| خاطرات پسري به نام کوچول | |
|
+11s@ba amin Jany Yasaman HeLena Assal nAvId دلارام بهاره h@sti ليلا 15 مشترك |
|
نويسنده | پيام |
---|
ليلا عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1095 Registration date : 2007-12-21
| عنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول الأربعاء فبراير 13, 2008 7:11 am | |
| | |
|
| |
Jany عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2939 Location : قلب شما Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول الأربعاء فبراير 13, 2008 8:53 am | |
| عکس دخمل همسایه را نداشته بباشی دلمان خواسته بباشد او را هم بدیده باشیم | |
|
| |
amin عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2691 Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول الأربعاء فبراير 13, 2008 10:46 am | |
| واي اين كوچول چقدر باحال مي باشد راستي عكس دختر همسايه كجا مي باشد؟ ما منتظريم تا عكش را گذاشته مي باشي | |
|
| |
دلارام عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 4639 Location : تهران Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول الأربعاء فبراير 13, 2008 11:00 am | |
| | |
|
| |
h@sti میزبان
تعداد پستها : 426 Location : تهران Registration date : 2008-01-09
| عنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول الأربعاء فبراير 13, 2008 12:57 pm | |
| بنده خدا کوچول الان دیگه قندیل میباشی به گمونم .......... ولی کلا باحال میباشی این کوچول لیلا جونم ..........ممنون.......... | |
|
| |
ليلا عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1095 Registration date : 2007-12-21
| عنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول الخميس فبراير 14, 2008 7:55 pm | |
| - Jany نوشته است:
- عکس دخمل همسایه را نداشته بباشی
دلمان خواسته بباشد او را هم بدیده باشیم دختر همسایه دیگر ندیده بباشم نامی از او برده بباشیدااااا عکسه او محرمانه بباشد | |
|
| |
ليلا عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1095 Registration date : 2007-12-21
| عنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول الخميس فبراير 14, 2008 7:58 pm | |
| | |
|
| |
amin عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2691 Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول السبت فبراير 16, 2008 10:17 am | |
| | |
|
| |
nAvId عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2240 Age : 35 Location : همه جاي ايران سراي من است Registration date : 2007-12-04
| عنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول السبت فبراير 16, 2008 2:39 pm | |
| واااااااای ... ای هوااااااار ... کوچول جان ، تو چقدر بسیار جالب می بباشی ... می آیی با هم دوست بباشیم ؟ من رو که نمی بشناسی که ... ؟ ها ؟ خب ... الان به تو هالی می بنمایم ... بروسلی رو که می بشناسی به طور مفصل مگر نه ؟ خب ... من نوید بروسلی اینا می بباشم ... می بتوانی روی من در حفظ و حراست از خانه و کاشانه ات حساب باز می بکنی ... من نوید قهرمان می بباشم ... با یک ضربه 7 حریف را خوابانیده می بباشم ... می بگویی نه ؟ خب ... خودت آزمایش می بکن ... | |
|
| |
ليلا عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1095 Registration date : 2007-12-21
| عنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول السبت فبراير 16, 2008 7:46 pm | |
| | |
|
| |
ليلا عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1095 Registration date : 2007-12-21
| عنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول السبت فبراير 16, 2008 7:50 pm | |
| | |
|
| |
s@ba مشتاق
تعداد پستها : 700 Location : تهران Registration date : 2008-01-09
| عنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول الأحد فبراير 17, 2008 8:42 am | |
| وای لیلا جون خیلی باحال بود من تا حالا نخونده بودم ...........
خیلی کوچول باحاله........... | |
|
| |
nAvId عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2240 Age : 35 Location : همه جاي ايران سراي من است Registration date : 2007-12-04
| عنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول الأحد فبراير 17, 2008 9:40 am | |
| ها ها ها ها کرده بباشیم ... کوچول بیا در گوش خودم گفته بباش ... | |
|
| |
ليلا عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1095 Registration date : 2007-12-21
| عنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول الأحد فبراير 17, 2008 7:42 pm | |
| | |
|
| |
ليلا عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1095 Registration date : 2007-12-21
| |
| |
nAvId عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2240 Age : 35 Location : همه جاي ايران سراي من است Registration date : 2007-12-04
| عنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول الأحد فبراير 17, 2008 8:30 pm | |
| - ليلا نوشته است:
- nAvId نوشته است:
- ها ها ها ها کرده بباشیم ...
کوچول بیا در گوش خودم گفته بباش ... دختر همسایه را پاییده بباشیم البته تو نگاه نکرده بباش ... نه دیگر ، کوچول ... مگر خودت نگاه کرده نمی باشی به چهره من ؟ مگر بیننده نبباشی ( یا نبدیده بباشی ) که من همه اش عینک دودی زده بباشم ؟ !!! تو از بابت چشم من خیالت راحت بوده باشیده بباشد ... ما چشمان پاک بوده بباشد ... پس ... رفته بباشیم دیگر ... | |
|
| |
s@ba مشتاق
تعداد پستها : 700 Location : تهران Registration date : 2008-01-09
| عنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول الإثنين فبراير 18, 2008 8:55 am | |
| | |
|
| |
ليلا عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1095 Registration date : 2007-12-21
| عنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول الإثنين فبراير 18, 2008 7:59 pm | |
| [quote="nAvId"] - ليلا نوشته است:
- nAvId نوشته است:
- ها ها ها ها کرده بباشیم ...
کوچول بیا در گوش خودم گفته بباش ... دختر همسایه را پاییده بباشیم البته تو نگاه نکرده بباش ... نه دیگر ، کوچول ... مگر خودت نگاه کرده نمی باشی به چهره من ؟ مگر بیننده نبباشی ( یا نبدیده بباشی ) که من همه اش عینک دودی زده بباشم ؟ !!! تو از بابت چشم من خیالت راحت بوده باشیده بباشد ... ما چشمان پاک بوده بباشد ... پس ... رفته بباشیم دیگر ... [/quote تو آیین رفاقت را خوب بلد بباشی ... من با تو دوست بوده میباشم و اسرارم را با تو گفته بباشم | |
|
| |
Jany عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2939 Location : قلب شما Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول الثلاثاء فبراير 19, 2008 5:00 am | |
| لیلا جان کجا بباشی دلمان برای کوچول تنگ شده بباشد تا کی باید منتظر بباشم | |
|
| |
ليلا عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1095 Registration date : 2007-12-21
| عنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول الثلاثاء فبراير 19, 2008 6:20 am | |
| امشب کوچول آپدیت میباشد... چون کوچول محافضه کار میباشد و مایل نمیباشد اعضا خانواده ( پدر ) خاطرات را خوانده بباشند | |
|
| |
nAvId عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2240 Age : 35 Location : همه جاي ايران سراي من است Registration date : 2007-12-04
| عنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول الثلاثاء فبراير 19, 2008 9:41 pm | |
| کوچول !!! کجا بباشی ؟ | |
|
| |
amin عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2691 Registration date : 2007-12-02
| |
| |
ليلا عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1095 Registration date : 2007-12-21
| عنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول الأربعاء فبراير 20, 2008 6:28 pm | |
| | |
|
| |
ليلا عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1095 Registration date : 2007-12-21
| عنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول الأربعاء فبراير 20, 2008 6:32 pm | |
| به دلیل اصرار وافر خوانندگان کوچول آپدیت میباشد | |
|
| |
ليلا عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1095 Registration date : 2007-12-21
| عنوان: رد: خاطرات پسري به نام کوچول الأربعاء فبراير 20, 2008 6:38 pm | |
| خاطره ی اول--------قسمت سوم ما همچنان وسط ترافیک می باشیم. ما نیم ساعت است که از جایمان تکان نخورده می باشیم. من حوصله ام سر رفته می باشد. هم اکنون کرایه ی آقای تاکسی را داده می باشم.(پاورقی-1) و تصمیم گرفته می باشم که با پای پیاده به سمت انتهای "خیابان بروسلی" حرکت کرده بباشم. اولش فکر کرده می باشم که این فکر بکر فقط مال خودم می باشد. ولی بعد از بررسی اطراف متوجه شده می باشم. همه باپای پیاده تصمیم به رفتن به انتهای خیابان داشته می باشند چقدر عالی می باشد. من در راه دوستان جدیدی پیدا کرده می باشم. واقعا این کار خیلی برای دوستیابی مفید می باشد. چقدر این جا شبیه راه پیمانی می باشد.(پاورقی-2) کاش کفشهای پاتیناج یا اسکی را آورده بوده می باشم. کم کم راه رفتن من وبقیه تبدیل به اسکی شده می باشد. با سرعت دو نفر در دقیقه از تعداد ما کم شده می باشد.(پاورقی -3) فکر کرده بباشم با این حساب فقط من به انتهای "خیابان بروسلی" رسیده بباشم. صدای آقای پلیس لیانشامپو آمده می باشد. ...."آقا....آقا.....ماشین را در دنده گذاشته بباش" ...."پراید سفید ....ترمز نگیر...داری به عقبی خورده می باشی." ...."جلویی...جلویی....هوی با توام.....منو ببین." ...."خانم ...خانم ...ماتیز آلبالویی تیره....شما ماشینت را بغل زده بباش همه ی خیابون رو بسته کرده می باشی" پلیس لیانشامپو بسیار فداکار بوده می باشد.(پاورقی-4) بعد از پیاده روی (پاورقی-5) بالاخره به خیابان "امپراطور دریا" رسیده می باشیم. این خیابان دارای خط اتوبوسی به نام BBT...BST....RBT..نمی دونم یکی از اینهامی باشد. ادامه داشته می باشد... آیا کوچول نام درست اتوبوس ها را یاد خواهد گرفته می باشد.؟ آیا به مدرسه ی خود خواهد رسید؟ در پیاده روی خیابان "ضربه ی نهایی" چه اتفاقی افتاده می باشد..؟ ____________________________________________ 1-معمولا در این گونه شرایط باید کرایه ی کامل و کل مسیر را پرداخت کرده بباشی. 2-این درستش یادم آمده نمی باشد. 3-آخه یکی یکی لیز خورده می باشند و منتظر آمبولانس می باشند.تا به بیمارستان برای شکسته بندی رفته بباشند. 4-پلیس لیانشامپو معمولا دیرترین کسی هست که به حادثه رسیده می باشد. 5-حدود ده کیلو متر | |
|
| |
| خاطرات پسري به نام کوچول | |
|