.: پاتوق :.

Saghar نوشته است:

magnoon diab نوشته است:

من هر وقت در مورد عشق عاشقی با رئیسم حرف میزنم
رئیسم این جمله بهم میگه
خدایا :
به هر که دوست میداری بیاموز که عشق از زندگی کزدن بهتر است
و به هر که دوست تر میداریبچشان که دوست داشتن از عشق برتر است
بعد بهم میگه هر وقت فهمیدی منظور دکتر از این جمله چیه
اونوقت معنی عشق و عاشقی رو می فهمی

میشه بگی این جمله ازکیه عزیزم؟

دکتر علی شریعتی

می خواستم بگم شاید اگر تهران یه کم خلوت تر بود، وضع خیابونا و اتوبانهاش بهتر بود، ترافیکش به این سنگینی نبود، و ...، اونوقت از اینکه هوا از صبح گرفته و داره نم نم بارون میاد خوشحال میشدم، ولی حالا همه اش نگران مامان و بابا و داداشم هستم که توی ترافیک ناشی از بارون، توی اتوبانها گیر کردن و من همه اش دلم واسشون شور می زنه...
اما دیدم اگه یه عینک کثیف به چشم من باشه و منظره های اطرافم رو تار و بد ببینم، تقصیر زیبایی ها نیست، تقصیر منه که عینکم رو تمیز نمی کنم
کاش یه نفر پیدا بشه یه فکری به حال ترافیک تهران بکنه، تا روزهای بارونی بدون استرس و نگرانی بگذره و آدم از زیبایی بارون لذت ببره... کااااااش..

دلارام نوشته است:

می خواستم بگم شاید اگر تهران یه کم خلوت تر بود، وضع خیابونا و اتوبانهاش بهتر بود، ترافیکش به این سنگینی نبود، و ...، اونوقت از اینکه هوا از صبح گرفته و داره نم نم بارون میاد خوشحال میشدم، ولی حالا همه اش نگران مامان و بابا و داداشم هستم که توی ترافیک ناشی از بارون، توی اتوبانها گیر کردن و من همه اش دلم واسشون شور می زنه...
اما دیدم اگه یه عینک کثیف به چشم من باشه و منظره های اطرافم رو تار و بد ببینم، تقصیر زیبایی ها نیست، تقصیر منه که عینکم رو تمیز نمی کنم
کاش یه نفر پیدا بشه یه فکری به حال ترافیک تهران بکنه، تا روزهای بارونی بدون استرس و نگرانی بگذره و آدم از زیبایی بارون لذت ببره... کااااااش..

دستت درد نکنه اگه پیدا شد بعد آدرس بده بفرستش شهر ما
آخه از بس هر روز یه گوشه ش رو کندن که دیگه مطمئنیم که گنج مَنجی
در دل شهر کهنمان نهفته نیست.

Jany نوشته است:

دلارام نوشته است:

می خواستم بگم شاید اگر تهران یه کم خلوت تر بود، وضع خیابونا و اتوبانهاش بهتر بود، ترافیکش به این سنگینی نبود، و ...، اونوقت از اینکه هوا از صبح گرفته و داره نم نم بارون میاد خوشحال میشدم، ولی حالا همه اش نگران مامان و بابا و داداشم هستم که توی ترافیک ناشی از بارون، توی اتوبانها گیر کردن و من همه اش دلم واسشون شور می زنه...
اما دیدم اگه یه عینک کثیف به چشم من باشه و منظره های اطرافم رو تار و بد ببینم، تقصیر زیبایی ها نیست، تقصیر منه که عینکم رو تمیز نمی کنم
کاش یه نفر پیدا بشه یه فکری به حال ترافیک تهران بکنه، تا روزهای بارونی بدون استرس و نگرانی بگذره و آدم از زیبایی بارون لذت ببره... کااااااش..

دستت درد نکنه اگه پیدا شد بعد آدرس بده بفرستش شهر ما
آخه از بس هر روز یه گوشه ش رو کندن که دیگه مطمئنیم که گنج مَنجی
در دل شهر کهنمان نهفته نیست.

آدمی از نو بباید ساخت، وز نو آدمی
و همچنین شهری از نو بباید ساخت، وز نو شهری

دلارام نوشته است:

می خواستم بگم شاید اگر تهران یه کم خلوت تر بود، وضع خیابونا و اتوبانهاش بهتر بود، ترافیکش به این سنگینی نبود، و ...، اونوقت از اینکه هوا از صبح گرفته و داره نم نم بارون میاد خوشحال میشدم، ولی حالا همه اش نگران مامان و بابا و داداشم هستم که توی ترافیک ناشی از بارون، توی اتوبانها گیر کردن و من همه اش دلم واسشون شور می زنه...
اما دیدم اگه یه عینک کثیف به چشم من باشه و منظره های اطرافم رو تار و بد ببینم، تقصیر زیبایی ها نیست، تقصیر منه که عینکم رو تمیز نمی کنم
کاش یه نفر پیدا بشه یه فکری به حال ترافیک تهران بکنه، تا روزهای بارونی بدون استرس و نگرانی بگذره و آدم از زیبایی بارون لذت ببره... کااااااش..

دلارام جان این مشکل یه راه حل داره ..... پایتخت رو منتقل کنیم کرمانشاه! بعد از هوای پاک و تمیز و خیابون های خلوت

تهران استفاده کن !

من که موافقم رضا جان
تو هم که موافقی
می مونه دولت و مجلس و بقیه دم و دستگاهها و مردم مملکت که ایشاا... اونا هم موافق میشن
پس حله دیگه

magnoon diab نوشته است:

دلارام نوشته است:

من که موافقم رضا جان
تو هم که موافقی
می مونه دولت و مجلس و بقیه دم و دستگاهها و مردم مملکت که ایشاا... اونا هم موافق میشن
پس حله دیگه

من مخالفم پایتخت باید یزد باشه

مشکلی نیست محبوبه جان
هم کرمانشاه پایتخت باشه هم یزد
خوب بیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــد؟؟؟؟؟؟؟

دلارام نوشته است:

magnoon diab نوشته است:

دلارام نوشته است:

من که موافقم رضا جان
تو هم که موافقی
می مونه دولت و مجلس و بقیه دم و دستگاهها و مردم مملکت که ایشاا... اونا هم موافق میشن
پس حله دیگه

من مخالفم پایتخت باید یزد باشه

مشکلی نیست محبوبه جان
هم کرمانشاه پایتخت باشه هم یزد
خوب بیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــد؟؟؟؟؟؟؟

magnoon diab نوشته است:

Saghar نوشته است:

دلارام نوشته است:

magnoon diab نوشته است:

دلارام نوشته است:

من که موافقم رضا جان
تو هم که موافقی
می مونه دولت و مجلس و بقیه دم و دستگاهها و مردم مملکت که ایشاا... اونا هم موافق میشن
پس حله دیگه

من مخالفم پایتخت باید یزد باشه

مشکلی نیست محبوبه جان
هم کرمانشاه پایتخت باشه هم یزد
خوب بیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــد؟؟؟؟؟؟؟

قه جای اینکه چشمات رو اینجوری کنی
بیا تو جبهمه ی من تا یزد بشه پایتخت ایران

من يه فكر بكر دارم
كرمانشاه بشه پايتخت يزد هم بشه دسته تخت
فكر كنم ديگه حله

Saghar نوشته است:

magnoon diab نوشته است:

Saghar نوشته است:

دلارام نوشته است:

magnoon diab نوشته است:

دلارام نوشته است:

من که موافقم رضا جان
تو هم که موافقی
می مونه دولت و مجلس و بقیه دم و دستگاهها و مردم مملکت که ایشاا... اونا هم موافق میشن
پس حله دیگه

من مخالفم پایتخت باید یزد باشه

مشکلی نیست محبوبه جان
هم کرمانشاه پایتخت باشه هم یزد
خوب بیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــد؟؟؟؟؟؟؟

قه جای اینکه چشمات رو اینجوری کنی
بیا تو جبهمه ی من تا یزد بشه پایتخت ایران

واقعا بمیرم برای دل داداشم

باشه محبوبه جان
اصلا هر سال یه شهر بشه پایتخت اینجوری نوبت به همه می رسه
یه مدت صبر کن هم یزد رو پایتخت می کنیم هم شما بشو رئیس جمهور
می خوام بهت شام بدم، چی میل دارید خانوم رئیس جمهور؟

کسی موضوع جدید نداره روش بحث کنیم؟

magnoon diab نوشته است:

منم موافقم
دلارام جونم من تنها نیستم دو تا پرس شام واسه ی ما بزار کنار

بالاخره خودش اعتراف کرررررررررررررررررررررررررررررررررد
محبوبه جان می بینم که همای سعادت و شتر بخت و اقبال دوتایی باهم اومدن در خونه شما رو زدن
پس بگو واسه چی هی بحث ازدواج و طلاق رو می کشی وسط
دو پرس شام که سهله عزیزم، هر کدوم دوستان که راهی خونه بخت بشه من حاضرم یه هفته به همه شام و نهار و صبحانه و عصرانه بدم
(نگفتم غذا چیه هاااااا، یهو دیدید نون و پنیر بود، بیخود به دلتون صابون نزنید )
تو که دیگه تاج سری، یه دونه محبوبه که بیشتر نداریم
چشم من اون لیست غذاهات رو می دم اکبر آقای آشپزباشی بپزونه
ولی نسوزه پدر عاشقی، ببین چه کار کرده با دختر مردم، بچه ام اصلا اشتها نداره

"من رژیم دارم زیاد نمی خورم
فقط قربون دستت چند تا پیتزا مخصوص،پیتزا مکزیکانا، پیتزا مرغ
چند تا پرس چلوکباب،چند تا پرس جوجه کباب، چند پرس ششلیک
چند پرس چلوگوشت من ماهی دوست ندارم بیخیال ماهی میشم
کباب کوبیده، نکوبیده، و ......
فقط نوشابهش بدون قند باشه من رژیم دارم"

Amr Diab نوشته است:

یعنی چی شام نده ....من حالیم نمیشه...ببین دلارام من گرسنمه قبلا قرار بود شام بدی حالا باید نهار و شام بدی و گرنه میدم محبوبه تبدیلت کنه به پیتزا

محبوبه تبدیل به پیتزام کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من خودم بچگی هام یه سفر رفتم ایتالیا، زد به سرم پیتزا رو اختراع کنم، اختراعش کردم و برگشتم
ولی شام رو هستم، همگی یاری کنید چند تا از بچه های فروم رو بفرستیم خونه بخت، شام و نهارش با من

بهاره نوشته است:

مرسي دلآرام جان .. واقعا اين تاپيك نياز بود

خواهش می کنم بهاره جان
انشالله بچه ها هم همکاری کنن و غیر از موضوعات تخصصی تر که اینجا با هم به بحث می ذاریم و نظراتمون رو میگیم ، بحث های جانبی رو هم به همین تاپیک انتقال بدن،
مشکلی که قبلا داشتیم و بعضی وقتا باعث گلگی بود که موضوع تاپیک ها به انحراف کشیده میشه هم حله

دلارام نوشته است:

magnoon diab نوشته است:

منم موافقم
دلارام جونم من تنها نیستم دو تا پرس شام واسه ی ما بزار کنار

بالاخره خودش اعتراف کرررررررررررررررررررررررررررررررررد
محبوبه جان می بینم که همای سعادت و شتر بخت و اقبال دوتایی باهم اومدن در خونه شما رو زدن
پس بگو واسه چی هی بحث ازدواج و طلاق رو می کشی وسط
دو پرس شام که سهله عزیزم، هر کدوم دوستان که راهی خونه بخت بشه من حاضرم یه هفته به همه شام و نهار و صبحانه و عصرانه بدم
(نگفتم غذا چیه هاااااا، یهو دیدید نون و پنیر بود، بیخود به دلتون صابون نزنید )
تو که دیگه تاج سری، یه دونه محبوبه که بیشتر نداریم
چشم من اون لیست غذاهات رو می دم اکبر آقای آشپزباشی بپزونه
ولی نسوزه پدر عاشقی، ببین چه کار کرده با دختر مردم، بچه ام اصلا اشتها نداره

"من رژیم دارم زیاد نمی خورم
فقط قربون دستت چند تا پیتزا مخصوص،پیتزا مکزیکانا، پیتزا مرغ
چند تا پرس چلوکباب،چند تا پرس جوجه کباب، چند پرس ششلیک
چند پرس چلوگوشت من ماهی دوست ندارم بیخیال ماهی میشم
کباب کوبیده، نکوبیده، و ......
فقط نوشابهش بدون قند باشه من رژیم دارم"