كي حاضره كي غايب ؟

حاضر و گوش به فرمان و چشم بر دهان سارق اعظم آماده شنیدن نصایح
و به کارگیری تجارب سودمند ایشانم

دبیرستان که میرفتیم کتاب ادبیات یه متن های خیلی سنگینی داشت، معلم معنیشون میکرد ما لابلای خطهای کتاب معنی ها رو ریز ریز مینوشتیم
این متنهای سارق اعظم رو میخونم یاد اون تاریخ بیهقی و این حرفا می افتم
سارق جان میشه ترجمه حرفات رو هم زیرش بنویسی واسه ما بی سواتا؟

دلارام نوشته است:

دبیرستان که میرفتیم کتاب ادبیات یه متن های خیلی سنگینی داشت، معلم معنیشون میکرد ما لابلای خطهای کتاب معنی ها رو ریز ریز مینوشتیم
این متنهای سارق اعظم رو میخونم یاد اون تاریخ بیهقی و این حرفا می افتم
سارق جان میشه ترجمه حرفات رو هم زیرش بنویسی واسه ما بی سواتا؟

خدمت محبوبه خانوم عرض کنم که :
چون نداری ناخن درنده تیز ____ با ددان آن به که کم گیری ستیز
هر که با پولاد بازو پنجه کرد ____ ساعد مسکین خود را رنجه کرد
با همه بله با ما هم بله !! ... دیگه میخوای سارق اعظم رو مجازات کنی؟!

================
اما در باب نصایح حکیمانه!!
سرکار علیه،مرجان مروج السرقه ملاحظه فرمایند:
صد سال اگر درس بخوانی همه هیچ است ___ رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
!!
================

لبه کلاهم رو با انگشتم میدم بالا و بعدش موهای وز و شونه ندیده ام رو خلشش و خلشش میخارونم و
پشت بندش با دستمال یزدیم شپلق توی هوا میکویونم...
آبجی دلارام ... دااشت اگه از درس مرس و معلم و مررسه حالیش میشد نمیرف توو کوه و کمر سر گردنه
یگیره و خلایق رو لخت کنه!
شوما سرور مایی،باید حالا حالاها پیشت درس پس بدم (و البته اگه غفلت کنی کیفت رو بزنم!!)

[quote="Arakadrish"]خدمت محبوبه خانوم عرض کنم که :
چون نداری ناخن درنده تیز ____ با ددان آن به که کم گیری ستیز
هر که با پولاد بازو پنجه کرد ____ ساعد مسکین خود را رنجه کرد
با همه بله با ما هم بله !! ... دیگه میخوای سارق اعظم رو مجازات کنی؟!

================

من....... کی باشم بخوام
سرور خودم رو مجازات کنم
سارق عزیز این مروج من گول زد
من هیچکاره بیدم
همه آتیشا زیر سر این مروج هستش
اجازه میدی با تیر حرکت خلاصش کنم

Arakadrish نوشته است:

================
اما در باب نصایح حکیمانه!!
سرکار علیه،مرجان مروج السرقه ملاحظه فرمایند:
صد سال اگر درس بخوانی همه هیچ است ___ رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
!!
================

آی گفتی...!!! حالا مسخرگیش بماند..نمیشه سارق اعظم من و بورسیه بفرمایندلبنان
برم پیش حضرت وائل مطربی بیاموزم

سارق جان بیا همون کیفم رو بزن و بیخیال چوق کاری ما شو

مرجان مدیونی اگه بورسیه شی بری لبنان من رو نبری، کاملا جدی میگم

دلارام نوشته است:

سارق جان بیا همون کیفم رو بزن و بیخیال چوق کاری ما شو

مرجان مدیونی اگه بورسیه شی بری لبنان من رو نبری، کاملا جدی میگم

خواهر لبنان که بدون شما صفا نداره ...بلکه حضرت سارق اعظم هر دومون رو بورسیه بفرمایند
جهت فراگیری مطربی و صد البته زبان عربی و صد صد البته جهت...

به پاس صداقت یار عیار و سارق دینار،سرکار خانوم محبوبه خانوم (قرقی سابق)
عنوان پر طنطنه و مفخم "محب السارقین" به ایشان اهدا گردید...باشد که حالش
را ببرند و پیش دوست و دشمن کلاس جا کنند!
اما درخصوص وسوسه شدن حضرتعالی...شرکت در دوره فشرده کلاس معرفت افزایی
و بصیرت یابی را برایتان در نظر گرفتیم!!

گوشمالی جناب مروج را نیز به جنابتان حواله خواهیم کرد ...خبر با جناب ما!

================
ان السارقین اللبنانییین اشد منا شأنا و مقاما،لانهم یسرقون قلوب الناس و نحن لا نعلم الا سرقه اموال الناس!!
ولکن فی ذهابک الیهم خطر عظیم و قلق خطیر... و ما هو الا نسیانک منا و فقدانک من خیل اعواننا...
لذا دو پای مبارکمان را در یک نعلین(نوعی کفش) کرده،بر خر جهل جلوس فرموده و عرض میکنیم: نووووچ
همینجا در ظل سایه خودمان به امر عیاری اشتغال داشته و اوقات فراقت را به همراه بانوی بی عنوان (دلارام)
به یادگیری لغت عربی مبادرت ورزید.

================
توی کیفت اقلام قابل سرقت که آفتابه خرج لحیم نباشه چیا داری ؟!

Arakadrish نوشته است:

گوشمالی جناب مروج را نیز به جنابتان حواله خواهیم کرد ...خبر با جناب ما!

================
ان السارقین اللبنانییین اشد منا شأنا و مقاما،لانهم یسرقون قلوب الناس و نحن لا نعلم الا سرقه اموال الناس!!
ولکن فی ذهابک الیهم خطر عظیم و قلق خطیر... و ما هو الا نسیانک منا و فقدانک من خیل اعواننا...
لذا دو پای مبارکمان را در یک نعلین(نوعی کفش) کرده،بر خر جهل جلوس فرموده و عرض میکنیم: نووووچ
همینجا در ظل سایه خودمان به امر عیاری اشتغال داشته و اوقات فراقت را به همراه بانوی بی عنوان (دلارام)
به یادگیری لغت عربی مبادرت ورزید.

================

جسارت نموده و خدمات سابق خویش به ذاکره حضرت سارق بازگردانده شاید از اسب خشم فرود شده و
بر این یاران خطا کار ببخشایند و از فکرت گوشمالی و مجازات ایشان پای پس نهند.
اما در خصوص سفر به بلاد لبنان قصد و غرضی جز فراگیری فنون بدیعه ان دیار و گشت و گذار و جستجو نبود
جستجو از ان بابت که شنیده بودیم ان دیار دخترانی بس با جمال و باکمال دارد به همین دلیل بر ان شدیم تا گشتی زده
و چندین پریوش ماه صورت فرشته سیرت برای حضرت سارق اعظم بیابیم بلکه در دوران کهولت تنها نمانند

Arakadrish نوشته است:

اوقات فراقت را به همراه بانوی بی عنوان (دلارام)
به یادگیری لغت عربی مبادرت ورزید.

================
توی کیفت اقلام قابل سرقت که آفتابه خرج لحیم نباشه چیا داری ؟!

کیف رو بزن، بعدش خودت ببین توش چیه
هر چی سعی میکنم نگم نمیشه شرمنده، اون اوقات فراغته که میشه توش مبادرت بورزیم سارق جان
واسه اوقات فراقتش این مروج جان همون باید بره لبنان منم حتما باید همراهش برم
از دختر خوشگل موشگل هم خبری نیست، چه معنی میده سر پیری و معرکه گیری؟

[quote="Arakadrish"]به پاس صداقت یار عیار و سارق دینار،سرکار خانوم محبوبه خانوم (قرقی سابق)
عنوان پر طنطنه و مفخم "محب السارقین" به ایشان اهدا گردید...باشد که حالش
را ببرند و پیش دوست و دشمن کلاس جا کنند!
اما درخصوص وسوسه شدن حضرتعالی...شرکت در دوره فشرده کلاس معرفت افزایی
و بصیرت یابی را برایتان در نظر گرفتیم!!

گوشمالی جناب مروج را نیز به جنابتان حواله خواهیم کرد ...خبر با جناب ما!

دست گلت درد نکنه داداشی
شما لطف دارید

ینا به دستور سارق اعظم و اجازه ای که به من دادن
من می تونم این مروج رو مجازات کنم
دلارام جان این مروج الان در دستان من اسیره
من می دونم چیکارش کنم که خود به خود روزی 10000000000 آرزوی مرگ بکنه
با اجازه سارق عزیزمان
اینک از مجازات مرجان


















عجب آشی واسه خودم پختم
باز شب میاد سروقت من

چشم سارق اعظم روشن !
بعد عمری راهزنی جوانمردانه و عیاری شرافتمندانه (اون هم نه به مدد آلات قتاله مدرن،که با
استفاده از همون گرز و شمشیر زنگ زده ی اسلاف نیک نام) اعتبار سیبیل بناگوش در رفته اش
رو با ناز و کرشمه ی چار تا دختر فرنگی طاق بزنه؟!
بعد اینکه گرد جهان گردیده ام و مهر بتان ورزیده ام و ...هیهات!

جناب محب السارقین ،جنگی برو سیم ترمز قاطر جناب مروج رو پاره کن... سر گردنه نتونه ترمز
بگیره...بیفته ،پاش از بند در بره...بلکم صرافت لبنان رفتن از سرش بیفته !!

===================================================
از اونجایی که دلم از جناب محب السارقین (محبوبه) قرص نیست و احتمال وسوسه شدنش
رو میدم،میترسم باهم ساخت و پاخت کرده باشین و از اون جک و جونوراش توی کیفت جاساز
کرده باشین ... دزدیدن کیف همان و به نیش مار و عقرب گرفتار شدن همان!!
نخواستیم بابا...عطای کیفت رو به لقاش بخشیدیم!

اما در باب اوقات فراقت که جناب ما به درستی با "ق" تلفظ فرموده بودیم:فراقت بمعنی دوری و
دلتنگی است.و مرادمان آن بود که:هر گاه بدلیل عدم حضور حضرت سارق اعظم،خیل یاران به
غم فراق مبتلا شدند،جهت فراموشی و تسکین غم و استفاده ی بهینه از زمان،به یادگیری لغت
عربی مبادرت بورزند،چرا که فراغت و بیکاری و یللی تللی در بین یاران عیار ما جایی ندارد.

(رواست چرخ فلک گر ببوسد انگشتم...عجب ماست مالی با حالی)

Arakadrish نوشته است:

چشم سارق اعظم روشن !
بعد عمری راهزنی جوانمردانه و عیاری شرافتمندانه (اون هم نه به مدد آلات قتاله مدرن،که با
استفاده از همون گرز و شمشیر زنگ زده ی اسلاف نیک نام) اعتبار سیبیل بناگوش در رفته اش
رو با ناز و کرشمه ی چار تا دختر فرنگی طاق بزنه؟!
بعد اینکه گرد جهان گردیده ام و مهر بتان ورزیده ام و ...هیهات!

جناب محب السارقین ،جنگی برو سیم ترمز قاطر جناب مروج رو پاره کن... سر گردنه نتونه ترمز
بگیره...بیفته ،پاش از بند در بره...بلکم صرافت لبنان رفتن از سرش بیفته !!

هی هی روزگار!!
"ما ز یاران چشم یاری داشتیم...
حال که اراده سارق اعظم بر ناقص العضو نمودن مروج قرار گرفته است چه بسا بهتر که به
محب السارقین امر کنند که چنان تمیز فرمانبرداری کند که مروج تا ته دره غلط زنان رود و جان بر
سرعشق لبنان نهد.

Arakadrish نوشته است:

اما در باب اوقات فراقت که جناب ما به درستی با "ق" تلفظ فرموده بودیم:فراقت بمعنی دوری و
دلتنگی است.و مرادمان آن بود که:هر گاه بدلیل عدم حضور حضرت سارق اعظم،خیل یاران به
غم فراق مبتلا شدند،جهت فراموشی و تسکین غم و استفاده ی بهینه از زمان،به یادگیری لغت
عربی مبادرت بورزند،چرا که فراغت و بیکاری و یللی تللی در بین یاران عیار ما جایی ندارد.

(رواست چرخ فلک گر ببوسد انگشتم...عجب ماست مالی با حالی)

اگر منظورتون این بوده باشه که ما یه ماهه مثل بلبل عربی صحبت میکنیم
آخه خیلی زود به زود به غم فراق جناب حضرتتان دچار میشیم

(رواست چرخ فلک گر ببوسد انگشتم... عجب پاچه خواری باحالی)

janyMarjan نوشته است:

Arakadrish نوشته است:

چشم سارق اعظم روشن !
بعد عمری راهزنی جوانمردانه و عیاری شرافتمندانه (اون هم نه به مدد آلات قتاله مدرن،که با
استفاده از همون گرز و شمشیر زنگ زده ی اسلاف نیک نام) اعتبار سیبیل بناگوش در رفته اش
رو با ناز و کرشمه ی چار تا دختر فرنگی طاق بزنه؟!
بعد اینکه گرد جهان گردیده ام و مهر بتان ورزیده ام و ...هیهات!

جناب محب السارقین ،جنگی برو سیم ترمز قاطر جناب مروج رو پاره کن... سر گردنه نتونه ترمز
بگیره...بیفته ،پاش از بند در بره...بلکم صرافت لبنان رفتن از سرش بیفته !!

هی هی روزگار!!
"ما ز یاران چشم یاری داشتیم...
حال که اراده سارق اعظم بر ناقص العضو نمودن مروج قرار گرفته است چه بسا بهتر که به
محب السارقین امر کنند که چنان تمیز فرمانبرداری کند که مروج تا ته دره غلط زنان رود و جان بر
سرعشق لبنان نهد.

مروج جان بیا بغل خودم سرتو بذار روی شونه ام گریه کن
بیا عزیزم

دلارام نوشته است:

janyMarjan نوشته است:

Arakadrish نوشته است:

چشم سارق اعظم روشن !
بعد عمری راهزنی جوانمردانه و عیاری شرافتمندانه (اون هم نه به مدد آلات قتاله مدرن،که با
استفاده از همون گرز و شمشیر زنگ زده ی اسلاف نیک نام) اعتبار سیبیل بناگوش در رفته اش
رو با ناز و کرشمه ی چار تا دختر فرنگی طاق بزنه؟!
بعد اینکه گرد جهان گردیده ام و مهر بتان ورزیده ام و ...هیهات!

جناب محب السارقین ،جنگی برو سیم ترمز قاطر جناب مروج رو پاره کن... سر گردنه نتونه ترمز
بگیره...بیفته ،پاش از بند در بره...بلکم صرافت لبنان رفتن از سرش بیفته !!

هی هی روزگار!!
"ما ز یاران چشم یاری داشتیم...
حال که اراده سارق اعظم بر ناقص العضو نمودن مروج قرار گرفته است چه بسا بهتر که به
محب السارقین امر کنند که چنان تمیز فرمانبرداری کند که مروج تا ته دره غلط زنان رود و جان بر
سرعشق لبنان نهد.

مروج جان بیا بغل خودم سرتو بذار روی شونه ام گریه کن
بیا عزیزم

خواهر سیا بازی بود میخواستم به این بهونه خودم و توی دره گم و گور کنم تا وقتی
حضرت سارق اعظم به یکی از اون غیبتهاشون تشریف بردن بیای باهم از راه کوه فرار کنیم
بریم لبنان و خودمون رو به محضر حضرت اسمش رو نبر برسونیم

به استناد شعر شیخ اجل که میفرماید:
ای بسا کز حکیم روشن رأی برنیاید درست تدبیری___وی بسا که کودکی نادان به غلط بر هدف زند تیری
ما را گمان آن است که بلد خودمان را صد شرافت بر مملکت لبنان است .باشد که جناب مروج (با پای ملول !)
حضرت ما را همان کودک نادانی بداند که در باب سفر لبنان،به غلط رای مان درست از آب درآمده باشد و جناب
خودشان با آنکه حکیمی روشن رأی هستند،در این فقره راه ناصحیح پیموده باشند!

و اما پای شکسته ... امر خواهیم فرمود شکسته بندی حاذق را حاضر نمایند.

==========================================
ما را چه جای سخن باشد که چنین یاران سخن دان و حاضر جوابی داریم!
گاه اگر بمنظور بجای آوردن امر سرقت،در حضورمان وقفه ای حاصل میشود،دل به ودیعه نزد یاران داریم و برای
حضور دوباره در جمعشان بیقراریم.حال که در لغت عربی ذی مدخل(صاحب نظر) شده اید،ابیاتی چند از اشعار
عربی برایمان بخوانید تا جملگی محظوظ شویم

Arakadrish نوشته است:

به استناد شعر شیخ اجل که میفرماید:
ای بسا کز حکیم روشن رأی برنیاید درست تدبیری___وی بسا که کودکی نادان به غلط بر هدف زند تیری
ما را گمان آن است که بلد خودمان را صد شرافت بر مملکت لبنان است .باشد که جناب مروج (با پای ملول !)
حضرت ما را همان کودک نادانی بداند که در باب سفر لبنان،به غلط رای مان درست از آب درآمده باشد و جناب
خودشان با آنکه حکیمی روشن رأی هستند،در این فقره راه ناصحیح پیموده باشند!

و اما پای شکسته ... امر خواهیم فرمود شکسته بندی حاذق را حاضر نمایند.

==========================================

چنان از فرمایشات حضرت سارق شرمسار گشتم که درد پا فراموشم گردید و رنگم از خجلت و
از زیادت هجوم خون به چهره ام به کبودی گرایید.مروج پا شکسته کجا و حکیمی و روشن رایی کجا؟

بر شرافت مملکت خودمان بر لبنان شکی نیست لیک بدک نیست حضرت سارق هم اینقدر بر جوانان سرقت پیشه
سخت نگیرند.. و اجازه بدهند یک تک پا جهت تفرج تا این کشور دوست و همسایه بروند.اصلا برای پیشگیری از بلایای
زمینی و آسمانی یکی از یاران باوفایشان را با ما بفرستند.
قصد ما مسکن دائم گزیدن درلبنان نبود که سارق اعظم چنین برافروخته شدند.زبان عربی هم به چشم
در کنار خودتان یاد میگیریم. برای شروع و از انجایی که زبان عربی زبانی چندین پهلوس من متوجه نشدم منظور
حضرت سارق در جمله زیر کدام پهلوی نسیان و فقدان بود
و ما هو الا نسیانک منا و فقدانک من خیل اعواننا...

سارق جان، ما کجا و ذی مدخل شدن کجا؟
اصلا تا شما هستی ما بیخود بکنیم صاحب چیزی باشیم، چه برسه به نظر
من دلم واسه قبلنا تنگ شده، ولی بیخیال