كلاس روانشناسي و مشاوره...

سلا م به گلهاي با طراوت و هميشه بهارم ... خدا عمري داد تا باز يه بار ديگه در خدمتتون باشم...
بين بچه ها جاي مبصر كلاس خاليه ... يه كاسه آب پشت سرش ميريزم و دعاي خير بدرقه راهش ميكنم وبراش آرزوي سلامتي و شادي ميكنم



تا بياد دلارام جون در نبود من كلاس رو ضبط و ربط ميكنه... خوب بريم سر درس امروز ...

..................................................................................................................................................................................................

(روي تابلو مينويسم)

بسم الله الرحمن الرحيم

على عليه‌السلام به فرزندش امام مجتبى سلام الله عليه فرمود: نفس خويش را عزيز بشمار و به هيچ پستى و دنائتى تن مده گرچه عمل پست، تو را به تمنياتت‏ برساند، زيرا هيچ چيز با شرافت نفس برابرى نمى‏كند و (به جاى عزت از دست داده) عوضى ‏همانند آن نصيبت نخواهد شد و بنده ديگران نباش كه خداوند تو را آزاد آفريده‏است.

(روبرو گلهاي قشنگم مي ايستم و شروع مي كنم)


1-از دست تو من كجا برم ... ببين تو رو خدا گوشه دفترم رو جوييده... (با غضب دفتر را ميگيرد و حسرت ميخورد كه چرا دفترچه خاطراتش خراب شده است)

2-مامان صد بار بهت گفتم كه اين سي دي ها رو تميز نكن بابا اينا حساس هستند خط بيافته ديگه ...

3-ببين از حلقه فيلم يه 15 دقيقه مونده آبجي حرومش نكن و نميخواد از هر كس و ناكسي فيلم بگيري ...حيفه...

4-من وايسام با اينا عكس بگيرم ... عمرا يكي ببينه نميگه اينم مثله...

5-هي از من گفتن از تو نشنيدن اين هارد يه چيزيش شده خيلي اطفال ميزيزه ...چرا درستش يا عوضش نمي كني ...

6-خوب بايد خوشم بياد تا انتخابش كنم ... تو مجلس دوست دارم تك باشم

7- حرف نزن گفتم تا دندوناتو نريختم تو حلقت اين كسي كه ن ميگم تكه ...
...........................................................................................................................................................

حرفاي بالا رو هرروزه ميشنويم و خودمون ميگيم ... من از همين حرفاي پيش پا افتاده استفاده كردم تا يه جرقه اي باشه ...ببخشيد رك حرف زدم


1- طاقت اينو نداريم كه يه لك به دفترچه خاطراتمون بيافته اما هيچ فكر اينو كرديم كه خاطرات توش هم انقدر مهم هستن برامون ... مگه ما اونها رو نساختيم... تا حالا به ديد اصلاح و يا تكرار به بد خوبش نگاه كرديم...

اين كاغذ پاره ها كه از بين رفتني هستن اما اينكه آيا تو دفتر ازلي هم ما نقش خوبي به جاي گذاشتيم ...قربون خودم بشم گاهي اوقات خودم رو از خدا تواناتر ميبينم ...ميگم من اين خاطرات رو نوشتم ... خدا كه نميتونه اينا رو ثبت كنه ...(اينو با رفتارم نشون ميدما لازم نيست حرفي به زبون بيارم)

2- مراقبتي كه از سي دي , دي وي دي , فلش مموري , ... مي كنه بي حد و حصره چون اونها رو آسيب پذير ميدونه ...
كاش قدر خودش و روان خودش رو انقدر ميدونست ...

اينو در مورد مغز و فكر و روان خودش كاش يه سر سوزن در نظر ميگرفت ... با هرچي دلش ميخواد پر ميكنه ... ميگه بابا فيلم ديگه ميبينم من آدم با جنبه اي هستم ... عكسه ديگه ... حرفه ديگه ...مهمونيه ديگه ... يعني آسيب پذيريه خودش كمتر از يه سي دي و ارزش فكرش كمتر يه دي وي دي هست؟

3- دلش ميخواد از تك تك لحظات يه حلقه فيلمي كه ضبط ميكنه استفاده كنه مبادا حروم بشه... مگه زندگيه خودش مثل يه حلقه فيلم نيست كه هر لحظه كه ميگذره از زمان باقي مونده كمتر ميشه؟
خوش به حال اونهايي كه فيلم زندگيشون لا اقل چند تا صحنه درست و حسابي و با اارزش داره...

4- حاضر نيست با يكي كه يه خورده لباسش ارزون قيمت و كهنه است يه عكس بندازه اما با آدمهايي كه روحشون بيماره فكرشون خرابه دلشون آلوده است يه عمر به سر ميبره بدونه اين كه ذره اي توجه كنه ...

5-اگه كاربرات ماشينش خراب بشه ... در سرخ كن تو آشپزخونه اش از كار بيافته يا هارد كامپيوترش مشكل پيدا كنه سريع ميره و عوضش يا تعميرش ميكنه... اما مدتهاست فكر و ذهنش بيماره وسواس فكري پيدا كرده , با همه مشكل داره ولي اصلا به روي مباركش نمياره ...
6-واسه يه پيراهن يه هفته وقت ميزاره چون مربوط به ظاهرش اما خيلي وقتا واسه خريدن يه كتاب ...انتخاب يه فيلم اصلا فكر هم نميكنه هرچي دم دستش اومد همونو بر ميداره و به تاثيرش هم كار نداره... حالا بگذريم كه بعضي ها واسه انتخاب دوست يا حتي همسر هم همينطور عمل ميكنن تا يه كم از حرف زدن و تيپ طرف خوشش مياد طوري همدمش ميشه انگار صد ساله ميشناسه ...كار نداره به فكر طرف روح طرف و اعتقاد طرف ... نميگه وقتي ازدواج ميكنه يا با كسي پيمان دوستي(صميمانه ميبنده) هم اين دنيا هم اون دنياش رو , هم امروزش هم فرداش رو , هم روحش رو هم جسمش رو به شراكت ميگذاره...
7- اگه يه نفر از خواننده , فوتباليست , هنر پيشه ,....بد بگه دست به يقه ميشه ... اما همكلاسيش ,فاميلش , همكارش ... با معرفيه كتاب بد فيلم بد بردن به مجالس بيخود به تمام شخصيتش توهين ميكنه و زير سوال ميبره اما اصلا انگار نه انگار...

بعضي اوقات يادمون ميره كه يادمون باشه خودمون , خودمون رو تحويل بگيريم ...بياين يه كم خودمون , به خودمون بها بديم...همين امروز همين ساعت همين لحظه كه وقتي پيمونه ما پر شد حرفي براي گفتن داشته باشيم...كسي كه عزت نفس نداره هيچي نداره نه اين دنيا نه ...

(اينايي كه گفتم اول سعي كردم خودم اول انجام بدم و به نتيجه برسم بعد بگم... يه وقت جسارت نشه...)

من كوچيكه همتونم

ياحق