| انجمن شاعران زنده! | |
|
+14G H A Z A L mona Assal maryashena Arakadrish s@ba Jany الهام yasamiin Yasaman amin بهاره MajidDiab دلارام 18 مشترك |
|
نويسنده | پيام |
---|
بهاره عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7588 Location : قم Registration date : 2007-12-25
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الجمعة مايو 21, 2010 8:45 am | |
| بیا با من دلم تنها ترین است نگاهت در دلم شور آفرین است
مرا مستی دهد جام لبانت شراب بوسه ات گیرا ترین است
ز یك دیدار پی بردی به حالم عجب درمن نگاهت نكته بین است
سخن از عشق ومستی گوی با من سخن هایت برایم دلنشین است
مرا در شعله ی عشقت بسوزان كه رسم دوستداریها همین است
نشان عشق را در چشم تو خواندم دلم چون كویی آیینه بین است
به من لطف گل مهتاب دادی تنت با عطر گلها همنشین است
دوست را هم تو باش آغاز وپایان كه عشق اولی وآخرینست | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! السبت مايو 22, 2010 2:39 am | |
| شب همه بي تو کار من شکوه بماه کردن است روز ستاره تا سحر تيره به آه کردن است متن خبر که يک قلم بي تو سياه شد جهان حاشيه رفتنم دگر نامه سياه کردن است | |
|
| |
magnoon diab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7074 Age : 659 Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...! Registration date : 2007-12-05
| |
| |
بهاره عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7588 Location : قم Registration date : 2007-12-25
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الإثنين يونيو 28, 2010 10:10 am | |
|
در زمان سلطان محمود میکشتند که شیعه است
زمان شاه سلیمان میکشتند که سنی است
زمان ناصرالدین شاه میکشتند که بابی است
زمان محمد علی شاه میکشتند که مشروطه طلب است
زمان رضا خان میکشتند که مخالف سلطنت مشروطه است
زمان پسرش میکشتند که خرابکار است
امروز توی دهناش میزنند که منافق است و
فردا وارونه بر خرش مینشانند و شمعآجیناش میکنند که لا مذهب است.
اگر اسم و اتهامش را در نظر نگیریم چیزی عوض نمی شود :
تو آلمان هیتلری می کشتند که یهودی است
حالا تو اسرائیل میکشند که طرفدار فلسطینیها است
عربها میکشند که جاسوس صهیونیستها است
صهیونیستها میکشند که فاشیست است
فاشیستها میکشند که کمونیست است
کمونیستها میکشند که آنارشیست است
روس ها میکشند که پدر سوخته از چین حمایت میکند
چینیها میکشند که حرامزاده سنگ روسیه را به سینه میزند
و میکشند و میکشند و میکشند
و چه قصاب خانهیی است این دنیای بشریت
«شاملو»
| |
|
| |
magnoon diab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7074 Age : 659 Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...! Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الثلاثاء يونيو 29, 2010 10:45 am | |
| | |
|
| |
دلارام عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 4639 Location : تهران Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الإثنين يوليو 26, 2010 3:16 pm | |
| زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد صوفی مجلس که دی جام و قدح میشکست باز به یک جرعه می عاقل و فرزانه شد شاهد عهد شباب آمده بودش به خواب باز به پیرانه سر عاشق و دیوانه شد مغبچهای میگذشت راه زن دین و دل در پی آن آشنا از همه بیگانه شد آتش رخسار گل خرمن بلبل بسوخت چهره خندان شمع آفت پروانه شد گریه شام و سحر شکر که ضایع نگشت قطره باران ما گوهر یک دانه شد نرگس ساقی بخواند آیت افسونگری حلقه اوراد ما مجلس افسانه شد منزل حافظ کنون بارگه پادشاست دل بر دلدار رفت جان بر جانانه شد | |
|
| |
MajidDiab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6314 Age : 39 Location : تهران / تبریز Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الإثنين يوليو 26, 2010 3:21 pm | |
| اي دير به دست آمده بس زود برفتــي آتش زدي اندر من و چون دود برفتي چون آرزوي تنــــــگدلان دير رسيدي چون دوستي سنـــــگدلان زود برفتي زان پيش که در باغ وصال تو دل من از داغ فــــــــراق تو بر آسود برفتي ناگشته من از بند تو آزاد بجستـــــي ناکرده مـــرا وصل تو خشنود برفتي هر روز بيفزود همي لطف تو با من چون در دل من عشق بيفزود برفتي | |
|
| |
magnoon diab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7074 Age : 659 Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...! Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الثلاثاء يوليو 27, 2010 12:15 pm | |
| | |
|
| |
بهاره عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7588 Location : قم Registration date : 2007-12-25
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الأحد أغسطس 01, 2010 10:37 am | |
| شعر وداع
به سرنوشت بیاندیش؛ که چگونه تصویرگر جداییهاست،
بر من خرده مگیر؛ که چرا جبر زمان از آغاز هر سلامی به درودی به پایان میبرد،
محکومیم به زنده ماندن؛ تا شاید شاهد مرگ آرزوهای خویش باشیم.
ای مهربان؛
وقتی خورشید به پیشواز شب میرود و کوچه از صدای پای آخرین پای عابر تهی میشود؛
با کوله باری از غم و درد میروم؛
و تو را با تمام خاطرات دیرین، میان کوچههای ساکت شهر تنها میگذارم.
گریه مکن! ای وارث شکوفایی باران،
من باید بروم، تا با غم غریبی خویش،
غم غربت را از جدارهی دل عاشقان بزدایم
اما بدان! نبض خاطرم هر لحظه به یاد تو ميتپد...
| |
|
| |
magnoon diab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7074 Age : 659 Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...! Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الأحد أغسطس 01, 2010 2:49 pm | |
| | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الثلاثاء أغسطس 03, 2010 6:52 am | |
| | |
|
| |
بهاره عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7588 Location : قم Registration date : 2007-12-25
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الأربعاء سبتمبر 01, 2010 7:30 am | |
| فسانه
گويا دگر فسانه به پايان رسيده بود ديگر نمانده بود برايم بهانهاي جنبيد مشت مرگ و در آن خاك سرد گور ميخواست پر كند روح مرا، چو روزن تاريكخانهاي
اما بسان باز پسين پرسشي كه هيچ ديگر نه پرسشي ست از آن پس نه پاسخي چشمي كه خوشترين خبر سرنوشت بود از آشيان ساده ي روحي فرشته وار كز روشني چو پنجره اي از بهشت بود خنديد با ملامت، با مهر، با غرور با حالتي كه خوشتر از آن كس نديده است كاي تخته سنگ پير آيا دگر فسانه به پايان رسيده است؟
چشمم پريد ناگه و گوشم كشيد سوت خون در رگم دويد امشب صليب رسم كنيد، اي ستارهها برخاستم ز بستر تاريكي و سكوت گويي شنيدم از نفس گرم اين پيام عطر نوازشي كه دل از ياد برده بود اما دريغ، كاين دل خوشباورم هنوز باور نكرده بود كآورده را به همره خود باد برده بود گويي خيال بود، شبح بود، سايه بود يا آن ستاره بود كه يك لمحع زاد و مرد چشمك زد و فسرد
لشكر نداشت در پي ، تنها طلايه بود اي آخرين دريچه ي زندان عمر من اي واپسين خيال شبح وار سايه رنگ از پشت پرده هاي بلورين اشك خويش با ياد دلفريب تو بدرود مي كنم روح تو را و هرزه درايان پست را با اين وداع تلخ ملولانه ي نجيب خشنود مي كنم
من لولي ملامتي و پير و مرده دل تو كولي جوان و بي آرام و تيز دو رنجور مي كند نفس پير من تو را حق داشتي ، برو احساس مي كنم ملولي ز صحبتم آن پاكي و زلالي لبخند در تو نيست و آن جلوه هاي قدسي ديگر نمي كني ميبينمت ز دور و دلم مي تپد ز شوق ميبينم برابر و سر بر نمي كني اين رنج كاهدم كه تو نشناختي مرا در من ريا نبود صفا بود هر چه بود
من روستاييم، نفسم پاك و راستين باور نمي كنم كه تو باور نمي كني اين سرگذشت ليلي و مجنون نبود - آه شرم آيدم ز چهره ي معصوم دخترم حتي نبود قصه ي يعقوب ديگري اين صحبت دو روح جوان ، از دو مرد بود يا الفت بهشتي كبك و كبوتري اما چه نادرست در آمد حساب من از ما دو تن يكي نه چنين بود، اي دريغ غمز و فريبكاري مشتي حسود نيز ما را چو دشمني به كمين بود، اي دريغ مسموم كرد روح مرا بي صفاييت
بدرود، اي رفيق مي و يار مستي ام من خردي تو ديدم و بخشايمت به مهر ور نيز ديده اي تو، ببخشاي پستي ام من ماندم و ملال و غمم، رفته اي تو شاد با حالتي كه بدتر از آن كس نديده است اي چشمه ي جوان گويا دگر فسانه به پايان رسيده است
اخوان ثالث | |
|
| |
بهاره عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7588 Location : قم Registration date : 2007-12-25
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الأربعاء سبتمبر 01, 2010 7:31 am | |
| ارمغان فرشته
با نوازشهاي لحن مرغكي بيدار دل بامدادان دور شد از چشم من جادوي خواب چون گشودم چشم، ديدم از ميان ابرها برف زرين بارد از گيسوي گلگون، آفتاب جوي خندان بود و من در اشك شوقش گرم گرم گرد شب را شستم از رخسار و جانم تازه شد شانه در گيسوي من كوشيد با آثار خواب وز كشاكشهاش طرح گيسوانم تازه شد سايه روشن بود روي گيتي از خورشيد و ابر ابرها مانند مرغاني كه هر دم مي پرند بر زمين خسسبيده نقش شاخهاي بيد بن گاه محو و گاه رنگين ليك با قدي بلند بره ها با هم سرود صبحدم خواندند و نيست جز: كجايي مادر گمگشته؟ قصدي ز آن سرود لك لك همسايه بالا زد سر و غليان كشيد جفت او در آشيان خفته ست بر آن شاخ تود آن نشاط انگيز روح شادمان بامداد چون محبت با جفا آميخت در غمهاي من حزن شيريني كه هم درد است و هم درمان درد سايه افكن شد به روح آسمان پيماي من خنده كردم بر جبين صبح با قلبي حزين خنده اي ، اما پريشان خنده اي بي اختيار خيره در سيماي شيرين فلك نام تو را بر زبان آوردم تابنده مه ، جانانه يار ناگهان در پرنيان ابرها باغي شكفت وز ميان باغ پيدا شد جمالي تابناك آمد از آن غرفه ي زيباي نوراني فرود چون فرشته ، آسماني پيكري پر نور و پاك در كنار جوي ، با رويي درخشان ايستاد وز نگاهي روح تاريك مراتابنده كرد سجده بردم قامتش را ليك قلبم مي تپيد ديدمش كاهسته بر محجوبي من خنده كرد من نگفتم: كيستي؟ زيرا زبان در كام من از شكوه جلوه اش حرفي نمي يارست گفت شايد او رمز نگاهم را به خود تعبير كرد كز لبش باعطر مستي آوري اين گل شكفت اي جوان ، چشمان تو مي پرسد از من كيستي من به اين پرسان محزون تو مي گويم جواب من خداي ذوق و موسيقي خداي شعر و عشق من خداي روشنيها من خداي آفتاب از ميان ابرهاي خسته اين امواج نور نيزه هاي تيرگي پير اي زرين من است خسته خاطر عاشقان هستي از كف داده را هديه آوردن ز شهر عشق ، آيين من است نك برايت هديه اي آورده ام از شهر عشق تا كه همراز تو باشد در غم شبهاي هجر ساحلي باشد منزه تا كه درج خاطرش گوهر اندوزد ز غمهاي تو در درياي هجر اينك اين پاكيزه تن مرغك ، ره آورد من است پيكري دارد چو روحم پاك و چون مويم سپيد اين همان مرغ است كاندر ماوراي آسمان بال بر فرق خداي حسن و گلها گستريد بنگر اي جانانه توران تا كه بر رخسار من اشكهاي من خبردارت كنند از ماجرا ديدم آن مرغك چو منقار كبود از هم گشود ميستايد عشق محجوب من و حسن تو را
اخوان ثالث | |
|
| |
بهاره عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7588 Location : قم Registration date : 2007-12-25
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الأربعاء سبتمبر 01, 2010 7:31 am | |
| مرداب
عمر من ديگر چون مردابي ست راكد و ساكت و آرام و خموش نه از او شعله كشد موج و شتاب نه در او نعره زند خشم و خروش گاهگه شايد يك ماهي پير مانده و خسته در او بگريزد وز خراميدن پيرانه ي خويش موجكي خرد و خفيف انگيزد يا يكي شاخه ي كم جرأت سيل راه گم كرده ، پناه آوردش و ارمغان سفري دور و دراز
مشعلي سرخ و سياه آوردش بشكند با نفسي گرم و غريب انزواي سيه و سردش را لحظه اي چند سراسيمه كند دل آسوده ي بي دردش را يا شبي كشتي سرگرداني لنگر اندازد در ساحل او ناخدا صبح چو هشيار شود بار و بن بركند از منزل او
يا يكي مرغ گريزنده كه تير خورده در جنگل و بگريخته چست ديگر اينجا كه رسد، زار و ضعيف دست و پايش شود از رفتن سست همچنان محتضر و خون آلود افتد، آسوده ز صياد بر او بشكند آينه ي صافش را ماهيان حمله برند از همه سو گاهگاه شايد مرغابيها خسته از روز بر او خيمه زنند شبي آنجا گذرانند و سحر سر و تن شسته و پرواز كنند
ورنه مرداب چه ديديه ست به عمر غير شام سيه و صبح سپيد ؟ روز ديگر ز پس روز دگر همچنان بي ثمر و پوچ و پليد ؟ اي بسا شب كه به مردب گذشت زير سقف سيه و كوته ابر تا سحر ساكت و آرام گريست باز هم خسته نشد ابر ستبر و اي بسا شب كه ب او مي گذرد غرقه در لذت بي روح بهار او به مه مي نگرد ، ماه به او شب دراز است و قلندر بيكار مه كند در پس نيزار غروب صبح رويد ز دل بحر خموش همه اين است و جز اين چيزي نيست
عمر بيحادثهي بي جر و جوش دفتر خاطرهاي پاك سپيد نه در او رسته گياهي، نه گلي نه بر او مانده نشاني، نه خطي اضطرابي تپشي، خون دلي
اي خوشا آمدن از سنگ برون سر خود را به سر سنگ زدن گر بود دشت گذشتن هموار ور بوده درخ سرازير شدن اي خوشا زير و زبرها ديدين راه پر بيم و بلا پيمودن روز و شب رفتن و رفتن شب و روز جلوه گاه ابديت بودن
عمر « من » اما چون مردابي ست راكد و ساكت و آرام و خموش نه در او نعره زند موج و شتاب نه از او شعله كشد خشم و خروش
اخوان ثالث | |
|
| |
Jany عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2939 Location : قلب شما Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الأربعاء سبتمبر 01, 2010 3:53 pm | |
| مرداب شعر قشنگی بود ممنون بهاره جان | |
|
| |
بهاره عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7588 Location : قم Registration date : 2007-12-25
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الخميس سبتمبر 02, 2010 10:54 am | |
| خواهش ميكنم عزيزم .. قابلي نداشت | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الجمعة سبتمبر 03, 2010 5:52 am | |
| | |
|
| |
Amr Diab میزبان
تعداد پستها : 188 Registration date : 2009-07-18
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الجمعة سبتمبر 03, 2010 2:48 pm | |
| | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! السبت سبتمبر 04, 2010 5:04 am | |
| | |
|
| |
magnoon diab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7074 Age : 659 Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...! Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! السبت سبتمبر 04, 2010 9:41 am | |
| | |
|
| |
Jany عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2939 Location : قلب شما Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! السبت سبتمبر 04, 2010 1:46 pm | |
| | |
|
| |
magnoon diab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7074 Age : 659 Location : چون ایران نباشد، تن من مباد...! Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الإثنين سبتمبر 06, 2010 3:05 pm | |
| | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الإثنين سبتمبر 06, 2010 5:37 pm | |
| | |
|
| |
Jany عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2939 Location : قلب شما Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الثلاثاء سبتمبر 07, 2010 6:29 am | |
| | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الثلاثاء سبتمبر 07, 2010 4:34 pm | |
| | |
|
| |
| انجمن شاعران زنده! | |
|