تو را دوست دارم....

می خوام فریاد بزنم....

در راه رسیدن به تو گیرم كه بمیرم . اصلا به تو افتاد مسیرم كه بمیرم. یا چشم بپوش از من و از خویش برانم . یا تنگ در آغوش بگیرم كه بمیرم

نمی دانم آیا در دیار آشنایی تو جایی برای غریبه ی چون من نیز وجود دارد یا نه؟
می دانی در دنیای جدید مولود انسان، دیگر جایی برای من و تو باقی نماده و سالها است که من و تو جایمان را به ما داده ایم تا شاید او فردای بهتر را برایمان به ارمغان آورد
میدانی اینجا آن قدر تاریک است که من حتی خود را حس نمی کنم چه رسد به آنکه بخواهم تصویر تو را در آینه حقیقت ببینم پس نقاب را از چهره ات بردار زیرا اینجا تاریک است.

تو را نمی دانم اما من خوب به یاد دارم که:

قرار بود عشق،زندگی،نان و... را قسمت کنیم .قرار بود

عشق را در چشم ها ،زندگی را در نگاه ومعنای

عاشقی را در وفای عشاق ببینیم.قرار بود تا همیشه در

کنار یکدیگر بمانیم وبا هم سروده های عاشقانه

مان را سر دهیم .اما...

با اینکه خوب می دانم لحظه به لحظه به ثانیه های تلخ

جدایی نزدیک ونزدیکتر می شویم امانمی خواهم

نام ان را بر صفحه ی اخر دفتر عشقمان ثبت کنم.

ودر اخر بهترینم نمی دانم سهم من از تو چه بود ،شاید

سهم من از تو همان تک ستاره ای بود ،که با

اولین نگاه تو بر زمین افتاد ،همان تک ستاره ای که در

اولین روز پیوندمان ،با اولین حرف عاشقانه مان

از اولین نگاه های اسمانی قلبمان بر سنگفرش حیات

زندگیمان افتاد .

عطر یادت را که به اندازه ی یک زیباییست
در قلبی که
به اندازه ی یک ابدیت تنهاست
جاری خواهم کرد
من ترا تنفس خواهم کرد
من در تو خویش را تجربه خواهم کرد
مرا که خسته ام وصبور
ودردمند دیار صداقتم
یار باش...
__________________

قسم به عشقمون قسم همش برات دل واپسم
قرار نبود اینجوری شه یه هو بشی همه کسم
راستی چی شدچه جوری شد اینجوری عاشقت شدم
شاید میگم تقصیر توست تا کم بشه از جرم خودم

مي بارد از چشمم، نم نم، خداحافظ

گفتي سلامت کو؟ گفتم : خداحافظ!

تنها تو ماندي مرد! با خاطراتي زرد

کم کم چه بايد کرد؟ کم کم خداحافظ!

دست سفر در دست، رفتند از اين بن بست

منهم: سفر خوبست! منهم خداحافظ!

بي هيچ اما من، گفتم : از اين جا من

گفتي: بمان با من، گفتم: خداحافظ

ليلا نوشته است:: قسم به عشقمون قسم همش برات دل واپسم
قرار نبود اینجوری شه یه هو بشی همه کسم
راستی چی شدچه جوری شد اینجوری عاشقت شدم
شاید میگم تقصیر توست تا کم بشه از جرم خودم

ممنون لیلا جان خیلی قشنگ بود تو را دوست دارم.... - صفحة 7 281

قول فراموشی

من قول داده ام به خودم

که تو را فراموش کنم

و تمام دنیا را قسم دادهام به جان عزیزتزین کسانشان

تا با روز مرگی ها

تو را دوباره متولد نکنند

در ذهن خسته ام

این اخرین شعری است که برایت می گویم

بعد از این

تو را به خدا می سپارم

و قول می دهم که دیگر

چشم هایم را به جاده ندوزم

و قاصدک های بی گناه را بی دلیل اواره نکنم

بیا که لحظه لحظه های انتظار

تمام وجود مرا به نیستی کشانده است

چینی نازک من

تو رفتی من هر چه خاطره از تو داشتم

به باد سپردم

خاطراتی که

روی ذره ذره وجودم حک شده بود

حالا دیگر بر نگرد

که من چینی قلم زده ای شده ام

که با امدن تو

برای همیشه می شکنم

سلام مریم جان چی شده یاد ما کردی

پارسال دوست امسال اشنا
بیشتر به ما سر بزن دلمون برات تنگ میشه

سلام مجید جان

یه هفته ای مسافرت بودم

دل من هم برای همه تنگ شده بود تو را دوست دارم.... - صفحة 7 16

هوس سفر نداری..؟

تو را دوست دارم.... - صفحة 7 23it2mp

سینه مالامال درد است و اندوه ................

Sad

راهی بجز گریز نیست ...........

bahare نوشته است:: سینه مالامال درد است و اندوه ................

راهی بجز گریز نیست ...........

غمگین نباشی عزیزم...

الهام نوشته است:

bahare نوشته است:: سینه مالامال درد است و اندوه ................

راهی بجز گریز نیست ...........

غمگین نباشی عزیزم...

غم با من زاده شده .. منو رها نمیکنه ........

یــــاری انـــدر کـــس نمی بیـــنیم یـــاران را چـــه شـــد

دوســــتی کـــی آخـــر آمــد دوســــتــداران را چـــه شـــد

با صداي حبيب بخون :

گردي از راهي نميخيزد سواران را چه شد ____ سيل غم آمد به اينجا ، خواهر ما را چه شد ؟

ممنون ... قشنگه ...

غمگين نبينمتون !!

نیستی ای مهربان
اما به یادت
چه شب ها تا سحر بیدار ماندم....

تو را دوست دارم.... - صفحة 7 2yjzyhs

من عاشق همچون تویی بودم و بس

عاشق عشق گلی بودم و بس

آن گل سرخ زیبا رفت ز پیشم

ولی من ماندمو اشکی ز دیدم

آن گل سرخ زیبا خوابید خدا

به امیدی که بیند خواب زیبا

تو را هر جا که باشی ای گل سرخ

هزاران بار دوست دارم می پرستم