كلاس روانشناسي و مشاوره...

Jany نوشته است:

آقا اجازه است می تونم بیام تو
مثل اینکه دیر رسیدم ولی به خدا دنبال کلام بودم اگه زحمت بکشید و به کلاس پروفسور آراک تو راهروی قصه های مرجان
سر بزنید می بینید که موهامو یادگاری تو آزمایشگاه ایشون جا گذاشتم به خاطر همین
هر روز صبح باید کلاه بذارم به چند علت یکیش این که سر نازنینم سرما نخوره. ولی قول
میدم این دفعه کلامو بذارم زیر سرمو بخوابم که صبح دنبالش نگردم.من شاگرد خیلی خوبی هم هستم از حالا
قول میدم که شاگرد اول باشم.

عينكم رو جا به جا ميكنم... ا ا ا شما خواهره مجنون دياب و مجيد ديابي...خوش اومدي خانم...براي من افتخاره كه معلم خانوادگيه ديابها شدم...خوش اومدي janyخانم. اين قصه هاي مرجان منو ياد شعر
الا اي استاد سلماني سرم را سر سري متراش ...كه با اين سر سري داريم و ساماني

كلاه نمي خواد اينجا مجلس بي رياست همه خودي هستن

MajidDiab نوشته است:

آقا ما چند جلسه غیبت داشتیم
آخه مامانمون دلش درد می کرد بعد من مجبور شدم جاش برم سر خاک بابام گلهاشو اب بدم
بد موقع برگشتن دستم لای در اتوبوس موند بعد له شد خب
بعد نتونستم بیام
غیبتهام موجه بوده درسمو حذف نکنید
استاد : ( با خنده تو دلش میگه بسه نمی خواد اینقدر دروغ بگی ) برو بشین
من یواشکی میگم به دلارام : ببینن آخر کلاس جزوه هاتو بده من آخر کلاس ببرم کپی بزنم

عذرتون موجهه آقا مجيد ... فقط تا وقتي كه امتحان دارين...خدا پدرتون رو هم بيامرزه...و مادرتون رو براتون حفظ كنه...
اما دروغ نداشتيم ها... اونم به من كه از نفس كشيدنتون هم ميتونم متوجه بشم...
به هر حال خوشحالم از حضورت...موفق باشي..جزوه ها رو بگير اگه سوالي بود ...خوب به من چه ربطي داره ميخواستي بيايي سر كلاس

nAvId نوشته است:

من یه متن خیلی بزرگی نوشته بودم ... ولی همش پا شد ...

خیلی حالم گرفته شد ...

بعدا دباره میام ...

ببخشید ...

آقا نويد اين چند جلسه رو زير سيبيلي برات رد كرديم ولي از اين به بعد داداش بيا...اين سلمان عزيزم رو دست تنها نگذار...منم دلم نمي خواد جات تو كلاس خالي باشه...منتظرتم آقا

Arakadrish نوشته است:

ميثم جان ، چند سوال !!

لطفا درباره ي والد شخصيتي يه كم توضيح بده . منظورت همون بخشي از وجود ماست كه رفتارها و برخوردهاي ما رو شكل ميده ؟؟ روح ؟؟


توي روانشناسي ، هيج قاعده يا توجيهي براي قضاوت درباره ي شخصيت افراد ، از روي چهره شون هست ؟؟

من كسايي رو ديده ام (البته خيلي نادر) كه اين كار رو به راحتي انجام ميدن !!

نگو حرفم درسته يا مسخره !! فقط ميخوام بدونم نظر علم روانشناسي دراين باره چيه !!!


چاكر داش امين هم هستيم . شما امر كن لوطي

سلمان عزيز خودم...
اول بزن قدش به خاطر اين كه انقدر كلاس ها رو خوب اداره مي كني...نصف انرژي منو برگردوندي
ثانيا بذار اون روي ماهتو ببوسم...تو كلاس خيلي دور نشين دلم واسه صورته مهربونت و حرفهاي قشنگت تنگ ميشه...آهان حالا شد...
داداش گلم توجه كن ببين چي ميگم!!!
هزاران هزار پيامي كه در مغز ما وجود دارند، پيام هاي والد ناميده مي شوند،چرا كه به وسيله پدر مادر يا جانشينان آنها و از دوران كودكي در ذهن ما نقش بسته اند . هنگام تسلط والد، ما همانند والدين خود صحبت مي كنيم، عمل مي كنيم، و حتي مي اندشيم. روي انديشيدن بسيار تاكيد شده چون ما فكر مي كنيم كه مي انديشيم(در صورتي كه فقط اون پيغام ها رو كه تو ذهنمون هست با عملمون پاسخ ميديم)
يه مثال بزنم : ببين سلمان جان كسي كه تو دوران بچگي پدر يا مادري داشته كه از هر لحاظ مراقبش بودند نگذاشتن آب تو دلش تكون بخوره...وقتي تو بزرگسالي هم مشكلي براش پيش بياد مستاصل ميشه و همش منتظره تا يكي بياد و اون مشكلش رو حل كنه...
اما كسي كه پدر و مادرش بهش ياد دادن كه تو مشكلات فكر كنه...و مستقل عمل كنه...هيچ وقت مستاصل نمي شه حتي اگر تنها ترين آدم بشه و تمام مشكلات عالم دور و برش باشه...
اين پيام هاي والد به دو دسته تقسيم ميشن 1- والد حمايت گر2- والد انتقاد گر
اولي از ما محافظت ميكنه و مفيده ...اما دومي مضر و مارو از اهدافمون باز ميداره...بقيش باشه جلسه بعد واسه تون توضيح ميدم...
راجع به سوال دومتون: من تاجائيكه اطلاع دارم نه...كسي نمي تونه از روي چهره تشخيص بده...روانشناساي بزرگ دنيا هم اين قضيه رو رد كردن...اين كساني هم كه ادعا ميكنن ...در واقع آدم هاي تيز بيني هستن كه طرف رو تو اولين برخورد خوب محك ميزنن و ميگن طرف چطوريه و الا اگه يه عكس خالي بهشون بدي وا ميمونن تو جواب...اما اين كه روح آدمها كارهاشون ...تو قيافه و ظاهرشون تاثير ميگذاره ثابت شده است
هيچ وقت معصوميتي كه دختر بچه 2 ساله داره رو يه مرد قاتل و جاني نداره...بازم تحقيق ميكنم بهت ميگم ...

اما يه چيزي يواشكي يادت ميدم بين خودمون باشه ميتوني رو كسي كه ميخواي بدوني از لحاظ دريافت و درك محبت چطوري هست (مثلا خانمتون ..
.ان شاء الله به ميمنت و مباركي، خواهرتون، مادرتون، دوستتون ، پدرتون و هركسي كه براوت ن مهمه و ميخواين بدونين از چه جنس محبتي خوشش مياد)
به صورت طرف نگاه ميكني بهش ازش 10 تا سوال سريع ميپرسي سوالهاش مهم نيست ...فقط مهمه ببيني چشمها و سر طرف به كدوم سمت ميره...
مثل(تو كوچه تون چند تا خونه هست تو خونه تون چند تا در هست...چند تا قاب عكس دارين...)
فقط سريع بدون اينكه فرد بخواد فكر كنه
اگه سر و چشمهاش به سمت بالا رفت اون آدم يه فرد احساسي است ...و تو محبت كردن بيشتر اون احساسه مهمه تا تا نوع محبت ...مثلا يه شاخه گل بهش بدي ارزشش براش از يه تويوتا خردين بيشتره...براش گل بخر قصه بنويس... شعر بنويس...اگه يادت بره مناسبتي رو بهش تبريك بگي تمام دوست داشتنت نسبت به اون زير سوال ميره ...اين جور افراد معمولا زودي هم اشكشون در مياد مواظب باش...براش گل بخر ...شعر بنويس ...قصه بنويس ... تو چشمهاش نگاه كن ...تو رفتارت بيشتر نشون بده دوسش داري...اگر واسه ت كادو خريد مواظب كادوش باش و سعي كن نشون بدي واسه ت با ارزشه چون با تمام احساسش اون رو ميخره (به احساسات بيشتر توجه داره تا ماديات) بقيه چيزها كه خودت استاد مني ...

اگه سر و چشمهاش به سمت چپ بدنش متمايل شد اين فرد سمعي يعني بيشتر گوش ميده تا نگاه كنه يا لمس كنه ... تا يه اتفاق يا يه چيزي هم پيش مياد يا سوالي پرسيده ميشه به خاطره اي كه از اون موضوع داره مراجعه ميكنه...بيشتر بايد با حرف زدنت گفتن جمله هاي قشنگ ...حرف زدن از كارهات ...تعريف كردن موقعيت هايي كه داشتي تو طول روز بايد ابراز احساسات كني...اگه باهاش حرف نزني بهش زنگ نزني بدترين فحش هاي دنيا رو انگار بهش دادي...

اگه سر و چشمهاش به سمت راست متمايل شد بدون بيچاره اي...
اين افراد رو بصري ميگن...
آخه اين افراد فقط حرف ميزنن اصلا به حرف كسي گوش نمي دن...فقط هم بايد واسشون كادو بخري اونهم اولين چيزي كه از كادو واسش مهمه قيمت اون كادو هست...واسه ش كادو بخر... به حرفهاش گوش بده..بين حرفش نپر اگه زنگ زد اگه بخواي بپيچونيش ناراحت ميشه...بگذار تا آخرين كلمه اش رو بگه...و وقت محبت كردن سعي كن لمسي باشه محبتات...

همه ي اين انواع محبت ها رو همه دوست دارن ولي درصد توجهشون فرق ميكنه...و موندگاري تو ذهنشون...


قد يه جلسه كامل شد... به قول خودت مايه رو بيا بالا ...يه چايي ديشلمه تو قهوه خونه زير بازارچه...با يه دهن از اون شعر زير ايوون تو بيابون توي بارون زير قندون روي ناودون ...

magnoon diab نوشته است:

آقا اجازه می تونم داخل بشم
ببخشید اقا دیر کردم به یک مهمونی اجباری دعوت شده بودم خونه خواهرم تازه بدتر تحمل کردن عسل بود
برای تحمل کردن عسل باید اعصاب فولادین داشته باشی
مرجان کلات هم من قایم کرده بودم می خواستم یک کمی بخندم
آقا ببخشید یه سوال داشتم شما مسابقه کشتی کجو دیدید کی برد باتیستا
آخ داشت یادم می رفت استاد موضوع درس چی بود
یادم اومد فکر کنم گفتید عمرو دیاب از همه بهتره
البته همه خوانندگان خوبن اما عمرو دیاب تکه


شاگرد تنبل کلاس
مجنون دیاب

سلام دوست خوبم...بس كه تو كلاس با اين داداشتون راجع به عمرو دياب حرف ميزنين بعد كلاسها همش فكر ميكنم من كلاس ابراز احساسات نسبت به عمرو دياب شركت كرده بودم...
خوبه كه انقدر دوسش داري...
با كلاه شاگرد من آخه چيكار داري...
من نمي شناسمتون ولي فكر كنم دختر شيطون در عين حال احساساتي و علاقه مند به رفتارها و كارها و حرفهاي پسرونه اي هستي؟
درسته ؟؟؟

سلام
من و دخترم هم به دلیل اینکه دخترم چند روز حال نداشت مدرسه نرفته بود نتونستیم
همه ی مطالب رو بخونیم و در کلاس حضور فعال داشته باشیم.البته دخترم تا بگید تاپ
استیودنته و سریع مطالب درسی و غیر درسی رو می گیره یعنی با وجود غیبتاش همیشه بازم جلو تره.
(ما شا الله) بزنم به تخته.خودمم به کلاس شما وروانشناسی علا قه دارم و مطالعات جنبیم بد نبوده.راستی می شه فهرست مطالبی
که تدریس خواهید کرد بهمون بدین؟ یک مقدار البته ببخشیدا
به نظر من مطالب پراکنده عنوان می شه. با تشکر و خسته نباشید

Anikaو Mobina نوشته است:

سلام
من و دخترم هم به دلیل اینکه دخترم چند روز حال نداشت مدرسه نرفته بود نتونستیم
همه ی مطالب رو بخونیم و در کلاس حضور فعال داشته باشیم.البته دخترم تا بگید تاپ
استیودنته و سریع مطالب درسی و غیر درسی رو می گیره یعنی با وجود غیبتاش همیشه بازم جلو تره.
(ما شا الله) بزنم به تخته.خودمم به کلاس شما وروانشناسی علا قه دارم و مطالعات جنبیم بد نبوده.راستی می شه فهرست مطالبی
که تدریس خواهید کرد بهمون بدین؟ یک مقدار البته ببخشیدا
به نظر من مطالب پراکنده عنوان می شه. با تشکر و خسته نباشید

سلام آنيكا خانم ممنون از اينكه به كلاسها و مباحث توجه دارين اگه دخترتون موفقه و تاپ استيودنت همش مرهون زحمات بي شائبه ي شماست.

مباحث قبلي:

1-بهداشت روان از ديدگاه WHO
2-مشخصات فردي با روان سالم
3-معرفي تئوري تحليل رفتار در زندگي
4-معرفي ديدگاه M.James &D . jongeward
5-تعريف بخش والد شخصيت انسان ها
6-بررسي تاثير بخش والد بر رفتارها با استفاده از مثال هاي مطروحه
7-انواع پيام والد در شخصيت افراد
مبحث آينده:
1-مثال هايي در مورد پيام هاي والد حمايتگر و والد انتقادگر
2- بخش كودك يا بالغ ذهن چه وقت و چگونه فعال ميشود
3- توانايي هاي بخش بالغ
4- تمبر جمع كردن يعني چه؟
5- مثال هايي از تمبرهاي جمع شده
6-مثلث كارپمن چيست(توضيح با مثال)؟
7- كودك درون خود را بشناسيد(بيان نمودن سه نوع احساس اساسي افراد)
8- جدول احساسات فردي
9- تعريف نوازش – انواع آن- الگوها و اهميت آن-
10- ناتواني در نوازش كردن ديگران

تا همين جا ان شاء الله مقدمات كلمات و مباحث اساسي رو ميگم اگه خدا عمري داد و در خدمتتون بودم ميرم سراغ روانشناسي افراد موفق و اگه كسي طالب بود راههاي برقراري ارتباط موثر رو براتون ميگذارم ...تو هر كلاسي اگه ارتباط دوطرفه نباشه و سوال و جوابي نباشه مطالب بلا استفاده و فقط در حد يه سري حرف باقي مي مونه...مخصوصا روانشناسي كه 50 درصد مربوط به تجارب احساس ها و موقعيتها و افراد هست...كه با سوا لاتتون و بحثهاتون ميتونين به من كمك كنين...
اگه نه كه كسي طالب نبود كه كر كره مغازه اي كه داداش سلمان گلم بغل مسجد داده بهم ميكشم پائينو يه ياعلي ميگم و كيفم رو ميگذارم رو دوشم و با همون لبخندي كه روز اول شروع كردم و ميرم به خاطره ها مي پيوندم...

نامه :
خطاب به مبينا خانم كم سن و سالترين فرد كلاس روانشناسي
سلام شكوفه جان
از اين كه دختر با استعداد و باهوشي مثل شما رو تو كلاس دارم خيلي خوشحالم...ميدونم مي تونم رو شما تو مباحثي كه مربوط به نوجوون ها ميشه و پيشرفت تحصيلي اونها كمك بگيرم...
قدر مادر مهربونت رو بدون عزيزم...مادرها گلهاي هميشه بهارند...بدون عطر وجودشون زندگي بي معناست... موفقيتت بالندگيت و سعادتت رو آرزو ميكنم...

اين گلها رو هم همرا نامه ميفرستم تا از حضورت تشكر كنم عزيزم...

امضاء : ميثم روانشناس پور
ديماه 1386
[img][/img]

الهام خانم من اين همه وساطت كردم تا شما تبرئه بشين پس كجا رفتين...

سلام میثم جان

من همینجام سر کلاس درس....همیشه دانش آموز آرومی بودم تو تمام مدت تحصیلم

اینجا هم همینطور

nAvId نوشته است:

من یه متن خیلی بزرگی نوشته بودم ... ولی همش پا شد ...

خیلی حالم گرفته شد ...

بعدا دباره میام ...

ببخشید ...

نوید جان خوب دوباره میفرستادی من که قبلا هم بهت گفتم
چرا حرف گوش نمیدی؟

آقا روانشناس پور بیا یه کار جالبی بکنیم
یه تاپیک بزن و هر کسی دلش خواست رو همچین انالیز کن
یعنی با توجه به پستهایی که ازش خوندی روانش رو یکم به بقیه بشناسون
بعد چند نفر دیگه بیان نظر بدند تا ببینیم بقیه چطوری راجع به این فرد فکر می کردند و چقدر با شما مطابقت داره هر چی نباشه شما استادید دیگه و نظر شما میتونه یه مرجع باشه
واسه ابتدای کار هم یه کم روان منو آنالیز کن

مجید لفظ قلم زاده

آقا معلم من نمی تونم زیاد دیگه سر کلاس بیام
دارم شدید درس می خونم واسه کنکور فوق لیسانس
ولی جزوه ها رو از دلارام جان می گیرم
دلارام خوش خط بنویسیا
آخر هفته میام می گیرم ازت

amin نوشته است:

آقا معلم من نمی تونم زیاد دیگه سر کلاس بیام
دارم شدید درس می خونم واسه کنکور فوق لیسانس
ولی جزوه ها رو از دلارام جان می گیرم
دلارام خوش خط بنویسیا
آخر هفته میام می گیرم ازت

جزوه های دلارام همه پیش منه
بهت نمی دم تا دلت بسوزه دیگه جای من هوب نگی

ببخشید استاد من خواهر مجید و مجنون هستم ولی فامیلم کفوریه البته مرجان کفوری یزدی
کلاه هم که معلوم شد کجا بود

meysam نوشته است:

Jany نوشته است:

آقا اجازه است می تونم بیام تو
مثل اینکه دیر رسیدم ولی به خدا دنبال کلام بودم اگه زحمت بکشید و به کلاس پروفسور آراک تو راهروی قصه های مرجان
سر بزنید می بینید که موهامو یادگاری تو آزمایشگاه ایشون جا گذاشتم به خاطر همین
هر روز صبح باید کلاه بذارم به چند علت یکیش این که سر نازنینم سرما نخوره. ولی قول
میدم این دفعه کلامو بذارم زیر سرمو بخوابم که صبح دنبالش نگردم.من شاگرد خیلی خوبی هم هستم از حالا
قول میدم که شاگرد اول باشم.

عينكم رو جا به جا ميكنم... ا ا ا شما خواهره مجنون دياب و مجيد ديابي...خوش اومدي خانم...براي من افتخاره كه معلم خانوادگيه ديابها شدم...خوش اومدي janyخانم. اين قصه هاي مرجان منو ياد شعر
الا اي استاد سلماني سرم را سر سري متراش ...كه با اين سر سري داريم و ساماني

كلاه نمي خواد اينجا مجلس بي رياست همه خودي هستن

من هم با مجید موافق موافقم.
یه چیزی شبیه این قبلا هم داشتیم ولی استاد روان شناس پور نداشتی.
فکر کنم قبلی بیشتر در مورد شکل و قیافه بود
من را هم خبر کنید.
عیکنم را گذاشتم و اومدم نظر بدم البته اگه مجنون دوباره قایمش نکنه.

MajidDiab نوشته است:

آقا روانشناس پور بیا یه کار جالبی بکنیم
یه تاپیک بزن و هر کسی دلش خواست رو همچین انالیز کن
یعنی با توجه به پستهایی که ازش خوندی روانش رو یکم به بقیه بشناسون
بعد چند نفر دیگه بیان نظر بدند تا ببینیم بقیه چطوری راجع به این فرد فکر می کردند و چقدر با شما مطابقت داره هر چی نباشه شما استادید دیگه و نظر شما میتونه یه مرجع باشه
واسه ابتدای کار هم یه کم روان منو آنالیز کن

مجید لفظ قلم زاده

سلام استاد
خسته نباشی
دست شما درد نکنه برای مطالب جالبی که برامون توضیح دادی
منم یه چیزی هست که دوست دارم راجع بهش بدونم، دلم می خواد اگه تونستی واسم توضیح بدی
اینکه می گن هر آدمی یه بخش مرد داره یه بخش زن یعنی چی؟ اصلا چرا یه مرد باید یه بخش زن توی وجودش داشته باشه و بر عکس؟
و اینکه چجوری می شه بین این دو تا بخش تعادل برقرار کرد؟
و اینکه یه خواهش دیگه هم دارم
اگه می شه دیگه نگو اگه نیاین در اینجا رو می بندم و می رم، باشه؟ دیگه نگو، یه حس بدی به آدم دست می ده، تو اینجا اول دوست مایی بعد استاد روانشناسیمون
ما دوستمون رو که اصلا نمی خوایم از دست بدیم، چه برسه به روانشناس یکی یه دونمون رو
پس دیگه نگو می رم، فقط تو فکر این باش که مطالب مفیدتری بهمون یاد بدی، منم قول می دم تا آخر ترم شاگرد پایه کلاست باشم
آفرین دکتر جون

ببخشید استاد یه سئوال روانکوانه
داشتم توی بخش گفتگوی آزاد قدم میزدم.دیدم
تعداد بازدید کننده های بخش آشپزخونه فروم697 نفر
بازدیدکننده های عشق454 نفر و تعداد بازدیدکننده های این بخش روانشناسی416 نفر بودند.
به نظر شما این به این معنی نیست که بچه های دانشگاه عربی رایان اول از همه به شکمشون بعد به قلبشون ودر درجه شوم
به روانشون اهمیت میدن.
ممنونم.لطف می کنید جوابمو میدید.

الهام نوشته است:

سلام میثم جان

من همینجام سر کلاس درس....همیشه دانش آموز آرومی بودم تو تمام مدت تحصیلم

اینجا هم همینطور

سلام ااااااااااااااا چرا سكوت
؟
من دوست دارم دانش آموز خوش ذوق كلاسم تو بحث ها فعال باشه...بيشتر از اين انتظار دارم ازتون

Jany نوشته است:

من هم با مجید موافق موافقم.
یه چیزی شبیه این قبلا هم داشتیم ولی استاد روان شناس پور نداشتی.
فکر کنم قبلی بیشتر در مورد شکل و قیافه بود
من را هم خبر کنید.
عیکنم را گذاشتم و اومدم نظر بدم البته اگه مجنون دوباره قایمش نکنه.

MajidDiab نوشته است:

آقا روانشناس پور بیا یه کار جالبی بکنیم
یه تاپیک بزن و هر کسی دلش خواست رو همچین انالیز کن
یعنی با توجه به پستهایی که ازش خوندی روانش رو یکم به بقیه بشناسون
بعد چند نفر دیگه بیان نظر بدند تا ببینیم بقیه چطوری راجع به این فرد فکر می کردند و چقدر با شما مطابقت داره هر چی نباشه شما استادید دیگه و نظر شما میتونه یه مرجع باشه
واسه ابتدای کار هم یه کم روان منو آنالیز کن

مجید لفظ قلم زاده

سلام من موافق نيستم چون من آدم ركي هستم... ميترسم ناراحت بشين...و الا ميتونم راجع به هركدوم يه كتاب بنويسم...حالا بگذارين يه كم كلاس پيش بره بعد ان شاء الله تو يه تاپيك جدا...تازه بايد يه سري اصطلاحات رو ياد بگيرين تا وقتي تو حرفهام استفاده كردم راحت استفاده كنين...
ممنون از اينكه با مشغله اي كه دارين باز تو كلاس شركت فعال دارين...
خيالتون راحت اگه تاپيك زدم شما اول صف هستين

دلارام نوشته است:

سلام استاد
خسته نباشی
دست شما درد نکنه برای مطالب جالبی که برامون توضیح دادی
منم یه چیزی هست که دوست دارم راجع بهش بدونم، دلم می خواد اگه تونستی واسم توضیح بدی
اینکه می گن هر آدمی یه بخش مرد داره یه بخش زن یعنی چی؟ اصلا چرا یه مرد باید یه بخش زن توی وجودش داشته باشه و بر عکس؟
و اینکه چجوری می شه بین این دو تا بخش تعادل برقرار کرد؟
و اینکه یه خواهش دیگه هم دارم
اگه می شه دیگه نگو اگه نیاین در اینجا رو می بندم و می رم، باشه؟ دیگه نگو، یه حس بدی به آدم دست می ده، تو اینجا اول دوست مایی بعد استاد روانشناسیمون
ما دوستمون رو که اصلا نمی خوایم از دست بدیم، چه برسه به روانشناس یکی یه دونمون رو
پس دیگه نگو می رم، فقط تو فکر این باش که مطالب مفیدتری بهمون یاد بدی، منم قول می دم تا آخر ترم شاگرد پایه کلاست باشم
آفرین دکتر جون

سلام دلارام خانم شب بخير خانم...قدم رنجه فرمودين...
ممنون از نظرتون...راجع به سوالتون حتما جلسات بعد توضيح ميدم...
اما راجع به رفتنم...با خداست...
من هم در درجه اول و هم در درجه آخر همه شما رو دوست خودم ميدونم...اين استادي رو هم واسه شوخي و قشنگيه داستان گفتم...

Jany نوشته است:

ببخشید استاد یه سئوال روانکوانه
داشتم توی بخش گفتگوی آزاد قدم میزدم.دیدم
تعداد بازدید کننده های بخش آشپزخونه فروم697 نفر
بازدیدکننده های عشق454 نفر و تعداد بازدیدکننده های این بخش روانشناسی416 نفر بودند.
به نظر شما این به این معنی نیست که بچه های دانشگاه عربی رایان اول از همه به شکمشون بعد به قلبشون ودر درجه شوم
به روانشون اهمیت میدن.
ممنونم.لطف می کنید جوابمو میدید.

سلام آخه نسبت به تاريخ تاسيسش بايد بگين...مطمئنم بچه هاي اين فروم خيلي اهميت ميدن ... ان شاء الله با حضورتون تو درجه اول قرار ميگيره...
ممنون از حسن توجهتون و نكته سنجيتون...

سلام ميثم جان (بگم ميثم جان بهتره ... يا آق مولم ؟؟) ممنونم از لطفت و جواب كاملت ...

از ما كه شهريه نگرفتي ... آشپزخونه هم كه نمياي تا با يه كله پاچه ي حسابي ، سيبيلت رو چرب كنيم ...

بگو ما چجوري از خجالتت در بيايم ؟؟

تو اون چرند و پرند هاي منو هم خوندي ؟؟

حالا جريان اون پيام هاي والد و مولود رو گرفتم ... دستت درست

از آدم ديوونه و مجنون انتظار حرف و عمل عاقلانه كه نيست !! هست؟؟ پس بذار از خودم بگم ...

هر چند ، ترفندهايي كه براي روانكاوي افراد يادم دادي ، خيلي جالب بود ، اما من قلق خودم رو دارم ، برخورد من اينجوريه (البته سعي ميكنم اينجوري باشه ) :

دربرخورد با همه ، اوني هستم كه واقعا هستم ...

البته نه اينقدر خشك و نفوذناپذير ! شايد بعضي وقتها بيشتر از حد مهربون باشم !! مادرم خيلي وقت ها اين رو بهم ميگه !! هر چند خيلي وقتها هم ميگه :

تو چرا مراعات عادتها و سنتهامون رو نميكني ؟؟

يهش لبخند ميزنم و زير لب ميگم : من فقط مراعات احساسم رو ميكنم ...

اما بخواي ته مطلب رو بدوني ، آخرش ، اوني ميشم كه قلبم گواهي ميده

براي خودم هم جالبه ! اما توي برخوردهام با بقيه ، اون لحظه هايي كه خود خود سلمان بودم ... كاري رو انجام دادم كه توش رضايت هيچكي غير از خداي احد

و واحد مد نظرم نبوده ... به نيشخند و لبخند مردم بي تفاوت بودم ... توي تنهايي گزنده ي خودم سوختم و دم بر نياوردم ...

درد و رنج روح و جسمم رو توي خودم ريختم و يه قلوپ آب بي خيالي هم بالا كشيده ام روش ...

همه دوسم داشتن ، تحسينم كردن و رام افكارم بودن !!!

اما واي به اون لحظه اي كه ، حرفي زدم ، كاري كردم ... يا اراده اي رو تجربه كردم كه ردي از عشق توش نبوده !! زندگي تلخ شد و لامروت !! آدمها سنگ شدن

و پر لجاجت !!

تيغ كدوم توصيه رو برنده تر ميدوني ؟؟؟

گواهي قلب پر احساس ... يا متخصص روان شناس ؟؟؟

قربونت برم ميثم جان ... بخاطر پر حرفي ... شرمنده ام !!

منم همینا که سلمان گفت
منم هر وقت که با قلبم حرف زدم یا با قلبم تصمیم گرفتم، روحم شاد شده و سر حال اومده، هیچ وقت هم باعث رنجش کسی نشده اون حرف یا تصمیم
دقیقا الان می دونم سلمان چی می گه
من نمی تونم این احساسم رو با کلمه بگم، اما می خوام بگم قلب آدم، اونی که واقعا قلبه، هیچ وقت دروغ نمی گه و اشتباه نمی کنه
مگه نه سلمان؟

سلام سلمان جان شبت بخير عزيزم
همون ميثم خالي بگي خوبه من كوچيكتم داداش ...همين كه انقدر با دقت ميخوني واسه ام از كل كله پاچه هاي دنيا با ارزشتره...
اما اينكه اول رضاي خدا رو در نظر ميگيري اين يعني همه چيز ...قدر اين داداش سلمان ما رو (قلب و ذهنت) رو بدون داداش هركسي نون قلب و عقيده اش رو ميخوره عزيزم

اما جوابت:
ميدوني از اون ديدگاه ديني اول:
ظلم سه نوع داريم به خدا به خلق خدا و خودمون...
گاهي اوقات ما سوميش رو مرتكب ميشيم... اما بدون اينكه متوجه باشيم...نمي گم سنگ دل باش نمي گم مهربون نباش ميگم...خدا يه امانتي داده بهمون كه بايد بعدا پسش بديم و جواب بديم...اگه خداي نكرده واسه اين كه مهربون باشيم يا دل ديگرون رو نشكنيم اونو كوچيك و حقير كنيم چي؟ اينم ظلمه...
اينم در نظر داشته باش كه عقل و احساس آدمها تو يه تعادل دوطرفه هستن يعني وقتي دوز احساس رو بالاببريم...دوز عقل پايين مياد ...اگه اون كاري كرديم بعدا كه احساسه از بين رفت عقلمون گفت اشتباه بوده اون موقع يه احساس بعد جايگزين ميشه ها!!!
اينا رو ميخواستم جلسه بعد بگم اما يه خورده اش رو الان ميگم واسه شاگرد باهوش و با استعدادم كه جلو جلو پيش ميره...
از ديدگاه روانشناسي:
گفتم والد انتقادگر مضر هست دوتا از پيام هاي اون كه تو وجود همه ما هست و مانع رسيدن ما به خواسته هامون ميشه:
1- درخدمت ديگران باش
2- مورد تائيد باش
اين پيغام ها مثل پيغام هاي ضبط شده روي دستگاههاي الكترونيكي ميمونن اجازه فكر كردن رو از ما ميگيرن
در صورتي كه ما فكر ميكنيم داريم فكر ميكنيم و عمل ميكنيم...
دقت كن به جمله ام... امتحان كن وقتي يه تقاضايي ازت ميشه... بعد نتيجه رو بگو بهم