هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.


 
الرئيسيةالرئيسية  PortalPortal  جستجوجستجو  أحدث الصورأحدث الصور  ثبت نامثبت نام  ورود  

 

 كلاس روانشناسي و مشاوره...

اذهب الى الأسفل 
+19
s@ba
Arghavan
ليلا
بهاره
meysam-r
Yasaman
magnoon diab
nAvId
Jany
maryashena
الهام
Assal
Arakadrish
MajidDiab
amin
Anika
دلارام
Ali
meysam
23 مشترك
رفتن به صفحه : الصفحة السابقة  1 ... 16 ... 29, 30, 31 ... 35 ... 40  الصفحة التالية
نويسندهپيام
meysam-r
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
meysam-r


تعداد پستها : 1071
Registration date : 2007-12-28

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Icon_minitimeالثلاثاء فبراير 26, 2008 5:20 am

دلارام نوشته است:
به دستور آقا میثم عزیز من فایل رو دوباره آپلود کردم
باعث شرمندگی و آبرو ریزیه Embarassed به بزرگی خودتون ببخشید
مجددا و سه جددا تاکید می کنم
این کارنامه میثم نیست


کارنامه میثم نیست، یه آمار از چند تا تاپیکه!!!

ممنون از تاکیدت گلم...

از همه ی زحمتات ...

تو کارامه ام باید باغبونی هم بگذارن با وجود گلهایی مثل شما Laughing
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
meysam-r
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
meysam-r


تعداد پستها : 1071
Registration date : 2007-12-28

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Icon_minitimeالثلاثاء فبراير 26, 2008 5:21 am

maryashena نوشته است:
سلام

به معلم خوبمون

امروز به موقع اومدم سر کلاس


خوب خوب به درس هم گوش دادم

اماده امتحان هم هستم study


سلام عزیز دلم...

به به منظم مهربون و درس خون...

خوش اومدی خانمی Laughing flower
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
s@ba
مشتاق
مشتاق
s@ba


تعداد پستها : 700
Location : تهران
Registration date : 2008-01-09

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Icon_minitimeالثلاثاء فبراير 26, 2008 7:20 am

سلام آقا معلم.........

خوب بود ................ اما........

مهم ترین نکته ی این موضوع اینه که بعد از این که گذشتمونو مرور کردیم حتما اونایی که به نظرمون درست نیست رو جایگزین درستی های زندگی کنیم........

اما این همیشه تو اخلاق ایرانی ها وجود داره مخصا ایرانی ها که از مرور گذشته جز خودخوری هیچی نصیبشون نمیشه......


یعنی می خوان خودشونو درست کنن اما نمی دونم شاید یادشون می ره......... نمی دونم خیلی برام جالبه......

من چند بار این کارو کردم ای بد نبود تونستم به یه جاهایی برسم.........

اما اونطوری که تو ذهنم می خواستم از خودم بسازم نشد........

مخصا در مورد چند تا موضوع که هر دفعه سیعم رو کردم سرم خورد به سنگ.........
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
meysam-r
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
meysam-r


تعداد پستها : 1071
Registration date : 2007-12-28

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Icon_minitimeالثلاثاء فبراير 26, 2008 7:27 am

s@ba نوشته است:
سلام آقا معلم.........

خوب بود ................ اما........

مهم ترین نکته ی این موضوع اینه که بعد از این که گذشتمونو مرور کردیم حتما اونایی که به نظرمون درست نیست رو جایگزین درستی های زندگی کنیم........

اما این همیشه تو اخلاق ایرانی ها وجود داره مخصا ایرانی ها که از مرور گذشته جز خودخوری هیچی نصیبشون نمیشه......


یعنی می خوان خودشونو درست کنن اما نمی دونم شاید یادشون می ره......... نمی دونم خیلی برام جالبه......

من چند بار این کارو کردم ای بد نبود تونستم به یه جاهایی برسم.........

اما اونطوری که تو ذهنم می خواستم از خودم بسازم نشد........

مخصا در مورد چند تا موضوع که هر دفعه سیعم رو کردم سرم خورد به سنگ.........

سلام عزیزم میدونی چرا موفق نشدی...

یا از خودت انتظارت زیاد از حد بوده(گفتم که امکانات رو بسنجین بعد)

و یا اینکه تصمیم هات ضمانت اجرایی نداشته یعنی اینکه به این باور نرسیدی که حتما این راهکارهای اصلاحی رو انجام بدی...میدونی مثل چی میمونه

مثل اینکه بری دکتر قرص ها رو نخوری بعد انتظار بهبود داشته باشیو یا مریضی که 2 ماه زمان برای درمان میخواد رو بخوای 2 روزه درمان کنی...
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
s@ba
مشتاق
مشتاق
s@ba


تعداد پستها : 700
Location : تهران
Registration date : 2008-01-09

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Icon_minitimeالثلاثاء فبراير 26, 2008 7:56 am

Arakadrish نوشته است:
آق مولم اجازه ؟

شاگرد تنبله هم ميخواد دو كلوم از كارنامه بگه ... كوفت بخوره كه هميشه اينقدر توي جواب دادن لفت ميده كه ديگه حرف زدن ازش بيمزه ميشه

به هر حال ببخشيد ...

رخصت ؟

چيزي كه واضح بود اينه كه منظور كارنامه توجه دادن بيننده با آمار بالاي دفعات مشاهده شدن تاپيك نبود ... !! اگه بود ، ديگه ، گذاشتن آمار بقيه ي

تاپيك ها ضروري نبود !!

پس منظور احتمالا پيدا كردن رابطه اي بين اعداد و ارقام بوده !! اين رابطه تو چشم شاگرد تنبله اينجوريه :

بيشترين توجه بچه ها رو مسايلي به خودش جلب ميكنه كه در حيطه ي اخلاق ، خانواده و مسائل احساسيه ... بيننده رو وادار ميكنه تا مطلب رو

بخونه و براي ادامه دادن بحث وقت بذاره

دومين موضوعي كه براي بچه ها اهميت داره و اونا رو به اظهار نظر ترغيب ميكنه ، مباحث علمي و عقليه !!

و درمقام آخر ، ساير مسايل ... چه ميدونم فوتبال و محبوبيت خواننده و جينگولك بازي و اين حرفا ...

نتيجه گيري چيه ؟ با اجازه ي آق مولم دوتاست !!

يكي اينكه مسائل احساسي و عقلي از موارديه كه توي تمام طول زندگي براي انسان از اهميت برخورداره ... مخاطب با هر سني رو ميتونه به

خودش جلب كنه .

اما خيلي از علايق و بحث ها اينجوري نيست ... امسال اگه كشته مرده اشي ، سال ديگه شايد براش تره هم خورد نكني . اينكه اين تغيير نگرش

و علايق با چه سرعتي رشد ميكنه ، توي هر فردي متفاوته . آق مولم ، ميشه بگين چجوري ميشه گازش رو تخته كرد ؟

و ديگري اينكه :

كارنامه دوباره صحه ميذاره روي اين واقعيت مهم كه : روح انسان كه اصالت وجود اوست حياتي بر پايه ي احساس دارد و هميشه مسائل احساسي

او را به خود جذب نموده است ! (اينجا يه توضيح ضروريه كه احساسي كه دارم ازش حرف ميزنم اون احساسي نيست كه مبتني بر شهوت باشه)

بعد بعدي كه براي انسان ضروري و جذابه ، عقله !!

وقتي هم اگه بود ... ميره سراغ بقيه ي مسايل ... بعنوان تفريح و وقت پر كني !!

آقا مولم ببخشيد ... ظاهرا با كلاس انشا اشتباهي گرفتم Embarassed

بسه ديگه ... نه ؟






آقا سلمان جینگولک............ Shocked Shocked

به شما هم سرایت کرد..............؟ Shocked

عین ویروسه .............نه........ Laughing Laughing

ای بابا تیکه کلام های خانوادگیمون بر ملا شد........ Suspect
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
h@sti
میزبان
میزبان
h@sti


تعداد پستها : 426
Location : تهران
Registration date : 2008-01-09

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Icon_minitimeالثلاثاء فبراير 26, 2008 12:35 pm

سلام آقا میثم خسته نباشین ..................


شرمنده دیر اومدم ..................خیلی عذر می خوام .................. Embarassed Embarassed


آخه چند وقتی بود که کامپوترمون خراب بود بعدشم دانشگاه نمی ذاره حتی سرم و بخارونم .....................


من الان تازه اومدم ,فقط اومدم ازتون عذر بخوام که دیر کردم..................


ولی قول میدم یه کم استراحت کنم و امشب حتما جواب بدم ..................


بازم Embarassed Embarassed
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Arghavan
میزبان
میزبان
Arghavan


تعداد پستها : 489
Location : تهران
Registration date : 2008-01-02

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Icon_minitimeالثلاثاء فبراير 26, 2008 12:58 pm

سلام استاد

ممنون بابت جلسه ی هشتم.
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
دلارام
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
دلارام


تعداد پستها : 4639
Location : تهران
Registration date : 2007-12-02

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Icon_minitimeالثلاثاء فبراير 26, 2008 2:31 pm

میثم جان
من نوشته اول صفحه، درس این جلسه، رو خوندم
احساس کردم این کاری که یادمون دادی چقدر شبیه کاراییه که توی دانشگاه به ما یاد میدن تا روی یه سیستم که اونجور که باید و شاید کار نمی کنه، یا سیستمی که می خوایم راندمان کاریش و سود دهیش بالا بره، پیاده کنیم تا با پیدا کردن اشکالات و نقاط ضعف، با پیدا کردن دلیل و ارائه یه روش کارامدتر برطرف کنیم.
جالبه که همون کارا روی خودم و رفتارم انجام بدم و یه رفتار خاصم رو اینطوری بررسی کنم
ما توی درسامون یاد گرفتیم که برای یه عملیات خاص، مثلا فرض کن تراش یه قطعه که قراره روی یه محصول سوار بشه، اول با پرسش و جمع آوری اطلاعات روش درست انجام اون کار رو به صورت تئوری تعریف کنیم، اون عملیات رو به قسمت های کوچیک تقسیم کنیم، بعد با حضور بالا سر اپراتور و کارگر، تمام جزئیات کارش رو با زمان انجامش ثبت کنیم و بعد از اون، چیزی که توی عمل به دست اومده رو با تئوری خودمون مقایسه کنیم و یه راهی پیشنهاد بدیم که اون کار بهتر انجام بشه، با زمان و هزینه کمتر، و کیفیت بیشتر.
منم وقتی که یه رفتار خاص خودم رو بررسی می کنم، اون رو با یه چیزی که توی ذهنم خوب می دونم - یعنی می گم اگه رفتار یه شخصی که جای منه اینجوری باشه موفقه - مقایسه می کنم و می فهمم که چه جاهایی اشتباه کردم؛ که البته این وقتیه که کار از کار گذشته، معمولا در حین انجامش یا به مغزم نمی رسه یا جراتش رو ندارم.
برای یه سری مسائل دلیل به ذهنم میاد و می تونم رفتار خودم رو تحلیل کنم.
می فهمم که کجای تصمیم یا کار و رفتارم اشتباه بوده. حتی توی ذهنم می دونم که چه کار باید می کردم که نتیجه بهتری می گرفتم. اما نمی دونم چرا اکثر مواقع جرات انجام کاری که می دونم درسته رو ندارم، یا دلایل منطقی رو که می دونم درسته و قانع می شم باهاشون، وقتی به مرحله تصمیم گیری می رسم یه جورایی یا یادم میره یا اصلا نمی تونم بهش اعتماد کنم. یعنی مثلا می دونم که هیچ اتفاقی نمیفته اگر سر کلاس پروژه ام رو جلوی بچه ها ارائه بدم، میدونم که می تونم بهترین پروژه رو تحویل استاد بدم و موقع ارائه هم خیلی موفق باشم، اما با این حال حتی از فکرش هم تپش قلب می گیرم و بدنم به لرزه میفته و حاضرم بمیرم ولی این کار رو نکنم pale
درکل منظورم اینه که منم خیلی وقتا تا مرحله کارنامه پیش میرم و تجزیه و تحلیل هم می کنم، ولی در مرحله تغییر و هماهنگ شدن با شیوه ای که میدونم بهتر جواب میده به طرز بدی مشکل دارم.
اگه میشه در این باره توضیح بده
و یه چیز دیگه اینکه من در طول این ترم 3 تا ارائه پروژه دارم و خودت رو برای داشتن یه بیمار وحشت زده و پر از استرس آماده کن affraid pale Laughing Laughing
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
meysam-r
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
meysam-r


تعداد پستها : 1071
Registration date : 2007-12-28

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Icon_minitimeالثلاثاء فبراير 26, 2008 4:03 pm

دلارام نوشته است:
میثم جان
من نوشته اول صفحه، درس این جلسه، رو خوندم
احساس کردم این کاری که یادمون دادی چقدر شبیه کاراییه که توی دانشگاه به ما یاد میدن تا روی یه سیستم که اونجور که باید و شاید کار نمی کنه، یا سیستمی که می خوایم راندمان کاریش و سود دهیش بالا بره، پیاده کنیم تا با پیدا کردن اشکالات و نقاط ضعف، با پیدا کردن دلیل و ارائه یه روش کارامدتر برطرف کنیم.
جالبه که همون کارا روی خودم و رفتارم انجام بدم و یه رفتار خاصم رو اینطوری بررسی کنم
ما توی درسامون یاد گرفتیم که برای یه عملیات خاص، مثلا فرض کن تراش یه قطعه که قراره روی یه محصول سوار بشه، اول با پرسش و جمع آوری اطلاعات روش درست انجام اون کار رو به صورت تئوری تعریف کنیم، اون عملیات رو به قسمت های کوچیک تقسیم کنیم، بعد با حضور بالا سر اپراتور و کارگر، تمام جزئیات کارش رو با زمان انجامش ثبت کنیم و بعد از اون، چیزی که توی عمل به دست اومده رو با تئوری خودمون مقایسه کنیم و یه راهی پیشنهاد بدیم که اون کار بهتر انجام بشه، با زمان و هزینه کمتر، و کیفیت بیشتر.
منم وقتی که یه رفتار خاص خودم رو بررسی می کنم، اون رو با یه چیزی که توی ذهنم خوب می دونم - یعنی می گم اگه رفتار یه شخصی که جای منه اینجوری باشه موفقه - مقایسه می کنم و می فهمم که چه جاهایی اشتباه کردم؛ که البته این وقتیه که کار از کار گذشته، معمولا در حین انجامش یا به مغزم نمی رسه یا جراتش رو ندارم.
برای یه سری مسائل دلیل به ذهنم میاد و می تونم رفتار خودم رو تحلیل کنم.
می فهمم که کجای تصمیم یا کار و رفتارم اشتباه بوده. حتی توی ذهنم می دونم که چه کار باید می کردم که نتیجه بهتری می گرفتم. اما نمی دونم چرا اکثر مواقع جرات انجام کاری که می دونم درسته رو ندارم، یا دلایل منطقی رو که می دونم درسته و قانع می شم باهاشون، وقتی به مرحله تصمیم گیری می رسم یه جورایی یا یادم میره یا اصلا نمی تونم بهش اعتماد کنم. یعنی مثلا می دونم که هیچ اتفاقی نمیفته اگر سر کلاس پروژه ام رو جلوی بچه ها ارائه بدم، میدونم که می تونم بهترین پروژه رو تحویل استاد بدم و موقع ارائه هم خیلی موفق باشم، اما با این حال حتی از فکرش هم تپش قلب می گیرم و بدنم به لرزه میفته و حاضرم بمیرم ولی این کار رو نکنم pale
درکل منظورم اینه که منم خیلی وقتا تا مرحله کارنامه پیش میرم و تجزیه و تحلیل هم می کنم، ولی در مرحله تغییر و هماهنگ شدن با شیوه ای که میدونم بهتر جواب میده به طرز بدی مشکل دارم.
اگه میشه در این باره توضیح بده
و یه چیز دیگه اینکه من در طول این ترم 3 تا ارائه پروژه دارم و خودت رو برای داشتن یه بیمار وحشت زده و پر از استرس آماده کن affraid pale Laughing Laughing

برای اینکه کودک درونت تو لحظات حساس و سرنوشت ساز در درون شروع به بهونه گیری میشه ...

برای اینکه تو به خودت یعنی والدی که درونت داره فریاد میزنه و اره درست رو بهت نشون میده اعتماد نداری...

به خاطر اینکه نه تنها شما بلکه خیلی از ما اون عقیده ی اشعریون و تعصبشون رو ی قضیه ی شانس و سرنوشت و تقدیر پافشاری می کنیم ...

اعتقادمون اینه که هرچقدر هم ما عاقلانه بر خورد کنیم چه فایده داره ... آخرش که ما شانس نداریم ...

برگرد حکمت 149 رو دوباره بخون ببین ضررهاییکه تا حالا کردی به خاطر همین قضیه نیست که حضرت علی ع مطرح کرده ...

راست میگی خیلی جاها ما میدونیم اشتباهمون کجاست و راه درست چیه اما جرئت نداریم ...

ترس اصلا میدونی تعریفش چیه؟

یعنی فرار و احساس مقاومت درونی به علت ندونستن به علت جهل بعلت عدم آگاهیه درست ...

حالا عدم آگاهی از چی؟

از خودت عزیزم ...

اگه تو به این باور بررسی که میتونی بعد از تلاشی که برای کارت برای پروژه ات کشیدی به راحتی ارائه اش بدی دیگه اینطوری زانوی غم بغل نمی گیری نگذار بچه بازیها زندگیت رو به

بازی بگیرن...

گاهی اوقات ناخواسته خوشیها و خوشبختیهای یک قدمیمون رو با ترس به بیچاره گی استرس اضطراب و یاس تبدیل می کنیم ...

دلارام جان من با شناختی که ازت پیدا کردم آدم محکمی هستی و هیچ وقت جا نمیزنی ...

قبلا راههای افزایش اعتماد به نفس کلی مطلب گذاشته ام ...

یه مرور بکن و ظرف یک مدت معین هر موقع پیام تو نمی تونی ...تو شانس نداری تو ذهنت اومد تو رو از فکر کردن باز داشت کناری بشین و درست فکر کن یعنی

نگذار فکر کنی که فکر می کنی اما فکر نکنی...

ان شاء الله که متوجه شدی سعی کردم ساده توضیح بدم...

چرا یه آدم بیمار رو دستم بمونه...

یه خواهر گل دارم که پروژه هاش رو یکی خوب انجام میده و میاد همین جا تو کلاس براش جشن میگیریم Laughing

من و بچه ها بی صبرانه منتظر خبرای خوشیم ها flower Laughing
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
meysam-r
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
meysam-r


تعداد پستها : 1071
Registration date : 2007-12-28

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Icon_minitimeالثلاثاء فبراير 26, 2008 4:11 pm

h@sti نوشته است:
سلام آقا میثم خسته نباشین ..................


شرمنده دیر اومدم ..................خیلی عذر می خوام .................. Embarassed Embarassed


آخه چند وقتی بود که کامپوترمون خراب بود بعدشم دانشگاه نمی ذاره حتی سرم و بخارونم .....................


من الان تازه اومدم ,فقط اومدم ازتون عذر بخوام که دیر کردم..................


ولی قول میدم یه کم استراحت کنم و امشب حتما جواب بدم ..................


بازم Embarassed Embarassed

سلام هستی جان همین که حضور داری همین که دوباره طنین مهربونیت تو کلاس پیچیده واسه من کافیه...
منتظرت هستم...
یاحق flower
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
meysam-r
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
meysam-r


تعداد پستها : 1071
Registration date : 2007-12-28

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Icon_minitimeالثلاثاء فبراير 26, 2008 4:12 pm

Arghavan نوشته است:
سلام استاد

ممنون بابت جلسه ی هشتم.

سلام عزیزم خوبی گلم

خوش اومدی...

ممنون بابت حضورت Laughing flower
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
meysam-r
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
meysam-r


تعداد پستها : 1071
Registration date : 2007-12-28

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Icon_minitimeالثلاثاء فبراير 26, 2008 4:35 pm

آخ یادم رفت بگم راجع به سیستم و این حرفها حق باتو هست اما اون سیستمهای شما با انسان یه فرق اساسی داره ...
اونمم اینه که پیچیده ترین سیستم در کل جهان خلقت انسان و بحث وجود اونه که با این همه فیلسوف و نظریه پرداز هنوز یه ارزن هم انسان و پیچیدگی هاش شناخته نشده No
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
meysam-r
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
meysam-r


تعداد پستها : 1071
Registration date : 2007-12-28

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Icon_minitimeالخميس فبراير 28, 2008 1:50 am

meysam-r نوشته است:
جلسه ی هشتم

بسم الله الرحمن الرحیم
عبادت به زیادی نماز و روزه نیست بلکه به اندیشیدن در امر پرودگار متعال است . آقا علی بن موسی الرضا (ع)



[b Laughing

سلام عزیزان
دارم غیبتهای جلسه هشتم رو میزنم ها Laughing
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Arghavan
میزبان
میزبان
Arghavan


تعداد پستها : 489
Location : تهران
Registration date : 2008-01-02

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Icon_minitimeالخميس فبراير 28, 2008 8:20 am

سلام
من که حاضر بودم ....
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
meysam-r
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
meysam-r


تعداد پستها : 1071
Registration date : 2007-12-28

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Icon_minitimeالخميس فبراير 28, 2008 10:29 am

Arghavan نوشته است:
سلام
من که حاضر بودم ....

سلا م عزیزم
خوبی؟

آخ آخ خوب شد گفتی داشتم برات غیبت رد میکردم Laughing

شوخی کردم حاضریتون رو زدم خانمی Laughing flower
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
s@ba
مشتاق
مشتاق
s@ba


تعداد پستها : 700
Location : تهران
Registration date : 2008-01-09

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Icon_minitimeالخميس فبراير 28, 2008 6:46 pm

دلارام جون شما که گفتی من هم یاد تحقیقم افتادم ……. Crying or Very sad

خیلی چرت و پرته……… Sad

آقا معلم دارم دیوونه میشم……… باید تا بعد از عید تحویل بدم…….

اونم چی ……… نظر مسلمانان در مورد مثلث برمودا……. بعد تازه باید کنفرانسم بدم……. نزدیک 50 صفحه هست……. Crying or Very sad Crying or Very sad Crying or Very sad No No
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
دلارام
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
دلارام


تعداد پستها : 4639
Location : تهران
Registration date : 2007-12-02

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Icon_minitimeالخميس فبراير 28, 2008 10:53 pm

s@ba نوشته است:
دلارام جون شما که گفتی من هم یاد تحقیقم افتادم ……. Crying or Very sad

خیلی چرت و پرته……… Sad

آقا معلم دارم دیوونه میشم……… باید تا بعد از عید تحویل بدم…….

اونم چی ……… نظر مسلمانان در مورد مثلث برمودا……. بعد تازه باید کنفرانسم بدم……. نزدیک 50 صفحه هست……. Crying or Very sad Crying or Very sad Crying or Very sad No No


من مطلب در این زمینه دارم
اگه خواستی بگو باهم همکاری می کنیم cheers Laughing
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Jany
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Jany


تعداد پستها : 2939
Location : قلب شما
Registration date : 2007-12-05

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Icon_minitimeالجمعة فبراير 29, 2008 5:59 am

حاضری من هم بزنید
درستون من رو به یاد روایتی انداخت
اینکه "خودتان را به حساب بکشید قبل از اینکه به حساب کشیده بشوید"
من یه جورایی این دوتا رو به هم مرتبط میدونم
توضیح لازمه آقا معلم یا همین کافیه.
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Jany
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Jany


تعداد پستها : 2939
Location : قلب شما
Registration date : 2007-12-05

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Icon_minitimeالجمعة فبراير 29, 2008 6:11 am

وقتی آب را آروم با دست روی صورتم را پخش کردم
احساس کردم یه چیزی توی دلم شسته شد.نوبت دست و سرم که رسید دلم آروم گرفت.
عجب معجزه ایه در این وضو و نماز
از قاب کرمی رنگ وضوخانه بانک به آبی ملایم آسمون نگاه کردم.نسیم از پنجره گذشت و به صورتم رسید.
از شیشه کناری به پنجره نگاه کردم آسمون از پشت شیشه دودی قهوه ای مات بود.
دلم طاقت نیاورد من آسمون را همون طور آبی و بی آلایش میخواستم.
دوباره به اسمون نگاه کردم که به اندازه چهار طبقه نزدک تر بود. روحم تازه شد زیر لب تکرارا کردم
زندگی زندگی زندگی
چقدر قشنگ بود.دوباره به خدا فکر کردم که برای نزدیک شدن بهش با اسانسور به طبقه چهارم اومده بودم
و فراموش کرده بودم برای نزدیکی به او نیاز نداشتم راهی را طی کنم همون جا پشت میزم هم میتونستم
ذهنم و روحم را از سنگ و سیمان ساختمان دلگیر بانک عبور بدم و بهش برسم.
او همیشه منتظر منه تا دوباره پرواز را شروع کنم.
دیگه دلگیر و دلتنگ نبودم چون دوباره به وعده و قول خداوند ایمان اورده بودم.
دلتنگی من از سستی ایمانم بود و خوشحال که دوباره خدا کمکم کرد مثل همشه و با همون مهربونی ابدیش
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
yasamiin
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
yasamiin


تعداد پستها : 2958
Age : 36
Location : *ايران*تهران*خاكم*وطنم*.-~*¨¨`*~-.¸,.-~*¨¨`*~-.¸
Registration date : 2007-12-18

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Icon_minitimeالجمعة فبراير 29, 2008 8:51 am

: ساقيا امشب صدايت با صدايم ساز نيست....يا كه من بسيار مستم يا كه سازت ساز نيست...
ساقيا امشب مخالف مي نوازد ساز تو...يا كه من مست و خرابم يا كه تارت تار نيست


من اين شعرو خيلي دوست دارم اغلب وقتي دلم ميگيره با خودم زمزمه ميكنم Wink
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
magnoon diab
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
magnoon diab


تعداد پستها : 7074
Age : 659
Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...!
Registration date : 2007-12-05

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Icon_minitimeالجمعة فبراير 29, 2008 9:57 am

تق تق تق
اجازه استاد
من می تونم بیام داخل
آخیش کلاس تعطیله کسی نیست
کسی نیست اهای کسی نیست
من برم
اااااااا
سلام استاد شما کجا بودید
ببخشید اصلا حواسم نبود
حالا چرا جای میز و صندلیتون عوض کردید
نکنه به خاطر اون مارو عقربا بودش
آخیش دیدید استاد چقدر ناز بودن
دیگه الکی که نیست به من می گن محبوبه مارگیر
راستی استاد از این مرجان خبری دارید
چند روزه جیغ نزده دلم گرفته
استاد دستم به دامنتون یه کاری بکنید یه جیغ بزنه
خیلی خوش می گذره حسن
ببخشید استاد من نفهمیدم آخه اینجا اسم کی حسنه

چی استاد منو جواب دادن درس
من بلد نیستم
بازم برم سطل آب دست بگیرم
من رفتم آخر کلاس
فقط خیلی سنگینه
می تونم اباش رو تو سر مرجان خالی کنم
خیلی کیف می ده حسن
ببخشید اسم کی حسن بود

من دیگه باید برم تنبیه بشم
فعلا خداحافظ

شاگرد آروم کلاس محبوبه مارگیر farao farao farao farao farao
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
s@ba
مشتاق
مشتاق
s@ba


تعداد پستها : 700
Location : تهران
Registration date : 2008-01-09

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Icon_minitimeالجمعة فبراير 29, 2008 12:36 pm

دلارام نوشته است:
s@ba نوشته است:
دلارام جون شما که گفتی من هم یاد تحقیقم افتادم ……. Crying or Very sad

خیلی چرت و پرته……… Sad

آقا معلم دارم دیوونه میشم……… باید تا بعد از عید تحویل بدم…….

اونم چی ……… نظر مسلمانان در مورد مثلث برمودا……. بعد تازه باید کنفرانسم بدم……. نزدیک 50 صفحه هست……. Crying or Very sad Crying or Very sad Crying or Very sad No No


من مطلب در این زمینه دارم
اگه خواستی بگو باهم همکاری می کنیم cheers Laughing


وابی خدایا این فرشته از کجا اومد.........

خیلی دوست دارم دلارام جون..........

تازه باید برم دانشگاه تهران هم مطلب جمع کنم............ چون خودش گفت کتاباش خیلی کم گیر میاد..............

ممنون میشم خیلی......... خیلی.............. I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
meysam-r
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
meysam-r


تعداد پستها : 1071
Registration date : 2007-12-28

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Icon_minitimeالجمعة فبراير 29, 2008 5:48 pm

Jany نوشته است:
وقتی آب را آروم با دست روی صورتم را پخش کردم
احساس کردم یه چیزی توی دلم شسته شد.نوبت دست و سرم که رسید دلم آروم گرفت.
عجب معجزه ایه در این وضو و نماز
از قاب کرمی رنگ وضوخانه بانک به آبی ملایم آسمون نگاه کردم.نسیم از پنجره گذشت و به صورتم رسید.
از شیشه کناری به پنجره نگاه کردم آسمون از پشت شیشه دودی قهوه ای مات بود.
دلم طاقت نیاورد من آسمون را همون طور آبی و بی آلایش میخواستم.
دوباره به اسمون نگاه کردم که به اندازه چهار طبقه نزدک تر بود. روحم تازه شد زیر لب تکرارا کردم
زندگی زندگی زندگی
چقدر قشنگ بود.دوباره به خدا فکر کردم که برای نزدیک شدن بهش با اسانسور به طبقه چهارم اومده بودم
و فراموش کرده بودم برای نزدیکی به او نیاز نداشتم راهی را طی کنم همون جا پشت میزم هم میتونستم
ذهنم و روحم را از سنگ و سیمان ساختمان دلگیر بانک عبور بدم و بهش برسم.
او همیشه منتظر منه تا دوباره پرواز را شروع کنم.
دیگه دلگیر و دلتنگ نبودم چون دوباره به وعده و قول خداوند ایمان اورده بودم.
دلتنگی من از سستی ایمانم بود و خوشحال که دوباره خدا کمکم کرد مثل همشه و با همون مهربونی ابدیش

سلام عزیزم هم از حدیثت مممنون

هم از متن قشنگی که نوشتی
از این که دلت بال و پرش رو دوباره پیدا کرده و دوباره آسمونی شده خوشحالم ...
Laughing واسه من بی پر و بال کنج قفس نشین هم دعا کن
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
meysam-r
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
meysam-r


تعداد پستها : 1071
Registration date : 2007-12-28

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Icon_minitimeالجمعة فبراير 29, 2008 5:50 pm

yasamiin نوشته است:
: ساقيا امشب صدايت با صدايم ساز نيست....يا كه من بسيار مستم يا كه سازت ساز نيست...
ساقيا امشب مخالف مي نوازد ساز تو...يا كه من مست و خرابم يا كه تارت تار نيست


من اين شعرو خيلي دوست دارم اغلب وقتي دلم ميگيره با خودم زمزمه ميكنم Wink

بحث ساز و زخمه هایی که بهش میزنی و ناله ها ش که برای ما زیباست اما واقعا نشونه هایی از دل شکسته است ...

شعر قشنگیه...
اومیدوارم دلت همیشه شاد باشه گلم Laughing flower
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
meysam-r
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
meysam-r


تعداد پستها : 1071
Registration date : 2007-12-28

كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Empty
پستعنوان: رد: كلاس روانشناسي و مشاوره...   كلاس روانشناسي و مشاوره... - صفحة 30 Icon_minitimeالجمعة فبراير 29, 2008 5:52 pm

magnoon diab نوشته است:
تق تق تق
اجازه استاد
من می تونم بیام داخل
آخیش کلاس تعطیله کسی نیست
کسی نیست اهای کسی نیست
من برم
اااااااا
سلام استاد شما کجا بودید
ببخشید اصلا حواسم نبود
حالا چرا جای میز و صندلیتون عوض کردید
نکنه به خاطر اون مارو عقربا بودش
آخیش دیدید استاد چقدر ناز بودن
دیگه الکی که نیست به من می گن محبوبه مارگیر
راستی استاد از این مرجان خبری دارید
چند روزه جیغ نزده دلم گرفته
استاد دستم به دامنتون یه کاری بکنید یه جیغ بزنه
خیلی خوش می گذره حسن
ببخشید استاد من نفهمیدم آخه اینجا اسم کی حسنه

چی استاد منو جواب دادن درس
من بلد نیستم
بازم برم سطل آب دست بگیرم
من رفتم آخر کلاس
فقط خیلی سنگینه
می تونم اباش رو تو سر مرجان خالی کنم
خیلی کیف می ده حسن
ببخشید اسم کی حسن بود

من دیگه باید برم تنبیه بشم
فعلا خداحافظ

شاگرد آروم کلاس محبوبه مارگیر farao farao farao farao farao

سلام گلم ...حسن کیه آبجی اینم مثل بیچهوست No

نه نه دیگه من یکی طاقت این یکی رو ندارم affraid

شوخی کردم...
نمی خواد دستت سطل آب بگیری بیا برو یه لیوان آب بیار بریز پای این گلدون که داره خشک میشه Laughing
اینم جریمه ات affraid
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
 
كلاس روانشناسي و مشاوره...
بازگشت به بالاي صفحه 
صفحه 30 از 40رفتن به صفحه : الصفحة السابقة  1 ... 16 ... 29, 30, 31 ... 35 ... 40  الصفحة التالية
 مواضيع مماثلة
-

صلاحيات هذا المنتدى:شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
 :: قسمت خانه و خانواده :: قسمت ازدواج و خانواده-
پرش به: