كلاس روانشناسي و مشاوره...

الهام نوشته است:

amin نوشته است:

الهام نوشته است:

سلام

خیلی جالب بود ...واقعا اینجوریه من لباس خواننده ها خیلی برام مهمه...بخصوص نانسی که انصافا خواننده ی خوش لباسیه
اوه خدای من بوی خیانت میاد ...حالا نوالیها فکر میکنن من جاسوس دشمنم وااای نه....امین به من رحم کنید....

حالا این اتفاقی بوده دیگه؟....آخه از کجا میشد فهمید که لباس انقدر برام مهمه؟

این اخطار آخره الهام خانوم
هر چه سریعتر به دفتر حزب مراجعه کنین
وگرنه حکم شما رو بدون حضور خودت صادر می کنیم

شما همچین کاری نمیتونید بکنید چون من معاون رییس هستم شما ها نمیتونید با من همچین رفتاری بکنید اوه خدای من ببین این معلم ما چه بلایی سرم آورد ؟

من می تونم من رییس شورای سیاست گذاری حزب هم هستم حق وتو دارم
در مورد مسایل حزب هم اصلا کوتاه نمیام...

دلارام نوشته است:

کسی با معاون کاری نداشته باشه، ما این نقشه رو طراحی کردیم که وفاداری شما به حزب رو بسنجیم
امین نشان لیاقت می گیره چون وفاداریش به حزب نفوذ ناپذیره
بیا اینم نشانت
تازشم معاون ما آواتارش قشنگه

ممنون رییس برای نشان لیاقت
حالا که نقشه بوده کوتاه میام
خوبی الهام جان
چه خبرا
در سلامتی کامل به سر میبری

meysam نوشته است:

سلام به همه ي بچه هاي گل و گلاب كلاس
دلارام جون...من فكر مي كردم شما هم يه دختر دارين اينجا
امين جان من كوچيكتم....از معاون بگذر
سلمان گلم چي بگم آخه يه چيزي گفتي بنويسم كه ميترسم نه دلم طاقت بياره بنويسه نه دستم
الهي در پناهش شاد خندون باشي عزيزم
الها م جان خدا رو شكر همه ميشناسنت...نگران نباش
داداش علي خدا رو شكر هستي ها
آنيكا جون ...به دخترت سلام منو برسون...من واسه دل خودم يه كم مبينا جون رو كوچيكتر از سنش تو كلاس فرض كردم
نويد جان جاي شما هم خاليه
من همه تون رو دوست دارم...اميدوارم بتونم يه عالمه حرف و كار خوب ازتون ياد بگيرم

آقا معلم مشکل درون حزبی بود که حل شد
الان دیگه حواسم به کلاسه

amin نوشته است:

meysam نوشته است:

سلام به همه ي بچه هاي گل و گلاب كلاس
دلارام جون...من فكر مي كردم شما هم يه دختر دارين اينجا
امين جان من كوچيكتم....از معاون بگذر
سلمان گلم چي بگم آخه يه چيزي گفتي بنويسم كه ميترسم نه دلم طاقت بياره بنويسه نه دستم
الهي در پناهش شاد خندون باشي عزيزم
الها م جان خدا رو شكر همه ميشناسنت...نگران نباش
داداش علي خدا رو شكر هستي ها
آنيكا جون ...به دخترت سلام منو برسون...من واسه دل خودم يه كم مبينا جون رو كوچيكتر از سنش تو كلاس فرض كردم
نويد جان جاي شما هم خاليه
من همه تون رو دوست دارم...اميدوارم بتونم يه عالمه حرف و كار خوب ازتون ياد بگيرم

آقا معلم مشکل درون حزبی بود که حل شد
الان دیگه حواسم به کلاسه

یه جوانمرد من رو از این مشکلات درون حزبی مطلع کنه بی زحمت

MajidDiab نوشته است:

amin نوشته است:

meysam نوشته است:

سلام به همه ي بچه هاي گل و گلاب كلاس
دلارام جون...من فكر مي كردم شما هم يه دختر دارين اينجا
امين جان من كوچيكتم....از معاون بگذر
سلمان گلم چي بگم آخه يه چيزي گفتي بنويسم كه ميترسم نه دلم طاقت بياره بنويسه نه دستم
الهي در پناهش شاد خندون باشي عزيزم
الها م جان خدا رو شكر همه ميشناسنت...نگران نباش
داداش علي خدا رو شكر هستي ها
آنيكا جون ...به دخترت سلام منو برسون...من واسه دل خودم يه كم مبينا جون رو كوچيكتر از سنش تو كلاس فرض كردم
نويد جان جاي شما هم خاليه
من همه تون رو دوست دارم...اميدوارم بتونم يه عالمه حرف و كار خوب ازتون ياد بگيرم

آقا معلم مشکل درون حزبی بود که حل شد
الان دیگه حواسم به کلاسه

یه جوانمرد من رو از این مشکلات درون حزبی مطلع کنه بی زحمت

مجید جان شما تازه از جبهه اومدی خبر نداری
خسته نباشی سردار
منم هوای فروم رو داشتم
2 صفحه قبل همین تایپیکو ببین همه چی رو می فهمی

دلارام نوشته است:

کسی با معاون کاری نداشته باشه، ما این نقشه رو طراحی کردیم که وفاداری شما به حزب رو بسنجیم
امین نشان لیاقت می گیره چون وفاداریش به حزب نفوذ ناپذیره
بیا اینم نشانت
تازشم معاون ما آواتارش قشنگه

بابا قبل ازبرگزاری هر ازمون سراسری مراتب امور رو به من اطلاع بدید
آخه قلب ما باطری می خوره
من از قضیه الان با خبر شدم گفتم این نانسیون کار خودشون رو کردند
البته امین جان
یه قاعده هست که میگه اثبات شی نفی ما ادا نمی کند
الان اقا معلم خوب میفهمه من چی میگم
این که نانسی خوش لباسه به این معنی نیست که نوال بده صد البته همه می دونند نانسی حالا حالا ها باید به دویدن ادامه بده

MajidDiab نوشته است:

دلارام نوشته است:

کسی با معاون کاری نداشته باشه، ما این نقشه رو طراحی کردیم که وفاداری شما به حزب رو بسنجیم
امین نشان لیاقت می گیره چون وفاداریش به حزب نفوذ ناپذیره
بیا اینم نشانت
تازشم معاون ما آواتارش قشنگه

بابا قبل ازبرگزاری هر ازمون سراسری مراتب امور رو به من اطلاع بدید
آخه قلب ما باطری می خوره
من از قضیه الان با خبر شدم گفتم این نانسیون کار خودشون رو کردند
البته امین جان
یه قاعده هست که میگه اثبات شی نفی ما ادا نمی کند
الان اقا معلم خوب میفهمه من چی میگم
این که نانسی خوش لباسه به این معنی نیست که نوال بده صد البته همه می دونند نانسی حالا حالا ها باید به دویدن ادامه بده

صد البته باید حالا حالاها بدوه که اخرش هم نفس کم میاره

amin نوشته است:

MajidDiab نوشته است:

دلارام نوشته است:

کسی با معاون کاری نداشته باشه، ما این نقشه رو طراحی کردیم که وفاداری شما به حزب رو بسنجیم
امین نشان لیاقت می گیره چون وفاداریش به حزب نفوذ ناپذیره
بیا اینم نشانت
تازشم معاون ما آواتارش قشنگه

بابا قبل ازبرگزاری هر ازمون سراسری مراتب امور رو به من اطلاع بدید
آخه قلب ما باطری می خوره
من از قضیه الان با خبر شدم گفتم این نانسیون کار خودشون رو کردند
البته امین جان
یه قاعده هست که میگه اثبات شی نفی ما ادا نمی کند
الان اقا معلم خوب میفهمه من چی میگم
این که نانسی خوش لباسه به این معنی نیست که نوال بده صد البته همه می دونند نانسی حالا حالا ها باید به دویدن ادامه بده

صد البته باید حالا حالاها بدوه که اخرش هم نفس کم میاره

اونی که باید بدو نوال نه نانسی

خب بیچاره سنی ازش گذشته نمی تونه مثل جونها بدو

مریم اشنا نوشته است:

amin نوشته است:

MajidDiab نوشته است:

دلارام نوشته است:

کسی با معاون کاری نداشته باشه، ما این نقشه رو طراحی کردیم که وفاداری شما به حزب رو بسنجیم
امین نشان لیاقت می گیره چون وفاداریش به حزب نفوذ ناپذیره
بیا اینم نشانت
تازشم معاون ما آواتارش قشنگه

بابا قبل ازبرگزاری هر ازمون سراسری مراتب امور رو به من اطلاع بدید
آخه قلب ما باطری می خوره
من از قضیه الان با خبر شدم گفتم این نانسیون کار خودشون رو کردند
البته امین جان
یه قاعده هست که میگه اثبات شی نفی ما ادا نمی کند
الان اقا معلم خوب میفهمه من چی میگم
این که نانسی خوش لباسه به این معنی نیست که نوال بده صد البته همه می دونند نانسی حالا حالا ها باید به دویدن ادامه بده

صد البته باید حالا حالاها بدوه که اخرش هم نفس کم میاره

اونی که باید بدو نوال نه نانسی

خب بیچاره سنی ازش گذشته نمی تونه مثل جونها بدو

بچه های حزب بیاین جک جدید
مریم جان جکاتو تو قسمت مربوطه بزار

مریم اشنا نوشته است:

amin نوشته است:

MajidDiab نوشته است:

دلارام نوشته است:

کسی با معاون کاری نداشته باشه، ما این نقشه رو طراحی کردیم که وفاداری شما به حزب رو بسنجیم
امین نشان لیاقت می گیره چون وفاداریش به حزب نفوذ ناپذیره
بیا اینم نشانت
تازشم معاون ما آواتارش قشنگه

بابا قبل ازبرگزاری هر ازمون سراسری مراتب امور رو به من اطلاع بدید
آخه قلب ما باطری می خوره
من از قضیه الان با خبر شدم گفتم این نانسیون کار خودشون رو کردند
البته امین جان
یه قاعده هست که میگه اثبات شی نفی ما ادا نمی کند
الان اقا معلم خوب میفهمه من چی میگم
این که نانسی خوش لباسه به این معنی نیست که نوال بده صد البته همه می دونند نانسی حالا حالا ها باید به دویدن ادامه بده

صد البته باید حالا حالاها بدوه که اخرش هم نفس کم میاره

اونی که باید بدو نوال نه نانسی

خب بیچاره سنی ازش گذشته نمی تونه مثل جونها بدو

مریم جان نوال ما ارداشو بیخته الکشم آویخته

همه می دونند نوال کجاست و نانسی باید دوتا پله یکی کنه تا بهش برسه
تازه خیلی ها مونده برسه نانسی هنوز پشت خط اصاله مونده چه برسه نوال

مریم اشنا نوشته است:

وای من چقدر دیر رسیده ام

اخه اقا ترافیک بود

فکر کنم جای من اون ته ته کلاسه

سلام خانم خوش اومدين...
شما جاتون محفوظه...نمايي از كلاس رو ديدين...جا داره...قده همه ي شما ها...خوشحالم از حضورت...

amin نوشته است:

meysam نوشته است:

سلام به همه ي بچه هاي گل و گلاب كلاس
دلارام جون...من فكر مي كردم شما هم يه دختر دارين اينجا
امين جان من كوچيكتم....از معاون بگذر
سلمان گلم چي بگم آخه يه چيزي گفتي بنويسم كه ميترسم نه دلم طاقت بياره بنويسه نه دستم
الهي در پناهش شاد خندون باشي عزيزم
الها م جان خدا رو شكر همه ميشناسنت...نگران نباش
داداش علي خدا رو شكر هستي ها
آنيكا جون ...به دخترت سلام منو برسون...من واسه دل خودم يه كم مبينا جون رو كوچيكتر از سنش تو كلاس فرض كردم
نويد جان جاي شما هم خاليه
من همه تون رو دوست دارم...اميدوارم بتونم يه عالمه حرف و كار خوب ازتون ياد بگيرم

آقا معلم مشکل درون حزبی بود که حل شد
الان دیگه حواسم به کلاسه

سلام امين جان من در بست رياستت رو قبول دارم...باريكلا تونستي همه چيز رو جفت و جور كني...

MajidDiab نوشته است:

دلارام نوشته است:

کسی با معاون کاری نداشته باشه، ما این نقشه رو طراحی کردیم که وفاداری شما به حزب رو بسنجیم
امین نشان لیاقت می گیره چون وفاداریش به حزب نفوذ ناپذیره
بیا اینم نشانت
تازشم معاون ما آواتارش قشنگه

بابا قبل ازبرگزاری هر ازمون سراسری مراتب امور رو به من اطلاع بدید
آخه قلب ما باطری می خوره
من از قضیه الان با خبر شدم گفتم این نانسیون کار خودشون رو کردند
البته امین جان
یه قاعده هست که میگه اثبات شی نفی ما ادا نمی کند
الان اقا معلم خوب میفهمه من چی میگم
این که نانسی خوش لباسه به این معنی نیست که نوال بده صد البته همه می دونند نانسی حالا حالا ها باید به دویدن ادامه بده

من كه اصلا قلب ندارم چي بگم...اينا ريز ريزش كردن//// جون من ديگه تو اين خاكستر شما فوت نكنين نمي خوام دوباره شعله بكشه ...يه كم جمله هاي درس رو ميخوندين بد نبود...خوبه راجع به تعصب هم نوشته بودم...جنگ چيه اينجا جز آشتي چيزي نيست...

يه نكته مهم من سلمان خان يعني آركاديش جان رو بعنوان نماينده (مصبر) تو كلاس انتخاب كردم حالا جرئت دارين حزب بازي كنين ...علي جان هم دست راست منه

meysam نوشته است:

يه نكته مهم من سلمان خان يعني آركاديش جان رو بعنوان نماينده (مصبر) تو كلاس انتخاب كردم حالا جرئت دارين حزب بازي كنين ...علي جان هم دست راست منه

حله آق مولم ... پس من رفتم دنبال فلك و ... تركه ي انار ...

خيالت نباشه ... نميذارم كسي نفس بكشه

Arakadrish نوشته است:

meysam نوشته است:

يه نكته مهم من سلمان خان يعني آركاديش جان رو بعنوان نماينده (مصبر) تو كلاس انتخاب كردم حالا جرئت دارين حزب بازي كنين ...علي جان هم دست راست منه

حله آق مولم ... پس من رفتم دنبال فلك و ... تركه ي انار ...

خيالت نباشه ... نميذارم كسي نفس بكشه

فدات شم كجا بودي بابايي داشتم دق ميكردم...چشمام ضعيف كه بود ديگه از ناراحتي جايي رو نمي ديدم...
نور چشممي عزيزم

meysam نوشته است:

يه نكته مهم من سلمان خان يعني آركاديش جان رو بعنوان نماينده (مصبر) تو كلاس انتخاب كردم حالا جرئت دارين حزب بازي كنين ...علي جان هم دست راست منه

سلمان تو حزب خودمونه
دسته زنجونیش جون خیلی از دشمنای حزبو گرفته
مخلصیم لوتی

جلسه سوم
زن:يه دستش كاپشن پاره است يه دست ديگه اش شلوار پاره بچه اش...روبروي مدير ايستاده...آقا اين چه وضعيه..اين پسره موسوي رو چرا از مدرسه نمي ندازين بيرون...
مدير:كجا بفرستيم 100 دفعه باباش رو خواستيم چيكار ميكرديم باشه چشم...شما بريد يه كاريش مي كنم...
زن اگه يه بار ديگه به پسرم تو بگه ميام دستش رو ميگيرم ميبرم يه مدرسه ديگه...به اموزش پرورش شكايت مي كنم...
مشاور: پسرك(موسوي) گوشه كز كرده ميگم بيا بشين ببينم...اوه اوه چه قدرم سردش شده...مثل لبو قرمز شده...
همون جا مي ايسته نمياد جلو...
ساكته ساكت زير چشمي منو نگاه ميكنه...عينكم رو رو صورتم جابه جا ميكنم ميگم...
اسم من ميثم هست...اومدم تا مشكل يكي از دوستات رو حل كنم...
ميدوني پسر خوبيه ها ولي نمي دونم چرا يهو شيطون گولش ميزنه بچه ها رو بي هوا هل ميده..دعوا ميكنه...تا ميتونه كتكشون ميزنه...
با تعجب تو صورتم نگاه ميكنه...قيافش مثل علامت سوال ميشه...
ميگم فكر كنم ميشناسيش گفتن تو كلاس شماست ؟؟؟
منتظر جواب مي مونم...
بازم ساكته...
ميگم نمي خواي كمك كني؟؟؟
سرش روبه علامت نه تكون ميده ...
ميگم آخه چرا اون دوستتونه... شما كمك نكنين كي كمك كنه...
بيا بشين ببينم...مياد همون جوري مچاله و خجالت زده ميشينه رو صندلي...
زل ميزنم تو چشماش...(موندم كه اين آدم معصوم و مظلوم چطور هر روز 3تا 4 نفر رو لت و پار ميكنه؟؟)
يه كم باهم حرف ميزنيم...از اينكه تونستم اعتمادش رو جلب كنم خوشحالم...
تازه ميخوام از زندگيش بپرسم كه يه هو صداي فرياد يه مرد منو اونو از جامون ميپرون...
پسرك مثل يه بي پناه ميره پشتم قايم ميشه...

مرد با يه سيم چند لا شده مشكي كه نمي دونم ماله چيه وارد ميشه...
حمله ميكنه سمت پسرك...
جلوش مي ايستم و ميخوام باهاش حرف بزنم...
برو كنار بينم...اين فلان فلان شده ديشب 20 تا از اين سيم ها خورده مثل اينكه هنوز تنش ميخواره...نشون ندادي چيكار كردم تنت رو... تيكه تيكه ات ميكنم تا هر دقيقه...حرفش رو قطع ميكنم...
اجازه بدين آقاي موسوي بگذارين بره بيرون ما دو كلمه باهم حرف بزنيم...مشكل رو حل كنيم...گره اي كه با دست باز نميشه...با دندون باز نمي كنن...
نمي تونم حريفش بشم...يقه لباس پسر رو ميچسبه و در حالي كه پسر مثل بيد داره رو دستش ميلرزه...ميبرتش ميچپونه تو ماشين و از مدرسه دور ميشن...

اين قصه رو گفتم تا بعد از مقدمه اي كه جلسه قبل راجع به تحليل رفتار تو زندگي گفتم راههاي اصلي اون براتون به صورت مختصر بگم...ببخشيد يه كم طولاني شد قصه...

M.James &D . jongewardعقيده دارند كه بخش والد شخصيت ما تمامي رفتارها، طرز برخوردها و الگوهاي رفتاري را از محيط بيروني فراگرفته و در راس همه اين الگوها پدر مادر يا جانشينان آنها قرار دارند.
امروزه بخش اصلي بررسي بيماريهاي روانشناختي ،رواني و حتي اجتماعي افراد رو از بررسي دوران كودكي و تربيت كنندگان تشكيل ميده...

مثال:
بيمار:خانمي كه با كابوس پرت شدن از جاي بلند...بيدار ميشه و تمامي اعضاي خانواده اش از جيغ هايي كه تو خواب ميزنند شاكي هستند...
نتيجه بررسي: در كودكي عموي او براي اينكه اون رو بترسونه...از پنجره تو خيابون آوويزون ميكرده...
بيمار:آقايي كه زنش از دستش شكايت ميكنه كه كار نمي كنه...از زنش پول ميگيره...از خونه بيرون در نمياد...مهموني نميره...
نتيجه بررسي: پدر اين آقا عضو بي تاثير خانوداه بوده و خرجيش رو از زنش ميگرفته و هميشه مادر از خونه بيرون بوده و پدر در خانه به سر ميبرده...
بيمار:مادري كه شكايت مي كند پسرش بد دهن است و هم بازيهايش را كتك ميزند...
نتيجه بررسي:ناپدري فحاش و تند خوئي دارد...
بيمار:خانمي كه ازبي قيد و بندي همسرش و روابط مشروع او مي نالد...
نتيجه بررسي: در كودكي و نوجواني از ديدن حتي عكس هاي خانوداگي...شركت در جشن ها و گوش كردن موسيقي محروم بوده ...و با اجبار پدر و مادر بايستي نماز ميخونده... به حدي كه اولين باري كه ترانه اي رو كه دوستش ميخونده تو خونه تكرار كرده پدرش با سيگار دستش رو سوزونده...
از نظر ظاهري پيامهايي كه در ذهن فرد براي ايجاد چنين مشكلاتي پديد مي آيد كه اغلب در برخوردهاي تبعيض آميز ، منتقدانه و يا تربيتي خود را نشان ميدهند ولي بايد اذعان داشت كه اين مسائل با عنوان پيام هاي والدي در درون فرد باقي مي مانند و در رفتار هاي فردي خانوادگي و اجتماعي بروز ميكند...
هنگامي كه كسي چيزي به ما مي گويد يا اتفاقي براي ما رخ ميدهد، افكار يا كلمات ما يك مسير از پيش تعيين شده را مي پيمايد.
جلسه بعد ان شاء الله راجع به دو تا والد فعال ذهني افراد كه رفتارها و حرفها و كارهاي افراد رو تحت كنترل دارن صحبت ميكنم.


دوستان خوبم تو جواب هايي كه دادين به پستهاي قبلي لازم دونستم چند تا نكته رو بگم:
1-هدف از اين تالار سوژه كردن كسي يا كساني براي خداي نكرده براي استفاده هاي شخصي يا استهزاء نيست...
2-دليل اصلي ارائه مطالب بصورت قصه و داستانك كمك به درك بهتر، ايجاد انگيزه براي مشاركت،كاهش خستگي و يكنواختي و ملموس شدن مطالب براي همه و همچنين يادگيري بهتر مطالب توسط خودمه...چون وقتي با اين باور مطلبي را مي آموزيم كه بايد به كس ديگري بياموزيم و منتقل كنيم بيشترين راندمان رو داريم...
3-عزيزان من از اين اشتياقتون به احزابتون واقعا خوشم مياد ولي باور كنيد من با هيچ حزبي در تماس نيستم و اصلا اين خواننده ها رو نمي شناسم چون اولا:مشغله كاريم و درسيم زياده ثانيا : از يان كه خودم رو به چيزي مقيد كنم فراري هستم چون عادت ها بخش اصلي انرژي رو خواسته يا ناخواسته هدر ميدن...واسه من همه خواننده ها خوبن...
4-از همه تون واسه شركت تو جلسات قبل تشكر ميكنم...ورود مريم خانم رو هم به كلاس خوش آمد ميگم...
5-با سوالاتتون بهم كمك كنيد...

تا بعد
جانم فدايتان باقي بقايتان

ببخشید، من باید اول یه کم گریه کنم واسه اون پسره تا دلم آروم شه بعد مغرم کار بیفته و بتونم راجع بهش فکر کنم
الهی هر کی به ناحق دستش روی ضعیفتر از خودش بلند می شه، اینقدر کتک بخوره تا بمیره

آقا اجازه است می تونم بیام تو
مثل اینکه دیر رسیدم ولی به خدا دنبال کلام بودم اگه زحمت بکشید و به کلاس پروفسور آراک تو راهروی قصه های مرجان
سر بزنید می بینید که موهامو یادگاری تو آزمایشگاه ایشون جا گذاشتم به خاطر همین
هر روز صبح باید کلاه بذارم به چند علت یکیش این که سر نازنینم سرما نخوره. ولی قول
میدم این دفعه کلامو بذارم زیر سرمو بخوابم که صبح دنبالش نگردم.من شاگرد خیلی خوبی هم هستم از حالا
قول میدم که شاگرد اول باشم.

آقا ما چند جلسه غیبت داشتیم
آخه مامانمون دلش درد می کرد بعد من مجبور شدم جاش برم سر خاک بابام گلهاشو اب بدم
بد موقع برگشتن دستم لای در اتوبوس موند بعد له شد خب
بعد نتونستم بیام
غیبتهام موجه بوده درسمو حذف نکنید
استاد : ( با خنده تو دلش میگه بسه نمی خواد اینقدر دروغ بگی ) برو بشین
من یواشکی میگم به دلارام : ببینن آخر کلاس جزوه هاتو بده من آخر کلاس ببرم کپی بزنم

من یه متن خیلی بزرگی نوشته بودم ... ولی همش پا شد ...

خیلی حالم گرفته شد ...

بعدا دباره میام ...

ببخشید ...

ميثم جان ، چند سوال !!

لطفا درباره ي والد شخصيتي يه كم توضيح بده . منظورت همون بخشي از وجود ماست كه رفتارها و برخوردهاي ما رو شكل ميده ؟؟ روح ؟؟


توي روانشناسي ، هيج قاعده يا توجيهي براي قضاوت درباره ي شخصيت افراد ، از روي چهره شون هست ؟؟

من كسايي رو ديده ام (البته خيلي نادر) كه اين كار رو به راحتي انجام ميدن !!

نگو حرفم درسته يا مسخره !! فقط ميخوام بدونم نظر علم روانشناسي دراين باره چيه !!!


چاكر داش امين هم هستيم . شما امر كن لوطي

آقا اجازه می تونم داخل بشم
ببخشید اقا دیر کردم به یک مهمونی اجباری دعوت شده بودم خونه خواهرم تازه بدتر تحمل کردن عسل بود
برای تحمل کردن عسل باید اعصاب فولادین داشته باشی
مرجان کلات هم من قایم کرده بودم می خواستم یک کمی بخندم
آقا ببخشید یه سوال داشتم شما مسابقه کشتی کجو دیدید کی برد باتیستا
آخ داشت یادم می رفت استاد موضوع درس چی بود
یادم اومد فکر کنم گفتید عمرو دیاب از همه بهتره
البته همه خوانندگان خوبن اما عمرو دیاب تکه


شاگرد تنبل کلاس
مجنون دیاب

دلارام نوشته است:

ببخشید، من باید اول یه کم گریه کنم واسه اون پسره تا دلم آروم شه بعد مغرم کار بیفته و بتونم راجع بهش فکر کنم
الهی هر کی به ناحق دستش روی ضعیفتر از خودش بلند می شه، اینقدر کتک بخوره تا بمیره

دلارام خانم تبريك ميگم بهت به خاطر دل پاك و پر احساسي كه داري... حضورت تو كلاس من باعث افتخارمه...