هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.


 
الرئيسيةالرئيسية  PortalPortal  جستجوجستجو  أحدث الصورأحدث الصور  ثبت نامثبت نام  ورود  

 

 كلاس روانشناسي و مشاوره...

اذهب الى الأسفل 
+19
Arakadrish
MajidDiab
h@sti
s@ba
yasamiin
Anika
nAvId
Assal
nasim
Arghavan
meysam-r
amin
الهام
دلارام
Jany
Yasaman
magnoon diab
بهاره
maryashena
23 مشترك
رفتن به صفحه : الصفحة السابقة  1 ... 8 ... 12, 13, 14 ... 19 ... 26  الصفحة التالية
نويسندهپيام
Jany
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Jany


تعداد پستها : 2939
Location : قلب شما
Registration date : 2007-12-05

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Icon_minitimeالإثنين نوفمبر 24, 2008 8:44 am

الهام نوشته است:
آقا معلم.................
تا کی باید چشم براه بمونیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
یه سئوال بی جواب...
خسته شدیم از بس هر هفته گرد و خاک کلاس رو گرفتیم
و اقا معلم نیومد.
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Jany
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Jany


تعداد پستها : 2939
Location : قلب شما
Registration date : 2007-12-05

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Icon_minitimeالأحد ديسمبر 21, 2008 1:14 pm

خودم دیدمش..تنهایی توی کلاس نشسته بودم..که صدای قدمهاش رو
شنیدم همون صدای مهربون و مطمئن که همیشه تا وسط کلاس ادامه پیدا میکرد...
نگام رو به انتظارش به در دوختم.. یه سایه از جلوی در رد شد...جرات نکردم بلند بشم و
ببینمش..بعد از این همه مدت دیدن...کسی که تنهامون گذاشته جرات میخواد...
گوش کردم...تا وقتی که صدای قدمهاش پشت باز و بسته شدن در انتهای سالن قطع شد...
آقا معلم اومده بود و رفته بود...او هم مثل بقیه بچه های کلاس فقط اومده بود سر زده بود و رفته بود..
همین...
به عادت همیشه روی تخته سیاه نوشتم...
آقا معلم چرا بر نمیگردی...نمیخواد بهمون درس بدی.بیا بشین و
بذار همه مون مثل جوجه های سرما زده زیر پرات جمع بشیم....

بعد منم در رو بستم و از کلاس بیرون رفتم...
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
الهام
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
الهام


تعداد پستها : 2828
Age : 35
Location : ایـــــران
Registration date : 2007-12-02

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Icon_minitimeالثلاثاء ديسمبر 23, 2008 2:55 am

ميثم جان.....

برگــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرد.......

برگــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرد.......


برگــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرد.....



Sad Sad Sad Sad Sad Sad Sad
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://toradoostdaram.blogfa.com
maryashena
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
maryashena


تعداد پستها : 1153
Registration date : 2007-12-05

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Icon_minitimeالثلاثاء ديسمبر 23, 2008 1:23 pm

چقدر این انتظار طولانی شده Crying or Very sad
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
magnoon diab
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
magnoon diab


تعداد پستها : 7074
Age : 659
Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...!
Registration date : 2007-12-05

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Icon_minitimeالخميس ديسمبر 25, 2008 6:59 am

فکر کنم آقا معلم همگیمون رو فراموش کرده
اصلا یادش نیست اینجا هستن کسانیکه چشم به راهش هستم
فکر کنم یادش رفته هستن بچه هایی که دلشون واسه ی اون لبجند معصوم و اون حرفای زیبا تنگ شده
آخه یکی به من بگه معلم هم اینقدر سنگدل می تونه باشه
آقا معلم من قول میدم از این به بعد درسام رو خوب بخونم و دیگه شیطونی نکنم scratch
فقط ازت نه به عنوان یه شاگرد تنها به عنوان یه خواهر کوچکتر ازت خواهش میکنم برگرد Crying or Very sad Crying or Very sad Crying or Very sad Crying or Very sad
آقا معلم برگرد
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
الهام
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
الهام


تعداد پستها : 2828
Age : 35
Location : ایـــــران
Registration date : 2007-12-02

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Icon_minitimeالخميس ديسمبر 25, 2008 5:32 pm

من اینجا انقدر داد و بیداد می کنم تا مجبور شی برگردی!!!




به خدا دلم برات یه ذره شده میثم جان......
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://toradoostdaram.blogfa.com
nasim
میزبان
میزبان
nasim


تعداد پستها : 193
Location : بهار . نزديك است
Registration date : 2008-03-26

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Icon_minitimeالجمعة ديسمبر 26, 2008 10:44 am

مردگان را هفته اي يكبار ياد ميكنند
ما كه از ياد رفته ايم از مردگان هم كمتريم
معذرت ميخوام خدا همه رفتگان را بيامرزه آقامعلم پس چرا حتي يكبار به اين فروم سوت و كور سري نميزني
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
danial
میهمان
میهمان
danial


تعداد پستها : 50
Registration date : 2008-11-22

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Icon_minitimeالأحد ديسمبر 28, 2008 9:44 am

Jany نوشته است:
خودم دیدمش..تنهایی توی کلاس نشسته بودم..که صدای قدمهاش رو
شنیدم همون صدای مهربون و مطمئن که همیشه تا وسط کلاس ادامه پیدا میکرد...
نگام رو به انتظارش به در دوختم.. یه سایه از جلوی در رد شد...جرات نکردم بلند بشم و
ببینمش..بعد از این همه مدت دیدن...کسی که تنهامون گذاشته جرات میخواد...
گوش کردم...تا وقتی که صدای قدمهاش پشت باز و بسته شدن در انتهای سالن قطع شد...
آقا معلم اومده بود و رفته بود...او هم مثل بقیه بچه های کلاس فقط اومده بود سر زده بود و رفته بود..
همین...
به عادت همیشه روی تخته سیاه نوشتم...
آقا معلم چرا بر نمیگردی...نمیخواد بهمون درس بدی.بیا بشین و
بذار همه مون مثل جوجه های سرما زده زیر پرات جمع بشیم....

بعد منم در رو بستم و از کلاس بیرون رفتم...


چه قلم زيبايي داري خانومي!!

من بار ها تو اين موقعيت قرار گرفته بودم "بعد از این همه مدت دیدن...کسی که تنهامون گذاشته جرات میخواد..."

اما هيچ وقت جمله ش به ذهنم نمي رسيد......

موفق باشي عزيزم
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Jany
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Jany


تعداد پستها : 2939
Location : قلب شما
Registration date : 2007-12-05

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Icon_minitimeالأحد ديسمبر 28, 2008 12:58 pm

لو رفتی آقا دانیال
معلوم شد که دست به قلم داری.از کجا فهمیدم ؟از اونجا
که گفته بودی "اما هیچ وقت جمله ش به ذهنم نمیرسید"
اگه اهل نوشتن نبودی..بهش فکر هم نمیکردی.چند تا ازنوشته هات رو برامون رو کن.
ممنونم به خاطر لطفی که بهم داری...
راستی حال دوستت که شبیه وائله چطوره؟
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Jany
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Jany


تعداد پستها : 2939
Location : قلب شما
Registration date : 2007-12-05

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Icon_minitimeالإثنين يناير 05, 2009 9:54 am

یادش به خیر!!!
روزایی که این کلاس پر رونق بود...
میومدم گچ رنگی و بر میداشتم و یه عالمه چیز مینوشتم..
یه جوری میشد که انگار..همه حرفام روی تخته سیاه میموندند.
انگار دیگه غصه ای نبود
حالا هم گچ رنگی و بر میدارم روی تخته فشارش میدم تا شاید یه کلمه از زیرش
جون بگیره..
هیچی.. بی فایده است .ولی همینجور هم نمیشه....با همون گچ روی تخته
یه عالمه خط میکشم...شاید یکی فهمید این خط خطی های ذهنم یعنی چه
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
magnoon diab
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
magnoon diab


تعداد پستها : 7074
Age : 659
Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...!
Registration date : 2007-12-05

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Icon_minitimeالإثنين يناير 05, 2009 5:05 pm

درسته آقا معلم رفته
اما من هنوز امیدوارم که برگرده
خدا کنه که برگرده
این کلاس یه زمونی واسه ی خودش شور وحالی داشت
الان شده مثل یه قبرستون سوت و کور هیچکه بهش سر نمی زنه
همه شاگردش پخش و پلا شده
وقتی آقا معلم رفت
انگاری با رفتنش شور وشادی این کلاس با خودش برد
همه فضای کلاس غم گرفته
یادم نمیره همیشه آقا معلم بهم میگفت نباید غم و غصه بخوریم
اما فکر کنم فراموش کرده که با رفتنش بذر غم و غصه رو تو دل همگیمون کاشت رفت
دیگه کلاس صفای گذشته رو نداره آقا معلم بیا
Crying or Very sad Crying or Very sad Crying or Very sad Crying or Very sad Crying or Very sad Crying or Very sad
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
danial
میهمان
میهمان
danial


تعداد پستها : 50
Registration date : 2008-11-22

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Icon_minitimeالخميس يناير 08, 2009 10:17 am

Jany نوشته است:
لو رفتی آقا دانیال
معلوم شد که دست به قلم داری.از کجا فهمیدم ؟از اونجا
که گفته بودی "اما هیچ وقت جمله ش به ذهنم نمیرسید"
اگه اهل نوشتن نبودی..بهش فکر هم نمیکردی.چند تا ازنوشته هات رو برامون رو کن.
ممنونم به خاطر لطفی که بهم داری...
راستی حال دوستت که شبیه وائله چطوره؟

این نکته سنجیا از کسیکه انقدر دقیق حسشو توصیف می کنه بعید نیست.

بله عزیزم!منم گاهی برای دل خودم یه چیزایی می نویسم یا بهتره بگم ،می نوشتم

....حالا دیگه خیلی کمتر....!!

دوستمم خوبه....هردفعه خودشو به یه کاری سرگرم می کنه

...فعلا رفته تو نخ زبان فرانسه....عشق زبانهای خارجی داره اما هیچ کدومشو بلد نیست!!!
Very Happy
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
danial
میهمان
میهمان
danial


تعداد پستها : 50
Registration date : 2008-11-22

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Icon_minitimeالخميس يناير 08, 2009 10:18 am

magnoon diab نوشته است:
درسته آقا معلم رفته
اما من هنوز امیدوارم که برگرده
خدا کنه که برگرده
این کلاس یه زمونی واسه ی خودش شور وحالی داشت
الان شده مثل یه قبرستون سوت و کور هیچکه بهش سر نمی زنه
همه شاگردش پخش و پلا شده
وقتی آقا معلم رفت
انگاری با رفتنش شور وشادی این کلاس با خودش برد
همه فضای کلاس غم گرفته
یادم نمیره همیشه آقا معلم بهم میگفت نباید غم و غصه بخوریم
اما فکر کنم فراموش کرده که با رفتنش بذر غم و غصه رو تو دل همگیمون کاشت رفت
دیگه کلاس صفای گذشته رو نداره آقا معلم بیا
Crying or Very sad Crying or Very sad Crying or Very sad Crying or Very sad Crying or Very sad Crying or Very sad

غم وغصه برای چی عزیز دلم !؟؟

..... در مورد آدمایی که بهشون اطمینان داریم ،هر چقدر این طرف، دلتنگی باشه....

اون طرف، اشتیاق برای اومدن هست!!!....حرفمو قبول داری؟؟؟





*********
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
magnoon diab
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
magnoon diab


تعداد پستها : 7074
Age : 659
Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...!
Registration date : 2007-12-05

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Icon_minitimeالخميس يناير 08, 2009 2:28 pm

danial نوشته است:
magnoon diab نوشته است:
درسته آقا معلم رفته
اما من هنوز امیدوارم که برگرده
خدا کنه که برگرده
این کلاس یه زمونی واسه ی خودش شور وحالی داشت
الان شده مثل یه قبرستون سوت و کور هیچکه بهش سر نمی زنه
همه شاگردش پخش و پلا شده
وقتی آقا معلم رفت
انگاری با رفتنش شور وشادی این کلاس با خودش برد
همه فضای کلاس غم گرفته
یادم نمیره همیشه آقا معلم بهم میگفت نباید غم و غصه بخوریم
اما فکر کنم فراموش کرده که با رفتنش بذر غم و غصه رو تو دل همگیمون کاشت رفت
دیگه کلاس صفای گذشته رو نداره آقا معلم بیا
Crying or Very sad Crying or Very sad Crying or Very sad Crying or Very sad Crying or Very sad Crying or Very sad

غم وغصه برای چی عزیز دلم !؟؟

..... در مورد آدمایی که بهشون اطمینان داریم ،هر چقدر این طرف، دلتنگی باشه....

اون طرف، اشتیاق برای اومدن هست!!!....حرفمو قبول داری؟؟؟





*********

داره داداشکم حرفت رو قبول دارم
امروز یک نفر دیگه این حرف رو بهم زد
اما من آقا معلم خودم می خوام Crying or Very sad
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Jany
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Jany


تعداد پستها : 2939
Location : قلب شما
Registration date : 2007-12-05

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Icon_minitimeالجمعة يناير 09, 2009 4:34 am

danial نوشته است:
Jany نوشته است:
لو رفتی آقا دانیال
معلوم شد که دست به قلم داری.از کجا فهمیدم ؟از اونجا
که گفته بودی "اما هیچ وقت جمله ش به ذهنم نمیرسید"
اگه اهل نوشتن نبودی..بهش فکر هم نمیکردی.چند تا ازنوشته هات رو برامون رو کن.
ممنونم به خاطر لطفی که بهم داری...
راستی حال دوستت که شبیه وائله چطوره؟

این نکته سنجیا از کسیکه انقدر دقیق حسشو توصیف می کنه بعید نیست.

بله عزیزم!منم گاهی برای دل خودم یه چیزایی می نویسم یا بهتره بگم ،می نوشتم

....حالا دیگه خیلی کمتر....!!

دوستمم خوبه....هردفعه خودشو به یه کاری سرگرم می کنه

...فعلا رفته تو نخ زبان فرانسه....عشق زبانهای خارجی داره اما هیچ کدومشو بلد نیست!!!
Very Happy
نکته سنجی که نمیشه گفت،نویسنده زیاد دیدم..
یه نگاهی به پستا بندازی میتونی ببینی
بچه های اینجا چه شاهکارایی هستن همه اهل
قلم...واقعا که خوندن نوشته هاشون لذت بخشه..
تو هم هر وقت حوصله داری برامون بنویس...
دوستت هم میخواد شباهتش به وائل رو تکمیل کنه..
آخه اونم مثل بقیه لبنانیها زبون مادریش فرانسه است
براتون آرزوی شادی میکنم
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
meysam-r
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
meysam-r


تعداد پستها : 1071
Registration date : 2007-12-28

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Icon_minitimeالسبت يناير 10, 2009 1:05 am

صدای شیر آب تنها صدایی که تو فضا میپیچه ...
یه مشت آب سرد به صورتم میزنم ...
مثل هر روز بعد یه سری کارهای روتین لباس میپوشم و دور از چشم همه وقبل از اینکه کسی بیدار بشه یه سر به زیر بازارچه میزنم ...

از دور حال و روز تک تک دسته گلهام رو جویا میشم ...

اما واسه خاطر اون پیام نمیتونم برم جلو ...

روی تخته سیاه خط خطی های مرجان رو میبینم ...

دل آشوب میشم اونها رو پاک می کنم ... تو دلم میگم( به خدا من چیزی رو فراموش نکردم خواهری فقط...)

گچ رو بر میدارم و یه شعر از استاد مینویسم...

بنام خدا

تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب
بدین سان خوابها را با تو زیبا می کنم هر شب

تبی این گاه را چون کوه سنگین می کند آن گاه
چه آتش ها که در این کوه برپا می کنم هرشب

تماشایی است پیچ و تاب آتش ها...خوشا بر من
که پیچ و تاب آتش را تماشا می کنم هر شب

مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست
چگونه با جنون خود مدارا می کنم هرشب

چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو
که این یخ کرده را از بیکسی ها می کنم هرشب

تمام سایه ها را می کشم بر روزن مهتاب
حضورم را زچشم شهر حاشا می کنم هر شب

دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش
چه بی آزار با دیوار نجوا میکنم هرشب

کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی؟
که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هرشب
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
دلارام
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
دلارام


تعداد پستها : 4639
Location : تهران
Registration date : 2007-12-02

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Icon_minitimeالسبت يناير 10, 2009 5:28 am

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
اینقده هیجان زده ام که هیچی دیگه نمی تونم بگم
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام آقا معلم.........
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
meysam-r
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
meysam-r


تعداد پستها : 1071
Registration date : 2007-12-28

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Icon_minitimeالسبت يناير 10, 2009 6:18 am

دلارام نوشته است:
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
اینقده هیجان زده ام که هیچی دیگه نمی تونم بگم
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام آقا معلم.........

سلام گل قشنگم flower

آخ آخ ببخشید منظور همون حاج خانوم بودا Very Happy

مبصر کلاس چه خبر ؟ این مدت که نبودم چه اتفاقاتی افتاده؟ آهان ولیمه چی دادی ؟ Embarassed
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
MajidDiab
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
MajidDiab


تعداد پستها : 6314
Age : 39
Location : تهران / تبریز
Registration date : 2007-12-05

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Icon_minitimeالسبت يناير 10, 2009 6:25 am

meysam-r نوشته است:
دلارام نوشته است:
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
اینقده هیجان زده ام که هیچی دیگه نمی تونم بگم
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام آقا معلم.........

سلام گل قشنگم flower

آخ آخ ببخشید منظور همون حاج خانوم بودا Very Happy

مبصر کلاس چه خبر ؟ این مدت که نبودم چه اتفاقاتی افتاده؟ آهان ولیمه چی دادی ؟ Embarassed

lمنم خیلی هیجانزده ام
اخه خیلی حسابت سنگینه
مجاااااااااااااازااااااااااااااات affraid ولی گذشته از شوخی خوب کاری کردی اومدی
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.a-d-w.blogfa.com
meysam-r
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
meysam-r


تعداد پستها : 1071
Registration date : 2007-12-28

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Icon_minitimeالسبت يناير 10, 2009 6:28 am

MajidDiab نوشته است:
meysam-r نوشته است:
دلارام نوشته است:
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
اینقده هیجان زده ام که هیچی دیگه نمی تونم بگم
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام آقا معلم.........

سلام گل قشنگم flower

آخ آخ ببخشید منظور همون حاج خانوم بودا Very Happy

مبصر کلاس چه خبر ؟ این مدت که نبودم چه اتفاقاتی افتاده؟ آهان ولیمه چی دادی ؟ Embarassed

lمنم خیلی هیجانزده ام
اخه خیلی حسابت سنگینه
مجاااااااااااااازااااااااااااااات affraid ولی گذشته از شوخی خوب کاری کردی اومدی
سلام داداش

تبریکات منو بپذیر ... برات آرزوی موفقیت می کنم flower
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
meysam-r
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
meysam-r


تعداد پستها : 1071
Registration date : 2007-12-28

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Icon_minitimeالسبت يناير 10, 2009 6:31 am

راستی دلارام جان بقیه کجان چرا اینقدر اینجا خلوته ؟
اتفاقی افتاده؟ No
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
MajidDiab
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
MajidDiab


تعداد پستها : 6314
Age : 39
Location : تهران / تبریز
Registration date : 2007-12-05

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Icon_minitimeالسبت يناير 10, 2009 6:48 am

داش میثم خدایی ببینم دیگه غیبت کردی میام تبریز کل ابرسان رو میگردم تا پیدات کنم و اونوقت مجازاتت کنم Laughing Laughing
یه وقت دیدی سورپرایزت کردم اومدم شاه گلی lol!
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.a-d-w.blogfa.com
amin
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
amin


تعداد پستها : 2691
Registration date : 2007-12-02

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Icon_minitimeالسبت يناير 10, 2009 7:19 am

meysam-r نوشته است:
صدای شیر آب تنها صدایی که تو فضا میپیچه ...
یه مشت آب سرد به صورتم میزنم ...
مثل هر روز بعد یه سری کارهای روتین لباس میپوشم و دور از چشم همه وقبل از اینکه کسی بیدار بشه یه سر به زیر بازارچه میزنم ...

از دور حال و روز تک تک دسته گلهام رو جویا میشم ...

اما واسه خاطر اون پیام نمیتونم برم جلو ...

روی تخته سیاه خط خطی های مرجان رو میبینم ...

دل آشوب میشم اونها رو پاک می کنم ... تو دلم میگم( به خدا من چیزی رو فراموش نکردم خواهری فقط...)

گچ رو بر میدارم و یه شعر از استاد مینویسم...

بنام خدا

تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب
بدین سان خوابها را با تو زیبا می کنم هر شب

تبی این گاه را چون کوه سنگین می کند آن گاه
چه آتش ها که در این کوه برپا می کنم هرشب

تماشایی است پیچ و تاب آتش ها...خوشا بر من
که پیچ و تاب آتش را تماشا می کنم هر شب

مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست
چگونه با جنون خود مدارا می کنم هرشب

چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو
که این یخ کرده را از بیکسی ها می کنم هرشب

تمام سایه ها را می کشم بر روزن مهتاب
حضورم را زچشم شهر حاشا می کنم هر شب

دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش
چه بی آزار با دیوار نجوا میکنم هرشب

کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی؟
که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هرشب

صدای پای می یاد...
یه صدای آشنا خیلی آشنا...
صدای پای یه دوست قدیمی که اومد بهمون سر بزنه
نه بازم رویاس خوابه ولی چه رویای شیرینی!!!!
دیدن دوست اگه توی خواب هم باشه اگه رویا هم باشه اگه فقط یه لحظه هم باشه بازم شیرینه!!!
از خواب پا میشم یعنی واقعا میثم اومده؟!!!
نا خودآگاه این شعر استاد شهریارو زمزمه می کنم:


آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی‌وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می‌خواستی حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده‌ایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا
وه که با این عمرهای کوته بی‌اعتبار
اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا
شور فرهادم بپرسش سر به زیر افکنده بود
ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا
ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می‌کند
در شگفتم من نمی‌پاشد ز هم دنیا چرا
در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا
شهریارا بی‌جیب خود نمی‌کردی سفر
این سفر راه قیامت میروی تنها چرا


میثم جان به خونه خوش اومدی... flower
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
meysam-r
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
meysam-r


تعداد پستها : 1071
Registration date : 2007-12-28

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Icon_minitimeالسبت يناير 10, 2009 7:38 am

MajidDiab نوشته است:
داش میثم خدایی ببینم دیگه غیبت کردی میام تبریز کل ابرسان رو میگردم تا پیدات کنم و اونوقت مجازاتت کنم Laughing Laughing
یه وقت دیدی سورپرایزت کردم اومدم شاه گلی lol!
چوخ ساقول Very Happy
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
meysam-r
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
meysam-r


تعداد پستها : 1071
Registration date : 2007-12-28

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 13 Icon_minitimeالسبت يناير 10, 2009 7:41 am

amin نوشته است:
[quote="meysam-rصدای پای می یاد...
یه صدای آشنا خیلی آشنا...
صدای پای یه دوست قدیمی که اومد بهمون سر بزنه
نه بازم رویاس خوابه ولی چه رویای شیرینی!!!!
دیدن دوست اگه توی خواب هم باشه اگه رویا هم باشه اگه فقط یه لحظه هم باشه بازم شیرینه!!!
از خواب پا میشم یعنی واقعا میثم اومده؟!!!
نا خودآگاه این شعر استاد شهریارو زمزمه می کنم:


آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی‌وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می‌خواستی حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده‌ایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا
وه که با این عمرهای کوته بی‌اعتبار
اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا
شور فرهادم بپرسش سر به زیر افکنده بود
ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا
ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می‌کند
در شگفتم من نمی‌پاشد ز هم دنیا چرا
در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا
شهریارا بی‌جیب خود نمی‌کردی سفر
این سفر راه قیامت میروی تنها چرا


میثم جان به خونه خوش اومدی... flower

سلام امین جان خوبی داداش؟
دلم واسه شعر خوندنامون یه ذره شده ...
درسا زندگی کار چطوره؟ هنوز تغییری ندادی تو زندگیت؟ Very Happy
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
 
كلاس روانشناسي و مشاوره...
بازگشت به بالاي صفحه 
صفحه 13 از 26رفتن به صفحه : الصفحة السابقة  1 ... 8 ... 12, 13, 14 ... 19 ... 26  الصفحة التالية
 مواضيع مماثلة
-

صلاحيات هذا المنتدى:شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
 :: قسمت خانه و خانواده :: قسمت ازدواج و خانواده-
پرش به: