| اطلاعات روز | |
|
+9HeLena h@sti SaSaN nAvId Arakadrish s@ba دلارام الهام meysam-r 13 مشترك |
|
نويسنده | پيام |
---|
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| |
| |
s@ba مشتاق
تعداد پستها : 700 Location : تهران Registration date : 2008-01-09
| عنوان: رد: اطلاعات روز الجمعة فبراير 01, 2008 1:24 pm | |
| | |
|
| |
h@sti میزبان
تعداد پستها : 426 Location : تهران Registration date : 2008-01-09
| عنوان: رد: اطلاعات روز الجمعة فبراير 01, 2008 1:44 pm | |
| میگم خدا من تو اون 3 روزای اول هفته که همش با یه وعده غذا تو طول روززنده بودم چرا اینقدر کج خلق و عصبی بودم .... تمام طول روز می خوابیدم اما بازم خسته بودم... جدا مطلب جالبی بود ....ممنون آقا میثم ....راستی نمیشه به جای ماهی یه غذای حمایت کننده ی دیگه خورد آخه ماهی..... | |
|
| |
nAvId عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2240 Age : 36 Location : همه جاي ايران سراي من است Registration date : 2007-12-04
| عنوان: رد: اطلاعات روز الجمعة فبراير 01, 2008 4:38 pm | |
| | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: اطلاعات روز الأحد فبراير 03, 2008 3:23 pm | |
| | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: اطلاعات روز الأحد فبراير 03, 2008 3:25 pm | |
| - h@sti نوشته است:
- میگم خدا من تو اون 3 روزای اول هفته که همش با یه وعده غذا تو طول روززنده بودم چرا اینقدر کج خلق و عصبی بودم .... تمام طول روز می خوابیدم اما بازم خسته بودم... جدا مطلب جالبی بود ....ممنون آقا میثم ....راستی نمیشه به جای ماهی یه غذای حمایت کننده ی دیگه خورد آخه ماهی.....
سلام به خودت رحم کن...سلولهای عصبی خیلی حساس هستند...با بی تدبیری سلامت روان تنی خودتو به خطر نیانداز | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: اطلاعات روز الأحد فبراير 03, 2008 3:27 pm | |
| | |
|
| |
h@sti میزبان
تعداد پستها : 426 Location : تهران Registration date : 2008-01-09
| عنوان: رد: اطلاعات روز الإثنين فبراير 04, 2008 5:27 pm | |
| آقا میثم ممنون از اطلاعاتتون
من صدای موسیقی رو شنیده بودم که به عنوان درمانی برای بیماری استفاده می کردند....
اما قرآن رو نمی دونستم ........... جالب بود مرسی....... | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: اطلاعات روز الإثنين فبراير 04, 2008 5:36 pm | |
| - h@sti نوشته است:
- آقا میثم ممنون از اطلاعاتتون
من صدای موسیقی رو شنیده بودم که به عنوان درمانی برای بیماری استفاده می کردند....
اما قرآن رو نمی دونستم ........... جالب بود مرسی....... خواهش می کنم... آوای ملکوتی قرآن درمان همه دردهاست خوش به حالشون اهلش هستن | |
|
| |
الهام عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2828 Age : 36 Location : ایـــــران Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: اطلاعات روز الأربعاء فبراير 06, 2008 5:43 pm | |
| | |
|
| |
HeLena Admin
تعداد پستها : 256 Registration date : 2008-01-27
| عنوان: رد: اطلاعات روز الأربعاء فبراير 06, 2008 6:43 pm | |
| ممنون میثم جان به خاطر اطلاعات جالبی که نوشته بودی.
باید اعتراف کنم که موضوع هایی که قرار داده بودی, برعکس خیلی از مجلات علمی, که معمولا موضوع های خسته کننده و کسل کننده رو قرار می دن, بسیار جالب و خواندنی و البته قابل استفاده در زندگی روزمره ی هر کدوم از ما هستند..
یکی از بزرگترین محاسنش هم زبان ساده و روون اونه که باعث میشه احساس کنیم , یکی داره با ما گپ می زنه .
البته در مورد غذا خوردن نیز یه مختصر نظری دارم .
یکی از بچه ها گفته بودن. قدیمی ها با وجود داشتن مشکلات زیاد . ولیکن به علت نظم و ترتیبی که در غذا خوردن داشتند . دارای یک زندگی سالم و تندرستی بودند..
راستش به نظر من در دنیای امروز. خیلی سخته که انسان بخواد زندگی خودش رو اونجور که می خواد تنظیم کنه. امروزه این دنیاست که وقت رو برای ما تعیین می کنه و نه خود ما..!!
شاید ما تنها عروسک خیمه شب بازی در دست این دنیای پیشرفته هستیم . که همچون فیلم عصر جدید چارلی چاپلین. این برای ما تعیین میشه که کی. کجا و چه جوری غذا بخوریم ..!! و ما تنها نظاره گر این بازی هستیم.
برای کسانی که شاغل هستند و یا درس می خونن, خیلی سخته که بخوان سر وقت غذا بخورن, مخصوصا اگه این مادران شاغل بچه دار هم باشن , اون وقت دیگه غذا خوردن رو باید در نیمه های شب با تنی خسته همچون اعمال شاقه انجام بدن.
باز هم ممنون میثم عزیز. | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: اطلاعات روز الأربعاء فبراير 06, 2008 7:22 pm | |
| - HeLena نوشته است:
- ممنون میثم جان به خاطر اطلاعات جالبی که نوشته بودی.
باید اعتراف کنم که موضوع هایی که قرار داده بودی, برعکس خیلی از مجلات علمی, که معمولا موضوع های خسته کننده و کسل کننده رو قرار می دن, بسیار جالب و خواندنی و البته قابل استفاده در زندگی روزمره ی هر کدوم از ما هستند..
یکی از بزرگترین محاسنش هم زبان ساده و روون اونه که باعث میشه احساس کنیم , یکی داره با ما گپ می زنه .
البته در مورد غذا خوردن نیز یه مختصر نظری دارم .
یکی از بچه ها گفته بودن. قدیمی ها با وجود داشتن مشکلات زیاد . ولیکن به علت نظم و ترتیبی که در غذا خوردن داشتند . دارای یک زندگی سالم و تندرستی بودند..
راستش به نظر من در دنیای امروز. خیلی سخته که انسان بخواد زندگی خودش رو اونجور که می خواد تنظیم کنه. امروزه این دنیاست که وقت رو برای ما تعیین می کنه و نه خود ما..!!
شاید ما تنها عروسک خیمه شب بازی در دست این دنیای پیشرفته هستیم . که همچون فیلم عصر جدید چارلی چاپلین. این برای ما تعیین میشه که کی. کجا و چه جوری غذا بخوریم ..!! و ما تنها نظاره گر این بازی هستیم.
برای کسانی که شاغل هستند و یا درس می خونن, خیلی سخته که بخوان سر وقت غذا بخورن, مخصوصا اگه این مادران شاغل بچه دار هم باشن , اون وقت دیگه غذا خوردن رو باید در نیمه های شب با تنی خسته همچون اعمال شاقه انجام بدن.
باز هم ممنون میثم عزیز. سلام هلنا جان ... خوبی خانم.... شما لطف دارین... نمی دونم در برابر این همه محبت چی بگم ... ارادتمند شما ... میثم | |
|
| |
دلارام عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 4639 Location : تهران Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: اطلاعات روز الخميس فبراير 07, 2008 6:21 am | |
| با اجازه میثم جان زمانی که سر آشپز معروف گوگل ، چارلی آیرز Charlie Ayers ، معروف به شف چارلی،در سال 1999 در گوگل استخدام شد کارمند شماره 40 بود و تنها برای کمتر از 50 گوگلر غذا می پخت اما در ماه مه 2005 که گوگل را - بمنظور تاسیس تعدادی رستوران زنجیره ای ارگانیک و با سرمایه و کمک مالی میلیون دلاری سایر کارمندان گوگل - ترک می کرد برای بیش از 1500 نفر غذا سرو می کرد. تا زمانی که در گوگل بود رابطه نزدیکی با کشاورزان و دامداران منطقه بهم زد و همواره بهترین و سالمترین و تازه ترین ها را از آنها می خواست ، جالب است : تمام گاوها باید فقط علف بخورند تا گوشتشان کم چربی باشد، تمام خوکها باید عاری از نیترات باشند چراکه نیترات باعث سرطان می شود، و تمام ماهی ها (ماهی برای رشد و بهبود کارکرد مغز انسان بسیار موثر و مفید است) را باید با قلاب و در حالت وحشی ( و نه با تور و گروهی ) صید کنند تا مزه ی بهتری داشته باشد. این اواخر 5 کمک آشپز و 40 آشپز زیردستش بودند و خودش بیشتر اوقاتش را در دفترش و یا در میتینگها و جلسات اداری صرف می کرد. اوایل که به گوگل آمده بود همه کارها از پختن نان تا تهیه منوها را به تنهابی انجام می داد و حالا دلش برای آنروزها تنگ شده بود. روزنامه های مهم از جمله نیویورک تایمز و اکونومیست و صدها سایت و وبلاگ چارلی را می شناسند و با او گفتگو کرده اند. اهمیت نقش چارلی در گوگل همتراز بالاترین مقامات مالی آن موسسه است. هزاران کارمند محلی و بین المللی گوگل متولد دورافتاده ترین نقاط دنیا هستند با انواع آلرژی ها و سلیقه ها ، و شادابی فیزیکی و مغزی آنها اهمیتی اساسی در پیشرفت مالی بیزینسی گوگل دارد بنابراین تلفیق درستی از تغذیه سالم و الگوریتم دقیق ، در تراز مالی هر شرکتی جواب می دهد. بویژه اینکه تمام غذاها و امکانات ورزشی ، پزشکی، مهد کودک، و غیره کارمندان گوگل کاملا مجانی است. گوگل به کارمندانش اجازه داده تا 20 درصد از وقت کاری روزانه شان - و یا یک روز کامل در هفته - را به پروژه ها و کارهای مورد علاقه خودشان، که ربطی به شغل شان ندارد، اختصاص بدهند تا فکرشان باز و رابطه شان با دنیای غیر کامپبوتری بیشتر شود. بهنگام حاملگی هم تا 75 درصد حقوق را به خانم ها می پردازند. بطور کلی کار کردن در گوگل بیشتر شبیه زندگی غیر رسمی در محیط دانشگاه و خوابگاههای دانشجویی است. مهندسین گوگل اجازه دارند در هنگام کار هرگاه دوست دارند کمی چرت بزنند تا مغزشان فرصت بیشتری برای مرور و تفکر داشته باشد. مهندسین گوگل ماهانه تقریبا 1,043 kg مرغ و جوجه، 800 کیلو قهوه ، 250 کیلو پاستا ( ماکارونی و غیره)، و 60 کیلو حبوبات و گندم مصرف می کنند. تفریحات و مسابقه های ورزشی والیبال و غیره که باعث شادابی و تحرک بیشتر خون به مغز می شود هم جزیی از سیاستهای هفتگی در گوگل است. یکی از این ورزشها wetLand walk(پیاده روی در جنگل و پارک) است. مجتمع اصلی گوگل در Mountain View پنج کافه تریای اصلی دارد و قرار است که 14 کافه دیگر هم ایجاد شوند. نهار در تمام آنها و صبحانه و شام در بعضی کافه ها مجانی سرو می شود. کافه های اصلی شامل Charlie's Cafe (پیتزا، بیسترو، انواع پاستا و غذاهای ایتالیایی ، انواع دسر و غذاهای هندی پاکستانی و جنوب غربی دنیا ) ، No-Name Cafe (غذاهای تند، انواع سالاد و ساندویچ، غذاهای گوشتی و 20 نوع غذای مخصوص گیاه خواران)، No-Name Cafe (غذاهای آسیایی)، Charleston Cafe (غذاهای امریکایی معاصر)، و Cafe 150 (غذاهایی با اسانس و ادویه جات ملیتهای مختال که از مزرعه هایی در شعاع 150 مایلی این کافه پرورش و تهیه می شوند) است. این کافه ها روزانه در حدود 1500-2300 صبحانه و نهار و شبها 600-800 شام مجانی سرو می کنند و 85 کارمند گوگل در انها حضور می یابند و معمولا هم حدود 125درصد غذا تهیه می شود ( یعنی 25 درصد غذای اضافه برای ویزیتورها و میهمانها). نهار را بین ساعات 11:30 - 2:30 سرو می کنند که بیشترین طرفدار را دارد اما صبحانه و شام کمتر طرفدار دارد.(در خانه صرف می شود). بهنگام نهار تمامی کارمندان گوگل کنار یکدیگر می نشینند و تجربه ها و پروژه هایشان را با هم در میان می گذارند. این باعث می شود که همه از پروژه های آینده گوگل با خبر می شوند و کمتر کسی است که بی خبر از تجارب و پروژه های دیگران باشد. جالب اینکه سرگی برین (یکی از دو بنیانگزار گوگل) گیاهخوار است. انبارهای مخصوص سرشار از انواع و اقسام سبزیحات، میوه، گوشت و مرغ و ماهی و میگو و خرچنگ و دهها نوع ادویه جات از سراسر دنیا ، همگی تر و تازه و صد در صد اورگانیک و اکثرا پرورش یافته در مزارع نزدیک لوکیشن گوگل در منطقه Mountain View (که باعث رونق اقتصادی آنها هم شده)، انواع و اقسام تنقلات (بادام و گردو و ...) و انواع مختلف شیرینیجان و حبوبات و دانه های گیاهی تازه و ارگانیک ، و انواع سرکه های ۱۰-۱۲ ساله طبیعی و روغن گل آفتابگردان ، و خلاصه بیش از 200 نوع مختلف دستور پخت غذا، روزانه چند هزار کارمند گوگل را زیر نظر خانم Amyjo Johnson متخصص تغذیه گوگل سرو می کنند . محیط کاری گوگل بیشتر شبیه مهد کودک هاست و غذاخوری هایش شبیه نوعی سازمان ملل . Cafe 150 به تنهایی روزانه 600 نفر را غذا می دهد. همه چیز در گوگل طبیعی و ارگانیک است حتی صابون ها و محلول های ظرفشویی اش. اینروزها نوع مخصوصی از چای آرامبخش بنام kombucha هم در کافه تریاهای گوگل طرفداران زیادی پیدا کرده که انرژی زا و تمیزکننده هم هست. ... تغذیه در گوگل ، بویژه بهنگام استخدام مهندسین کامپیوتر، نقشی استراتژیک و اساسی دارد: بهنگام استخدام ، یک پکیچ recruiting kit می دهند بنام "How to Care forYour Big, Wonderful High-Performance Brain." (چگونه از مغز بزرگ و فعال تان مواظبت کنید). در سر لیست این بروشور، توصیه های غذایی مهمی شده از جمله استفاده اکید از غذاهایی که اسید آمینه زیاد دارند همچون ماهی آزاد ( mackerel) و ماهی سمون ( salmon) و گردو و سبزیحاتی که برگهای سبز زیاد دارند و روغن گل آفتابگردان (منوی کافه تریاهای گوگل سرشار از این نوع مواد غذایی است). توصیه های دیگری هم می کنند : دوری از سرب و محیط هایی که سرب دارند (سرب بتدریج باعث از بین رفتن سلول های مغز می شود)، و ، تکان دادن انگشت های پا (اینکار به فعال شدن و تحریک مغز کمک می کند) اتفاقا به همین دلیل است که اکثر کارمندان گوگل بهنگام کار دمپایی به پا می کنند تا انگشتانشان را راحتتر تکان بدهند. برگرفته از: http://behandish.blogfa.com/post-814.aspxالبته مقصود از این نوشته این نیست که ما خیال کنیم اونجا هتلیه واسه خودش و آرزو کنیم یه همچین محل کاری داشته باشیم مقصود اینست که با اهمیت تغذیه بیشتر آشنا بشیم و همچنین بفهمیم که چه هزینه هایی اضافه هست و چه هزینه هایی به صورت غیر مستقیم برای شرکت، یا حتی برای سلامتی خودمون سودآوری داره | |
|
| |
Arakadrish مشتاق
تعداد پستها : 986 Location : كاخك Registration date : 2007-12-04
| عنوان: رد: اطلاعات روز الخميس فبراير 07, 2008 9:58 am | |
| منم يه مطلب درباره ي اين بابا خونده بودم گفته بود توي دست و بالش هر جور غذايي از هر مليتي پيدا ميشه . حتي چند نوع غذاي ايراني بايد كارمندها هيچ دغدغه اي غير از مسايل كاري نداشته باشند ... و يك عامل موثر ميتونه تغذيه ي مناسب باشه چند تا عكس ازش داشتم ، هم از خودش ، هم از آشپزخونه اش كه متاسفانه پيداشون نكردم خب ديگه ... همين !! ايده هاي كوچيك و جزئي ميتونه آدم رو بالاترين پله هاي ترقي برسونه !! | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: اطلاعات روز الخميس فبراير 07, 2008 12:11 pm | |
| سلام آبجی... چراغ خونه ام رو روشن کردی خدا دلت روشن کنه...الهی خیر از جوونیت ببینی ................................................................................................................ سلمان جون رو نکرده بودی آشپز شرکتتون اینطوریه... من میگم با همه فرق داری نگو نه...دست ما رو هم بگیر...بلدم گلدون آب بدم ها | |
|
| |
Arakadrish مشتاق
تعداد پستها : 986 Location : كاخك Registration date : 2007-12-04
| عنوان: رد: اطلاعات روز الخميس فبراير 07, 2008 6:18 pm | |
| كل اگر طبيب بودي ، سر خود دوا نمودي قربونت برم ميثم جون ... خيلي آقايي ... ما رو چه به اين كارا ؟؟ افتخار همصحبتي و موانست با شماها واسم از صدتا رياست گوگل هم ارزشمند تره (اي خالي بند ) خلاصه اينكه ... سرور مايي | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: اطلاعات روز الجمعة فبراير 08, 2008 4:20 am | |
| | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: اطلاعات روز الجمعة فبراير 08, 2008 9:44 am | |
| چشم دل باز کن جان بینی... آنچه نادیدنی است آن بینی پائلو كوئيلو PAULO COELHO رو می شناسی... همون که کتاب کیمیاگرش رو هم تو پارتی دست بچه قرتی ها میتونی ببینی هم تو مجالس مذهبی کنار مفاتیح بچه مومن ها...
یه کم اطلاعات راجع به اش گذاشتم... من نمی خوام ازش بد بگم... فقط میخوام از ان بعد قضیه نگاه کنم که با بی توجهی به بزرگان چطور بچه ایرانیها جذب ...
اصلا خودتون بخونید... منتظر نظراتتون هستم...مهمه برام ...این یه نمونه ی کوچیک از خروار خروار ستیزیه که ما با خودی هامون می کنیم... [img] [/img] پائلو کوئیلو در سال ۱۹۴۷ در کشور برزیل در یک خانواده متوسط به دنیا آمد. پدرش، مهندس بود و مادرش خانه دار. او در سن هفت سالگى به دبستان مذهبى «سن اگناسیو» در ریودوژانیو وارد شد. کوئیلو به تدریج دریافت که از فراگیرى تعالیم مذهبى بیزار است. درپى آن کوئیلو از شرکت در مراسم مذهبى گروهى که بالاجبار برگزار مى شد سر باز زد و تنفر خود را به آئین و فرایض دینى خود نشان داد.به رغم تمایل والدینش براى دنبال کردن درس و فراگیرى رشته مهندسى، کوئیلو به وادى ادبیات علاقه مند شد و بر آن شد تا نویسنده شود.پدر كوئيلو احساس مى كرد فرزندش از بيمارى روانى خاصى رنج مى برد. به همين دليل در سن هفده سالگى، او را دو بار در بيمارستان روانى بسترى كرد. در آن جا پزشكان براى معالجه كوئيلو، چندين بار از شوك الكتريكى استفاده كردند.پس از خلاصى از بيمارستان، پائلوكوئيلو به يك گروه تئاتر پيوست و كارهاى پراكنده اى در مطبوعات انجام داد. در نظر تماشاگرانى كه به ديدن اين تئاتر رفته بودند، نمايش فوق كاملاً ضداخلاقى و ترويج دهنده فساد قلمداد شد.در پى آن پدر كوئيلو كه به شدت ترسيده بود او را براى بار سوم در بيمارستان روانى بسترى كرد.در مجموع کوئیلو نه بار در بيمارستان رواني ها بستري شده است . او براى مدتى براى معالجه خود از دارو استفاده كرد و سپس به استفاده از مواد مخدر روى آورد . كوئيلو به مدت 5 سال به مواد مخدر و مواد توهم زا بصورت فراوان و افراطي معتاد بود و بعد تَرك كرد. وي راهكارهايي براي ترك مواد مخدر دارد كه عملا به اعتياد مجدد مي انجامد . همچنين وي به شدت به مشروبات الكي نيز معتاد است . پس از مدتى يكى از آهنگسازان به نام رائول سيكساس از او خواست تا برايش شعر بسرايد. نوار آهنگ هايى كه او شعرش را سروده بود فروش خوبى كرد و براى اولين بار پائلو را به پول قابل توجهى رساند. او بيش از شصت شعر براى آهنگ هاى رائول سرود. آن ها با هم موسيقى راك برزيلى را دچار تحول كردند.همچنين آن ها اقدام به چاپ مجموعه داستان هاى كمدى سكسى به نام كرينگ-ها (Kring-ha) كردند. آن ها خلق اين آثار را شيوه اى براى رسيدن به آزادى انسان ها قلمداد كردند. حكومت وقت كتاب هاى فوق را مضر دانست و آن ها را به زندان انداخت. رائول خيلى زود آزاد شد اما كوئيلو براى مدت طولانى در زندان ماند. چرا كه او را به عنوان مغز متفكرى كه داستان هاى كمدى سكسى را خلق كرده بود شناختند.
كوئيلو هفده كتاب به زبان فارسي دارد .از مهمترين كتب وي كيمياگر نام دارد كه در سال 1376 پرفروش ترين كتاب سال در جمهوري اسلامي شد(كافي است بدانيد چاپ كتاب كيميا گر ، چاپ چهل و هفتم بوده و آماري كه برخي سازمان ها در چند سال پيش گرفته بودند اعلام داشتند: اين كتاب همانند مفاتيج در كنار سجاده هاي جوانان مذهبي است). اساس اين كتاب داستاني از دفتر ششم مثنوي است . از كوئيلو سوال شد كه چرا اساس فكر خود را در اين كتاب بيان نكردي كه او از دادن پاسخ طفره رفت . كوئيلو پس از فروش بالاى كتاب كيمياگر هيچ گاه حاضر نشد اعلام دارد كه اين داستان را از مثنوى مولوى دفتر ششم گرته بردارى كرده است. در ماه سپتامبر ۱۹۹۹ پس از سفرهاى طولانى به اقصى نقاط جهان كوئيلو از كشور اسرائيل ديدن كرد. تمام كتاب هاى او در اين كشور فروش فوق العاده اى داشت و مسوولان حكومت از مضامين به كار گرفته شده توسط او حمايت كردند. ناشر كتاب هاى او در اسرائيل اظهار اميدوارى كرده كه روزى فرا رسد كه مردم جهان براى خريد كتاب هاى نويسندگان اسرائيلى چون آثار كوئيلو در اسرائيل صف بكشند. همانطوري كه كه ذكر شد ، بر هيچكس پوشيده نيست كه كتاب كيمياگر نوشته پائلوكوئيلو تقليدى است محض از يكى از داستان هاى مثنوى (دفتر ششم). وي بدون آن كه كوچك ترين تغييرى در پيرنگ و طرح اصلى داستان بدهد داستان مولوى را گرته بردارى و با كمى تغيير دوباره ارائه كرده است. داستان مولوى حسب حال مردى است كه در خواب مى بيند كه در كشور مصر گنجى نهفته است و بلافاصله براى تصاحب گنج به راه مى افتد و پس از طى مسافت زياد از طريق نگهبانى در شهر درمى يابد كه گنج در همان مكان و محل زندگى خود او نهفته شده و اين مسير را بى خود طى كرده است. در داستان كيمياگر هم روال بر همين منوال است با اين تفاوت كه شخصيت اصلى داستان از كشور اسپانيا راهى مصر مى شود در صورتى كه در داستان مثنوى شخصيت داستان از بغداد راهى مصر مى شود. در اثر كيمياگر كوئيلو به عمد كشور اسپانيا را برگزيده تا به طور غيرمستقيم دنياى مسيحيت را رو در روى دنياى مسلمانان قرار دهد و در پايان اين گونه وانمود كند گنج اصلى در همان كشور اسپانيا بوده و مسافر بى دليل دل به گنجى مبهم در كشورهاى اسلامى بسته است. غربيان از كتاب او تحت عنوان يك اثر «كلاسيك مدرن» ياد مى كنند. اين اثر با اهداف و نيات استعمارى هم سويى دارد به همين دليل به شدت مورد حمايت ادبيات استعمارى است. در بررسى نقدهاى ادبى غرب مشاهده مى شود كه حتى يك نقد كه به طور اصولى به بررسى اثر پرداخته باشد وجود ندارد و تمام نقدها جنبه تبليغى دارند. منتقدين غربى خود بر اين باورند كه در اين كتاب فلسفه مورد تأييد غرب با تصوف و عرفان شرقى درهم تنيده شده است. كوئيلو اين گونه تفسير مى كند كه انسان هايى كه جرأت دنبال كردن روياهاى شخصى خود را ندارند به پوچى و بدبختى مى رسند. جالب اين است كه در هيچ يك از نقدهاى سفارشى صحبتى از الهام پذيرى كوئيلو از مولوى نشده است و تمامى موارد فوق را به خود او نسبت مى دهند. خود كوئيلو هم هيچ اشاره اى به اين موضوع نمى كند و تنها از اسكاروايلد و داستان نرگسش صبحت مى كند. منتقدين غربى خود اذعان دارند كه او اديب و فيلسوف نيست. توجه به اين مسأله ضرورى است كه در دهه بيست در اروپا به معنويت غيردينى بيش از هر زمان توجه شد. در همان دوران براى آن كه مردم به سمت و سوى معنويت الهى روى نياورند روح اومانيستى حاكم بر دوران را تقويت مى كنند و در پى آن به اشاعه معنويت غيرالهى مى پردازند. حمايت و ترويج تعاليم دون خوان و كاساندلا در همين دوران صورت مى پذيرد. و بدين ترتيب است كه عرفان پائلوكوئيلو نيز از سوى ادبيات استعمار نو حمايت مى شود چرا كه عرفان اويك عرفان سلوك شخصى است و مروج پلوراليسم نسبى گرايى و مدارا با كفر و ظلم است. لازم به ذكر است كه كوئيلو جداى از طرح مسايل شبه عرفانى اقدام به خلق آثار درخصوص زندگى يك زن فاسد كرده است و با وسواس زيادى به توصيف مراكز فساد در اروپا و بيان روحيات افراد بيمار پرداخته است. كوئيلو به عنوان شخصيت عرفاني برجسته ! داراي افكاري مخلوط از مواد مخدر ، مشروبات الكي ، عشق زميني (او همان راهي ميرود كه اوشو رفته) با افكار و انديشه هاي مخلوط شده از عرفان ساحري كاستاندا ، عرفان مسيحيت و ماركسيستي كه امروزه هيچ گونه وجاهتي ندارد و يك مكتب شكست خورده و فروپاشيده شده است. كوئيلو در سال 1379 به دعوت رسمي جمهوري اسلامي به ايران آمد12روز در ايران بوده چند روز در تهران و چند روز در شيراز . مدت زماني كه در ايران حاضر بود شرط گذاشته بود سر سفره اش مشروبات الكي باشد و كه متاسفانه اينچنين شد.به رغم اين كه در ايران قانون كپى رايت وجود ندارد كوئيلو موفق مى شود حق التأليف آثار چاپ شده خود را در ايران دريافت كند و پس از آن به عنوان اولين نويسنده غيرمسلمان حق التأليف آثار چاپ شده اش را به طور مستمر دريافت كند. جالب اين است كه كوئيلو پيش از اين در كنفرانس جهانى سازى داموس سخنرانى مى كند. « لازم به ذكر است كه اين كنفرانس در طول سال يك بار تشكيل مى شود و تنها شخصيت هاى عالى رتبه كشورهاى قدرتمند سياسى و اقتصادى در آن حضور مى يابند و حتى شخصيت هاى رده دوم اجازه ورود به اين همايش را ندارد» كوئيلو در اين نشست پيرامون آثار خود و نوع عرفانى كه القا مى كند صحبت به ميان مى رود. در آن نشست شيمون پرز از او قدردانى مى كند و مى گويد معنويتى كه شما مبلغ آن هستيد در خاورميانه بسيار براى ما مفيد است و ما بدين شيوه ميتوانيم صلح و آرامش را در كشور خود حكم فرما كنيم.......................................................... فکر می کنین چرا حرف یه آدم با این اوصاف روی ما انقدر تاثیر داره اما عارف بزرگی مثل مولوی...
شاید هم همون ضرب المثل مرغ همسایه غازه باشه... نمی دونم...
تو خیلی چیزها عقبیم اسه این که تو هر برهه ای می چسبیم به یه سری تعصبات بیخود و مثل کبک سرمون رو می کنیم توی برف و دیگه..........
حرف زیاد دارم ... بهتره اول نظرتون رو بدونم بعد///
دلم خیلی سوخت وقتی دیدم وقت با ارزشتون رو گذاشتین و با این اون سر یه خواننده بحث و جدل می کنین...
اگه تاپیک میزنین ببین راجع به چی هست کی هست بعد... ما مسئولیم در قبال همه اعمالمون... نوشته هامون به خصوص ... ممکن بدعتی باشه ....ممکنه دلی شکسته بشه .. کسی گمراه بشه ...
می دونم الان تو دلتون میگین این دوباره شروع کرد ... شرمنده ...چون دوستتون دارم میگم... والا گذری می اومدم و میرفتم...
اگه روال کار همین بود که هست و یه عده بخوان بقیه رو سر کار بگذارن... این آخرین نوشته و حرفمه...
میدونم تلخه ... میدونم حرفام پر درده... اما همه دردها رو نباید کشید تا حس کرد ... بعضی وقتها باید شنید ... نوشت ... قبول کرد...
جانم فدایتان باقی بقایتان///میثم | |
|
| |
دلارام عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 4639 Location : تهران Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: اطلاعات روز الجمعة فبراير 08, 2008 10:44 am | |
| میثم جان، منم با حرفای تو کاملا موافقم، البته به جز تیکه آخرش که حرف از بی وفایی زده بودی و لازمه مثل نوید جریمت کنم اما راجع به حرفای منطقی و درستت که هم قشنگ بود و هم غمناک و تاسف برانگیز منم مثل تو ناراحتم از اینکه این مساله پیش اومده اما میثم جان بدی و تاریکی همیشه توی جهان هست به همون اندازه که خوبی و روشنی هست هیچ کدوم به خودی خود نه خوبن نه بدن این ما هستیم که به اونا هویت می دیم اگه جایی برای خوبی تلاش کردی از محبت و احساست مایه گذاشتی ولی بدی دیدی و اونی که دیدی اونی نبود که انتظار دیدنش رو داری نا امیدی تیر آخریه که خودت به خودت می زنی و بدی رو پیروز می کنی نباید بهش رو بدیم، به نا امیدی این مساله حل می شه من می دونم که حل می شه حرف از بی وفایی نزن جون دلارام اینجا بدی حاکم نیست پس باید یه کم صبر کنی یه کم حوصله به خرج بدی و نذاری اون لبخند همیشگی از لبات بره اون شعره که روز اول توی آشناییت نوشتی رو یادته؟ اي پسته تو خنده زده بر حديث قند...مشتاقم از براي خدا يک شکر بخند اما راجع به غاز بودن مرغ همسایه.. دلم نمی خواست که باشم اما متاسفانه باهات موافقم من نه به روزگار درخشان گذشته کشورم فکر می کنم نه به تیره روزی امروز خودم و خوشبختی بقیه به این فکر می کنم که کی و چجوری می رسه اون روزی که ارزش چیزای خوبی که دارم رو بدونم و قدر خودم رو.. می گم... خیلی چرند بود حرف دلم؟ | |
|
| |
Arakadrish مشتاق
تعداد پستها : 986 Location : كاخك Registration date : 2007-12-04
| عنوان: رد: اطلاعات روز السبت فبراير 09, 2008 12:45 am | |
| منم از طرفداراي اين بابا بودم ... از اون هوادارايي كه بدون هيچ اطلاعي از روحيات و طرز فكر طرف ، بيخود و بيجهت سنگش رو به سينه ميزنن !!
اما حرفاي تو دوباره منو به فكر انداخت و ياد اون جمله افتادم كه :
اول ببين گوينده كيه ، بعد به فرض كه حقيقت بود ، بپذير !!
...
ممنونم ميثم جان ...
هنوزم حرف دارم كه دوباره برميگردم و مينويسمشون !! | |
|
| |
الهام عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2828 Age : 36 Location : ایـــــران Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: اطلاعات روز السبت فبراير 09, 2008 12:13 pm | |
| سلام میثم جون ممنون به خاطر مطلبت منم پائولوکوئیلو رو دوست دارم و البته با نظر تو هم موافقم اما.... این نویسنده ساده و زیبا مینویسه و من راحت میتونم باهاش ارتباط برقرار کنم | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: اطلاعات روز الإثنين فبراير 11, 2008 9:18 am | |
| - دلارام نوشته است:
- میثم جان،
منم با حرفای تو کاملا موافقم، البته به جز تیکه آخرش که حرف از بی وفایی زده بودی و لازمه مثل نوید جریمت کنم اما راجع به حرفای منطقی و درستت که هم قشنگ بود و هم غمناک و تاسف برانگیز منم مثل تو ناراحتم از اینکه این مساله پیش اومده اما میثم جان بدی و تاریکی همیشه توی جهان هست به همون اندازه که خوبی و روشنی هست هیچ کدوم به خودی خود نه خوبن نه بدن این ما هستیم که به اونا هویت می دیم اگه جایی برای خوبی تلاش کردی از محبت و احساست مایه گذاشتی ولی بدی دیدی و اونی که دیدی اونی نبود که انتظار دیدنش رو داری نا امیدی تیر آخریه که خودت به خودت می زنی و بدی رو پیروز می کنی نباید بهش رو بدیم، به نا امیدی این مساله حل می شه من می دونم که حل می شه حرف از بی وفایی نزن جون دلارام اینجا بدی حاکم نیست پس باید یه کم صبر کنی یه کم حوصله به خرج بدی و نذاری اون لبخند همیشگی از لبات بره اون شعره که روز اول توی آشناییت نوشتی رو یادته؟ اي پسته تو خنده زده بر حديث قند...مشتاقم از براي خدا يک شکر بخند
اما راجع به غاز بودن مرغ همسایه.. دلم نمی خواست که باشم اما متاسفانه باهات موافقم من نه به روزگار درخشان گذشته کشورم فکر می کنم نه به تیره روزی امروز خودم و خوشبختی بقیه به این فکر می کنم که کی و چجوری می رسه اون روزی که ارزش چیزای خوبی که دارم رو بدونم و قدر خودم رو..
می گم... خیلی چرند بود حرف دلم؟ سلام عزیزم خوبی گلم منو واسه تیره کردن فکر و ذهن لطیف و بارون خورده ات ببخش ... یه جوابیه واسه ات حاضر میکنم... خواهر عزیزم ... فقط میتونم بگم که بهترینی من بیشتر از این که واسه درس دادن اومدم واسه درس گرفتن اومدم... درسی که بهم دادی همیشه تو خاطرم میمونه گلم حرفهام باشه وقتی که دریا از موج بیافته و آرامش به ساحل برگرده... ممنونم طلایه دار صلح و آرامش فروم مممنون بانوی با فهم وکمالات جایزه ات محفوظه ها قربانت ... میثم | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: اطلاعات روز الإثنين فبراير 11, 2008 9:22 am | |
| - Arakadrish نوشته است:
- منم از طرفداراي اين بابا بودم ... از اون هوادارايي كه بدون هيچ اطلاعي از روحيات و طرز فكر طرف ، بيخود و بيجهت سنگش رو به سينه ميزنن !!
اما حرفاي تو دوباره منو به فكر انداخت و ياد اون جمله افتادم كه :
اول ببين گوينده كيه ، بعد به فرض كه حقيقت بود ، بپذير !!
...
ممنونم ميثم جان ...
هنوزم حرف دارم كه دوباره برميگردم و مينويسمشون !! سلام داداش گلم دلم واسه ات تنگ شده ... شرمنده که چیزی واسه گفتن ندارم ... بگذار یخ دلتگیم آب بشه با لبخند دوباره و صد باره میام... حق باتوست گلم... غفلت درد بزرگیه ...که جهالت منشائش هست و پذیرش بی چون و چرا که ما رو همراه می کنه با سیل بدبختی و از دریا دور می کنه... | |
|
| |
meysam-r عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1071 Registration date : 2007-12-28
| عنوان: رد: اطلاعات روز الإثنين فبراير 11, 2008 9:23 am | |
| - الهام نوشته است:
- سلام میثم جون
ممنون به خاطر مطلبت
منم پائولوکوئیلو رو دوست دارم و البته با نظر تو هم موافقم اما....
این نویسنده ساده و زیبا مینویسه و من راحت میتونم باهاش ارتباط برقرار کنم
سلام خواهری خوبی عزیزم... معلومه که ارتباط برقرار میکنی چون واسه تو کتاب آییینه است و تصویرش همون روح ساده روان زیبا و مهربان خودته گلم... ممنون از همدلیت همراهیت و محبت بی دریغت | |
|
| |
دلارام عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 4639 Location : تهران Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: اطلاعات روز الإثنين فبراير 11, 2008 10:09 am | |
| اتفاقا دیشب توی خواب کلی توی بارون راه رفتم، جاتون خالی یک حالی داد که خدا می دونه، ایشاا... خدا قسمت همه بکنه ایول، خداییش می خوای بهم جایزه بدی؟؟؟؟؟؟ من عاشق جایزم منم بهت یه جایزه خوب خوب می دم به شرطی که حتی اگه دلتنگ بودی، یا خسته، یا تنها، یا دلشکسته نذاری غم بیاد توی دلت، و حتی اگه اومد، اگه خورشید لبخندت پشت ابرای غصه قایم شد امید بشی، بااااااااااااااااد بشی و بوزی تا ابرا کنار برن هیچ چیز نمی مونه، نه غم نه شادی، خوبی این دنیا همینه بی نهایت از برگشتنت خوشحالم آقا معلم | |
|
| |
| اطلاعات روز | |
|