صندلي داغ

منم آماده هستم
من باید کی رو بزنم

nasim نوشته است:

بازم تو مرجان منو نجات دادي ديگه جزغاله كه چه عرض كنم خاكستري شدم در دست باد ممنونم


راستي منم آماده ام

قابلت رو نداشت

آقا یکی دست ما رو هم بگیره ...

من چیکار میتونم بکنم ؟

اولین هیحان رو من تزریق می کنم

آموزش رایگان ورزش بسیار جذاب کشتی کج
زیر نظر اساتید مجرب این رشته ورزشی پر طرفدار
محبوبه و باتیستا

با ما تماس بگیرید

مجنون شانت

nAvId نوشته است:

آقا یکی دست ما رو هم بگیره ...

من چیکار میتونم بکنم ؟

شما هیچکار نبادی بکنید
من فقط واسه ی تمرین کشتی کجم نیاز به رقیب دارم
تو رقیب من می شی بهت قول می دم زیاد نزنمت
فقط در حد شکستن دست و پا و سر یا شاید هم گردنت همین
زیاد نمیزنمت فقط نوازشت می کنم
قبول

یالا آقا مجید صندلی رو آتیش کن ببینم...
زود باش...هیزم هم برات میاریم یا صندلیت مدرن شده
و با برق کار میکنه

Jany نوشته است:

یالا آقا مجید صندلی رو آتیش کن ببینم...
زود باش...هیزم هم برات میاریم یا صندلیت مدرن شده
و با برق کار میکنه

مرجان جونم بیخود حرص نخور
یکی باید پیدا بشه خود آق مجید رو آتیش کنه
شازده الان چند روزه که تشریف ندارن
بعد همه میگن چرا من خشنم
همه ش تقصیر خودتونه

آقا موافقيد سري جديد صندلي داغ رو راه بندازيم ؟

MajidDiab نوشته است:

آقا موافقيد سري جديد صندلي داغ رو راه بندازيم ؟

من که خیلی وقته گفتم آتیش کنی...
راش بنداز ببینیم

Jany نوشته است:

MajidDiab نوشته است:

آقا موافقيد سري جديد صندلي داغ رو راه بندازيم ؟

من که خیلی وقته گفتم آتیش کنی...
راش بنداز ببینیم

خوب داوطلب ندارييييم ؟
لبـــــــــــــــــــــــــــود

من یه پیشنهاد بدم...؟؟
یکی از اونایی که گاه به گاه سر میزنه رو بشون روی صندلی
تا مجبور بشه برای جواب دادن به سئوالات بچه ها هم که شده بیشتر بیاد..
اینجوری میتونیم دوباره جمعشون کنیم
به جون خودم خیلی فسفر سوزوندم....

سلام این صندلی یه مدتیه که فکر کنم سرد شد
با اجازه شما من یکی رو می شونم روی این صندلی و از محبوبه هم
میخوام تا اونجایی که می تونه درجه رو زیاد کنه
مرجان هم بی زحمت به من کمک کنه

خوب حالا...

گلی خانوم
عروس دایی عزیزم
نسبت فامیلی اونم فامیل شوهر بودن ایجاب میکنه که من شما رو روی این صندلی داغ بشونم
مرجان و محبوبه هم خواهر شوهر بودن خود رو ثابت کنند (البته جدا از شوخی خداییش خیلی خواهر شوهر خوبی هستند به نظر من نظر گلی خانوم
رو توی سوالام ازشونمی پرسم)
گلی خانوم شروع شد.....

1- کلمات زیر رو توصیف کن:
صداقت
صفا
صمیمیت
دروغ
مهربانی
مادر
دوست
زیبایی
طبیعت


خواهر شوهر


دخترعمه شوهر

2- زندگی زیباست یعنی چی؟
چند تا دیگه هم هست باشه برای بعد

نسیــــــــــــــــــــــــــــــم چه جراتی کردی؟
عروس فامیل رو نشوندی روی صندلی نگفتی
صبح قشون کشی میشه...
من اصلا بد جنسی نمیکنم...مثل همیشه
در رو باز میکنم که نسوزه اونم یه کم چون هوا سرده
میترسم نصفی قندیل ببینده نصفیش هم
که زبونم لال...
و اما سئوال...سئوال...سئوال
میام...هنوز که روز اوله...

nasim نوشته است:

1- کلمات زیر رو توصیف کن:
صداقت
صفا
صمیمیت
دروغ
مهربانی
مادر
دوست
زیبایی
طبیعت


خواهر شوهر


دخترعمه شوهر

2- زندگی زیباست یعنی چی؟
چند تا دیگه هم هست باشه برای بعد

اولا نسیم خانم گلم سلام امیدوارم حال پسر گلتون خوب باشه از اینکه بنده را رو صندلی مهرومحبتتون نشوندین ممنونم بالاخره شما هم از طایفه ی شوهریدو نمیشه بیشتر از این ازتون توقع داشت دیگه بیشتر ادامه نمیدم که مصونیت جانی ندارم...........
خلاصه که سوختم بد جور................
اینم دستتون درد نکنه..................
اما سوالای قشنگتونا میام جواب میدم الان باید برم پیش امیر نمیتونم بمونم
الان فقط میخواستم عرض ادب کنم به ساحت همه ی فرومیهای عزیز
تو رو خدا اصلا رو دروایسی نکنینامن که حالا دارم میسوزم یه باره بیاید هیزمشا زیا کنین
پس فردا یکیتون عنر عنر پا نشه بیاد بگه من یادم رفته ترقه بذارم زیر صندلیش وبرم
خلاصه ما گفتنیا رو گفتیم
راستی بچه ها هیچ کی میدونه چرا هوا یهو اینم تو زمستونی اینقدر گرم شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/سابقه نداشته!!!!!!!!!!!!!

Jany نوشته است:

نسیــــــــــــــــــــــــــــــم چه جراتی کردی؟
عروس فامیل رو نشوندی روی صندلی نگفتی
صبح قشون کشی میشه...
من اصلا بد جنسی نمیکنم...مثل همیشه
در رو باز میکنم که نسوزه اونم یه کم چون هوا سرده
میترسم نصفی قندیل ببینده نصفیش هم
که زبونم لال...
و اما سئوال...سئوال...سئوال
میام...هنوز که روز اوله...

مرجان جونم کاشکی دیروز نخندیده بودم
به خاطر اولکاش که نوشتی ودفاع کردی ممنون ولی اخرکاش که دیگه سنگ تموم گذاشتی خواهری
اخه من هیچی دلت واسه داداشت نمیسوزه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هم دنبال داروی سوختگی هم قوطی یه لیتری ضد یخ اونم تو صف تعویض روغنی!!!!!!!!!!
حالا میذاشتی با یه درد بسوزم و بسازم..............
مگه نسیم خانم نبینمت!!!!!!!

گلی خانوم بهونه نیار فامیل شوهر بودن که همش خوبی نمیشه یه ذره هم بدی داره (خنده)
زود تند سریع جواب بده اگه میخوای طبق سنت گرامی فامیل به تور پیتزا خریدن نیفتی
اگه هم نمیخوای به صمد بانو بگم بیاد خدمتت
خود دانی خانوم

صداقت:چیزیکه اگه زنگار دلامونا ازش بگیریم شاید یه گوشه کنار ی خلوت کرده باشه و بگه منم هستم
صفا :فکر کنم اینم رو بشه تو کوچه پس کوچه های اشتی کنون پیدا کرد......
صمیمیت:یعنی چیزی که بین ما فرومیهاست....
دروغ:چیزی که ادما را بی هویت میکنه...من از دروغ ودروغگو متنفرم....
مهربانی: کار هر کس و هر دلی نیست.............


مادر:تو کلام وصف نمیشه اما عشق تنها کلمه ای که تو ذهنم نقش بست.......مادرم ای معنای وجودم ای تنها حقیقت زندگیم هر چه در کتابهای لغت گشتم نتوانستم کلمه ای بیابم که تو را انطور که بایدو شاید وصف کند پس با جسارت تمام و با اذن تو در مقابل مقام والایت زانو میزنم وبا هم همان نام مادر خطابت میکنم..........گستاخی وبی تجربگیهامو به کرمت ببخش مادر..........
دوست:اگه دنبال کلیشه وشعار هستی یعنی مثلا کتاب.......
زیبایی:خدا زیباست وزیبایی را دوست دارد(وهیچ چیز قشنگ تر از زیبایی سیرت ادما نیست)
طبیعت:یعنی زندگی ادامه دارد..........


خواهر شوهر اگه شوهرشا برداری ادما یاد چیزای خوب میندازه..........البته شوخی ای بیش نیست مرجان ومحبوبه بیشتر از هر کس اینا میدونن من اونا را خیلی دوست دارم.......پس برو کنا بذار باد بیاد...........


دخترعمه شوهرا ادما یاد صندلی داغ میندازه و صف دکتر شکوری..........میدونید که!
زندگی زیباست یعنی چی؟

همه میگویند:
این آینه ها،
که تماشا گه توست،
رنگ و رو رفته شدند!
همه میگویند:
این خاطره ها،
که گذشت است زمانهای دراز،
از تن حادثه شان،
خسته و کهنه شدند!
همه میگویند:
ما پیر شدیم!
تو بگو باور من،
کی زمان،
چهره ما را اینسان،
پیرو فرتوت،
در این آینۀ تار انداخت،
که نفهمیدم من؟!
کی،
همه خاطره ها مان با هم،
کهنه شد،
رفت از یاد؟!
پس چرا من،
هر روز،
روی ماهت را باز،
مثل آن روز نخست،
شاد و بی سایه و نو میبینم؟
پس چرا من،
هر روز،
بیشتر از دیروز،
دوستت میدارم؟!
پس چرا من،
از تو،
نشدم خسته و
عاشقترم هر روز به تو؟!
تو بگو باور من،
این زمان از دل ما جا مانده،
یا که ما جاماندیم،
از هراس گذر عمر
و از چرخ زمان؟!!!
با همه ی این اوصاف زندگی وقتی زیباست که عشق حرف اولا بزنه.......
نبود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!.....مارفتیم.........

نسیم خانم اگه کلمه ی دیگه ای تو لغت نامتون بی تعریف مونده تورو خدا اصلان خجالت نکشینا!!!!!!!!!!!!1

به به به می بینم یه آشنا نشسته رو صندلی
عروس بزرگ، خاندان خودمونه باید دق دلیمو سرش خالی کنم
با اجازه بزرگترا من یه نموره درجه این صندلی تا آخرش زیاد میکنم
دلم می خواد عروسمون برنزه بشه الان برنزه بودن مده
خوب از شوخی گذشته گلی جونم به سوالات این خواهر شوهر کوچیکت جواب بده

1-جارو دستی چیه.
2- some bady یعنی چه.
3-تند زود سریع بگو نظرت در مورد شخصیت های زیر چیه.
امیر حسین:
مرجان:
وائل:
محبوبه:
مریم:
شانت:
ابوالفضل:
عسل:
پیتزا:
دوسیب بهتره یا نعنا:
مادر مادر مادر مادر مادر مادر مادر شوهر:
4- بزرگترین آرزوت تو زندگی:
5- از اینکه یک مادر هستی چه احساسی داری.
6- بزرگترین آرزوت برای فرزندت.
7-نظرت در مورد انگشت و صمد خانم چیه:
8-زیباترین لحظه تو زندگیت چی بود.
9- آخرین باری که خندیدی کی بود.
10-بزرگترین هدیه ای زندگیت که خداوند بهت داد. (نمی خوای بگی می دونم چیه اینکه من خواهرشوهرت هستم
خودش بزرگترین هدیه زندگیت به شمار می ره نه)
.

دیگه بسته گناه داری نوبتی هم باشه نوبت مرجانه
مرجان جونم بیا جلو و نشون بده خواهرشوهر گریت رو

Saghar نوشته است:

نسیم خانم اگه کلمه ی دیگه ای تو لغت نامتون بی تعریف مونده تورو خدا اصلان خجالت نکشینا!!!!!!!!!!!!1

نه گلی خانوم بسه همینکه من را مورد لطف و مرحمت قرار دادید و فرمودید که من شما را به یاد صندلی داغ و دکتر شکوری می اندازم کافیست
واقعا شرمنده فرمودید
محبوبه جان زود باش درجه رو هر چی می تونی بالا ببر
مرجان پس اون سوالای مشکلت کو؟
نکنه............؟
ممنونم خیلی جملاتت زیبا بود و اون شعری که نوشتی از همه اونا زیباتر
دست شما درد نکنه

احوال گلی خانوم؟
چه می کنی با محبت های خانواده شوهر؟
اگه از هر نظر آمادگی یه سفر کوتاه یا بلند رو داشته باشی و همچنین قصدش رو، کجا رو انتخاب می کنی؟
وقتی می خوای بری خرید، نه خرید خونه هاااا، خریدهای خاص مثل خرید عید، دوست داری با کی بری؟
وقتی بچه بودی دوست داشتی چه کاره بشی؟
اهل رویا بافی هستی؟ اصلا به انرژی مثبت رویای خوب اعتقاد داری؟

جارو دستی چیه. چیزیه که اگه رو جهازتون نیست خواهر شوهر نباید بدونه
[/ some bady یعنی چه.: منا یاد عزیز ترین برادر شوهرم میندازه که من بهش میگم داداشی...سلامت باشی داداش گلم
3-تند زود سریع بگو نظرت در مورد شخصیت های زیر چیه.
امیر حسین:وجودش به زندگیم معنامیده ........بوی جون رو توی وجودش حس می کنم......
مرجان:تنهایی وجای خواهر نداشتما واسم پر کرده.....نوشتهاشا که نگو!!!!1انگار قلمش مامور شده حرف دل بزنه وبس..من خراب حرف حرف دست نوشتهاشم........................
وائل:باوجود مرجان خوانندگیش برام معنا پیدا کرده........
محبوبه:منا یاد شادی و گرمی و هر چی که شادی توشه میندازه..........
مریم:جای خواهر بزرگمه...........
شانت:یادعمرودیاب می افتم که فروختیش به این یارو.........اینکه سرنوشت باحالی در انتظارشه..................
:ابوالفضل:اگه منظورت ساقی کربلاست حقیرتروعاجزترازانم که در وصفش بگویم اما ابوالفضل خودمون : میوه ی دل مریم خانومه
عسل:ادما یاد نارنجک خمپاره ارپی جی بازوکا ........از این جور چیزا میندازه!
پیتزا:2باره عمه جون میخوان پیتزا بدن؟!
دوسیب بهتره یا نعنا:اخ گفتی و زدی اتش به جونم......داداشی زغالا بذار من دوسیبا سوار کنم.........محبوبه جون اتیش گردون کوش؟!
مادر مادر مادر مادر مادر مادر مادر شوهر:اگه مادر شوهر7رامی گی نمیدونم چون من توشجره نامه ی خانوادگی مادرشوهر فقط تا هاجرا امارشا دارم!!!!!!!!!!!!!
4- بزرگترین آرزوت تو زندگی:اینکه زندگیم بی هدف وعمرم بی معنا طی نشه اینکه حداقل وجهه ادمیت را باخودم به دیار باقی ببرم.....................................
5- از اینکه یک مادر هستی چه احساسی داری.مگه احساس اونم احساس مادری فقط یه کلمه هست که میخوای من با چندتا حرف واست تصویروتوصیف کنم............
6- بزرگترین آرزوت برای فرزندت.:عاقبت به خیربشه وعمرش با عزت باشه..........
7-نظرت در مورد انگشت و صمد خانم چیه:من صمدما خیلی دوست دارم........خودشم میدونه...مگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
8-زیباترین لحظه تو زندگیت چی بود:وقتی واسه اولین بارشکوه عشق حرمسرای دل را دودستی تقدیم داداش تو کرد واون شد صدر نشین قلب کوچیک من..............
9- آخرین باری که خندیدی کی بود.:همین الان که یاد انگشت توافتادم...........
10-بزرگترین هدیه ای زندگیت که خداوند بهت داد. (نمی خوای بگی می دونم چیه اینکه من خواهرشوهرت هستم
خودش بزرگترین هدیه زندگیت به شمار می ره نه: :اینا که شک نکن چون من الان 2تا پدر مادرو 4تا داداش گل و3تاخواهر از گل بهتر دارم...واین از دیدمن هدیه ی باارزش وگرانبهاییه........اما یه پاورقی هم داره که اونم نعمت سلامتیه که اینم هرکی داره باید فقط بگه خدایا شکرت.................
خدایا من در کلبه ی حقیرانه ی خود چیزی را دارم که تو در عرش کریایی خود نداری من چون تویی را دارم و تو چون خود نداری...................
خدایا توراهزاران بار شکر................

دلارام نوشته است:

احوال گلی خانوم؟
چه می کنی با محبت های خانواده شوهر؟
اگه از هر نظر آمادگی یه سفر کوتاه یا بلند رو داشته باشی و همچنین قصدش رو، کجا رو انتخاب می کنی؟
وقتی می خوای بری خرید، نه خرید خونه هاااا، خریدهای خاص مثل خرید عید، دوست داری با کی بری؟
وقتی بچه بودی دوست داشتی چه کاره بشی؟
اهل رویا بافی هستی؟ اصلا به انرژی مثبت رویای خوب اعتقاد داری؟

ممنونم دلارام عزیزم
میدونی دوست خوب من تا سفر را چی معنی کنی اخه میدونی هیج جا سیاحت دل نمیشه من میخوام اگه حتی یه روز به عمرم مونده باشه
برم زیر ناودون طلای حضرت حق وایسم و با زبان دل باهاش حرف بزنم...........البته همین جا هم میشه ولی اونجا یه چیز دیگست.........
من دوست دارم همیشه تنها برم خرید..............
من خیلی میخواستم مهندسی معماری بخونم قبول هم شدم ولی نشد که بشه!!!!!!!!!
سوپر استار سینما هم میخواستم باشم.............
یه چیز بگم کلی بخندی ارزو داشتم نفر اول مسابقات رالی هم باشم ولی ...............
رویا بافی رااهلش نیستم ولی به اونچه که گفتی اعتقاد دارم............
طیف خوبی داره

سلام گلی خانوم
روی صندلی داغ خوش می گذره؟
اما حالا نوبت منه آتیشو زیادش کنم
اول سوالی که از همه بچه ها تا حالا پرسیدم:
1- تا حالا یه زنبور مرده کف پاتو گزیده؟
2-قبول داری دوست داشتن برتر از عشقه؟
3-قصه غصه هات چند خطه؟ برای کی تعریفش می کنی؟
4-کوچولو رو بیشتر دوست داری یا همسرتو؟( برای مچ گیری خواهرشوهرای عزیز)
5-یه شعر که هر وقت غمگینی زمزمه می کنی؟
6- دوست داری تو گوش کی بزنی؟
7-چقدر حضور خدا رو تو زندگیت می بینی؟
8-مدت کمی همو می شناسم ولی دوست دارم نظرتو در مورد من بگی تا نقایصمو اصلاح کنم
9- یه جمله از ته دل به مادرت؟
10- تا حالا چند تا دروغ گفتی؟

فعلا اینا رو جواب بده تا بعد