| بچه ها ..... | |
|
+21leila ليلا h@sti Yasaman Arakadrish aligeneral Jany Arghavan hobbelma7boob amin MajidDiab s@ba meysam-r adonis دلارام magnoon diab nAvId Wahid Anika الهام HeLena 25 مشترك |
|
نويسنده | پيام |
---|
Jany عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2939 Location : قلب شما Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: بچه ها ..... الإثنين يناير 28, 2008 3:05 pm | |
| به به خبرای خوب صداهای آشنا بوی محبت و دوستی میاد هلن خانم اومدند هلن جون فقط میتونم بگم خیلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی دلم برات تنگ شده بود مرجان | |
|
| |
magnoon diab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7074 Age : 659 Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...! Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: بچه ها ..... الإثنين يناير 28, 2008 5:18 pm | |
| | |
|
| |
aligeneral رهگذر
تعداد پستها : 7 Registration date : 2008-01-21
| عنوان: خوب من .... الإثنين يناير 28, 2008 7:43 pm | |
| *** این کاربر به علت رعایت نکردن قوانین و مقررات سایت و تکرار تخلفات پی در پی بن شد *** | |
|
| |
HeLena Admin
تعداد پستها : 256 Registration date : 2008-01-27
| |
| |
HeLena Admin
تعداد پستها : 256 Registration date : 2008-01-27
| عنوان: رد: بچه ها ..... الإثنين يناير 28, 2008 9:09 pm | |
| - MajidDiab نوشته است:
- سلام هلنا جان
خیلی خیلی خوشحال شدم از اومدنت اینجا همه دلشون واست یه ذره شده بود البته من قرار بود یه ماهی نیام ولی وقتی خبر دار شدم که اومدی خیلی خوشحال شدم و اومدم بیام خوش اومد بگم ولی خبر خوش اینکه یه یه ماهی نیستم می تونی تو XO ما رو اندکی سوسک کنی امیدوارم مشغله های رضای عزیز هم به زودی تموم شه و یه عید عالی کنار هم مثل عید پارسال داشته باشیم
ممنون مجید جان
از اینکه تو رو دوباره , و سرحال در کنار خودمون می بینم , خیلی خوشحال هستم . دل من هم از شدت دلتنگی سرمشقی شده بود برای باران پاییزی, با این تفاوت که هیچ رهگذری , از کنج خلوت وجودم عبور نکرد , تا صدای خش خش برگهای پاییزی رو در ذهنم تداعی کنه . تنها صدای قار قار کلاغان بود , که لحظه به لحظه ناقوس مرگ رو در اذهان به صدا در می آورد.
امیدوارم که این یک ماه نیومدنت به خاطر شادی باشه که برات پیش اومده . بابت بازی ایکس - او هم واقعا دلم براش تنگ شده , ولیکن مطئن باش که بازی کردن , بدون داشتن حریف قدری مثل تو , اصلا زیبا و دلچسب نیست
تصور می کنم که تنها بهاره جان و دلآرام جان تونسته باشن , که طی این مدت آبروی دخترها رو محفوظ نگه دارن , همونطور که قبلا این کار رو انجام می دادن .
باز هم ممنون بابت استقبال گرمت مجید جان . و امیدوارم که دوباره طنین خنده هات هر چه زودتر در جای جای این فاروم بپیچه . | |
|
| |
Arakadrish مشتاق
تعداد پستها : 986 Location : كاخك Registration date : 2007-12-04
| عنوان: رد: بچه ها ..... الإثنين يناير 28, 2008 11:39 pm | |
| پاشو ... پاشو ... اين فيلم و تيارت ها رو در نيار فرصتي نيست ... دير اومدي بايد مجازات بشي حكمت خيلي وخ پيش (دقيقا شب يلدا) توي آشپزخونه بريده شده . دو تا شاهد عادل هم به صحتش گواهي دادن ... مجيد و دلارام !! يالا ... از اون طرف ... پله هاي سكو از اون وره ... الهام و دلارام ، شماها كه محرمين اون طنابهاي فلك رو باز كنين تا بگم ... يالا هلنا ... كفش و جوراب بيرون ... ننه من غريبم بازي در نيار ... حوصله اي نيست ... ملت جمع شدن واسه تماشا ... ميخوان بخندن و حالش رو ببرن گريه ميكني ؟ ... نووووچ !! ماموريم و معذور ... حنات جولوي قاضي مكرم رنگي نداره ... دراز بكش ... مممم ... راحت ... حالا ببندينش ... محكم محكم ... قرائت حكم : به موجب اين حكم ... جاري شدن حداكثر تعزير (99 ضربه شلاق) بر متهمه ي مذكوره ... دوشيزه هلنا غايب الفرومي ... واجب و حتمي شناخته شده
اجراي حكم ، در اسرع وقت ، الزاميست .
حكم نامبرده ... درصورت همكاري وي و اعتراف به علت تاخير ... قابل تخفيق به 50 ضربه ميباشد ، كه به صلاحديد مجري حكم ، قابل اعمال خواهد بود !!
اجركم عند ا... قاضي معظم فروم ، ميرزا آراك مسند القضاوة شرمنده هلنا ... حكم قطعي شده و هيچ برو برگشتي هم نداره ... فقط ميتوني اعتراف كني و مجازاتت رو تخفيف بدي ... من يه مجري ساده ام از دستم كاري برات ساخته نيست . آماده اي ... ؟؟ همه با صداي بلند بشمارين ... بشماااار ... شررررق بشمااار ... حالا مياي پنج بار مينويسي « آخ » تا از اين گناه كبيره پاك و پاكيزه و مبرا بشي ... اگه ننويسي من يكي ديگه كاري باهات ندارم
اين مطلب آخرين بار توسط در الثلاثاء يناير 29, 2008 10:19 am ، و در مجموع 2 بار ويرايش شده است. | |
|
| |
nAvId عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2240 Age : 36 Location : همه جاي ايران سراي من است Registration date : 2007-12-04
| عنوان: رد: بچه ها ..... الثلاثاء يناير 29, 2008 9:06 am | |
| خب هلنا جان ... خیلی سعی کردم میانجی گری کنم ... ولی نه ... مثل اینکه این دفعه دیگه راه نداره ... آخه خیلی دیر کردی ... حالا جناب غازی ... نه ببخشید ... جناب قاضی ، نمیشه تخفیف بدین ؟ ها ؟ نه ؟ این تن بمیره ؟ نه ؟ حالا همین یه بار ... نه ؟ چیکار کنم خب ؟ حالا هلنا جان شما بیا پای چوبه ... من با جلاد درست میکنم ... آشناست ... باز هم میگم خوووووش اووووووووووومدیییییییییییی ... | |
|
| |
Yasaman عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2411 Location : بندر بوشهر Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: بچه ها ..... الثلاثاء يناير 29, 2008 1:53 pm | |
| وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااي خدايـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا، ببين كي اومده ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه!!!!!!!!! عــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــزيــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــزم هلنلي عزيزم سلام سلام سلام سلام و.... خيلي دلم برات تنگ شده بود گلم خيلي خيلي خوش اومدي قربونت برم خيلي خوش حال شدم | |
|
| |
MajidDiab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6314 Age : 39 Location : تهران / تبریز Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: بچه ها ..... الثلاثاء يناير 29, 2008 2:29 pm | |
| بفرما سلمان جان یه کاری کردی بیچاره نیومده ترسید در رفت جناب غازی عفو بفرمائید قربان نه مثل اینکه اصلا راه نداره جلاد کی باشه حالا ؟؟؟؟ | |
|
| |
hobbelma7boob میزبان
تعداد پستها : 166 Age : 34 Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: بچه ها ..... الثلاثاء يناير 29, 2008 3:17 pm | |
| | |
|
| |
h@sti میزبان
تعداد پستها : 426 Location : تهران Registration date : 2008-01-09
| عنوان: رد: بچه ها ..... الثلاثاء يناير 29, 2008 5:37 pm | |
| | |
|
| |
HeLena Admin
تعداد پستها : 256 Registration date : 2008-01-27
| عنوان: رد: بچه ها ..... الثلاثاء يناير 29, 2008 6:36 pm | |
| - amin نوشته است:
- به به دارم درست مبینم
هلنا اومده گفتم فروم زیباتر شده هلنا جان خیلی خوش اودی به فروم خودت صفا آوردی خانوم دلم خیلی واست تنگ شده بود جدا فروم بدون شما صفایی نداشت هر چند دیر اومدی و دل ما رو سوزوندی ولی حالا که اومدی یه دنیا خوشحالمون کردی اگه بگم تو بیشتر تایپیکا به یادت می افتادم باورت میشه تو خیلیشاش هم ازت یاد کردم این گلا تقدیم به هلنای از گل بهتر
اینم یه شعر از سهراب سپهری تقدیم به شما که می دونم خیلی دوستش داری
مرداب اتاقم كدر شده بود
و من زمزمه خون را در رگهايم مي شنيدم .
زندگي ام در تاريكي ژرفي مي گذشت .
اين تاريكي، طرح وجودم را روشن مي كرد .
***
در باز شد
و او با فانوسش به درون وزيد .
زيبايي رها شده اي بود .
و من ديده براهش بودم:
رؤياي بي شكل زندگي ام بود .
عطري در چشمم زمزمه كرد .
رگ هايم از تپش افتاد .
همه رشته هايي كه مرا به من نشان مي داد
در شعله فانوسش سوخت:
زمان در من نمي گذشت .
شور برهنه اي بودم .
***
او فانوسش را به فضا آويخت .
مرا در روشن ها مي جست .
تاروپود اتاقم را پيمود
و به من راه نيافت
نسيمي شعله فانوس را نوشيد
وزشي مي گذشت
و من در طرحي جا مي گرفتم .
در تاريكي ژرف اتاقم پيدا مي شدم
پيدا، براي كه ؟
اوديگر نبود .
آيا با روح تاريك اتاق آميخت ؟
عطري در گرمي رگهايم جابجا مي شد
حس كردم با هستي گمشده اش مرا مي نگرد
و من چه بيهوده مكان را مي كاوم
آني گم شده بود . اوووه مای گاد!!!
اين درست همون شعري هست که بهترين دوستم به من اهدا کرد ..!!!
با ديدن دوباره ي اين شعر , و از جانب يکي ديگه از دوستان خوبم , واقعا اشک تو چشمام جمع شد .
وجود سهراب و تو امين عزيز در کنار همديگه , شايد يکي از زيباترين نعمت هایی هست که خداوند به من ارزانی فرموده .
اصلا نمی دونم چی بگم امین عزیز... شاید به خاطر اشعار سهراب و فروغ و احمد شاملو و تمامی شعرای دیگه , ارتباط عمیق تری بین من و تو برقرار شده بود . دلم به اندازه ی تمامی مصراع های دنیا برای تو و بقیه ی بچه ها تنگ شده بود .
وجود شما , همچون زورقی برای این کشتی طوفان زده است , کشتی که حتی جزیره ی تنهایی نیز , مانع از ورود اون میشه و همچنان , همچون یهودی سرگردانی , در کوره راه های اقیانوس بیکران زندگی , شاهد مرگ آرام خودش هست ...
ممنون امین عزیز به خاطر گل های زیبایی که فرستادی و به خاطر تمام مهربونی که داری.
این شعر از سهراب هم تقدیم به تو و تمامی دوستان عزیز:
باران اضلاع فراغت را مي شست. من با شن هاي مرطوب عزيمت بازي مي كردم و خواب سفرهاي منقش مي ديدم. من قاتي آزادي شن ها بودم. من دلتنگ بودم.
در باغ يك سفره مانوس پهن بود. چيزي وسط سفره، شبيه ادراك منور: يك خوشه انگور روي همه شايبه را پوشيد. تعمير سكوت گيجم كرد. ديدم كه درخت ، هست. وقتي كه درخت هست پيداست كه بايد بود، بايد بود و رد روايت را تا متن سپيد دنبال كرد.. | |
|
| |
HeLena Admin
تعداد پستها : 256 Registration date : 2008-01-27
| عنوان: رد: بچه ها ..... الثلاثاء يناير 29, 2008 6:43 pm | |
| | |
|
| |
HeLena Admin
تعداد پستها : 256 Registration date : 2008-01-27
| |
| |
ليلا عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1095 Registration date : 2007-12-21
| عنوان: رد: بچه ها ..... الثلاثاء يناير 29, 2008 7:35 pm | |
| منم که ظاهرآعضو کاملآ جدید که هیشکی رو در ابتدای کار نمیشناخته میباشم... هلنا خانوم خیلی از اسم شما شنیدم و مطمئن بودم که پیش این جماعت عزیزی ... خوش اومدی | |
|
| |
HeLena Admin
تعداد پستها : 256 Registration date : 2008-01-27
| |
| |
HeLena Admin
تعداد پستها : 256 Registration date : 2008-01-27
| |
| |
HeLena Admin
تعداد پستها : 256 Registration date : 2008-01-27
| عنوان: رد: بچه ها ..... الثلاثاء يناير 29, 2008 9:59 pm | |
| | |
|
| |
HeLena Admin
تعداد پستها : 256 Registration date : 2008-01-27
| عنوان: رد: بچه ها ..... الثلاثاء يناير 29, 2008 10:01 pm | |
| | |
|
| |
HeLena Admin
تعداد پستها : 256 Registration date : 2008-01-27
| عنوان: رد: بچه ها ..... الثلاثاء يناير 29, 2008 10:05 pm | |
| | |
|
| |
HeLena Admin
تعداد پستها : 256 Registration date : 2008-01-27
| عنوان: رد: بچه ها ..... الثلاثاء يناير 29, 2008 10:08 pm | |
| | |
|
| |
leila میهمان
تعداد پستها : 88 Registration date : 2007-12-04
| عنوان: رد: بچه ها ..... الأربعاء يناير 30, 2008 4:14 am | |
| | |
|
| |
Arakadrish مشتاق
تعداد پستها : 986 Location : كاخك Registration date : 2007-12-04
| عنوان: رد: بچه ها ..... الأربعاء يناير 30, 2008 10:38 am | |
| سر پاكت دوم رو وا ميكنم ... باسمه تعالي ...
بموجب اين حكم ، قطع دست و پاي متهم به صورت ضربدري لازم الاجراست ...صر و صداي جمعيت بلند ميشه ... !! پايين برگه رو نگاه ميكنم ... متهم رديف اول : رضا رايان از خجالت سرخ و سفيد ميشم ... با صداي بلند ميگم : و سلام علي من اتبع الهدي ... تموم شد مردم ... ديگه ميتونيد بريد خونه ها ... اين كه خوندم مال يه متهم ديگه است كه هنوز به چنگ قانون نيفتاده يكي اسفند مياره ... يكي نقل و نبات ميپاشه هوا ... يكي از اون گوشه داد ميزنه : براي سلامتي هلـنا صلوااااات ... صداي يكدست جمعيت : اللـــــهم صل عل محمـــــد و آل محمــــــد مجيد گوسفند ميدونه پايين سكو ... خيشش ... خيششش ... خيشش ... خيششش ... نويد (عمو حيدر) چاقوش رو تيز ميكنه ... داد ميزنه : يه آفتابه آب بياريـــــن ... تو ميگي : گناه داره ... دلم نمياد ... ولش كنين عمو حيدر ميگه : شام ملت و چيكار كنيم ؟؟ دلارام از بالاي سكو ميگه : من و الهام براي همه پيتزا ميپزيم !! راني هلو هم به افتخار هلنا ... همه مهمون من قاضي القضات پير از لاي جمعيت راش رو وا ميكنه و مياد جولو ... يه نگاه ميندازه به هلنا ... ميره بالاي سكو و به عصاش تكيه ميكنه ... اههههم ... اهههم (صداش رو صاف ميكنه و ميگه) : اليوم خبط و خطاي اين مجرم بزهكار كلهم اجمعين پاكيزه گشت ... مقرر نموديم خانه اي نيكو و آراسته ، مفروش گرديده ، در اختيار نامبرده باشد !! زين پس ... كسي كلامي از جفا و هجران با وي نگويد ... خاطر او را آزرده نسازد ... منادي ها در شهر ندا سر دهند ... هفته ي واحده اي را به سرور خواهيم گذراند صداي دست زدن جمعيت بلند ميشه (شرق ... شرق ... شرق...) قاضي القضات فرياد ميزنه : اين عمل قبيحه چيست كه از شمايان صادر گرديد ؟؟ يكي از ميون جمعيت داد ميزنه : بيخيال قاضي !! يه امروزه رو غلاف كن نوكرتم !! قاضي سرش رو ميخارونه و ميگه : بنوازيد آن دست قشنگه ها را به افتخار هلنا .. ... ------------------------------------------------- سلام هلنا ... دير اومدي ، اما اومدي نميپرسم كجا بودي و چي ها ديدي !! ميگم خوش اومدي ... اميدوارم شاد و خندون باشي و براي هميشه دور صيغه ي رفتن رو خط بگيري ... | |
|
| |
دلارام عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 4639 Location : تهران Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: بچه ها ..... الأربعاء يناير 30, 2008 2:15 pm | |
| از دست تو قاضی القضات خدا کنه کارم گیرت نیفته آخه اگه دست و پام رو ضربدری قطع کنی خیلی دردم میاد اما من از دستت در میرم خدا رو شکر که همه چیز به خوبی و خوشی گذشت قاضی جون اما آخرش خرج رو انداختی گردن من هاااااا باشه، فدای سرت هر کی هر چیز مجازی بخوره مهمون منه | |
|
| |
nAvId عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2240 Age : 36 Location : همه جاي ايران سراي من است Registration date : 2007-12-04
| عنوان: رد: بچه ها ..... الأربعاء يناير 30, 2008 4:16 pm | |
| دیدین ؟ اینا همش پارتی من بود هاااااااااااااا ... کسی پارتی خواست ، در خدمتش هستیم ... ! | |
|
| |
| بچه ها ..... | |
|