هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.


 
الرئيسيةالرئيسية  PortalPortal  جستجوجستجو  أحدث الصورأحدث الصور  ثبت نامثبت نام  ورود  

 

 انجمن شاعران زنده!

اذهب الى الأسفل 
+14
G H A Z A L
mona
Assal
maryashena
Arakadrish
s@ba
Jany
الهام
yasamiin
Yasaman
amin
بهاره
MajidDiab
دلارام
18 مشترك
رفتن به صفحه : الصفحة السابقة  1 ... 12 ... 20, 21, 22, 23  الصفحة التالية
نويسندهپيام
magnoon diab
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
magnoon diab


تعداد پستها : 7074
Age : 659
Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...!
Registration date : 2007-12-05

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Empty
پستعنوان: رد: انجمن شاعران زنده!   انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_minitimeالأربعاء مارس 17, 2010 9:01 am

amin نوشته است:
گیاه وحشی کوهم، نه لاله ی گلدان
مرا به بزم خوشی های خودسرانه مبر
به سردی خشن سنگ، خو گرفته دلم
مرا به خانه مبر ...
زادگاه من کوه است ...

ز زیر سنگی ، یک روز سر زدم بیرون
به زیر سنگی ، یک روز می شوم مدفون
سرشت سنگی من ، آشیان اندوه است
جدا ز یار و دیارم ، دلم نمی خندد
ز من طراوات و شادی و رنگ و بوی مخواه
گیاه وحشی کوهم در انتظار بهار
مرا نوازش و گرمی به گریه می آرد
مرا به گریه میار ...

ژاله اصفهانی

می سی امین جان

flower flower flower flower flower flower
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
amin
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
amin


تعداد پستها : 2691
Registration date : 2007-12-02

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Empty
پستعنوان: رد: انجمن شاعران زنده!   انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_minitimeالأربعاء مارس 31, 2010 9:13 am

دیباچه ی خون


نه هراسی نیست
من هزاران بار
تیرباران شده ام
و هزاران بار
دل زیبای مرا از دار آویخته اند
و هزاران بار
با شهیدان تمام تاریخ
خون جوشان مرا
به زمین ریخته اند
سرگذشت دل من
زندگی نامه انسان است
که لبش دوخته اند
زنده اش سوخته اند
و به دارش زده اند
آه ای بابک خرم دین
تو لومومبا را می دیدی
و لومومبا می دید
مرگ خونین مرا در بولیوی
راز سرسبزی حلاج این است
ریشه در خون شستن
باز از خون رستن
در ویتنام هزاران بار
زیر تیغ جلاد
زخم برداشته ام
وندر ‌آن آتش و خون
باز چون پرچم فتح
قامت افراشته ام
آه ای آزادی
دیرگاهی ست ک از اندونزی تاشیلی
خاک این دشت جگر سوخته با خون تو می آمیزد
دیرگاهی ست که از پیکر مجروححح فلسطین شب و روز
خون فرو می ریزد
و هنوز از لبنان
دود برمیخیزد
سالها پیش مرا با کیوان کشتند
شاه هر روز مرا میکشت
و هنوز
دست شاهانه دراز است پی کشتن من
هم از آن دست پلید است که در خوزستان
در هویزه بستان سوسنگرد
این چنین در خون آغشته شدم
و همین امروز با مسلمان جوانی که خط پشت لبش
تازه سبزی می زد کشته شدم
نه هراسی نیست
خون ما راه دراز بشریت را گلگون کرده ست
دست تاریخ ظفرنامه انسان را
زیب دیباچه خون کرده ست
آری از مرگ هراسی نیست
مرگ در میدان این آرزوی هر مرد است
من دلم از دشمن کام شدن می سوزد
مرگ با دشنه دوست ؟
دوستان این درد است
نه هراسی نیست
پیش ما ساده ترین مسئله ای مرگ است
مرگ ما سهل تر از کندن یک برگ است
من به این باغ می اندیشم
که یکی پشت درش با تبری نیز کمین کرده ست
دوستان گوش کنید
مرگ من مرگ شماست
مگذارید شما را بکشند
مگذارید که من بار دگر
در شما کشته شوم

هوشنگ ابتهاج
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
MajidDiab
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
MajidDiab


تعداد پستها : 6314
Age : 39
Location : تهران / تبریز
Registration date : 2007-12-05

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Empty
پستعنوان: رد: انجمن شاعران زنده!   انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_minitimeالأربعاء مارس 31, 2010 4:31 pm

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی

دایم گل این بستان شاداب نمی​ماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی

دیشب گله زلفش با باد همی​کردم
گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی

صد باد صبا این جا با سلسله می​رقصند
این است حریف ای دل تا باد نپیمایی

مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی

یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی

ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست
شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی

ای درد توام درمان در بستر ناکامی
و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی

فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست
کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی

تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی
زین دایره مینا خونین جگرم می ده

حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://www.a-d-w.blogfa.com
بهاره
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
بهاره


تعداد پستها : 7588
Location : قم
Registration date : 2007-12-25

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Empty
پستعنوان: رد: انجمن شاعران زنده!   انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_minitimeالأربعاء مارس 31, 2010 5:06 pm

MajidDiab نوشته است:
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی

دایم گل این بستان شاداب نمی​ماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی

دیشب گله زلفش با باد همی​کردم
گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی

صد باد صبا این جا با سلسله می​رقصند
این است حریف ای دل تا باد نپیمایی

مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی

یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی

ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست
شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی

ای درد توام درمان در بستر ناکامی
و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی

فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست
کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی

تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی
زین دایره مینا خونین جگرم می ده

حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی


flower flower flower
مرسي مجيد جان .. انتخاب قشنگي بود
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Saghar
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Saghar


تعداد پستها : 6513
Location : یه جایی میون مردم خاکی
Registration date : 2008-12-24

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Empty
پستعنوان: رد: انجمن شاعران زنده!   انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_minitimeالخميس أبريل 01, 2010 5:14 pm

مجید و امین عزیز ممنون انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_flower
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
بهاره
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
بهاره


تعداد پستها : 7588
Location : قم
Registration date : 2007-12-25

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Empty
پستعنوان: رد: انجمن شاعران زنده!   انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_minitimeالجمعة أبريل 02, 2010 10:36 am

دیشب كنار پنجره به یاد تو ستاره بارون شدم
دوباره توی هوای كوچه به خاطرت خیس از نم بارون شدم
دیشب دوباره چشام هوای چشماتو كرد
دیشب دوباره دلم دلتنگیه دستاتو كرد
دیشب دوباره درو به خاطرت نبستم
دیشب دوباره دلو برای تو شكستم
دیشب كه دفتر عشقو ورق می زدم
دوباره اسمتو تو گوشه گوشه اون نوشتم
دیشب دیدم دیگه داره دلم برات تنگ میشه
فاصلمون خیلی وقته كه داره پررنگ میشه
اگه دوباره نخوای بیای كنارم
نمی دونم بدون تو تا كی طاقت میارم
اگه باور كنی كه دستام بدون تو سرد و زمستونیه
اگه باور كنی كه چشام تو حسرتت ابری و بارونیه
شاید باور كنی كه دلم هنوز پیش دلت زندونیه
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
بهاره
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
بهاره


تعداد پستها : 7588
Location : قم
Registration date : 2007-12-25

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Empty
پستعنوان: رد: انجمن شاعران زنده!   انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_minitimeالجمعة أبريل 02, 2010 10:38 am

شرم تان باد ای خداوندان قدرت

بس کنید !!!

بس کنید از این همه ظلم و قساوت

بس کنید !!!

ای نگهبانان آزادی !

نگهداران صلح

ای جهان را لطفتان تا قعر دوزخ رهنمون

سرب داغ است این که می بارید بر دلهای مردم

سرب داغ

موج خون است این که می رانید بر آن کشتی

خودکامگی را

موج خون

گر نه کورید و نه کر

گر مسلسل هایتان یک لحظه ساکت می شوند

بشنوید و بنگرید

بشنوید این وایِ مادرهای جان آزرده است !

کاندرین شبهای وحشت سوگواری می کنند

بشنوید این بانگ فرزندهای مادر مرده است

کز ستمهای شما هر گوشه زاری می کنند

بنگرید این کشتزاران را که مزدورانتان

روز و شب با خونِ مردم، آبیاری می کنند

بنگرید این خلق عالم را که دندان بر جگر

بیدادتان را، بردباری می کنند

دست ها از دستِ تان، ای سنگ، چشمان! بر خداست

گر چه می دانم

آنچه بیداری ندارد

خواب مرگ بیگناهان است و وجدان شماست

با تمام اشکهایم، باز- نومیدانه - خواهش می کنم

بس کنید !!!

بس کنید !!!

فکر مادرهای دلواپس کنید

رحم بر این غنچه های نازکِ نورس کنید


بس کنید !!!






روزنامه ها نوشتند در لبنان بر اثر بمباران مدرسه ای چند صد کودک کشته شده اند

این شعر توسط فریدون مشیری به این مناسبت در مرداد 1355 سروده شده است .
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
بهاره
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
بهاره


تعداد پستها : 7588
Location : قم
Registration date : 2007-12-25

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Empty
پستعنوان: رد: انجمن شاعران زنده!   انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_minitimeالجمعة أبريل 02, 2010 10:40 am

من آن روز را انتظار می کشم

روزی ما دوباره کبوترهايمان را پيدا خواهيم کرد
و مهربانی دست زيبايی را خواهد گرفت.
روزی که کمترين سرود بوسه است
و هر انسان برای هر انسان برادری ست.
روزی که ديگر درهای خانه شان را نمی بندند
قفل افسانه ايست
و قلب
برای زندگی بس است.
روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است
تا تو بخاطر آخرين حرف دنبال سخن نگردی
روزی که آهنگ هر حرف ؛ زندگيست
تا من بخاطر آخرين شعر رنج جستجوی قافيه نبرم...
روزی که تو بيايی ؛ برای هميشه بيايی
و مهربانی با زيبايی يکسان شود.
روزی که ما دوباره برای کبوتر هايمان دانه بريزيم...
و من آن روز را انتظار می کشم
حتی روزی
که ديگر نباشم.



احمد شاملو
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
بهاره
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
بهاره


تعداد پستها : 7588
Location : قم
Registration date : 2007-12-25

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Empty
پستعنوان: رد: انجمن شاعران زنده!   انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_minitimeالجمعة أبريل 02, 2010 10:42 am

نه باران ، نه عشق ، نه چشم هایی رو به ماه
غروب همین نه باران و عشق بود
که در راههای بی ترانه و عابر دور می شدم
غروب همین نه چشم هایی رو به ماه بود
که ماه در چشم هایم
تا کنار چهره ها و صداهای این همه سال آمد
غروب کمی از باران ها و عشق بود
که چشم در چشم ماه
از مادرم دور شدم
در راه
لب هایی خسته می گفتند
چشم های کودکی را با خود آورده ام
که شب ها ،خواب ماه می بیند
می گفتند
صدایی با خود آورده ام
که از غروب های ماه می گوید
می گفتند
کنار آخرین مکث ماه
قدم هایم ناتمام می ماند
در کجای زمین
در کجای چشم انتظاری رو به ماه
در کجای دستهای سرگردان مادرم
فراموش می شوم ؟
در شب باران و عشق
در شب آخرین مکث ماه ...
انگشت ات را به سمت ماه بگیر
من
آنجا
خواهم مرد ...

هيوا مسيح
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Saghar
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Saghar


تعداد پستها : 6513
Location : یه جایی میون مردم خاکی
Registration date : 2008-12-24

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Empty
پستعنوان: رد: انجمن شاعران زنده!   انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_minitimeالسبت أبريل 03, 2010 4:35 pm

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_flower انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_flower انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_flower
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
دلارام
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
دلارام


تعداد پستها : 4639
Location : تهران
Registration date : 2007-12-02

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Empty
پستعنوان: رد: انجمن شاعران زنده!   انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_minitimeالسبت أبريل 03, 2010 5:20 pm

یه کم بیات شده، ولی خوندنش خالی از لطف نیست Laughing


الا دختر که چشم زاغ داری

سبد در دست و میل باغ داری

توکه شیرین و خوش بنیاد هستی

چرا تنها و بی فرهاد هستی

مبادا همچنان بی خواستگاری؟

توهم از چهره های ماندگاری؟

الهی من بمیرم نازنینم

تورا اینگونه بی شوهر نبینم

نبینم سن و سالت رفته بالا

نبینم مانده ای در پیش بابا

نبینم یک پیامک هم نداری

ایمیلی از سیامک هم نداری

مشو نومید راهی دارد این کار

همین الان قدم در باغ بگذار

برو جانم گره بر سبزه انداز

که خیلی زود بختت می شود باز

بزن چندین گره ، ای مهربانم

یک از رو یکی از زیر، جانم

اگر رویی عمل ننمود یکبار

همان زیری بلا شک می کند کار

ولی ای نازنین نیت کن اول

وگرنه مشکلت کی می شود حل

بگو یا رب عطا کن خواستگاری

بده از لطف، مارا همجواری

کمی خوش تیپ هم باشد بدک نیست

که تیپم از جنیفر کمترک نیست

بگو یا رب عطا کن خوبِ خوبش

وگرنه هست دنبالم تن لش

بده یک خواستگار توپ یا رب

که روزم را نسازد بدتر از شب

بگو یا رب عطا کن چیز مشتی

چه اهوازی چه تهرانی چه رشتی

گره بر سبزه زن از نوع محکم

نه شلّ و ولّ و وا ، مانند آدم

همین فردا برایت خواستگاری

شود پیدا ز یک گوش و کناری

اگر پیدا نشد اصلا مخور غم

مگر ای نازنینم بنده مُردم


منبع تبیان
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
magnoon diab
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
magnoon diab


تعداد پستها : 7074
Age : 659
Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...!
Registration date : 2007-12-05

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Empty
پستعنوان: رد: انجمن شاعران زنده!   انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_minitimeالسبت أبريل 10, 2010 12:14 pm

مرسی دلارام جان
flower flower flower flower
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Jany
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Jany


تعداد پستها : 2939
Location : قلب شما
Registration date : 2007-12-05

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Empty
پستعنوان: رد: انجمن شاعران زنده!   انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_minitimeالإثنين أبريل 12, 2010 12:36 pm

به تماشا سوگند

و به آغاز كلام

و به پرواز كبوتر از ذهن

واژه اي در قفس است.

***

حرفهايم، مثل يك تكه چمن روشن بود.

من به آنان گفتم:

آفتابي لب درگاه شماست

كه اگر در بگشاييد به رفتار شما مي تابد.

***

و به آنان گفتم :

سنگ آرايش كوهستان نيست

همچناني كه فلز، زيوري نيست به اندام كلنگ.

در كف دست زمين گوهر ناپيدايي است

كه رسولان همه از تابش آن خيره شدند.

پي گوهر باشيد.

لحظه ها را به چراگاه رسالت ببريد.

***

و من آنان را، به صداي قدم پيك بشارت دادم

و به نزديكي روز، و به افزايش رنگ.

به طنين گل سرخ، پشت پرچين سخن هاي درشت.

***

و به آنان گفتم:

هر كه در حافظه چو ب ببيند باغي

صورتش در وزش بيشه شور ابدي خواهد ماند.

هر كه با مرغ هوا دوست شود

خوابش آرام ترين خواب جهان خواهد بود.

آنكه نوراز سر انگشت زمان بر چيند

مي گشايد گره پنجره ها را با آه.

***

زير بيدي بوديم.

برگي از شاخه بالاي سرم چيدم، گفتم:

چشم را باز كنيد، آيتي بهتر از اين مي خواهيد؟

مي شنيدم كه بهم مي گفتند:

سحر ميداند، سحر!

***

سر هر كوه رسولي ديدند

ابر انكار به دوش آوردند.

باد را نازل كرديم

تا كلاه از سرشان بردارد.

چشمشان پر داوودي بود،

چشمشان را بستيم.

دستشان را نرسانديم به سر شاخه هوش.

جيبشان را پر عادت كرديم.

خوابشان را به صداي سفر آينه ها آشفتيم.
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Saghar
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Saghar


تعداد پستها : 6513
Location : یه جایی میون مردم خاکی
Registration date : 2008-12-24

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Empty
پستعنوان: رد: انجمن شاعران زنده!   انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_minitimeالإثنين أبريل 12, 2010 5:36 pm

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Romantic_Events_Flowers_photo_067
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
magnoon diab
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
magnoon diab


تعداد پستها : 7074
Age : 659
Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...!
Registration date : 2007-12-05

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Empty
پستعنوان: رد: انجمن شاعران زنده!   انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_minitimeالثلاثاء أبريل 13, 2010 5:28 am

flower flower flower flower
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Jany
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Jany


تعداد پستها : 2939
Location : قلب شما
Registration date : 2007-12-05

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Empty
پستعنوان: رد: انجمن شاعران زنده!   انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_minitimeالثلاثاء أبريل 13, 2010 8:17 am

چه خوبه یکی دیگه شعر بگه گلش و من بگیرم lol! lol! lol! lol! lol!
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
بهاره
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
بهاره


تعداد پستها : 7588
Location : قم
Registration date : 2007-12-25

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Empty
پستعنوان: رد: انجمن شاعران زنده!   انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_minitimeالثلاثاء أبريل 13, 2010 12:14 pm

Smile
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Saghar
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Saghar


تعداد پستها : 6513
Location : یه جایی میون مردم خاکی
Registration date : 2008-12-24

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Empty
پستعنوان: رد: انجمن شاعران زنده!   انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_minitimeالثلاثاء أبريل 13, 2010 4:08 pm

Jany نوشته است:
چه خوبه یکی دیگه شعر بگه گلش و من بگیرم lol! lol! lol! lol! lol!
گل که قابل شمارونداره خواهرخوبم
ولی نه
گل خیلی باارزشه
واسه همین من به کسایی که خیلی دوستشون دارم گل هدیه میدم
انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_flower انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_flower انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_flower
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Jany
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Jany


تعداد پستها : 2939
Location : قلب شما
Registration date : 2007-12-05

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Empty
پستعنوان: رد: انجمن شاعران زنده!   انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_minitimeالأربعاء أبريل 14, 2010 7:49 am

بازم سهراب:
قايقي خواهم ساخت،

خواهم انداخت به آب.

دور خواهم شد از اين خاك غريب

كه درآن هيچكسي نيست كه در بيشه عشق

قهرمانان را بيدار كند.

***

قايق از تور تهي

و دل از آرزوي مرواريد،

همچنان خواهم راند.

نه به آبي ها دل خواهم بست

نه به دريا - پرياني كه سر از آب بدر مي آرند

و در آن تابش تنهايي ماهي گيران

مي فشانند فسون از سر گيسوهاشان.

***

همچنان خواهم راند.

همچنان خواهم خواند:

(( دور بايد شد، دور.

مرد آن شهر اساطير نداشت.

زن آن شهر به سرشاري يك خوشه انگور نبود.

هيچ آيينه تالاري، سرخوشي ها را تكرار نكرد.

چاله آبي حتي، مشعلي را ننمود.

دور بايد شد، دور.

شب سرودش را خواند،

نوبت پنجره هاست.

***

همچنان خواهم خواند.

همچنان خواهم راند.

پشت درياها شهري است

كه در آن پنجره ها رو به تجلي باز است.

بام ها جاي كبوترهايي است، كه به فواره هوش بشري

مي نگرد.

دست هر كودك ده ساله شهر، شاخه معرفتي است.

مردم شهر به يك چينه چنان مي نگرند

كه به يك شعله، به يك خواب لطيف.

خاك، موسيقي احساس ترا مي شنود

و صداي پر مرغان اساطير مي آيد در باد.

***

پشت درياها شهري است

كه در آن وسعت خورشيد به اندازه چشمان

سحر خيزان است.

شاعران وارث آب و خرد و روشني اند.

***

پشت درياها شهري است!

قايقي بايد ساخت.
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Saghar
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Saghar


تعداد پستها : 6513
Location : یه جایی میون مردم خاکی
Registration date : 2008-12-24

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Empty
پستعنوان: رد: انجمن شاعران زنده!   انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_minitimeالأربعاء أبريل 14, 2010 3:37 pm

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Taranom1363
در آغاز يک غزل بي پايانم

در يک زمانه نابهنگام

در ابتداي هستي يک روح

مثال يک ترانه مي مانم

تو در آينه مرا ديدي

ولي من اينجا غبار بارانم

تو آنجا نشسته اي و مي نگري

ولي من اينجا درکشاکش يک نامم

در اين کرانه در اين زمانه درد

من يک حکايت بي سرانجامم

در آغاز يک غزل بي پايانم

در يک زمانه نابهنگام
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
بهاره
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
بهاره


تعداد پستها : 7588
Location : قم
Registration date : 2007-12-25

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Empty
پستعنوان: رد: انجمن شاعران زنده!   انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_minitimeالخميس أبريل 15, 2010 5:51 am

سکوت را تجربه کن و آیینه صفت شو

زندگی را در خود منعکس کن


ذهن خود را به آلبوم خاطرات مرده تبدیل نکن

همچون آیینه باش و لحظه لحظه زندگی کن


آیینه هرگز عکسی را در خود نمی گذارد همواره خالی است

عشق رایحه و روشنایی شناخت خویشتن و خود بودن است


عشق لبریزی شور و مستی است...سهیم شدن خویشتن با دیگران است

وقتی در میابی که از هستی جدا نیستی عشق تحقق میابد


عشق رابطه نیست مرتبه ای از وجود است

عشق به هیچ کس تکیه ندارد


آدمی عاشق نمی شود بلکه عین عشق می شود

البته وقتی عین عشق شد عاشق نیز هست


عاشقی محصول عشق است نه منبع عشق

اگر ندانی که کیستی عاشق نیز نخواهی بود


اگر ندانی که کیستی عین ترس خواهی شد

ترس نقطه ی مقابل عشق است ...نقطه مقابل عشق نفرت نیست


نفرت عشق وارونه است

در عشق آدمی بسط میابد در ترس آدمی منقبض میشود


عشق درهای دل آدمی را میگشاید...ترس درهای دل آدمی را می بندد

عشق اعتماد میکند و ترس شک می کند


در ترس آدمی احساس تنهایی میکند و در عشق آدمی محو میشود

در عشق مرزهای وجود آدمی میریزد



و بدین سان درختان ...پرندگان... آب ها... ابرها

ماه و خورشید و ستاره ها


پاره ای از وجود آدمی میشوند

عشق هنگامی تحقق می یابد که تو آسمان درون خویش را تجربه کرده باشی


مراقبه کن - سکوت و آرامش ذهن

غواص وجود خود شو و به عمق وجود خود برو


وقتی پرندگان میخوانند خوب به آوازشان گوش بسپار

وقتی به آستانه ی گلی می رسی با حیرت گرم تماشایش شو


اجازه نده دانسته های کهنه و بیات حجاب نگاه تو شوند

به چیزی برچسب نچسبان



یاد بگیر سازی را بنوازی

آدم ها را ببین و با آنها در آمیز


هر انسانی آیینه ایست که خدا را به شیوه ی ویژه خود به تو نشان میدهد

از آدم ها یاد بگیر... نترس


هستی تو را به شیوه های گوناگون حمایت میکند

اعتماد کن


اعتماد تو را از نیروی عشق سرشار میکند

نیروی عشق همه هستی را متبرک میکند


عشق به خودی خود کامل است

نیازی نیست عشق کاملتر از آن چیزی شود که هست


میل به کامل کردن عشق نتیجه ی فهم غلط از عشق است

دایره دایره است ما دایره کامل تر و ناقص تر نداریم


همه دایره ها کامل اند

اگر کامل نیستند دایره نیستند


کمال ذاتی عشق نیز هست



تو نمی توانی کم تر یا بیشتر عشق بورزی

تو یا عشق می ورزی یا عشق نمی ورزی


انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 VLBjuliemir
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Jany
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Jany


تعداد پستها : 2939
Location : قلب شما
Registration date : 2007-12-05

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Empty
پستعنوان: رد: انجمن شاعران زنده!   انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_minitimeالخميس أبريل 15, 2010 2:51 pm

شب است،
شبی بس تیرگی دمساز با آن.
به روی شاخ انجیر کهن « وگ دار» می خواند، به هر دم
خبر می آورد طوفان و باران را. و من اندیشناکم.

شب است،
جهان با آن، چنان چون مرده ای در گور.
و من اندیشناکم باز:
ـــ اگر باران کند سرریز از هر جای؟
ـــ اگر چون زورقی در آب اندازد جهان را؟...

در این تاریکی آور شب
چه اندیشه ولیکن، که چه خواهد بود با ما صبح؟
چو صبح از کوه سر بر کرد، می پوشد ازین طوفان رخ آیا صبح؟
نیما یوشیج
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Jany
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Jany


تعداد پستها : 2939
Location : قلب شما
Registration date : 2007-12-05

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Empty
پستعنوان: رد: انجمن شاعران زنده!   انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_minitimeالخميس أبريل 15, 2010 2:56 pm

لب دريا، نسيم و آب و آهنگ،

شكسته ناله هاي موج بر سنگ.

مگر دريا دلي داند كه ما را،

چه توفان ها ست در اين سينه تنگ !

***

تب و تابي ست در موسيقي آب

كجا پنهان شده ست اين روح بي تاب

فرازش، شوق هستي، شور پرواز،

فرودش : غم؛ سكوتش : مرگ ومرداب !

***

سپردم سينه را بر سينه كوه

غريق بهت جنگل هاي انبوه

غروب بيشه زارانم در افكند

به جنگل هاي بي پايان اندوه !

***

لب دريا، گل خورشيد پرپر !

به هر موجي، پري خونين شناور !

به كام خويش پيچاندند و بردند،

مرا گرداب هاي سرد باور !

***

بخوان، اي مرغ مست بيشه دور،

كه ريزد از صدايت شادي و نور،

قفس تنگ است و دل تنگ است، ورنه

هزاران نغمه دارم چون تو پر شور !

***

لب دريا، غريو موج و كولاك،

فرو پيچده شب در باد نمناك،

نگاه ماه، در آن ابر تاريك؛

نگاه ماهي افتاده بر خاك !

***

پريشان است امشب خاطر آب،

چه راهي مي زند آن روح بي تاب !

« سبكباران ساحل ها » چه دانند،

«شب تاريك و بيم موج و گرداب » !

***

لب دريا، شب از هنگامه لبريز،

خروش موج ها: پرهيز ... پرهيز ... ،

در آن توفان كه صد فرياد گم شد؛

چه بر مي آيد از واي شباويز ؟!

***

چراغي دور، در ساحل شكفته

من و دريا، دو همراز نخفته !

همه شب، گفت دريا قصه با ماه

دريغا حرف من، حرف نگفته !
فریدون مشیری
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
Saghar
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
Saghar


تعداد پستها : 6513
Location : یه جایی میون مردم خاکی
Registration date : 2008-12-24

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Empty
پستعنوان: رد: انجمن شاعران زنده!   انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_minitimeالخميس أبريل 15, 2010 4:39 pm

رندان سلامت می​کنند جان را غلامت می​کننددر عشق گشتم فاشتر وز همگنان قلاشترغوغای روحانی نگر سیلاب طوفانی نگرافسون مرا گوید کسی توبه ز من جوید کسیای آرزوی آرزو آن پرده را بردار زوای ابر خوش باران بیا وی مستی یاران بیاحیران کن و بی​رنج کن ویران کن و پرگنج کنشهری ز تو زیر و زبر هم بی​خبر هم باخبرآن میر مه رو را بگو وان چشم جادو را بگوآن میر غوغا را بگو وان شور و سودا را بگوآن جا که یک باخویش نیست یک مست آن جا بیش نیستآن جان بی​چون را بگو وان دام مجنون را بگوآن دام آدم را بگو وان جان عالم را بگوآن بحر مینا را بگو وان چشم بینا را بگوآن توبه سوزم را بگو وان خرقه دوزم را بگوآن عید قربان را بگو وان شمع قرآن را بگوای شه حسام الدین ما ای فخر جمله اولیامستی ز جامت می​کنند مستان سلامت می​کنندوز دلبران خوش باشتر مستان سلامت می​کنندخورشید ربانی نگر مستان سلامت می​کنندبی پا چو من پوید کسی مستان سلامت می​کنندمن کس نمی​دانم جز او مستان سلامت می​کنندوی شاه طراران بیا مستان سلامت می​کنندنقد ابد را سنج کن مستان سلامت می​کنندوی از تو دل صاحب نظر مستان سلامت می​کنندوان شاه خوش خو را بگو مستان سلامت می​کنندوان سرو خضرا را بگو مستان سلامت می​کنندآن جا طریق و کیش نیست مستان سلامت می​کنندوان در مکنون را بگو مستان سلامت می​کنندوان یار و همدم را بگو مستان سلامت می​کنندوان طور سینا را بگو مستان سلامت می​کنندوان نور روزم را بگو مستان سلامت می​کنندوان فخر رضوان را بگو مستان سلامت می​کنندای از تو جان​ها آشنا مستان سلامت می​کنند
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
magnoon diab
عضو باشگاه 1000 تایی
عضو باشگاه 1000 تایی
magnoon diab


تعداد پستها : 7074
Age : 659
Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...!
Registration date : 2007-12-05

انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Empty
پستعنوان: رد: انجمن شاعران زنده!   انجمن شاعران زنده! - صفحة 21 Icon_minitimeالجمعة أبريل 16, 2010 3:19 am

flower flower flower flower flower
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
 
انجمن شاعران زنده!
بازگشت به بالاي صفحه 
صفحه 21 از 23رفتن به صفحه : الصفحة السابقة  1 ... 12 ... 20, 21, 22, 23  الصفحة التالية
 مواضيع مماثلة
-

صلاحيات هذا المنتدى:شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
 :: علمی و ادبی :: شعر و شاعران ایرانی-
پرش به: