| خداحافظ | |
|
+12magnoon diab ليلا Naghme yasamiin MILAD nasim Jany amin دلارام Saghar Yasaman MajidDiab 16 مشترك |
|
نويسنده | پيام |
---|
MajidDiab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6314 Age : 39 Location : تهران / تبریز Registration date : 2007-12-05
| عنوان: خداحافظ السبت يناير 31, 2009 3:46 pm | |
| خیلی برام سخته که بخوام تو این تاپیک چیزی بنویسم نه ذهنم یاری میکنه نه بغضم نه هق هق گریه و اشکهایی که حالا جاری شد اما باید دیگه برم عاشق همتونم عاشق تک تک تونم اومدم همتون منو ببخشید و دست تک تکتون رو ببوسم تا منو حلال کتید و ببخشید واسه حرفهایی که زدم واسه کارهایی که کردم اگه از من ناراحت شدید منو حلال کنید یکی ارزوهام این بود که یه بار دیگه بتونم ببینمتون و یکی از بهترین روزهای عمرم دیدن شما ها بود از همتون می خوام ملتمسانه میخوام اینجا فقط با من خداحافظی کنید و حرفی از برگشت نزنید چون زمین گذاشتن حرفاتون برام درد آوره سلام ای غروب غریبانه دل سلام ای طلوع سحرگاه رفتن سلام ای غم لحظه های جدایی خداحافظ ای شعر شبهای روشن خداحافظ ای شعر شبهای روشن خداحافظ ای قصه عاشقانه خداحافظ ای آبی روشن عشق خداحافظ ای عطر شعر شبانه خداحافظ ای همنشین همیشه خداحافظ ای داغ بر دل نشسته تو تنها نمی مانی ای مانده بی من تو را می سپارم به دلهای خسته تو را می سپارم به مینای مهتاب تو را می سپارم به دامان دریا اگر شب نشینم اگر شب شکسته تو را می سپارم به رویای فردا به شب می سپارم تو را تا نسوزد به دل می سپارم تو را تا نمیرد اگر چشمه واژه از غم نخشکد اگر روزگار این صدا را نگیرد | |
|
| |
Yasaman عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2411 Location : بندر بوشهر Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: خداحافظ السبت يناير 31, 2009 4:27 pm | |
| چه طور انتظار داري چيزي از برگشتن نگيم؟ باورم نميشه!!!! نگو خداحافظ مجيد اگه مي دوني لازمه بري برو ولي با برگشت حتا اگه خيلي طول بكشه داداشي هيچ وقت كاري نكردي يا چيزي نگفتي كه باعث دلخوري بشه. مطمئنم همه بچه ها باهام موافقن. از اينكه اينهمه دير اومدم و حالا تو داري ميري گريه ام ميگيره... | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: خداحافظ السبت يناير 31, 2009 5:38 pm | |
| سلام عمو مجید عزیز اومدن من ورفتن شما......... این رسم دوستی نیست! من به سهم خودم میگم اگه زیادی جا گرفتم رخصت بده با مرام جا خالی کنم یکی از بچه های با صفای فروم می گفت اعضای باقیمانده ی forumگلچین شده اند وحقیقتا که راست می گفت پس حالا این جمعی که هستیم مثل حلقه های زنجیریم پس زنجیر دلای بهم گره خوردمونا پاره نکن میدونی دوستی یه حادثه است وجدایی یه خاطره پس بیا: حادثه افرین و قانون شکن باشیم. | |
|
| |
دلارام عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 4639 Location : تهران Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: خداحافظ الأحد فبراير 01, 2009 7:32 am | |
| مجید جان من اصلا حرفی از برگشتن با تو نمی زنم نه به خاطر اینکه برات سخته حرف ما رو زمین بندازی واسه اینکه می دونم اینقدر عاقل و فهمیده هستی که بدونی اینجا و در جمع ما بودن واست خوبه یا به ضرر خودت یا بقیه ست به تصمیمت احترام می ذارم ولی می خوام به عنوان یه خواهر کوچیک تر یه چیزی بهت بگم مشکل هر قدر سخت و بزرگ هم که باشه بالاخره می گذره، هر دردی یا درمون می شه یا نهایتا مرگ حلش می کنه، هر قرضی ادا می شه و هر دشمنی و عداوتی روزی به صلح و صفا تبدیل می شه اما زندگی به من یاد داده مهم اون عکس العملیه که ما از خودمون نشون میدیم، که بعدنا که به خودمون نگاه می کنیم، می تونیم به خودمون افتخار کنیم یا اینکه از یادآوری کارهای خودمون شرممون میاد داش مجید اگه وقتی به یه مشکلی بر می خوری صبور نباشی و افکارت رو واسه حل کردنش جمع نکنی، نمی تونی از اون آزمون موفق بیرون بیای و تصمیماتی می گیری که به خدا قسم بعدا باعث پشیمونی می شه همه آدما مشکل دارن و تو مطمئن باش اگه همه آدما مشکلاتشون رو بریزن روی هم و حق انتخاب مشکل دلخواهشون رو داشته باشن، هر کسی مشکل خودش رو بر میداره، مشکلات دیگران خیلی بدتر و سخت تر از مال ماست یادت باشه اگه فرار از مشکل بهترین راه حل بود، نه خدا خودکشی رو حروم می کرد، نه الان توی بیمارستانا خبری بود، نه توی دادگاهها، نه توی تیمارستانها، نه توی زندانها کسی به دنیا میاد باعث خوشحالی دیگرانه و اگر خوب زندگی کنه مرگش باعث ناراحتیه مسافر که میره سفر همه میرن به بدرقه اش و پشت سرش آب می ریزن و وقت اومدن میرن به استقبالش واسه اینکه سلام و خداحافظی حرمت داره، چون چیزی که بین این دوتا کلمه اتفاق میفته حرمت داره چون دوستی حرمت داره نمی دونم مشکلت چی بوده که تصمیم گرفتی دیگه فروم نیای ولی انتظار داشتم به حرمت دوستات هم شده صبورانه تر و فکورانه تر عمل کنی با این همه اگه می دونی غیبت از این جمع و دوری از ما به صلاحته، اگه می دونی این آخرین راهه، من جلوت رو نمی گیرم اول و آخرش اینه که یه روزی می رسه ما دیگه توی این سایت جمع نمی شیم، هر کی میره دنبال کار و زندگی و گرفتاری خودش، ولی چیزی که برای ما می مونه دوستی هامونه و چیزی که از ما می مونه خاطرمونه توی ذهن و قلب دوستامون یه کاری نکن دوستات بعدنا که یادشون به تو افتاد، خاطره تلخ خداحافظی و بی وفاییت رو به یاد بیارن | |
|
| |
amin عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2691 Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: خداحافظ الأحد فبراير 01, 2009 7:32 am | |
| منم با حرفای دلارام جان کاملا موافقم و ترجیح می دم چیزی بهش اضافه نکنم فقط پیشنهاد می کنم راجب این حرفا فکر کنی و تو زندگیت نه تنها اینجا عاقلانه تر تصمیم بگیری اتصمیم احساسی و بدون فکر دیگه شایسته سن ما نیست اگه برگشتی داداشی که ما رو خوشحال میکنی اگرم به رفتن اصرار داری دعای ما بدرقه راهت انشالا تصمیم درستو بگیری خدا پشت و پناهت | |
|
| |
Jany عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2939 Location : قلب شما Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: خداحافظ الأحد فبراير 01, 2009 8:48 am | |
| به خاطر خدا هر دم به دقیقه یکیتون از این تاپیکای وحشتناک نزنه... هر بار که میام یکی داره میره....یعنی چه؟؟؟ معلومه که دیواری کوتاه تر از ما نیست...تا تقی به توقی میشه... ما رو میذارین پشت دست... به فرض مثال اگه تو از من رنجیده باشی خب به پستای من جواب نده..قید بقیه رو نزن... حرفام همه بی سر و ته ان میدونم...چون خودم هم حال درست و حسابی ندارم.. الان هم باید برم کلاس... | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: خداحافظ الأحد فبراير 01, 2009 9:20 am | |
| مجید جان جون اون نانو وروجک نرو که اصلا حسش نیست غم بچه های فروم رو ببینم........... اصلا هرکی دیگه حرف از بای بای بزنه با روشهای ساواکی محبوبه طرفه........... | |
|
| |
nasim میزبان
تعداد پستها : 193 Location : بهار . نزديك است Registration date : 2008-03-26
| عنوان: رد: خداحافظ الأحد فبراير 01, 2009 1:37 pm | |
| داداش مجید شما هم یه روز که با مرجان نشسته بودیم و حرف می زدیم بهم این فروم رو معرفی کرد گفت نسیم نمیدونی که چقدر بچه های این فروم با حال و مهربون و با معرفت هستن وقتی اومدم دیدم دقیقا همونی هستین که مرجان میگفت اینقدر از شما گفت و از خوبیهاتون که خودتون دارین می بینین کل فامیل جمعیم همه تون رو هم دوست دارم هموون روز آشنایی هم گفتم اگه پسرم اجازه بده میام پیش شما ها شایدباور نکنین بیشتر مواقع اونم روی پای من نشسته و مطالب را تایپ میکنه مجید من اینجوری میام بقیه بچه ها هم با سختی ها و گرفتاریهای دیگه تو رو خدا این فروم رو خالی نکنین چقدر حرف از رفتن میزنین دیگه به خدا صفحه کلید رو نمی بینم بقیه اش با خودتون مخصوصا تو داداش مجید | |
|
| |
MajidDiab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6314 Age : 39 Location : تهران / تبریز Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: خداحافظ الأحد فبراير 01, 2009 5:41 pm | |
| سلام بچه ها وقتی اظهار لطفتون رو خوندم دلم نیومد بی جواب بگذارم ا واسه همین اومدم تا یخورده دیگه حرف بزنم بعدش برم
یاسمن جان بدون که برام خیلی عزیزی و دوری از من هر چقدر برای تو سخته برای من سختتره ساغز جان افتخار آشنایی با شما اینقدر برای من بزرگ بود که حالا که دارم میرم یا شاید برای مدت خیلی زیادی ازتون دور باشم یکی از حسرتام عدم مصاحبت با شما پس منو بیشتر از این شرمنده نکنید دلارام جان خوب می دونم واسه مبارزه با مشکلات باید جلوشون وایساد اما همیشه این راه نیست گاهی بهتره بری ، تنها باشی , ساعت ها از چیرهای مورد علاقه ات دور باشی تا بتونی ارزش اونا رو درک کنی ، ببینی چه تاثیراتی تو زندگیت داره آیا میتونی سوار به دلبستگیت ها بشی یا دلبستگی ها سوار بر تو هستند و تو رو شکست میدن واسه همین میخوام برم و تا نتونستم به خودم و بعضی علاقه ام که می دونم برام سودی نداره بر نخواهم گشت پس حرف از بی وفایی من نزن خودت خیلی خوب می دونی مجید اهل می معرفتی نیست امین جان ان شاالله با این حرفام دیگه معلوم شد تصمیمم احساسی نیست و برای تو هم آرزوی موفقیت تو کنکور میکنم اما مرجان عزیزم می دونم ازم دلخوری می دونم که منو رفیق نیمه راه میدونی اما برام دعا کن و اما نسیم جان بودن کسایی مثل شما و اضافه شدن شما ها به ما دلگرمی می داد که هنوز می تونیم به آشنایی با دوستان جدید امیدوار باشیم
اما من دارم به جنگی می رم که به قول پیغمبر جهاد اکبره و واسه مقابله با اون لازمه که از بعضی دلبستگی ها کم کنم اینی که میگم یه ژست نیست باور کتید لازمه اما اگر روزی شد که فهمیدم به خودم غلبه کردم مطمئن باشید بر می گردم و پیشتون هستم مگر ایمکه شما منو دیگه نخواهید و اگر دیگه بر نگشتم بدونید مجید تو این نبرد شکست خورد و لایق دوستی نبود
به بقیه بچه ها هم سلام برسونید دلم واسه همتون تنگ میشه | |
|
| |
MILAD عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1601 Age : 33 Location : تهران Registration date : 2008-02-14
| عنوان: رد: خداحافظ الأحد فبراير 01, 2009 7:02 pm | |
| با این که تاپیکت خیلی برام شوک آور و عجیب بود اما .... اینو بدون که ما همیشه به یادتیم و همیشه مجید دیاب رو دوست داریم . | |
|
| |
yasamiin عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2958 Age : 37 Location : *ايران*تهران*خاكم*وطنم*.-~*¨¨`*~-.¸,.-~*¨¨`*~-.¸ Registration date : 2007-12-18
| عنوان: رد: خداحافظ الإثنين فبراير 02, 2009 3:25 pm | |
| واااااااااااااااااای بچه ها ما چمون شده؟ چرا هرچند وقت یه بار یکیتون این طوری به همه شوک میدین..... مجید جان من نمیدونم چرا میخوای این کارو بکنی...ولی بدون زندگی خیلی پیچیده تر از این حرفاست ...برات آرزو میکنم که در برابرش بجنگی.... ولی بدون که زندگی بازم قشنگه.... حتما میتونی از پس مشکلات بر بیای مگر نه مطمئن باش که آفریده نمیشدی...این یه امتحانه....با مشکلاتت بجنگ ولی یه چشمت همیشه رو این حقیقت باز باشه که زندگی خیلی لطیفه و قشنگه....اگه فکر کردی من عمومو فراموش میکنم اشتباه میکنی.....تو شاید زندگی رو فراموش کنی ولی زندگی همیشه تو رو یادشه....پس توام ازش جلو بزن.... هرچی مصلحت میدونی مجید جان.... ایشالله همیشه موفق باشی....... اینجا همیشه جای یه عمو خالیه....... منم دیر به دیر میام بچه ها ولی خدا شاهده همیشه یاده تک تکتون هستم.....ولی میام دیر به دیرش مهم نیست...مهم اینه که میام..... | |
|
| |
Naghme میهمان
تعداد پستها : 50 Registration date : 2009-01-30
| عنوان: رد: خداحافظ الإثنين فبراير 02, 2009 3:48 pm | |
| مجید جان حرف از جدایی و رفتن می زنی من که هنوز تازه به جمع شما آمدم . ___________________________________ پس چه خندون چه گریون داره می گذره عمرها خودت رو نرنجون به کامت باشه دنیا
اين مطلب آخرين بار توسط Naghme در الثلاثاء فبراير 03, 2009 6:31 am ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است. | |
|
| |
ليلا عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1095 Registration date : 2007-12-21
| عنوان: رد: خداحافظ الإثنين فبراير 02, 2009 6:30 pm | |
| سلام! بازم رفتن؟! جهاد اکبر؟ چند سال پیش تو یه فروم دیگه عضو بودم و یکی بود شبیه همین آقا مجید.. البته ایشون از کاندا بود..مجید ایرونی تمام عیاره خوب خیلی با جنبه و مهربون و پسر خوبی بود ... نمیدونم چی شد یهو رفت ... انقد برام سخت بود نبودنش که حالا هم که فکر میکنم به اون روزا دلم میگیره من اون فروم رو خیلی دوست داشتم ...یه جمع سالم و خوب درست مثل همینجا...نمیدونم این جهاد که گفتی چیه که هر از گاهی بهترینارو گلچین میکنه و از بقیه جدا میکنه؟! هرچند نبودنت واقعا سخته اما دعای من موفقیتت هست | |
|
| |
Jany عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2939 Location : قلب شما Registration date : 2007-12-05
| عنوان: يه خبر خيلي خوب!!!!!!!!!! الأربعاء فبراير 04, 2009 9:08 am | |
| مطمئنم همه تون خیلی خوشحال میشید مثل من.. دیشب با داداش مجید صحبت کردم...کلی حرف زدیم و بالاخره خدا قوت داد و تونستم راضیش کنم که برگرده...قرار شده دو هفته بره و یه کم با خودش خلوت کنه و این بار با انرژی برگرده... خوشحال شدین؟؟ درست مثل من اینم یه هدیه برای داداش گلم...که امیدوارم دیگه هیچ وقت هیچ چی غصه دارش نکنه که بخواد ترکمون کنه....
اين مطلب آخرين بار توسط Jany در الأربعاء فبراير 04, 2009 1:32 pm ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است. | |
|
| |
magnoon diab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7074 Age : 659 Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...! Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: خداحافظ الأربعاء فبراير 04, 2009 9:35 am | |
| خوب مرجان جونم دست گلت درد نکنه خبر خوبی بود مجید جان از اینکه دوباره به پیشمون برمیگردی خیلی خوشحالم داداش گلم به خونه خودت خوش اومدی | |
|
| |
Yasaman عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2411 Location : بندر بوشهر Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: خداحافظ الجمعة فبراير 06, 2009 12:46 pm | |
| واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااي عزيز دل عمه هستاااااااااااااااااااااااااااا مرجان جون بپر تو بغل عمه يه بوس بده :-* آهان ... خوش خبر باشي هميشه. | |
|
| |
Arakadrish مشتاق
تعداد پستها : 986 Location : كاخك Registration date : 2007-12-04
| عنوان: رد: خداحافظ الجمعة فبراير 06, 2009 6:28 pm | |
| پاري از شب گذشته بود و سكوت بود و گذرگاه خلوت و تاريكي بي مروت كه ناگاه بانويي شيون كنان از خانه برون آمد و راهش با مسيرمان متلاقي شد !! گيس پريشان كرده و ناله ي «وا عربي رايان» سر داده و باران اشك بر چهره جاري كرده بود ... سر راهش گرفتم و شرح ماوقع از وي استفسار كردم ... پس از درنگي پاسخ گفت : ما فروميان را با حراميان و طراران كاري نيست !!
انديشه كنان به خانه شدم و از ياران ناپيداي خويش استمداد كردم ... بر من ظاهر شده نجوا كنان در گوشم گفتند : آن جوانمردي كه خيرش همه را رسيده و لطفش سايه ي غم از دلها زدوده و همتش بارها كمر كيدت شكسته و تير مكرت بر سنگ نشانده ، جلاي وطن كرده و دل از مهر ياران بريده و بر خر سياه رفتن نشسته .
از شدت شعف ، همچنان لميده بر بستر دو ركعت نماز بي وضوي پشت بر قبله ي در آغوش لحاف غلطيده ، جهت شكر بجاي آورده و در خواب همي شدم .
در عالم رويا ، بزرگي درخشان روي ، نزدم آمد و گفت : تو را با مجيد ما چه ميشود ؟ او از نيكان امت ماست !
گفتمش : او مجيد نيست كه معاندي عنيد است و يار نيست ، رندي عيار است كه در زمره ي امتان من كه جملگي عيار و طراريم ، در آمده است . ميم مستي ، جيم جهل برداشته ، ياء از يزيد _____ دال دلسنگي نهاده بر تهش تا شد مجيد !!
گفت : او از امت منست كه وقت و نيمه وقت به ياد ياران بوده و دل از دشمني بريده ... گفتمش : آنكه مهر دوستان سپرده و بند ياري گسسته ، چه باكش باشد كه چون امتان من ، سر گردنه اي گرفته و بند سارباني بريده و طوبره ي پير زالي دريده و ايستاده از سوراخ تنبان ش... و جامه ي عياري به تن كند !!
چون جوابي نيافت از پيشم برفت و لختي نپاييد كه ابليس جهت عرض ارادت و تبريك و تهنيت ، دست بر سينه خدمتمان رسيد و جبيبن ما بوسيد و هلهله كنان دم بر زمين كوبيد و گفت كه خوش لحظه اي در رسيد و نيكو صيدي طعمه ي ما جويد و غم بي كسي ماضي از خاطرمان پريد !!
سحرگاه هنوز ورم از چشم نرفته رقيمه اي شادي بخش به سركردگان امت خويش ، هلنا و رضا ، بدين مطلع نوشتم : رفقا خاطر خود شاد بداريد و ره غم بسپاريد كه يك يار دگر بر ره ما باز بيامد شكر و قند ببايد كه مجيد هم چو ماها قلب شكسته ، صبر دلها بگسسته همه آنجا بنشسته ، اشك بر چهره نشسته بزم ما ليك به راه است و لورگاه (مخفي گاه عياران در گردنه ي كوه) چه شاد است و ...
خوش راهي گزيده اي و خجسته قدمي برداشته اي ... چون در جمع امتان من شدي و روبند سياه عياري بر چهره زدي و دل و مهر ياران خونين دل بربودي ، شخصا تو را به منزلگاه دوزخ راهبري كرده و مژده ي ولايت و وصايت خويشت دهم تا بر انگشتر ما عقيق درجاممان شراب رقيق و بر خاطرات ياران دريغ و بر گردن دوستان تيغ و در معيت ما ميان دوزخ شنونده ي شهيق باشي.
تا تواني به تنور دلسوزي هيمه ، به آخور خر دلسنگي علوفه و به آسياب جفاكاري آب ، حوالت ده !!
ميرزا آراك الدين زبدة الطرارين | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: خداحافظ الجمعة فبراير 06, 2009 8:37 pm | |
| - Arakadrish نوشته است:
- پاري از شب گذشته بود و سكوت بود و گذرگاه خلوت و تاريكي بي مروت كه ناگاه بانويي شيون كنان از
خانه برون آمد و راهش با مسيرمان متلاقي شد !! گيس پريشان كرده و ناله ي «وا عربي رايان» سر داده و باران اشك بر چهره جاري كرده بود ... سر راهش گرفتم و شرح ماوقع از وي استفسار كردم ... پس از درنگي پاسخ گفت : ما فروميان را با حراميان و طراران كاري نيست !!
انديشه كنان به خانه شدم و از ياران ناپيداي خويش استمداد كردم ... بر من ظاهر شده نجوا كنان در گوشم گفتند : آن جوانمردي كه خيرش همه را رسيده و لطفش سايه ي غم از دلها زدوده و همتش بارها كمر كيدت شكسته و تير مكرت بر سنگ نشانده ، جلاي وطن كرده و دل از مهر ياران بريده و بر خر سياه رفتن نشسته .
از شدت شعف ، همچنان لميده بر بستر دو ركعت نماز بي وضوي پشت بر قبله ي در آغوش لحاف غلطيده ، جهت شكر بجاي آورده و در خواب همي شدم .
در عالم رويا ، بزرگي درخشان روي ، نزدم آمد و گفت : تو را با مجيد ما چه ميشود ؟ او از نيكان امت ماست !
گفتمش : او مجيد نيست كه معاندي عنيد است و يار نيست ، رندي عيار است كه در زمره ي امتان من كه جملگي عيار و طراريم ، در آمده است . ميم مستي ، جيم جهل برداشته ، ياء از يزيد _____ دال دلسنگي نهاده بر تهش تا شد مجيد !!
گفت : او از امت منست كه وقت و نيمه وقت به ياد ياران بوده و دل از دشمني بريده ... گفتمش : آنكه مهر دوستان سپرده و بند ياري گسسته ، چه باكش باشد كه چون امتان من ، سر گردنه اي گرفته و بند سارباني بريده و طوبره ي پير زالي دريده و ايستاده از سوراخ تنبان ش... و جامه ي عياري به تن كند !!
چون جوابي نيافت از پيشم برفت و لختي نپاييد كه ابليس جهت عرض ارادت و تبريك و تهنيت ، دست بر سينه خدمتمان رسيد و جبيبن ما بوسيد و هلهله كنان دم بر زمين كوبيد و گفت كه خوش لحظه اي در رسيد و نيكو صيدي طعمه ي ما جويد و غم بي كسي ماضي از خاطرمان پريد !!
سحرگاه هنوز ورم از چشم نرفته رقيمه اي شادي بخش به سركردگان امت خويش ، هلنا و رضا ، بدين مطلع نوشتم : رفقا خاطر خود شاد بداريد و ره غم بسپاريد كه يك يار دگر بر ره ما باز بيامد شكر و قند ببايد كه مجيد هم چو ماها قلب شكسته ، صبر دلها بگسسته همه آنجا بنشسته ، اشك بر چهره نشسته بزم ما ليك به راه است و لورگاه (مخفي گاه عياران در گردنه ي كوه) چه شاد است و ...
خوش راهي گزيده اي و خجسته قدمي برداشته اي ... چون در جمع امتان من شدي و روبند سياه عياري بر چهره زدي و دل و مهر ياران خونين دل بربودي ، شخصا تو را به منزلگاه دوزخ راهبري كرده و مژده ي ولايت و وصايت خويشت دهم تا بر انگشتر ما عقيق درجاممان شراب رقيق و بر خاطرات ياران دريغ و بر گردن دوستان تيغ و در معيت ما ميان دوزخ شنونده ي شهيق باشي.
تا تواني به تنور دلسوزي هيمه ، به آخور خر دلسنگي علوفه و به آسياب جفاكاري آب ، حوالت ده !!
ميرزا آراك الدين زبدة الطرارين این خط آخریتونم همچین دعای جالبی بود میگم بفرستیم....بزرگان هم در پایان خطبه هاشون استفاده کنن | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: خداحافظ السبت فبراير 07, 2009 3:51 am | |
| سلام به همه سروران ممنون مرجان جان خبر دادی... من تاپیک رو دیدم ولی با حرفای داداش مجید نتونستم چیزی بگم آخه نه میتونستم خداحافظی کنم نه این که سد راهش بشم...فقط واسه اش دعا کردم ...ان شا الله شاد و سربلند دوباره به جمعمون برگرده | |
|
| |
Yasaman عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2411 Location : بندر بوشهر Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: خداحافظ السبت فبراير 07, 2009 8:15 am | |
| | |
|
| |
yasamiin عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2958 Age : 37 Location : *ايران*تهران*خاكم*وطنم*.-~*¨¨`*~-.¸,.-~*¨¨`*~-.¸ Registration date : 2007-12-18
| |
| |
Jany عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2939 Location : قلب شما Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: خداحافظ السبت فبراير 07, 2009 8:48 am | |
| چند روز پیش چراغش برام روشن بود رفتم باهاش حرف زدم...راضیش کردم که بیاد آخه میدونستم وقتی هم بره دلش اینجاست..این بود که ریش سفید گرو گذاشتم او هم قبول کرد بیاد.به قدری وقتی گفت بر میگرده خوشحال شدم که زود اومدم و خبر دادم...
سلمان راهی نیست ما هم جز گروهت قبول کنی... البته من فقط بلدم دعا کنم گزمه ها نگیرنتون | |
|
| |
danial میهمان
تعداد پستها : 50 Registration date : 2008-11-22
| عنوان: رد: خداحافظ السبت فبراير 07, 2009 11:04 am | |
| من واقعا نمی دونم اینجا چه خبره؟
ان شاءالله هر چی که هست ...خیره!! | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: خداحافظ الأحد فبراير 08, 2009 7:59 am | |
| | |
|
| |
Arakadrish مشتاق
تعداد پستها : 986 Location : كاخك Registration date : 2007-12-04
| عنوان: رد: خداحافظ الإثنين فبراير 16, 2009 5:45 pm | |
| ساغر خانوم ، بديم بزرگان استفاده كنن كه همه شون شيفته ي مرام و مسلك ما ميشن ، اون وخ كي به اومورات مردم رسيدگي كنه و به دفع فتنه بپردازه ؟؟
حال ما نيز متاثر از حسن نظر شما ، همشيره ي مكرمه ياسمن خانوم ، مبسوط و مشعوف گرديد . ما بي ادبان مختفي در گردنه و كوهستان كجا و حلاوت و لطافت دنياي ادبيات كجا ؟؟
خنده ات مستدام باشه ياسمين خانوم .
مرجان ، اگه با نيت خالص ، از فردا با تخم مرغ دزدي شروع كني ، يحتمل هف هش سال ديگه بتوني محضر شرف بخش ما رو درك كني !! | |
|
| |
| خداحافظ | |
|