مشاعره

نه به شاخ گل نه به سرو چمن پبچیده ام
شاخه تکم بگرد خویشتن پیچیده ام
گرچه خاموشم ولی آهم بگردون می رود
دود شمع کشته ام در انجمن پیچیده ام

م............................
ر بده
چون سال همت مضاعفه

هان ای دل عبرت بین از دیده نظر کن هان

ایوان مداین را آیینه ی عبرت دان

مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم

Saghar نوشته است:

م............................
ر بده
چون سال همت مضاعفه

ساغر خانوم ميشه يه خورده شفاف سازي بفرمايين؟
اگه اينجا نميشه ، منتظر پيام خصوصيتون ميمونم

Arakadrish نوشته است:

Saghar نوشته است:

م............................
ر بده
چون سال همت مضاعفه

ساغر خانوم ميشه يه خورده شفاف سازي بفرمايين؟
اگه اينجا نميشه ، منتظر پيام خصوصيتون ميمونم

درپیام پاسخ دادم

تو را من چشم در راهم شباهنگام
که میگیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
نیمای عزیز

یك و دو !‌ هوشم پرید
یه سیاه و یه سفید
جا جا جا
شكر خدا
شب و روزم بسمه
زنده یاد :حسین پناهی

د میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است

یاد باد آنکه خرابات نشین بودم و مست
و آنچه در مسجد امروز کم است آنجا بود

قبیله ی عشق مرابه سوی توخواهداورد
خداراقسم که فرجام رسیدنم مبارک باشد

ایکه از کوچه معشوقه ما می گذری
بر حذر باش که سر میشکند دیوارش

الا ای یوسف مصری که کردت سلطنت مغرور
پدر را باز پرس آخر کجا شد مهر فرزندی

یاد باد آن صحبت شبها که با نوشین لبان
بحث سرّ عشق و ذکر حلقه ی عشاق بود

دیدی ای د که غم عشق دگر بار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد