صندلي داغ

بهاره جون ... بيخيال شو ...

من... نه ارزش نشستن روي اون صندلي مورد نظر رو دارم ... نه حرف بدرد بخوري واسه گفتن

عسل جون ... شرمنده !!

بذار يكي ديگه بشينه ... يكي كه ارزشش رو داشته باشه

...

نه سلمان جون
بشین راست کار خودته
بشین این صندلی ارزش مندت میکنه
وقتی پاشدی بیشتر ارزشمند میشی

داش سلمان هیچ راهی نداره
کلی جماعت ذوق کردن وقتی تو نشستی رو صندلی داغ
تازه کار داریم باهات

كت و شلواري كه براي نشستن روي اين صندلي پوشيدم ... داره اذيتم ميكنه ... با كت و شلوار هيچ وخ راحت نيستم ...

درش ميارم و ميندازمش روي پشتي صندلي ... نفس عميق ميكشم و احساس راحتي ميكنم ...

انگشتام رو لاي هم گره ميكنم و ... شصت هام رو ميزنم زير چونه ...

لبهام رو يه كم اين ور اون ور ميكنم ( مثلا دارم فكر ميكنم !!)

كي ميخواد اولين نفر باشه تا ... اولين جواب من رو بشنوه ؟؟

اولين نفر يه امتياز ويژه داره ...

به دلخواه خودم به يكي از سوالهاي اون جواب كامل ميدم ... كامل كامل !! اما همين سوال رو اگه بقيه بپرسن ... نم پس نميدم

دومين امتياز ويژه براي كسيه كه ، سوالي بپرسه كه نتونم جواب بدم . منظورم سوالهاي خصوصي نيس !!

و سومي ... مال كسيه كه ، سوالي ازم بپرسه ... و من با اون سوال حال كنم !!

ممكنه هر سه تاش كار يك نفر باشه ... در اين صورت ... فقط دو تا از امتياز ها بهش تعلق ميگيره ...

اگه سه نفر مختلف بودن ... حدس ميزنم ، دو تاشون دختر باشن و يكي پسر ... !! معمولا دخترها سوالهاي بهتري ميپرسن ... احتمالا !!

من آماده ام ... زير صندلي رو آتيش كنين ...

اول من
سلام سلمان
خوبی؟

سلام

دنیا رو چجوری می بینی؟

خوشبختی از نظر تو؟

بد بختی از نظر تو؟

.................................

سلام ... ببخشيد كه دير شد !!

يه كم خسته ام ... الان اگه اجازه بديد ، چيزي نگم !!

ايشالا فردا تلافي ميكنم و دو برابر ژتونم حرف ميزنم

الهام و دلارام بايد منو ببخشن .

اين كار من خيلي پرروييه ... ايشالا از خجالتشون در ميام

تا بعد ...

حالا که فکر میکنم نگاهت به اطرافت کمی عمیقتر از بقیه هست ، یه سوال ویژه دارم...!

میخوام با همون ریز بینی ..بری جلوی آئینه و چهره ی خودتو کامل توصیف کنی .... جا نندازیاااا .. غلط گیری میکنم

سلام دلارام ... اولين امتياز ويژه نوش جونت ... حالش رو ببر

خوبم ؟

اگه جسمم رو ميگي ... رودست ندارم ... خوش خواب ... خوش خوراك ... خوش لباس ... تقريبا با هيچ چيزي مشكل ندارم !!

ميتونم حتي نشسته بخوابم !! هر غذايي رو بخورم و رودل نكنم (البته توي غذا خوردن سعي ميكنم دقيق باشم ... سر وقت بخورم ... كم بخورم

غذاهاي ناجور با همديگه نخورم ... خيلي وقته نوشابه نميخورم ... روي غذا آب خوردن ممنوع ... صبحانه ... هميشه بعد از نماز ... حدود 5:30

ترشي و ماست با همديگه ممنوع ... و ...)

هر لباسي بهم بدن ميوشم ... استعداد خريد لباسم صفره ... يكي از سخت ترين كارها واسم اينه كه ... با مامانم يا الهام برم خريد لباس ...

وحشتناكه ... (همه ي زن ها اينجوري ان ؟؟)

خلاصه ... جسمم از زندگي كردن سختي نميكشه ... با همه چيزي كنار مياد !!

اما روحم ... !!

سخت گير ... دل نازك ... رويايي ... (بذار بيشتر نگم كه تريپ غمناك ميشه و باروني !!)

بذار اين رو بگم ... روحم خيلي بده ... بد اخلاق ... پر حرف ... خود خواه ... !!

يا بايد دل يكي رو بشنه يا اشك كسي رو درآره ... بايد ببرمش پيش دكتر ... اما دكتري نميشناسم ... كسي هست ؟؟

اووووه براي يك كلمه ، اينقدر جواب !! خدا بقيه اش رو به خير كنه !!

سلام الهام جان ...

دنيا ... مممم !!

قشنگه ... حتي شلوغي مرگ آور تهران ... حتي حلبي آبادهاي زوار در رفته ي مشهد !! ... زاينده رود كثيف و گل آلود اصفهان (من هفت هشت

سال پيش اينجوري ديدمش !!)

لازم نيست از شكوه و وقار طبيعت چيزي بگم !! طبيعت الهام بخش خوبي و زيبايي هاست !!

اما وقتي همه چي رو ميشه قشنگ ديد كه ... وجود خودت رو زشت ببيني !! سراسر عيب و نقصينه !!


خوشبختي يكيه و در عين حال هزاران هزار !! نميدونم كدومش رو ميخواي ازم بپرسي !! اون يكي رو كه خودت خيلي خوب ميدوني ... بذار

چند تا از اون هزاران هزار رو بگم ، كه به عقل ... نيم بندم ميرسه !! ... قبوله ؟؟

خوشبختي وقتيه كه براي هر سوالي ، حداقل ده تا جواب داشته باشي اما ... توي انتخاب ترديد نكني و مرتكب اشتباه نشي !!

وقتيه كه دستت رو براي زدن سيلي ... بالا ميبري اما ... با ضربت عشق ، غرور خودت رو ميشكني و دستت رو آروم پايين مياري و گونه ي طرفت رو

با لبخند نوازش ميكني...

وقتيه كه ... داري و ... ميتوني حسابي بخوري و كيف كني اما ... چلو مرغ رو ميدي به همسايه و خودت ... نون خالي به دندون ميكشي !!

وقتيه كه ميتوني گريه كني ...

از دروغ گفتن بترسي

كسايي باشن كه بهت محبت كنن

همه رو عاشقانه دوست داشته باشي و ...

دست آخر ... كوله بارت براي سفر ، هميشه دم در ... آماده باشه !!



بدبختي ... بازم يكي و چند تا ... منم با اجازه چند تا از همون چند تا رو ميگم ...

نتوني به كسي كه دوسش داري حالي كني كه دوسش داري ...

نتوني دوستات رو براي خودت نگهداري !!

به روزمرگي عادت كني و بقول آق مولم فكر كني كه داري فكر ميكني !!

احساس كني دنيا باهات سر جنگ داره

توي تنهايي نتوني خودت رو پيدا كني ... (چه برسه به بقيه !!)

تواناييت رو صرف منافعت كني ... نه اعتقادت !

روزي فكر كني خودت راه رو بلدي و راهنما نميخواي !!

از تاريكي و سياهي باكي نداشته باشي و ... از همه بدتر

مجبور باشي هر شب ، نون خشك و پنير پلاسيده ي ليلا رو بخوري (بوووف ... خنده ي ناگهاني !!)

آقا سلمان انقدر روی این صندلی وول نخور .. یه دفعه میبینی بریون میشی

حالا سوال من:

1- تا حالا شده غم و شادی رو یکجا با هم داشته باشی؟؟ ظاهرت تونسته کدوم رو نشون بده؟؟؟

2- اولین باری که حس کردی دلت لرزیده کی بوده؟؟

ليلا جان ... خوشم اومد ... حتما اين كار رو ميكنم ... اما الان نه ...

چهره ي الانم نه ...

بذار وقتي بيام و خودم رو تصوير كنم كه ... بتونم از درخشش چشما و لبخند روي لبهام بگم !!

ايشالا شب !!

---------------------------------------------------------------------------

از بهاره جان هم فرصت ميخوام تا حرفهام رو جم و جور كنم و شب يه جواب كامل و بي نقص بدم !

بخصوص سوال اوليه ... يه كم سخته ... بايد همه ي خاطره هام رو بگردم !!

ايشالا شب !!

ببخشيد !!

ممنون
من تا شب منتظر میمونم
امیدوارم ریز حرفم رو گرفته باشی

وقتی حوصله ات سر میره چکار می کنی

ليلا ... من هيچ وقت ديد قشنگ و كاملي نسبت به مسائل نداشتم و ندارم ... اين نظر لطفته .

رفتم و يه تيكه آينه شكسته (آينه هم بايد با كسي كه ميخواد خودش رو توش نگا كنه هماهنگي داشته باشه ديگه !!) از لبه ي تاقچه ي زير زمين ...

الان كنار مونيتوره ... !! دو و نيم وجب بلنديشه ... شبيه يه مثلثه ، با ساقهاي بلند ... طول قاعده يك وجب ... اطرافش شكسته است و كج و كنجول


اولين چيزي كه نظر خودم رو جلب ميكنه ... خال بالاي لبمه ... سمت چپ ... از خال نوال بزرگتر نيست !! جاش يه كم فرق داره ... درست زير گوشه ي

انتهايي سمت چپ بيني م ! توي يك سوم بالايي ، فاصله ي لب و بيني نشسته ...

يه بار گفت : هر كه دارد خال روي ، آن نشان آبروي (جمله ي كسي بود كه يه زماني خيلي برام ارزشمند بود !! توي سوال بهاره بيشتر ميگم) !! اما خال من

نشون بي آبرويي منه ... اين يه دونه خال ميگه : يه دونه قلب داشتي تو هستي ، به گند كشيديش رفت پي كارش ...

چاهار روز ميشه صورتم رو اصلاح نكردم ... !! كم پشته ، هم ريش هم سيبيل ... زشت نيست ... من كه ازش بدم نمياد ! اما مهم نظر يكي ديگه است !

لبهام وا ميشه ... گونه هام قلمبه ميشن ... صورتم پر از خنده است (عجب حرفي ...)

حالت معمولم همينجوريه ... برام مهم نيس !! اي ... هفته اي يه بار با ماشين ، از ته ميزنمش ... اما اين دور بيهوده هميشه همينيه كه هس !!

گاهي ديگه حوصله اش رو ندارم ... !!

لبهام قرمز و پر التهابه ... شصتم رو ميذارم روي لبهام ... آروم حركت ميدم ... از ابتدا تا انتها ... نرمه و داغ ... دهنم كوچولو موچولو و دخترونه نيس ...

معمولي يه كم قشنگتر !!

معمولا لبهام ... خيلي وقتها ، نشون دهنده ي احساساتم ميشن ... حالات مختلف ...

فاصله ي موهاي سرم با ابروهام دقيقا به اندازه ي طول يه انگشت كوچيكه ي خودمه ... موهاي گوشه ي پيشونيم هم يه كم عقب رفته !!

بچه كه بودم موهام طلايي بود ... الان قهوه ايه ... روشن (يه كم) ... صاف و بدون حالت . لخت نيس !! بلند شده اش يه كم موج دار ميشه .

وسط پيشونيم ، متمايل به سمت راست ، يه رد گرد كوچيك خود نمايي ميكنه ... رد شيطنت دوران آبله مرغونه ... اون روز رو دقيقا يادمه ... مهر ماه بود

چشمام ...

عنبيه قهوه اي ... دورش (صلبيه ؟؟) سفيد يكدست نيست (مثل دلم !!) چند تا رگ كوچيك هم توش ديده ميشه . پر فروغ نيس (عين ستاره ي اميدم!)

بيني معمولي ... يه كم انحنا به بيرون (كم) ... صورتم كشيده است ... نه بيضي نه مستطيلي ...

وقتي ميخندم وسط لپام سوراخ نميفته ... وسط چونه ام هم بدون خطه

تقريبا لاغرم ... 188 قد ... 71 تا 75 هم وزن

استخون گونه ام ، براومدگيش هست اما خودش پيداش نيست ...

صورتم لك و پيس نداره !! فقط يه دونه خال .

صورتم سفيد نيست ... سياهه ... تريپ سوداني نه بابا سياه چي ؟ خالي بستم

يه كم سبزه ام اما نه مثل رنگ پوست مصري ... اي ... همچي بفهمي نفهمي ...

وقتي حرف ميزنم معمولا خنده رو و مهربون نشون ميدم ... معمولا از حركت اجزاي صورت و دست هم ، براي رسوندن منظورم زياد استفاده ميكنم

اوووه ، اوووه ... آينه غصه اش شد بس كه نشستم جولوش ... آينه رو ميذارم كنار مانيتور و ... نقطه رو ميذارم آخر اين جمله هاي بدرد نخور .

بهاره جان ... دو دل ام كه منظورت رو درك كرده ام يا نه !!

شادي و غم با هم ؟؟

فكر ميكنم حالتهاي عارفانه و عاشقانه اينجوري باشه ... از دلتنگي و دوري اشك ميريزي اما ... بخاطر افسون فريبنده ي عشق توي پوستت نميگنجي ...

اما اگه منظورت دربرخورد با مردمه ... توي خونه ... كلاس ... خيابون ...

فكر ميكنم تا حالا موضوعي نبوده غير از عشق كه بتونه آدم رو همزمان خوشحال و غمگين كنه (نميدونم !!)

خيلي دوست دارم غمگين باشم و خودم رو شاد نشون بدم ... اما متاسفانه عرضه اش رو ندارم ... فكر ميكنم در برخورد با مردم ، نميتونم شادشون كنم

تو چي فكر ميكني ؟ من نميتونم ؟

بيشتر راهنماييم كن ... !!


لرزيدن دل در برابر آدم منظورته ديگه ؟

ابتدايي ... اول يا دوم بود !! در حد همون دلدادگيهاي بچگونه ...

اين جواب كوتاه قانع كننده است ؟ ميتوني بازم بپرسي و بيشتر راهنماييم كني تا جواب كامل تري بدم

مريم جان ... ممم !!

وقتي بي حوصله ام ...

قبلا ميرفتم سراغ بازي كامپيوتري . اما الان كه چند ماهه تو تركم و سراغش نميرم

كتابهايي كه دوست دارم ... مرتب كردن فايلهاي كامپيوتر

خوابيدن ... كارهاي بيخودي مثل مرتب كردن دور و ور ، و ... چيدن وسايل تو قفسه

و از همه قوي تر و موثر تر : فكر و خيال و اوهام و خيال پردازي ... هم افكار موهوم و هم

نقشه كشيدن براي ساختن دستگاهها و ايده هايي كه توي ذهنمه ...

موسيقي ...

ولي اگه بيحوصلگيم خيلي گير سه پيچ داده باشه ... فقط همون مثل لش افتادن و خيالبافي ...

میخوام یه چیزی بگم ... نمیدونم از دیدنش ناراحت میشی یا نه .... ولی میخوام که بهم بگی..


قبلآ نه .. ولی حالاها یه جورایی منو یاد یکی میندازی که ازش متنفر شدم! وتا ابدالایام زندگیم ازش گریزونم! نمیدونم چرا.. شاید تویه نت یا پشت گوشی با هر مردی که سنشو ندونم و یجورایی مدل حرف زدنش به دلم بشینه ازش متنفر میشم! ... نمیخوام بگم که این حسو نسبت به شما دارم ...
ولی میترسم! شاید لازم نبود این حرفو بزنم .. منتها من دوست دارم دیگران برام مهم و عزیز باقی بمونن!

چند بار متن بالا رو پاک کردمو دوباره نوشتم .... حالا میذارم بمونه ///

بهم بگو من این حسو چطور میتونم از خودم دور کنم؟

یا بهتر بپرسم اگه شما همچین حسی داشتی چیکار میکردی؟

من ؟

من يه مرد ام ... يه مرد از نوع كوچولوش

اوني كه ازش گريزوني ... يكي توي نت بوده ؟؟ من اگه بخوام نظرم رو بگم بايد كل ماجرا رو بدونم حاضري چند لحظه جات رو با من عوض كني ؟

تو بشيني روي صندلي و ... من بشم آقاي مجري !!


از صراحتت ممنونم ... اين خيلي برام قابل احترامه !!

من از قلب و احساس زن چيز زيادي حاليم ني !! ميدونم ، زن ... خيلي شكننده است . پاك و لطيف ( واقعا اينجوريه ؟؟)

سعي ميكردم ... نبينمش ... فراموشش كنم ... نشنوم و نخونمش !!

اين جوري خودم راحت تر بودم ...

نميدونم !! شايد اين ها رو ميگم كه ، خودم رو از سنگيني جواب خلاص كنم !!

Arakadrish نوشته است:

من ؟

من يه مرد ام ... يه مرد از نوع كوچولوش

اوني كه ازش گريزوني ... يكي توي نت بوده ؟؟ من اگه بخوام نظرم رو بگم بايد كل ماجرا رو بدونم حاضري چند لحظه جات رو با من عوض كني ؟

تو بشيني روي صندلي و ... من بشم آقاي مجري !!


از صراحتت ممنونم ... اين خيلي برام قابل احترامه !!

من از قلب و احساس زن چيز زيادي حاليم ني !! ميدونم ، زن ... خيلي شكننده است . پاك و لطيف ( واقعا اينجوريه ؟؟)

سعي ميكردم ... نبينمش ... فراموشش كنم ... نشنوم و نخونمش !!

اين جوري خودم راحت تر بودم ...

نميدونم !! شايد اين ها رو ميگم كه ، خودم رو از سنگيني جواب خلاص كنم !!

هر آدمی یه سری راز داره که مثل خوره میافته به جونش... ولی نمیخواد حرف بزنه ...دلیل هم داره!
من همین ادمم

...

یه سوال ...

چی ازت بپرسم ؟

که جوابش رو نمیدونی

...

سلام عزیزم ...چندتا سوال یا همه شو جواب بده یا هیچ کدوم رو
اگه نتونی جواب بدی باید کل فروم رو چلوکبابی نایب دعوت کنی و شام بدی ... (خواستم بگم تهرون رو بلدم ها )

1- چرا دو ذره باردار به هم نیرو وارد می کنند با استفاده از نظریه نسبیت انیشتین و کوارک ها و ذرات مجازی؟

2-ریاضیدانان و دانشمندان معتقدا که جهان 11 بعد دارد که 3 بعد باقی مانده و باقی شکسته ؟ یازده بعد رو توضیح بده و علت شکستن آن 8 بعد رو بگو؟

3-آیا کل جهان فقط برای زمینیان است یا در کهکشان ها و کرات دیگر نیز زندگی هست ؟

4-آیا خدا میتونه سنگی خلق کنه که خودش نتونه بلند کنه؟

5- بودن یا نبودن شما(یعنی سلمان خان گل گلاب) چه تاثیری در جهان داره؟

6- ایشا الله قسمتت بشه مکه بری؟ هرکس پیش دوست عزیزی بره واسه نشون دادن علاقه اش کادو میبره... وقتی رفتی خونه خدا چی براش میبری؟

7-نظریه ریسمان ها رو قبول داری؟ (نظریه ریسمان جهان های موازی توسط ریسمانهای مجازی بهم متصل شده که انرژی از این طریق بین جهانها رد و بدل میشود)آیا با قانون بقای انرژی تناقض نداره؟


.......................

بچه ها همتون از الان خودتون رو دعوت بدونین واسه شام تو چلوکبابی نایب تو خیابون ولیعصر
امین که شام نداد بگذارین داداش سلمان جورش رو بکشه مرام و معرفته دیگه

meysam-r نوشته است:

سلام عزیزم ...چندتا سوال یا همه شو جواب بده یا هیچ کدوم رو
اگه نتونی جواب بدی باید کل فروم رو چلوکبابی نایب دعوت کنی و شام بدی ... (خواستم بگم تهرون رو بلدم ها )

1- چرا دو ذره باردار به هم نیرو وارد می کنند با استفاده از نظریه نسبیت انیشتین و کوارک ها و ذرات مجازی؟

2-ریاضیدانان و دانشمندان معتقدا که جهان 11 بعد دارد که 3 بعد باقی مانده و باقی شکسته ؟ یازده بعد رو توضیح بده و علت شکستن آن 8 بعد رو بگو؟

3-آیا کل جهان فقط برای زمینیان است یا در کهکشان ها و کرات دیگر نیز زندگی هست ؟

4-آیا خدا میتونه سنگی خلق کنه که خودش نتونه بلند کنه؟

5- بودن یا نبودن شما(یعنی سلمان خان گل گلاب) چه تاثیری در جهان داره؟

6- ایشا الله قسمتت بشه مکه بری؟ هرکس پیش دوست عزیزی بره واسه نشون دادن علاقه اش کادو میبره... وقتی رفتی خونه خدا چی براش میبری؟

7-نظریه ریسمان ها رو قبول داری؟ (نظریه ریسمان جهان های موازی توسط ریسمانهای مجازی بهم متصل شده که انرژی از این طریق بین جهانها رد و بدل میشود)آیا با قانون بقای انرژی تناقض نداره؟


.......................

بچه ها همتون از الان خودتون رو دعوت بدونین واسه شام تو چلوکبابی نایب تو خیابون ولیعصر
امین که شام نداد بگذارین داداش سلمان جورش رو بکشه مرام و معرفته دیگه

وای میثم جان
ای ول داداش
خیلی وقت بود چترمون رو بسته بودیم فرصت نمیشد پهنش کنیم
انگار خدا داره قسمت می کنه

به نظرت پدر بودن چه حسی داره
کامل توصیف کن