جوک

ترکه ساعتش کار نمی کرد؛به خیابون رفت تا براش کار پیدا کنه!

معلم:3+2 می شه چند تا؟

دانش آموز:آقا اجازه،5 تا.

معلم:آفرین؛حالا 5 تا شکلات به تو جایزه می دم.

دانش آموز:نه آقا؛ببخشید؛می شه 10 تا!

معلم:چرا به بعضی از مگسها میگن،خرمگس؟

شاگرد:چون این مگسها،عقل درستی ندارن!

مریض:دکتر،گوشم اونقدر سنگین هست که صدای سرفه هامو نمی شنوم.

دکتر:این دارو رو بخر و بخور.

مریض:با این دارو گوشم خوب می شه؟

دکتر:نه ،صدای سرفه هاتون بلند تر می شه تا گوشتون،اونو بشنوه.

مادر:پسرم، با این عجله نصفه شبی کجا می ری؟

پسر: مادر ، خواب از سرم پریده ، می رم اونو بگیرم.

بیمار:آقای دکتر، به دادم برسید!

دستم مثل چوب خشک شده.

دکتر:ببخشید! بهتر هست شما به یک نجار مراجعه کنید.

پدر:پسر! خجالت نمی کشی؟

این چه کارنامه ای هست که تو داری؟

پسر با خنده گفت:عصبانی نشوید.

پدر جان! این کارنامه ی خودتان است که امروز از زیرزمین خانه پیدا کردم!

A$$AL نوشته است:

مي دوني چيني ها به دوقلو چي ميگن؟ اين چون اون، اون چون اين!

عسل جان با اون جوك مشهديت كلي ايده بهم دادي ... دمت گرم


آنيكا خانوم ... جوك ها رو شما گذاشتين يا مبينا كوچولو ؟؟ احساس ميكنم كار مبينا جونه !!

آره ؟

[quote="Arakadrish"]عسل جان با اون جوك مشهديت كلي ايده بهم دادي ... دمت گرم


آنيكا خانوم ... جوك ها رو شما گذاشتين يا مبينا كوچولو ؟؟ احساس ميكنم كار مبينا جونه !!

آره ؟

[/quot

بله همینطوره.کلا این تاپیک رو ایشون درست کردن .

معلم:5 رو با چی جمع کنیم تا پنجاه بشه؟

دانش اموز: با «اه» !

آقا،چرا دیروز نیامدی زنگ در خانه ی ما رو تعمیر کنی؟

تعمیرکار:آمدم؛ولی هر چه زنگ زدم کسی در رو باز نکرد!

مکتبداری با حاکم به شکار رفته بودن.

ناگهان چشمشون به آهو یی افتاد.

حاکم تیری انداخت ، ولی تیر به آهو نخورد.

مکتبدار گفت: آفر ین

حاکم گفت: مرا مسخره می کنی؟!

مکتبدار گفت: خیر! به آهو آفر ین گفتم!

مشتری:آقای گارسون،من با این شیشلیک سیر نشدم!

گارسون:آقا،شما با این شکمی که دارید باید شصتلیک بخورید.

خداوند منو گرسنه ديد پيتزا داد
خداوند منو تشنه ديد پپسي داد.
خداوند منو در تاريكي ديد نور داد
خداوند منو بي مشكل ديد تو رو به من داد

دخترا به پنج گروه اصلي تقسيم ميشن :
‌گروه اول دخترائي هستند كه پسرا رو بدبخت ميكنن!
گروه دوم دخترائي هستند كه اشك پسرا رو در ميارن!
گروه سوم دخترائي هستند كه جوون پسرا رو به لبشون ميرسونن!
گروه چهارم دخترائي هستند كه كاري ميكنن پسرا روزي 18 بار‌آرزوي مرگ كنن!
گروه 5 دخترائي هستند كه به اشتباه فكر ميكنن جزو هيچكدوم از گروههاي بالا نيستن

روز قيامت ميشه، يارو رو به خاطر كارهاي خوبي كه كرده بوده، مي‌اندازنش توي بهشت، يارو همينجور كه داشته توي بهشت قدم مي‌زده، مي‌رسه به يه تپه خيلي سرسبز، با حسرت آهي مي‌كشه و ميگه: كاشكي گوسفندامو آورده بودم

یارو چاق بوده ميخواسته ماشين پژو 206 بخره. ميره پشت فرمان بشينه ماشين رو امتحان کنه، ميبينه جا نميشه، مياد پايين به يارو فروشنده ميگه: اين ماشين که يک کمي تنگه، يک شماره بزرگتر، پژو 207 ندارين؟

یارو از آسمون خراش ميفته پايين مردم دورش جمع ميشن ميگن چي شده تركه ميگه :هيچي بابا پوزه آسانسورمونو زدم

لره ميره سوپر ماركت ميگه يه مايع ظرفشويي خوب بدين ..... صاحب مغازه ميگه : گلي خوبه؟ لره ميگه: مرسي سلام ميرسونه

یارو زنش رو ميبره سونوگرافي ، بهش ميگن بچت پسره . مي گه : ااا ... تورو قرآن اسمش چيه؟

یارو با ماشينش يه دختر سوار مي کنه مآمورا جلوشو مي گيرن مي گن:خواهرم شما پياده شو .... یارو با تعجب مي گه :خواهر شماست؟!؟! وضعش خرابه ها...!

عروس وارد يك مجلس مي شه،
مادرشوهر مي گه: صلي علي محمد ... دشمن جونم اومد.
عروس مي گه: عقرب زير قالي ... خواستي پسر نياري!

توی اتوبان قم تهران راهبندون میشه....یکی میگه چی شده؟.. میگن: احمدی نژادو گروگان گرفتن میخوان آتیش بزنن... میگه تاحالا کسی هم کمک کرده؟ .... میگن آره..تا حالا 30 لیتر بنزین جمع شده

دوتا اصفهانی دراز کشیده بودن...یکیشون داشته خمیازه میکشیده ...اون یکی میگه داداش تا دهنت بازه اصغر مارو صدا کن بیاد!