هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.


 
الرئيسيةالرئيسية  PortalPortal  جستجوجستجو  أحدث الصورأحدث الصور  ثبت نامثبت نام  ورود  

 

 مطالب جالب

اذهب الى الأسفل 
+7
دلارام
Yasaman
بهاره
yasamiin
REZA*HAMAKI
magnoon diab
Saghar
11 مشترك
رفتن به صفحه : الصفحة السابقة  1, 2, 3 ... 13 ... 24  الصفحة التالية
نويسندهپيام
Saghar
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Saghar


تعداد پستها : 6513
Location : یه جایی میون مردم خاکی
Registration date : 2008-12-24

مطالب جالب - صفحة 2 Empty
پستعنوان: رد: مطالب جالب   مطالب جالب - صفحة 2 Icon_minitimeالخميس يناير 21, 2010 7:01 pm

ساختمان از روی بزرگراه یا بزرگراه از میان ساختمان؟

مثال جالب توجه از معامله تجاری با تکنولوژی مهندسی !

این برج 16 طبقه ، ساخنمان اداری میباشد که در fukushima-ko در Osaka ژاپن واقع شده است.

و آنچه آن را برجسته میسازد گذشتن بزرگراه از بین طبقه ی پنجم و هفتم این ساختمان میباشد.

عموما شاهراهها در زیر زمین ساخته می شوند و گذشتن از یک ساختمان بی نهایت نادر است.

این به سال 1983 بر میگردد...

این بزرگراه قسمتی از شاهراه hanshin ، یک شبکه 239.3 کیلومتر از شاهراه که در برگیرنده اوزاکا ، توکیو و کیوتو میباشد.ساختمان برج دروازه اولین ساختمان در ژاپن است که بزرگراه از میان آن عبور میکند و به آن بخاطر شلوغی و ازدحام آن لقب کندوی عسل دادند .

شاهراه بر روی کف طبقات قرار دارند، آسانسور نمیتواند در طبقات 5 تا 7 توقف کند،طبقه 4 مطابق طبقه 8 میباشد،این طبقات شامل آسانسور،پلکان،ماشین آلات و دیگر وسایل میباشند...

بزرگراه از داخل ساختمان همانند یک پل میگذرد،بوسیله تکیه گاهی نگه داشته میشود تا از برخورد آن با ساختمانهای خودش جلوگیری شود، ساختمان یک سازه دو هسته ای با یک مقطع عرضی مدور که با ایجاد سازه هایی در اطراف بزرگراه که آن را در مقابل صدا و لرزش محافظت میکند ساخته شده است.

مطالب جالب - صفحة 2 Fec5b4607e

مطالب جالب - صفحة 2 78eb149dda

مطالب جالب - صفحة 2 4b8ef168f8

بقییه عکسها در ادامه مطلب...
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
magnoon diab
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
magnoon diab


تعداد پستها : 7074
Age : 659
Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...!
Registration date : 2007-12-05

مطالب جالب - صفحة 2 Empty
پستعنوان: رد: مطالب جالب   مطالب جالب - صفحة 2 Icon_minitimeالجمعة يناير 22, 2010 4:06 am

flower flower flower flower
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Saghar
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Saghar


تعداد پستها : 6513
Location : یه جایی میون مردم خاکی
Registration date : 2008-12-24

مطالب جالب - صفحة 2 Empty
پستعنوان: رد: مطالب جالب   مطالب جالب - صفحة 2 Icon_minitimeالسبت يناير 23, 2010 7:55 am

هلی کوپتر نیروهای امدادی امریکا در حال فرود به محوطه کاخ ریاست جمهوری هاییتی در پورتو پرنس

مطالب جالب - صفحة 2 125301_982



خاموش کردن آتش سوزی یک ساختمان در شهر زلزله زده پورتو پرنس

مطالب جالب - صفحة 2 125302_303



روشن کردن شمع از سوی دانش آموزان و دانشجویان چینی برای گرامی داشت قربانیان زلزله ویرانگر هاییتی

مطالب جالب - صفحة 2 125303_420



آب تنی یک مرد روس در آب یخ

مطالب جالب - صفحة 2 125304_186



تجمع دوستداران پرنس ویلیام پسر ولیعهد بریتانیا در نخستین روز سفر وی به سیدنی استرالیا

مطالب جالب - صفحة 2 125305_606



اضافه شدن مجسمه مومی میشل اوباما بانوی اول آمریکا به مجسمه شوهرش در موزه مادام توسو در لندن در نخستین سالگرد مراسم ادای سوگند پرزیدنت اوباما (20 ژانویه)

مطالب جالب - صفحة 2 125306_695



شرکت باراک اوباما و دختر بزرگش مالیا در مراسم توزیع غذا در سالروز تولد مارتین لوتر کینگ رهبرمبارزات حقوق مدنی سیاهان آمریکا در دهه 1960

مطالب جالب - صفحة 2 125307_386



تابلوی مریم مقدس متشکل از 15 هزار عدد تخم مرغ رنگی که به دست یک هنر مند اوکراینی طراحی شده و در کلیسایی در شهر کی یف مرکز اوکراین نصب شده است

مطالب جالب - صفحة 2 125308_540



سیلاب در منطقه اسوان مصر به خانه های مردم زده است

مطالب جالب - صفحة 2 125309_443




بیرون زدن ضربه گیر دندان یک بسکتبالیست عضو تیم دالاس ماوریکس آمریکا از دهانش

مطالب جالب - صفحة 2 125311_501




کلاس قرآن کودکان پناهجوی افغان در اردوگاهی در راولپندی پاکستان

مطالب جالب - صفحة 2 125312_148



صاحب یک موش در مادرید برای طلب سلامتی سالانه برای موش خود ، حیوان را به کلیسایی در ادرید برده است . معتقدان کاتولیک در اسپانیا سالانه در چنین روزهایی برای سلامتی حیوانات خانگی خود آنها را به مراسم دعای خاص در کلیسا می برند

مطالب جالب - صفحة 2 125313_589



مانور پلیس مرزبان هند در دهلی نو

مطالب جالب - صفحة 2 125314_124




مشت گره کرده " محمد علی آقجا " ضارب پاپ سابق " ژان پل دوم " پس از آزادی از زندان . آقجا در سال 1981 قصد داشت پاپ را ترور کند اما موفق نشد . وی در تمام این مدت در زندان بوده است

مطالب جالب - صفحة 2 125315_178



خودروی سه چرخه خود طراح از سوی یک شهروند روس ساکن در سیبری که مناسب جاده های برفی است

مطالب جالب - صفحة 2 125316_333
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
magnoon diab
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
magnoon diab


تعداد پستها : 7074
Age : 659
Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...!
Registration date : 2007-12-05

مطالب جالب - صفحة 2 Empty
پستعنوان: رد: مطالب جالب   مطالب جالب - صفحة 2 Icon_minitimeالسبت يناير 23, 2010 4:03 pm

flower flower flower flower flower
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Saghar
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Saghar


تعداد پستها : 6513
Location : یه جایی میون مردم خاکی
Registration date : 2008-12-24

مطالب جالب - صفحة 2 Empty
پستعنوان: رد: مطالب جالب   مطالب جالب - صفحة 2 Icon_minitimeالأحد يناير 24, 2010 8:21 am

حالا هی بریدمنت استادبکشید مطالب جالب - صفحة 2 Icon_lol مطالب جالب - صفحة 2 87fz3dpo56rl8716ctf5


مطالب جالب - صفحة 2 Icon_eek مطالب جالب - صفحة 2 Icon_eek مطالب جالب - صفحة 2 Icon_eek مطالب جالب - صفحة 2 Icon_scratch
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Saghar
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Saghar


تعداد پستها : 6513
Location : یه جایی میون مردم خاکی
Registration date : 2008-12-24

مطالب جالب - صفحة 2 Empty
پستعنوان: رد: مطالب جالب   مطالب جالب - صفحة 2 Icon_minitimeالأحد يناير 24, 2010 8:31 am

خطوط تا خورده روی سقف (خمیدگی به داخل اتاق) و نیز رکاب (شکستگی پای آدمک) در تصویر پایین راست

عملکرد نسبتا خوب ایربگ در تصویر بالا راست


بالا نیامدن عقب خودرو به دلیل توزیع مناسب وزن خودرو

سالم ماندن ستونها

خرد شدن شیشه جلو

مطالب جالب - صفحة 2 3g02uufdjwq58qplbbck
تا خوردن ورق سقف به بالا

سالم ماندن رکاب و درب راننده

سالم ماندن شیشه جلو

عدم پرتاب عقب خودرو به بالا
مطالب جالب - صفحة 2 Jhcrno60trnb8za121owxd

خرد شدن شیشه جلو

شکستگی درب راننده

تا خوردن شدید سقف

شکستگی و تا خوردن ستون جلوی راننده

شکستن رکاب و له شدگی شدید پای آدمک

حرکت محور و چرخ جلو به سمت اتاق

پرتاب عقب خودرو به بالا

دفرمگی درب عقب

حتی گلگیر عقب خودرو هم دفرمه شده!
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Saghar
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Saghar


تعداد پستها : 6513
Location : یه جایی میون مردم خاکی
Registration date : 2008-12-24

مطالب جالب - صفحة 2 Empty
پستعنوان: رد: مطالب جالب   مطالب جالب - صفحة 2 Icon_minitimeالأحد يناير 24, 2010 8:38 am

نقاشی هایی از کودکی تا پیری
مطالب جالب - صفحة 2 Oldrich_kulhanek_14
مطالب جالب - صفحة 2 Oldrich_kulhanek_15
مطالب جالب - صفحة 2 Oldrich_kulhanek_16
مطالب جالب - صفحة 2 Oldrich_kulhanek_17



اين مطلب آخرين بار توسط Saghar در الأحد يناير 24, 2010 8:43 am ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Saghar
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Saghar


تعداد پستها : 6513
Location : یه جایی میون مردم خاکی
Registration date : 2008-12-24

مطالب جالب - صفحة 2 Empty
پستعنوان: رد: مطالب جالب   مطالب جالب - صفحة 2 Icon_minitimeالأحد يناير 24, 2010 8:43 am

مجسمه های کاغذی

مطالب جالب - صفحة 2 1


مطالب جالب - صفحة 2 2


مطالب جالب - صفحة 2 3



مطالب جالب - صفحة 2 4

مطالب جالب - صفحة 2 5


مطالب جالب - صفحة 2 6

مطالب جالب - صفحة 2 7


مطالب جالب - صفحة 2 8

مطالب جالب - صفحة 2 9


مطالب جالب - صفحة 2 10

مطالب جالب - صفحة 2 11


مطالب جالب - صفحة 2 12
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Saghar
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Saghar


تعداد پستها : 6513
Location : یه جایی میون مردم خاکی
Registration date : 2008-12-24

مطالب جالب - صفحة 2 Empty
پستعنوان: رد: مطالب جالب   مطالب جالب - صفحة 2 Icon_minitimeالأحد يناير 24, 2010 8:44 am

گروهی از نورولوژیستهای سوئیسی اظهار داشتند که با اندازه گیری و اسکن فعالیتهای مغزی می توان بدقولی را کشف کرد.


دانشمندان دانشگاه زوریخ و دانشگاه کنستانس سوئیس با انجام تحقیقاتی نشان دادند که با مشاهده فعالیت مغزی می توان دریافت که آیا قولهایی که افراد می دهند واقعی و یا دروغین است.مطالب جالب - صفحة 2 64f4d9dc5a88defff24977dba3bb0299
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Saghar
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Saghar


تعداد پستها : 6513
Location : یه جایی میون مردم خاکی
Registration date : 2008-12-24

مطالب جالب - صفحة 2 Empty
پستعنوان: رد: مطالب جالب   مطالب جالب - صفحة 2 Icon_minitimeالأحد يناير 24, 2010 8:45 am

در سواحل تایلند آدمها و گاوها با هم آفتاب میگیرند

مطالب جالب - صفحة 2 Image_1
مطالب جالب - صفحة 2 Image_2
مطالب جالب - صفحة 2 Image_3
مطالب جالب - صفحة 2 Image_4
مطالب جالب - صفحة 2 Image_5
مطالب جالب - صفحة 2 Image_6
مطالب جالب - صفحة 2 Image_7
مطالب جالب - صفحة 2 Image_8
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
magnoon diab
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
magnoon diab


تعداد پستها : 7074
Age : 659
Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...!
Registration date : 2007-12-05

مطالب جالب - صفحة 2 Empty
پستعنوان: رد: مطالب جالب   مطالب جالب - صفحة 2 Icon_minitimeالأحد يناير 24, 2010 4:21 pm

flower flower flower flower
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Saghar
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Saghar


تعداد پستها : 6513
Location : یه جایی میون مردم خاکی
Registration date : 2008-12-24

مطالب جالب - صفحة 2 Empty
پستعنوان: رد: مطالب جالب   مطالب جالب - صفحة 2 Icon_minitimeالثلاثاء يناير 26, 2010 10:55 am

مطالب جالب - صفحة 2 2916_0x0_100_-1_hurt_girl


دختر 23 ساله‌ای به نام «امی پیكارد» كه بر اثر مصرف قرص خواب‌آور «زولپیدم» از سن 17 سالگی در حالت اغما فرو رفته بود، پس از شش سال به هوش آمد.
به گزارش ایسنا، دارویی كه به طور تصادفی توانست این دختر را از حالت اغما خارج كند، دارویی بود كه 13 سال پیش برای برطرف كردن تشنج‌های مرد دیگری كه او نیز در اغما رفته بود، استفاده ‌شده بود.
زمانی كه «امی» در دچار حالت اغما شد، 17 سال داشت. مغز او در اثر مصرف هرویین آسیب‌های جدی دیده بود.
او اكنون به هوش است و اشیا را به خوبی تشخیص می‌دهد و می‌تواند ابراز احساسات كند.
پزشكان معتقدند كه این دختر می‌تواند درس عبرتی برای معتادان به مواد مخدر باشد.
تلما، مادر «امی» در این باره می‌گوید:«امی عوض شده و این معجزه است. فقط زمانی كه قرص مصرف می‌كرد، می‌توانستم احساس آرامش را در او و نور همیشگی را در چشم‌هایش ببینم. باورنكردنی است.
حالا كه نگاهش می‌كنم، می‌بینم كه «امی» من دوباره برگشته و دارد تلاش می‌كند تا برای همیشه رها شود.»
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Saghar
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Saghar


تعداد پستها : 6513
Location : یه جایی میون مردم خاکی
Registration date : 2008-12-24

مطالب جالب - صفحة 2 Empty
پستعنوان: رد: مطالب جالب   مطالب جالب - صفحة 2 Icon_minitimeالثلاثاء يناير 26, 2010 10:56 am

طراحی مداد با استفاده از حروف
قسمت اول
مطالب جالب - صفحة 2 01

مطالب جالب - صفحة 2 02

مطالب جالب - صفحة 2 03

مطالب جالب - صفحة 2 04

مطالب جالب - صفحة 2 05
مطالب جالب - صفحة 2 06

مطالب جالب - صفحة 2 07

مطالب جالب - صفحة 2 08

مطالب جالب - صفحة 2 09
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Saghar
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Saghar


تعداد پستها : 6513
Location : یه جایی میون مردم خاکی
Registration date : 2008-12-24

مطالب جالب - صفحة 2 Empty
پستعنوان: رد: مطالب جالب   مطالب جالب - صفحة 2 Icon_minitimeالثلاثاء يناير 26, 2010 10:57 am

مطالب جالب - صفحة 2 01
مطالب جالب - صفحة 2 02
مطالب جالب - صفحة 2 03
مطالب جالب - صفحة 2 04
مطالب جالب - صفحة 2 05
مطالب جالب - صفحة 2 06
مطالب جالب - صفحة 2 07
مطالب جالب - صفحة 2 08
مطالب جالب - صفحة 2 09
مطالب جالب - صفحة 2 10
مطالب جالب - صفحة 2 11
مطالب جالب - صفحة 2 12
مطالب جالب - صفحة 2 13
مطالب جالب - صفحة 2 14
مطالب جالب - صفحة 2 15
مطالب جالب - صفحة 2 16
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
magnoon diab
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
magnoon diab


تعداد پستها : 7074
Age : 659
Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...!
Registration date : 2007-12-05

مطالب جالب - صفحة 2 Empty
پستعنوان: رد: مطالب جالب   مطالب جالب - صفحة 2 Icon_minitimeالثلاثاء يناير 26, 2010 4:14 pm

flower flower flower flower flower
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
yasamiin
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
yasamiin


تعداد پستها : 2958
Age : 37
Location : *ايران*تهران*خاكم*وطنم*.-~*¨¨`*~-.¸,.-~*¨¨`*~-.¸
Registration date : 2007-12-18

مطالب جالب - صفحة 2 Empty
پستعنوان: رد: مطالب جالب   مطالب جالب - صفحة 2 Icon_minitimeالخميس يناير 28, 2010 5:19 pm

مرسی عزیزم خیلی مطالبت جالبن.... flower
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Saghar
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Saghar


تعداد پستها : 6513
Location : یه جایی میون مردم خاکی
Registration date : 2008-12-24

مطالب جالب - صفحة 2 Empty
پستعنوان: رد: مطالب جالب   مطالب جالب - صفحة 2 Icon_minitimeالجمعة يناير 29, 2010 9:17 am

yasamiin نوشته است:
مرسی عزیزم خیلی مطالبت جالبن.... flower

مطالب جالب - صفحة 2 Icon_flower مطالب جالب - صفحة 2 Icon_flower مطالب جالب - صفحة 2 Icon_flower
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
REZA*HAMAKI
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
REZA*HAMAKI


تعداد پستها : 1898
Age : 33
Location : Qom
Registration date : 2009-09-26

مطالب جالب - صفحة 2 Empty
پستعنوان: رد: مطالب جالب   مطالب جالب - صفحة 2 Icon_minitimeالسبت يناير 30, 2010 5:02 am

عالی بود ..GREAT lol!
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Saghar
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Saghar


تعداد پستها : 6513
Location : یه جایی میون مردم خاکی
Registration date : 2008-12-24

مطالب جالب - صفحة 2 Empty
پستعنوان: رد: مطالب جالب   مطالب جالب - صفحة 2 Icon_minitimeالثلاثاء فبراير 02, 2010 6:13 pm

مطالب جالب - صفحة 2 Yvyfhd8hcu8wnxq4k2nf
لوگوی 50 سال پیش گوگل
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
magnoon diab
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
magnoon diab


تعداد پستها : 7074
Age : 659
Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...!
Registration date : 2007-12-05

مطالب جالب - صفحة 2 Empty
پستعنوان: رد: مطالب جالب   مطالب جالب - صفحة 2 Icon_minitimeالأربعاء فبراير 03, 2010 7:49 am

lol! lol! lol! flower flower flower
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Saghar
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Saghar


تعداد پستها : 6513
Location : یه جایی میون مردم خاکی
Registration date : 2008-12-24

مطالب جالب - صفحة 2 Empty
پستعنوان: رد: مطالب جالب   مطالب جالب - صفحة 2 Icon_minitimeالسبت فبراير 06, 2010 6:43 pm

ناگفته هایی از زندگی شریفی نیا


مطالب جالب - صفحة 2 C00v8t59o0uh8ntb1u91


وقتی نام محمدرضا شریفی‌نیا می‌آید ناخودآگاه همه او را آچار فرانسه سینما می‌دانند و یكی از ستاره‌های سینمای ایران. اما حتما كمتر كسی میداند كه محمدرضا شریفی‌نیا پیشینه مذهبی و سیاسی دارد، برای كودكان تدریس می‌كرده، شاگرد خوب اساتید بزرگی مثل آیت الله مهدوی كنی، دكتر شریعتی و شهید مطهری بوده.

عاشق بچه‌هاست اما فعلا نمی‌خواهد پدربزرگ شود! هنوز هم وقتی از گذشته‌اش صحبت می‌كند، برق شوق چشمانش كاملا مشهود است، سر ذوق می‌آید.

گفت و گویی كه پیش روی شماست چهره در سایه پنهان مانده او را بیشتر معرفی می‌كند. چهره‌ای كه از ابتدای جوانی باهوش بوده و فعال و حالا دارد نان این زحماتش را می‌خورد. امیدواریم لذت ببرید.








در خانواده شما همه مذهبی بودند و شما تنها كسی بودید كه به هنر گرایش پیدا كردید، چه شد كه این اتفاق افتاد؟

مگر خانواده‌های مذهبی با هنر مساله‌ای دارند؟

همه‌شان نه! اما بعضی‌شان هم دوست ندارند كه فرزندشان به این سمت و سو برود.
خوب خانواده ما مساله‌ای نداشتند (خنده)!


بگذارید شكل سوالم را تغییر دهم، چطور روحیه هنری‌تان تقویت شد؟




این مساله به دوران تحصیل من برمی‌گردد. مدارسی كه می‌رفتم در آنجا برنامه‌های خارج از درس زیاد بود كه اصطلاحا به آن می‌گفتند فوق برنامه، یعنی لحظه‌هایی كه به برنامه‌های جنبی می‌پرداختیم. مثل مراسمی كه در روزهای ولادت ائمه برگزار می‌شد. یا جشن‌های دیگری كه در دبیرستان صورت می‌گرفت، آماده‌سازی‌هایی هم برای برگزاری آن توسط ما آن انجام می‌شد. كارهای دیگری هم می‌كردیم مثل كتابخوانی، تهیه روزنامه دیواری، نمایش، دكلمه و ... همزمان با مدرسه من در محل دیگری كه زیر نظر آیت‌الله مهدوی كنی اداره می‌شد، در برنامه‌های مختلفی حضور داشتم.

یك محل مذهبی بود به نام صادقیه كه در آنجا شب‌ها و روزهای جمعه، یا اعیاد مراسم داشتم. در آن برنامه‌ها همیشه در رابطه با موضوعی بحث می كردیم. مثلا یك هفته در مورد راستگویی، تمام آیات قرآن كه به این موضوع ربط پیدا می‌كرد در موردش صحبت می‌شد، با نمایشی در این راستا و براساس كتاب‌های شهید مطهری ساخته می‌شد. اشعاری در این زمینه خوانده می‌شد، روزنامه آن هفته را با نگاه به این موضوع تنظیم می‌كردیم، از احادیث و روایاتی كه از بزرگان و امامان نقل شده بود استفاده می‌كردیم. هفته‌های بعد هم به همین منوال می‌گذشت و هر هفته یك موضوع.


زیر نظر آیت الله مهدوی كنی چه تعلیمی می‌دیدید؟



تعدادی بودیم كه زیر نظر خود آقای مهدوی كنی درس فقه، قرآن، و تحلیل مسائل سیاسی روز می‌خواندیم، ایشان در رابطه با مسائل روز بحث می‌كردند و ما همین حرف‌های ایشان را در هفته بعد برای یكسری از بچه‌های كوچكتر از خودمان درس می‌دادیم. یعنی امتحانی در كار نبوده و به جای آن این تدریس به دیگران و انتقال حرف‌های ایشان، امتحانمان می‌شد. البته در یك كلاس از بین تمام دانش‌آموزان، شاگردهای بهتر انتخاب می‌شدند، تا این كار را انجام دهند. در كنار این كارها دكلمه و نمایش فیلم هم داشتیم.

فیلم‌هایمان هم بخشی‌اش مربوط به كارهای كوتاهی بود كه ساخته شده بود و بخشی هم مربوط به سفارت‌خانه‌ها كه تبلیغ كشورشان از لحاظ جغرافیایی بود یا در مورد راز بقا و پدیده‌های جهانی. بخش‌های مفید آن را جدا می‌كردیم و قسمت‌هایی كه مناسب نبود را در می‌آوردیم و در نهایت از آن فیلم‌ها اسرار خلقت را نشان می‌دادیم. یا مثلا آشنایی با جغرافیای دنیا. تابستان‌ها هم به اردوهای بلند مدتی می‌رفتیم كه در آنجا تعلیم شنا یا سواركاری می دیدیم یا نمایش كار می‌كردیم، پروانه یا برگ جمع می‌كردیم و از آنها كلكسیون درست می‌كردیم. با سنگ‌ها آشنا می‌شدیم و بسیاری از مهارت‌های دیگر.


چه مدرسه‌ای می‌رفتید؟



من به مجموعه‌ای از مدرسه‌های ملی ـ مذهبی آن دوران می‌رفتم. سرآمد آن مدارس، علوی، قدس، موسوی و كمال بود. این مدارس جزو مدرسه‌های مهم قبل از انقلاب بودند. رئیس مدرسه علوی شخصی بود به نام روزبه و مدیر مدرسه فرد پرقدرتی بود به نام علامه كه روحانی بود. رئیس مدرسه كمال آقایان دكتر ساحبی و مهندس بازرگان بودند. شهید رجایی هم معلم ما بود، آقای محمد علی نجفی در آنجا تئاتر درس می‌داد و آقای موسوی گرمارودی هم انشاء جلال الدین تاریخ تعلیمات اجتماعی و فارسی تدریس می‌كرد یا آقای اسدی كه دبیر ادبیات بود. در حقیقت آدم‌های شناخته شده‌ای، آن دوران معلم ما بودند.


پس فوق برنامه‌های مدرسه‌تان هدف شما را مشخص كرد؟



فوق برنامه ها باعث شد تا بچه‌ها به رشته‌هایی كه علاقه‌مند بودند كم كم به آن سمت و سو گرایش پیدا كنند و هر كاری كه دوست داشتند را در آنجا انجام دهند، در حقیقت محلی شد برای شناخت استعدادها و علایق! هر كسی به هر كاری كه علاقه‌مند بود به سوی آن رفت. بیشتر بچه‌هایی كه از این مدارس فارغ‌التحصیل شدند، اكثرا شاگرد اول‌های كنكور بودند و تیزهوش. الان هم هر كدام به موفقیت‌های بزرگی رسیدند، یا سفیرند یا وزیر یا معاون وزیر!


قرار گرفتنان در مسیر هنر اتفاقی بود یا متوجه استعدادتان شدید؟



در دوران مدرسه بیشتر شكل گرفت.


پس به نوعی مدیون پدر و مادرتان هستید؟



بله، صد درصد! پدرم خیلی علاقه داشت كه من در مدارس خوب درس بخوانم، این شرایط را هم ایشان مهیا كردند. از 5 صبح تا 9 شب، در مدرسه بودم. یعنی ارتباط دیگری با كسی نداشتم. كارهایم را هم در مدرسه انجام می‌دادم. در حقیقت از خانه برای خوابیدن استفاده می‌كردیم.


این حساسیت فقط روی شما بود یا بر تك‌تك بچه‌ها؟



برای همه بود. ولی هر كسی می‌توانست در هر بخشی كه علاقه دارد، كار كند. یكی از برادران من علاقه‌مند به صنایع بود و وارد آن شد و بقیه هم در بخش‌های دیگر برای همه‌مان این شرایط مهیا بود اما هر كسی به فراخور خودش از آن استفاده كرد.


از تدریس‌تان به كودكان بگویید.



سال آخر دبیرستان بودم و نزدیك به گرفتن دیپلم كه از طرف همان مدارس ملی خواستند كه آنجا تدریس كنم، من هم رفتم و زیر نظر مرحوم نیرزاده معلم كلاس اول دبستان شدم. سبك خیلی خاصی را در تدریس پایه‌ریزی كرده بود كه با نمایش درس می‌داد. خیلی هم سر و صدا كرده بود و جزو مدارس نمونه كشور بود. هر سال، كنكوری برای كلاس اول برگزار می‌شد، كه تعداد زیادی آدم می‌آمدند و ما مجبور بودیم از بین آنها 40 نفر را انتخاب كنیم. نوع ارتباط و تربیتی كه با بچه‌ها داشتیم فوق‌العاده بود.


پس از تدریس شروع به نوشتن كتاب كودك كردید؟



از همان دورانی كه در مدرسه با بچه‌ها بودیم استفاده كردیم و با توجه به نیاز كودكان شروع به نوشتن كتاب كردم. كتاب‌هایی كه می‌نوشتم را برای آنها می‌خواندم و نظراتشان رامی‌پرسیدم، تكمیل‌اش می‌كردم و بعد چاپ‌اش می‌كردم. در نهایت حدود 15 جلد كتاب برای كودكان نوشتم و تعداد زیادی كتاب هم نقاشی و عكاسی كردم. همه این‌ها مرهون دوران جوانی من می‌شود كه بسیار زیاد علاقه‌مند به خواندن كتاب شده بودم. همیشه كتاب به دست داشتم و در مورد كتاب‌های روز بحث می‌كردم یا گوشه آنها مطلبی می‌نوشتم یا شعرهای زیبا را حفظ می‌كردم، یا شروع به جمع‌آوری اشعار می‌كردم، مثلاً در مورد درخت كلی شعر جمع كردم یا شجاعت یا دروغگویی، عشق؛ آداب معاشرت و همه چیز. هنوز هم آن جزوه‌ها را دارم. كلمات قصار زیادی را جمع می‌كردم، دید خیلی خوبی در مورد زندگی و همه چیز به من داد. به خاطر همین هم فكر می‌كردم كه باید زكات علم‌ام را بدهم كه تبدیل شد به نوشتن كتاب و كار كردن تئاترهای كوتاه و آموزشی برای بچه‌ها برای این منور هم به سراغ داستان‌های جذاب و قابل فهم نمایشنامه‌نویسان بزرگی مثل چخوف و برشت می‌رفتیم.

چطور به سمت اجرای نمایش گرایش پیدا كردید؟



كم‌كم به واسطه همین كارها و دورانی كه با آقای نجفی بودم، به دانشكده هنرهای زیبا رفتم و زیر نظر دكتر ممنون كار تئاتر كردم. از هم دوره‌ای‌های من هم محمدرضا هنرمند، آزیتا حاجیانف محمود جعفری، كریم اكبری مباركه و منصور شه‌پر بودند. بچه هایی كه دور هم یك گروه تئاتری تشكیل دادیم به اسم گروه سبز. كه كارهایمان را انجام دادیم و در تئاتر شهر اجرا كردیم. نمایشی داشتیم به نام نسل آواره كه در مورد فلسطین بود و آوارگی‌های آنها. در حقیقت از شعرهای محمود درویش استفاده كرده بودیم و جزو بهترین نمایش‌های سال شد.

یعنی یك كارگردانی جمعی داشتید؟



بله و قبل از آن هم. تئاتری به اسم نمایش بی‌كلام را در اصفهان و در اردوی عمران ملی اجرا كردم كه مشكلاتی برای به همراه داشت. این كار نوشته و كارگردانی و بازی خودم بود. یك ساعت تئاتر بود بودن هیچ كلامی، فقط موسیقی بود و حركت. بعد از انقلاب هم این نمایش را روی صحنه آوردیم. نقش روشن فكر را خودم بازی كردم، محمدرضا هنرمند نقش شاه و پرویز پورحسینی هم نقش یك آمریكایی را بازی می‌كرد. بعد از آن هم با بچه‌های مشهد نمایشی در مورد عاشورا در تئاتر سنگلج كار كردیم. یادم هست كه سید جواد هاشمی هم در آن كار بازی می‌كرد كه اسم نمایش هم بود حج ابراهیم، حج عاشورا. یعنی از زمان حضرت ابراهیم شروع تا زمان امام حسین می‌رسید. خیلی از مسوولان مملكتی به تماشای آن كار آمدند.


برخورد خانواده‌ای كه سرش به حساب و كتاب بود و حالا باید سر را بلند می‌كرد و پسرش را بر صحنه تئاتر می دید، چطور بود؟



كارهایی كه ما می‌كردیم، نوع رایج و مرسوم تئاتر نبود. كارهای ما صرفا خاص آدم‌های فرهیخته بود. مثل سینما كه كارگردان‌هایی مثل بیضایی، تقوایی، مهرجویی و كیارستمی وجود داشتند و كارشان اصلا قابل مقایسه با كارهای آن دوره نبود. من هم راهم تقریبا جدا بود و نمایش‌های مذهبی كار می‌كردم. ما مهر تایید كارهایمان را از آقای مهدوی كنی یا شهید مطهری می‌گرفتیم.


چطور با شهید مطهری آشنا شدید؟



مركزی بعد ازصادقیه، ایجاد شد به نام حسینیه ارشاد كه در آن دكتر شریعتی و شهید مطهری سخنرانی می‌كردند.


همین حسینیه ارشاد فعلی؟



بله، همین جا كه مركز جوانان بود. دكتر شریعتی درس می‌داد، تاریخ ادیان به ما می‌آموخت و راجع به دین‌های مختلفی با ما به بحث می‌نشست و بعد به اسلام می‌رسید. این بحث‌ها چندین ماه طول می‌كشید. همه دانشجوهای علاقه مند بودند، من هم مثل آنها و كمی نزدیك‌تر به دكتر شریعتی. اداره حاشیه جلسات به عهده من بود. یعنی قبل از سخنرانی ایشان شعر اجرا می‌كردم. مثلا به مناسبت ولادت حضرت علی شعر جاودانه مرد را خواندم یا به مناسبت بعثت پیامبر شعر خاستگاه نور آقای گرمارودی را خواندم. یا قبل از سخنرانی‌های آقای فخرالدین حجازی كه آن موقع خطیب بسیار توانایی بود و تعداد زیادی از مردم پای صحبت‌های ایشان می‌نشستند، شعرهای حماسی می‌خواندم.

آنقدر این اشعار طرفدار داشت كه مجبور شدیم آنها را چاپ كنیم و در اختیار همه بگذاریم. این‌ها همه مورد تایید خانواده من هم بود و فاصله داشت. یعنی ما به جای اینكه از منبع استفاده كنیم، از نمایش برای حرفمان استفاده می‌كردیم، یا موسیقی‌های سنگین و كلاسیك می‌گذاشتیم. مثل موسیقی فیلم‌های بن‌هور و باراباس. قرآن را با ترجمه‌اش می‌خواندیم و در آن تامل می‌كردیم. با این شیوه ها جوانان بسیاری جذب مذهب می‌شدند و دوست داشتند كه كار كنند. آن موقع گروه‌های چپ بسیار بودند و تفكرات ماركسیستی زیاد بود و با بچه‌های مذهبی برخورد داشتند. بچه‌های مذهبی هم سعی می‌كردند تا شرایطی را مهیا كنند كه آنها را جذب خودشان كنند و چه كاری بهتر از اینكه با نمایش و موسیقی و شعر این كار را انجام دهند. در حقیقت تركیب شهید مطهری و دكتر شریعتی تاثیر بسیار زیادی روی جوانان گذاشت.


كدامیك از اساتیدی كه نامشان را بردید روی شما بیشتر تاثیر داشت؟



هر كدام موقعیت خودشان را داشتند، به هر حال شالوده ذهن من و اولین پایه‌های ذهنی من زیر نظر آقای مهدوی كنی صورت گرفتكه الحق و والانصاف بسیار هم خوب كار می‌كردند و با مجالسی كه برگزار می‌شد جوانان بسیاری جذب این افكار می‌شدند و هر هفته آقای مهدوی كنی می‌آمدند و صحبت‌های اساسی می‌كردن. بچه‌هایی كه در حال حاضر در مملكت مثمر ثمرند، اكثرا شاگردهای آقای مهدوی‌كنی و شهید مطهری یا دكتر شریعتی هستند. همزمان با آن دوران شهید مطهری هم در حسینیه ارشاد تدریس داشتند. در حقیقت ایشان و دكتر شریعتی یك مطلب را بیان می‌كردند ولی با زبان‌های مختلف كه روی هر كسی یك تاثیر می‌گذاشت. به نظرم مجموعه این صحبت‌ها تاثیر بسیار خوبی بر جامعه گذاشت.

یعنی حتی اگر بخواهید موقعیت جوانان و پیش زمینه انقلاب را بررسی كنید به این سه شاخه تفكر می‌رسید. كه هر كدام هم در كنارشان بزرگواران دیگری مثل شهید مفتح و شهید باهنر بوده اند. یا در كنار دكتر شریعتی، پدرشان استاد محمد تقی بوده اند. یا آیت‌الله خامنه‌ای مقام معظم رهبری كه جلسات بسیاری با دكتر شریعتی و شهید مفتح داشتند. مجموعه این بزرگان طیفی را ایجاد كرد برای شروع انقلاب به رهبری امام.

می‌خواهم بگویم كه من شانس این را داشتم كه از سه منبع استفاده كنم و با تمام مسائل مذهبی آن دوران آشنا شوم و به این پی ببرم كه برای ارتباط با مردم و بیان مسائل چه شیوه و روشی را باید پیدا كرد؟ و این شد كه به سمت نمایش سوق پیدا كردم، اول فكر كردم كه با كتاب كودكان می‌شود این ارتباط را برقرار كرد، بعد فكر كردم كه نتیجه این فكر با نمایش جذاب‌تر و بهتر می‌شود. بعد هم به موقعیت بزرگ‌تری فكر كردم و به سینما و تلویزیون رسیدم. و از آن به بعد جلو و جلوتر آمدیم و سعی كردیم كارمان را آنجور كه درست است، تحویل دهیم.


چقدر زندگی فعلی‌تان با آموزش‌هایی كه از این اساتید دیده‌اید، پیش می‌رود؟



از نظر من فرقی نكرده من همان جوری كه قبلا زندگی می‌كردم زندگی می‌كنم.


بیشتر منظورم شكل و شمایل زندگی‌تان است.
تصوراتم هنوز همان است و هنوز باهمان ذهنیات زندگی می‌كنم، اگر نمی‌خواستم كه در آن راستا باشم، باید یك مغازه باز می‌كردم و به كاسبی می‌پرداختم و برنج و روغن می‌فروختم. ولی اندوخته‌هایی كه از آن دوران داشتیم و سرمایه‌گذاری‌هایی كه در آن دوران كرده‌ایم، این است كه باید از اندوخته‌های آن دورانمان استفاده كنیم.



به چه خاطر این همه آن دوران را دوست دارید؟



به خاطر سالیان سالی كه معلم كلاس اول بودم و فكر می‌كنم خیلی تخصصی آموزش می‌دادم. شاید بر هیچ یك از كارهایی كه انجام دادم صحه نگذارم، جز آموزشی كه به كلاس اولی‌ها می‌دادم. مطمئنم كه بهترین شیوه آموزشی را برای كلاس اول داشتم. به بچه‌ها دیكته سال ششم و امتحان نهایی را به آنها می‌گفتم و حق هم نداشتند از 20 كمتر بگیرند، چون می‌گفتم من درسم را داده‌ام، شما هم كه آدم‌های كم هوشی نیستید پس نباید اشتباه كنید، یا مثلا كسی كه قرار بود تنبیه شود، تنبیه‌اش این بود كه مشق ننویسد، نه اینكه جریمه شود. یعنی اگر خلافی می‌كرد جریمه‌اش این بود كه با سواد نشود. می‌رفت خانه و آنقدر گریه می‌كرد كه آقای شریفی‌نیا به من مشق نداده. پدر و مادرش تماس می‌گرفتند و خواهش می‌كردند به بچه‌شان تكلیف بدهم.


از شاگردهایتان خبر دارید؟



بله، بچه‌های آن دوران دور هم جمع می‌شوند و می‌آیند و همدیگر را می‌بینیم. همه‌شان تحصیل كرده‌اند و آدم‌های موفقی در كارشان شده‌اند.

برای بچه‌های خودتان هم با شیوه آموزشی كار می‌كردید؟
نه. بچه ها به مدرسه‌هایی رفتند كه سعی كردیم جزو مدارس خوب باشد و كارهایی كه مربوط به من به عنوان یك پدر بود را انجام دهم. بخشی هم مربوط به جامعه است. تصور من از بچه‌های خودم این است كه آن چیزی كه قرار بوده بشوند شده‌اند و به همان سمت رفته‌اند. مهراوه در بخش موسیقی درس خواند و ملیكا هم در بخش نقاشی و عكاسی، در كنارش هم بازیگری می‌كنند.


آقای شریفی‌نیا شما خیلی به این معروفید كه می‌توانید همه را خوب متقاعد كنید، خودتان این را قبول دارید؟



همه ما را متقاعد می‌كنند!


اما شما خیلی خوب حرفتان را به كرسی می‌نشانید؟



اگر نظراتتان حق باشد به كرسی می‌نشیند اگر نباشد هم كه نه!


آیا فروش بالای فیلم می‌تواند، دلیلی برای دستمزد بالای بازیگران در قسمت سوم هم باشد؟



نه اصلا ربطی ندارد. یك زمانی هست كه فیلم شما دو بازیگر بیشتر ندارد، میزان پولی كه به آنها می‌دهی با زمانی كه فیلم 10 بازیگر داشته باشد متفاوت است. مسلما از میزان دستمزد همه كاسته می‌شود تا به آنها برسد. فیلمی كه مورد توجه قرار می‌گیرد، لزوما به من بازیگر مربوط نمی شود چون همه عوامل باعث این توجه شده‌اند. فیلمی كه بازیگر محور نیست بازیگر نمی‌تواند توقع بیشتری برای آن داشته باشد. فروش براساس مجموعه اتفاقاتی است كه در یك فیلم می‌افتد. ممكن است و فیلمی هم بسازیم و مورد توجه قرار نگیرد، آیا بازیگرها پول‌هایشان را پس می‌دهند؟ آقای كاسه‌ساز 10 فیلم جنگی كار كرده بود كه فقط دهمین فیلم آن اخراجی ها 1 فروش خوبی داشت! آن هم با آن وضعیت قاچاق سی دی! در 9 فیلم قبلی بازیگرها پول‌هایشان را را به خاطر عدم موفقیت فیلم پس داده‌اند؟ نه! فیلمی مثل سنتوری را كار كردیم كه اكران نشد، بعد هم سی دی اش درآمد

كدامیك از عوامل پولشان را به خاطر ضرر تهیه‌كننده پس دادند؟

هر كس دوست دارد می‌تواند در فیلم شریك شود كه هم در سود و هم در زیانش شریك باشد.


منظورتان این است كه بیاید و شریك شود؟



نه یكی می‌تواند بگوید كه فروش منوط به من می‌شود و از فروش 2 میلیارد مثلا 100 میلیونش بخاطر من بوده. كلا وقتی ما در ضرر فیلمی خودمان را شریك نمی‌كنیم در سودش هم نباید شریك شویم.

اسم مهراوه برگرفته از كتاب دكتر شریعتی است؟



آقای شریعتی این اسم را خیلی دوست داشت. مهراوه یعنی خدای شرق. مهر یعنی خورشید آوه هم كه پسوند آویختن است. یعنی كسی كه به سمت نور می‌رود. مرحوم شریعتی می‌گفت من اسم دختر اولم را می‌خواستم بگذارم مهراوه اما نشد. حداقل تو این كار را بكن. دكتر شریعتی تفسیری از كلمه مهراوه در كتاب هبوط دارد كه همه خدایان غرب به مهراوه كه خدای شرق است حسادت می‌كنند و خود را به نحوی شبیه او می‌دانند و می‌گوید كه كسی به دنبال مهراوه می‌گشته به غرب می‌شود پیدایش نمی‌كند و بعد به شرق و هند می‌آید و او را در معبدی مشغول عبادت می‌یابد. دكتر شریعتی در آن كتاب مهراوه را به نوعی دختر بودا می‌داند. من هم از این اسم خوشم می‌آمد، چون اسم تكی بود و با شنیدنش به یاد كسی نمی‌افتادی و هم اینكه مفهوم خوبی داشت.


رابطه‌تان الان با خانواده مرحوم شریعتی چگونه است؟



خانواده‌ای هستند كه من دوستشان دارم و به آنها علاقمندم. هرازگاهی هم می‌بینمشان.


انگار دربین اساتیدی كه داشتید با دكتر شریعتی صمیمی بودید؟



بله. البته با بقیه هم رابطه نزدیكی داشتم.


دلتان برای ایشان تنگ می‌شود؟



خیلی زیاد و تنها كاری كه می‌توانم بكنم این است كه سری به كتاب‌هایشان بزنم. هم آثارش را دوست دارم ولی دو كتاب بسیار احساسی دارد. خیلی نزدیك به خود دكتر شریعتی است. یكی كویر و دیگری هبوط . احساس می‌كنم با این دو كتاب در حال و هوای دكتر قرار می‌گیرم.

از رابطه با خانواده‌تان بگویید. با این مشغله كاری با آنها چطورید؟



سرمان هر چقدر شلوغ باشد بالاخره فرصت‌های بسیار زیادی داریم تا همدیگر را ببینیم. مواقعی كه سر كار نباشم همیشه خانه هستم و جایی نمی‌روم. بحمدالله ارتباط فوق‌العاده خوبی داریم و از داشتن بچه‌هایی مثل ملیكا و مهراوه بسیار خوشحالم. خیلی هم از آنها راضی هستم. البته من نباید تعریف كنم و تعریف را باید دیگران بكنند اما من به سهم خودم از كاری كه آنها در طول این مدت داشته‌اند راضی‌ام. علاقه ملیكا بیشتر به سمت هنر بود و مهراوه ریاضی فیزیك را دوست داشت. ملیكا در حوزه هنری رشته نقاشی و عكاسی را خواند و چندین بار هم جایزه اول عكاسی را برد. الان هم كه تصویرسازی كار كودك می‌كند، كتابی را برای خانم تینا پاكروان طراحی كرده است كه به زودی چاپ می‌شود.


داماد داشتن چه حسی دارد؟



اگر فكر سنت را نكنی بسیار خوب است. یعنی همه هم سعی كردند تا من را یك پدربزرگ معرفی كنند اما خدا را شكر هنوز هیچ خبری نیست. من به عنوان جوان‌ترین و خوش‌تیپ‌ترین پدر زن دنیا معروف هستم! (خنده)


رابطه‌تان با امیررضا چطور است؟



بسیار خوب. بچه‌ای است كه اهل فیلم و سینما و موسیقی و تجارت است.

چه كتاب‌هایی را همراه با خانم آزیتا حاجیان نوشتید؟



ایشان در تنظیم شعر كودكان به من كمك می‌كردند. یك كتاب هم با هم نوشتیم با نام سرود سبز كه در مورد استقلال یك خانواده است. خانواده‌ای كه در روستا زندگی می‌كنند، یك دانه را می‌كارند،از آن مراقبت می‌كنند، رشد می‌كند و بزرگ می‌شود، آن را آرد می‌كنند، بعد خمیر می‌كنند و بعد می‌خورند. این كتاب هم جذاب است.


آشنایی‌تان با خانم حاجیان منجر به ازدواجتان شد، اما شما به جای گرفتن مراسم عروسی، كارتی تهیه كردید كه عكس یك بچه روی آن است و از همه كسانی كه قرار بود دعوت كنید عذرخواهی كردید و ترجیح دادید تا هزینه مصرفی یك مراسم عروسی را به كودكان ببخشید. این فكر چطور به ذهنتان رسید؟



در آن دوران هم دایره دوستان و آشنایان ما بسیار گسترده بود، بخشی بچه‌های اهل علم و برخی هم دوستان خانوادگی و اقوام بودند. به ازدواج‌مان فكر كردیم! به این نتیجه رسیدیم كه به جای اینكه خرج هنگفتی برای برپایی یك مراسم عروسی داشته باشیم، در حد بضاعت و توانایی‌مان هزینه آن را به كودكانی كه نیازمندند و حتی یك قلم برای نوشتن ندارندف واگذار كنیم. با آنها آشنایی داشتم چون در پایین شهر و در حلبی‌آباد عكاسی می‌كردم.

آنها هم من را می‌شناختند. از آن عكس‌ها استفاده كردیم و برای دوستانمان نوشتیم، درست است كه در شب عید، كام‌تان با شیرینی مراسم ما شیرین نشد، اما حتما از این خوشحال‌تر می‌شوید، كه هزینه این مراسم را به كودكان نیازمند بسپاریم. دغدغه اصلی‌مان كودكان بودند، به خاطر همین هم تمام دوران جوانی‌من برای بچه‌ها گذشته و برای آنها كار كردم.

به نظرتان این فكر ایده‌آل نیست؟



من الان هم این كار را می‌كنم و هر سال هزینه‌ای را به كودكان بی‌سرپرست اختصاص میدهم. در آن زمان هم كسانی كه این كارت عروسی را از ما می‌گرفتند زیاد بودند، هر سال هم تعداد دیگری به دوستانمان اضافه می‌شود و باز ما به این عروسی دعوت‌شان می‌كردیم. در آخر سال هر تعدادی كه كارت پخش كرده بودیم به همان میزان هم به بچه‌ها كمك می‌كردیم. علاقه زیادی به بچه‌ها دارم. در فیلم‌هایی كه به من پیشنهاد می‌شود اگر ببینم كه فیلم به بچه‌ها تعلق دارد بدون هیچ ملاحظاتی حتما بازی می‌كنم
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Saghar
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Saghar


تعداد پستها : 6513
Location : یه جایی میون مردم خاکی
Registration date : 2008-12-24

مطالب جالب - صفحة 2 Empty
پستعنوان: رد: مطالب جالب   مطالب جالب - صفحة 2 Icon_minitimeالسبت فبراير 06, 2010 7:04 pm

آیا شما افسرده هستید؟




مطالب جالب - صفحة 2 3nbgk07junzlg5utsehw


[size=9]پرسش نامه دكتر بك یكی از بهترین معیار های روان پزشكی است برای تعیین سطح افسردگی .این پرسش نامه را به دقت بخوانید و به سوال های آن یك به یك پاسخ دهید[/size]

[size=9]0 )من غمگین نیستم
1) من غمگینم
2)غم و غصه از زندگی من دست بر نمی دارد
3) دیگر تحمل این زندگی را ندارم

2
0) من به آینده خوشبینم
1)امیدی به آینده ندارم
2)احساس می كنم كه آینده خوبی در انتظارم نیست
3)هیچ روزنه امیدی در زندگی ام نیست
[/size]


[size=9]3
0)من ناكام نیستم
1)من از دیگران ناكام ترم
2)وقتی به گذشته نگاه می كنم می بینم تمام زندگی ام شكست و ناكامی بوده است
3)من یك شكست خورده تمام عیارم
[/size]


[size=9]4
0)مثل گذشته از زندگی ام رضایت دارم
1)مثل گذشته از زندگی لذت نمی برم
2) از زندگی ام رضایت واقعی ندارم
3)از همه چیز و همه كس ناراضی ام
[/size]


[size=9]5
0)احساس گناه و تقصیر نمی كنم
1)گاهی اوقات احساس گناه می كنم
2)اغلب اوقات احساس گناه و تقصیر دارم
3)همیشه احساس گناه و تقصیر در من است
[/size]


[size=9]6
0)انتظار مجازات ندارم
1)احساس می كنم ممكن است مجازات شوم
2)انتظار مجازات دارم
3)مطمئنم مجازات می شوم
[/size]


[size=9]7
0)من از خودم رضایت دارم
1)من از خودم ناراضی ام
2)از خودم بدم می آید
3)من از خودم متنفرم
[/size]


[size=9]8
0)من بدتر از دیگران نیستم
1)گاهی از خودم به خاطر خطاهایم انتقاد می كنم
2)همیشه به خاطر خطاهایم خودم را سرزنش می كنم
3)برای هر اتفاق و حادثه ای خودم را سرزنش می كنم
[/size]


[size=9]9
0)هیچ وقت به خودكشی فكر نمی كنم
1) فكر خودكشی به سرم زده ولی هیچ وقت اقدام به خود كشی نكرده ام
2)به فكر خودكشی هستم
3)اگر بتوانم خودكشی می كنم
[/size]


[size=9]10
0)بیش از حد معمول گریه نمی كنم
1)بیشتر از گذشته گریه می كنم
2)همیشه در حال گریه كردنم
3)قبلا زیاد گریه می كردم اما حال با آن كه دلم می خواهد نمی توانم گریه كنم1
[/size]


[size=9]11
0)كم حوصله تر از گذشته ام
1) از گذشته كم حوصله ترم
2)اغلب اوقات كم حوصله ام
3) همیشه كم حوصله ام
[/size]


[size=9]12
0)مثل همیشه مردم را دوست دارم
1)كمتر از گذشته به مردم علاقمندم
2)تا حدود زیادی علاقه ام را به مردم از دست داده ام
3)از همه مردم سیر شده ام و دیگر به هیچ كس علاقه ای ندارم
[/size]


[size=9]13
0)مثل گذشته تصمیم می گیرم
1)كمتر از گذشته تصمیم می گیرم
2)نسبت به گذشته تصمیم گیری برایم سخت تر شده است
3) قدرت تصمیم گیری ام را كاملا از دست داده ام
[/size]


[size=9]14
0)جذابیت گذشته را دارم
1)نگرانم كه جذابیتم را از دست بدهم
2) احساس می كنم كه جذابینم را روز به روز بیشتر از دست می دهم
3)من زشت هستم
[/size]


[size=9]15
0)به خوبی گذشته كار می كنم
1) به خوبی گذشته كار نمی كنم
2)برای هر كاری مجبورم به خودم فشار بیاورم
3)دستم به هیچ كاری نمیرود
[/size]


[size=9]16
0) مثل گذشته خوب می خوابم
1)مثل گذشته خوابم نمیبرد
2)یكی دو ساعت زودتر از معمول از خواب می پرم و دوباره خوابیدن برایم سخت می شود
3)چند ساعت زودتر از معمول از خواب می پرم و دیگر خوابم نمی برد
[/size]


[size=9]17
0)بیشتر از گذشته خسته نمی شوم
1)بیشتر از گذشته خسته می شوم
2)از انجام هر كاری خسته می شوم
3)از شدت خستگی هیچ كاری نمی توانم انجام دهم

18
0)اشتهایم هیچ تغیری نكرده است
1)اشتهایم به خوبی گذشته نیست
2)اشتهایم خیلی كم شده است
3)تازگی ها هیچ اشتهایی به غذا ندارم
[/size]


[size=9]19
0)اخیرا وزن كم نكرده ام
1)تازگی بیش از دو و نیم كیلو وزن كم كرده ام
2)تازگی بیش از پنج كیلو وزن كم كرده ام
3) تازگی بیش ازهفت كیلو وزن كم كرده ام
[/size]


[size=9]20
0)بیش از گذشته بیمار نمی شوم
1) سردرد و دل درد و یبوست دارد اذیتم می كند
2)به شدت نگران سلامتم هسنم
3)آنقدر نگران سلامت خود هستم كه دست و دلم به هیچ كاری نمی رود
[/size]


[size=9]21
0)میل جتسی ام هیچ تغییری نكرده است
1) میل جتسی ام تازگی كمتر شده است
2)میل جنسی ام خیلی كم شده است3
3)اصلا هیچ میل جنسی در من باقی نمانده است
تفسیر تست
ابتدا باید نمره ها را با هم جمع كنید

10-1شما افسرده نیستید

16-11خطرناك و شدید است حتما با روانپزشك یا روانشناس مشورت كنید افسردگی شما خفیف است

30-17 بهتر است هر چه زودتر با روانشناس مشورت كنید

40-31 افسردگی شما شدید است مشورت با روانشناس را فراموش نكنید

بیشتر از 40 افسردگی شما بسیار است حتما با روان پزشك مشورت نمایید
[/size]
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
REZA*HAMAKI
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
REZA*HAMAKI


تعداد پستها : 1898
Age : 33
Location : Qom
Registration date : 2009-09-26

مطالب جالب - صفحة 2 Empty
پستعنوان: رد: مطالب جالب   مطالب جالب - صفحة 2 Icon_minitimeالأحد فبراير 07, 2010 2:17 pm

ممنون گلی خانوم فوق العاده بود lol! . درباره ی شریفی نیا نوشتید یه خاطره یادم اومد. یکی از دوستام تعریف میکرد سر کلاس زیست شناسی


معلمشون میگه:" ... پدیده ی چند همسری در میان حیوانات وجود داره و فقط شریفی نیا نیست که تو هر فیلمی که بازی میکنه دو تا زن میگیره!" Laughing
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
yasamiin
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
yasamiin


تعداد پستها : 2958
Age : 37
Location : *ايران*تهران*خاكم*وطنم*.-~*¨¨`*~-.¸,.-~*¨¨`*~-.¸
Registration date : 2007-12-18

مطالب جالب - صفحة 2 Empty
پستعنوان: رد: مطالب جالب   مطالب جالب - صفحة 2 Icon_minitimeالأحد فبراير 07, 2010 3:48 pm

مرسی گلی جونم.....
دارم روانشناسیرو سیو میکنم
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Saghar
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Saghar


تعداد پستها : 6513
Location : یه جایی میون مردم خاکی
Registration date : 2008-12-24

مطالب جالب - صفحة 2 Empty
پستعنوان: رد: مطالب جالب   مطالب جالب - صفحة 2 Icon_minitimeالأحد فبراير 07, 2010 6:03 pm

REZA*HAMAKI نوشته است:
ممنون گلی خانوم فوق العاده بود lol! . درباره ی شریفی نیا نوشتید یه خاطره یادم اومد. یکی از دوستام تعریف میکرد سر کلاس زیست شناسی


معلمشون میگه:" ... پدیده ی چند همسری در میان حیوانات وجود داره و فقط شریفی نیا نیست که تو هر فیلمی که بازی میکنه دو تا زن میگیره!" Laughing

مطالب جالب - صفحة 2 Moteharek-FOT_IR_%28168%29
مطالب جالب - صفحة 2 Moteharek-FOT_IR_%28168%29
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
 
مطالب جالب
بازگشت به بالاي صفحه 
صفحه 2 از 24رفتن به صفحه : الصفحة السابقة  1, 2, 3 ... 13 ... 24  الصفحة التالية
 مواضيع مماثلة
-

صلاحيات هذا المنتدى:شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
 :: عمومي :: گفتگوی آزاد-
پرش به: