| انجمن شاعران زنده! | |
|
+14G H A Z A L mona Assal maryashena Arakadrish s@ba Jany الهام yasamiin Yasaman amin بهاره MajidDiab دلارام 18 مشترك |
|
نويسنده | پيام |
---|
Arakadrish مشتاق
تعداد پستها : 986 Location : كاخك Registration date : 2007-12-04
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الإثنين يونيو 23, 2008 7:31 pm | |
|
اين مطلب آخرين بار توسط Arakadrish در الخميس يوليو 03, 2008 10:45 am ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است. | |
|
| |
دلارام عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 4639 Location : تهران Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الأربعاء يونيو 25, 2008 4:17 pm | |
| بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان دارد بهار عارضش خطی به خون ارغوان دارد غبار خط بپوشانید خورشید رخش یا رب بقای جاودانش ده که حسن جاودان دارد چو عاشق میشدم گفتم که بردم گوهر مقصود ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد ز چشمت جان نشاید برد کز هر سو که میبینم کمین از گوشهای کردهست و تیر اندر کمان دارد چو دام طره افشاند ز گرد خاطر عشاق به غماز صبا گوید که راز ما نهان دارد بیفشان جرعهای بر خاک و حال اهل دل بشنو که از جمشید و کیخسرو فراوان داستان دارد چو در رویت بخندد گل مشو در دامش ای بلبل که بر گل اعتمادی نیست گر حسن جهان دارد خدا را داد من بستان از او ای شحنه مجلس که می با دیگری خوردهست و با من سر گران دارد به فتراک ار همیبندی خدا را زود صیدم کن که آفتهاست در تاخیر و طالب را زیان دارد ز سروقد دلجویت مکن محروم چشمم را بدین سرچشمهاش بنشان که خوش آبی روان دارد ز خوف هجرم ایمن کن اگر امید آن داری که از چشم بداندیشان خدایت در امان دارد چه عذر بخت خود گویم که آن عیار شهرآشوب به تلخی کشت حافظ را و شکر در دهان دارد | |
|
| |
amin عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2691 Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الخميس يونيو 26, 2008 7:51 am | |
| همچو ني مي نالم از سوداي دل آتشي در سينه دارم جاي دل من كه با هر داغ پيدا ساختم سوختم از داغ نا پيداي دل همچو موجم يك نفس آرام نيست بسكه طوفان زا بود درياي دل دل اگر از من گريزد واي من غم اگر از دل گريزد واي دل ما ز رسوايي بلند آوازه ايم نامور شد هر كه شد رسواي دل خانه مور است و منزلگاه بوم آسمان با همت والاي دل گنج منعم خرمن سيم و زر است گنج عاشق گوهر يكتاي دل در ميان اشك نوميدي رهي خندم از اميدواريهاي دل
رهی معيری | |
|
| |
بهاره عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7588 Location : قم Registration date : 2007-12-25
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الخميس يونيو 26, 2008 10:32 am | |
| رسم زمونه
عجب رسمیه رسم زمونه قصه برگ و باد خزونه میرن آدما‚ از اونا فقط خاطره هاشون به جا می مونه کجاست اون کوچه ‚ چی شد اون خونه آدماش کجان خدا می دونه بوته ی یاس باباجون هنوز گوشه ی باغچه توی گلدون عطرش پیچیده تا هفت تا خونه خودش کجاهاست خدا می دونه میرن آدما ‚ از اونا فقط خاطره هاشون به جا می مونه تسبیح و مهر بی بی جون هنوز گوشه ی طاقچه توی ایوونه خودش کجاهاست خدا می دونه خودش کجاهاست خدا می دونه میرن آدما از اونا فقط خاطره هاشون به جا می مونه پرسید زیر لب یکی با حسرت پرسید زیر لب یکی با حسرت از ماها بعد ها چه یادگاری می خواد بمونه خدا می دونه میرن آدما از اونا فقط خاطره هاشون به جا می مونه میرن آدما از اونا فقط خاطره هاشون به جا می مونه
رسول نجفيان | |
|
| |
بهاره عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7588 Location : قم Registration date : 2007-12-25
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الخميس يونيو 26, 2008 10:33 am | |
| لالایی
لالا ... لای لای ... گل پونه بابات رفته نگیر بونه ستاره های می گن فردا با یه خورشید می آد خونه از تاریکی نمی ترسید تو شب رفته پی خورشید برامون داره می آره یه کوله بار نور امید ببین از تیرگی شب چه خورشیدی زده جونه زیر خکسترای سرد چه آتیش ها که پنهونه او مرغ حق رو شاخه ها داره واسه تو می خونه از اون روزن نظر بنداز توی باغچه پر از خونه ببین این لاله های ما چه داغی تو دلاشونه ولی با این همه روشون چه خندون و چه گلگونه
رسول نجفيان | |
|
| |
دلارام عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 4639 Location : تهران Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! السبت يونيو 28, 2008 4:00 pm | |
| ای از تو چراغ دیده روشن ای در تو صفای باغ و گلشن تو جلوه مهر عالم افروز آن شمع خموش درگهت من
ای چشم و چراغ آشنايی ای مظهر قدرت خدایی چون ماه نهفته در پس ابر رخساره به ما نمی نمایی
تو صبح بهار شادی انگيز من همچو غروب سرد پاييز من جام تهی ز شور مستی تو ساغری از نشاط لبريز
ای نغمه گر عشق بردی تو ز هوشم آواز تو گرديد آويزه گوشم آورده می نوشت در جوش و خروشم خمخانه هستی را بنهاده به دوشم
هر جا که گلی به خنده بشکفت با من سخن از رخ تو می گفت چون چشم ستاره تا سحرگاه با ياد تو چشم من نمی خفت | |
|
| |
دلارام عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 4639 Location : تهران Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الإثنين يونيو 30, 2008 4:40 pm | |
| بر خیز و مخور غم جهان گذران خوش باش و دمی به شادمانی گذران در طبع جهان اگر وفایی بودی نوبت به تو خود نیامدی از دگران
خیام | |
|
| |
Yasaman عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2411 Location : بندر بوشهر Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الثلاثاء يوليو 01, 2008 10:08 am | |
| Thanks honey آاااي از رباعيات خيام خوشم مياد | |
|
| |
Jany عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2939 Location : قلب شما Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الثلاثاء يوليو 01, 2008 2:45 pm | |
| عشق را وارد كلام كنيم و به هر عابري سلام كنيم و به هر چهره اي تبسم داشت ما به آن چهره احترام كنيم هر كجا اهل مهر پيدا شد ما در اطرافش ازدحام كنيم چشم ما چون به سرو سبز افتد بهر تعظيم او قيام كنيم زندگي در سلام و پاسخ اوست عمر را صرف اين پيام كنيم دوستان اين مجال اندك را نكند صرف انتقام كنيم در عمل بايد عشق ورزيدن گفتگو را بيا تمام كنيم عابري شايد عاشقي باشد پس به هر عابري سلام كنيم .......... من شاعر اين شعر رو نميشناسم ولي چند وقت پيش اين شعر رو تو مراسم خداحافظي مدير منطقه مون خوندند خيلي خوشم اومد..از مسئول روابط عمومي خواستم برام شعر رو بياره. كه زحمتش رو كشيد | |
|
| |
maryashena عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1153 Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! السبت يوليو 05, 2008 6:27 am | |
| نردبان این جهان ما ومنیست
عاقبت این نردبان افتادنی است
لاجرم ان کس بالاتر نشست
استخوانش سختر خواهد شکست
حضرت مولانا | |
|
| |
بهاره عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7588 Location : قم Registration date : 2007-12-25
| |
| |
maryashena عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1153 Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! السبت يوليو 05, 2008 8:22 am | |
| بهاره جان قابلی نداشت | |
|
| |
amin عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2691 Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الخميس يوليو 10, 2008 2:36 pm | |
| مي روم خسته و افسرده و زار سوي منزلگه ويرانه خويش بخدا ميبرم از شهر و دیار دل شوريده و ديوانه خويش ميبرم تا که در آن نقطه دور شستشويش دهم از رنگ گناه شستشويش دهم از لکه عشق زين همه خواهش بيجا و تباه ميبرم تا ز تو دورش سازم ز تو اي جلوه اميد محال ميبرم زنده بگورش سازم تا از اين پس نکند ياد وصال | |
|
| |
MajidDiab عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 6314 Age : 39 Location : تهران / تبریز Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! السبت يوليو 12, 2008 9:07 am | |
| گر بنواری به لطف ، ور بگذازی به قهر حکم تو بر من روان ، زجر تو بر من رواست سعدی از اخلاق دوست هر چه برآید نکوست گو همه دشنام گو ؛ کز لب شیرین دعاست از خواجه حافظ تبریزی | |
|
| |
Assal عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1476 Age : 35 Location : تهران Registration date : 2007-12-19
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! السبت يوليو 12, 2008 6:04 pm | |
| در زمانی که وفا قصه برف تابستان است
و صداقت گل نایابی است
و در آینه چشمان شقایق نیز
عابر ظالم و بی عاطفه ی غم جاریست
به چه کس باید گفت: با تو خوشبخت ترین انسانم؟! | |
|
| |
Assal عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 1476 Age : 35 Location : تهران Registration date : 2007-12-19
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! السبت يوليو 12, 2008 7:18 pm | |
| تنها یی ام را با تو قسمت می کنم سهم کمی نیست
گسترده تر از عالم تنهایی من عالمی نیست
غم آنقدر دارم که می خواهم تمام فصل ها را
بر سفره ی رنگین خود بنشانم ات بنشین غمی نیست
حوای من! بر من مگیر این خودستایی را که بی شک
تنهاتر از من در زمین و آسمانت آدمی نیست
آیینه ام را بر دهان تک تک یاران گرفتم
تا روشنم شد در میان مردگانم همدمی نیست
همواره چون من نه! فقط یک لحظه خوب من بیندیش
_لبریزی از گفتن ولی در هیچ سوی ات محرمی نیست
من قصد نفی بازی گل را و باران را ندارم
شاید برای من که همزاد کویرم شبنمی نیست
شاید به زخم من که می پوشم زچشم شهر آن را
در دست های بی نهایت مهربانش مرهمی نیست
شاید و یا شاید هزاران شاید دیگر اگر چه
اینک به گوش انتظارم جز صدای مبهمی نیست | |
|
| |
yasamiin عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2958 Age : 37 Location : *ايران*تهران*خاكم*وطنم*.-~*¨¨`*~-.¸,.-~*¨¨`*~-.¸ Registration date : 2007-12-18
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الأحد يوليو 13, 2008 6:52 am | |
| - دلارام نوشته است:
- بر خیز و مخور غم جهان گذران
خوش باش و دمی به شادمانی گذران در طبع جهان اگر وفایی بودی نوبت به تو خود نیامدی از دگران
خیام مرسي عزيزم خيلي قشنگ بود.... من خيلي اين 2 بيت و دوست دارم | |
|
| |
yasamiin عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2958 Age : 37 Location : *ايران*تهران*خاكم*وطنم*.-~*¨¨`*~-.¸,.-~*¨¨`*~-.¸ Registration date : 2007-12-18
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الأحد يوليو 13, 2008 6:54 am | |
| - maryashena نوشته است:
- نردبان این جهان ما ومنیست
عاقبت این نردبان افتادنی است
لاجرم ان کس بالاتر نشست
استخوانش سختر خواهد شکست
حضرت مولانا مرسي مريم جون...خيلي جالب بود | |
|
| |
yasamiin عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2958 Age : 37 Location : *ايران*تهران*خاكم*وطنم*.-~*¨¨`*~-.¸,.-~*¨¨`*~-.¸ Registration date : 2007-12-18
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الأحد يوليو 13, 2008 6:57 am | |
| معرفت د’ر گرانيست به هر كس ندهندش پر طاووس قشنگ است كه به كركس ندهندش.... | |
|
| |
amin عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2691 Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الأحد يوليو 13, 2008 10:30 am | |
| تا صبحدم به ياد تو شب را قدم زدم آتش گرفتم از تو و در صبحدم زدم با آسمان مفاخره كرديم تا سحر او از ستاره دم زد و من از تو دم زدم او با شهاب بر شب تب كرده خط كشيد من برق چشم ملتهبت را رقم زدم تا كور سوي اختركان بشكند همه از نام تو به بام افق ها ، علم زدم با وامي از نگاه تو خورشيد هاي شب نظم قديم شام و سحر را به هم زدم هر نامه را به نام و به عنوان هر كه بود تنها به شوق از تو نوشتن قلم زدم تا عشق چون نسيم به خاكسترم وزد شك از تو وام كردم و در باورم زدم از شادي ام مپرس كه من نيز در ازل همراه خواجه قرعه ي قسمت به غم زدم
حسین منزوی | |
|
| |
دلارام عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 4639 Location : تهران Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الأحد يوليو 13, 2008 3:41 pm | |
| شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش مذاق حرص و آز ای دل بشو از تلخ و از شورش بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن به لعب زهره چنگی و مریخ سلحشورش کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار که من پیمودم این صحرا نه بهرام است و نه گورش بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم به شرط آن که ننمایی به کج طبعان دل کورش نظر کردن به درویشان منافی بزرگی نیست سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش کمان ابروی جانان نمیپیچد سر از حافظ ولیکن خنده میآید بدین بازوی بی زورش | |
|
| |
بهاره عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7588 Location : قم Registration date : 2007-12-25
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الأحد يوليو 13, 2008 4:23 pm | |
| عشق
عشق، هر جا رو كند آنجا خوش است. گر به دريا افكند دريا خوش است. گر بسوزاند در آتش، دلكش است. اي خوشا آن دل، كه در اين آتش است. تا ببيني عشق را آيينهوار آتشي از جان خاموشت برآر! هر چه ميخواهي، به دنيا در نگر دشمني از خود نداري سختتر! عشق پيروزت كند بر خويشتن عشق آتش ميزند در ما و من. عشق را درياب و خود را واگذار تا بيابي جان نو، خورشيدوار. عشق هستيزا و روحافزا بود هر چه فرمان ميدهد زيبا بود. زنده ياد فريدون مشيري سيماب صبحگاهي 16 ديگر براي ديدن او نيست، اين كه من اين همه ره صعب را همه شب تا به صبحدم بر جان خويش هموار مي كنم او مرده است او مرده است در من و ديگر وجود او ار ياد رفته است در من تمام آن همه شب و روزها بر باد رفته است. اينك من با عصاي پيري خود در دسا بر جان خود تمامي اين راه سخت را هموار مي كنم اما براي ديدن او هرگز من از مزار عهد جواني خويشتن ديدار مي كنم رفتم ديدم سيماب صبحگاهي از قله بلندترين كوه ها فرو مي ريخت
زنده ياد حميد مصدق | |
|
| |
بهاره عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 7588 Location : قم Registration date : 2007-12-25
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الأحد يوليو 13, 2008 4:29 pm | |
| قاصدک
قاصدک ! هان ، چه خبر آوردی ؟ از کجا وز که خبر آوردی ؟ خوش خبر باشی ، اما ،اما گرد بام و در من بی ثمر می گردی انتظار خبری نیست مرا نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس برو آنجا که تو را منتظرند قاصدک در دل من همه کورند و کرند دست بردار ازین در وطن خویش غریب قاصد تجربه های همه تلخ با دلم می گوید که دروغی تو ، دروغ که فریبی تو. ، فریب قاصدک هان ، ولی ... آخر ... ای وای راستی ایا رفتی با باد ؟ با توام ، ای! کجا رفتی ؟ ای راستی ایا جایی خبری هست هنوز ؟ مانده خکستر گرمی ، جایی ؟ در اجاقی طمع شعله نمی بندم خردک شرری هست هنوز ؟ قاصدک ابرهای همه عالم شب و روز در دلم می گریند . | |
|
| |
دلارام عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 4639 Location : تهران Registration date : 2007-12-02
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الإثنين يوليو 14, 2008 5:16 pm | |
| سر خود را مزن اینگونه به سنگ دل دیوانه ی تنها٬ دل تنگ منشین در پس این بهت گران مدران جامه جان را مدران مکن ای خسته درین بغض٬ درنگ دل دیوانه ی تنها٬ دل تنگ پیش این سنگدلان قدر دل و سنگ یکیست قیل و قال زغن و بانگ شباهنگ یکیست دیدی آن را که تو خواندی به جهان یارترین سینه را ساختی از عشقش سرشارترین آنکه می گفت منم بهر تو غمخوارترین چه دلآزارترین شد چه دلآزارترین نه همین سردی و بیگانگی از حد گذراند نه همین در غمت اینگونه نشاند با تو چون دشمن دارد سر جنگ دل دیوانه ی تنها، دل تنگ.. ناله از درد مکن آتشی را که در آن زیسته ای سرد مکن با غمش باز بمان سرخ رو باش ازین عشق و سرافراز بمان راه عشق است که همواره شود از خون٬ رنگ دل دیوانه ی تنها٬ دل تنگ...
فریدون مشیری | |
|
| |
Jany عضو باشگاه 1000 تایی
تعداد پستها : 2939 Location : قلب شما Registration date : 2007-12-05
| عنوان: رد: انجمن شاعران زنده! الثلاثاء يوليو 15, 2008 7:12 am | |
| در وصل هم ز عشق تو اي گل در آتشم عاشق نميشوي كه ببيني چه ميكشم با عقل آب عشق به يك جو نمي رود بيچاره من كه ساخته ازآب و آتشم ديشب سرم به بالش ناز وصال و باز صبح است و سيل اشك بخون شسته بالشم پروانه را شكايتي از جور شمع نيست عمري است در هواي تو ميسوزم و خوشم خلقم به روي زرد بخندند و باك نيست شاهد شو اي شرار محبت كه بيغشم باور مكن كه طعنه طوفان روزگار جز در هواي زلف تو دارد مشوشم سروي شدم به دولت آزادگي كه سر با كس فرو نياورد اين طبع سركشم دارم چو شمع سر غمش بر سر زبان لب ميگزد چو غنچه خندان كه خامشم هر شب چو ماهتاب به بالين من بتاب اي آفتاب دلكش و ماه پريوشم گر زير پيرهن شده پنهان كنم تو را سحر پري دميده به پيراهن كشم لب بر لبم بنه بنوازش دمي چو ني تا بشنوي نواي غزلهاي دلكشم ساز صبا بناله شبي گفت شهريار اين كار تست من همه جور تو ميكشم شهريار ........................ نكات غير اخلاقي از جانب شاعر بوده است | |
|
| |
| انجمن شاعران زنده! | |
|