تنها تدبیر و هوش و عقل را لازم می دانستند بلکه به شانس و فرصت و تقدیر و یا قضا و قدر بسیار معتقد بودند انان شرط لازم
و کافی را برای خوشبختی هم هوش و عقل و هم فرصت می دانستند. . | |
|
| |
behzadnew2000 میهمان
تعداد پستها : 78 Age : 44 Registration date : 2009-01-07
| عنوان: رد: فلسفه بازیهای شرق الخميس يناير 15, 2009 8:21 pm | |
| نکته دو :
مهره ها (انسانها) در صفحه نرد (اسمان) زمان را سپری می کنند .ایام را می گذرانند و با خارج شدن از فصل اول به فصل بعدی سال می روند.در ابتدا تاس ریخته می شود.با اولین عدد تاس .اولین مهره (انسان) حرکت داده می شود. این تولد توست.تولدت در روز و یا شبی بوده که تاریخ ان را تاس برای تو معین می کند. تو نمی دانی چه روزی بدنیا می ایی پس تاس به تو جبر می کند در روز و یا شبی در فصلی از 4 فصل بدنیا بیایی. | |
|
| |
behzadnew2000 میهمان
تعداد پستها : 78 Age : 44 Registration date : 2009-01-07
| عنوان: رد: فلسفه بازیهای شرق الخميس يناير 15, 2009 8:28 pm | |
| نکته سوم :
حرکت تو اگر تک باشد از صحنه روزگار خارج خواهد شد. باید سعی کنی تک حرکت نکنی و یا اگر تک حرکت کردی فورا بر روی مهره دیگری بنشینی تا در صحنه
روزگار تنها نباشی .پس یا جفت می روی یا تک نمی روی .این نشانی از اتحاد و حرکت گروهی و همکلامی و همدلی انسانهاست که اگر پیرو ان نباشی باز از
صحنه روزگار خارج می شوی .پس مزدوج شو و زوج حرکت کن که اگر این قانون را زیر پا بگذاری دوباره باید روزی متولد شوی و از اول شروع کنی . | |
|
| |
behzadnew2000 میهمان
تعداد پستها : 78 Age : 44 Registration date : 2009-01-07
| عنوان: رد: فلسفه بازیهای شرق الخميس يناير 15, 2009 8:43 pm | |
| نکته چهارم :
30 مهره نشان از 30 شبانه روز یک ماه در 24 خانه نشان از 24 ساعت شبانه روز 4 فصل سال را طی می کند. شب و روز را به پایان می رساند گردش تاس
فرصت خوشبختی می دهد که اگر با هوش باشد و تدبیر کند ( تنها ) طی مسیر نمی کند و با عشق و محبت به همنوع مزدوج می رود گام بر می دارد و
عاشقانه طی مسیر می کند. اگر تدبیر کند عشق به او کمک می کند تا پایان راه زوج بماند و تنها نماند.
ا اگر تدبیر کند عشق به او کمک می کند تا پایان راه زوج بماند و تنها نماند. | |
|
| |
behzadnew2000 میهمان
تعداد پستها : 78 Age : 44 Registration date : 2009-01-07
| عنوان: رد: فلسفه بازیهای شرق الخميس يناير 15, 2009 8:53 pm | |
| نکته پنجم (نکته مهم ) :
ا انسان با تدبیر عشق .با زوج بودن خود .با اتحاد و صداقت .با هوش و تدبیر راه را در عرصه روز گار طی می کند . گیتی به او فرصت داده تا طی طریق کند قضا و
قدر دست یاری به او داده اند تا زنده بماند و زندگی کند و عشق بورزد و طی طریق کند و ادامه دهد و تکامل یابد . ولی چرا ؟ ولی چرا ؟ پیروز صحنه کار زار
ا ان کسی است که زودتر بمیرد؟؟؟؟؟( در نر د هر کس مهره های خود را زودتر خارج کند پیروز است )
پس چرا هر که زود تر روز و شب خود را به پایان رساند و دل را زود تر از دغدغه روز و شام خالی کند و بمیرد پیروز است ؟؟؟؟؟
چرا ؟؟؟؟؟ | |
|
| |
behzadnew2000 میهمان
تعداد پستها : 78 Age : 44 Registration date : 2009-01-07
| عنوان: رد: فلسفه بازیهای شرق الخميس يناير 15, 2009 9:01 pm | |
| رمز گشایی :
سئوال اول : ا یا راز گیتی رمز گشایی خواهد شد؟
سئوال دوم :
چرا هر که زودتر بمیرد پیروز است ؟
برای جواب باید ابتدا فلسفه خیام و بزرگمهر را دانست . جواب هر دو سئوال در طی فلسفه لابیرنت خیام و بزرگمهر پنهان شده است . جوابی که به اسانی
نمی توان ان را بازگو کرد ( مخصوصا بعضی ها که 3 سوت ادم رو ادیت می کنند و کتابی را نخوانده و تمام نکرده صفحاتش را پاره می کنند ) | |
|
| |
دلارام عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 4639 Location : تهران Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: فلسفه بازیهای شرق الجمعة يناير 16, 2009 4:33 pm | |
| توی جمله هات چه نکته های جالبی خوندم بهزاد جان بعضی تعابیر از این بازیها به نظرم خیلی جالب اومد دست شما درد نکنه دوست داشتم بدونم فلسفه خیام و بزرگمهر چی می گه.. | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: فلسفه بازیهای شرق السبت يناير 17, 2009 3:54 am | |
| - behzadnew2000 نوشته است:
30 مهره : نشان گر 30 شبانه روز یک ماه 24 خانه : نشان گر 24 ساعت شبانه روز
4 قسمت زمین : 4 فصل سال 5 دست بازی : 5 وقت یک شبانه روز
2 رنگ سیاه و سپید : شب و روز هر طرف زمین 12 خانه دارد : 12 ماه سال از اطلاعات جالبت ممنون راستی اقا بهزاد منم تو این بازی حرفه ای هستم قریب به 13 ساله که بازی می کنم | |
|
| |
behzadnew2000 میهمان
تعداد پستها : 78 Age : 44 Registration date : 2009-01-07
| عنوان: رد: فلسفه بازیهای شرق الثلاثاء يناير 20, 2009 2:37 pm | |
| | |
|
| |
behzadnew2000 میهمان
تعداد پستها : 78 Age : 44 Registration date : 2009-01-07
| عنوان: رد: فلسفه بازیهای شرق الثلاثاء يناير 20, 2009 2:40 pm | |
| - دلارام نوشته است:
- توی جمله هات چه نکته های جالبی خوندم بهزاد جان
بعضی تعابیر از این بازیها به نظرم خیلی جالب اومد دست شما درد نکنه دوست داشتم بدونم فلسفه خیام و بزرگمهر چی می گه.. باز کردن این فلسفه مثل باز کردن یک قفله .همون جوری که گفتم رمز گشایی... قفل گاو صندوق باز کردی ؟چند تا به راست و چند تا به چپ دوباره چند تا به راست و سپس باز می شه.... | |
|
| |
behzadnew2000 میهمان
تعداد پستها : 78 Age : 44 Registration date : 2009-01-07
| عنوان: رد: فلسفه بازیهای شرق الثلاثاء يناير 20, 2009 2:44 pm | |
| رمز گشایی :
یک خونه به راست :
یکی از مفاهیم جزئی اینه که نرد می خواد بگه که طول زندگی مهم نیست بلکه این عرض زندگی که مهمه .همه ما روزی میمیریم چه بخوایم و چه نخوایم
ولی کیفیت زندگی مهمه .مهم این نیست که صدو بیست سال عمر کنی مهم اینه که اگه سی سال هم عمر کنی عمرت با کیفیت و هدف دار و با اصول باشه
همون اصولی که بهش اشاره شد . | |
|
| |
behzadnew2000 میهمان
تعداد پستها : 78 Age : 44 Registration date : 2009-01-07
| عنوان: رد: فلسفه بازیهای شرق الثلاثاء يناير 20, 2009 2:46 pm | |
| بیست خونه به چپ :
خوب گام بعد اینه که اول باید خودمونو بشناسیم .برای شناخت تفکرات خیام و بزرگمهر باید اول ریشه رو شنا خت ÷س من باید برگردم به چندین هزار سال
پیش : | |
|
| |
behzadnew2000 میهمان
تعداد پستها : 78 Age : 44 Registration date : 2009-01-07
| عنوان: رد: فلسفه بازیهای شرق الثلاثاء يناير 20, 2009 2:59 pm | |
| ایین میترائسم و ایین زرتشت مقدس ( درود بر او باد ) :
زَرتُشت، زردشت، زردهُشت یا زراتُشت نام پیامبر ایرانی و بنیادگذار دین زرتشتی یا مَزدَیَسنا و سراینده گاثاها کهنترین بخش اوستا است.
زرتشت توجه مورخین معاصر را حداقل به دو دلیل جلب کرده است: یکی مبدل شدن زرتشت به شخصیت ای افسانه ای است چنانچه در طی سال های ۳۰۰
قبل از میلاد تا ۳۰۰ بعد از میلاد اعتقادات مبنی بر اینکه او از علوم غیبیه مطلع بوده و از رسوم جادوگری آگاه، رایج شده بود. دیگر برداشت یکتاپرستانه او از خدا
بوده که باعث گمانه زنی های مورخین معاصر در مورد تأثیرپذیری مسیحیت و یهودیت از تعلیمات زرتشت شده است.نوشتارهایی پیرامون زرتشت
آیین اهورایی زرتشت آیینی متفاوت از دیگر ادیان غالب و موجود در جهان می باشد که ویژگیهایی خاص و جاودانه به آن بخشیده است .
۱- دین و آیین زرتشت، همچون پیشینیانش در ایران باستان، پیوندش با خدا پیدایشی است. یعنی چه؟ یعنی اینکه ما ایرانیان هرگز خدا را موجودی خارج از خود
گمان نکرده ایم. ما همواره برای جستجو و یافتن او نه به بیرون، بلکه به درون خود چنگ زده و به پیدایش او پرداخته ایم. خوب این چه اهمیتی دارد؟ تمامی کنه
مطلب اینجاست که ما خود و خدا را دو موجود مجزا و بیگانه از هم ندیده ایم؛ ما از او و او از ما بوده است. در جریان چنین ارتباط مستقیم و بی واسطه ای هیچ
خدایی نمی تواند بر ما حکومت کند و ما نمی توانیم آلت دست و بازیچه ی او باشیم؛ چه او از ماست، با ماست و ما برای رستگاری خویش راهی جز به هم
پیوستگی به اومان نیست. او به ما خشم نمیگیرد و ما را وعده های انتقام جویانه و شکنجه های جنایتکارانه نمی دهد؛ و نه فقط این بلکه پیوند ما با او نیازی به
واسطه ای به اسم آخوند و دکان و بازارش ندارد. او به مترجم و مفسر و موجود تافته ی جدا بافته ای برای برقراری ارتباط با ما احتیاجش نیست. و ما
گناهکارانی نیستیم که به درگاهش مجبور باشیم هر روز چندین و چند بار استغفار کرده، طلب آمرزش نماییم. او درگاهی در بساط ندارد. و نه دلالانی که در
برابرشان زانو زنیم وگاه و بیگاه به "گناهان" خود اعتراف نماییم. پیوند ما با او کند و کاو خویش است با سلاح اندیشه ورزی و خردگرایی.
"من منش نیک را دریافته ام. پس کی ای راستی تو را خواهم دید؟ کی راه خدای بس توانا را خواهم یافت؟ کی آوای درونی مزدایی را خواهم شنید؟..." (سرود
نخست، بند ۵).
۲- آیین زرتشت دینی مثبت گراست. این آیین انسان را به مبارزه بر ضد دروغکاران و ستمکاران تشویق میکند. زرتشت از نبرد
سهمگین، دراز مدت و پر فراز و نشیب سخن میگوید و امید آن میدهد که این پیکار با همبستگی جهانی درست اندیشان با یکدیگر سرانجام به پیروزی نیکی بر
پلیدی ختم خواهد یافت و انسان به آرامش همگانی دست خواهد یازید. هسته ی این مثبت گرایی ریشه درنیک سرشتی انسان دارد و نه آلودگی او به گناهان
کبیره و ناتوانی و عجز و شکست محتوم او. پس او را نیازی به ناجی غایب نیست. او به قهرمانی که از آسمانها ظاهر میشود و دخل همه را در می آورد که دیگر
تا آن موقع حتمن همگی مفسد فی الارض شده اند، اعتقادی ندارد. او به انسان و گوهر و هستی او باور دارد و پیکار همگانیشان نه به قهرمانانی خارج از
مردم و آسمانی. انسان در کارزار خویش برضد نابخردی و دروغ کاری پیروز خواهد شد و شهریاری راستی را در جهان دامن گستر خواهد نمود، جایی که انسانها،
حیوانات و گیاهان و تمامی هستی به همزیستی بیمانند رسیده، در آرامش بسر خواهند برد.
" اینک من سروش، آن آوای درونی تو را که از همه ی آواهای شنیدنی رساتر است، فراز می خوانم تا به آرمان خود برسم و زندگانی درازی را بیابم و به
شهریاری منش نیک در آمده، بر راه راست راستی گام بزنم و به جایگاهی برسم که خدای دانا می باشد." ( سرود ششم، بند ۵)
۳- او از خشونت و جنگ و تصرف اقوام و سرزمینها و گسترش تحمیلی آیین زرتشت بیزار است. سرآغاز و سراندیشه ی کارهای او به نام نامی خرد، راستی و
آوای سروش درون است. زرتشت یگانگی خدای خویش را از پیکار درونی خویش آغازید و گفتار رستگارانه ی خود را از راه اندیشه ورزی و سنجشگری و به چالش
کشیدن تفکرات دیگران گسترش داد. او زمانی که از راه گفتگو و گلاویزهای فکری دراز مدت با گشتاسب شاه توران، او را به آیین خویش گرواند با اینکه
میتوانست از نفوذ معنوی خود در جهت دست و پا کردن امتیازات خاصی برای خودش سواستفاده کند، همچنان همان اشو اسپنتمان نخست باقی ماند و هرگز
خود را آلوده به هوسهای قدرت طلبان ننمود و به گسترش خشونت بار آیینش به اقوام و سرزمینهای مجاور مبادرت نورزید. او جسم و اموال و سرزمین انسانها را
طلب نمیکرد و نیز شهوت تصرف و پیروزی و رهبری نداشت. او را با گوهر انسانها سر و کارش بود و خرد و دانش و آوای سروش درونشان.
" ... بشود که بدستیاری فرمانروایان خوب، آسیب و کشتار بند آید و آرامش به خانه ها و آبادیها در آید و آزار ناپدید گردد. آن کس از همه والاتر است که راه کشتن
را می بندد، بشود که چنین کاری هر چه زودتر انجام گیرد." (سرود هفدهم، بند ۸)
۴- هم از این رو بود که ادعای معجزه ایش نبود و نه حتا پیغنبریش. او نوازنده ای چیره دست و انسانی فرهیخته، فیلسوف و مسلط به علوم و دانش زمانه
خویشش بود. او را خدا نازل نکرده بود، و زنجیر رسولی هیچ موجود خارج از انسانیش بر قامت او تاب ایستادگی نداشت. او خود را پیام آور نیک سرشتی و
خردورزی میدانست و انسانها را بدهکار خویش نمی شناخت. پس نیازش به معجزه، ایجاد رعب و وحشت و بکارگیری ترفندهای پیغنبرگونه برای نسق گیری از
مردم نبود. خدای او دانش بود و آفریده ی جان و خرد و نه رب النوع دیوانه سری که در عین آگاهی به ثانیه ثانیه ی زندگی مخلوقاتش باز هم آنان را مورد آزمایش
قرار میدهد، تا اینکه بالاخره در روز رستاخیز بخش عظیمی از ایشان را به سزای گناهانشان برساند و دمار از روزگارشان در آورد.
" منم آن نیایشگر راستین که از راه راستی و با بهترین دانش و بینش خود، تو را در می یابم و با این اندیشه در سر، می خواهم رایزن و راهنمایی برای مردم آباد
باشم. پس، ای خدای دانا، می خواهم تو را ببینم و با تو همسخن بشوم." (سرود ششم، بند ۶) | |
|
| |
behzadnew2000 میهمان
تعداد پستها : 78 Age : 44 Registration date : 2009-01-07
| عنوان: رد: فلسفه بازیهای شرق الثلاثاء يناير 20, 2009 3:14 pm | |
| در اوستا زَرَت اّشْتَرَ است. بیشتر از ده شکل برای نام زرتشت در زبان فارسی موجود است. زارتشت، زارهشت، زرادشت، زارهوشت، زردهشت، زراتشت،
زرادشت، زرتهشت، زرهتشت، زرهدست و زرههشت از این قبیل است ولی او خود را در گاتها زرتشتر مینامد.
از بیشتر از دو هزار سال پیش تا به امروز، معانی بسیاری برای واژه زرتشت گفتهاند.آنچه که مشخص است این است که این نام مرکب است از دو جزء «زرت»
و «اشترا» هرچند که در سر زرت اختلاف بسیار است.البته بیشتر تاریخ شناسان معتقدند زرد و زرین و پس از آن پیر و خشمگین معانی نزدیک تری هستند.
کلمه زرد در خود اوستا «زیریت» است.البته «زرات» به معنی پیر آمدهاست ولی اینکه چرا در ترکیب با اشترا تبدیل به «زرت» شد باعث اختلاف نظر شدهاست
در جزء دوم این نام اختلاف نظری نیست زیرا هنوز کلمه شتر و یا اشتر در زبان فارسی باقی است و هیچ شکی نیست که نام وی با کلمه شتر ترکیب یافته
و «دارنده شتر» معنی میدهد و به همان معنی است که امروز در فارسی میباشد. در گذشته برای شتر از آن جهت که حیوان بسیار مفیدی بود ارج و
منزلتی خاص قائل بودند و بر نوزادان خود نام شتر را با پسوندهای خاص بر نوزادانشان مینهادند. همچنین در نوشتههای تخت جمشید از شتر به عنوان هدیهای
که به داریوش اهدا میشد نام برده شدهاست.برای نمونه فراشتر به معنی دارنده شتر راهوار و یا تندرو است. گاه نیز نام خانوادگی که سپیتمه است،
افزوده میشود و به صورت زرتشتر سپیتمه یاد میشود. البته این نام خانوادگی را امروزه سپنتمان و یا اسپنتمان میگویند[۶] که به معنی خاندان سفید است
. نام پدر زرتشت پوروش اسپ بوده که مرکب است از پوروش به معنی دو رنگ و سیاه و سفید و اسپ.پوروش اسپ معنی دارنده اسپ سیاه و سفید را میدهد
اسپیتامه نام خانوادگی زرتشت بودهاست. در بند دوی همایشت آنجا که همای مقدس همچون دوستی به زرتشت نزدیک میشود وی را محترمانه با این نام خطاب میکند.
در بین یونانیان
در زبان یونانی استرا(ástra) به معنی ستارهها و زوروس (zōrós) به معنی ضعیف نشدهاست. این کهنترین معنی نسبت داده شده در زبان یونانی است.دینون
یونانی آنرا به «ستاینده ستاره» ترجمه کردهاست.بارتولومه جزء نخست را «زرنت» ثبت کرده و «دارنده شتر پیر» معنی کردهاست و دار «زراتو» دانسته و آن
را «زرد» ترجمه کردهاست. امروزه در منابع اروپایی، به پیروی از زبان یونانی، نام او زرواستر خوانده میشود.
[زمان زرتشت زمان ظهور زرتشت، با همهٔ پژوهشهای دانشمندان قدیم و جدید، هنوز هم در پردهٔ ابهام است. درباره تاریخ زایش او دیدگاههای فراوانی وجود دارد. ارسطو و
اودوکسوس و هرمی پوس نوشتهاند که زرتشت پنج هزار سال پیش از جنگ تروا میزیسته است. دیوجانس لائرتیوس نیز به روایت از هردمودروس و کسانتوس
همین دیدگاه را بازگو کردهاست. روایات ایرانی، که برپایهٔ منابع پهلوی مانند بندهشن و ارداویرافنامه تکیه دارند و پس از زوال نفوذ آیین زرتشت نوشته شدهاند،
زایش زرتشت را سه قرن پیش از اسکندر مقدونی میدانند. این روایت به وسیلهٔ بیرونی و مسعودی و دیگر نویسندگان ایرانی پایدار ماند و تا قرن گذشته نیز
اعتبار خود را حفظ کرد. راه درست رفتن و به نتیجه رسیدن این است که گفتهها و نوشتههای دانشمندان پیش از مسیح یونان را که نزدیک به ۲۵۰۰ سال از ما
جلوتر بودهاند و از زرتشت و زمان او بهتر آگاهی داشتهاند را بررسی کنیم و از روی آنها به چگونگی این راز کهن پی بریم | |
|
| |
behzadnew2000 میهمان
تعداد پستها : 78 Age : 44 Registration date : 2009-01-07
| عنوان: رد: فلسفه بازیهای شرق الثلاثاء يناير 20, 2009 3:19 pm | |
| زفلسفه زرتشت : رتشت چنین گفتهاست: «سخنها را بشنوید و با اندیشه روشن در آنها بنگرید و راهی را که باید در پیش گیرید برای خود برگزینید، از آن دو مینوی همزادی که در آغاز آفرینش در اندیشه و انگار پدیدار شدند، یکی نیکی را مینمایاند و دیگری بدی را؛ و میان این دو، دانا راستی را برمیگزیند و نادان دروغ را» وی در الهامهای خود گیتی را ستیزی کیهانی بین اشا (درستی-برای توضیحات بیشتر توضیحات را ببنید) و دروغ میبیند.مفهوم اصلی اشا (که بسیار ظریف و تفسیر آن فقط به طور مبهم ممکن است) بنیاد تمام عقیدههای دیگر زردتشتی مانند اهورامزدا٫ خلقت ٬ وجودیت ٬ و اراده آزاد است.این مفهوم بزرگترین اهدایی است که زردتشت به فلسفه دینی کردهاست. دلیل آفرینش انسان مانند دیگر آفرینشها نگهداری از درستی است.این هدف با مشارکت زنده در زندگی و گفتار ٬ پندار و کردار نیک دست یافتنی خواهد شد. عنصرهای فلسفه زردتشت از طریق تاثیر آن بر یهودیت و افلاطون گرایی میانی وارد فلسفه غرب شدهاست و به عنوان یکی از نخستین وقایع کلیدی در پیشرفت فلسفه شناخته میشود | |
|
| |
behzadnew2000 میهمان
تعداد پستها : 78 Age : 44 Registration date : 2009-01-07
| عنوان: رد: فلسفه بازیهای شرق الثلاثاء يناير 20, 2009 3:31 pm | |
| ایین ها و مراسم : آیین سدرهپوشی آیین ارجگذاری به روان جاودان آیین پیوکانی گاهنبارها هیرومبا جشن تیرگان جشن خردادگان جشن امردادگان جشن بهمنگان جشن اسفندگان جشن فروردینگان نوروز جشن مهرگان جشن سده جشن یلدا جشنهای ماهانه زرتشتی نماز زرتشتی جشن زادروز زرتشت در اصفهان | |
|
| |
behzadnew2000 میهمان
تعداد پستها : 78 Age : 44 Registration date : 2009-01-07
| عنوان: رد: فلسفه بازیهای شرق الجمعة يناير 23, 2009 2:23 pm | |
| فلسفه فروهر فروهر ازهفت بخش تشکیل شده است که هر کدام معنی جداگانه ایی دارد: ۱)بخش اول دست راست ادم نما است که به معنی راه راست است(راه در دنیا یکی است و ان هم راه راست است) ۲)بخش دوم حلقه ایی که در دست ادم نما است : حلقه به معنی حلقه عهد و بیمانی است که زن و شوهر با هم می بندند.(عهد و بیمان ادم باخود و خدای خود) ۳)بخش سوم حلقه ایی است که دور کمر ان است که به معنای گردش جهان است و به معنای بهشت و جهنم است. ۴)بخش چهارم سه بال کنار فروهر است که که روی هم رفته شش بال می شود که نام ان ها کردار نیک -گفتار نیک و اندیشه نیک است که با این سه بال می شه به سوی خوشبختی برواز کرد. ۵)بخش بنجم سه بال زیرین فروهر است که نام ان ها کرداربد - گفتار بد و اندیشه بد است که این بال ها طبق عکس بالا ما را به بایین میکشد و نمی گذارد برواز کنیم و خوشبختی برسیم. ۶)بخش ششم بسیار مهم است که دو شاخ بیچی زیر فروهر است یکی از شاخ های ان به نام سبندو مینو است که این ها به ما کمک میکند که ما زو د تر به خوشبختی و اهدافمان برسیم. ۷)بخش هفتم خود بیر مردی است که در فروهر قرار دارد که ان نشان باتجربگی و سالخوردگی بیرمرد است. | |
|
| |
| فلسفه بازیهای شرق | |
|