هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.


 
الرئيسيةالرئيسية  PortalPortal  جستجوجستجو  أحدث الصورأحدث الصور  ثبت نامثبت نام  ورود  

 

 صندلي داغ

اذهب الى الأسفل 
+20
yasamiin
HeLena
magnoon diab
s@ba
h@sti
Jany
maryashena
Anika
amin
Assal
Yasaman
دلارام
Arakadrish
leila
nAvId
ليلا
meysam-r
بهاره
الهام
MajidDiab
24 مشترك
رفتن به صفحه : الصفحة السابقة  1 ... 8 ... 12, 13, 14 ... 24 ... 36  الصفحة التالية
نويسندهپيام
الهام
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
الهام


تعداد پستها : 2828
Age : 36
Location : ایـــــران
Registration date : 2007-12-02

صندلي داغ - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: صندلي داغ   صندلي داغ - صفحة 13 Icon_minitimeالثلاثاء فبراير 05, 2008 12:27 pm

سلام نویدجان

چندتا سوال

چه وقتایی از دست خودت ناراحت میشی؟

با چجور آدمی نمیتونی دوستی داشته باشی؟

بین ماه و دریا کدومو انتخاب میکنی؟

وقتی دلت می گیره چیکار میکنی؟

از بهشهر بگو....
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://toradoostdaram.blogfa.com
nAvId
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
nAvId


تعداد پستها : 2240
Age : 36
Location : همه جاي ايران سراي من است
Registration date : 2007-12-04

صندلي داغ - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: صندلي داغ   صندلي داغ - صفحة 13 Icon_minitimeالثلاثاء فبراير 05, 2008 2:23 pm

دلارام نوشته است:
nAvId نوشته است:
دلارام نوشته است:
یه بالن توی آسمونه
4 نفر با 4 تخصص مختلف توش هستن
یه فیزیکدان
یه زمین شناس
یه شیمیدان
و یه مهندس صنایع Laughing
یهویی یه جوری می شه که نمی دونم چرا بالن می خواد سقوط کنه
با خودشون تصمیم می گیرن یکی رو پرت کنن پایین تا سقوط نکنن
از نظر شما کدومشون باید پرت شه؟
واااااای به حالت اگه بگی مهندس صنایع lol! lol!


مممممم ...
خب ... ميدوني ... مهندس صنايع که نميتونه باشه ...
آخه ميدوني که ... يکي از اون مهندس صنايع ها بهم بدهکاره Laughing
من هم نميخوام با بدهي که رو دستش مونده دنيا رو ترک کنه ... Laughing

من اصلا نميگم که بايد مهندس صنايع بايد پرت بشه ...
نه ، خواهش نکنين که بگم مهندس صنايع بايد پرت بشه ...
آخه اين چه حرفيه بابا ... اگه بگيم مهندس صنايع بايد پرت بشه که نميشه ... طلب من چي ميشه آخه ؟
يعني ميگين بگم مهندس صنايع بايد پرت بشه ؟
نوچ ... نميگم ... Laughing

Shocked

اينا چرا خودشون قرمز شدن ؟ Laughing


سوالهاي سخت نپرس ديگه ... Neutral

خب باشه ... يکي هم طلب خودت ... ير به ير شديم ... Twisted Evil

حالا ... scratch

آخه مگه ارزش جون آدمها به سوادشونه ؟
جان هر کسي عزيزه !
حالا اگه بگيم اينجا سواد داشتن براي هدايت کردن و به مقصد رسيدن بالون لازمه ...
خب ...
دلارام جان ... شرمنده به خدا ... Rolling Eyes
جواب سوالا ميشه مهندس صنايع ...
مهندس صنايع آخه اون بالا چيکار ميکنه توي اين هيري ويري ؟ ها ؟
خب ... ميخواست نره ... به من چه ... Neutral

ببخشيد دلارام جان ... ولي واقعا جوابي هم داره ؟ !!!
ميشه بگي ؟ Neutral Rolling Eyes

خب معلومه که جواب داره نوید جان
lol! lol!
جوابشم اینه:
اونی پرت می شه که از همه سنگین تره
Laughing Laughing Laughing Laughing
راجع به اون قرمزی ها هم حالا باهم صوووووووووووووبت می کنیم Twisted Evil Twisted Evil Twisted Evil Twisted Evil


اه ؟

باز هم يکي ديگه طلب من ؟ scratch

چقدر ما تو اين دنيا طلب کار بوديم و خبر نداشتيم هاااااا ... Laughing

اون هم از کي ؟

از يه سري ! مهندسين صنايع ... Laughing


خوبه هاااااااا ...
آدم بدهي نداشته باشه و همش طلبکار باشه ... Laughing


کس ديگه اي نميخواد من طلبکار افتخاريش باشم ؟ Laughing

حالااااا ...

lol!
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.werfriends.blogfa.com
nAvId
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
nAvId


تعداد پستها : 2240
Age : 36
Location : همه جاي ايران سراي من است
Registration date : 2007-12-04

صندلي داغ - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: صندلي داغ   صندلي داغ - صفحة 13 Icon_minitimeالثلاثاء فبراير 05, 2008 2:24 pm

Jany نوشته است:
به به میبینم که صندلی داغ منور شده
آقا نود فعلا خوب داغ شو که تلافی سرما های که خوردی در بیاد من هم فعلا برم که به کلاسم برسم
بعد چند تا سئوال خوب برات میارم.
گرم شو داداش فقط نسوز


آره ، آره ...
منور شده ... اون هم با چه نور خيره کننده اي ... Laughing

مرجان جان ، اون کلاه رو بذار رو سرت ... کووووووور شدييييييييم ... lol!

اصلا همه عينک جوشکاري بزنن ... Cool

Laughing

ببخشيد مرجان عزيز ...

فقط محض شوخي بود ... Smile

گفتي سرما ...
والا نه ، من اصلا توي اين سردي هوا ، سرما نخوردم ...
يعني خيلي وقته سرماي درست و حسابي نخوردم ...
امسال که يادم نمياد اصلا سرما خورده باشم ... scratch
کلا دفترچه درماني من هم هميشه خاليه ... يعني بي کاره ... Laughing
کمتر پيش مياد که بخوام برم دکتر ...
و خدا رو شکر ميکنم بابت اين موضوع ... Smile

منتظرم ... Smile
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.werfriends.blogfa.com
nAvId
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
nAvId


تعداد پستها : 2240
Age : 36
Location : همه جاي ايران سراي من است
Registration date : 2007-12-04

صندلي داغ - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: صندلي داغ   صندلي داغ - صفحة 13 Icon_minitimeالثلاثاء فبراير 05, 2008 2:25 pm

magnoon diab نوشته است:
نوید اگه تو مرلین رو میاری
یه زحمتی هم بکش من خیلی از هنرپیشه ش خوش میومد لطفی کن یه امضا برای من ازش بیر
اگه این کار رو بکنی اژدها کاریت نداره What a Face What a Face What a Face
و اما اگه بدون امضا بیایی منم جادوگره مپ رو میارم lol! lol! lol! lol!
میدونی مرلین پهلوی مپ هیچه pale pale pale pale



nAvId نوشته است:
magnoon diab نوشته است:
به به ببین کی رو صندلی نشسته
اما حیف شد بچه ها نمی شه اینبار استثناعاَ به جای صندلی داغ از صندلی الکترونیکی استفاده کنیم
سلام نوید جان نترس بابا شوخی کردم
نوید جان فرض کن شما رو گروگان گرفتن بهت می گن دو راه بیشتر نداری
اولی اینکه با گیوتین از وسط نصبت کنیم affraid affraid affraid
دومی اینکه بیایی یزد تو دهان اژدها (از امان نامه هم خبری نیست) pale pale pale pale
خوب تو کدوم راه رو انتخاب می کنی Question Question Question Question


موفق باشی
مجنون دیاب farao farao farao farao farao farao farao : farao


affraid

نه ... نترسيدم ...
اِ ... چيزه ... Very Happy
يهو خيلي هيجان زده شدم از ورودت محبوبه جان ... Very Happy

شما بگو صندلي چرخ دار بيارن ... اشکالي نداره که ... Laughing
ها ؟
صندلي الکتريکي ؟ Neutral
آهااااا ... از همون صندلي چرخ دارهاي جديد که کامپيوتري هم هستن و با برق کار ميکنن ديگه ... Very Happy
نه ؟ Neutral
...

Laughing

و اما جواب سوالت محبوبه جان ...

خب ... گيوتين که شوخي بردار نيست ... ها ؟
نصف ميکنه و ديگه ... آره ديگه ... فاتحه ... Laughing
اما خب ...
آدم تا بخواد بياد آماده حرکت به سمت يزد بشه و حرکت کنه و چند روز هم توي راه باشه و بخواد برسه ، ممکنه اين وسط يه فرجي حاصل شد و اين اژدهاي قصه ما ، دلش به رحم بياد و بخواد ما رو از ليست نهارش حذف کنه ... Laughing
اگر هم نه که ... Rolling Eyes
باز هم همون اژدها ...
حد اقلش اينه که يه بار هم که شده يه اژدها ميبينيم ... Laughing

نيازي هم به امان نامه نيست ... من مرلين (همون جادوگره) رو با خودم ميارم ... حله ... Laughing

تازه ، خودتون هم يه دونه مرلين دارين اونجا ... به اون ميگم ... Twisted Evil

ممنونم ازت محبوبه جان ... Smile


امضا ؟ Laughing

چشم ... حتما ... Laughing



ولي ...

نه ... نشد ديگه ...
کي گفته مرلين پيش مپ هيچه ؟ ها ؟
مگه نديدي آخرش مرلين برنده شد ؟ Laughing
ما به مپ پشت ميکنيم و اون رو فراموشش ميکنيم ... tongue
(اصلا مياين فيلم "افسانه مرلين" رو هم اينجا بازي کنيم ؟ Laughing )

Laughing
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.werfriends.blogfa.com
nAvId
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
nAvId


تعداد پستها : 2240
Age : 36
Location : همه جاي ايران سراي من است
Registration date : 2007-12-04

صندلي داغ - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: صندلي داغ   صندلي داغ - صفحة 13 Icon_minitimeالثلاثاء فبراير 05, 2008 2:43 pm

Arakadrish نوشته است:
سلام به داش نويدم ... Laughing

دير اومدم نه ؟ Shocked پس كو غذا ها ؟

همش تموم شد ؟ كي خورد ؟ مجيد كه هنوز نيومده Laughing Laughing

از اون آب پرتقالت به من ميدي ؟ Embarassed

هوووووش ...

ااا ... چه زود تموم شد Embarassed

# دوست داري دوستي داشته باشي كه هرگز اون رو نبيني ؟ يعني كدوم رو انتخاب ميكني ، ببينيش يه نه ؟

# به نظر تو ، توي دنياي مجازي بيشتر سوء تفاهم بوجود مياد يا واقعي و چرا ؟

# توي زندگي آينده ات كدوم يكي رو ملاك قرار ميدي ؟ نظر همسرت رو ... يا اعتقادت رو ؟ (خب معلومه ديگه !! ) يعني ميتوني با كسي ازدواج كني

كه عاشقت باشه اما هم عقيده ات نه !!

# دوست داري چند سال زندگي كني ؟

# يه خاطره ي جالب ... هر چي باشه


خب ، فعلا همينا

Very Happy


سلام ، سلام ... Laughing
آره ، دير که اومدي ، ولي چه ميشه کرد ديگه ... Laughing
غذا ها که ... Laughing والا من خودم مهمون هستم ... از صاب خونه (هلنا و رضا) بپرس ... Laughing
احتمالا من رو يه بار ديگه هم دعوت ميکنن ، آخه ميدوني ، مهمون کم خرجي هستم ... براي همين دوباره دعوتم ميکنن ، ايندفعه زودتر بيا ... Laughing

Neutral ببين تو رو خدا ... کلاسمون به همين آب پرتقال بود که ... Neutral ... اون هم پريد ... ! No

# دوست داري دوستي داشته باشي كه هرگز اون رو نبيني ؟ يعني كدوم رو انتخاب ميكني ، ببينيش يه نه ؟
مممممم ...
نه ، فکر نميکنم ...
تا جايي که مشکلي پيش نياد ، دوست دارم که همه دوستانم رو ملاقات کنم ... باز هم تاکيد ميکنم ، تا جايي که مشکلي ايجاد نشه !!!
ولي دوست بودن ، هميشه به ديدن همديگه نيست ... يعني نبايد حتما ببيني کسي رو تا باهاش رابطه دوستانه داشته باشي ...
درست مثل همينجا ...
بهترين دوستان من اينجا هستن و من تقريبا هيچ کدومشون رو نديدم ... Smile و هيچ مشکلي هم بابت اين موضوع ندارم ...
اگه فکر ميکني به جواب نرسيدي ، به قول خودت ، توضيح بيشتر ميتونه جواب بيشتري رو هم در بر داشته باشه ... Very Happy

# به نظر تو ، توي دنياي مجازي بيشتر سوء تفاهم بوجود مياد يا واقعي و چرا ؟
اتفاقا همين ديشب با يه بنده خدايي داشتم در رابطه با همين موضوع صحبت ميکردم که نصفه و نيمه بحث تموم شد ...
فکر کنم در دنياي مجازي بيشتر سوء تفاهم ايجاد بشه ...
چون همونطور که از اسمش بر مياد ، مجازيه ... حرفايي زده ميشه ... چيزايي گفته ميشه که مثلا اون دو نفر در تقابلشون در دنياي واقعي ، هيچ وقت همچين چيزايي رو نميگن ... ! بلکه سعي ميکنن منطقي تر باشن و حرفي رو بزنن که حساب شده باشه ... !
در دنياي مجازي ، ممکنه شخص مورد نظر ، دنياي ديگه اي براي خودش بسازه ، کاملا متفاوت با چيزي که در حقيقت زندگيش وجود داره ... براي همين ممکنه چيزي بگه که از درونش نيست و بعدا براش مشکلي ايجاد کنه ... يا همون سوء تفاهم ...
ولي در دنياي واقعي ، برخوردها عقلاني تره و منطقي تر ... و بالطبع ، سوء تفاهم هم کمتر بوجود مياد ... !!!

# توي زندگي آينده ات كدوم يكي رو ملاك قرار ميدي ؟ نظر همسرت رو ... يا اعتقادت رو ؟ (خب معلومه ديگه !! ) يعني ميتوني با كسي ازدواج كني كه عاشقت باشه اما هم عقيده ات نه !!
ممم ...
سوال سختيه ... !
عشق ارجحيت داره يا منطق و عقيده !!!
خب ... فکر کنم اگه تو عاشق کسي باشي و اون هم عاشقت باشه ، بالاخره يه جوري ميشه که عقيده هر دو يکي ميشه ... يعني بالاخره يکي از اين دو نفر ، عقيده اون نفر ديگه رو قبول ميکنه و اون رو عقيده خودش ميکنه ... !
اما نميدونم ... شايد نشه ...
يعني ممکنه به ريسکش نيارزه ... يعني مثلا تو عقيده ت عوض بشه ، شايد بگين خب بشه ، مگه چي ميشه ؟ بالاخره اون طرف ديگه هم عقيده داره ديگه ، يه احتمال 50 به 50 هست و ممکنه تو ببازي ...
و اين در حاليه که قبل از اون همش فکر ميکردي عقيده خودت کاملا درسته ... !!!
حالا عقيده هاي کوچيک رو ميشه کاريش کرد ... اما عقايد اصلي وجودي رو نميشه کاريش کرد ... Neutral
سعي ميکنم اصلا همچين اتفاقي برام نيفته که بخوام انتخاب کنم ... Rolling Eyes
شايد هم عقيده رو مد نظر قرار بدم (البته ، همون عقايد اصلي وجودي رو ميگم ...)

... نميدونم ... Neutral

# دوست داري چند سال زندگي كني ؟
دوست ندارم اونقدر زندگي کنم که به همه آرزوهام برسم ... يعني نميخوام به خاطر رسيدن به آرزوها زندگي کنم ...
دوست دارم اونقدري زندگي کنم که فکر کنم مفيد هستم و ميتونم کمکي باشم براي افراد جامعه م ... حالا دوست ، خانواده ، اقوام و ...
ممکنه اين حس مفيد بودن ، تا سن 90 سالگي هم طول بکشه ...
ممکنه تا چند سال ديگه هم طول نکشه ...
منتها چيزي که هست ، اينه که عمر دست من نيست و خدا خودش وقت مناسب رو تشخيص ميده ...
ولي اگه به ميل من بود ، همونطور که گفتم تا جايي که فکر کنم مفيد هستم ميخوام زندگي کنم ... نه درد سر ساز ... !!! Smile

# يه خاطره ي جالب ... هر چي باشه
خاطره ...
وقتي عضو اين فروم شدم ... اين يکي از بهترين خاطرات منه ...
فکر کنم دنبال عکسهاي نانسي بودم که به اين فروم هدايت شدم ...
من هفتاد و شيشمين نفري بودم که عضو شده بودم ...
بعد از من هم شيرين جان عضو شد ... بماند ...
اولين پستي که داده بودم ، توي بخش مکالمات عربي بود به گمونم ... و فکر کنم سوال پرسيده بودم ... آره ، سوال بود ...
حالا سوال چي بود دقيقا ، نميدونم والا ... Rolling Eyes
منتها ميدونم که جاش اونجا نبود و نبايد اونجا ميپرسيدم ... Laughing
و هلنا جان هم به من گير داده بود که جاي پرسيدن اين سوال اينجا نيست ... Wink
و من دفعه بعد ، دوباره يه سوال ديگه هم همونجا پرسيده بودم ... Laughing
اين دفعه داش رضا بهم گوشزد کرد ... تا بالاخره آدم شدم ... Laughing
يادش به خير ... چه سوتي داده بودم ها ... Laughing
فکر کنم سومين يا چهارمين پست من هم معرفي خودم بود توي بخش آشنايي ... Smile
اولين بار که به فروم اومدم ، تصادفي بود ...
اما نميدونم چي من رو براي دومين بار به فروم کشوند ... يعني شايد براي گرفتن جواب اون سوالم دوباره اومده بودم ...
نميدونم ، شايد ... !!! Rolling Eyes
ولي واقعا خوشحالم که براي دومين بار هم به فروم اومدم ...
الان نميدونم چندمين باريه که ميام و توي اين جمع صميمي در خدمتتون هستم ...
ولي اين فروم ، يکي از بهترين خاطرات من ، بلکه بهترين اونهاست ... Smile
خدا رو هم شکر ميکنم بابت اين جمع سالم و دوست داشتني ...
همه تون رو دوست دارم ... I love you

خب ، فعلا همينا
ممنونم داش سلمان ، منتظر بقيه هم هستم ... Smile
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.werfriends.blogfa.com
nAvId
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
nAvId


تعداد پستها : 2240
Age : 36
Location : همه جاي ايران سراي من است
Registration date : 2007-12-04

صندلي داغ - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: صندلي داغ   صندلي داغ - صفحة 13 Icon_minitimeالثلاثاء فبراير 05, 2008 2:46 pm

h@sti نوشته است:
اول از همه از آقا امین ممنونم که سوالامو جواب داد.......
و اما آقا نوید ....
نظرت درمورد اینا چیه.........
پول ....
آینده .........
توقعت از زندگی و دنیا چیه ؟
حرف دلت .......
الان دنیا چه رنگیه؟
حیوون مورد علاقه ؟
یه حرف با خدا ......
فعلا همینا تو ذهنم بود ...... ممنون ا ز وقتی که میذاری تا بعد lol!



و اما آقا نويد ....
من در خدمتم

نظرت درمورد اينا چيه.........

پول ....
کثيف (البته ، نه همه جا)

آينده .........
دلهره آور (شايد هم آينده تا حدودي معلوم باشه ، ولي هر چيزي ميتونه عوضش کنه)

توقعت از زندگي و دنيا چيه ؟
توقع ؟ نميدونم والا ... بهش فکر نکرده بودم
ولي از دنيا نميشه هيچ توقعي داشت ... توقعات بايد از خودت باشه ... از خودم توقع دارم درست زندگي کنم ...

حرف دلت .......
دل من کمتر حرف ميزنه ، اکثرا باروني ميشه ...
منتها چيزي که ميخوام بگم اينه ...
آدمي را آدميت لازم است ... !!!

الان دنيا چه رنگيه؟
ممممم ... فکر کنم زرد باشه ...
منتها زندگي سبزه ... !

حيوون مورد علاقه ؟
خرگوش ... albino و همينطور تا حدودي فنچ Laughing (نميدونم ديدين يا نه ، ولي پرنده کوچولوييه شبيه گنجشک . که نوع نر اون خيلي رنگارنگ و قشنگه ... خيلي هم فعال هستن ... نوک کوچولويي دارن و خيلي هم رنگ نوکشون نارنجيه ... Smile )

يه حرف با خدا ......
حرف با خدا رو نميشه پيش کسي غير خدا گفت ... ولي ...
خدايا اينقدر خجالتم نده ...

فعلا همينا تو ذهنم بود ...... ممنون از وقتي که ميذاري تا بعد
من هم ازت ممنونم هستي جان ... Smile
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.werfriends.blogfa.com
nAvId
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
nAvId


تعداد پستها : 2240
Age : 36
Location : همه جاي ايران سراي من است
Registration date : 2007-12-04

صندلي داغ - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: صندلي داغ   صندلي داغ - صفحة 13 Icon_minitimeالثلاثاء فبراير 05, 2008 3:21 pm

الهام نوشته است:
سلام نویدجان

چندتا سوال

چه وقتایی از دست خودت ناراحت میشی؟

با چجور آدمی نمیتونی دوستی داشته باشی؟

بین ماه و دریا کدومو انتخاب میکنی؟

وقتی دلت می گیره چیکار میکنی؟

از بهشهر بگو....


سلام نویدجان
سلام الهام عزیز ... Smile

چندتا سوال
در خدمتم ...

چه وقتایی از دست خودت ناراحت میشی؟
وقتی نتونم به کسی که کمک میخواد ، کمک کنم ... یا اینکه کوتاهی کنم ... یا اینکه دل کسی رو بشکنم ...
اونوقته که نمیتونم راحت زندگی کنم ...

با چجور آدمی نمیتونی دوستی داشته باشی؟
سعی نمیکنم برای دوست شدن ملاک های سخت و دشواری بذارم ...
میشه با هر کسی دوست شد ... اگه کارش خوب نیست و جوری نیست که به نظرت درسته ، میتونی اصلاحش کنی ...
اگه هم نتونستی ، حد اقل سعی خودت رو کردی ... و اگه هم دیدی که اون میخواد روی تو تاثیر منفی بذاره ، میتونی خودت رو آرم کنار بکشی ...
منتها از دروغ خوشم نمیاد و مسلما کسی که دروغ میگه ، یا دو رو باشه ، دوستیم باهاش کم رنگ میشه ... ترکش نمیکنم ... سعی میکنم تحملش کنم ...

بین ماه و دریا کدومو انتخاب میکنی؟
ماه و دریا ...
ماه رو ...
میشه نگم چرا ؟

وقتی دلت می گیره چیکار میکنی؟
کسی رو پیدا میکنم که باهاش حرف بزنم ...
سعی نمیکنم درونم نگهش دارم ...
خلاصه سعی میکنم رفعش کنم ... چون خیلی حالم رو بد میکنه ... و توی بد موقعیتی قرار میگیرم ...
اگه هم کسی رو پیدا نکردم ... مینویسم ...
روی کاغذ ...
و نگهش میدام ... هر چند ، بیشترش خط خطی هست ...
خدا رو هم اگه یادم بیاد ، با خودش درد دل میکنم ... این بهترین راه ممکن و سریعترین راه برای حل شدن موضوعه ...
ولی من که اینقدر بزرگ نیستم همیشه خدا رو به یادم داشته باشم ...

از بهشهر بگو ...
بهشهر ...
یه شهر تقریبا کوچیکه ...
در اصل اسمش "اشرف البلاد" بوده ... که بعد ها تغییر کرده
از طرف غرب به ساری میرسه
از شرق هم به گلوگاه و بعدش هم استان گلستان
یه شهر کاملا کوه پایه ای هست و خود شهر یه شیب ملایم رو به پایین به سمت شمال داره ... یعنی جنوبش دقیقا کوهه ...
یه رودخونه هم از وسط شهر رد میشه ...
شمال ... چند کیلومتر که بری ، به دریا میرسی ... دریای با صفا ...

مردم خوبی داره ... خیلی از خودشون نمیگیرن ... آدمایی نیستن که همش توی کار این و اون دخالت کنن ... سرشون توی کار خودشونه ... و من اینو خیلی دوست دارم ...
خیلی هم پر جمعیت نیست ... و آلودگی هوا هم وجود نداره اصلا ...
امکاناتش ...
ممم ... بدک نیست ... ولی خب ، اصلا قابل مقایسه با تهران و شهرهای بزرگ نیست ... میشه گفت امکانات کمی داره ...
مثل هر شهری ، بهشهر هم مشکلات زیادی داره ...
بیشترش مشکلات اداری هست ... ادارات سر و سامون چندانی ندارن ... خودم که با چند تاشون سر و کار داشتم ، مخم سوت کشید تا کارم راه افتاد ...
وضع رفاهی مردم هم متوسطه ...
قشر ثروتمند نداریم تقریبا ... همه متوسط هستن ...
یه بزرگراه اصلی و سر تا سری داره ...
یه خیابون داره به نام خیابون امام که همیشه خدا شلوغه ... یعنی اگه با ماشین بخوای بری اونجا از اینکه به دنیا اومدی پشیمون میشی ...
آخه همه بازاری ها توی اون خیابون هستن و میشه گفت اصلی ترین خیابون بهشهر هم همونه ...
پارکی داره به نام پارک ملت ... البته ، قبلا میگفتن "باغ شاه" ... چون همین محمد رضا شاه (شاید هم یه شاه دیگه بود ... scratch ) برای تفریح در تابستون ها میومده اینجا و یه کاخ هم هست توی این پارک یا همون باغ شاه ... اون هم قشنگه ...
اگه به سمت جنوب ، یعنی قسمت کوهستانیش بریم که مناظر بسیار زیبا و جالب و بدیع رو میتونین پیدا کنین ...
خودم یه تیکه از بهشت رو توی قسمت کوهستانیش دیدم ... جانم تازه شد وقتی رفتم اونجا ...
البته ، راهش خیلی سخته ... حتی خطر مرگ رو هم ممکنه داشته باشه ... ولی می ارزه به نظرم ...
اسم اون مکان هم "سنگ نو" هست ... که البته ، جدیدا چون خیلی ها به اونجا میرن ، دیگه خیلی هم مثل اولش تمیز و قشنگ نیست ... اونجا هم مثل خیلی از جاهای دیدنی و طبیعی دیگه داره آلوده میشه ...
بعدش هم اینکه ...
آها ...
عباس آباد داریم اینجا ...
اونجا هم مکانی بوده که شاه عباس برای تفریح به اونجا میرفت ...
البته ، الان اون عمارتش زمستونها زیر آب میره و تابستونها تا نصفش از آب بیرون میاد ...
...
فعلا همینا دیگه ... نمیدونم دیگه چی بگم ...
بعدا اگه یادم اومد بیشتر میگم ... فقط امیدوارم از کم بودنش ناراحت نشده باشی الهام جان و امیدوارم مفید بوده باشه ...
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.werfriends.blogfa.com
magnoon diab
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
magnoon diab


تعداد پستها : 7074
Age : 659
Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...!
Registration date : 2007-12-05

صندلي داغ - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: صندلي داغ   صندلي داغ - صفحة 13 Icon_minitimeالثلاثاء فبراير 05, 2008 3:28 pm

یعنی تو میشی مرلین منم بشم مپ
پس منم میام فیلمنامه رو عوض می کنم به جای نامزد مرلین خود مرلین طعمه اژدها میشه
چقدر جالب میشه مرلین صورت سوخته

nAvId نوشته است:
magnoon diab نوشته است:
نوید اگه تو مرلین رو میاری
یه زحمتی هم بکش من خیلی از هنرپیشه ش خوش میومد لطفی کن یه امضا برای من ازش بیر
اگه این کار رو بکنی اژدها کاریت نداره What a Face What a Face What a Face
و اما اگه بدون امضا بیایی منم جادوگره مپ رو میارم lol! lol! lol! lol!
میدونی مرلین پهلوی مپ هیچه pale pale pale pale



nAvId نوشته است:
magnoon diab نوشته است:
به به ببین کی رو صندلی نشسته
اما حیف شد بچه ها نمی شه اینبار استثناعاَ به جای صندلی داغ از صندلی الکترونیکی استفاده کنیم
سلام نوید جان نترس بابا شوخی کردم
نوید جان فرض کن شما رو گروگان گرفتن بهت می گن دو راه بیشتر نداری
اولی اینکه با گیوتین از وسط نصبت کنیم affraid affraid affraid
دومی اینکه بیایی یزد تو دهان اژدها (از امان نامه هم خبری نیست) pale pale pale pale
خوب تو کدوم راه رو انتخاب می کنی Question Question Question Question


موفق باشی
مجنون دیاب farao farao farao farao farao farao farao : farao


affraid

نه ... نترسيدم ...
اِ ... چيزه ... Very Happy
يهو خيلي هيجان زده شدم از ورودت محبوبه جان ... Very Happy

شما بگو صندلي چرخ دار بيارن ... اشکالي نداره که ... Laughing
ها ؟
صندلي الکتريکي ؟ Neutral
آهااااا ... از همون صندلي چرخ دارهاي جديد که کامپيوتري هم هستن و با برق کار ميکنن ديگه ... Very Happy
نه ؟ Neutral
...

Laughing

و اما جواب سوالت محبوبه جان ...

خب ... گيوتين که شوخي بردار نيست ... ها ؟
نصف ميکنه و ديگه ... آره ديگه ... فاتحه ... Laughing
اما خب ...
آدم تا بخواد بياد آماده حرکت به سمت يزد بشه و حرکت کنه و چند روز هم توي راه باشه و بخواد برسه ، ممکنه اين وسط يه فرجي حاصل شد و اين اژدهاي قصه ما ، دلش به رحم بياد و بخواد ما رو از ليست نهارش حذف کنه ... Laughing
اگر هم نه که ... Rolling Eyes
باز هم همون اژدها ...
حد اقلش اينه که يه بار هم که شده يه اژدها ميبينيم ... Laughing

نيازي هم به امان نامه نيست ... من مرلين (همون جادوگره) رو با خودم ميارم ... حله ... Laughing

تازه ، خودتون هم يه دونه مرلين دارين اونجا ... به اون ميگم ... Twisted Evil

ممنونم ازت محبوبه جان ... Smile


امضا ؟ Laughing

چشم ... حتما ... Laughing



ولي ...

نه ... نشد ديگه ...
کي گفته مرلين پيش مپ هيچه ؟ ها ؟
مگه نديدي آخرش مرلين برنده شد ؟ Laughing
ما به مپ پشت ميکنيم و اون رو فراموشش ميکنيم ... tongue
(اصلا مياين فيلم "افسانه مرلين" رو هم اينجا بازي کنيم ؟ Laughing )

Laughing
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
الهام
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
الهام


تعداد پستها : 2828
Age : 36
Location : ایـــــران
Registration date : 2007-12-02

صندلي داغ - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: صندلي داغ   صندلي داغ - صفحة 13 Icon_minitimeالثلاثاء فبراير 05, 2008 5:54 pm

نوید جان

ممنون که به سوالام جواب دادی flower flower
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://toradoostdaram.blogfa.com
nAvId
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
nAvId


تعداد پستها : 2240
Age : 36
Location : همه جاي ايران سراي من است
Registration date : 2007-12-04

صندلي داغ - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: صندلي داغ   صندلي داغ - صفحة 13 Icon_minitimeالثلاثاء فبراير 05, 2008 7:00 pm

magnoon diab نوشته است:
یعنی تو میشی مرلین منم بشم مپ
پس منم میام فیلمنامه رو عوض می کنم به جای نامزد مرلین خود مرلین طعمه اژدها میشه
چقدر جالب میشه مرلین صورت سوخته

nAvId نوشته است:
magnoon diab نوشته است:
نوید اگه تو مرلین رو میاری
یه زحمتی هم بکش من خیلی از هنرپیشه ش خوش میومد لطفی کن یه امضا برای من ازش بیر
اگه این کار رو بکنی اژدها کاریت نداره What a Face What a Face What a Face
و اما اگه بدون امضا بیایی منم جادوگره مپ رو میارم lol! lol! lol! lol!
میدونی مرلین پهلوی مپ هیچه pale pale pale pale



nAvId نوشته است:
magnoon diab نوشته است:
به به ببین کی رو صندلی نشسته
اما حیف شد بچه ها نمی شه اینبار استثناعاَ به جای صندلی داغ از صندلی الکترونیکی استفاده کنیم
سلام نوید جان نترس بابا شوخی کردم
نوید جان فرض کن شما رو گروگان گرفتن بهت می گن دو راه بیشتر نداری
اولی اینکه با گیوتین از وسط نصبت کنیم affraid affraid affraid
دومی اینکه بیایی یزد تو دهان اژدها (از امان نامه هم خبری نیست) pale pale pale pale
خوب تو کدوم راه رو انتخاب می کنی Question Question Question Question


موفق باشی
مجنون دیاب farao farao farao farao farao farao farao : farao


affraid

نه ... نترسيدم ...
اِ ... چيزه ... Very Happy
يهو خيلي هيجان زده شدم از ورودت محبوبه جان ... Very Happy

شما بگو صندلي چرخ دار بيارن ... اشکالي نداره که ... Laughing
ها ؟
صندلي الکتريکي ؟ Neutral
آهااااا ... از همون صندلي چرخ دارهاي جديد که کامپيوتري هم هستن و با برق کار ميکنن ديگه ... Very Happy
نه ؟ Neutral
...

Laughing

و اما جواب سوالت محبوبه جان ...

خب ... گيوتين که شوخي بردار نيست ... ها ؟
نصف ميکنه و ديگه ... آره ديگه ... فاتحه ... Laughing
اما خب ...
آدم تا بخواد بياد آماده حرکت به سمت يزد بشه و حرکت کنه و چند روز هم توي راه باشه و بخواد برسه ، ممکنه اين وسط يه فرجي حاصل شد و اين اژدهاي قصه ما ، دلش به رحم بياد و بخواد ما رو از ليست نهارش حذف کنه ... Laughing
اگر هم نه که ... Rolling Eyes
باز هم همون اژدها ...
حد اقلش اينه که يه بار هم که شده يه اژدها ميبينيم ... Laughing

نيازي هم به امان نامه نيست ... من مرلين (همون جادوگره) رو با خودم ميارم ... حله ... Laughing

تازه ، خودتون هم يه دونه مرلين دارين اونجا ... به اون ميگم ... Twisted Evil

ممنونم ازت محبوبه جان ... Smile


امضا ؟ Laughing

چشم ... حتما ... Laughing



ولي ...

نه ... نشد ديگه ...
کي گفته مرلين پيش مپ هيچه ؟ ها ؟
مگه نديدي آخرش مرلين برنده شد ؟ Laughing
ما به مپ پشت ميکنيم و اون رو فراموشش ميکنيم ... tongue
(اصلا مياين فيلم "افسانه مرلين" رو هم اينجا بازي کنيم ؟ Laughing )

Laughing


نه دیگه ...

باز هم نشد که ...

آقا ما فراموشت میکنیم ... Twisted Evil
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.werfriends.blogfa.com
magnoon diab
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
magnoon diab


تعداد پستها : 7074
Age : 659
Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...!
Registration date : 2007-12-05

صندلي داغ - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: صندلي داغ   صندلي داغ - صفحة 13 Icon_minitimeالأربعاء فبراير 06, 2008 6:55 am

شوخی کردم نترس
منم بی خیالش شدم


nAvId نوشته است:
magnoon diab نوشته است:
یعنی تو میشی مرلین منم بشم مپ
پس منم میام فیلمنامه رو عوض می کنم به جای نامزد مرلین خود مرلین طعمه اژدها میشه
چقدر جالب میشه مرلین صورت سوخته

nAvId نوشته است:
magnoon diab نوشته است:
نوید اگه تو مرلین رو میاری
یه زحمتی هم بکش من خیلی از هنرپیشه ش خوش میومد لطفی کن یه امضا برای من ازش بیر
اگه این کار رو بکنی اژدها کاریت نداره What a Face What a Face What a Face
و اما اگه بدون امضا بیایی منم جادوگره مپ رو میارم lol! lol! lol! lol!
میدونی مرلین پهلوی مپ هیچه pale pale pale pale



nAvId نوشته است:
magnoon diab نوشته است:
به به ببین کی رو صندلی نشسته
اما حیف شد بچه ها نمی شه اینبار استثناعاَ به جای صندلی داغ از صندلی الکترونیکی استفاده کنیم
سلام نوید جان نترس بابا شوخی کردم
نوید جان فرض کن شما رو گروگان گرفتن بهت می گن دو راه بیشتر نداری
اولی اینکه با گیوتین از وسط نصبت کنیم affraid affraid affraid
دومی اینکه بیایی یزد تو دهان اژدها (از امان نامه هم خبری نیست) pale pale pale pale
خوب تو کدوم راه رو انتخاب می کنی Question Question Question Question


موفق باشی
مجنون دیاب farao farao farao farao farao farao farao : farao


affraid

نه ... نترسيدم ...
اِ ... چيزه ... Very Happy
يهو خيلي هيجان زده شدم از ورودت محبوبه جان ... Very Happy

شما بگو صندلي چرخ دار بيارن ... اشکالي نداره که ... Laughing
ها ؟
صندلي الکتريکي ؟ Neutral
آهااااا ... از همون صندلي چرخ دارهاي جديد که کامپيوتري هم هستن و با برق کار ميکنن ديگه ... Very Happy
نه ؟ Neutral
...

Laughing

و اما جواب سوالت محبوبه جان ...

خب ... گيوتين که شوخي بردار نيست ... ها ؟
نصف ميکنه و ديگه ... آره ديگه ... فاتحه ... Laughing
اما خب ...
آدم تا بخواد بياد آماده حرکت به سمت يزد بشه و حرکت کنه و چند روز هم توي راه باشه و بخواد برسه ، ممکنه اين وسط يه فرجي حاصل شد و اين اژدهاي قصه ما ، دلش به رحم بياد و بخواد ما رو از ليست نهارش حذف کنه ... Laughing
اگر هم نه که ... Rolling Eyes
باز هم همون اژدها ...
حد اقلش اينه که يه بار هم که شده يه اژدها ميبينيم ... Laughing

نيازي هم به امان نامه نيست ... من مرلين (همون جادوگره) رو با خودم ميارم ... حله ... Laughing

تازه ، خودتون هم يه دونه مرلين دارين اونجا ... به اون ميگم ... Twisted Evil

ممنونم ازت محبوبه جان ... Smile


امضا ؟ Laughing

چشم ... حتما ... Laughing



ولي ...

نه ... نشد ديگه ...
کي گفته مرلين پيش مپ هيچه ؟ ها ؟
مگه نديدي آخرش مرلين برنده شد ؟ Laughing
ما به مپ پشت ميکنيم و اون رو فراموشش ميکنيم ... tongue
(اصلا مياين فيلم "افسانه مرلين" رو هم اينجا بازي کنيم ؟ Laughing )

Laughing


نه دیگه ...

باز هم نشد که ...

آقا ما فراموشت میکنیم ... Twisted Evil
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
magnoon diab
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
magnoon diab


تعداد پستها : 7074
Age : 659
Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...!
Registration date : 2007-12-05

صندلي داغ - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: صندلي داغ   صندلي داغ - صفحة 13 Icon_minitimeالأربعاء فبراير 06, 2008 7:08 am

نوید جان چند تا سوال داشتم
نظرت در مورد شخصیت های زیر چیه

مادر:

پدر:

دوست خوب:

نوید:

مجنون دیاب:

جینی:

نوید جان اگه بهت بگن فقط می تونی دوتا آرزو بکنی چه آرزوهایی می کنی

بهترین اتفاق زندگیت چی بود

وقتی کوچیک بودی دوست داشتی چکاره بشی

راستی هیچ وقت هم نگو خداحافظ همیشه بگو سلام
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
الهام
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
الهام


تعداد پستها : 2828
Age : 36
Location : ایـــــران
Registration date : 2007-12-02

صندلي داغ - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: صندلي داغ   صندلي داغ - صفحة 13 Icon_minitimeالخميس فبراير 07, 2008 12:37 pm

سلام دوباره
نوید جان این سوال منواگه درست جواب ندی...یه تایپیک خداحافظی میزنم Laughing Laughing

نظرت در مورد این افراد در یک کلمه.......اگه خواستی بیشتر

من

میثم

عسل

دلارام

مجید

امین

یاسمن

بهاره

صبا وهستی
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://toradoostdaram.blogfa.com
amin
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
amin


تعداد پستها : 2691
Registration date : 2007-12-02

صندلي داغ - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: صندلي داغ   صندلي داغ - صفحة 13 Icon_minitimeالخميس فبراير 07, 2008 2:12 pm

سلام نوید جان
در سلامتی کامل به سر می بری Laughing Laughing Laughing
1. تا حالا یه زنبور مرده تو رو گزیده؟
2.عشق رو تعریف کن ؟ برای عشقت تا چه حد فداکاری میکنی؟
3.بزرگترین آرزوی نوید بدون شعار دادن Wink
4.شب امتحانو دوست داری؟ Laughing
5.تا چه حد مذهبی هستی؟
6.یه شعر از حفظ بخون تقلب نکنی lol!
7.آخرین کتابی که خوندی(درسی منظورم نیست)
8.تا حالا یه دل سیر کتک خوردی؟
9.حسرت چیزی رو دلت مونده؟
10.یه نصیحت به امین
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Arakadrish
مشتاق
مشتاق
Arakadrish


تعداد پستها : 986
Location : كاخك
Registration date : 2007-12-04

صندلي داغ - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: صندلي داغ   صندلي داغ - صفحة 13 Icon_minitimeالخميس فبراير 07, 2008 5:36 pm

الهام نوشته است:
سلام دوباره
نوید جان این سوال منواگه درست جواب ندی...یه تایپیک خداحافظی میزنم Laughing Laughing

نظرت در مورد این افراد در یک کلمه.......اگه خواستی بیشتر

من

میثم

عسل

دلارام

مجید

امین

یاسمن

بهاره

صبا وهستی

يكي ديگه ام هست كه التماس دعا داره ...

خاك زير پاي همه ... Crying or Very sad
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
دلارام
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
دلارام


تعداد پستها : 4639
Location : تهران
Registration date : 2007-12-02

صندلي داغ - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: صندلي داغ   صندلي داغ - صفحة 13 Icon_minitimeالخميس فبراير 07, 2008 5:41 pm

نوید یکی هست که خیلی آقاست
داداشت هم هست در ضمن
به همین خاطر باید یه نظر اختصاصی واسش بنویسی
نظرت رو راجع به سلمان بگو
اگه جواب درست و حسابی ندی منم مثل الهام جونم تاپیک خداحافظی می زنم Laughing (مگه نه الهام؟) Wink
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
nAvId
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
nAvId


تعداد پستها : 2240
Age : 36
Location : همه جاي ايران سراي من است
Registration date : 2007-12-04

صندلي داغ - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: صندلي داغ   صندلي داغ - صفحة 13 Icon_minitimeالخميس فبراير 07, 2008 7:43 pm

magnoon diab نوشته است:
نوید جان چند تا سوال داشتم
نظرت در مورد شخصیت های زیر چیه

مادر:

پدر:

دوست خوب:

نوید:

مجنون دیاب:

جینی:

نوید جان اگه بهت بگن فقط می تونی دوتا آرزو بکنی چه آرزوهایی می کنی

بهترین اتفاق زندگیت چی بود

وقتی کوچیک بودی دوست داشتی چکاره بشی

راستی هیچ وقت هم نگو خداحافظ همیشه بگو سلام



نظرت در مورد شخصيت هاي زير چيه

مادر: صبــــــــــــــــــــــــور ... کسي که هيچ وقت نميتونم محبت هاش رو جبران کنم ...

پدر: استقامت ... هوادار ... پشتيبان ...

دوست خوب: همه زندگي ... کسي که ميشه براش جون داد ...

نويد: خوشبخت ... به خاطر داشتن دوستان خوبي نظير شما ...

مجنون دياب و جيني: هر دو بسيار با محبت و خونگرم ... اما گروه خوني شون به هم نميخوره ديگه ... Very Happy

نويد جان اگه بهت بگن فقط مي توني دوتا آرزو بکني چه آرزوهايي مي کني
هميشه اوليش اين بوده که خدا همه جوانها رو به سعادت برسونه
دوميش هم اينکه هميشه عزيزانم صحيح و سالم باشن ...

بهترين اتفاق زندگيت چي بود
بهترين اتفاق زندگيم ... بهترين اتفاق که نميشه گفت ، ولي بزرگترين شانسم داشتن دوستان خوب بوده ... Smile

وقتي کوچيک بودي دوست داشتي چکاره بشي
مممم ... کوچيک بودم ... والا فکر کنم دوست داشتم خلبان بشم ... Very Happy ... چقدر هم شدم ... Laughing

راستي هيچ وقت هم نگو خداحافظ هميشه بگو سلام
اون هم به روي چشم ...
سلام ...
Smile
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.werfriends.blogfa.com
ليلا
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
ليلا


تعداد پستها : 1095
Registration date : 2007-12-21

صندلي داغ - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: صندلي داغ   صندلي داغ - صفحة 13 Icon_minitimeالخميس فبراير 07, 2008 7:49 pm

نوید جان بگو ببینم الان درجه ی داغی چقدره؟ کاملآ جیز شدی؟ lol!
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
nAvId
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
nAvId


تعداد پستها : 2240
Age : 36
Location : همه جاي ايران سراي من است
Registration date : 2007-12-04

صندلي داغ - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: صندلي داغ   صندلي داغ - صفحة 13 Icon_minitimeالخميس فبراير 07, 2008 8:19 pm

الهام نوشته است:
سلام دوباره
نوید جان این سوال منواگه درست جواب ندی...یه تایپیک خداحافظی میزنم Laughing Laughing

نظرت در مورد این افراد در یک کلمه.......اگه خواستی بیشتر

من

میثم

عسل

دلارام

مجید

امین

یاسمن

بهاره

صبا وهستی


نظرت در مورد این افراد در یک کلمه.......اگه خواستی بیشتر

من : متفاوت ... Very Happy ... محتاااااااط (از نوع خوبش) Very Happy

میثم : متفکر و خوش قلب Cool

عسل : Very Happy مهربون ... و شیطوووووووون ... Twisted Evil

دلارام : یه پارچه خانم ... Smile

مجید : همرااااااااه ... Wink

امین : پاک و ساده drunken نجیب ...

یاسمن : کسی که قلب بزرگی داره ... صبور ... sunny

بهاره : واقعا خسته نباشی ... اینو جدی گفتم ... با پشتکار ... Smile

صبا وهستی : جینگولکان ... lol!
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.werfriends.blogfa.com
nAvId
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
nAvId


تعداد پستها : 2240
Age : 36
Location : همه جاي ايران سراي من است
Registration date : 2007-12-04

صندلي داغ - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: صندلي داغ   صندلي داغ - صفحة 13 Icon_minitimeالخميس فبراير 07, 2008 9:06 pm

amin نوشته است:
سلام نوید جان
در سلامتی کامل به سر می بری Laughing Laughing Laughing
1. تا حالا یه زنبور مرده تو رو گزیده؟
2.عشق رو تعریف کن ؟ برای عشقت تا چه حد فداکاری میکنی؟
3.بزرگترین آرزوی نوید بدون شعار دادن Wink
4.شب امتحانو دوست داری؟ Laughing
5.تا چه حد مذهبی هستی؟
6.یه شعر از حفظ بخون تقلب نکنی lol!
7.آخرین کتابی که خوندی(درسی منظورم نیست)
8.تا حالا یه دل سیر کتک خوردی؟
9.حسرت چیزی رو دلت مونده؟
10.یه نصیحت به امین


1- زنبور مرده ؟ Shocked ... نه ... گمون نمیکنم ... Rolling Eyes

2- عشق ؟ همیشه یه تعریف ازش داشتم ... اما حالا دیگه ندارم ... برای عشقم هم تا جایی که ارزشش رو داشته باشه ، ممکنه جونم رو هم بدم ... ارزش مهمه ...

3- گفتم ... بزرگترین آرزوی من سعادت همه جووناست ... بی شوخی میگم ... اولین دعایی که میکنم همینه ...

4- ممممم ... شب امتحان که مشکلی نداره ... آدم خودش مشکل ساز میشه ... Laughing وگرنه ... میشه گفت بدم هم نمیاد ... من از روز امتحانه که بدم میاد ... Wink

5- مذهبی ؟ تا جایی که افراطی نشون ندم ... خوشم نمیاد از افراطی بودن ... و البته ، از تفریط هم خوشم نمیاد ...
تا جایی مذهبی هستم که همه وقتی نگاهم میکنن ، یه جوری نگام نکنن ... همونجوری که همه تون خوب میدونین ... Wink

6- حافظا ... Laughing

گفتم غم تو دارم ، گفتا غمت سر آید ....... گفتم که ماه من شو ، گفتا اگر بر آید
گفتم ز مهر ورزان رسم وفا بیاموز ........... گفتا ز خوب رویان این کار کمتر آید
گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم ............. گفتا که شب رو است او از راه دیگر آید
گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد ........ گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید
گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد ........ گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید
گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت ...... گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید
گفتم دل رحیمت کی عظم صلح دارد ........ گفتا مگوی با کس تا وقت آن در آید
گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد ... گفتا خموش حافظ کاین قصه هم سر آید

7- آخریش ... هنوز که دارم میخونم ... ولی آخری هایی که تموم شدن ، اینا بودن (چون تقریبا هم زمان تموم شدن)
" راهنمای کامل علایم و درمان بیماریها برای خانواده " از " آلیس فاینشتاین " ...
" خلبان جنگ " از " آنتوان دوسنت اگزوپری "

کتاب "پیامبر" از "جبران خلیل جبران" رو هم که هر ماه یه بار میخونمش ... دیروز هم دوره ماهانه ش تموم شد ... Laughing

8- نه ... هیچ وقت ... من هیچ وقت اهل دعوا نبودم ... نه زدم و نه خوردم ... Neutral

9- حسرت ؟ الان هیچی ... Wink (شاید باشه ها ... ولی یادم نمیاد خداییش ... Rolling Eyes )

10- به امین ؟ scratch
از این نصیحتم منظوری ندارم ... ولی بهترین نصیحتیه که همیشه دارم ...
صبر داشته باش ... همیشه و همه جا ...


ممنونم داش امین گل ... drunken
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.werfriends.blogfa.com
nAvId
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
nAvId


تعداد پستها : 2240
Age : 36
Location : همه جاي ايران سراي من است
Registration date : 2007-12-04

صندلي داغ - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: صندلي داغ   صندلي داغ - صفحة 13 Icon_minitimeالخميس فبراير 07, 2008 9:55 pm

ليلا نوشته است:
نوید جان بگو ببینم الان درجه ی داغی چقدره؟ کاملآ جیز شدی؟ lol!


دمااااااااا ...

ممم ... خب ...

فکر کنم روی 150 درجه باشه ... البته ، فارنهایت ... Laughing

نه ... جیز که نه ... ولی خب ...

خیلی کیف میده ... Wink
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.werfriends.blogfa.com
nAvId
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
nAvId


تعداد پستها : 2240
Age : 36
Location : همه جاي ايران سراي من است
Registration date : 2007-12-04

صندلي داغ - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: صندلي داغ   صندلي داغ - صفحة 13 Icon_minitimeالخميس فبراير 07, 2008 10:06 pm

دلارام نوشته است:
نوید یکی هست که خیلی آقاست
داداشت هم هست در ضمن
به همین خاطر باید یه نظر اختصاصی واسش بنویسی
نظرت رو راجع به سلمان بگو
اگه جواب درست و حسابی ندی منم مثل الهام جونم تاپیک خداحافظی می زنم Laughing (مگه نه الهام؟) Wink


خودت داری میگی آقا دیگه ...

پس دیگه چی میخوای بگم ؟

فقط میگم داداشی خودمه ... Smile

به هیچ کسی هم نمیدمش ...

تعریف از داداش سلمانم :
آشنای غریب ...
دوست ناشناس ...
...
سلمان ...
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.werfriends.blogfa.com
meysam-r
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
meysam-r


تعداد پستها : 1071
Registration date : 2007-12-28

صندلي داغ - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: صندلي داغ   صندلي داغ - صفحة 13 Icon_minitimeالجمعة فبراير 08, 2008 4:33 am

با عرض سلام و خسته نباشید...


یه سوال داشتم داداش ...

چرا؟

هان چرا؟

آخه چرا؟

affraid
نشنیدم بلند جواب بده چرا؟ Laughing

شوخی کردم ... داداشی نشستنت رو صندلی رو تبریک میگم ..بعدا میام مفصل سوال دارم ...

روز و روزگار به کام

یاحق Laughing
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Yasaman
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Yasaman


تعداد پستها : 2411
Location : بندر بوشهر
Registration date : 2007-12-02

صندلي داغ - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: صندلي داغ   صندلي داغ - صفحة 13 Icon_minitimeالجمعة فبراير 08, 2008 12:34 pm

nAvId نوشته است:
الهام نوشته است:
سلام دوباره
نوید جان این سوال منواگه درست جواب ندی...یه تایپیک خداحافظی میزنم Laughing Laughing

نظرت در مورد این افراد در یک کلمه.......اگه خواستی بیشتر

من

میثم

عسل

دلارام

مجید

امین

یاسمن

بهاره

صبا وهستی


نظرت در مورد این افراد در یک کلمه.......اگه خواستی بیشتر

من : متفاوت ... Very Happy ... محتاااااااط (از نوع خوبش) Very Happy

میثم : متفکر و خوش قلب Cool

عسل : Very Happy مهربون ... و شیطوووووووون ... Twisted Evil

دلارام : یه پارچه خانم ... Smile

مجید : همرااااااااه ... Wink

امین : پاک و ساده drunken نجیب ...

یاسمن : کسی که قلب بزرگی داره ... صبور ... sunny

بهاره : واقعا خسته نباشی ... اینو جدی گفتم ... با پشتکار ... Smile

صبا وهستی : جینگولکان ... lol!

Embarassed Embarassed
نظر لطفته داداشي sunny
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.yassesefid.blogfa.com
HeLena
Admin
Admin
HeLena


تعداد پستها : 256
Registration date : 2008-01-27

صندلي داغ - صفحة 13 Empty
پستعنوان: رد: صندلي داغ   صندلي داغ - صفحة 13 Icon_minitimeالجمعة فبراير 08, 2008 12:53 pm

nAvId نوشته است:
Arakadrish نوشته است:
سلام به داش نويدم ... Laughing

دير اومدم نه ؟ Shocked پس كو غذا ها ؟

همش تموم شد ؟ كي خورد ؟ مجيد كه هنوز نيومده Laughing Laughing

از اون آب پرتقالت به من ميدي ؟ Embarassed

هوووووش ...

ااا ... چه زود تموم شد Embarassed

# دوست داري دوستي داشته باشي كه هرگز اون رو نبيني ؟ يعني كدوم رو انتخاب ميكني ، ببينيش يه نه ؟

# به نظر تو ، توي دنياي مجازي بيشتر سوء تفاهم بوجود مياد يا واقعي و چرا ؟

# توي زندگي آينده ات كدوم يكي رو ملاك قرار ميدي ؟ نظر همسرت رو ... يا اعتقادت رو ؟ (خب معلومه ديگه !! ) يعني ميتوني با كسي ازدواج كني

كه عاشقت باشه اما هم عقيده ات نه !!

# دوست داري چند سال زندگي كني ؟

# يه خاطره ي جالب ... هر چي باشه


خب ، فعلا همينا

Very Happy



# يه خاطره ي جالب ... هر چي باشه
خاطره ...
وقتي عضو اين فروم شدم ... اين يکي از بهترين خاطرات منه ...
فکر کنم دنبال عکسهاي نانسي بودم که به اين فروم هدايت شدم ...
من هفتاد و شيشمين نفري بودم که عضو شده بودم ...
بعد از من هم شيرين جان عضو شد ... بماند ...
اولين پستي که داده بودم ، توي بخش مکالمات عربي بود به گمونم ... و فکر کنم سوال پرسيده بودم ... آره ، سوال بود ...
حالا سوال چي بود دقيقا ، نميدونم والا ... Rolling Eyes
منتها ميدونم که جاش اونجا نبود و نبايد اونجا ميپرسيدم ... Laughing
و هلنا جان هم به من گير داده بود که جاي پرسيدن اين سوال اينجا نيست ... Wink
و من دفعه بعد ، دوباره يه سوال ديگه هم همونجا پرسيده بودم ... Laughing
اين دفعه داش رضا بهم گوشزد کرد ... تا بالاخره آدم شدم ... Laughing
يادش به خير ... چه سوتي داده بودم ها ... Laughing
فکر کنم سومين يا چهارمين پست من هم معرفي خودم بود توي بخش آشنايي ... Smile
اولين بار که به فروم اومدم ، تصادفي بود ...
اما نميدونم چي من رو براي دومين بار به فروم کشوند ... يعني شايد براي گرفتن جواب اون سوالم دوباره اومده بودم ...
نميدونم ، شايد ... !!! Rolling Eyes
ولي واقعا خوشحالم که براي دومين بار هم به فروم اومدم ...
الان نميدونم چندمين باريه که ميام و توي اين جمع صميمي در خدمتتون هستم ...
ولي اين فروم ، يکي از بهترين خاطرات من ، بلکه بهترين اونهاست ... Smile
خدا رو هم شکر ميکنم بابت اين جمع سالم و دوست داشتني ...
همه تون رو دوست دارم ... I love you

خب ، فعلا همينا
ممنونم داش سلمان ، منتظر بقيه هم هستم ... Smile


جای این سوال اینجا نیست Suspect Twisted Evil Evil or Very Mad Laughing

ای جان نوید
اگه می دونستم که این موضوع برات یه خاطره میشه ,
همیشه میومدم دنبالت و بهت این حرف رو میزدم تا خاطره های زندگیت زیادتر بشن. Laughing rabbit Laughing
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
 
صندلي داغ
بازگشت به بالاي صفحه 
صفحه 13 از 36رفتن به صفحه : الصفحة السابقة  1 ... 8 ... 12, 13, 14 ... 24 ... 36  الصفحة التالية
 مواضيع مماثلة
-

صلاحيات هذا المنتدى:شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
 :: عمومي :: سفره خانه-
پرش به: