صندلي داغ

amin نوشته است:

سلام یاسمین جان
خوش میگذره رو صندلی داغ
خوب نوبتی باشه نوبت من یاسمین جان
بزار لیست سوالامو بیارم:
1.این سوالی که تقریبا از همه پرسیدم منتظرم ببینم کسی معنیشو می گه یا نه
تا حالا یه زنبور مرده کف پاتو گزیده؟
2.دوست داری جای کسی باشی؟کی؟و چرا؟
3.تا حالا یه دل سیر کتک خوردی؟
4.آخرین کتابی که خوندی؟(منظورم درسی نیستا)
5.قبول داری دوست داشتن برتر از عشقه؟
6.بزرگترین آرزوت؟
7.آواتارتتو چرا عوض کردی؟
8.یه جمله به مادرت
9.یه نصیحت به امین

قبول داری دوست داشتن برتر از عشقه؟

كاملا مخالفم...عشق جاودانه...عشق مادر به فرزند...عشق فرزند به پدر و مادر...عشق واقعي هيچ وقت از بين نميره... دوست داشتن ممكنه تبديل به نفرت بشه...اوني كه الكي ميگن من عاشق چيزي يا كسي بودم حالا ازش متفرم اشتباهيه كه با عشق گرفتن

.بزرگترین آرزوت؟

اين كه هميشه خانوادم سالم باشن...به بقيه چيزا خودم ميرسم احتياجي به آرزو داشتنشون ندارم ...يه آرزوي ديگه هم دارم كه اون خيلي فلسفيه در اين مقال نمي گنجه ...اگه خواستي و اهل بحث فلسفي بودي بگو تا بهت بگم

آواتارتتو چرا عوض کردی؟

چون دندوناي بچمو چشم زدن

یه جمله به مادرت

الهي من قربون اون قلب بزرگت برم...چرا انقدر نگران بچه هاتي...باور كن ما ميتونيم از خودمون مراقبت كنيم...از اين كه من دخترتم چقدر احساس خوشبختي ميكني؟از حس بزرگ مادر بودن و اين كه بهشت در انتظارت چه حسي داري؟ چرا به خاطر ما از خودت ميگذري؟ من باور دارم عشق مقدستو ...با عشق شما بهناز بودنمو باور دارم



یه نصیحت به امین

كم بچه هاي فرومو اذيت كن اااا .....

هيچ وقت نگران 2 روز از روزاي هفته نباش...يكي امروز يكي فردا

دوست داری زندگیتو با یه نقاش ادامه بدی یا یه شاعر یا یه نویسنده

[quote="nAvId"]

yasamiin نوشته است:

magnoon diab نوشته است:

خیلی از همتون ممنون
که من انتخاب کردید
اگه اجازه بدید همینطور که مرجان جونم اشاره کرد من خیلی گرمایی هستم از رو صندلی بلند بشم
دیگه هم اگه نوبتی باشه نوبت آبجی گل خودم یاسمین
یاسمین جون بیا بشین

حسابی شرمنده میشویم ...



ببخشید یاسمین جان که دیر شد ...
مثل اینکه خیلی به آواتارت گیر دادن ، رفتی عوضش کردی ها ...



دوست داری کسی پیشت درد دل کنه ؟
دوست داری پیش کسی درد دل کنی ؟
اصلا همچین کسی رو داری ؟

فکر میکنی آدم خوشبختی هستی در مجموع ؟

دوست داشتی پسر باشی ؟ چرا ؟

دوست داری به گذشته برگردی اصلا ؟

اگه بهت بگن که بی نهایت پول داری که فقط یک روز وقت داری ازش استفاده کنی ، چه تصمیمی میگیری ؟ اون پول و تمام چیزهایی که باهاش میخری ، بعد از اون یک روز از بین میرن ...
(مسلما خرید چیزهایی مثل خونه ، ماشین و ... نمیتونه کار درستی باشه ، چون فرداش دیگه نیستن اینا ... فقط خاطه هاشون باقی میمونه)

دوست داری چقدر زندگی کنی ؟

آرزویی داری که بگی اگه بهش برسم دیگه آرزویی ندارم ؟ (میدونم آدم آرزوهاش تموم نمیشه ، ولی خب ... الان داری یا نه ؟)

دعایی از ته قلب برای هر کسی که دوست داری ...

يادم مياد يه موقعي گفتي اون بچه ترسناكيه

دوست داری کسی پیشت درد دل کنه ؟
آره ولي اگه خيلي باهام صميمي باشه كه بتونم دركش كنم و در جوابش چيزي براي گفتن داشته باشم...راز داري هم همينطور...دونستن رازاي آدما مسئوليت داره



دوست داری پیش کسی درد دل کنی ؟
فقط اعضاي خوانوادم ...كمتر پيش دوستام درباره مسائل خصوصيم دردل ميكنم


اصلا همچین کسی رو داری ؟

معلومه ...آره...خيلي زياد ولي هركسي رو قبول ندارم



فکر میکنی آدم خوشبختی هستی در مجموع ؟

خدارو شكر آره هستم

nAvId نوشته است:

yasamiin نوشته است:

magnoon diab نوشته است:

خیلی از همتون ممنون
که من انتخاب کردید
اگه اجازه بدید همینطور که مرجان جونم اشاره کرد من خیلی گرمایی هستم از رو صندلی بلند بشم
دیگه هم اگه نوبتی باشه نوبت آبجی گل خودم یاسمین
یاسمین جون بیا بشین

بذار اولین کسی ازت سوال می کنه خودم باشه

1- بزرگترین هدیه زندگیت که خدا بهت داد چی بود.
2- یکی از آرزوهای دوران کودکیت چی بود.
3- نظرت درباره بچه های زیر چیه
میثم:
نوید:
داداش مجید:
امین:
مجنون دیاب:
جینی:
دلارام:
یاسمن:

4- یاسمین یعنی چه:


موفق باشی
مجنون دیاب

yasamiin نوشته است:

....

مرسي عزيز دلم
1- بزرگترین هدیه زندگیت که خدا بهت داد چی بود.

سلامتي...خانواده سالم...آرامش...

2- یکی از آرزوهای دوران کودکیت چی بود.
اين كه فضانورد بشم....ولي هيچ وقت نشدم...

- نظرت درباره بچه های زیر چیه
میثم:
نوید:
داداش مجید:
امین:
مجنون دیاب:
جینی:
دلارام:
یاسمن
ميثم:آخ از اون بچه مهربونااااااااااا
نويد:كه داداشمه...بامعرفففففففت ...بيا و ببين...
عمو مجييييد:ديگه بابا عمومه هااااااا...بهتريب عمو دنياااا....مهربون....آقا.... سربزير.....مهندس...
امين:يه جورايي حس ميكنم اينجا بزرگ همست
مجنون دياب:ديگه حرف داره..گله گل
جيني:حرف نداره...گله گل
دلارام:دوست جونمه....مهربونه 1000 تا
ياسمن:همزاده اسم منه...دوسش دارم يه عالمه چون مهربونه

حسابی شرمنده میشویم ...



ببخشید یاسمین جان که دیر شد ...
مثل اینکه خیلی به آواتارت گیر دادن ، رفتی عوضش کردی ها ...



دوست داری کسی پیشت درد دل کنه ؟
دوست داری پیش کسی درد دل کنی ؟
اصلا همچین کسی رو داری ؟

فکر میکنی آدم خوشبختی هستی در مجموع ؟

دوست داشتی پسر باشی ؟ چرا ؟

دوست داری به گذشته برگردی اصلا ؟

اگه بهت بگن که بی نهایت پول داری که فقط یک روز وقت داری ازش استفاده کنی ، چه تصمیمی میگیری ؟ اون پول و تمام چیزهایی که باهاش میخری ، بعد از اون یک روز از بین میرن ...
(مسلما خرید چیزهایی مثل خونه ، ماشین و ... نمیتونه کار درستی باشه ، چون فرداش دیگه نیستن اینا ... فقط خاطه هاشون باقی میمونه)

دوست داری چقدر زندگی کنی ؟

آرزویی داری که بگی اگه بهش برسم دیگه آرزویی ندارم ؟ (میدونم آدم آرزوهاش تموم نمیشه ، ولی خب ... الان داری یا نه ؟)

دعایی از ته قلب برای هر کسی که دوست داری ...

دوست داشتی پسر باشی ؟ چرا
نه...بعضي موقعها آره ...ولي از چيزي كه هستم راضيم...اينجا محدوديت صحبت دارم ...ميدونييييي




دوست داری به گذشته برگردی اصلا ؟

آره دوست دارم دوران 13-14 سالگيم و دوران 18 سالگيم دوباره تكرار شه


اگه بهت بگن که بی نهایت پول داری که فقط یک روز وقت داری ازش استفاده کنی ، چه تصمیمی میگیری ؟ اون پول و تمام چیزهایی که باهاش میخری ، بعد از اون یک روز از بین میرن ...
(مسلما خرید چیزهایی مثل خونه ، ماشین و ... نمیتونه کار درستی باشه ، چون فرداش دیگه نیستن اینا ... فقط خاطه هاشون باقی میمونه)

وااااااااااي نه حالا ميشه يه ماه فرصت داشته ياشم؟آخه خيلي حيفه ...ميشينم فكر ميكنم كه چه امتحان بزرگي تو آخرين روز عمرم خدا داره ازم ميگيره ...احتمالا همرو ميدم براي ساختن يه بيمارستان


دوست داری چقدر زندگی کنی ؟
اون قدر كه محتاج كسي نباشم ...ميدوني من آسايشگاه سالمندان زياد ميرم...واسه همين هميشه از خدا ميخوام تا جايي زندگي كنم كه محتاج كسي نباششم خيلي سخته...آدماي پيري كه مي فهمن و درك ميكنن و ميبينن كه كاري از دستشون بر نمياد...خيلي سخته خيلي خيلي

آرزویی داری که بگی اگه بهش برسم دیگه آرزویی ندارم ؟ (میدونم آدم آرزوهاش تموم نمیشه ، ولی خب ... الان داری یا نه ؟)

آره داشتم ولي الان چيزي يادم نمياد ....آها آرزو ميكنم به همه آرزوهام برسم

meysam-r نوشته است:

yasamiin نوشته است:

meysam-r نوشته است:

یه سلام به طراوت صبح های بهاری به گل همیشه بهار...آبجی گلم ...یاسمین عزیزم...

خوبی خانم ....

بابا خبر میدادین دسته گل رو صندلی نشسته ....قربونی می کشتیم


من سوالی ندارم خانم گل ...

فقط یه شعر فی البداهه بخون...

(اگه میشه همون شعر تو کلاس باشه چون من دوسش دارم )

خیلی مخلصیم ها

يه سلام توت فرنگي به تو كه خيلي قشنگي
يه سلام پرتغالي به تو كه خيلي باحالي

نه ميثم جان قربوني نه مرسي من از خون و خونريزي حيووناي بنده خدا خوشم نمياد

خوب ميريم سر شعر
اونو بخونم؟مگه حفظش نكردي؟
حتما بايد ازت بپرسم تا حفظ كني.........؟

ساقيا امشب صدايت با صدايم ساز نيست....يا كه من بسيار مستم يا كه سازت ساز نيست...ساقيا امشب مخالف مي نوازد ساز تو...يا كه من مست و خرابم يا كه تارت تار نيست

من از طرز نگاه تو اميد مبهمي دارم....نگير از من نگاهت را كه با آن عالمي دارم

صدامو صاف می کنم

شروع می کنم به خوندن

ساقيا امشب صدايت با صدايم ساز نيست....يا كه من بسيار مستم يا كه سازت ساز نيست...


هنوز به بیت بعد نرسیده زنگ خونه رو میزنن همسایه ها میریزن ببرنم کلانتری

فقط كلانتري؟ عيبي نداره ميثم جان
مي خواي يه شعر يادت بدم كه تو حبس بخوبي حوصلت سر نره....ولي اين دفعه فكر كنم جدي تر باشه ...اگه اينو بخوني احتمالا به حبس اكتفا نمي كنن

MajidDiab نوشته است:

دوست داری زندگیتو با یه نقاش ادامه بدی یا یه شاعر یا یه نویسنده

فكر ميكنم نقاش...كلا از مرداي هنري خوشم نمياد

واقعا ممنونم یاسمین جان که به سوالها اینقدر با حوصله جواب دادی ...

من هم با حوصله خوندم همش رو ...


آره ...
اینکه بخوای رازی رو داشته باشی ، خیلی مسئولیت سنگینیه ... و سخت ... !


دلیل اون رو هم اینجا نگفتی اشکال نداره ...
میبخشمت ...



متشکرم ...

من هم دعا میکنم خوشبخت و سعادتمند باشی ...

خب الکساندر دومای پدر خون خوشحام که یافتمت.
آخرش فهمیدی چرا اسم کتاب دوما سه تفنگداره در حالیکه چهار تا رفیق هستند
کتاب ایرونی دوست داری بخونی
قشنگ ترین کتاب ایرانی و خارجی که بود چی بود.
ممنون

nAvId نوشته است:

واقعا ممنونم یاسمین جان که به سوالها اینقدر با حوصله جواب دادی ...

من هم با حوصله خوندم همش رو ...


آره ...
اینکه بخوای رازی رو داشته باشی ، خیلی مسئولیت سنگینیه ... و سخت ... !


دلیل اون رو هم اینجا نگفتی اشکال نداره ...
میبخشمت ...



متشکرم ...

من هم دعا میکنم خوشبخت و سعادتمند باشی ...

خواهش ميكنم نويد جان وظيفه بود
مرسي كه منو عفو كردي
مهربونياااااااا

yasamiin نوشته است:

meysam-r نوشته است:

yasamiin نوشته است:

meysam-r نوشته است:

یه سلام به طراوت صبح های بهاری به گل همیشه بهار...آبجی گلم ...یاسمین عزیزم...

خوبی خانم ....

بابا خبر میدادین دسته گل رو صندلی نشسته ....قربونی می کشتیم


من سوالی ندارم خانم گل ...

فقط یه شعر فی البداهه بخون...

(اگه میشه همون شعر تو کلاس باشه چون من دوسش دارم )

خیلی مخلصیم ها

يه سلام توت فرنگي به تو كه خيلي قشنگي
يه سلام پرتغالي به تو كه خيلي باحالي

نه ميثم جان قربوني نه مرسي من از خون و خونريزي حيووناي بنده خدا خوشم نمياد

خوب ميريم سر شعر
اونو بخونم؟مگه حفظش نكردي؟
حتما بايد ازت بپرسم تا حفظ كني.........؟

ساقيا امشب صدايت با صدايم ساز نيست....يا كه من بسيار مستم يا كه سازت ساز نيست...ساقيا امشب مخالف مي نوازد ساز تو...يا كه من مست و خرابم يا كه تارت تار نيست

من از طرز نگاه تو اميد مبهمي دارم....نگير از من نگاهت را كه با آن عالمي دارم

صدامو صاف می کنم

شروع می کنم به خوندن

ساقيا امشب صدايت با صدايم ساز نيست....يا كه من بسيار مستم يا كه سازت ساز نيست...


هنوز به بیت بعد نرسیده زنگ خونه رو میزنن همسایه ها میریزن ببرنم کلانتری

فقط كلانتري؟ عيبي نداره ميثم جان
مي خواي يه شعر يادت بدم كه تو حبس بخوبي حوصلت سر نره....ولي اين دفعه فكر كنم جدي تر باشه ...اگه اينو بخوني احتمالا به حبس اكتفا نمي كنن

آره عزیز یادم بده...

راستی آبجی کمپوت چی میاری برام

Jany نوشته است:

خب الکساندر دومای پدر خون خوشحام که یافتمت.
آخرش فهمیدی چرا اسم کتاب دوما سه تفنگداره در حالیکه چهار تا رفیق هستند
کتاب ایرونی دوست داری بخونی
قشنگ ترین کتاب ایرانی و خارجی که بود چی بود.
ممنون

عزيزم من كتاب خيلي مي خونم
يعني وقتي بيكارم و كتاب دستم نيست يه حاليه...
همش حس ميكنم يه چيزي كمه...

كتاب ايراني فقط كتاباي معروف و مي خونم راستش به اين رماناي الكي ليلي مجنوني نويسندهاي ايراني
زياد علاقه ندارم....
كتاباي ايراني سيمين دانشور و ترجمه هاي ذبيح الله منصوري و زياد ميخونم
خارجي هم كتاباي معروف و به قولي اساطيري قديمي و نويسنده هاي مشهورو مي خونم
بر باد رفته خيلي قشنگ بود...بلنديهاي بادگير جالب بود...
راستش بايد موضوعش پيش بياد تا بتونم كتابايي كه در اون باره خوندمو معرفي منم
كتاباي پائلو كوئليو خيلي دوست دارم اكثرشو ميخونم
الانم دارم كتاب دوشيزه پريم و شيطانشو مي خونم

بهاره نوشته است:

یاسی جونم سلام ..

معذرت میخوام که دیر اومدم..


1- دنیا رو چه رنگی میبینی؟؟

2- قداست رو به چی تشبیه میکنی؟؟

3- دوست داری آینده چطور پیش بره؟؟

4- چه گل و چه رنگی رو بیشتر از همه دوست داری؟؟

5- نظرت راجع به بهاره چیه؟؟

سلام عزيزم
خوش اومدي تازه دارم از جلز ولز ميفتم

- دنیا رو چه رنگی میبینی؟؟

دنيا رو واسه خودم خيلي خوش رنگ ميبينم...ولي دنياي بعضي آدمارو خيلي تيره ميبينم البته دنيايي كه خودشون واسه خودشون درست كردن...ولي بيشتر نارنجيه كه رو به آبي تيره ميره



- قداست رو به چی تشبیه میکنی؟؟
به آب به آسمون به هرچيزي كه خالص و پاك باشه...به هرچي جز آدما ؛ منهاي آدماي به معناي واقعي خدا شناس

بهاره نوشته است:

یاسی جونم سلام ..

معذرت میخوام که دیر اومدم..


1- دنیا رو چه رنگی میبینی؟؟

2- قداست رو به چی تشبیه میکنی؟؟

3- دوست داری آینده چطور پیش بره؟؟

4- چه گل و چه رنگی رو بیشتر از همه دوست داری؟؟

5- نظرت راجع به بهاره چیه؟؟

3- دوست داری آینده چطور پیش بره؟؟
خيلي خوب ...اون طور كه آرزو دارم ولي خيلي بايد تلاش كنم تا بهش برسم ...ميدوني اگه شكست بخورم از نو شروع كردنش برام سخته ولي ممكنه...ولي اوني كه ميخوام چرا خيلي برام مهمه ...ولي ميخوام كه به اوني كه ميخوام و تو ذهنمه برسم...منظورم خواسته هامه..اگرم تنها بودم بازم ميتونم چون تنهايي ميتونم از پس خودم بر بيام يه جورايي



چه گل و چه رنگی رو بیشتر از همه دوست داری؟؟
گل نرگس...همه جورشو دوست دارم...رنگ بنفش و نارنجي رو خيلي دوست دارم از رنگاي تيره هم متنفرم

بهاره نوشته است:

یاسی جونم سلام ..

معذرت میخوام که دیر اومدم..


1- دنیا رو چه رنگی میبینی؟؟

2- قداست رو به چی تشبیه میکنی؟؟

3- دوست داری آینده چطور پیش بره؟؟

4- چه گل و چه رنگی رو بیشتر از همه دوست داری؟؟

5- نظرت راجع به بهاره چیه؟؟

- نظرت راجع به بهاره چیه؟؟

آخه تو عزيره دلمي...خيلي مهربوني ...يه دونه اي... واسه نمونه اي

چقدر قدرت بخشیدن و عفو کردن رو داری
عمو این آخری بود پا شو که جزغاله شدی

meysam-r نوشته است:

yasamiin نوشته است:

meysam-r نوشته است:

yasamiin نوشته است:

meysam-r نوشته است:

یه سلام به طراوت صبح های بهاری به گل همیشه بهار...آبجی گلم ...یاسمین عزیزم...

خوبی خانم ....

بابا خبر میدادین دسته گل رو صندلی نشسته ....قربونی می کشتیم


من سوالی ندارم خانم گل ...

فقط یه شعر فی البداهه بخون...

(اگه میشه همون شعر تو کلاس باشه چون من دوسش دارم )

خیلی مخلصیم ها

يه سلام توت فرنگي به تو كه خيلي قشنگي
يه سلام پرتغالي به تو كه خيلي باحالي

نه ميثم جان قربوني نه مرسي من از خون و خونريزي حيووناي بنده خدا خوشم نمياد

خوب ميريم سر شعر
اونو بخونم؟مگه حفظش نكردي؟
حتما بايد ازت بپرسم تا حفظ كني.........؟

ساقيا امشب صدايت با صدايم ساز نيست....يا كه من بسيار مستم يا كه سازت ساز نيست...ساقيا امشب مخالف مي نوازد ساز تو...يا كه من مست و خرابم يا كه تارت تار نيست

من از طرز نگاه تو اميد مبهمي دارم....نگير از من نگاهت را كه با آن عالمي دارم

صدامو صاف می کنم

شروع می کنم به خوندن

ساقيا امشب صدايت با صدايم ساز نيست....يا كه من بسيار مستم يا كه سازت ساز نيست...


هنوز به بیت بعد نرسیده زنگ خونه رو میزنن همسایه ها میریزن ببرنم کلانتری

فقط كلانتري؟ عيبي نداره ميثم جان
مي خواي يه شعر يادت بدم كه تو حبس بخوبي حوصلت سر نره....ولي اين دفعه فكر كنم جدي تر باشه ...اگه اينو بخوني احتمالا به حبس اكتفا نمي كنن

آره عزیز یادم بده...

راستی آبجی کمپوت چی میاری برام

نه ديگه ببين حالا من يه چيزي گفتم

كمپوت چي دوست داري ؟آلبالو خوبه؟
كمپوت سوهان و اره خوبه؟ بتوني فرار كني؟

MajidDiab نوشته است:

چقدر قدرت بخشیدن و عفو کردن رو داری
عمو این آخری بود پا شو که جزغاله شدی

اون قدري كه طرف مقابلم پررو نشه...يعني دوباره نره سر خونه اول و روز از بو روزي از نو

راستي اين smile چيه؟

yasamiin نوشته است:

MajidDiab نوشته است:

چقدر قدرت بخشیدن و عفو کردن رو داری
عمو این آخری بود پا شو که جزغاله شدی

اون قدري كه طرف مقابلم پررو نشه...يعني دوباره نره سر خونه اول و روز از بو روزي از نو

راستي اين smile چيه؟

مثلا گیلاسه ولی من به نیت گوجه فرنگی نگاهش می کنم

نيت من زالزالك بود كه.....
حالا چي كار كنيم؟

فكر كنم سيب اون سبزه هم كرمه از توش زده بيرون نه؟

yasamiin نوشته است:

نيت من زالزالك بود كه.....
حالا چي كار كنيم؟

فكر كنم سيب اون سبزه هم كرمه از توش زده بيرون نه؟

نه همون گیلاسه
منتها می تونی حتی به چشم موز هم نگاهش کنی

بستگی به زاویه دیدت داره

yasamiin نوشته است:

بهاره نوشته است:

یاسی جونم سلام ..

معذرت میخوام که دیر اومدم..


1- دنیا رو چه رنگی میبینی؟؟

2- قداست رو به چی تشبیه میکنی؟؟

3- دوست داری آینده چطور پیش بره؟؟

4- چه گل و چه رنگی رو بیشتر از همه دوست داری؟؟

5- نظرت راجع به بهاره چیه؟؟

- نظرت راجع به بهاره چیه؟؟

آخه تو عزيره دلمي...خيلي مهربوني ...يه دونه اي... واسه نمونه اي

ممنون خانومی که جواب سوالاتم رو دادی

و اما در مورد بهاره حسابی خجالت زدم کردی .. مهربونی و خوبی از خودته عزیزم


یه سوال دیگه نظرت راجع به این داش مجید من چیه؟؟

yasamiin نوشته است:

nAvId نوشته است:

واقعا ممنونم یاسمین جان که به سوالها اینقدر با حوصله جواب دادی ...

من هم با حوصله خوندم همش رو ...


آره ...
اینکه بخوای رازی رو داشته باشی ، خیلی مسئولیت سنگینیه ... و سخت ... !


دلیل اون رو هم اینجا نگفتی اشکال نداره ...
میبخشمت ...



متشکرم ...

من هم دعا میکنم خوشبخت و سعادتمند باشی ...

خواهش ميكنم نويد جان وظيفه بود
مرسي كه منو عفو كردي
مهربونياااااااا

اوووووف ... آرههههه ...
مهربونی فقط مال یه ثانیه مه ...

در ضمن ...

گل نرگس رو کاملا خوب اومدییییییییییییی ...