| انجمن شاعران زنده! | |
|
+14G H A Z A L mona Assal maryashena Arakadrish s@ba Jany الهام yasamiin Yasaman amin بهاره MajidDiab دلارام 18 مشترك |
|
نويسنده | پيام |
---|
بهاره عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7588 Location : قم Registration date : 2007-12-25
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الإثنين فبراير 09, 2009 2:03 pm | |
| | |
|
| |
دلارام عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 4639 Location : تهران Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الإثنين فبراير 09, 2009 4:22 pm | |
| نام جاوید ای وطن صبح امید ای وطن جلوه کن در آسمان همچو مهر جاودان وطن ای هستی من شور و سرمستی من جلوه کن در آسمان همچو مهر جاودان بشنو سوز سخنم که هم آواز تو منم همه جان و تنم وطنم، وطنم، وطنم، وطنم بشنو سوز سخنم که نواگر این چمنم همه جان و تنم وطنم، وطنم، وطنم، وطنم همه با یک نام و نشان به تفاوت هر رنگ و زبان همه با یک نام و نشان به تفاوت هر رنگ و زبان همه شاد و خوش و نغمه زنان ز صلابت ایران جوان ز صلابت ایران جوان ز صلابت ایران جوان
بیژن ترقی | |
|
| |
Jany عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2939 Location : قلب شما Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الجمعة فبراير 13, 2009 1:52 pm | |
| دوباره حرف سیاهی و گریه ای آهی دوباره اشک زلالی و مانده در راهی دوباره حسرت اعجاز حرفهای سپید دوباره پاکی دریا که میچکد گاهی من و سپیدی دفتر تو و سیاهی دل من و سرود نوشتن شب و سحرگاهی هنوز واژه غریب است بر زبان مداد هنوز ناله نگوید حدیث همراهی مسافری که سفر کرد تا دیار سکوت نشاند بر سر آیینه گرد گمراهی دوباره میرسد آواز شام تنهایی دوباره میشکند در گلوی من آهی مرجان | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الأحد فبراير 15, 2009 3:27 pm | |
| یک نفر میاد که من منتظر دیدنشم
یک نفر میاد که من تشنه بوییدنشم
مثل یک معجزه اسمش تو کتابها اومده
تن اون شعرهای عاشقونه گفتن بلده
خالی سفرمونو پر از شقایق می کنه
واسه موجهای سیاه دست هاروقایق میکنه
همیشه غایبه من زخمامو مرهم میزاره
همیشه غایب من گریه هامودوست داره
نکنه یک وقت نیاد صداش به دادم نرسه
آیینه ها سیاه بشه کور بشه چشم ستاره
خشم این حنجره ی خسته همیشه غایبه
کلید صندوق در بسته همیشه غایبه
نعره اسب سپید قصه مادر بزرگ
بهترین شعرهای سربسته همیشه غایبه
مثل یک معجزه اسمش تو کتابها اومده
تن اون شعرهای عاشقونه گفتن بلده | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الأحد فبراير 15, 2009 3:28 pm | |
| دیگه حرفی برای گفتن ندارم
میخوای بمون میخوای نمون
این بی کس تنها ارزش موندن نداره
دیگه کسی اسمم رو نمیبره
آخه گل پژمرده که ارزش بوییدن نداره
میدونی که قلبم دیگه شوقی نداره
قلب شکسته که نای تپیدن نداره
دیگه شعرام ارزش خوندن نداره
میدونی یه حرفیه که ارزش گفتن نداره
دیگه آسمون رنگ آبی نداره
میدونی ستاره هم شب مهتابی نداره
گفتم که تنهام گفتی که اینکه گلایه کردن نداره
میدونم مرگ یه گل ارزشی توی این عالم نداره | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الأحد فبراير 15, 2009 3:29 pm | |
| من میگم بهم نگاه کن تو میگی که جون فدا کن
من میگم چشات قشنگه
تو میگی دنیا دو رنگه
من میگم دلم اسیره
تو میگی که خیلی دیره
من میگم چشاتو وا کن
تو میگی منو رها کن
من میگم قلبمو نشکن
تو میگی من میشکنم من؟
من میگم دلم رو بردی
تو میگی به من سپردی؟
من میگم دلم شکسته است
تو میگی خوب میشه خسته است
من میگم بمون همیشه
تو میگی ببین نمشه
من میگم تنهام میذاری
تو میگی طاقت نداری
من میگم تنهایی سخته
تو میگی این دسته بخته
من میگم خدا به همرات
تو میگی چه تلخه حرفات
من میگم که تا قیامت
برو زیبا به سلامت
من میگم خدا به همرات
تو میگی چه تلخه حرفات
من میگم که تا قیامت
برو زیبا به سلامت | |
|
| |
دلارام عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 4639 Location : تهران Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الإثنين فبراير 16, 2009 6:39 am | |
| بگردید بگردید در این خانه بگردید
در این خانه غریبید غریبانه بگردید
یکی مرغ چمن بود که جفت دل من بود
جهان لانه او نیست پی لانه بگردید
یکی ساقی مست است پس پرده نشسته است
قدح خویش فرستاد که مستانه بگردید
بر ان عقل بخندید که عشقش نپسندد
در این حلقه زنجیر چو دیوانه بگردید
در این کنج غم اباد نشانش نتوان داد
اگر طالب گنجید به ویرانه بگردید
چه شیرین چه خوشبوست کجا خوابگه او؟
پی ان گل گلنوش چو پروانه بگردید
نوایی نشنیده است که از خویش رمیده است
به غوغاش مخوانید خموشانه بگردید
کلید در امید اگر هست شمایید
در این قفل کهن سنگ چو دندانه بگردید
ابتهاج | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الثلاثاء فبراير 17, 2009 10:54 am | |
| جای این رقص چراغانی باد، از پس پردۀ پاییز دلم، واقعا خالی رو سرد است. ببین، جای انگشت زمان، روی تردید دو دستم مانده.... | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الثلاثاء فبراير 17, 2009 10:59 am | |
| شبیه حس زنی كه... كه بد كتك خورده و مرد آمده بالا سرش پرستاری
...و طعمِ تلخِ تو هم دوستم نداری در زبان طعنه به معشوقه های بازاریâ
كه لمس میكنی و لمس میشوی ، اما... تمام لذت زن از تو، پول سیگاریâ
كه روی تخت تو گیرانده می شود غمگین در انتظار زمانی كه پول بشماری | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الثلاثاء فبراير 17, 2009 11:08 am | |
| آتش،
آتش،
آتش،
جنگل و
جنگل و
جنگل
می شناسی حس آتش زدن جنگل را؟!
بوی جزغاله شدن،
دود بدرنگ و غلیظ
میشناسی حس پرپرزدن جغدی را،
که شب پیش دمی تا به سحر پلک نزد
و نفهمید سحر این آتش،
از کجا آمده است؟!
می شناسی حس مرغی را که،
جوجه اش بال نداشت؟!
می شناسی سایۀ دردی را،
که غزالی معصوم،
از غم سوختن جفت خویش،
در نگاهش دارد؟!
می شناسی،
سایۀ سوختۀ خشک و تر جنگل را،
پس از این فصل ستمکاری خویش؟!
□
دست تو آتش و باز،
دل من جنگل سبز.
"وای ازین بی خبری" | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الثلاثاء فبراير 17, 2009 11:09 am | |
| خواستم،
مثل خودم ابر شوم،
گریه کنم.
آسمان عریان شد،
آتش از چهره فرو ریخت و من
سوختم،
بی که دمی دم زنم از این آتش.
خواستم،
مثل خودم راه روم،
سنگ زد هرچه که در دامن داشت،
راه پر پیچ،
به پاهای ضعیفم،
به تنم.
ساختم،
بی که دمی دم زنم از سختی راه.
خواستم،
مثل خودم باشم و بس،
همه دنیا به نگاهم خندید.
همۀ عمر گذشت.
آخرین روز من است،
و نگاه پرِ از حسرت من،
همچنان خیره به یک پنجرۀ سحر آمیز.
که نفس های شما،
از فرحبخشی آن گرم و پر از اوهام است.
کاشکی آخر عمر،
آخرین روز فقط مثل شما ها بودم. | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الثلاثاء فبراير 17, 2009 11:09 am | |
| رها میان
باد و
خاک و
تلخی ایثار.
مجال ما،
به دو انکار سرد می ماند! | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الثلاثاء فبراير 17, 2009 11:10 am | |
| نه مسافر
نه عبور
نه سحر گاه فرو رفته به ابهام و سکوت
که مرا می کشد از خاطر شب تاب برون
نه شب ریخته بر پنجره ها
که گهی سخت دراز است و پر از وحشت
و هی
متورم شده از وهم و خیال
نه بهار
نه زمستان و خزان
نه تن شرجی این تابستان،
یادشان نیست که من
آنقدر
سرد و غریب
کوچ کردم به تن دفتری از خاطره ها
که خودم رخت تنِ یادگاریِ
درختان شده ام.
تو فقط میدانی،
دیرگاهیست
که دستان من
آنچنان کوتاه اند
ز کشف تن تو
که به تکرار خوش کودکیم.
نه دگر خاطره هم
رسم تکرار تو را
پشت تصویری محو
برده انگار از یاد.
اما من
بازهم از سر عادت
آخر هر شعرم
زیر ساعت – تاریخ اولِ
اسم تو را می بوسم. | |
|
| |
Jany عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2939 Location : قلب شما Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الجمعة فبراير 20, 2009 10:40 am | |
| تقدیم میکنم به تو احساس ساده ام قلبی که بی گلایه به دست تو داده ام چشمی که باز کردم از اول به چشم تو دستی که عاشقانه به دستت نهاده ام مرجان | |
|
| |
Jany عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2939 Location : قلب شما Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الجمعة فبراير 20, 2009 10:51 am | |
| من فراموش میکنم که تو را هر نفس بارها صدا کردم تا سحر از غم جدایی تو ناله و گریه با خدا کردم
من فراموش میکنم که تویی آخرین آشنای دیرینم آخرین مانده از قبیله عشق آخرین راز خواب شیرینم
من تو و اخرین نگاه تو را بی تعلق ز یاد خواهم برد حرف ناگفته مانده من و تو در گلو ناشنیده خواهد مرد
بعد از این جز نگاه از من و تو چیز دیگر به جا نخواهد ماند باید از یاد برد هرچه که هست تا ابد عشق ما نخواهد ماند
پس خدا حافظ ای گذشته من بر تو وعشق بین ما بدرود دیگر از یاد رفت هرچه که بود هرچه در قلب خسته ما بود
پس خداحافظ ای تبلور عشق ای تو معنای زندگانی من بعد از این قلب خالیم باشد آخرین یار جاودانی من
بی تو من مثل قایقی هستم بی قرار نوازش دریا مانده در بند خواب باد و سفر شاهد مرگ ساحلی تنها
بعد من قلب عاشق خود را نزد معشوقه ای دگر بسپار گاه در سوز نغمه تارت از من و عشق ساده ام یاد آر
من اگر میروم ببخش مرا رفتنم مثل رفتن باد است اختیاری مرا به ماندن نیست سرنوشت حکم رفتن داده است
بعد ما شیشه ها و آینه ها ترجمان نگاه ما هستند راویان حدیث چشمانی که غریبانه دل بهم بستند
... مرجان | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! السبت فبراير 21, 2009 7:20 am | |
| به زمین میزنی و میشكنی
عاقبت شیشه امیدی را
سخت مغروری و میسازی سرد
در دلی آتش جاویدی را
تولد تموم اسفندی ها رو بهشون تبریك میگم | |
|
| |
Jany عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2939 Location : قلب شما Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الأحد فبراير 22, 2009 4:44 pm | |
| در رکوع میشکند قامت عشاق ولی بر زبانها سخن از سجده عشق است هنوز آتش است مظهر سوزندگی عشق ولی قصه اش هیزم خشکیده بگفته است به سوز مرجان | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الإثنين فبراير 23, 2009 11:41 am | |
| عابد كنار بركه نشست
دستهایش در آب بود كه دید
آن سوی بركه ،
زنی گلو و گلوبندش رابه نمایش گذاشته است.
چشمانش را بست و در سكوت خواند :
" دور شو شیطان ، از من دور شو "
چشمانش را كه گشود
زن صنوبری بود و گلوبندش ماه . | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الإثنين فبراير 23, 2009 11:42 am | |
| من درخت شعر نابت می شوم!
سایه سار واژه ی وارسته ات !
فال می گیرم خیال خویش را،
در نگاه بی قرار خسته ات | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الإثنين فبراير 23, 2009 11:42 am | |
| سلام ! ای همه ناتوانی ها
نداشتن ها
سلام! ای همه ی عرق های شرم
سلام! ای زندگی
ای ملال بی پایان
سلام! ای دل قاچ قاچ
ای چاقوی خود ساخته....
سلام ..... | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الإثنين فبراير 23, 2009 11:43 am | |
| در اوین حمله ناگهانی تاتار عشق خمره دلم بر ایوان سنگ و سنگ شکست دستم به دست دوست ماند پایم به پای راه رفت من چشم خورده ام | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الإثنين فبراير 23, 2009 11:44 am | |
| در هذیان احتضار تاب می خورم گیج !
گیج تاب می خورم ،
میان ازل تا ابد ،
ابد تا ازل ... | |
|
| |
Saghar عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6513 Location : یه جایی میون مردم خاکی Registration date : 2008-12-24
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الإثنين فبراير 23, 2009 11:44 am | |
| خورشید جاودانه می درخشد در مدار خویش مائیم كه پا جای پای خود می نهیم و غروب می كنیم هر پسین این روشنای خاطر آشوب در افق های تاریك دوردست نگاه ساده فریب كیست كه همراه با زمین مرا به طلوعی دوباره می كشاند ؟ ای راز ای رمز ای همه روزهای عمر ِ مرا اولین و آخرین | |
|
| |
Jany عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2939 Location : قلب شما Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الثلاثاء فبراير 24, 2009 7:09 am | |
| به چشمانم نگاه کرد و گفت که دیگری را دوست دارد دیوانه بود،نبود؟؟ مرجان | |
|
| |
Jany عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2939 Location : قلب شما Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الثلاثاء فبراير 24, 2009 2:18 pm | |
| | |
|
| |
| انجمن شاعران زنده! | |
|