| مطالب جالب | |
|
+7دلارام Yasaman بهاره yasamiin REZA*HAMAKI magnoon diab Saghar 11 مشترك |
|
نويسنده | پيام |
---|
بهاره عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7588 Location : قم Registration date : 2007-12-25
| عنوان: رد: مطالب جالب الأحد فبراير 21, 2010 1:27 pm | |
| دلايل اشتباه براي عاشق شدن و ازدواج
هفت دليل اشتباه براي عاشق شدن و ازدواج :
1- فشار (سن ، خانواده ، دوستان و غيره )
وقتي كه نه از روي مصلحت ، بلكه از روي اجبار از جانب خود و يا ديگران كسي را انتخاب ميكنيد، نيروي خود را از دست ميدهيد و پايان بدي را براي داستان عشقي خود به جان ميخريد .
2- تنهائي و استيصال وقتي كه احساس تنهايي ميكنيد و به تنگ آمده ايد ، احتمال آن كه انتخاب هاي ضعيفتري بكنيد ، بالا ميرود و در نهايت از روابطي سر در خواهيد آورد كه ارضاء كننده نيست .
3- گرسنگي جنسي با گرسنگي جنسي ممكن است به كسي علاقمند شويد كه حتي چندان نيز برايتان جذاب نيست .شما فقط كسي را ميخواهيد (هر كسي) كه بتوانيد با او رابطه جنسي داشته باشيد .
4- بي توجهي به زندگي خود اگر حدس ميزنيد كه از روابط به منظور اجتناب از پرداختن به زندگي خود استفاده كرده ايد دچار اشتباه شده ايد چون در طول زندگي مشترك لازم است به سوي خود بازگرديد و مسوليت پذير باشيد .
5- اجتناب از بزرگ شدن عده اي بخاطر نواقص احساسي و عاطفي و . . . گذشته خود عاشق ميشوند و ازدواج ميكنند تا طرف مقابلشان نواقص كودكيشان را بر طرف كند . اين افراد با اين عمل خود مسوليت پذيري را از خود منع ميكنند و از طرف مقابل توقع دارند تا نقش پدر و يا مادر را براي آنها بازي كند كه ممكن است بزودي موجب خسته شدن طرف
مقابل شود .ضمن اينكه هر رابطه صحيح الزاماً بخودي خود التيام بخش هم خواهد بود اما با توقعات نابجا عاشق شدن عواقب خوبي ندارد .
6- احساس گناه زماني كه ادامه يك ارتباط باعث بوجود آمدن اين احساس ميشود كه اگر ازدواج نكنم گناه كرده ام و به طرف مقابل ضربه خواهد خورد ، ازدواج شما نه بخاطر مصلحت بلكه بخاطر فرار از احساس گناه بوده و در آن حال يك طرف نقش ناجي را بازي خواهد كرد كه با مصلحت ازدواج منافات دارد .بر اساس نظر نويسنده كتاب روابط خارج از حد
معقول قبل از ازدواج كاملا مردود است (مخصوصاً روابط جنسي).
7- پر كردن خلاء هاي احساسي و روحي يك ازدواج حقيقتاً سالم ، حس قدرداني دو طرف در گير در رابطه را نسبت به همه شگفتيها و رازهاي خلقت بالا ميبرد و كمك ميكند زخمهاي دوران گذشته را التيام ببخشند اما زماني كه اين احساس به حد خلاء برسد براي طرف مقابل آزار دهنده خواهد شد .
اگر احساس تهي بودن ميكنيد ، هيچ شخصي صرف نظر از اينكه چقدر هم شما را دوست داشته باشد قادر نخواهد بود خلاء روحي شما را پر كند .
نكنه اي كه من با توجه به فرهنگ كشور خودمان به موارد بالا اضافه ميكنم
8 – رابطه معامله گونه و شبه عاشقانه
زماني كه براي برقراري يك ارتباط يك طرف با اين فرض كه علاقه اش خارج از وصف است خارج از روح تقابل و تعادل اقدام به پرداخت ميكند(مالي و غير مالي)تا بتواند امكان بوجود آمدن ارتباط را بوجود بياورد ديگر نبايد اسم آن ارتباط را عشق گذاشت بلكه ارتباطي بر اساس قانون تجارت بوده و جنبه معامله گونه آن بر رابطه سايه مياندازد
بنابر اين ميتوان انتظار داشت در هنگام مشكلات كه گذشتها بايد بميان بيايد اين رابطه جنبه ي معامله گونه اش به بروز برسد و ارتباط را ناكام كند .
اما دليل صحيح براي عاشق شدن و ازدواج چيست؟
از نظر نويسنده كتاب زماني بهترين رابطه عشقي فراهم ميشود كه فرد از درون خود از عشق سرشار است و دوست دارد ديگري را در احساس دوست داشتن خود سهيم كند همچنين در تعامل رابطه عاشقانه، رابطه دانشگاهي براي آموختن و كاملتر شدن است .اين رابطه زماني رخ ميدهد كه فرد در درون خود به كمال نسبي رسيده باشد تا خود را
بشناسد و بدور از احساسهاي منفي نامبرده شده در پي يك رابطه سالم باشد .
اين سرشار بودن يك ارتباط است كه موجب موفقيتش ميشود نه تهي بودن آن .
احساس متقابل عشق رفتارتان را بسوي خودتان منعكس ميكند و شما را با ترسها ، ضعفها ، خودخواهي ها، سستيها ، محدوديتها و برنامه ريزيهاي احساسي و غرورتان روبرو ميكند و فرصتي براي بازنگري و اصلاح فراهم ميكند .
روابط ميتوانند بزرگترين منبع درد يا بزرگترين آموزگارتان باشند .
| |
|
| |
بهاره عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7588 Location : قم Registration date : 2007-12-25
| عنوان: رد: مطالب جالب الأحد فبراير 21, 2010 1:29 pm | |
| | |
|
| |
بهاره عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7588 Location : قم Registration date : 2007-12-25
| عنوان: رد: مطالب جالب الأحد فبراير 21, 2010 1:36 pm | |
| پيشبيني50 مرگ توسط گربه گربهاي كه براي برخي ترسناك است
جام جم آنلاين: اسکار نام گربه عجيب و مرموز و براي برخي ترسناکي است که به تازگي سوژه کتاب داستان پزشک يک بيمارستان خصوصي شده است. به گزارش مهر ، اين گربه با ظاهر کاملا طبيعي خود از قدرتي غيرطبيعي برخوردار است مي تواند زماني که مرگ کسي فرا رسيده باشد آن را پيش بيني کند. اسکار که اکنون در مرکز پرستاري و بازتواني در پروويدنس ساکن است سوژه کتابي با عنوان «استعدادي غير عادي به گربه اي عادي» شده که توسط پزشکي به نام ديويد دوسا از دانشگاه براون در حال نگاشته شدن است.
دوسا مي گويد اسکار طي پنج سال گذشته در حدود 50 مرگ را با دقتي بالا پيش بيني کرده است. اين جاندار غير اجتماعي پيش بيني خود را با چمباتمه زدن در نزديک بيماراني که فکر مي کند زمان مرگ آنها رسيده اعلام مي کند و در صورتي که او را خارج از اتاق فردي در حال مرگ نگاه دارند با پنجه هاي خود در اتاق را خراش مي دهد. دوسا معتقد است توانايي اسکار در رديابي نشانه هاي رايحه دار بيوشيميايي است که در هنگام مرگ سلولها ايجاد مي شود
گربه عجيب ديگري که تصوير آن در سال 2007 به ثبت رسيده است، گربه اي سه ساله است که پس از تولد دو بال بر روي بدنش رشد کرده است. اين گربه که ساکن ايالت شانکسي چين است از بالهايي به طول تقريبا 10 سانتيمتر برخوردار است
| |
|
| |
magnoon diab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7074 Age : 659 Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...! Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: مطالب جالب الأحد فبراير 21, 2010 2:30 pm | |
| | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: مطالب جالب الأحد فبراير 21, 2010 4:58 pm | |
| ممنون بهارجونم | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: مطالب جالب الإثنين فبراير 22, 2010 7:56 am | |
| | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: مطالب جالب الإثنين فبراير 22, 2010 7:57 am | |
| | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: مطالب جالب الإثنين فبراير 22, 2010 7:58 am | |
| | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: مطالب جالب الإثنين فبراير 22, 2010 7:58 am | |
| | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: مطالب جالب الإثنين فبراير 22, 2010 7:59 am | |
| | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: مطالب جالب الإثنين فبراير 22, 2010 7:59 am | |
| | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: مطالب جالب الإثنين فبراير 22, 2010 8:05 am | |
| NLP چیست؟
NLP از سه كلمه تشكیل شده است.
Neuro، به معنی عصب است و مربوط به مغز و شبكه اعصابی است كه به مغز میروند. نورونها یا سلولهای عصبی توسط سیستم عصبی برای فرستادن، دریافت یا ذخیره اطلاعات به كار میروند.
Linguistic به معنی زبانشناختی و محتوی است و هر دو مفهوم را دربر میگیرد.
Programming راهی است كه از طریق آن یك مفهوم یا سیگنال عصبی به اطلاعات قابل استفاده تبدیل میشود.
مغز میتواند یك سیگنال یا پیام عصبی را هدایت كند، مرتب كند و آن را براساس تجربیات گذشته، تغییر دهد و یا برای تبدیل پیام عصبی به الگوهای تفكر و رفتارهایی كه اساس تجربیات زندگی ما است، آن را با سایر تجربیات گذشته در مغز ارتباط دهد.
احساسات و تجربیات ما بر روی نحوه پاسخ ما به محركهای محیطی موثرند.
اگر بخواهم واضحتر بگویم، من از مار میترسم. هنگامیكه من یك مار را ببینم یا حتی صدایی شبیه به آن را میشنوم، احساس ترس میكنم.
این، خود به این دلیل است كه من در جایی متولد شدهام كه مار فراوان داشتهاست.
در كودكی یك روز پسر بچه همسایه به خانه ما آمد. در زد و من هم در را باز كردم. در دستان خود یك مار داشت كه میخواست به من نشان دهد و انتظار داشت كه من او را تشویق كنم.
آن مار را مانند یك گربه خانگی در دستان خود نگاه داشته بود.
جالب است كه هر دوی ما یك چیز را میدیدیم ولی پسر همسایه بسیار خوشحال بود و من دچار سرگیجه شدم.
تصویر مار، در هردوی ما یك سیگنال عصبی ایجاد كرده بود و در هر دوی ما یك پیام مشابه به مغز میرفت، با این حال، این مغز ما است که مفهوم مار را به دو گونه متفاوت ترجمه كرد، خوب یا بد.
N.L.P در اوائل سال 1970 توسط دانشمندان دانشگاه كالیفرنیا در "سانتاكروز" شكل گرفت. آنها متوجه شدند كه افرادی كه آموزش مشابه، تجربیات مشابه و گذشته مشابه داشتند، پاشخهای متفاوتی را نسبت به محركهای یكسان نشان میدادند.
آنها به دنبال یافتن پاسخ این مساله بودند تا اینكه "جان گریندر " و "ریچاردباندلر" توانستند به پاسخ دست پیدا كنند.
مغز میتواند الگوها و رفتارها را یاد بگیرد و این خود میتواند حالات انسان را توجیه كند.
چیزی كه از این تحقیقات بدست آمد "N.L.P " نامیده شد.
اساس N.L.P این است كه ما از كلمات برای بیان حالات درونی خود استفاده میكنیم.
درمانگران در این روش، از بررسی هر كلمه و جملهای كه شما در بیان علایم و مسایل مربوط به سلامتی استفاده میكنید كمك میگیرند.
درمانگران، حالات صورت و حركات بدن را مطالعه میكنند.
پس از مشخص شدن مشكلات شما، درمانگران میتوانند به كشف ریشه مشكل كمك كنند.
آنها به شما كمك میكنند تا تفكر و حالات روحی خود را بازسازی كنید.
N.L.P به شما كمك میكند تا افكار منفی خود را با تفكر مثبت جایگزین كنید و با این روش میتوانید به سلامتی بیشتر خود كمك كنید.
N.L.P چگونه عمل میكند ؟
در N.L.P از تصور شخصی و ذهنی نسبت به بیماری برای ایجاد تغییر در سیر بیماری استفاده میشود.
امید، بزرگترین سرمایه ماست.
این یكی از دلائلی است كه بیماران به دارونماها ( قرص های بدون اثر كه در مطالعات پزشكی از آنها استفاده میشود) جواب میدهند.
ما، همچنین میدانیم كه چقدر دعا، هنگامیكه با ایمان و امید همراه باشد موثر است.
بسیار ساده است كه كسی در مبارزه با بیماریهای مزمن مانند ایدز یا سرطان امید خود را از دست بدهد و احساس ناتوانی بكند، و بدن تسلیم شود.
اگر بیماری بفهمد كه چه قدرت و تواناییهای منحصر به فردی دارد، دیدگاه او نسبت به همه چیز تغییر میكند و قدرت بهبود طبیعی بدن میتواند كار خود را انجام دهد.
اگر تلاش شما به نتیجه نمیرسد، باید به گونهای دیگر تلاش كنید و روش خود را تغییر دهید تا به نتیجه برسید.
شناخت و تصور انسان از خود، اولین چیزی است كه در این روش باید تغییر كند.
مثالها :
* ارتباط با دیگران، چیزی بیشتر از بیان كلمات است.
* هیچكس اشتباه نمیكند یا شكست نمیخورد، انسانها همیشه كاری را كه میخواهند انجام دهند، بی عیب و نقص انجام میدهند.
* انسان همیشه هر چیزی را كه نیاز دارد، دارد.
* معنی ارتباط با دیگری، پاسخی است كه شما میگیرید.
* اگر چیزی را كه خواستید بدست نیاوردید، روش خود را تغییر دهید.
* چیزی به نام شكست وجود ندارد، شما فقط پاسخ كارهای خود را میگیرید.
* داشتن یك انتخاب، بهتر از نداشتن آن است.
* یك نقشه، یك سرزمین نیست.
* اگر برخی انسانها میتوانستند برخی كارها را انجام دهند، همه از آنها یاد میگرفتند. | |
|
| |
magnoon diab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7074 Age : 659 Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...! Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: مطالب جالب الإثنين فبراير 22, 2010 3:13 pm | |
| | |
|
| |
yasamiin عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2958 Age : 37 Location : *ايران*تهران*خاكم*وطنم*.-~*¨¨`*~-.¸,.-~*¨¨`*~-.¸ Registration date : 2007-12-18
| عنوان: رد: مطالب جالب الإثنين فبراير 22, 2010 5:43 pm | |
| درباره nlp تو مجله موفقیت میخونم خیلی جالبه مرسی.... | |
|
| |
REZA*HAMAKI عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1898 Age : 33 Location : Qom Registration date : 2009-09-26
| عنوان: رد: مطالب جالب الثلاثاء فبراير 23, 2010 9:28 am | |
| | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: مطالب جالب الثلاثاء فبراير 23, 2010 4:56 pm | |
| | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: مطالب جالب الثلاثاء فبراير 23, 2010 4:58 pm | |
| | |
|
| |
yasamiin عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2958 Age : 37 Location : *ايران*تهران*خاكم*وطنم*.-~*¨¨`*~-.¸,.-~*¨¨`*~-.¸ Registration date : 2007-12-18
| عنوان: رد: مطالب جالب الخميس فبراير 25, 2010 4:03 pm | |
| | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: مطالب جالب الأحد فبراير 28, 2010 8:02 pm | |
| 1- روغن زیتون: چهار دهه پیش نتیجه مطالعات محققان 7 كشور به این نتیجه دست یافت كه چربی های اشباع نشده تك ظرفیتی در زیتون به طور بارزی باعث كاهش سرعت ابتلا به بیماریهای قلبی و سرطان می شود. اكنون ما میدانیم كه روغن زیتون دارای پلی فنول ها و آنتی اكسیدانهای قوی می باشد كه مانع ابتلا به بیماریهای مرتبط با سن فرد می شود. 2- ماست: در دهه 1970 شایع شد كه تعداد افراد بالای صد سال در كشور جورجیا بیشتر از سایر كشورها است و گزارشات آن زمان اعلام كرد كه علت این امر یعنی طول عمر زیاد خوردن ماست است. غذایی كه در تمام رژیم های غذایی مردم جورجیا وجود دارد. در حالیكه به طور مستقیم قدرت معجزه آسای ماست هنوز ثابت نشده بود. ماست منبع غنی از كلسیم است كه مانع ابتلا به استئو پروسیز می شود و كمك موثری در حفظ سلامت دستگاه گوارش است و خطر ابتلا به بیماریهای گوارشی مرتبط با سن را كاهش می دهد. 3- ماهی: سی سال پیش محققان شروع به مطالعه در مورد علت عدم ابتلای بومیان آلاسكا به بیماریهای قلبی كردند. اكنون دانشمندان می دانند كه علت این امر مصرف فوق العاده زیاد ماهی توسط آنها بوده است. ماهی منبع فراوان از روغن امگا 3 است كه مانع رسوب كلسترول در شریان ها و آریتمی قلبی می گردد. 4- شكلات: در بین مردم كنا از جزیره سان بلاس، دور از سواحل پاناما، سرعت ابتلا به بیماریهای قلبی 9 برابر كمتر از مردم خود پاناما می باشد. و اما دلیل؟! مردم كنا نوعی نوشیدنی كه سرشار از كاكائو می باشد به مقدار زیاد مصرف می كنند. كاكائو منبعی غنی از فلانوول ها می باشد كه سلامت عملكرد رگ های خونی را حفظ می كند و در نتیجه خطر ابتلا به فشار خون، دیابت نوع دو، بیماریهای كلیوی و دیوانگی را كاهش میدهد. 5- آجیل: مطالعات نشان میدهد كه افرادی كه آجیل می خورند به طور متوسط 2/5 سال بیشتر عمر می كنند. آجیل منبع غنی از روغن های اشباع نشده است و بنابر این خاصیتی شبیه روغن زیتون دارند. همچنین حاوی مقدار قابل توجهی ویتامین، مواد معدنی و فیتوشیمیایی ها مثل آنتی اكسیدان ها می باشد. 6- توت سیاه: در یك مطالعه برجسته كه در سال 1999 به چاپ رسید محققان تاثیر مصرف توت را در افزایش طول عمر موشهای آزمایشگاهی نشان دادند. كه این تاثیر در مورد انسان نیز صدق می كند. تركیبات موجود در توت التهاب و آسیب های احتراقی را تسكین می دهد همچنین مانع كاهش حافظه و عملكرد مغزی می شود. | |
|
| |
yasamiin عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2958 Age : 37 Location : *ايران*تهران*خاكم*وطنم*.-~*¨¨`*~-.¸,.-~*¨¨`*~-.¸ Registration date : 2007-12-18
| عنوان: رد: مطالب جالب الإثنين مارس 01, 2010 2:41 pm | |
| مرسی عزیزم... وای گشنم شد...... | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: مطالب جالب الإثنين مارس 01, 2010 5:52 pm | |
| My Wife Navaz Called,
'How Long Will You Be With That Newspaper?
Will U Come Here And Make UR Darling Daughter Eat Her Food?
همسرم نواز با صدای بلند گفت، تا کی می خوای سرتو توی اون روزنامه فرو کنی؟ میشه بیای و به دختر جونت بگی غذاشو بخوره؟
Farnoosh Tossed The Paper Away And Rushed To The Scene.
شوهر روزنامه رو به کناری انداخت و بسوی آنها رفت
My Only Daughter, Ava Looked Frightened; Tears Were Welling Up In Her Eyes.
تنها دخترم آوا بنظر وحشت زده می آمد. اشک در چشمهایش پر شده بود In Front Of Her Was A Bowl Filled To its Brim With Curd Rice.
ظرفی پر از شیربرنج در مقابلش قرار داشت
Ava is A Nice Child, Very Intelligent For Her Age.
آوا دختری زیبا و برای سن خود بسیار باهوش بود
I Cleared My Throat And Picked Up The Bowl. 'Ava, Darling, Why Don't U Take A Few Mouthful Of This Curd Rice?
گلویم رو صاف کردم و ظرف را برداشتم و گفتم، چرا چند تا قاشق گنده نمی خوری؟
Just For Dad's Sake, Dear'. Ava Softened A Bit And Wiped Her Tears With The Back Of Her Hands.
فقط بخاطر بابا عزیزم. آوا کمی نرمش نشان داد و با پشت دست اشکهایش را پاک کرد و گفت
'Ok, Dad. I Will Eat - Not Just A Few Mouthfuls,But The Whole Lot Of This.
But, U should....' Ava Hesitated.
باشه بابا، می خورم، نه فقط چند قاشق، همه شو می خوردم. ولی شما باید.... آوا مکث کرد
'Dad, if I Eat This Entire Curd Rice, Will U Give Me Whatever I Ask For?'
بابا، اگر من تمام این شیر برنج رو بخورم، هرچی خواستم بهم میدی؟ 'Promise'. I Covered The Pink Soft Hand Extended By My Daughter With Mine, And Clinched The Deal.
دست کوچک دخترم رو که بطرف من دراز شده بود گرفتم و گفتم، قول میدم. بعد باهاش دست دادم و تعهد کردم Now I Became A Bit Anxious. 'Ava, Dear, U Shouldn't Insist On Getting A Computer Or Any Such Expensive Items.
ناگهان مضطرب شدم. گفتم، آوا، عزیزم، نباید برای خریدن کامپیوتر یا یک چیز گران قیمت اصرار کنی
Dad Does Not Have That kind of Money Right now. Ok?'
بابا از اینجور پولها نداره. باشه؟
'No, Dad. I Do Not Want Anything Expensive'. Slowly And Painfully,She Finished Eating The Whole Quantity.
نه بابا. من هیچ چیز گران قیمتی نمی خوام.
و با حالتی دردناک تمام شیربرنج رو فرو داد.
I Was Silently Angry With My Wife And My Mother For Forcing My Child To Eat Something That She Detested.
در سکوت از دست همسرم و مادرم که بچه رو وادار به خوردن چیزی که دوست نداشت کرده بودن عصبانی بودم After The Ordeal Was Through, Ava Came To Me With Her Eyes Wide With Expectation.
وقتی غذا تمام شد آوا نزد من آمد. انتظار در چشمانش موج میزد
All Our Attention Was On Her. 'Dad, I Want To Have My Head Shaved Off, This Sunday!'
همه ما به او توجه کرده بودیم. آوا گفت، من می خوام سرمو تیغ بندازم. همین یکشنبه
Was Her Demand.. 'Atrocious!' Shouted My Wife, 'A Girl Child Having Her Head Shaved Off? Impossible!' 'Never in Our Family!' My Mother Rasped. 'She Has Been Watching Too Much Of Television. Our Culture is Getting Totally Spoiled With These TV Programs!'
تقاضای او همین بود.
همسرم جیغ زد و گفت، وحشتناکه. یک دختر بچه سرشو تیغ بندازه؟ غیرممکنه. نه در خانواده ما. و مادرم با صدای گوشخراشش گفت، فرهنگ ما با این برنامه های تلویزیونی داره کاملا نابود میشه 'Ava, Darling, Why Don't U Ask For Something Else? We Will Be Sad Seeing U With A Clean-Shaven Head.'
گفتم، آوا، عزیزم، چرا یک چیز دیگه نمی خوای؟ ما از دیدن سر تیغ خورده تو غمگین می شیم
'Please, Ava, Why Don't U Try To Understand Our Feelings?'
خواهش می کنم، عزیزم، چرا سعی نمی کنی احساس ما رو بفهمی؟
I Tried To Plead With Her. 'Dad, U Saw How Difficult It Was For Me To Eat That Curd Rice'.
سعی کردم از او خواهش کنم. آوا گفت، بابا، دیدی که خوردن اون شیربرنج چقدر برای من سخت بود
Ava Was in Tears. 'And U Promised To Grant Me Whatever I Ask For. Now,U Are Going Back On UR Words.
آوا اشک می ریخت. و شما بمن قول دادی تا هرچی می خوام بهم بدی. حالا می خوای بزنی زیر قولت
It Was Time For Me To Call The Shots. 'Our Promise Must Be Kept.'
حالا نوبت من بود تا خودم رو نشون بدم. گفتم، مرده و قولش 'Are U Out Of UR Mind?' Chorused My Mother And Wife.
مادر و همسرم با هم فریاد زدن که، مگر دیوانه شدی؟
'No. If We Go Back On Our Promises She Will Never Learn To Honour Her Own.
نه. اگر به قولی که می دیم عمل نکنیم اون هیچوقت یاد نمی گیره به حرف خودش احترام بذاره
Ava, UR wish Will B Fulfilled.'
آوا، آرزوی تو برآورده میشه With Her Head Clean-Shaven, Ava Had A Round-Face, And Her Eyes Looked Big And Beautiful.
آوا با سر تراشیده شده صورتی گرد و چشمهای درشت زیبائی پیدا کرده بود
On Monday Morning, I Dropped Her At Her School. It Was A Sight To Watch My Hairless Ava Walking Towards Her Classroom.. She Turned Around And Waved. I Waved Back With A Smile.
صبح روز دوشنبه آوا رو به مدرسه بردم. دیدن دختر من با موی تراشیده در میون بقیه شاگردها تماشائی بود. آوا بسوی من برگشت و برایم دست تکان داد. من هم دستی تکان دادم و لبخند زدم
Just Then, A Boy Alighted From A Car, And Shouted, 'Ava, Please Wait For Me!'
در همین لحظه پسری از یک اتومبیل بیرون آمد و با صدای بلند آوا را صدا کرد و گفت، آوا، صبر کن تا من بیام
What Struck Me Was The Hairless Head Of That Boy. 'May Be, That Is The in-Stuff', I Thought.
چیزی که باعث حیرت من شد دیدن سر بدون موی آن پسر بود. با خودم فکر کردم، پس موضوع اینه
'Sir, UR Daughter Ava is Great indeed!' Without introducing Herself, A Lady Got Out Of The Car, And Continued, 'That Boy Who is Walking Along With Ur Daughter is My Son Bomi.
خانمی که از آن اتومبیل بیرون آمده بود بدون آنکه خودش رو معرفی کنه گفت، دختر شما، آوا، واقعا فوق العاده ست. و در ادامه گفت، پسری که داره با دختر شما میره پسر منه
He is Suffering From... Leukemia'. She Paused To Muffle Her Sobs. 'Harish Could Not Attend The School For The Whole Of The Last Month. He Lost All His Hair Due To The Side Effects Of The Chemotherapy.
اون سرطان خون داره. زن مکث کرد تا صدای هق هق خودش رو خفه کنه. در تمام ماه گذشته هریش نتونست به مدرسه بیاد. بر اثر عوارض جانبی شیمی درمانی تمام موهاشو از دست داده He Refused To Come Back To School Fearing The Unintentional But Cruel Teasing Of The Schoolmates.
نمی خواست به مدرسه برگرده. آخه می ترسید هم کلاسی هاش بدون اینکه قصدی داشته باشن مسخره ش کنن Ava Visited Him Last Week, And Promised Him That She Will Take Care Of The Teasing Issue. But, I Never Imagined She Would Sacrifice Her Lovely Hair For The Sake Of My Son !!!!!
آوا هفته پیش اون رو دید و بهش قول داد که ترتیب مسئله اذیت کردن بچه ها رو بده. اما، حتی فکرشو هم نمی کردم که اون موهای زیباشو فدای پسر من کنه
Sir, You And Your Wife Are Blessed To Have Such A Noble Soul As Your Daughter.'
آقا، شما و همسرتون از بنده های محبوب خداوند هستین که دختری با چنین روح بزرگی دارین I Stood Transfixed And Then, I Wept. 'My Little Angel, You Are Teaching Me How Selfless Real Love Is..........
سر جام خشک شده بودم. و... شروع کردم به گریستن. فرشته کوچولوی من، تو بمن درس دادی که فهمیدم عشق واقعی یعنی چی
"The Happiest People On This Planet Are Not Those Who Live On Their Own Terms But Are Those Who Change Their Terms For The Ones Whom They Love !!"
Think About This
خوشبخت ترین مردم در روی این کره خاکی کسانی نیستن که آنجور که می خوان زندگی می کنن. آنها کسانی هستن که خواسته های خودشون رو بخاطر کسانی که دوستشون دارن تغییر میدن | |
|
| |
Yasaman عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2411 Location : بندر بوشهر Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: مطالب جالب الإثنين مارس 01, 2010 6:08 pm | |
| | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: مطالب جالب الثلاثاء مارس 02, 2010 6:10 pm | |
| | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: مطالب جالب الثلاثاء مارس 02, 2010 7:02 pm | |
| | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: مطالب جالب الثلاثاء مارس 02, 2010 7:06 pm | |
| | |
|
| |
| مطالب جالب | |
|